۱۰ مرداد ۱۳۸۸

تنها اعتراف بهزاد نبوی: حاضر نیستم به موسوی خیانت کنم .

کیفرخواست صادر شده برای متهمان انقلاب مخملی، به تنهایی برای مشخص شدن فضای حاکم بر بازجویی‌ها و آنچه اعترافات نامیده می‌شود، کافی است. در تنها بخشی از این کیفرخواست که به «اعترافات» بهزاد نبوی اختصاص داد، تنها جمله‌ای که او به آن اعتراف می‌کند، این است که: حاضر نیست به موسوی خیانت کند.
در بخشی از کیفرخواست نماینده دادستان در جلسه دادگاه روز شنبه آمده است:بهزاد نبوي عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين، مشاور رئيس جمهور سابق و نايب رئيس مجلس ششم نيز كه اكنون در بازداشت به سر مي‌برد، در مورد طرح تقلب اعتراف مي كند: “ما هيچ سندي دال بر وجود تقلب نداشته ايم وبايد به رأي شوراي نگهبان التزام داشته باشيم.”
وقتي از آقاي نبوي خواسته شد كه لااقل براي جبران بخشي از تخلفات خود و به خاطر وضعيتي كه با طرح واهي تقلب به وجود آورده‌ايد و معترف هم هستيد كه سندي در تأييد آن نداريد و به خاطر اين ادعاهاي دروغ خسارت هاي جاني و مالي فراواني بر مردم عزيزمان تحميل نموده ايد. همين مسأله را رسما اعلام كنيد، ايشان در پاسخ مي‌گويد: “من به آقاي موسوي خيانت نمي كنم. “
از او سئوال شد آيا به خاطر عدم خيانت به موسوي، حاضر هستيد كه به مردم خود و تاريخ كشورت خيانت كني؟ نامبرده هيچ پاسخي نمي‌دهد

تفیذ مشروط احمدی نژاد

دکتر محسن اسماعیلی
طبق بند نهم اصل 110 قانون اساسی امضا حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم، از جمله وظایف و اختیارات رهبری می‌باشد که در قانون اساسی مشخص شده است. بنابراین، اینکه شخصی به عنوان رئیس‌جمهور انجام وظیفه کند، باید علاوه بر طی کردن مرحله‌ اول ثبت‌نام و تأیید صلاحیت کاندیدا از سوی شورای نگهبان، مرحله‌ دوم برگزاری انتخابات و به‌دست آوردن اکثریت آرا مردم و بعد هم تأیید صحت انتخابات از طرف شورای نگهبان، طبق قانون اساسی یک مرحله‌ دیگری هم داریم و آن امضا حکم ریاست جمهوری توسط ولی‌فقیه پس از انتخاب مردم است.
حال سؤال این است که فلسفه‌ پیش‌بینی چنین مرحله‌ای چیست و این امضا به چه معناست؟ برای پاسخ به سؤال ابتدا باید نگاهی به مبانی فقهی و اصول اعتقادی خودمان داشته باشیم، چون ما معتقد هستیم که ولایت جامعه و امور مربوط به جامعه، برعهده فقیه جامع‌الشرایط است و بر همان مبنا هم در قانون اساسی ولایت‌فقیه را پیش‌بینی کردیم. بنابراین تمام بخش‌های کشور مثل قوه قضائیه و از جمله قوه مجریه باید به‌نوعی به ولی‌فقیه متصل باشند.
براساس همین دیدگاه، اصل 107 قانون اساسی که راه‌های تشخیص و تعیین رهبر را مشخص کرده در نهایت می‌گوید که آن فقیهی را که مجلس خبرگان به رهبری انتخاب کند، ولایت امر و همه‌ مسئولیت‌های ناشی از آن را برعهده خواهد داشت. بنابراین وقتی کسی به‌عنوان رهبر برگزیده شد، تمام مسئولیت‌های ناشی از ولایت امر هر مسئله‌ای در کشور – چه در بخش قضا، چه در بخش اجرا و. . . – برعهده‌ ایشان است. البته رهبر با مردم براساس قانون اساسی پیمان بسته که حق انتخاب با مردم باشد و مردم از میان کاندیداها آن‌طوری که بهتر می‌دانند تشخیص داده و رأی بدهند؛ اما هرکسی که از جانب مردم انتخاب گردد، باید به‌نحوی اِذن از طرف رهبری داشته باشد تا آن امانتی را که ملت به او سپرده‌اند به مرحله اجرا درآورد.
معنای تنفیذامضا از نظر لغت یعنی به اجرا در آوردن که مترادف آن تنفیذ است. بعضی‌ها از این موضوع این‌گونه برداشت کردند که امضا با تنفیذ فرق می‌کند؛ خیر؛ امضا با تنفیذ از نظر استدلال حقوقی و فقهی و شرعی هیچ فرقی نمی‌کند و تفاوتی ندارند. لذا امام راحل (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در حکم انتصاب اولین رئیس‌جمهور منتخب ملت نوشتند: «من رأی ملت را تنفیذ می‌کنم.» مشخص است به‌جای واژه «امضا» از واژه‌ «تنفیذ» استفاده شده که هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند.
جمله‌ «من رأی ملت را تنفیذ می‌کنم و شما را به ریاست جمهوری منصوب می‌کنم» به این دلیل است که اختیار اصلی دست ولی‌فقیه است که ایشان این اختیار را برای مثال در بخش اجرا به‌دست رئیس‌جمهور و در بخش قضا به‌دست رئیس قوه قضائیه می‌سپارند. برداشت حقوقدان‌ها هم همین‌طور است. کتب حقوقی را که نگاه کنید امضا را به معنای تنفیذ گرفتند و حتی در قانون هم همین برداشت تأیید شده است. در قانون انتخابات ریاست جمهوری اشاره دارد که پس از تأیید انتخابات توسط شورای نگهبان، تنفیذ حکم ریاست جمهوری توسط رهبری صورت می‌پذیرد؛ یعنی به‌جای کلمه‌ «امضا»، «تنفیذ» را به‌کار بردند.
آیا تنفیذ امری تشریفاتی است؟حال پس از مشخص شدن اصل موضوع به این مسئله می‌پردازیم که آیا این امضا جنبه‌ تشریفاتی دارد یا اینکه تأثیرگذار است و بدون این امضا اصلاً ریاست جمهوری رسمیت پیدا نمی‌کند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که مشخص است که منظور قانون از تنفیذ حکم ریاست جمهوری توسط ولی‌فقیه، تشریفاتی بودن آن و اینکه یک مراسمی به مراسم‌های دیگر اضافه شود نیست. منظور قانون این است که بدون امضا رهبری اصلاً ریاست جمهوری رسمیت پیدا نمی‌کند و شرعاً نمی‌تواند در آن حوزه دخالت کند. هم اعتقادات دینی و مبانی فقهی ما و هم قانون اساسی ما -که در آن فرض بر این است که هیچ اصلی برای تشریفات نوشته نشده است- مؤید این مطلب هستند.
تشریفاتی بودن یک امضا، یک برداشت عوامانه و غیرعلمی از امضاست که به هیچ‌وجه در قانون اساسی مورد نظر نیست. بنابراین این امضا، یک مرحله از مراحل اصلی اساس کار رئیس‌جمهور است. حتی اگر بخواهیم دقت حقوقی داشته باشیم، نمی‌توانیم به فرد منتخب مردم در انتخابات، قبل از اینکه حکم او از جانب رهبری تنفیذ شود و پس از آن مراسم تحلیف را برگزار کند، رئیس‌جمهور بگوییم. زیرا اقدامات رئیس‌جمهور دخالت در حقوق و تکالیف مردم است و این نیاز به اِذن ولی امر دارد و این اذن در قانون اساسی تحت عنوان امضا مورد تأکید قرار گرفته است.
اگر بخواهیم این امر را در قالب مثال و به‌صورت ساده بیان کنیم، امضا حکم ریاست جمهوری مانند تأییدی می‌ماند که شورای نگهبان برای مصوبات مجلس صورت می‌دهد. مصوبات مجلس را تا زمانی‌که شورای نگهبان تأیید نکند، رسمیتی پیدا نمی‌کند ولو اینکه مجلس مقدمات امر را انجام داده باشد.
اثرات تنفیذامام (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در احکامشان فرمودند: «به موجب این حکم رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به این سمت منصوب نمودم لکن تنفیذ و نصب این‌جانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه و تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران». چون اگر ولی‌فقیه منصوب نکند آن منصب غیر مشروع است، ولو اگر رأی آورده باشد. بنابراین مهم‌ترین اثر حکم تنفیذ، مشروعیت‌بخشی به کار رئیس‌جمهور است. امام (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) می‌فرمایند: «اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت‌فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا، یا طاغوت. اگر به امر خدا نباشد و رئیس‌جمهور با نصب فقیه نباشد غیر مشروع است.» امام (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) تصریح می‌کنند که حتماً باید امضا بکنند و تنفیذ ولایت‌فقیه پشت سر آرای مردم باشد تا علاوه بر مقبولیت و رسمیت جنبه شرعی قضیه هم رعایت شده باشد.
تنفیذ امری استمراریاما نکته قابل توجه دیگری در باب امضای حکم ریاست جمهوری این است که این امضا یک امضای ابتدایی و بدوی نیست، بلکه استمراری است. یعنی این‌طور نیست که اگر کسی رأی اکثریت را آورد و رهبری حکمش را امضا کردند، دیگر تا چهار سال حتماً رئیس‌جمهور باشد. خیر؛ امضای رهبری به‌طور مستمر باید پشت سر رئیس‌جمهور باشد و هر موقع رهبری امضا خودشان را پس بگیرند – یعنی تنفیذ را پس بگیرند- رئیس‌جمهور هم مشروعیت حقوقی و فقهی خودش را از دست می‌دهد. به همین دلیل است که امام راحل (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در تمام احکامی که برای رئیس‌جمهور‌های دوره خودشان صادر کردند، پس از تنفیذ رأی ملت تصریح کردند که تنفیذ من مشروط است و محدود به اینکه شما موازین شرعی را رعایت کنید و به موازین قانونی نظام پایبند باشید و در یک جمله شرایط یک رئیس‌جمهور را از دست ندهید. رهبر معظم انقلاب هم در دوران رهبری خودشان هر حکمی که داشتند همین سیره و همین شیوه‌ صحیح وشرعی را ادامه دادند و هم از کلمه‌ تنفیذ و هم از این شرط استفاده کردند که تأیید من و تنفیذ من تا موقعی استوار است که شما به موازین قانونی و شرعی پایبند باشید.
عضو حقوقدان شورای نگهبان

احمدی نژاد: بگذارید تحلیف برگزار شود، یقه‌شان را می‌گیریم و سرشان را می‌چسبانیم به سقف!


محمود احمدی‌نژاد دیروز در جمع اساتید بسیجی گفت: دوره جدیدی آغاز شده است. بگذارید مراسم تحلیف برگزار شود، دولت کارش را شروع کند، یقه‌شان را می‌گیریم و سرشان را می‌چسبانیم به سقف!
احمدی‌نژاد که در مراسم افتتاحیه یازدهمین هم‌اندیشی اساتید بسیجی سخن می‌گفت، انتخابات اخیر را آزادانه‌ترین انتخابات در همه دنیا و پس از انقلاب دانست و افزود: انتخابات اخیر مبانی دموکراسی لیبرال را در تئوری و عمل زیر‌سؤال برد.رئیس متوهم دولت کودتا خاطر‌نشان کرد: مردم در این انتخابات الگوی جدیدی برای بشریت ارائه کردند و استیلای قدرت، ثروت، حزب و رسانه را در هم شکستند! او حزب و رسانه را از ابزار نظام سلطه خواند و گفت: «احزاب و مردم از هم جدا هستند، وابسته به قدرتند و مردم نقشی در احزاب ندارند.»
رئیس دولت کودتایی دهم در ادامه، اطلاع خود را از عصبانیت کسانی که «آنها» خطاب می‌کرد به گوش حضار رساند و با بیان اینکه «دوره جدیدی آغاز شده است» تأکید کرد: «بگذارید مراسم تحلیف برگزار شود، دولت کارش را شروع کند، یقه‌شان را می‌گیریم و سرشان را می‌چسبانیم به سقف»!
وی در بخش دیگری از سخنان خود، دولت را با اندیشه ولایی معرفی کرد و گفت: «در روزهای اخیر عده‌ای با خیال خام خود به تکاپو افتادند تا رابطه دولت و رهبری عزیز را خدشه‌دار جلوه دهند و با جار و جنجال، جدایی و فاصله بین دولت و رهبری را القاء کنند».احمدی‌نژاد که در این سخنرانی نامی از معاون اول مستعفی‌اش نبرد، همه آنچه را درباره انتصاب مشایی رخ داد، جریان رسانه‌ای خواند و با «احمق» خطاب کردن جریان‌سازان رسانه‌ای گفت: «وارد شدن بدخواهان در چنین عرصه‌ای و القاء چنین شبهاتی حرکتی بی‌نتیجه است و آنها قطعاً چنین آرزویی را به گور خواهند برد و این راه به روی شیاطین بسته است».
گفتنی است معترضان به انتصاب مشایی (که احمدی نژاد آنها را احمق خطاب کرده) طیف گسترده‌ای اصولگرایان، علما و مراجع، نمایندگان مجلس و در نهایت رهبری نظام بوده‌اند؛ نه اصلاح‌طلبان و منتقدان که هیچ رسمیت و اهمیتی برای کابینه دهم قائل نیستند.احمدی‌نژاد همچنین با بیان اینکه در روزهای اخیر عده‌ای با خیال خام خود به تکاپو افتادند تا رابطه دولت و رهبر عزیز انقلاب را خدشه‌دار جلوه دهند و با جار و جنجال، جدایی و فاصله بین دولت و رهبری را القاء کنند در حالی که آنان نمی‌دانند که نوع رابطه ما با مقام معظم رهبری فراتر از قالب‌های سیاسی و اداری است و از جنس محبت، اعتقادی و پدر و پسری است. او تصریح کرد: «نفهمیدند روابط را، روابط ما با رهبری عزیز سیاسی نیست. نفهمیدند اصلاً این رابطه پدر وپسری است». او در ادامه خواست طرفداران آمریکا، انگلیس، منافقان و لیبرال‌ها در این باره حرفی نزنند.وی ادامه داد: از سوی دیگر هم، باید به نقطه‌ای برسیم که هیچ کس خیال نکند صاحب مملکت است، اختیارات فراقانونی دارد. او افزود: همچنین نباید کسانی برای خود و فرزندانشان حق و انحصار ویژه‌ای قائل باشد. رئیس‌جمهور با بیان اینکه در این راه مبارزه خود را آغاز کرده است، تصریح کرد: «گر چه کار سخت و نبرد گسترده و همه جانبه‌ای است اما شدنی است. این دولت تا آخر محکم پای اجرای عدالت ایستاده است».
احمدی‌نژاد سپس با بیان اظهاراتی خنده‌دار مبنی بر این که «دولت در دوره جدید باید به دنبال ایجاد تحولات اجتماعی باشد»، در اظهاراتی خنده‌دارتر خاطرنشان کرد: «در نظام اسلامی همه باید احساس امنیت و آرامش کنند و هیچ‌کس نباید احساس کند که کرامت او مخدوش شده است و از این رو جامعه اسلامی باید سرشار از نشاط، شادابی، سرزندگی و امید باشد.»وی در جای دیگری از صحبتش، با انتقاد از تعامل برخی دانشگاه‌ها با بسیج دانشجویی و اساتید نسبت درباره برخورد با آنها گفت: «رئیس دانشگاهی به بچه‌ها گفت:دادن جایی برای فعالیت بسیج در دانشگاه برای من هزینه دارد. من گفتم حضور تو هم در این دانشگاه برای من هزینه دارد». او افزود: دانشگاه باید با فرهنگ و اندیشه بسیجی اداره شود و پرچم فرهنگ بسیج به عنوان پرچم عزت، آزادیخواهی و روحیه نشاط باید در دانشگاه برافراشته شود».محمود احمدی‌نژاد که پیش از تصدی ریاست دولت نهم نیز عضو بسیج اساتید بوده است، تصریح کرد: امروز سازمان بسیج اساتید درخت تناوری است که نقطه امید و اتکای انقلاب اسلامی در عرصه‌های علمی، فکری و فناری تبدیل شده است.هرچند سازمان بسیج اساتید به عنوان یکی از اتاق‌های فکر دولت نهم معرفی می‌شود، اما رئیس‌جمهور در افتتاحییه یازدهمین هم اندیشی اساتید بسیجی با موضوع این همایش که طرح تحول اقتصادی و اصلاح الگوی مصرف بود آشنا شد و گفت: «خوشحال شدم وقتی متوجه موضوع نشست علمی شما شدم». این در حالی است که بررسی طرح تحول اقتصادی و اصلاح الگوی مصرف از پنج ماه پیش به سازمان بسیج اساتید واگذار شده بود.همچنین با غیبت محمدحسین صفار‌هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد معزول دولت، وعده علی بختیاری، رئیس سازمان بسیج اساتید که در گفت و گو با «خبر» از اولویت بودن مسائل فرهنگی در این سازمان گفته بود در این همایش محقق نشد.روزنامه «خبر» گزارش داده که در پایان مراسم افتتاحیه یازدهمین هم‌اندیشی اساتید بسیجی، یادداشتهای خبرنگاران و عکس برخی عکاسان ضبط شد تا خبر جلسه «تنها همان طور که باید منتشر شود، منتشر شود».
احمدی‌نژاد روز پنجشنبه پس از ورود به مشهد سریعاً به استانداری خراسان رضوی رفت تا در همایش استانداران سراسر کشور سخن بگوید؛ جلسه‌ای که هیچ خبرنگاری به آن راه نیافت و پشت درهای بسته برگزار شد و فقط چند عکاس توانستند از این جلسه عکس‌هایی را تهیه کنند.در این سفر، برخلاف سفرهای قبلی احمدی‌نژاد، یار و مسئول دفتر این روزهایش یعنی مشایی همراهش نبود و تنها محصولی وزیر کشور، هاشمی ثمره دستیار ارشد وی و زریبافان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، احمدی‌نژاد را همراهی کردند.

متهمان دادگاه امروز به سمت بازداشتگاه اسکورت شدند


ظهر امروز پس از پایان نخستین جلسه دادگاه بررسی اتهامات دستگیرشدگان پس از انتخابات، متهمان با اسکورت های متفاوتی محل دادگاه را ترک کردند.
چهره های سیاسی سرشناس هر یک در ماشین پژو مجزا با حضور یک راننده و دو محافظ از دادگاه خارج شدند اما دیگر بازداشت شدگان را با اتومبیل ون از محل دور کردند.
بهزاد نبوی که پس از پایان دادگاه امروز قصد تجدید وضو داشت، در حالی به سمت آبخوری کنار حیاط دادگاه می رفت که چهار نفر وی را همراهی می کردند.
خروج این متهمان در حالی صورت گرفت که خانواده های اکثر آنها در مقابل درب های دادگاه انتظارشان را می کشیدند.
محسن میردامادی و عبدالله رمضان زاده هنگام عبور از مقابل تجمع کنندگان در مقابل درهای دادگاه برایشان دست تکان دادند.
مجید سعیدی عکاس نیز برای همسرش دست تکان داد اما همسرش که تحمل دیدن این صحنه را نداشت، دگرگون و برآشفته شد.
مریم باقی همسر قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی و دیگر همسران بازداشت شدگان اخیر او را دلداری دادند.

کشتار و سرکوب فله ای، بازداشتهای فله ای و محاکمه فله ای

نوروز: دادگاه فعالان سیاسی دستگیر شده پس از انتخابات ریاست جمهوری امروز آغاز شد و همانطور که پیش بینی می شد و پیش از این احزاب و فعالان سیاسی نیز هشدار داده بودند دادگاهی بدون رعایت هیچکدام از پیش فرض های قانونی برای دستگیر شدگان برگزار گردید.
لازم به ذکر است تنها خبرگزاری وابسته و دروغ پرداز فارس اجازه تهیه گزارش از دادگاه را داشته است و با توجه به سابقه اخبار کذب و دور از حقیقت این خبرگزاری اصولا و اساسا نه می توان و نه بایستی به هیچکدام از اخبار منتشر شده از سوی این خبرگزاری در خصوص این دادگاه اعتنا کرد.
از منبع موثقی که در دادسرای امام خمینی چند دقیقه ای حضور داشت، شنیده می شود که اصلا هیچکدام از نوشته های خبرگزاری فارس صحت ندارد و این سناریوی بوده که از قبل آماده شده بود و می خواهد با این اخبار در جنبش سبز شکاف ایجاد کند.
البته در همین مطالبی که به عنوان اعترافات توسط این خبرگزای کذاب منتشر شده است نشان می دهد هیچ عنوان مجرمانه ای مطرح نشده است.
همراهان جنبش سبز هوشیار باشید زیرا تا زمانی که بازداشت شدگان در فضایی آزادانه و بدون فشار عقاید خود را نگویند، هیچکدام از این سناریوهای ساختگی جز طنز تلخ تاریخ هیچ نیست. ما در آستانه ی 12 مرداد هستیم. همبستگی مان را حفظ کنیم.

یادداشت آیت الله حجتی کرمانی درباره حوادث اخیر: استقلال كشور در خطر است، دين مردم در خطر است،

آیت الله محمد جواد حجتی کرمانی تصریح کرد:آيا واقعاً در اين وقايع اسف‌بار كه به قيمت جان جوانان بيگناه ما از پسر و دختر و هتك حرمت بسياري از افراد و زنداني‌شدن عده‌اي ديگر تمام شد شخص زيد و عمرو و بكر و خالد و ..هيچكدام مقصر نبودند و اين شياطين و اجنّه يا مأموران سيا و اينتلجنت سرويس و موساد بودند كه در خيابانهاي تهران به زد و خورد پرداختند و هتاكي كردند و دستشان به خون بيگناهان آلوده شد؟به گزارش کرمان نما آیت الله محمد جواد حجتی کرمانی نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان قانون اساسی و دومین دوره مجلس خبرگان با بیان اینکه روزهاي بسيار سختي را از سر مي‌گذرانيم تصریح کرد: ما سختيهاي فراواني را پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي از سر گذرانده‌ايم امّا امروزه روز، دارد كارد به استخوان مي‌رسد و كشور ما در محاصرة بلاهاي ارضي و سماوي حتي در «نفس كشيدن» با مشكل مواجه است.
حجتی کرمانی در سلسه مقالاتی که از وی در روزنامه اطلاعات به چاپ می رسد اضافه کرد: شگفتا كه اوضاع جوّي و شرايط طبيعي و فيزيكي و اتفاقات ناگوار و سانحه‌هاي هوايي نيز مزيد بر علت شده و فضاي عمومي كشور اعم از سياسي و طبيعي آلوده و تيره شده است.
این پژوهشگر اسلامی اضافه کرده است:سختيهاي كنوني با آنكه بي‌سابقه نيست و ما سي سال پس از انقلاب را، روزي نبوده است، كه بي‌مشكل از سر گذرانده باشيم، اما در اين سي ساله، هيچگاه دعوا و جنجال، در حدي نبوده است كه به زد و خورد خياباني و كشته شدن‌هاي دوسويه بكشد… به جز 30 خرداد سال 60 كه آن هم درگيري فيزيكي و خياباني نه ميان هواداران انقلاب كه ميان كساني كه رودرروي انقلاب ايستاده و اسلحه كشيده بودند با جوانان جان‌باخته‌اي كه با تمامي وجود، براي دفاع از انقلاب تلاش مي‌كردند، رخ داد.
حجتی کرمانی پرسید است: چه بگويم كه آيا ما مي‌توانستيم از همان درگيريهاي خونين پرهيز كنيم؟ و آيا سياست ما در ادارة كشور، كلاً و صددرصد صحيح بوده است؟ و آيا مي‌توانيم به لفظ «جلاله» سوگند بخوريم كه در اين سي ساله و در دعواهاي هر روزة ما، هيچكدام از ما، هيچگونه تقصير يا قصوري نداشته است؟ حاشا وكلا! مگر ما معصوم بوده‌ايم و يا مگر در تاريخ حضرات معصومين نيز رخدادهايي برخلاف نظر و ميل و تصميم و ارشاد و راهنمايي آن بزرگواران صورت نمي‌گرفته است؟
آیت الله حجتی کرمانی اضافه می کند: آيا اين خود يك اشتباه مزمن و متراكم نيست كه ما، پيوسته اشتباه و خطا را به «ديگر»ي نسبت دهيم و اين «ديگر»ي ممكن است «شخص» يا «شخصيت» يا «گروه» يا «قشر» يا «صنف» يا «حزب» يا «دستة» «ديگر» باشد؟ ما در اين سي ساله، عادت كرده‌ايم كه روشنفكرانمان به علما و روحانيون «غُرّ» بزنند كه شما راهِ مملكت‌داري را نمي‌دانيد و مي‌خواهيد با «فقه» كشورداري كنيد و نمي‌توانيد. و علما و روحانيونمان به روشنفكران «نِق» بزنند كه شما نسبت به نفوذ بيگانگان حساس نيستيد و مرعوب يا مجذوب آنانيد. و از اينرو به اصالت و خلوص انقلاب اسلامي لطمه مي‌زنيد… دانشگاهيان به حوزويان «چشم غُرّه» بروند و حوزويان، دانشگاهيان را با چشم «بدبيني» بنگرند… و اين فرافكني و تقصير و قصور را به گردن «ديگر»ي انداختن منحصر به اقشار اجتماعي از قبيل روحاني و دانشگاهي و بازاري و اداري و كارگر و كشاورز نيست، كه همة ما فرداً فرد خود را بي‌تقصير يا كم‌تقصير مي‌پنداريم و «ديگري» را عامل مشكلات و ناگواريها مي‌شماريم: افراد و اشخاص و مقامات و هر شخص و هر مقام؛ «ديگر»ي را مقصر يا قاصر مي‌داند و خود را از تقصير و قصور مبرّا مي‌پندارد!.
حجتی کرمانی اضافه کرده است: چرا راه دور برويم؛ در همين وقايع و اتفاقات ناگوار و تكان‌دهندة پيش و پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، طرفين ـ يا بهتر بگويم ـ اطرافِ «رقابت» كه متأسفانه به نزاع و دعوا و درگيري فيزيكي و حتّي كشته شدن خياباني انجاميد، اصحاب دعوا، هيچكدام براي خود هيچگونه قصور و تقصيري قائل نيستند و همة قصورها و تقصيرها را به گردن «ديگر»ي مي‌اندازند.
وی تصریح کرد: در صورتي كه وقتي گرد و خاك دعوا فرو نشيند و هيجان و عصبانيت اطراف دعوا فرو خوابد و عقل و منطق بخواهد در كلّ ماجرا، حكم عادلانه و منصفانه دهد، آنگاه مي‌تواند خالي از حبّ و بغض و موضعگيري خطي و جناحي و سياسي، قصور و تقصير را به گردن «همه» بيندازد… و واقع امر هم همين است چرا كه در معصيتها و گناهان اجتماعي، كل افراد جامعه، از بزرگ و كوچك و عالم و جاهل و فرمانده و فرمانبر، همگي در برابر خدا و تاريخ مسئول و معاقبند و اين قرآن و سنت و تاريخ است كه شهادت مي‌دهد بر آنكه حاكم و محكوم و عالم و جاهل و بطور كلي كل اقشار جامعه با اخلاق و تفكرات و اعمال و رفتار فردي و اجتماعي، پديدآورندة حوادث اجتماعي ـ اعم از خوب و بد ـ بوده‌اند… از پيروزي انقلاب و عوامل پيروزي و نيز از حوادث پس از 30 سال. در كُلّ اين جريانات، همة ما، اعم از زن و مرد و پير و جوان و عالم و جاهل دخيل و سهيم بوده‌ايم و اكنون نيز چنين است.
این مبارز پیش از انقلاب تصریح کرد:ما اگر عاقل باشيم بايد دست آنکس را که ما را به عيب و کمبود علمي و اخلاقي و کردارمان آشنا مي‌کند ببوسيم و از او تا آخر عمر سپاسگزار باشيم نه آنکه براي ناديده گرفتن و پوشاندن عيبي که از زبان ديگري شنيده‌ايم، صد عيب و ايراد درست و نادرست بر روي هم، بچينيم و طرفمان را از ميدان بدر کنيم!.
به گزارش کرمان نما آیت الله حجتی کرمانی در نقد طرفین ماجرا در حوادث اخیر تصریح می کند: اين جو پرالتهاب و آکنده از کينه و نفرت كه پاره‌اي گويندگان و نويسندگان با ادعاي انقلابي گري و اصولگرايي يا روشنفکري و اصلاح طلبي به وجود آورده‌اند، با تعاليم اسلامي و قرآني که مشحون از عقل و اخلاق است کمترين تناسبي ندارد و من به ضرس قاطع مي‌گويم که ما، مدعيان بهترين دين و حکومت و نظام، «مُسرف»ترين مردم جهان هستيم و در اين اسرافکاري همة دنيا را پشت سر گذاشته‌ايم و عجبا! که دنيا را به چالش مي‌کشيم و خود را مدير اخلاقي و عملي و سياسي دنيا مي‌دانيم!
استاد حجتی کرمانی اضافه می کند:آيا واقعاً در اين وقايع اسف‌بار كه به قيمت جان جوانان بيگناه ما از پسر و دختر و هتك حرمت بسياري از افراد و زنداني‌شدن عده‌اي ديگر تمام شد و دشمنان ما، از رقص و شادي در پوست خود نمي‌گنجيدند و هنوز هم تا مدتها فرياد و قهقهة دسته‌جمعي مستانه‌شان به گوش مي‌رسد، شخص زيد و عمرو و بكر و خالد و نيز گروه و حزب و جمعيت الف و ب و ج و د، هيچكدام مقصر نبودند و اين شياطين و اجنّه يا مأموران سيا و اينتلجنت سرويس و موساد بودند كه در خيابانهاي تهران به زد و خورد پرداختند و هتاكي كردند و دستشان به خون بيگناهان آلوده شد؟
عضو مجلس خبرگان قانون اساسی اضافه می کند:در پاسخ اين پرسشها كه در واقع پرسشهاي هر وجدان پاك و آزرده از ناگواريهاي باورنكردني اين ايام است، پاره‌اي شعارگونه و با اتكاء به ذهنيتهاي از پيش ساخته و يا براي پرده‌پوشي و كتمان حقايق، متوسل به مطالب غيراثبات شده و جنجالي از قبيل انقلاب مخملي مي‌شوند و حتي در مورد كشته‌شدگان واقعه، حاضر نيستند، به سهمي كه بطور مشخص دارند، اقرار كنند… توضيحاً عرض مي‌كنم كه در فجيع‌ترين صحنه‌هاي درگيريهاي خونين پس از انتخابات، كساني از ارباب قدرت بطور مشخص مسلح بوده‌اند و كساني هم گفته مي‌شود درميان جمعيت تيراندازي كرده‌اند… خب، در اين ميان، امثال اين نگارندة بي‌اطلاع، يك طرف مشخص را كه داراي اسلحه بوده است مي‌شناسد ولي ديگران را نمي‌شناسد. مسئوليت خون بيگناهان را از چه كسي مطالبه كنم؟ بخصوص كساني در زندان درگذشته‌اند و معلوم نيست علت مرگ آنها چه بوده است؟ اينها براي منِ كم اطلاع جاي سئوالهاي بزرگ به وجود مي‌آورد كه جز آنكه از مسئولان و مشخصاً از كسانيكه مسئوليت نظم و امنيت را برعهده دارند، توضيح بخواهيم چاره‌اي ندارم.
وی اضافه می کند: ممكن است در پاسخ اين سوال، با تندي و حدّت مواجه شوم و با تكرار آنچه در اين ايام بسيار از رسانه‌هاي گوناگون شنيده‌ايم، من هم متهم شوم كه جزئي از «انقلاب مخملي»ام؟!.
آیت الله حجتی کرمانی در ادامه یادداشت های خود در روزنامه اطلاعات ضمن برحق دانستن مطالبات اصلاح طلبان به آنها توصیه هایی می کند: دوستان معروف به اصلاح طلب که طرف اصلي مشاجرات اخيرند، مطالبات برحق خود را در قالبي بيان کنند که دستاويز سوء استفاده بدخواهان و آشوبگران و برخي از هوچيان به ظاهر حزب‌اللهي قرار نگيرند: هتاکان و شعارچيان آتش بيار معرکه‌اي که با قلم و بيان و رفتار و موضعگيري، هر چه مي‌توانند دعوا را غليظ‌تر و مشکل را مشکلتر و کلاف را سردرگم‌تر مي‌کنند و هر دَم و ساعت و هر روز و شب در نوشته‌هاي روزنامه‌اي و سخنراني‌ها و گفته‌ها و تحليلهاي آبکي و کشکي و جعل شايعات همراه با هتک حرمت و اشاعة تهمت و تعرض به عِرض و آبرو و حيثيت مسلمانان، آتش دشمني و کينه و عداوت را در دلهاي اصحاب دعوا بر مي‌افروزند. تو گوئي يک طرف کفر محض است و ديگري اسلام محض، يکي اسرائيل است و امريکا و ديگري مصلح جهاني ! و بايد در صحنه جنگ، سنگ تمام گذاشت و تا حريف بر جاي خود ننشيند و منفور و منکوب و مخذول و مطرود نشود، از پاي ننشست .
آیت الله حجتی کرمانی در تشریح فضای مسموم سیاسی کشور تصریح می کند:من مي‌خواهم عرض کنم در حاليکه پيشنهادهاي بسيار منطقي و عاقلانه آقاي هاشمي مواجه با چنان واکنشهاي حاد و غيرمنطقي مي‌شود که في المثل برادر بزرگوار، حضرت استاد شيخ محمد يزدي در مصاحبه مطبوعاتي خود، به سختي به آقاي هاشمي حمله مي‌برد و در روزنامه‌ها و گفته‌ها هم با بي‌انصافي و بي‌ادبي تمام، نسبت به فردي که پس از امام و رهبري، سومين شخصيت استخواندار و با سابقه و هميشه در صحنه مبارزه و انقلاب است، به بدترين وجه اسائه ادب مي‌کنند، آنگاه چگونه آقاي خاتمي، با همه فضائل انساني و شخصيت معتدل و روشنفکري که دارد، سخن از «رفراندم» به ميان مي‌آورد؟!
وی اضافه می کند:من مي‌خواهم عرض کنم حالا که آقاي هاشمي اين سخنان را گفته همه، دنبال همين پيشنهادها را بگيريم و تا مي‌توانيم در مورد مطالبات برحق خودمان، به «وحدت کلمه» برسيم و با اکتفا به «کف» مطالبات، بهانه از دست فتنه جويان و بدخواهان دوسويه يا چند سويه بگيريم.حجتی کرمانی با انتقاد از شیخ محمد یزدی می گوید:تا در اين فضا قلم مي‌زنم به صراحت از آقاي يزدي شديداً گله کنم که در ميان معرکه، «نرخ» طي نکنند! و مباحث مربوط به ولايت فقيه و ولايت الهي و مردمي و مقولاتي چون مقبوليت و مشروعيت را پيش نکشند و همينجا آب پاکي روي دست ايشان بريزم و بگويم (چنانکه در مقالات سالهاي گذشته در نقد مطالب ايشان و نيز حضرت استاد مصباح يزدي گفته‌ام) رأي مردم حتي در «مشروعيت» حکومت بالفعل (و نه بالقوه) پيغمبر(ص) و امامان معصوم (ع) هم شرط است به يک دليل ساده (که اين را در مجلس خبرگان دوم هم گفتم و به سختي مورد حمله قرار گرفتم) و آن اينست كه اگر رضايت مردم در مشروعيت حکومت شرط نباشد، پس اجبار بر اطاعت يعني حکومت استبدادي يا «ديکتاتوري صالح» جايز است… و به زبان طلبگي از آقاي يزدي مي‌پرسم «هل يجوز للنبّي اوالامام او الفقيه ان يُجبرالناس علي بيعته و طاعته؟»‏
حجتی کرمانی در بخش دیگری از مقاله خود اضافه کرده است:چرا راه دور برويم و از گذشته‌ها سخن بگوئيم: ديشب پسرم به من گفت شما كه طرفين را مقصر مي‌دانيد، آيا كسي كه فرزندش را گرفته‌اند و زندانش كرده‌اند و بعد جنازه‌اش را تحويل پدر و مادر داغدارش داده‌اند، چگونه مي‌تواند با آن كساني كه چنين بلائي را بر سر فرزندش آورده‌اند، آشتي كند؟!
وی اضافه کرد: من عرض مي‌كنم: آقايان بزرگوار! استقلال كشور در خطر است، دين مردم در خطر است، شما را به خدا گردهم آئيد و براساس عقل و اخلاق و به حكم شرع و قرآن، راه‌حلي براي برون‌رفت از اين مشكل بجوئيد. و اين را صريحاً بايد بگويم كه اهمال در اين قضيه و سرسري پنداشتن مشكل و اهميت ندادن به اين هشدارها كه ممكن است از غرور باشد يا بي‌اطلاعي يا هر عامل ديگري…، واقعيت امر را دگرگون نمي‌كند و آيندة اين كشور هرچه باشد، مسئوليت مستقيم آن متوجه بزرگاني است كه مي‌توانستند به حكم عقل و اخلاق و شرع، چاره‌اي بجويند و خداي ناكرده در آن اهمال كردند… كه چنين مباد.
حجتی کرمانی اضافه می کند: با بداخلاقي روشني كه آقاي احمدي‌نژاد در مصاحبه با مهندس موسوي و كروبي و رضائي، بخصوص با موسوي نشان داد (تجاوز به حريم ديگران و بدگوئي از كساني كه طرف مناظره نبودند)، نخستين «كبريت» اين آتش را روشن كرد، كه پيوسته بر آن بنزين ريختند و هنوز معلوم نيست به كجا مي‌كشد.

نوشته‌های خبرگزاری فارس، حرفهای ابطحی در دادگاه نیست .

خبرگزاری فارس، همانند گذشته، این بار هم زود دست خود را رو کرد و با نسبت دادن سخنانی به ابطحی که اساسا هیچ ربطی به اظهارات او در دادگاه امروز نداشت، دادگاه فرمایشی را هنوز تمام نشده رسوا کرد.
به گزارش موج سبز آزادی، منابع حاضر در دادگاه نمایشی سران زندانی اصلاح‌طلب خبر داده‌اند که آنچه خبرگزاری فارس به عنوان اعترافات ابطحی در دادگاه امروز منتشر کرده، یک متن از قبل تنظیم‌شده است که ربطی به سخنان امروز این روحانی اصلاح‌طلب در جلسه امروز دادگاه ندارد.این گزارش حاکی است ابطحی از لحظه‌ای که بر روی صندلی دادگاه نشست، کاغذی را در دست داشت که ملزم شده بود به عنوان اعترافات از تریبون دادگاه بخواند. این موضوع که در عکس‌های خبرگزاری فارس نیز مشهود است و قابل انکار نیست، به تنهایی برای اثبا ساختگی بودن اعترافات منتسب به ابطحی، کافی است و نیازی به ارائه دلایل بیشتر یا انتظار برای آزادی این فعالان سیاسی نیست که خود بگویند تحت چه شرایطی از آنها اعتراف گرفته‌اند.

علیرضا بهشتی: فکر نمی‌کردند مردم و موسوی بایستند


نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد می‌گذرد. اعتراضات مردمی نسبت به نتیجه اعلام شده انتخابات ادامه دارد و کشور همچنان آبستن حوادث نگران کننده است. یک روز بازداشتگاه کهریزک به دلیل اعمال خشونت و رفتار نامناسب با بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات تعطیل می‌شود و روز دیگر دادگاهی برای چهره‌های سیاسی بدون حضور وکلای آنها بر پا می‌گردد. گفت‌و‌گوی پارلمان نیوز با علیرضا بهشتی را که روز پنچ شنبه در چهلم شهدای انتخابات در دفتر کارش انجام شده، در ادامه می‌خوایند. فرزند شهید بهشتی، از مشاوران و نزدیکان میرحسین موسوی است که از دوران نخست وزیری با او همراه و همکار بوده است. نگرانی علیرضا بهشتی از اوضاع این روزهای کشور نه تنها از چهره او بلکه زمانی آشکارتر شد که گفت نگران مراجعانش و قرارهایی است که می‌گذارد.
** اطلاعاتی در مورد وضعیت بازداشتگاه‌ها، نحوه برخورد با بازداشتی‌ها، نگهداری آنها و شکنجه و…در اختیاردارید؟
در مورد برخی از این بازداشتی‌ها یکسری ییگیری‌هایی به لحاظ اداری ویکسری پیگیری های حقوقی می‌شود. متاسفانه کار برخی از این بازداشتی ها هنوز وارد روال قضایی نشده و بخش بزرگی از نگرانی ما آنها هستند.آنهایی که وارد روال قضایی شده باشند یا خودشان وکیل گرفتند و یا ما کمک می کنیم.وکلا هم انصافا زحمت می‌کشند.
**اطلاعات مستندی در اختیار کمیته رسیدگی به وضعیت بازداشتی ها قرار گرفته است؟
ما چند ابهام بزرگ داریم.تعداد افراد بازداشت شده مشخص نیست.محلی که افراد بازداشت شده‌اند و اینکه الان در چه مرحله هستند نیزمشخص نیست.از سوی دیگر اتفاقات خوبی افتاده است.
اطلاع‌رسانی رسانه‌ها، پیگیری‌های مردم و فشار افکار عمومی داخلی و خارجی باعث شده که اینها به خودشان بیایند.بعد از چهل روز بازداشتگاه کهریزک مساله شده و نسبت به آن اقدام می شود.هرچند بر اساس برخی اطلاعاتی که به ما رسیده (هنوز خیلی نسبت به موثق بودنش مطمئن نیستم) تعداد زیادی از افراد بازداشتگاه کهریزک به اصفهان منتقل شدند.
**یعنی بازداشتی ها از کهریزک به اصفهان منتقل شده‌اند؟
بله.اینها باعث می شود یکسری ابهامات همچنان باقی باشد.یکی از اقداماتی که ما در کمیته انجام می دهیم این است که بتوانیم یک بانک اطلاعاتی روشن و به روز داشته باشیم.
**با خانواده های این بازداشت شدگان در ارتباط هستید؟
ما روزی بیش از30-40 تماس داریم.این وضعیت البته از قبل بهتر شده است . دوستان در دفتر مستقر هستند.برخی از تشکل‌های دیگر که در این ارتباط فعالیت می کنند نیز به جلسات ما می آیند و همکاری می‌کنند. ما نمی خواهیم همه کار را انحصاراً خودمان انجام دهیم.
یک مشکل جدی در این زمینه وجود دارد که برخی خانواده‌ها فکر می کنند اگربازداشت ها خیلی آشکار یا رسانه‌ای نشود و با دفاتر ما تماس نداشته باشند ،شاید پرونده عزیز بازداشت شده شان کمتر پیچیده شود.اما توصیه ما این است که اجازه دهند حتماً رسانه‌ای شود.رسانه‌ای شدن جلوی پیچیده شدن را می‌گیرد. افراد سرشناس را که کنار بگذارید خیلی از بازداشتی ها افراد بی نام نشان و عادی هستند .من بیشتر نگران این ها هستم .اطلاعات مربوط به اینها باید در جایی ثبت شود تا مساله روشن شود.مسایلی مانند اینکه ازچه زمانی دستگیر شدند؟ چرا بازداشت شدند؟ توسط چه کسانی بازداشت شدند؟ دوستان در دفتر مربوطه فرمهایی را برای جمع آوری این اطلاعات آماده کردند.
**آمار مشخصی جمع آوری شده است؟
حدود 1700 اسم جمع شده اما حتما این همه اسامی نیست و نکته دیگر اینکه چه تعداد از این اسامی زنده هستند، مشخص نیست
** این آمار بر اساس مراجعه خانواده ها به کمیته پیگیری دست آمده؟
خیر، این اسامی را ما از جاهای مختلف جمع کردیم، اما فقط با 10درصد این خانواده ها توانسته ایم ارتباط خوب برقرار کنیم و اطلاعات دقیق از آنها بگیریم .
**آیا آماری از تعداد کشته شده ها دارید؟
آمار دقیقی نداریم.خیلی روشن نیست.اساساً ماهیت کار این است که به تدریج اطلاعات جمع می شود به یکباره جمع نمی شود.
**و به تدریج هم منتشر خواهد شد!
برای انتشار آن هم باید اقدام کرد اما برای ما مهمتر از آنکه منتشر شود،این است که پیگیری شود.این افراد یا فرزند یا سرپرست خانواده هستند.برخی هم از گروههای بسیار ضعیف جامعه هستند. فرض کنید در برخی از تجمعات ، کارگران روز مزد که در میادین برای کار ایستاده‌اند را بازداشت کرده و برده اند.خانواده اینها وقتی برای پیگیری وضعیت عزیزانشان از شهرها و روستاها به تهران می‌آیند جای سکونت هم ندارند.
**آخرین آمار کمیته در مورد کشته شده‌ها چقدر است؟
آمار دقیق و خاصی نداریم
** منظورتان از خاص چیست؟
ببینید برخی از افراد مفقود شده هستند نمی‌توان در حال حاضر با قطعیت از آمار حرف زد.آنچه ما در اختیار داریم همان چیزی است که در رسانه‌ها اعلام شده است .
** برخی می‌گویند حدود 360 کشته در اعتراضات وجود دارد؟ آیا این عدد صحت دارد؟
من هم تعداد 365 کشته را شنیده ام اما کار رسانه ای با کار ما متفاوت است. ما در کار خود محدودیت هایی داریم .خواهش می کنم این را متوجه باشید. الان اگر یک رقمی را اعلام کنیم اما از آنچه که هست بیشتر باشد، متهم می شویم به اینکه جنگ روانی راه می‌اندازیم .اگر کمتر از آن تعداد باشد هم یک عده ای را حذف کرده ایم.به همین دلیل نمیتوانیم آمار دهیم.
**پس این اطلاعات منتشر نخواهد شد؟
چرا. ما می‌خواهیم مرحله به مرحله و به تدریج اعلام کنیم که تا این زمان آمار ما این است.
**اطلاعات دقیق تری از آنچه که در کهریزک گذشته در اختیار دارید؟
اطلاعاتی که به دست ما می رسد از طرق رسمی نیست.خانواده‌ها و بازداشت شده‌هایی که آزاد می‌شوند با مراجعه به ما خبر می‌دهند.اخبارحاکی از این است که از زمان دستگیری تا وقتی که به بازداشتگاه منتقل می‌شوند مرحله به مرحله است و همه به یک صورت انجام نمی‌شود. افرادی که در کار دستگیری، بازجویی و ضرب و شتم بازداشت شدگان مشغولند همه از یک نوع نیستند.
ما اطلاعاتی داریم از اینکه برخی از افرادی که در طرح امنیت اجتماعی بعنوان افرادی که از لحاظ اجتماعی ناآرام و تحت اوباش بازداشت شدند و پیش از این از آنها تعهد گرفته بودند، اکنون آنها را در تجمعات و در بازداشتگاه‌ها در مرحله نگهداری و … به کار گرفته‌اند.
** یعنی از اراذل و اوباش که در طرح امنیت اجتماعی شناسنامه‌دار شده‌اند در شکنجه بازداشتی‌ها استفاده شده است؟
در تجمعات هم از آنها استفاده کردند و در مراحل بازداشت و نگهداری و …
**اطلاعات دقیقی از افرادی که بازجویی‌ها،ضرب و‌شتم‌ها و… را انجام می‌دهند در اختیار دارید؟
به غیر از افرادی که تحت عنوان اوباش پیش از این تعهد گرفته و اکنون به کار گرفته شدند، برخی از این‌ها از بخش‌های رسمی حکومت هستند.برخی متعلق به بسیج هستند برخی لباس شخصی‌هایی هستند که نمی‌توان آنها را جزء بسیج حساب کرد .بخشی اطلاعات سپاه هستند و گروههای مختلف . این نکته هم مهم است که رسانه‌ها و مردم توجه داشته باشند اولاً کل حکومت در این قضایا که این کار را انجام می دهد نیست.بلکه بخشی از حکومت است که این بخش هم در درونش فقط یک قسمت‌های خاص کارها را انجام می دهد.اینطور نیست که همه بسیج در گیر باشد.بدنه بسیج اصلا درگیر نیست و شاید منتقد هم باشد .در مورد سپاه هم همین طوراست. بخش خاصی از سپاه در اتفاقات اخیر حضور دارد و بخش زیادی از سپاه نسبت به وضعیت فعلی انتقاد داشته و از آن رضایت ندارند.
وزارت اطلاعات بسیار کم درگیر است و اصولا وزارت اطلاعات را زیاد درگیر این بازی نکردند. دادستانی از یک مرحله‌ای به بعد وارد می شود.نقش نیروی انتظامی در یک دوره‌ای بیشتر بوده اما هر چه جلوتر رفتیم کمتر با این مساله درگیر است.
واقعیت این است که وقتی بچه ها به دست وزارت اطلاعات می‌افتند یا بدانیم بازداشت شده‌ها در دست نیروی انتظامی هستند خیال ما راحت تر است.به دلیل آنکه می دانیم در یک پروسه کم و بیش قانونی و آشکار کار انجام می دهند و قابل پیگیری است اما درمورد بچه های دیگر که به دست نهاد هایی غیر از اینها می افتند، پیگیری کار سخت تر است واصلاً مشخص نمی شود، کجا هستند.
**اطلاعاتی در مورد بازداشتگاههای غیر قانونی مانند طبقه منفی چهار وزارت کشور ,بازداشتگاه 66 سپاه و … منتشر شده، شما مستنداتی دراین خصوص در اختیار دارید؟
در سطح شهر بازداشتگاههای موقت بسیاری هستند که متاسفانه این بار فراتر از بازداشتگاه عمل کردند و این ها نگران کننده تر از بازداشتگاه اوین است.بازداشتگاه اوین سازمانی دارد. اسامی غالب افرادی که آنجا می روند ثبت می شود. ممکن است برخی را اعلام و برخی را اعلام نکند اما به هر حال ثبت می شود.عوامل خودسر در آنجا کمتر می توانند دخالت کنند.در بازداشتگاههای موقت عوامل خودسر بیشتر دخالت می‌کنند از این رو نگرانی ها در مورد آنها بیشتر است .به هر حال اسامی مختلف از این بازداشتگاهها به گوش ما هم خورده است.
**این خبر که ده روز پیش از اعلام رسمی تعطیلی کهریزک این بازداشتگاه تعطیل شده بوده ، درست است؟
اطلاعی از اینکه واقعاً چه روزی تعطیل شده ندارم. البته انتقال بازداشتی ها از کهریزک به جاهایی مثل اصفهان یکی دو روز قبل از فرمان رهبری بوده و ما این خبرها را شنیده‌ایم.
** اخباری هم در مورد چهره‌های سیاسی هم مطرح شده مبنی بر اینکه پیش از بازدید نمایندگان مجلس از اوین آنها را از زندان خارج کردند.
داخل اوین بندها و بازداشتگاه های مختلفی هست. بخشی از آن که زیر نظر وزارت اطلاعات است وضعیت روشن‌تری دارد، اما وضعیت بخشی که در اختیارسپاه است مبهم است.
من نمی توانم خیلی مستقیم همه چیز را مطرح کنم. طبیعی است که به برخی افراد آسیب می زند اما شکل کار شکل عجیبی است که دسترسی قانونی به اطلاعات در مورد این اماکن را غیر ممکن کرده است.
این نگرانی نسبت به وضعیت سایر بازداشتی‌ها هم وجود دارد. من شخصاً نگران هستم .در کمیته هم این نگرانی ها وجود دارد.بخصوص اینکه اطلاعات مخدوش است و اطلاعات قابل تکیه خوبی وجود ندارد.بسیاری از افرادی که آزاد می شوند ، نمی دانند کجا بازداشت بوده اند.
**مراسم تحلیف پیش رو است و اعلام کرده‌اند که چهارشنبه در مجلس مراسم برگزار می شود .این خبر که آقای موسوی در روز تحلیف تهران را به نشانه اعتراض ترک کرده و در قم متحصن می شوند صحت دارد؟
نه خیر این خبر صحت ندارد.
**مهندس موسوی هیچ برنامه ای برای آن روز ندارند؟
هنوز تصمیمی گرفته نشده و چیزی اعلام نشده است. البته من به صورت پراکنده از جاهای مختلف شنیده‌ام که خیلی از افراد صحبت یک نوع تجمع در میدان بهارستان برای روز تحلیف را مطرح می کنند.
**تنفیذ چطور؟
تنفیذ را خبر ندارم
**پس خود آقای موسوی برنامه مشخص ندارند؟
درمورد مراسم تحلیف خیلی نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم آقای موسوی، کروبی و یا افرادی که کاندیدا بودند شخصاً وارد شوند.دلیلش هم این نیست که ابایی داشته باشند بلکه ورود آنها در آن روز ممکن است مساله را شخصی کند در حالیکه اعتراضات شخصی نیست.یک خواست عمومی از اینکه افراد بخواهند مطالبات شخصی خود را مطرح کنند، باید تفکیک شود.آقای موسوی سخت از اینکه فکر کنند ایشان می‌خواسته پستی بگیرد وحالا همچنان دنبال آن پست است، پرهیز دارند.ایشان از روز اول اعلام کرد آنچه که مربوط به رای شخصی من باشد از آن گذشتم اما از رای مردم نه . من و نه هیچ کس دیگر نمی تواند بگذرد.مردم انتظار دارند که در زمینه رای شان کاری صورت بگیرد.از سوی دیگرملاحظاتی در مورد حضور یا عدم حضور در تجمعات وجود دارد که خیلی مربوط به ملاحظات شخصی فرد نمی شود ملاحظات کل این حرکت است.
**اخباری در مورد عدم حضور آقایان هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی و برخی بزرگان در مراسم تحلیف شنیده می شود. این خبرها صحت دارد؟
بلاخره این توقع از طرف مردم هست اما باید به یک موضوعی توجه داشت که هر کدام از این اشخاص در موقعیت خاص خودشان هستند، باید انتقال مطالبه مردم به آنها صورت بگیرد اما تصمیم گیری را برعهده خودشان با توجه به وضعیت شان بگذارند.مساله ترس یا چیز دیگری نیست.بلکه ملاحظات فردی در مقابل ملاحظات عمومی مطرح است.انتقال توقعات مردم باید انجام بگیرد اما اینکه چه تصمیمی می گیرند با خودشان است.
**خبری در مورد خروج برخی از مراجع و علما و عزیمت آنها به نجف به نشانه اعتراض به اتفاقات پس از انتخابات مطرح شده شما اطلاعی داردید؟
من هم شنیده‌ام
**از آنجا که آقای موسوی از ابتدا خطاب خود را مراجع قرار دادند به مراجع نامه نوشتند و اهمیت خاصی برای این پایگاه قایل هستند ممکن است که واکنش به هجرت داشته باشند؟
اطلاعات من در حد شنیده‌ها است.اطلاعات دقیقی ندارم.نمی دانم که چقدرخبر هجرت صحت دارد اما مرجعیت و روحانیت طی یکصد ساله اخیر بعنوان یکی از نهاد های سنتی و مورد ارجاع مردم ایفای نقش کرده است.این نقش را نباید نادیده گرفت.این حکومت هم حکومت دینی است و این نهاد ها بسیار مهم است.اینکه بخواهند در داخل باشند یا بروند بحث دیگری است.طبیعی است که برخی مراجع احساس کنند به دلایلی باید بروند ،برخی احساس کنند که با همه مشکلات بمانند بهتر است.آنچه که مهم است این است که مردم متوجه شدند که آقایان مراجع و روحانیت الزاماً یکدست و براساس مواضع رسمی عمل نمی‌کنند.طبیعی است که آنها هم تفاوت دیدگاه و موضع گیری دارند.این نقطه مثبتی است که باید بر روی آن نه به معنای ایجاد تفرقه بین مراجع و روحانیت بلکه بدان معنا که هر مرجعی برای خود صاحب دیدگاه است کار شود. قرار نیست همه مراجع به صورت بخش نامه‌ای از یک نظر خاص تبعیت کنند .این درواقع یک نوع بازگرداندن مراجع به جایگاه اصلی خودشان و تقویت آن جایگاه است.
**انتظارات آقای موسوی از مراجع در این مقطع برآورده شده است؟
من از طرف آقای موسوی نمی توانم نظر قطعی بگویم. آقای موسوی روابطشان با آقایان مراجع را حفظ و تقویت کرده‌اند.گفت‌و‌گوهایی هم داشتند. در آن گفت‌وگو مراجع محدودیت‌های خودشان را مطرح کردند و آقای موسوی هم این محدودیت ها را درک می‌کنند.از طرف مردم هم توقعات مختلفی به درجات مختلف وجود دارد.همین که پس از انتخابات مراکز رسمی توقع داشتند که همه مراجع با فاصله کوتاهی انتخابات را تایید کنند و این اتفاق جز چند نفری نیفتاد، درادبیات حوزه و مراجع معنای زیادی دارد اما ممکن است که مردم عادی خیلی ها به این بسنده نکنند و منتظر حرکات دیگری باشند.از سوی دیگربرخی فعالیت‌هایی که آقایان مراجع انجام می دهند، فعالیت های خیلی آشکاری نیست.پیغام هایی است که به مسولان حکومتی می‌رسانند.صحبت‌هایی است که انجام می‌دهند. اتفاقاتی که در این چند روزه در مورد آزادی برخی از بازداشتی ها و تعطیلی برخی از بازداشتگاهها ایجاد شد، بخشی از آن مرهون تلاش های مراجع بوده که نقش آفرینی کردند.مذاکراتی داشتند، نمایندگانی فرستادند از طرف رهبری هم برای آنها نمایندگانی رفته و دیدگاه‌هایشان انتقال یافته است.اما به هر حال توقعات مردم متفاوت است.
**بله در واقع بخشی از افکار عمومی معتقدند که مراجع مهندس موسوی را تنها گذاشتند؟
نه اینگونه نیست.من چنین احساسی ندارم. یک دغدغه کلی وجود دارد که ممکن است در مورد آقایان مراجع پررنگ‌تر باشد.این دغدغه‌ها مربوط به جایگاه اجتماعی که دارند نیست بلکه به دلیل تجربه و زاویه دیدشان نسبت به حوادث کلانی است که در جامعه اتفاق افتاده است.هدف براندازی نظام که نیست، حفظ نظام با تمامیت آنچه که دارد هم نیست، قصد اصلاح نظام است .اصلاح کار دشواری است و این اصلاح باید به گونه‌ای صورت بگیرد که به چارچوب کلی نظام آسیب وارد نشود.در واقع این نوع نگرانی وجود دارد که مبادا کشور وارد یک وضعیت آشفتگی و آنارشی شود.این نوع نگرانی در میان مراجع وجود دارد البته نگرانی بجایی است .خیلی از اقشار مردم در شهرستان‌ها و جاهای دیگر هم این حساسیت را دارند.قرار نیست که ما به نا کجا برویم .باید روشن باشد این جایی که می رویم کجاست.متدینین ،روشنفکران، گروههای مختلف اجتماعی و …همه این دغدغه را دارند.
** فکر نمی‌کنید که هزینه های پرداخت شده برای این اصلاحات بیش از انتظار بوده است؟
می توانست کم هزینه‌تر باشد اما این خیلی دست مردم نبود.دستگاههای امنیتی و سیاسی تصمیم گیرنده در کشور می‌توانستند کم هزینه‌تررفتارکنند.
**فکر می‌کنید اشتباه محاسباتی برای آنها رخ داده بود یعنی فکر می‌کردند مردم برای رایی که دادند ایستادگی نمی کنند؟
به نظر می رسد که آنها توقع نداشتند که مردم ایستادگی کنند.
**در مورد مهندس موسوی چطور؟
شاید برآوردشان در مورد آقای موسوی هم این نبود.فکر می‌کردند با نوعی شدت عمل، مطالبات به صورت پنهان باقی می‌ماند و آشکار نخواهد شد.مردم این بار نشان دادند که اینگونه نیست.
**تفاوت عمده دراین انتخابات با گذشته که این حوادث رخ داد درچه بود؟
در دفعات قبل اینگونه اختلافات و اعتراضات در میان نخبگان باقی می‌ماند.دراین انتخابات در میان اقشارمردم هم به لحاظ جغرافیایی هم لایه بندی اجتماعی بسیار گسترده است. خیلی هم منوط به اشخاص نیست درست است که آقای موسوی محوریت مساله قرار گرفته اما خواست ،خواست عمومی است. اینگونه نیست که صرف تبعیت یا علاقه به آقای موسوی خواسته ها مطرح شود.این خواسته ها وجود دارد که در آقای موسوی متمرکز و کانون توجه قرار می دهند.در این انتخابات همچنین یک انفجار آگاهی صورت گرفت.این آگاهی تا آنجا که من می‌دانم بی سابقه یا کم سابقه بوده است.این انفجار آگاهی لجام گسیتخته نیست و همراه با یک رفتار مدنی ، دور اندیشی و مصلحت اندیشی هم هست.شجاعت واز خود گذشتگی وجود دارد و در عین حال کور نیست.این از اول انتخابات بوده تا الان هم هست.در راهپیمایی 25 خرداد به روشنی دیده می‌شد که مردم در آن روز نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را به همه نظام گره نزده بودند.خواسته مشخص بود.قوه مجریه را نمی‌پسندیدند می‌خواستند که در آن تغییراتی ایجاد و رییس آن عوض شود. به شدت فعالیت انجام می دادند اما جلوی هرگونه افراطی گری را خود مردم می گرفتند.ما تشکیلاتی نداشتیم همین الان هم نداریم.یک نوع آگاهی مدنی در مردم رشد پیدا کرد که فوق العاده است و برای خود من زیباترین صحنه‌ها که به یاد می‌ماند گفت‌و‌ گوهای خیابانی مردم در انتخابات ، آن زنجیره سبزانسانی، مناظره‌ها، شعارهای مردم بدون آنکه بخواهند به مخالف خود تعرض داشته باشند، است. خیلی ارزشمند بود.گام بلند در توسعه سیاسی کشور در این دو ماهه برداشته شد.
**اما قدر آن را ندانستند
متاسفانه من احساس می کنم‌که مدیریت‌های کلان نظام دست آوردهای بزرگ این ماجرا را فدای یکسری منافع کوتاه مدت خیلی کوچک کردند.
**خبری در مورد ملاقات آقای موسوی با مقام معظم رهبری در هفته گذشته منتشر شد، ایا این دیدار انجام شده است؟
خیر ملاقاتی نداشتند.
**تشکیل جبهه سیاسی که آقای موسوی مطرح کردند در چه مرحله‌ای است؟
طرح و متن آن آماده شده اما آقای موسوی تاکید دارند یک تعداد دیگر از افراد که قرار است همکاری داشته باشند حتما طرح را ببینند و بعد منتشر شود.
**چه زمانی این متن منتشر می شود؟
حدس می‌زنم هفته جاری منتشر شود
**این جبهه سیاسی مردم عادی را هم در بر می گیرد؟
تصمیم همین است.بحث هایی که سر اسم آن مطرح شد نیز به همین دلیل بود.جبهه معمولاً از احزاب و سازمان های سیاسی است .ما بیشتر یک نوع شبکه را مد نظر داریم که افراد و یا نهاد های مدرن و سنتی و گروههای مختلف اجتماعی احساس کنند در این شبکه می‌توانند نقش آفرینی داشته باشند.یک هیات مذهبی ممکن است در این مجموعه کار کند در مقابل یک NGO یا یک بنگاه و شرکت اقتصادی هم ممکن است فکر کند در یک زمینه هایی می تواند همکاری کند.بنابراین این شبکه تک تک افراد ،احزاب،گروه‌های سیاسی و… را در بر می گیرد .
**حتی گروههای سیاسی که حاکمیت به آنها اپوزسیون داخلی اطلاق می کنند؟
منظور از اپوزسیون داخلی چیست
**مثلاً گروههای ملی-مذهبی،نهضت آزادی؟
در کار شبکه‌ای و موج اجتماعی هرکس و هر گروهی مشخص می کند که درچه بخشی اشتراک نظر دارد براساس همان اشتراکات پیش می روند.این اشتراکات هرچه حداقلی تر باشد، طیف گسترده‌تر می شود.اعلام آمادگی نیروهای مختلف با دیدگاهها ی مختلف در این مدت زیاد بوده است.ارتباط گرفتند و یا پیغام فرستادند که آمادگی همکاری دارند.در کار شبکه‌ای حداقل مطالبات مطرح می شود که بیشترین افراد احساس کنند می توانند مشارکت داشته باشند.

هراس فرمانده بسیج از بازگشایی دانشگاه ها


بی بی سی
فرمانده نیروهای بسیج سپاه پاسداران ایران با اشاره به نزدیک بودن زمان بازگشایی دانشگاه ها، در مورد احتمال بروز “تقابل” هشدار داده است.
حسین طائب، جانشین فرمانده سپاه در بسیج روز پنجشنبه۸ مرداد (۳۰ ژوئیه) در دانشگاه مشهد با اشاره به اینکه مخالفان دولت به دنبال رهبری “جریان سبز” خود هستند، گفت: “تکلیف ما در این موضوع آگاه سازی و بالا بردن آگاهی های خود است. مراقب باشید که آنها پروژه تقابل را کلید نزنند و در این دام گرفتار نشویم”.
او گفت: “هنگام بازگشایی دانشگاه ها باید وظیفه خود را در این باره انجام دهیم و نباید به فرعی برویم”.
آقای طائب در مورد حوادث روز ۲۵ خرداد که تعدادی از معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران در آن کشته شدند گفت: “اغتشاشگران به پایگاهی که مرکز گردان بود و صدها سلاح در آن وجود داشت حمله کردند، اگر سلاح ها به دست آنها می افتاد، مگر می شد آن را جمع کرد”؟
فرمانده نیروهای بسیج افزود: “بیش از ۵۰ کوکتل مولوتف به این مرکز پرتاب شد و افرادی با اسلحه به سوی این مرکز شلیک کردند که در این واقعه هم نیروهای بسیجی برای دفاع از خود و هم آن افراد تیراندزی کردند”.
آقای طائب گفت که این حادثه “کشته داد” و باعث شد که معترضان به اهداف خود برسند: “اما آنها در ۱۸ تیر موفق به گرفتن کشته از جمعیت خود نشدند”.
او به مخاطبانش در مشهد هشدار داده است: “نباید بگذاریم که فضا به سمتی که آنها تعریف کرده اند برود”.
اظهارات آقای طائب در شرایطی منتشر می شود که در گزارش های منتشر شده از درگیری های روز پنجشنبه در تهران نشان چندانی از حضور نیروهای بسیج یا سپاه و برخورد آنها با معترضان دیده نمی شود و به نظر می رسد متفرق کردن تظاهرکنندگان روز پنجشنبه به نیروی انتظامی سپرده شده بوده است.
همزمان گزارش هایی از تشکیل یک هیأت ویژه از سوی شورای عالی امنیت ملی و به دستور آیت الله علی خامنه ای منتشر شده است که قصد دارد با خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان در حوادث اخیر دیدار کند.
به نظر می رسد با توجه به دعوت میرحسین موسوی از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران مبنی بر استفاده از اعیاد مذهبی ماه شعبان برای ادامه اعتراضات و در پیش بودن مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدی نژاد و همچنین بازگشایی مدارس و دانشگاه ها، مسئولان انتظامی و امنیتی ایران در صدد کاستن از شدت تنش های احتمالی هستند.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان هم در خطبه های نماز جمعه روز ۹ مرداد تهران با اشاره به نزدیک بودن نیمه شعبان گفته است: “نباید در این اعیاد به منظور جشن و سرور دست به کارهایی زد که حرمت ها شکسته شود و به واسطه آن خدا و ائمه اطهار ناراحت شوند”.

بیانیه جبهه مشارکت درباره دادگاه نمایشی دولت کودتا


نوروز: جبهه مشارکت ایران اسلامی در واکنش به دادگاه فرمایشی و بی خاصیت و رسوای برگزار شده در روز شنبه طی بیانیه شدیدالحنی این روند محاکمه را بی اعتبار و کیفرخواست را دست پرورده روزنامه کیهان دانسته و نوشته حتی مرغ پخته هم از این اتهامات خنده اش میگیرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحيم
كودتاي انتخاباتي اقتدارگرايان با آغاز شوي مضحك دادگاه فله اي جمعي از بازداشت شدگان اخير وارد مرحله اي تازه شد.
در دادگاه امروز آنچه بيش از هرچيز جلوه گري كرد، متن دادخواست مدعي العموم بود كه پس از 50 روز ايزوله كردن و فشار بر صدها تن بازداشتي مختلف انتظار مي رفت متن قابل تامل و جدي تري باشد، اما آنها به قدري از به زمين سفت خوردن كودتايشان در جامعه دچار شوك و عصبيت هستند كه حاصل آن بيانيه اي آشفته و ضعيف در حد سرمقاله هاي آشناي كيهان از كار در آمده كه مرغ پخته را هم به خنده مي اندازد. آنها به قدري در اين تهيه اين دادخواست، شتابزده عمل كرده اند كه حتي در تشخيص اعضاي شوراي مركزي جبهه مشاركت كه به راحتي در سايت ها قابل جست و جوست، خطا كرده اند و به عنوان نمونه آقاي دكتر تاجيك، رئيس محترم دفتر مطالعات استراتژيك در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي را عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت خوانده اند ! متاسفانه در اين متن سياسي و غيرحقوقي و غيرمستند، تحليل هاي ارايه شده نيز دقتي در همين حد دارد.
در اين متن كه بر اساس گزارش خبرگزاري فارس به عنوان بازوي تبليغاتي و رسانه اي كودتا كه پيش از هر رسانه اي و با رانت ويژه به آن دست يافته، عمق كينه جريان اقتدارگرا از 8 سال اصلاحات و آرمان هاي والاي آن و نيز رهبر آن جناب آقاي سيد محمد خاتمي نشان داده شده است.
كيفرخواست در بخشي تبديل شده است به دفاعيه تمام قد از كشورهاي سوسياليستي¬يي كه در آنها راي دزدي شده و در بخشي ديگر به بهانه اثبات ادعاي محمل انقلاب مخملي در ايران، ناخواسته كشور و نظام ما را با آنها مقايسه نموده و در اين مسير داستان سرايي امنيتي پليسي را به كمك ذهني مغشوش و با ضريب هوشي پايين در خدمت القاي آن نموده است.
جالب است كه در اين متن از ديگر اهداف ستاد كودتا نيز به خوبي پرده برداري شده است و آن هدف شوم برخورد با احزاب و گروه هاي اصلاح طلب و نيز تشكل هاي مستقل غير دولتي است. آنها در اين مسير به ايراد اتهاماتي بي اساس بر پايه يكسري شواهد بي ربط پرداخته اند كه به هيچ وجه به آن چه مراد تنظيم كنندگان دادخواست است، شهادت نمي دهند.
آنها بر اساس اسناد ربوده شده از حزب گويي كشف بزرگي كرده اند و در دادخواست به نقل از سند تاملات راهبردي سياسي- تشكيلاتي كه به اشتباه در دادخواست “سند تعاملات راهبردي سياسي- تشكيلاتي” ناميده شده، آورده اند: «در مرحله نخست حضور در نهادهاي رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي شهر و روستا و در مرحله بعد مجلس خبرگان نهادهاي مناسب تري براي حضور طرفداران مردمسالاري مي باشند.» حال بايد از آقاياني كه پس از 50 روز بگير و ببند اين دادخواست را تنظيم كرده اند پرسيد، مگر برنامه ريزي يك حزب قانوني براي كسب قدرت و ورود به نهادهاي انتخاباتي از طريق راي مردم جرم است؟ يا قرار است احزاب را هم تنها به عنوان مجيزگو و تاييدكننده چشم بسته همه رفتارهاي درست و غلط به رسميت بشناسيد و لاغير؟ يا در جايي ديگر به نقل از همين سند، اتخاذ استراتژي تبديل تهديدها و بحران هاي احتمالي به فرصت تثبيت و تقويت بعد مردمسالار نظام و چانه زني به جاي تشديد بحران و اغتشاش به عنوان مهم ترين راهبرد آرامش پايدار و زمينه حفظ وحدت واقعي در جامعه را ذنب لايغفري ذكر كرده ايد كه جز خيانت نام ندارد؟ آيا آنها كه بحران مي آفرينند تا جمهوريت نظام را به محاق ببرند خادم هستند و آنهايي كه پرهيز از بحران و تبديل آن را به مقوم ركن جمهوريت نظام دنبال مي كنند، خائن اند؟ چه خوب دشمني و كينه عميقتان را نسبت به مردمسالاري نشان داده ايد. همين دم خروس هاست كه شائبه دست بردن در آراي ملت را دامن مي زند. كساني كه هرگاه نام راي ملت و مردمسالاري را مي شنوند چون اسپند بر روي آتش مي شوند، آيا اگر دستشان برسد، دست در آراي ملت نمي برند؟ اين دادخواست عليه كيست؟ اينها كه همه دادخواست ناخواسته عليه جريان اقتدارگراست.
در مورد اعتراف هاي بيان شده از سوي جناب حجت الاسلام و المسلمين ابطحي در اين دادگاه نيز نگاه جبهه مشاركت همان است كه پيشتر در بيانيه هاي متعدد خود درباره اين اعتراف سازي ها به كرات اشاره كرده است. از نظر ما ديدگاه هاي آقاي ابطحي درباره مسايلي كه در دادگاه بيان كرد همان است كه در زمان آزادي خود در سايت شخصي خود و در مصاحبه ها و ارايه نظرات بدون فشار و بازجويي و انفرادي و ديگر تضييقات بيان كرده بود. همان طور كه در باقي تواب سازي هاي مشابه، ديگر اعتراف كنندگان پس از رهايي بر همان ديدگاه هاي سابق خود تاكيد كرده اند و لذا بيش از اين پرداختن به اين پروژه نخ نما را موجب زحمت بي حاصل خود و مردم آگاه و هوشيار كشورمان مي دانيم.
جبهه مشاركت ايران اسلامي با اميد به اينكه ادامه روند دادگاه، متفاوت از اين مسير رسوا، بي خاصيت و منزجركننده باشد، خواهان آن است كه از اين پس امكان حضور اسراي در بند جريانات اخير در بين خانواده هاي خود فراهم شده و وكلاي آنها به راحتي به اسناد پرونده موكلان خود دست يابند و به جريان حاكم نيز هشدار مي دهد كه از اين نمايش ها طرفي نخواهند بست و توجيهي براي اعمال و رفتار مجرمانه و كشتارها و خشونت هاي اخير آنها عليه ملت فراهم نخواهد شد. به جاي راه اندازي اين شوهاي تبليغاتي چه بهتر است كه فكري به حال پاسخ گويي تان در برابر دادگاه ملتي كنيد كه روي واقعي شما را به عينه در 50 روز اخير، حيران و بهت زده و سوگوار شهداي خويش به تماشا نشسته اند و براي استيفاي حقشان در برابر باتوم و گلوله هايتان سينه سپر كرده اند. دادگاه واقعي پيش از دادگاه عدل الهي آن جاست.
جبهه مشاركت ايران اسلامي 10/05/88

مهندس موسوی: رسانه‌ی غیرملی دروغ می‌گوید؛ جنبش حق‌طلبانه‌ی سبزها هیچ ارتباطی با خارج ندارد

میرحسین موسوی با انتقاد شدید از دروغ‌پراکنی‌های «رسانه غیر ملی» و برخی افراد و تریبون‌ها، تاکید کرد: به‌رغم ادعای مخالفان، این جنبش حق‌طلبانه و معنوی کوچک‌ترین ارتباطی با خارج ندارد و کاملا داخلی است و ملت ما به خوبی نسبت به اهمیت این فاصله‌گذاری با بیگانگان آگاه است.
به گزارش «موج سبز آزادی»، مهندس میرحسین موسوی روز شنبه در گفت‌وگویی کوتاه با «قلم‌نیوز»، درباره شعارهای نهضت سبز در در اجتماعات اظهار کرد: شعارهایی مورد حمایت راه سبز میلیونی مردم است که فراتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی نرود. خواسته مردم دفاع از جمهوریت نظام در کنار اسلامیت آن است و شعار جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد در بیان این جنبه از مطالبات آنان نقش راهبردی دارد.موسوی همچنین با تاکید بر ظرفیت‌های قانون اساسی افزود: ما به دنبال آزادی، عدالت و کرامت انسانی هستیم و اینها اهدافی هستند که تحققشان با اجماع و تاکید گسترده و تحول‌آفرین مردم بر چارچوب قانون اساسی و مطالبه‌شان برای اجرای کامل و دقیق آن امکان‌پذیر است. ما باید بدانیم برای آن که تغییر به سمت مطلوب صورت گیرد، اجماعی در مورد چنین چارچوبی جنبه سرنوشت ساز دارد و گرنه وارد یک دوران هرج و مرج خواهیم شد.وی درباره ماهیت مطالبات مردم افزود: سرشت جنبش مردم جنبه مسالمت‌آمیز دارد و متکی به خواست عمومی برای استیفای حقوقشان است که در انتخابات گذشته پایمال شده است.موسوی با اشاره به دروغ‌پراکنی‌های رسانه غیرملی و برخی افراد و تریبون‌ها تاکید کرد: به‌رغم ادعای مخالفان، این جنبش حق‌طلبانه و معنوی کوچکترین ارتباطی با خارج ندارد و کاملا داخلی است و ملت ما به خوبی نسبت به اهمیت این فاصله‌گذاری با بیگانگان آگاه است و بر اساس تجربیات دویست‌ساله خود نسبت به نیات اجانب با سوءظن برخورد می‌کند.وی همچنین افزود: در حرکت عظیمی که در سراسر جهان از سوی ایرانیان مقیم خارج در دفاع از مردم داخل کشور صورت گرفت، به طور محسوسی این فاصله‌گذاری نمایان بود و جا دارد از همه این هموطنان سپاس‌گزاری و تقدیر شود.

تحلیل سایت نوروز از دادگاههای فرمایشی دادگاه نمایشی


آیا هیچ ندیدی حال مردمی راکه نعمت خدا را به کفر مبدل ساخته و( خود و ) قوم خود را به دیار هلاک رهسپار کردند ؟(سوره ابراهیم ، آیه 28)
این از عجائب روزگار ماست مسئولان نظامی که بیشترین ادعادی دینداری و پایبندی به آموزه های اسلامی و اخلاقی را دارند راهی را در اداره حکومت در پیش گرفته اند که جز کفران نعمت جمهوری اسلامی ایران و رهسپاری خود و مردم و کشور به دیار هلاکت سرانجامی ندارد .بجای آنکه صدای اعتراض مردمی را که به نتیجه انتخابات معترضند بشنوند و در صدد پاسخگویی منطقی و اقناعی به آنها برآیند همچون همه رژیم های استبدادی و سرکوبگر عمل کرده و می خواهند با ایجاد رعب و وحشت و با استفاده از داغ و درفش و زندان و…صدای مردم را خاموش سازند و چون این شیوه تاکنون موثر نیافتاده است حال در صدد برآمده اند با برگزاری یک « دادگاه نمایشی و اصرار براشتباه » و ارائه کیفرخواستی رونویسی شده از بولتن های نهادهای نظامی و امنیتی که بارها در روزنامه کیهان انتشار یافته است و هیچ نکته جدیدی جز استناد به برخی گفته های آزادگان دربند ( که در نهایت اگر درست باشد گفته هایی در شرایط زندان است و به لحاظ شرعی و حقوقی هرگز قابل استناد و نکیه نیست ) ندارد در پی القا و اثبات این نکته اند که معترضات به نتیجه انتخابات در پی انقلاب یا کودتای مخلمین بوده اند و افراد دربند و احزابشان نیز طراح و برنامه ریز این ماجرا !
بواقع نمی شود دریافت که طراحان این سناریوی کودتای پس از انتخابات تا کجا می خواهند اصرار بر ادامه اشتباهات خود داشته باشند و نظام و کشور را به کجا ببرند و باید دعا کرد که راهی که آنها پی گرفته اند همانی نباشد که خداوند در آیه صدر این نوشته بازگو کرده است و خداترسان و عاقلانی در میان حاکمان و تصمیم سازان کشور ما چیدا شوند و راه براین ادامه این اشتباهات ببندند و راهی برای آشتی ملی پی ریزند چرا که خواندن متن کیفرخواستی که امروز در این دادگاه نمایشی عرضه شد بخوبی نشان می دهد که دستان این سناریونویسان چقدر از ارائه دلیل برای اثبات مدعای خود نسبت به افراد سیاسی دستگیر شده و احزابشان خالی است و حتی استناد به گفته های آنان در شرایط زندان نیز هیچ کمکی بدانها نمی کند . سراپای این کیفرخواست ( تا آنجا که به افراد و احزاب سیاسی مربوط می شود ) فقط بوی انتقام گیری می دهد آنهم از افراد و احزابی که از سال 76 تاکنون پیگیر راهبرد اصلاحات در درون نظام بوده اند و در مقابل اقتدارگرایی و هدم جمهوریت و اسلامیت نظام مقاومت و ایستادگی کرده اند و شدت این انتقام گیری آنچنان بوده که چشم اینان را بر واقعیت های جاری در کشور کور کرده است .
بررسی ریز و جزئی متن کیفرخواست این دادگاه نمایشی به نظر زائد می رسد چراکه شرح مفصلی که در این متن راجع به انقلاب مخملی داده است قبلا و در ایام تبلیغات انتخابات در جزوه هایی که حامیان احمدی نژاد پخش می کردند در دسترس عموم مردم قرار گرفته و نکته تازه ای ندارد جز استناد به گفته جاسوسی که وجودش غایب است یا دیگرانی که قبلا به همین اتهام گرفتار و آزاد شده اند! اما از آنجا که طراحان سناریوی کودتا و کیفرخواست نویسان خواسته اند سلطه اطلاعاتی خود را بر افراد و احزاب اصلاح طلب با افشای اطلاعات درون گروهی اینان نشان دهند دچار اشتباهاتی فاحش شده اند و با آمیختن راست و دروغ در صدد اثبات اتهامات واهی منتسبه به اینان برآمده اند . بطور مثال مدعی شده اند آقای تاجیک رئیس دفتر مطالعات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در دوران ریاست جمهوری خاتمی عضو جبهه مشارکت است که خلاف واقع بوده و ایشان هیچوقت عضو این حزب نبوده است و با همین استناد می توان تکلیف دیگر مدعاهای مطرح شده در این کیفرخواست را دریافت و انتظار داشت که سرانجام این دادگاه نمایشی به کجا منتهی شود . راقم این سطور به لحاظ قلبی و عاطفی نمی خواهد اما به لحاظ عقلانی نمی تواند از مقایسه برگزاری این دادگاه نمایشی با دادگاههای نظامی نمایشی زمان شاه بگذرد و اینکه اگر انجام آن دادگاهها کمکی به بقا و پایداری آن رژیم کرد برگزاری این دادگاه هم می تواند به بقای حکومت سناریونویسان کودتای فعلی کمک کند و این قانون و حکم الهی از زبان پیامبر گرامی اسلام است که :” ملک با کفر پایدار می ماند اما با ظلم ” .

تحلیل سایت نوروز از دادگاههای فرمایشی دادگاه نمایشی


آیا هیچ ندیدی حال مردمی راکه نعمت خدا را به کفر مبدل ساخته و( خود و ) قوم خود را به دیار هلاک رهسپار کردند ؟(سوره ابراهیم ، آیه 28)
این از عجائب روزگار ماست مسئولان نظامی که بیشترین ادعادی دینداری و پایبندی به آموزه های اسلامی و اخلاقی را دارند راهی را در اداره حکومت در پیش گرفته اند که جز کفران نعمت جمهوری اسلامی ایران و رهسپاری خود و مردم و کشور به دیار هلاکت سرانجامی ندارد .بجای آنکه صدای اعتراض مردمی را که به نتیجه انتخابات معترضند بشنوند و در صدد پاسخگویی منطقی و اقناعی به آنها برآیند همچون همه رژیم های استبدادی و سرکوبگر عمل کرده و می خواهند با ایجاد رعب و وحشت و با استفاده از داغ و درفش و زندان و…صدای مردم را خاموش سازند و چون این شیوه تاکنون موثر نیافتاده است حال در صدد برآمده اند با برگزاری یک « دادگاه نمایشی و اصرار براشتباه » و ارائه کیفرخواستی رونویسی شده از بولتن های نهادهای نظامی و امنیتی که بارها در روزنامه کیهان انتشار یافته است و هیچ نکته جدیدی جز استناد به برخی گفته های آزادگان دربند ( که در نهایت اگر درست باشد گفته هایی در شرایط زندان است و به لحاظ شرعی و حقوقی هرگز قابل استناد و نکیه نیست ) ندارد در پی القا و اثبات این نکته اند که معترضات به نتیجه انتخابات در پی انقلاب یا کودتای مخلمین بوده اند و افراد دربند و احزابشان نیز طراح و برنامه ریز این ماجرا !
بواقع نمی شود دریافت که طراحان این سناریوی کودتای پس از انتخابات تا کجا می خواهند اصرار بر ادامه اشتباهات خود داشته باشند و نظام و کشور را به کجا ببرند و باید دعا کرد که راهی که آنها پی گرفته اند همانی نباشد که خداوند در آیه صدر این نوشته بازگو کرده است و خداترسان و عاقلانی در میان حاکمان و تصمیم سازان کشور ما چیدا شوند و راه براین ادامه این اشتباهات ببندند و راهی برای آشتی ملی پی ریزند چرا که خواندن متن کیفرخواستی که امروز در این دادگاه نمایشی عرضه شد بخوبی نشان می دهد که دستان این سناریونویسان چقدر از ارائه دلیل برای اثبات مدعای خود نسبت به افراد سیاسی دستگیر شده و احزابشان خالی است و حتی استناد به گفته های آنان در شرایط زندان نیز هیچ کمکی بدانها نمی کند . سراپای این کیفرخواست ( تا آنجا که به افراد و احزاب سیاسی مربوط می شود ) فقط بوی انتقام گیری می دهد آنهم از افراد و احزابی که از سال 76 تاکنون پیگیر راهبرد اصلاحات در درون نظام بوده اند و در مقابل اقتدارگرایی و هدم جمهوریت و اسلامیت نظام مقاومت و ایستادگی کرده اند و شدت این انتقام گیری آنچنان بوده که چشم اینان را بر واقعیت های جاری در کشور کور کرده است .
بررسی ریز و جزئی متن کیفرخواست این دادگاه نمایشی به نظر زائد می رسد چراکه شرح مفصلی که در این متن راجع به انقلاب مخملی داده است قبلا و در ایام تبلیغات انتخابات در جزوه هایی که حامیان احمدی نژاد پخش می کردند در دسترس عموم مردم قرار گرفته و نکته تازه ای ندارد جز استناد به گفته جاسوسی که وجودش غایب است یا دیگرانی که قبلا به همین اتهام گرفتار و آزاد شده اند! اما از آنجا که طراحان سناریوی کودتا و کیفرخواست نویسان خواسته اند سلطه اطلاعاتی خود را بر افراد و احزاب اصلاح طلب با افشای اطلاعات درون گروهی اینان نشان دهند دچار اشتباهاتی فاحش شده اند و با آمیختن راست و دروغ در صدد اثبات اتهامات واهی منتسبه به اینان برآمده اند . بطور مثال مدعی شده اند آقای تاجیک رئیس دفتر مطالعات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در دوران ریاست جمهوری خاتمی عضو جبهه مشارکت است که خلاف واقع بوده و ایشان هیچوقت عضو این حزب نبوده است و با همین استناد می توان تکلیف دیگر مدعاهای مطرح شده در این کیفرخواست را دریافت و انتظار داشت که سرانجام این دادگاه نمایشی به کجا منتهی شود . راقم این سطور به لحاظ قلبی و عاطفی نمی خواهد اما به لحاظ عقلانی نمی تواند از مقایسه برگزاری این دادگاه نمایشی با دادگاههای نظامی نمایشی زمان شاه بگذرد و اینکه اگر انجام آن دادگاهها کمکی به بقا و پایداری آن رژیم کرد برگزاری این دادگاه هم می تواند به بقای حکومت سناریونویسان کودتای فعلی کمک کند و این قانون و حکم الهی از زبان پیامبر گرامی اسلام است که :” ملک با کفر پایدار می ماند اما با ظلم ” .

عماد افروغ در گفت و گو با «فرارو»: آن کسانی که اعتراضات را به انقلاب مخملی تشبیه کرده اند باید محاکمه شوند


فرارو- مدير گروه علم و دين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي با تاکید بر اینکه انقلاب مخملی در حاکمیت جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست گفت: «کسانی که اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات را به انقلاب مخملی تشبیه کرده اند باید از دو سوی مردم و حاکمیت محاکمه شوند.»
صبح امروز( شنبه) دادگاه متهمان به تلاش برای انقلاب یا كودتاي مخملي با حضور چهره‌هاي شناخته شده و مشهوري مثل بهزاد نبوي عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، محسن ميردامادي دبير كل حزب مشاركت، محسن امين‌زاده عضو شوراي مركزي حزب مشاركت، محمد عطريانفر عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران، محمدعلي ابطحي عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز، صفايي فراهاني عضو شوراي مركزي حزب مشاركت، عبدالله رمضان‌زاده عضو شوراي مركزي حزب مشاركت که همگی از مسوولان بلند پایه جمهوری اسلامی در سال های گذشته بوده اند برگزار شد.
كيفرخواست متهمان در حالی از سوی نماينده مدعي‌العموم قرائت شد که بخش اعظمی از آن به تلاش این گروه برای فراهم کردن زمینه جهت بروز انقلاب مخملی در ایران اختصاص داشت. این اتهامات در حالی وارد شده است که بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران داخلی تاکید می کنند که اساسا در ایران به دلایل متعدد امکان بروز انقلاب مخملی وجود ندارد.
در همین حال عماد افروغ مدير گروه علم و دين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در گفتگو با فرارو گفت: «برای من به عنوان یک روش شناس و یک جامعه شناس خیلی جالب است بدانم که قاضی و دادستان می خواهند با چه روشی و با استناد به چه مدارکی ثابت کنند که عده ای در جریان یک انقلاب مخملی شرکت دارند این بیش از پیش از بعد روش شناسی اش برایم جالب است که چگونه می شود مدارکی را مستند و مستدل ارایه کرد که تاکیدی بر مخملی بودن این حرکتی داشته باشد.»
وی افزود: «من به اقتضایی رشته تحصیلی ام این دادگاه را دنبال می کنم تا ببینم دادستان می تواند با ارایه ادله های قانع کننده این اتهامات را ابرام و اثبات کند.»
رییس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم با بیان اینکه «به کار گیری کلمه مخملی هم توهین به اعتراضات مردمی است و لو اینکه در حد یک ذهنیت بوده باشد و هم توهین به جمهوری اسلامی است» گفت: «آن کسانی که این اعتراضات را به انقلاب مخملی تشبیه کردند باید از سوی مردم و حاکمیت محاکمه شوند.»
وی ادامه داد: «مردم باید آنها را محاکمه کنند چون به آنها توهین شده است و حاکمیت بایستی آنها را محاکمه کنند چرا که جمهوری اسلامی را مقایسه و شبیه سازی کردند با کشورهای سوسیالیستی از قبیل روسیه که نوعا هم انقلاب های مخملی در این کشورها یعنی شوروی سابق و اقمار آن اتفاق افتاده است.»
افروغ تصریح کرد: «شاید این یک پیروزی برای روسیه به حساب آید که حرکت های اخیر و اعتراضات مردمی را انقلاب مخملی و رنگی در ایران معرفی کرده اند تا انقلاب اسلامی ایران در حاشیه انقلاب سوسیالیستی روسیه قرار گیرد و این توهین بزرگی به انقلاب اسلامی و توهین بزرگی به اندیشه های والای حضرت امام (ره) است که انقلاب را یک تحفه الهی می دانستند که هم از جهت انگیزه، مقصد و هدف کاملا با انقلاب های شناخته شده متفاوت است.»
مدير گروه علم و دين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ادامه داد: «من احساسم این است که نبایستی به محض اینکه ذهنیتی ایجاد شود و رای و نتیجه اعلام شده یک انتخابات با ذهنیت مردم همخوانی ندارد و مردم حسب این عدم انطباق یک واکنشی از خود نشان می دهند که این هم از قبل هم قابل پیش بینی بود آنها را به انقلاب مخملی ارتباط و اتصال داد.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «جمهوری اسلامی ادعای دموکراسی، آزادی و برگزاری چندین انتخابات باشکوه دارد بر این اساس تفاوت بسیاری وجود دارد میان کشوری که آزادی را برتابیده است و حقوق ملت را به استناد اصل سوم قانون اساسی مورد پذیرش قرار داده است با کشورهای که میانه خوبی با آزادی ندارد.»
وی با انتقاد از وارد کردن اتهام تلاش برای بروز انقلاب مخملی در ایران به متهمان گفت: «این بر می گردد با کج فهمی ها و سوء تعبیرهای ناشی از کم سوادی و بی سوادی آقایان که بلافاصله می خواهند بازی های جناحی و سیاسی را به اصل حاکمیت تسری دهند و منافع و مصالح گروهی خودشان را به اصل نظام و انقلاب پیوند می زنند.»
وی با بیان اینکه «همه می دانند وقتی به کسانی که واقعا در نیت و هدفشان به دنبال انقلاب مخملی نبوده اند این اتهامات وارد شود آنها را از انقلاب و جمهوری اسلامی زده می کنیم» تاکید کرد: «این کار اگر حساب شده بوده باشد بایستی جدی تر با آن برخورد شود یعنی کسانی که اتهام انقلاب مخملی را با آگاهی وارد کرده باشند باید تحت تعقیب قرار گیرند برای اینکه اعتراضات عمومی را در برابر اصل نظام و انقلاب اسلامی قرار داده اند و منافع جناحی را با اصل ارزشمند انقلاب اسلامی گره زده اند که نمی توان به راحتی از کنار عبور کرد.»
افروغ در خاتمه گفت: «ای کاش رسانه ملی این فرصت را در اختیار صاحب نظران و کارشناسان قرار می داد تا ذهنیت زدایی شود و انقلاب مخملی و رنگی کاملا شکافته شود تا این طور یک طرفه در اختیار یک جناحی قرار نگیرد که به صورت فزاینده اقشار و افراد و نسل های قابل توجه ای را به جرم ضدیت با اصل نظام و حتی ضدیت با ولایت فقیه از قطار انقلاب پیاده کنند و بعد سر فرصت تفسیر های تنگ نظرانه و متحجرانه خود را به جمهوری اسلامی را تحمیل کنند.»

آقای ابطحی دوستت دارم به خاطر همه‌ی اعتراف‌ها

مجتبی سمیع‌نژاد
اعتراف کردن در دادگاهی که حکومت به اصطلاح “جمهوری اسلامی” آن را آغاز کرده و گزارش‌گرش خبرگزاری مردم فریب و دریده‌ی فارس است، یک سند کتمان‌ناپذیر برای حقانیت جنبش بزرگ مردم ایران است که پایه‌های حکومتی غیر مشروع و غیر مقبول را لرزان کرده است. حکومتی که به واسطه‌ی نیروی انتظامی خشن و نیروی‌های آدم‌کش بسیج در طول یک ماه‌ونیم گذشته به ضرب و شتم و کشتار و سرکوب آرام‌ترین تظاهرات‌ مردم ایران پرداخت.
حکومت جمهوری اسلامی می‌خواهد با برگزاری این دادگاه فرمایشی و ابلهانه که بعد از شکنجه کردن متهمان آن در سلول‌های انفرادی مخوف اوین اجرا می‌شود، اعتراض میلیون‌ها ایرانی را به نتیجه‌ی انتخابات سراسر دروغ و کودتایی 22 خرداد به انقلاب مخملی وصل کند. در کیفرخواست ارائه شده به دادگاه که توهینی به تک تک مردم ایران است و شعور پایین خود را هم سطح شعور بالای مردم ایران فرض کرده و به همه‌ی مردم ایران به طور رسمی توهین کرده است. بدون شک همه‌ی اتهام‌هایی که در این دادگاه مطرح شده و همه‌ی حرف‌های که از سوی متمهان بعد از شکنجه به دست آمده است صدها فرسنگ با واقعیت موجود فاصله دارد و ساخته و پرداخته‌ی شکنجه‌ی متهمان ذهن بیمار بازجویان و دستوراتی است که از طرف دولت کودتایی و رهبری حامی وی به آنان تحمیل شده است.
محمدعلی ابطحی یکی از متهمانی است که چهره‌ی تکیده‌اش گویای کاملی از شکنجه‌یی است که بر او رفته است. او را بعد از شکنجه‌های بی‌شمار به دادگاه آورده‌اند تا بر علیه خود و دوستان و هم‌فکرا‌‌ن‌اش و بر علیه مردم ایران سخن بگوید و بحث تقلب را به خاطر کودتای مخملی بداند. ابطحی پیش از انتخابات عزیز این وبلاگ‌ستان و بعد از این اعتراف‌ها که همه از ماهیت آن آگاه هستیم عزیز وبلا‌گ‌نویسان خواهد بود. حتا عزیزتر از قبل چرا که حالا می‌دانیم حکومت به اصطلاح جمهوری اسلامی برای دشمنی با مردم و سرکوب معترضان از هیچ جنایتی فروگذاری نمی‌کند. آقای ابطحی را امروز و برای همیشه دوست داریم . حتا اعتراف‌های‌اش را دوست داریم چرا که سندی است بر حقانیت مردم ایران و رسوایی بیش‌تر برای حکومتی که جوانان این خاک را در زندان‌ها و در خیابان‌های‌اش کشته است.
کافی است کیفرخواست‌ ارائه شده در خبرگزاری فارس که از دشمنان مردم ایران است را نگاه کنید. همه‌ی متهمان گم‌نام یا معتاد بوده‌اند یا قرص‌های روان‌گردان مصرف می‌کرده‌اند یا سابقه‌ی کیفری داشته‌اند؛ توهین کردن کار خوبی نیست ولی ببخشید “خر خودتان هستید و همه‌ی آدم‌کش‌های حکومتی که مردم را در خیابان‌ها به گلوله بسته است.

ضرب و شتم فرزندان کروبی در مراسم چهلم شهدای ٣٠ خرداد

سحام نیوز : عصر پنج شنبه در مراسم چهلم شهدای ٣٠ خرداد هنگام حمله نیروهای لباس شخصی به مردم برخی از نزدیکان مهدی کروبی نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند . به گزارش سحام نیوز عصر پنج شنبه هنگامی که مهدی کروبی وارد محوطه قصعه ٢٥٧ مزار ندا آقا سلطان شد نیروهای نظامی و امنیتی از حضور وی در جمع مردم ممانعت می کردند و خواستار خروج وی از بهشت زهرا بودند . در همین حال نیروهای لباس شخصی با هجوم به مردم و حلقه نزدیکان کروبی قصد پراکنده کردن آنان را داشتند . در این میان با هجوم نیروهای لباس شخصی حسین و علی کروبی فرزندان کروبی نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند . همچنین یکی از محافظان کروبی نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است .

محاکمه بازداشت‌شدگان پشت درهای بسته

به گزارش دویچه وله نحوه محاکمه بازداشت‌شدگان، خانواده‌های متهمان و فعالان سیاسی در ایران را بهت‌زده کرده است. در حالی‌که از ورود تمام خبرنگاران خارجی به دادگاه جلوگیری شده، تنها رسانه‌های معدودی اجازه گزارش مستقیم از محاکمات را داشته‌اند
به گفته خبرگزاری فارس، در پی قرائت کیفرخواست از سوی عبدالرضا موهبتی، معاون دادستانی، ‌محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، ضمن پذیرش صحت کیفرخواست در توضیحات خود ادعا کرده است، که «پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی هم قسم شدند، که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن پس از ۱۱ میلیون فاصله برای چه بود».
ظاهراً ابطحی افزوده است، که «هاشمی در ذهن خود قصد انتقام از احمدی نژاد و مقام معظم رهبری را داشت».
محمدرضا تابش، دبیرکل فراکسیون خط امام مجلس گفته است که «نحوه‌ی محاکمه بازداشت‌شدگان که در آن نه به وکلا دسترسی است و نه خانواده و حتا خود زندانی‌ها نیز از اتهامات مطلع نیستند، همه را بهت زده کرده است».
تابش در گفت‌وگو با پایگاه خبری “پارلمان نیوز” همچنین گفت: «ما نمی‌توانیم نگرانی خود را از این نحوه‌ی محاکمه اعلام نکنیم و امیدوار هستیم، که این روش تکمیل سناریویی از پیش تدوین شده که همراه با نگهداری در خلاء و اعتراف‌گیری بوده، نباشد».
در آستانه‌ی مراسم تنفیذ و تحلیف احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور جدید، سخنان ابطحی در دادگاه بیشتر حول صحت نتیجه‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری و تایید احمدی‌نژاد دور می‌زده است.
ابطحی ظاهراً در بخشی از “اعترافات” خود گفته است: «بنده خودم را نیروی اصلاح‌طلب می‌دانم، لذا می‌گویم که خاتمی حق نداشت ظرفیت اصلاحات را به پای موسوی بریزد. حتا موسوی نیز این ظرفیت را نداشت. البته بنده طرفدار ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد نبودم، ولی زمانی که ۱۱ میلیون در انتخابات فاصله ایجاد شد به عنوان کسی که طرفدار مردم‌سالاری هستم، این مسئله را نپذیرفتم و با این موضوع جلوی فضای رشد مدنی را گرفته و به فرهنگ و تاریخ ایران خیانت کرده‌ام. ولی اگر به جای پیام به موسوی به احمدی‌نژاد تبریک می‌گفتیم، بهترین وضعیت را امروز در تاریخ ایران دارا بودیم».
شکنجه‌ی بازداشت شدگان و نحوه‌ی اعتراف‌گیری
به گفته تابش، دبیرکل فراکسیون خط امام مجلس، برخی از بازداشت‌شدگان در حال حاضر خارج از زندان اوین نگهداری می‌شوند. وی با توجه به قضایای پیش‌آمده در بازداشتگاه کهریزک، خواستار انتقال دستگیرشدگان به زندان‌های قانونی و اجازه ارتباط میان زندانیان با خانواده و وکلای خود شد.
باید اشاره کرد که چند روز پیش نمایندگان مجلس به قصد بررسی وضعیت زندانیان و نحوه‌ی بازجویی‌ها راهی زندان اوین شدند. آنها امیدوار بودند بتوانند با شخصیت‌های اصلاح‌طلب و اتهاماتی که به آنها منتسب می‌کنند، ملاقات کنند. ولی مسئولان زندان اوین این زندانیان را به محل دیگری انتقال داده و به نمایندگان مجلس گفته بودند، در فرصت دیگری امکان ملاقات با این زندانیان فراهم خواهد شد.
محمد رضا تابش افزود: «در حال حاضر بازداشت‌شدگان در شرایط بسیار بدی قرار دارند و بسیاری از آنها مورد ضرب و شتم و اذیت قرار گرفته‌اند و اخبار نگران‌کننده‌ای از سوی خانواده‌های آنان اعلام شده است، که بواسطه التهاب جامعه بنا ندارند، آن را عمومی کنند».
در هفته‌های پیش نیز پایگاههای وابسته به اصول‌گرایان (از جمله جهان نیوز) نیز خبر از اعتراف‌گیری از ابطحی، تاج‌زداه و قوچانی داده بودند.
همسر محمد علی ابطحی پس ازملاقات با همسرش در زندان بیان داشت: « ابطحی حدود ۱۸ کیلو وزن کم کرده بود و آقای ابطحی می‌گفت که چند روزی است که قرصی را به من می‌دهند که من را از جار و جنجال ‌و هیاهوی این دنیا فارغ کرده است».
محمدرضا تابش نیز ضمن اشاره به این ملاقات ابراز داشت: «ابطحی به همسرش گفته بود این قرص من را بسیار آرام می‌کند».
کیفر‌خواست دادستانی
با انتشار متن کیفرخواست دادستانی، بسیاری از بازداشت‌شدگان در مظان اتهامات سنگینی، نظیر اقدام علیه امنیت کشور از طریق آشوب اجتماعی، تبانی با انگیزه برهم زدن امنیت عمومی، حضور در محل‌های اغتشاش، پخش سی دی و اعلامیه‌های تحریک‌آمیز، ایراد ضرب و شتم ماموران دولتی، و سرانجام حمل، نگهداری و پرتاب نارنجک جنگی قرار گرفته‌اند.
اسامی برخی از متهمان نیز اعلام شده است. به ادعای دادستانی برخی از متهمان ظاهراً به تشکیلات‌های سیاسی وابسته بوده و با کشورهای خارجی در ارتباط بوده‌اند.
در میان متهمان نام مازیار بهاری، روزنامه نگار ایرانی- کانادایی نیز دیده می‌شود. ظاهراً بهاری در اعترافات خود گفته است که برای مجله نیوزویک دو مقاله به رشته تحریر در آورده و روزانه نیز ۲۰۰ دلار از این روزنامه دریافت می‌کرده است.
لازم به یاد‌آوری است که بهاری به طور عادی از سوی نیوزویک برای تهیه خبر به ایران اعزام شده بود و مبلغ دریافتی نیز بخشی از حقوق متعارف هر روزنامه‌نگاری به شمار می‌آید.
حضور “خبرنگاران خودی” در دادگاه
با توجه به گزارشات رسیده، تنها تعداد کمی از رسانه اجازه ورود به دادگاه را بدست آورده‌اند. خبرگزاری‌های رسمی و نیمه رسمی، نظیر ایرنا و فارس با انتشار گزارشات مستقیم از محاکمات در اصل یکی از منابع اصلی برای بسیاری از پایگاه‌های اطلاع رسانی داخلی و خارجی بوده‌اند.
به گزارش سایت “خبر آنلاین”، اجازه ورود به هیچ خبرنگار خارجی داده نشد و خبرنگاران داخلی نیز به جز معدود خبرنگاران خبرگزاری‌ها، امکان حضور نیافتند.
بنا به همین گزارش حتا ماموران از ورود تیم “پرس تی‌وی” به دادگاه نیز جلوگیری کرده‌اند. لازم به یادآوری است که “پرس تی‌وی” متعلق به بخش برون مرزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی است.
ماموران انتظامی به محض اطلاع از فیلمبرداری از سوی کارکنان این شبکه تلویزیونی، تنها به اصرار خبرنگاران، از شکاندن دوربین صرف‌نظر کرده و تنها فیلم را ضبط کرده ‌و با خود برده‌اند.

آغاز محاکمه صد تن از دستگیر شدگان اخیر و رهبران اصلاح طلب

ایرنا خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که محاکمۀ شماری از دستگیرشدگان تظاهرات اعتراضی به نتیجۀ رسمی انتخابات ریاست جمهوری ایران صبح امروز شنبه در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد (خبرگزاری های ایران نام کوچک رئیس دادگاه را قید نکرده اند).
اگر چه ایرنا اشاره ای به شمار و اسامی افرادی که امروز محاکمه می شوند نکرده است، اما خبرگراری فارس شمار متهمان حاضر در دادگاه را صد تن اعلام کرده و افزوده است که در میان متهمان "چهره های شناخته و شده و مشهوری مثل بهزاد نبوی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، محسن میردامادی دبیر کل حزب مشارکت ایرانی اسلامی، محمد علی ابطحی، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، عبدالله رمضان زاده عضو شورای مرکزی جبهۀ مشارکت ایران اسلامی، محسن امین زاده، معاون پیشین وزیر امور خارجه ... دیده شده اند
پیشتر مقامات قضایی تهران از محاکمۀ بیست و سپس قریب سی تن از دستگیرشدگان رویدادهای جاری کشور خبر داده بودند.
دستگیرشدگان تظاهرات خیابانی ایران به اقدام علیه امنیت ملی، بر هم زدن نظم عمومی و اغتشاش و ارتباط با سازمان های مخالف حکومت اسلامی ایران از جمله سازمان مجاهدین خلق متهم هستند.
قاضی سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران در بیانیه ای که پنجشنبه گذشته منتشر کرده بود دیگر اتهامات بازداشت شدگان را حمل سلاح های گرم و سرد و حمله به نیروهای بسیج اعلام کرده بود.
پس از رسمیت یافتن جلسۀ امروز دادگاه از سوی قاضی صلواتی، معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران که خبرگزاری فارس از او با نام "محبتی" یاد کرده متن کیفرخواست علیه متهمان را قرائت کرد و دستگیرشدگان رویدادهای جاری ایران را به آنچه "کودتای مخملی" نامید متهم نمود.
معاون دادستان انقلاب تهران مدعی شد که "طبق مستندات به دست آمده و اعترافات متهمین" وقوع اتفاقات جاری ایران از مدت ها قبل طرحریزی شده و مطابق یک جدول زمانی نیز به اجرا گذاشته شده است.
قاضی "محبتی" تمام متن کیفرخواست خود را بر اظهارات به گفتۀ او "یک جاسوس دستگیر شده" در ایران استوار ساخت که به "دلایل امنیتی فعلاً از اعلان نام وی خودداری" کرده است.
به گفتۀ "قاضی محبتی" این "جاسوس دستگیر شده" به مقامات امنیتی ایران گفته است که سرنخ حوادث جاری ایران در خارج و در دست سرویس های امنیتی غربی، به ویژه آمریکایی و اسرائیلی است که هدف شان، به گفتۀ قاضی "محبتی" پیشبرد "تفکراتی مانند تفکرات عبدالکریم سروش در ایران و پرورش و ترویج آنها"ست.
همین "جاسوس" سپس برای مقامات ایران فاش ساخته است که "کودتای مخملی طراحی شده برای ایران خیلی شبیه انقلاب مخملی صربستان است" و برای اجرایی کردن آن بنیادی به نام "دموکراسی در ایران" زیر نظر عباس میلانی، لری دایمند و مایکل مک فور در آمریکا دایر شده است.
معاون دادستان انقلاب تهران از این افراد به عنوان "سه عنصر امنیتی" یاد کرده و سپس افزوده است که "اهمیت عباس میلانی برای "سیا" از رضا پهلوی هم بیشتر است زیرا او با اصلاح طلبان رابطه خوبی دارد و حتا تمام هزینه های مالی اکبر گنجی در خارج از کشور را نیز تأمین می کند."
مدعی العموم سپس خانم فاطمه حقیقت جو و آرش نراقی را جزو بخش دانشجویی بنیاد "دموکراسی در ایران" توصیف کرده که در کنفرانس های این بنیاد سخنرانی می کنند.
دست کم دو هزار نفر در جریان تظاهرات اعتراضی جاری در ایران از جمله ده ها تن از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، دانشگاهیان و دانشجویان دستگیر شده اند که هنوز اطلاع روشنی از سرنوشت همگی آنان در دست نیست.
با کشته شدن شماری از بازداشت شدگان در زندان ها رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای، دستور بستن بازداشتگاه کهریزک را به دلیل ناسازگاری آن با برخی "استاندارها" صادر کرد. در واکنش رئیس جمهوری پیشین ایران محمد خاتمی ضمن "بی معنا" خواندن این اظهار گفت : "در این بازداشتگاه جنایت ها شده و جان ها باخته شده اند." در چنین وضعی سخن گفتن از "ناسازگاری با استاندارها بی معنا است."

بهت زدگی از نحوۀ محاکمه

دبیر فراکسیون خط امام، به نقل از همسر محمد علی ابطحی گفت، ابطحی به وی گفته است که "چند روزی است قرصی را به من می دهند که من را از جار و جنجال و هیاهوی این دنیا فارغ کرده است"

---

محمدرضا تابش، دبیر فراکسیون خط امام در مجلس در گفتگو با خبرنگار "پارلمان نیوز" ضمن اظهار نگرانی و حیرت از نحوۀ محاکمۀ بازداشت شدگان پس از انتخابات، از احتمال وجود سناریوئی از پیش ساخته صحبت کرد و گفت: "اراده ای فراتر از قانون و خواست مقام معظم رهبری، نمی خواهد تا محاکمۀ دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات بصورت قانونی و با کمال عدل و انصاف برگزار شود".
وی افزود: "نحوۀ محاکمۀ دستگیرشدگان که در آن نه به وکلا دسترسی است و نه خانواده و حتی خود زندانی ها از اتهام ها مطلع نیستند، همه را بهت زده کرده است".
تابش با اشاره به وضع بد زندانیان گفت، "در حال حاضر بازداشت شدگان در شرایط بسیار بدی قرار دارند و بسیاری از آنها مورد ضرب و شتم و اذیت و آزار قرار گرفته اند و اخبار نگران کننده ای از طریق خانواده های آنان اعلام شده است که بواسطۀ التهاب جامعه بنا ندارند آن را عمومی کنند".
دبیر فراکسیون خط امام، به نقل از همسر محمد علی ابطحی گفت، ابطحی به وی گفته است که "چند روزی است قرصی را به من می دهند که من را از جار و جنجال و هیاهوی این دنیا فارغ کرده است". تابش افزود ابطحی به همسرش گفته است "این قرص من را بسیار آرام می کند".
تابش اظهار اطمینان کرد که مقام رهبری از وضعیت نامناسب زندان ها و ناهنجاری های رفتاری با آنان باخبر نیست و اگر مطلع شود، همچون دستور اکید برای تعطیلی بازداشتگاه "کهریزک"، برخورد با ناقضان قانون را در زندانها صادر خواهد کرد.

خبرگزاری فارس به نقل از ابطحی در جلسه دادگاه : قصد رفسنجانی انتقام از احمدی نژاد و رهبر است

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران که خبرگزاری فارس از وی با عنوان "محبتی" نام برده در کیفرخواست خود علیه صد تن از دستگیرشدگان تظاهرات جاری در ایران اظهار داشت : احزاب اصلاح طلب نظیر حزب مشارکت ایران اسلامی، حزب کارگزاران سازندگی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تلاش خود برای انجام "کودتای مخملی" قصد تغییر ماهیت نظام اسلامی را داشته اند.
معاون دادستان نیت واقعی حزب مشارکت ایرانی اسلامی را "حاکمیت سکولاریسم در ایران" توصیف کرده و گفته است که در چارچوب چنین قصد و نیتی است که مثلاً از فیلسوف معروف آلمانی یورگن هابرماس یا جامعه شناس انگلیسی جان کین برای ایراد سخنرانی در تهران دعوت به عمل آمد.
معاون دادستان انقلاب سپس افزوده است که یورگن هابرماس در "جلسه ای محرمانه در منزل محسن کدیور و با حضور سعید حجاریان، محمد مجتهد شبستری شرکت جست و در آن، به ادهای نمایندۀ مدعی العموم "موضوع سکولاریزاسیون ایران به دقت مورد بررسی قرار گرفت."
نمایندۀ مدعی العموم در ادامه افزوده است که یورگن هابرماس "در حالی به کشور خود بازگشت که در رایزنی های خود از ارادۀ اصلاح طلبان برای استقرار حکومت سکولار در ایران مطمئن شده بود."
نمایندۀ مدعی العموم سپس ادعا کرده است که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب مشارکت و کارگزاران نقش محوری در در طراحی، هدایت و سازماندهی ناآرامی ها و تظاهرات جاری ایران داشته اند و کسانی چون بهزاد نبوی، محمد ابطحی، صفایی فراهانی، مصطفی تاج زاده ... در اعترافات خود گفته اند که در آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران هیچ تقلبی صورت نگرفته، ولی همانطور که موسوی خوئینی ها اظهار داشته "برای جرزنی القای تقلب لازم" بوده است.
نمایندۀ مدعی العموم از جنبش زنان ایران، فعالان حقوق بشر و جنبش کارگری و شخصیت های نظیر خانم های شادی صدر، پروین اردلان، شیرین عبادی، منصور اسانلو و همچنین فعالان جنبش دانشجویی در دفتر تحکیم وحدت طیف علامه به عنوان زیرمجموعه های طرح "کودتای مخملی" یاد کرده است.
خبرگزاری فارس در گزارش خود از جلسۀ امروز دادگاه به نقل از محمد ابطحی نوشته است : "پس از انتخابات ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند" و این با توجه به اختلاف یازده میلیون رأی میان محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی بی معنا بود.

خبرگزاری فارس سپس در علت یابی این اقدام دوباره به نقل از محمد ابطحی افزوده است : "علی اکبر هاشمی رفسنجانی در ذهن خود قصد انتقام از محمود احمدی نژاد و مقام معظم رهبری را داشته است." خبرگزاری فارس افزوده است که محمد ابطحی سپس خطاب به مردم گفته است که مسألۀ تقلب در انتخابات دروغی بوده که مخالفان برای ایجاد ناآرامی در کشور مطرح کردن تا اوضاع ایران را شبیه افغانستان و عراق کنند.

دستگیری سه گردشگر آمریکایی توسط ایران

به گزارش شبکۀ تلویزیونی سی ان ان، سه گردشگر آمریکایی که از طریق مرز کردستان عراق وارد ایران شده بودند توسط مقامات این کشور دستگیر شدند.
یک مقام ارشد دولت آمریکا گفت که سفارتخانۀ این کشور در بغداد از این موضوع آگاه است و سرگرم تحقیق در مورد آن است. شبکۀ تلویزیون آمریکایی سی ان ان به نقل از یکی از مقامات کردستان عراق گزارش کرده است که این سه آمریکایی در منطقۀ پُرگردشگر "احمد آوا"ی کردستان عراق دستگیر شده اند که در آن مرز میان ایران و عراق به روشنی مشهود نیست.
به گفتۀ یک مقام کرد عراقی، این سه گردشگر به یکی از همراهان شان در هتل تلفن کرده و گفته اند که راه خود را گم کرده و به محاصره نظامیان ایرانی درآمده اند.
پیشتر یک مقام پلیس مرزبانی کردستان عراق گفته بود که سه شهروند غربی پس از عبور از مرز توسط نیروهای امنیتی ایران دستگیر شده اند.
"احمدآوا" در ٩٠ کیلومتری شمال شرق سلیمانیه واقع شده و دومین شهر بزرگ کردستان عراق است. به گزارش سی ان ان پلیس گردشگری منطقه به این سه تن هشدار داده بود که در نزدیکی مرز ایرانی هستند و به دلیل ملیت شان و با ملاحظۀ وضعیت تنش آلود منطقه دست به کار خطرناکی می زنند.
خبرگزاری فرانسه چنین تفسیر کرده است که دستگیری این سه تن می تواند مورد بهره برداری تبلیغاتی حکومت محمود احمدی نژاد قرار بگیرد.
این دستگیری ها سه روز پس از کنترل اردوگاه سازمان مجاهدین خلق ایران در عراق توسط نیروهای نظامی این کشور صورت می گیرد که طی آن ١١تن کشته و ٣٠٠ تن زخمی و ٥٠ تن دیگر دستگیر شدند.

٢٠١٠ : سال بحرانی در مناسبات ایران و آمریکا

جراید اسرائیلی ادعا کرده اند که اگر تا سپتامبر آینده تلاش های بین المللی برای واداشتن ایران به چشم پوشی از فعالیت های حساس اتمی به نتیجه نرسد، دولت آمریکا در نظر دارد مجازات های شدیدتری در زمینۀ انرژی علیه دولت ایران وضع کند.
روزنامۀ اسرائیلی هاآرتص به نقل از منابع اسرائیلی مطلع از گفتگوهای مقامات تل آویو با مشاور امنیت ملی دولت امریکا، جیم جونز، نوشته است که هدف از تشدید مجازات ها اینبار کاهش توانایی دولت ایران در وارد کردن فرآورده های پالودۀ نفتی نظیر بنزین خواهد بود.
ایران ٤٠٪ بنزین مورد نیاز خود را وارد می کند و این مسأله چشم اسفندیار رژیم اسلامی ایران به شمار می رود.
چهارشنبه گذشته، سنای آمریکا لایحه ای را علیه شرکت هایی تصویب کرد که به دولت ایران بنزین یا دیگر فرآورده های نفتی پالایش یافته می فروشند. به موجب این مصوبه این شرکت ها نخواهند توانست برای تحویل نفت خام به ذخایر استراتژیک آمریکا قرارداد فروش با وزارت خارجۀ این کشور امضا کنند.
"یه دیوت آهرونوت"، یک روزنامۀ دیگر اسرائیلی، بدون ذکر منبع نوشته است که مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا در ملاقات با مقامات اسرائیلی ضمن ابراز تردید نسبت به نزدیک شدن مناسبات آمریکا و ایران در آیندۀ نزدیک گفته است که مرحلۀ بعدی اقدامات واشنگتن بین سپتامبر تا دسامبر سال ٢٠٠٩ آغاز خواهد شد که طی آن آمریکا و متحدانش فشارهای اقتصادی و سیاسی خود را علیه دولت ایران تشدید خواهند کرد و همچنین خواهند کوشید تا در این تلاش روسیه و چین را نیز با خود متحد سازند.
"از نظر دولت آمریکا مسألۀ ایران در سال ٢٠١٠ وارد مرحلۀ بحرانی خواهد شد."
مقامات اسرائیلی و آمریکایی کمترین اظهار نظری در مورد سفر جیم جونز به اسرائیل نکردند. ناظران اما از این سفر به عنوان تلاش آمریکا یاد کرده اند که هدفش دادن این اطمینان به اسرائیل است که آمریکا نخواهد گذاشت ایران به سلاح اتمی دست یابد.
علاوه بر وزیر دفاع آمریکا، رابرت گیتس، فرستادۀ ویژۀ رئیس جمهوری آمریکا به خاورمیانه، جورج میچل، هفتۀ گذشته با رهبران اسرائیل دیدار و گفتگو کردند.
به نوشتۀ هاآرتص، جیم جونز و رابرت گیتس از اسرائیلی ها خواسته اند تا از خود خویشتنداری نشان بدهند و دست کم تا پایان سپتامبر آینده که در آن برآوردی بین المللی از موضوع ایران به دست خواهد آمد به اظهارات علنی خود در مورد این کشور پایان دهند.

ایران غربی ها را به "همدستی در جنایت" متهم کرد

ساعاتی پیش از آغاز محاکمۀ صد تن از دستگیر شدگان تظاهرات اعتراضی جاری در ایران از جمله شخصیت های مهم اصلاح طلب توسط دادگاه انقلاب تهران، دولت ایران کشورهای غربی را به آنچه "همدستی در جنایت" نامید متهم کرد.
منوچهر متکی وزیر خارجۀ دولت نهم گفت که کشورهای غربی و اروپایی با همۀ وسایل مخفی و علنی شان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران دخالت کردند و در این میان دولت انگلستان بدترین نقش را بازی کرد.
وزیر خارجۀ ایران سپس افزود که کشورهای غربی از خلال شبکه های تلویزیونی شان با دخالت در انتخابات ایران چگونگی ساختن مواد منفجره و ایجاد تنش را معترضان آموختند و به این ترتیب "در ارتکاب جنایت و قتل همدست شدند".
گفتنی است که دادگاه انقلاب تهران به ریاست "قاضی صلواتی" محاکمۀ صد تن از دستگیرشدگان تظاهرات جاری در ایران از جمله شخصیت های اصلاح طلب بازداشت شده را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی آغاز کرد.
معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران متهمان را در کیفرخواست خود به تلاش برای انجام "کودتای مخملی" متهم کرد و گفت که رویدادهای جاری ایران توسط سرویس های امنیتی خارجی به ویژه آمریکایی و اسرائیلی طرحریزی و مطابق یک جدول زمانی به اجرا گذاشته شد.

اعترافات جالب عطریانفر در دادگاه

يکي از متهمان پرونده اغتشاشات اخير درجلسه دادگاه با بيان اينکه "اينجا آمده ام خود را بشکنم و بگويم عضو نظام هستم" گفت: دو اصل مهم ولايت فقيه و نظام اسلامي بي رحمانه مورد هجمه برخي گروه ها و جريانات حزبي قرار گرفت. به گزارش ايرنا، "محمد عطريانفر" در نخستين جلسه دادگاه متهمان پرونده اخير اغتشاشات با اشاره به سوابق رسانه اي خود اظهار داشت: درباره جزئيات توان سخن گفتن ندارم چون از سال 86 در حوزه جريان اصلاحي دچار نوعي ترديد و نوعي نگاه نگران بودم.وي تصريح کرد: از آغاز مجلس ششم حجم تبليغات عليه آقاي هاشمي رفسنجاني آغاز و بيش از سه تا چهار هزار مقاله عليه ايشان مطرح شد.عطريانفر با بيان اينکه مجلس نقطه کانوني براي تصويب قوانين کشور است گفت: از همان سالها دغدغه هايي در وجود من بوده و لذا در دوره اصلاحات يا سکوت کردم يا نقد.وي گفت: روزي به "سعيدحجاريان" گفتم شيوه اي که در روزنامه صبح امروز در پيش گرفته ايد درست نيست ممکن است به توهين به مقدسات برسد.عطريانفر افزود: از مقطعي که امام رحلت کرد روحيه تشخص گرايي ظهور يافت و برخي کساني که اين روحيه را داشتند فکر کردند صحنه انتخابات صحنه روياروي مردم و رهبري است و طوري وانمود کردند که قانون، مردم و مردم سالاري مقابل ولايت فقيه است.وي گفت: در پناه دوم خرداد اتفاقي که به نام نظام افتاد از اين فضا، عامدانه يا سهوي، تلقي خطا کرديم.وي خاطرنشان کرد: به همه کساني که در جايگاه نخبگي قرار مي گيرند بايد بگويم که بايد درون و برون ما يکي باشد و نفاق نداشته باشيم.عطريانفر با اشاره به اينکه اعتراف را اعلام مي کنم، اظهار داشت: کساني که مي خواهند موضوع مطلقه را از ولايت فقيه بگيرند و آن را در چارچوب خود تفسير کنند در حقيقت مي خواهند معنويت نظام را بگيرند لذا بايد وجه مطلقيت را بپذيريم و به آن استحکام بدهيم.وي با نقد صريح و جدي جبهه مشارکت گفت: ما که ادعا مي کرديم نياز به حجم بيشتري از همراهان داريم چرا فشار آورديم کانديداهاي سازماني معرفي کنيم، دليل آن اين است که غرور سازماني وجود داشت.وي افزود: بدليل تقابل هايي که شکل گرفت ما دچار نوعي نفاق شديم و دشمنان سوء استفاده کردند، اگر ميداني براي توسعه احزاب و انجمن ها مي يابيم زماني رويکردشان قابل قبول است که براساس مبناي نظام باشد.عطريانفر در ادامه سخنان خود يادآور شد: با صداي بلند اعلام مي کنم هر گروه راديکال و هر جرياني تحت هر نام اعم از اصلاح طلب و غيره، کند رو و تند رو که رفتار و گفتار و سکوتشان در جريان تضعيف نظام بوده، پايان رفتار سياسي خود را اعلام و عذر خواهي کند.وي همچنين با طرح اين سوالات که چرا برخي گفتني ها را در گذشته نگفتيم و آيا رفتارهاي ما خيانت بار و ضد امنيتي بوده است، افزود: نظام آن قدر قدرت دارد که با تحرک چهار گروه سياسي اتفاقي برايش نمي افتد.وي گفت: يکي از بازجوها در جريان بازجويي به من گفت: شما شبيه پيستون هاي نظام هستيد ولي گاهي اوقات ريپ مي زنيد.عطريانفر افزود: به عنوان يک کارشناس انتخابات اعلام مي کنم ما دچار خلط مبحث فارغ از بازي هاي سياسي شديم و بايد يک بار ديگر گذشته خود را مرور کنيم زيرا نظام و رهبري دوست ندارند ما دفع شويم.وي تاکيد کرد: تلقي تقلب و تخلف از اين انتخابات خارج است و هر جرياني که دچار مصيبت شده خارج از رويکرد دادگاه بايد از رويکرد خود برگردند.به گزارش خبرنگار قضايي ايرنا، پس از سخنان عطريانفر چند تن ديگر از متهمان اين پرونده از جمله مهرداد اصلاني ، رضا خادمي، محسن جعفري و ورشويي نيز که به اخلال در نظم عمومي و اقدام عليه امنيت ملي همکاري با منافقين و رسانه هاي بيگانه متهم هستند، اظهار پشيماني کرده و در خواست عفو نمودند.براساس اين گزارش، جلسه رسيدگي به اتهامات بيش از 30 نفر از متهمان اغتشاشات اخير از ساعت 9 و 5 دقيقه صبح امروز با تلاوت آياتي از کلام الله مجيد در شعبه 15 دادگاه انقلاب آغاز شد و تا ساعت 12 و 30 دقيقه ادامه داشت.رياست دادگاه را قاضي صلواتي بر عهده داشت که ساعت 12 و 30 اعلام تنفس عمومي کرد و گفت: جلسه بعدي دادگاه متعاقبا اعلام مي شود."عبدالرضا محبتي" نماينده دادستان در جلسه دادگاه کيفر خواست عمومي صادره متهمان را که حدود دو ساعت طول کشيد قرائت کرد"اين گزارش حاکي است: پس از اتمام اولين جلسه دادگاه مصاحبه مطبوعاتي برگزار شد که در آن محمد عطريانفر و محمدعلي ابطحي نيز به سووالات خبرنگاران پاسخ دادند قرار است مصاحبه مطبوعاتي کيان تاجبخش و مازيار بهاري تا دقايقي ديگر آغاز شود.

متن کامل کیفرخواست دادستان درباره بازداشت شدگان

معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران امروز شنبه با قرائت متن كيفرخواست در دادگاه متهمين آشوبهاي تهران كه در ميان آنان شماري از چهره‌هاي مطرح اصلاح طلب حضور دارند، گفت كه طبق مستندات بدست آمده و اعترافات مستدل متهمين، حوادث و آشوب‌هاي اخير از پيش طراحي شده و طبق جدول زمانبندي و مراحل كودتاي مخملي پيش رفته است.به گزارش خبرگزاري فارس، متن كيفر خواست محبتي معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران به شرح زير است:
بسم اللّه الرحمن الرحيم
متن ادعانامه دادستاني تهران عليه متهمين پروژه شكست خورده كودتاي مخملي
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آياتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ(يونس 21)(ما هرگاه بر آدمي بعد از آنكه او را رنج و زياني رسيد، رحمت مي‌فرستيم، در اين صورت براي محو آيات و رسولان حق مكر و سياست به كار برند. بگو مكر و سياست الهي كامل تر و سريع تر است كه رسولان ما مكرهاي شما را خواهند نوشت.)
رياست محترم دادگاه انقلاب اسلامي تهران
سلام عليكم
همچنانكه استحضار داريد، رهبر حكيم و فرزانه انقلاب با درايت امام گونه خود فرمودند ملت آگاه ايران اسلامي با حضور كم نظير خود در پاي صندوق‌هاي راي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري حماسه‌اي خيره كننده وبي همتا آفريدند كه در آن رشد سياسي وچهره مصمّم انقلابي وتوان وظرفيت مدني ملت ايران در نمايي زيبا وپرشكوه در برابر چشم جهانيان به نمايش درآمد.مقام معظم رهبري (دام عزه العالي)، در تبين اهميت نقش آفريني مردم بيدار كشورمان در ادامه پيام مهم خود تصريح فرمودند: "اقتدار وعزتي كه مردم عزيز با آرامش ومتانت وكمال خود، در تاريخ كشور به ثبت رساندند واراده ي خلل ناپذيري كه در ميان آتشبار جنگ رواني دشمنان با حضور در اين عرصه تعيين كننده نشان دادند، از چنان اهميتي برخوردار است كه با هيچ بيان معمول و متعارفي نمي‌توان آن را توصيف كرد. تنها مي‌توان گفت كه ملت ايران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهي را در خود حفظ كند ودست قدرت خداوند را در حمايت از پيشرفت وتعالي كشور بالاي سر خود نگاه دارد. "هر انسان منصفي به راحتي مي‌تواند دست آوردهاي بزرگ اين حماسه سترگ را در عرصه‌هاي گوناگون سياسي، فرهنگي، اجتماعي واقتصادي در سطح داخلي وبين المللي مشاهده نمايد.اولاً اين انتخابات به نمايش غرور انگيز مردمسالاري حقيقي تبديل شد وبراي جهانيان اين پيام را در بر داشت كه جمهوري اسلامي ايران يكي از امن ترين و با ثبات ترين كشورهاي جهان براي سرمايه گذاري وپيشبرد طرح‌هاي اقتصادي است.ثانياً؛ در عرصه روابط بين الملل اين پشتوانه عظيم ملي قدرت چانه زني واستيفاي حقوق حقه مردم ولايتمدار ايران اسلامي را در سطح عالي افزايش داده وموفّقيت كشورمان را در منطقه و جهان ارتقاء بخشيد بگونه‌اي كه زبان مدعيان دروغين آزادي ، دمكراسي وحقوق بشر را كوتاه نمود. بنابر اين دولتمردان ومتوليان ديپلماسي ايران در جهان مي‌توانند بعد از اين در معادلات منطقه‌اي و جهاني و تعاملات فيمابين با كشورهاي جهان با قاطعيتي افزون ومبتني بر حكمت، عزت و مصلحت بهتر از هرزمان ايفاي نقش نمايند.ثالثاً؛ تأثيرعميق اين حضور آگاهانه در نوع نگاه مردم جهان بويژه نخبگان به فرهنگ غني مردم ايران وشعور سياسي آنها كه برخاسته از باورهاي اسلامي وانقلابي است، بيش‌ازپيش افكار عمومي ملتهّارا متوجه كار آمدي الگوي مردمسالاري ديني نمود.رابعأ ؛ از آنجائي كه پشتوانه مردمي يكي از مهمترين مؤلفه‌هاي امنيت ملي نظام مقدس جمهوري اسلامي به حساب مي‌آيد ، بدون شك مشاركت 85 درصدي مردم نقش بي بديلي در تثبيت پايه‌هاي امنيت ملي داشته ودولت بر آمده از اين اكثرّيت پرشور وشعور در عرصه داخلي، منطقه‌اي وجهاني ، مقتدرتر از گذشته ظاهر شده واين اقتدار بمثابه سرمايه عظيم ملي در حل مشكلات داخلي وخارجي وارتقاء وپيشرفت روز افزون كشور اسلامي عزيزمان تجلي خواهد يافت.اما همانگونه كه رهبر معظم انقلاب در پيام خود به مردم مخصوصاً جوانان هشدار داده بودند كه مراقب وهشيار باشند چرا كه ممكن است " دشمنان بخواهند با گونه‌هايي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند " دشمن سرخورده ومأيوس فوراً دست به كار شد وبا بسيج عوامل تبليغي، سياسي وميداني خود زنجيره‌اي از اغتشاشات وآشوبها را در تهران بوجود آوردكه در اثر آن هموطنان عزيز خسارات جاني ، مالي ورواني عديده‌اي رامتحمّل شدند.طبق مستندات به دست آمده واعترافات مستدل متهمين، وقوع اين حوادث كاملاً از پيش طراحي شده وطبق جدول زمانبندي ومراحل كودتاي مخملي پيش رفته است، به گونه‌اي كه بيش از 100 مورد از 198 مورد دستورالعملهاي "جين شارپ " براي كودتاي مخملي اجرا گرديده است.رياست محترم دادگاهبا توجه به اينكه سلسله حوادث اخير به درستي در چارچوب تئوري‌هاي كودتاي مخملي ارزيابي مي‌گردد ، از محضر عالي اجازه مي‌خواهد بسيار مختصر در مورد اين شيوه پيچيده و نوين براندازي نكاتي به استحضار برساند. اماّ پيش از آن به فرازي از فرمايشات مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نمازجمعه تاريخي 29 خرداد اشاره مي‌گردد، كه مؤيد اين مدعي است.معظّم له چنين مي‌فرمايد: " ...... در داخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد،خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند ، حريم كسب وكار مردم را نا امن كنند ، شيشه‌هاي دكّان مردم را بشكنند ، اموال بعضي از مغازه‌ها را غارت ببرند ، امنيت مردم را از جانشان ومالشان سلب كنند،امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت، اين ربطي به مردم وطرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويسهاي جاسوسي غربي و صهيونيست است ، اين كاري كه در داخل ناشيانه از بعضي سرزد اينها را به طمع انداخت.خيال كردند ايران هم گرجستان است! يك سرمايه‌دار صهيونيست آمريكائي چند سال قبل از اين ،طبق ادعاي خودش كه در رسانه‌ها ودر بعضي از مطبوعات نقل شد، گفت من ده ميليون دلار خرج كردم در گرجستان و انقلاب مخملي راه‌انداختم ، حكومتي را بردم ، حكومتي را آوردم ،احمق‌ها خيال مي‌كردند جمهوري اسلامي ايران واين ملت عظيم هم مثل آنجاست " .پس از فرمايشات رهبر عزيزمان توجه دادگاه محترم را به ادامه كيفر خواست جلب مي‌نمايم.واما كودتاي مخملي نوعي از انواع بر اندازي است كه با كودتاي نظامي در هدف مشترك امّا در شيوه و ابزار كاملا متفاوت است.در همين رابطه آقاي "رابرت هِلُوي " افسر بازنشسته سازمان سيا و شاگرد دكتر "جين شارپ " در كتاب خود با عنوان "مبارزه عاري از خشونت،تأملي در بنيادها "مي نويسد: "مبارزه عاري از خشونت (يعني همان كودتاي مخملي) تفاوت خاصي با درگيري نظامي ندارد جز در اين مورد كه اسلحه بكار رفته در آن متفاوت ومنحصر به اين روش مي‌باشد "يكي ديگر از تفاوتهاي كودتاي مخملي با كودتاي نظامي در فرايند شكل گيري از آغاز تا پايان ومدّت طولاني آن است كه گاهي ممكن است ده سال يابيشتر به طول انجامد.مهمترين نكته‌اي كه در مورد كودتاي مخملي بايد به آن توجّه داشت اين است كه نظريه پردازان اجير شده توسط سرويسهاي جاسوسي واطلاعاتي غرب طبق سفارش كار فرمايان خود اين شيوه را براي خروج جهان استكبار از بن بست عملي براي سرنگوني نظامهاي مستقل يا ناهماهنگ با هِژمُوني و استيلاطلبي غرب ابداع نمودند كه نتيجه سالها مطالعه وتحقيق ميداني در كشور‌هاي مختلف كودتاخيز بوده است. اين شيوه بر اندازي بگونه‌اي طراحي شده است كه با تمسّك به روشهاي به اصطلاح مدني وطي مدّت زمان طولاني بدون آنكه در بين مردم ونظامهاي سياسي كشور‌هاي هدف حساسيتي جدّي ايجاد كند يكي پس از ديگري مراحل كودتاي مخملي را بصورت خزنده وآرام پشت سر گذاشته ومعمولاً نظامهاي سياسي زماني به خود مي‌آيند كه كودتاي مخملي به مرحله پاياني خود رسيده و احتمال موفقيت آن بسيار افزايش يافته است.از سالهاپيش بنيادها و مؤسسات متعددي توسط سرويسهاي جاسوسي وديگر نهادهاي حكومتي كشورهاي غربي بويژه آمريكا بوجود آمده كه طبق يك تقسيم كار سازماني ومتمركز مأموريتهاي مختلفي را با هدف مشترك در اجراي پروژه كودتاي مخملي بعهده گرفته‌اند.مهمترين اين مؤسسات وبنيادها عبارتند از بنياد سوروس(OSI) ،بنياد راكي فِلِر ، بنياد فورد ، بنياد جرمن مارشال فايند ، خانه آزادي، شوراي روابط‌خارجي‌آمريكا، انجمن سياست خارجي آلمان ومركز مطالعات دموكراسي انگليس.در تبيين بيشتر اين موضوع لازم است به اظهارات يك جاسوس كه هم اكنون در بازداشت به سر مي‌برد و با هدف ايفاي نقش درانتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به ايران بازگشته بود، اشاره شود.وي مي‌گويد: "در سفري كه به اسرائيل داشتم با موسسه‌اي به نام مِمري آشنا شدم كه متعلق به كشور آمريكاست ولي در اسرائيل مستقر مي‌باشد و كارش در زمينه مطالعات رسانه‌اي خاورميانه است. تلاش اين موسسه مبارزه با فعاليت‌هاي ضد اسرائيلي است كه در ديگر كشورها صورت مي‌گيرد. اين موسسه پروژه‌اي را دنبال مي‌كند كه هدف آن حمايت از اصلاح طلبان دنياي اسلام از جمله ايران است. مسئول اين پروژه يكي از افسران قديمي اطلاعات ارتش اسرائيل است كه من با او ديداري داشتم. او در اين ديدار به من گفت هدف ما اين است كه تفكراتي مانند تفكرات عبدالكريم سروش را در ايران پرورش و ترويج دهيم. "اين جاسوس ادامه مي‌دهد: "يكي ديگر از موسسات فعال در حوزه ايران موسسه هلندي هيفُوس است كه من ملاقات‌هايي هم با مسئولين اين موسسه داشتم. اين موسسه ارتباط خوبي با موسسات و NGOهاي داخل ايران دارد و حتي مبلغ ده ميليون يورو در پايان رياست جمهوري خاتمي در ايران هزينه كرده كه بيشتر آن به جنبش زنان داده شده است. موسسه هيفوس بودجه خود را از طريق رشوه از شركت‌هاي نفتي هلندي كه مي‌خواهند از پرداخت ماليات فرار كنند. به دست مي‌آورد. "نامبرده در مورد نقش پايگاه راديويي اروپاي آزاد مي‌گويد: "پايگاه راديويي اروپاي آزاد كه مانند خيلي از موسسات براندازي نرم از زمان جنگ سرد كار خود را آغاز كرده و به سازمان سيا متصل است. زمان جنگ سرد آمريكايي‌ها براي اينكه به شوروي فشار بياورند از پوشش‌هاي فرهنگي- سياسي و رسانه‌اي و با نام‌هاي زيبايي همچون دموكراسي، آزادي و حقوق بشر استفاده كردند و خيلي از موسساتي كه در حال حاضر فعاليت مي‌كنند، در زمينه براندازي نرم، بازمانده از آن زمان هستند كه راديو اروپاي آزاد هم از اين دسته است. بخش فارسي اين راديو به نام راديو فردا فعاليت مي‌كند. اين راديو بيشتر اعتراضاتي كه در ايران رخ مي‌دهد را پوشش مي‌دهد و به شدت بزرگنمايي مي‌كند. "اين جاسوس در ادامه به يكي ديگر از موسسات براندازي نرم به نام "بِرِكمَن " اشاره مي‌كند و مي‌گويد: "پروژه گِلُوبال وُيسِز يا همان صداهاي جهاني زير نظر مجموعه‌اي به نام مركز بركمن در دانشگاه هاروارد انجام مي‌گيرد. اين پروژه از سال 2004 آغاز شده و من در اولين جلسه آن در هاروارد شركت كرده ام. هدف اين پروژه تمركز بر تمام بلاگرهاي دنيا به خصوص كشورهاي مخالف آمريكا از جمله ايران است تا بتوانند به هدف خود كه ايجاد جنگ رواني در اين كشورها است برسند.منابع مالي اين پروژه را بنياد سُورُوس (OSI) تأمين مي‌كند كه به اكثر موسسات غيردولتي در دنيا كمك مالي مي‌دهد. مدير اين پروژه فردي به نام "اتان زوكِرمَن " است. او يك آمريكايي است كه قبلا در بنياد سوروس فعاليت داشته، او بر روي استفاده از اينترنت براي براندازي نرم در كشورهاي مختلف خيلي كار كرده و با نهادهاي اطلاعاتي امنيتي آمريكا نيز رابطه دارد. "وي چنين ادامه مي‌دهد: "مركز بركمن توسط شخصي به نام "جان پالْفِري " اداره مي‌شود كه خودش مدعي بود دايي او كِرميت روزولت كودتاي 28 مرداد را مديريت كرده است. "نامبرده در اشاره به نقش آمريكا در طرح براندازي نرم مي‌افزايد: "آمريكا براي طرح براندازي نرم از تئوريسين‌هاي مختلف از جمله "جين شارپ " كه 50 سال از عمر خود را در موسسه اش صرف كرده تا طرح استفاده از نقاط ضعف حكومت‌ها براي براندازي نرم را شناسايي كند، استفاده مي‌كند. در وب سايت اين موسسه متون و روش مبارزه مسالمت آميز شايد به 20 الي 30 زبان زنده دنيا آموزش داده شده است. البته اين زبانها آلماني، فرانسوي و يا اسپانيايي نيست بلكه به زبانهاي برمه اي، چيني، عربي، فارسي و ... است كه آمريكا دوست دارد در كشورهايي كه به اين زبانها گويش دارند انقلاب نرم صورت بگيرد.افراد ديگري مانند "مارك پالمر " رئيس موسسه "كُنُوس " نيز در مورد ايران خيلي تحقيق كرده‌اند. آنها حتي 2- 3 سال پيش كلاس‌هايي را تشكيل دادند و يكسري از فعالان 2 خردادي مانند عماد باقي را دعوت كرده و دوره‌هاي براندازي نرم را به آنها آموزش دادند. "رياست محترم دادگاهتا كنون پروژه كودتاي مخملي در چند كشور به مورد اجرا گذارده شده كه اكثراً با موفقيت انجام شده امّا در مواردي هم ناكام مانده است. ازجمله كشورهايي كه كودتاي مخملي در آنها با موفقيت اجرا شده عبارت است از گرجستان ، لهستان ، چك ، كرواسي ، صربستان ، اوكراين وقرقيزستان ، دراكثر اين كشورها كودتاي مخملي در بستر يك انتخابات شكل گرفته ومشابهت‌هاي فراواني با پروژه شكست خورده‌كودتاي مخملي ايران كه به بهانه انتخابات دوره دهم رياست جمهوري مرحله پاياني آن كليد خورد داشته‌اند البته اين توطئه با هوشياري مردم بيدار و هميشه در صحنه و برخورد قاطع و به موقع دستگاه‌هاي انتظامي و امنيتي مقتدر كشورمان سركوب گرديد.جاسوس بازداشت شده در پاسخ اين سؤال كه آمريكا براي براندازي نرم در ايران از چه مدلي استفاده كرده گفت: "اين مدل مبتني بر انتخابات است وزمان آغاز آن حداقل 2 سال قبل از برگزاري يك انتخابات شروع مي‌شود .آنها ابتداء شروع به برنامه ريزي كرده ونامزد مورد نظر خودشان را انتخاب مي‌كنند بطور نمونه آقاي ساكاشويلي- رئيس جمهور فعلي گرجستان -كسي نيست كه يك شبه در دنياي سياست سبز شده باشد اين فردبورسيه "فول برايت " متعلق به وزارت خارجه آمريكاست. او سالها در اين كشور تحصيل كرده وبراي اين روزها تربيت شده است .پس از تعيين نامزد مورد نظر به شدت روي او سرمايه گذاري اجتماعي مي‌كنند. به اين صورت كه افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم به صورت شبكه‌اي - مدل تجاري ، گلدكوئيستي - مي‌پردازند كه روش ثابت براي يارگيري در كمپين هاست . بعد از اين مرحله سمبل ونماد گرافيكي ورنگي براي اين نامزد انتخاب مي‌كنند وشروع به آماده سازي افكار عمومي جهت رأي دادن به نامزدشان مي‌كنند. از طرف ديگر قبل از انتخابات خودشان را آماده مي‌كنند تا اگر انتخابات را واگذار كردند شروع به تشكيك در انتخابات كنند واعلام نمايند كه تقلب صورت گرفته است واصل مشروعيت حاكميت را زير سؤال مي‌برند وشروع به اعتصاب مي‌كنند ودر نهايت انتخابات را ابطال كرده ويا مجدد با نظارت ناظران خارجي انتخابات را برگزار مي‌كنند كه در نهايت نامزد مورد نظرشان پيروز مي‌شود. "نامبرده ادامه مي‌دهد: "اين فرايند در كشورهاي گرجستان ، صربستان ، اوكراين وكرواسي انجام شده وبه نتيجه هم رسيده است. نكته قابل توجه اينكه همان متون آموزشي كه در صربستان مورد استفاده قرار گرفته به فارسي ترجمه شده وبا تغييرات كمي در ايران مورد استفاده قرار گرفته است. اين موارد بستگي به آداب ورسوم ، فرهنگ ومذهب جامعه دارد. مهمترين عوامل اجرايي اين انقلاب جوانان هستند كه سرمايه گذاري خوبي بر روي آنها صورت مي‌گيرد .بر روي انرژي جوانان حساب مي‌شود. زيراآنان تنها افرادي هستند كه 2تا3 ماه از زندگي خود را بدون پول ، وقف انتخابات مي‌كنند. "وي چنين مي‌افزايد: "كودتاي مخملي ايران خيلي شبيه انقلاب مخملي صربستان است ، در آن كشور گروهي بنام "اُوتْ پُور " "OUTPOR " كه گروهي دانشجو بودند ابتداء شروع به عضو گيري كردند كه شباهت زيادي به موج سبز در ايران داشت. در جزوه آموزشي كه بر روي سايت آلبرت انيشتاين قرار گرفته نكته‌اي به نام "موقعيت دشوار " وجود دارد كه از مهمترين روشهاي استراتژيك است و حكومتها را در شرايطي قرار مي‌دهد كه نتوانند با معترضين برخورد كنند.در اين نكته آمده كه اعتراضات بايد زير پوشش عادتهاي مذهبي قرار بگيرد وحركاتي مانند پياده روي در خيابان را انجام دهيد كه هيچ دولتي نمي‌تواند از آن جلوگيري نمايد. در انتهاي اين جزوه آموزشي اشاره‌اي به چند حلقه فيلم آموزشي شده كه پيرامون انقلاب صربستان است. و حتي فيلم‌ها به زبان فارسي دوبله شده و بر روي وب سايت‌ها قرار گرفته است.جزوه ديگري نيز وجود دارد كه در مورد نحوه تسخير مكانها و ساختمان‌هاي حساس شهر است و در آن آموزش مي‌دهد كه گروه‌هاي معترض چگونه بتوانند مراكز مهم را تصرف كنند.لازم است در اينجا به نكته مهمي در محضر دادگاه اشاره نمايم و آن اين است كه فيلم آموزش كودتاي مخملي صربستان كه به فارسي ترجمه گرديده توسط فردي به نام نادر صديقي ويراستاري و باصداي وي روايت شده است. اين فرد كسي است كه اولين بار آقاي كيان تاج بخش را به آقايان حجاريان و تاج زاده معرفي مي‌نمايد. آقاي تاج بخش در مورد نقش آقاي نادر صديقي مي‌گويد: "نقش آقاي نادر صديقي و اينكه چه كسي مرا به او معرفي كرده و او به سفارش چه كسي مسئول وصل من به آقاي حجاريان و تاج زاده گرديده برايم گنگ است. "در حال حاضر نامبرده متواري مي‌باشد.اين جاسوس بازداشت شده كه بنا به دلايل امنيتي فعلا از اعلان نام وي معذوريم معتقد است براندازي نرم يا همان كودتاي مخملي داراي سه بازوي فكري، رسانه‌اي و اجرايي است و تصريح مي‌كند: "هر كدام از بازوهاي كودتاي مخملي با تعدادي از موسسات و بنيادهاي آمريكايي ارتباط دارند و در واقع نوعي تقسيم كار صورت پذيرفته است. "او در اين رابطه مي‌گويد: "در مثلث براندازي (بازوي فكري، بازوي رسانه‌اي و بازوي اجرايي) هر كدام از موسسات آمريكايي فعاليت خاصي را انجام مي‌دهند كه در ايران نيز يكسري افراد با آنها همكاري دارند. مهمترين آنها موسسه‌اي است به نام "هوفر " كه زير نظر دانشگاه استن فورد و در زمان جنگ سرد تشكيل شده است.اين موسسه پروژه‌اي به نام "دموكراسي در ايران " را در دستور كار قرار داده كه زير نظر سه عنصر امنيتي به نام هاي: عباس ميلاني، لِري دايمِند و مايكل مك فور اداره مي‌شود.عباس ميلاني در زمان محمدرضا پهلوي به دليل فعاليت در گروه‌هاي چپ دستگير مي‌شود. او بعدها به يك سلطنت طلب دو آتيشه تبديل مي‌شود به طوري كه پس از انقلاب يكي- دو سال در ايران زندگي مي‌كند اما پس از چندي كشور را به مقصد آمريكا ترك و در آنجا كتابهاي متعددي را به نگارش در مي‌آورد و در اين كتابها از دستاوردهاي رژيم پهلوي تقدير مي‌كند. او كم كم به يكي از رهبران اپوزيسيون تبديل شد كه با ديگر رهبران اين جريان يك تفاوت عمده داشت و آن رابطه با عناصر اصلاح طلب داخلي بود. "اين جاسوس بازداشت شده مي‌افزايد: "پروژه "دمكراسي در ايران " پيرامون فرهنگ عامه مردم ايران مانند موسيقي، وبلاگها و مسائل جنسي كار مي‌كند.بخش دانشجويي اين موسسه بسيار فعال است و افرادي مانند خانم حقيقت جو، آرش نراقي (از حلقه كيان و نزديك به سروش) در كنفرانس‌هاي آنها سخنراني مي‌كنند. در داخل ايران نيز افرادي كه به حزب كارگزاران سازندگي نزديك هستند با اين موسسه همكاري دارند. به طور نمونه عطريانفر درهر مجله يا روزنامه‌اي كه كار مي‌كند از عباس ميلاني تحت پوشش يك تاريخ نگار مصاحبه مي‌كند. اهميت عباس ميلاني براي "سيا " از رضا پهلوي هم بيشتر است زيرا او با اصلاح طلبان رابطه خوبي دارد و حتي تمام هزينه‌هاي مالي اكبر گنجي در خارج از كشور را نيز او تأمين مي‌كند. "بازوهاي كودتاي مخملي در ايرانجاسوس مذكور در مورد بازوهاي كودتاي مخملي در ايران مي‌گويد: "مدلي كه در ايران طراحي شده مانند ديگر كشورها داراي سه بازوي فكري، اجرايي و رسانه‌اي است هر كدام از اين بازوها داراي زيرمجموعه‌هاي فعالي مي‌باشند كه به طور مثال بازوي فكري داراي زير مجمه‌هاي روشنفكري مذهبي، روشنفكري سكولار، سرمايه داري، سياست خارجي، ادبيات و ... مي‌باشد كه در هر كدام از اين موارد موسساتي در خارج و داخل ايران هستند كه به صورت فعال نقش دارند.بازوي اجرايي اين پروژه يعني كودتاي مخملي داراي شش زيرمجموعه مي‌باشد.1- زيرمجموعه زنان كه از چند طيف تشكيل شده است. مهمترين ليدرهاي اين طيف خانم شادي صدر و خانم شيرين عبادي هستند. اين طيف‌ها بيشتر با NGOهاي هلندي در تماس هستند كه هزينه‌هاي اين گروه‌ها و كمپين‌ها را پرداخت مي‌كنند.طيف ديگري به مسئوليت پروين اردلان- دختر علي اردلان از رهبران جبهه ملي- فعاليت مي‌كند. طيف نوشين همداني خراساني كه تمايلات چپ دارند از جمله اين طيفها هستند.2- زيرمجموعه قومي- نژادي، بيشتر امور اين كار در طيف شيرين عبادي صورت مي‌گيرد. او با اينكه در زمينه حقوق بشر فعاليت مي‌كند اما رگه‌هاي قومي-نژادي در آن وجود دارد. گروه‌هاي ملي- مذهبي نيز در اين زمينه متمركز هستند.3- زيرمجموعه حقوق بشر، مهمترين چماقي كه آمريكا براي رويارويي با مخالفان خود استفاده مي‌كند حقوق بشر است. در اين زيرمجموعه چند طيف وجود دارد كه اين بار نيز طيف شيرين عبادي از فعالان اين عرصه هستند.هادي قائمي كه از عناصر فعال و امنيتي در آمريكاست از حاميان خارجي اين طيف مي‌باشد. او مدتي است كه رئيس بخش ايران در سازمان صهيونيستي "ديده بان حقوق بشر " بوده و با بودجه 15 ميليون يورويي هلند موسسه‌اي را راه‌اندازي كرده كه تمركزش فقط حقوق بشر در ايران است.4- زيرمجموعه كارگري؛ اگر به ياد داشته باشيد در سال‌هاي گذشته سنديكاي اتوبوسراني اعتصابي را ايجاد كرده بود كه رهبري آن را فردي به نام منصور اُصانلو برعهده داشت. اين جالب است كه افرادي به دلايل مختلف از جمله عقب افتادگي دستمزد خود دست به اعتصاب مي‌زنند اما حواسشان نيست كه موسسات برانداز در آمريكا مانند NED، صندوق مالي و دموكراسي و ... به صورت آشكار به موسسات ديگر چندين ميليون دلار پول مي‌دهند تا به سنديكاهاي كارگري در ايران كمك شود. تمامي اسناد اين كمك‌ها در وب سايت سازمان NED موجود است. علت دسترسي آسان به اين اسناد را مي‌توان تظاهرسازي دانست.خيلي از افراد معتقدند كه اينها چون مخفي كاري انجام نمي‌دهند پس به دنبال مطلب و مسأله خاصي نيستند.5 - NGOها؛ اين زيرمجموعه در دوره دولت اصلاحات از اهميت خاصي برخوردار شد. غرب به اين نتيجه رسيده بود كه بايد NGOها در ايران گسترش پيدا كنند و به دنبال اين بود كه ضعف آنان از نظر منابع انساني، مالي و مديريتي نيز تأمين شود. به همين دليل موسساتي تأسيس شد كه بيشتر آن در هلند بود. وظيفه اين موسسات اين بود كه به NGOهاي ايراني خدمات آموزش پرسنل، آموزش جمع آوري پول از خارج كشور و ... را بدهند. دو NGO برجسته در كشور با نامهاي كُنشگران به مديريت سهراب رزاقي (مدير NGOها در وزارت كشور دوره اصلاحات) كه مبلغ دو ميليون يورو بودجه از موسسات هلندي دريافت كرد و موسسه همياران با مديريت باقر نمازي، موسسه همياران بعد از زلزله بم در سال 2003 ميلادي يكسري كلاس‌هاي آموزشي با عنوان جذب پول از خارج كشور در تهران برگزار كرد كه مدرسان آن افرادي همچون هادي قائمي بودند كه سابقه صهيونيستي و امنيتي دارند.6- زيرمجموعه دانشجويي؛ اوج فعاليت زيرمجموعه دانشجويي در جريان 18 تير 78 بود كه البته مدتي بعد از آن نيز تضعيف شد. اما با گذشت زمان شاخه دانشجويي با مركزيت دفتر تحكيم وحدت طيف علامه و شاخه‌هاي مرتبط با آن نقش جدي در بازوي اجرايي براندازي ايفا كرد.دادگاه آغاجري، نامه به كوفي عنان، تحريم انتخابات و ... از جمله فعاليت‌هاي اين زيرمجموعه بوده است. رفتن افرادي همچون محسن سازگارا، عطري، علي افشاري و رضا دلبري به آمريكا و شاغل شدن اين افراد در موسساتي كه كار آنها براندازي نظام جمهوري اسلامي است مي‌تواند بهترين مستند براي همكاري اين زيرمجموعه با پروژه كودتاي مخملي در ايران دانست. "بازوهاي فكري پروژه كودتاي مخملي در ايراناين جاسوس سيا در اين باره مي‌گويد: "اين بازو ازاهميت بالايي برخوردار است و شايد بتوان گفت قبل از هر مسأله‌اي كار فكري شروع مي‌شود و سالها طول مي‌كشد كه ديگر بازوها (اجرايي و رسانه اي) به كار بيفتد.بازوي فكري در ايران از سال‌هاي خيلي دور يعني از اواسط جنگ آغاز شد در همين راستا يك تفكر روشنفكري جديد از ميان نيروهاي مسلمان بيرون مي‌آيد كه رهبري آن به عهده عبدالكريم سروش و مجله كيهان فرهنگي است (در آن زمان مديريت مجموعه كيهان با سيد محمد خاتمي بود.)مقالاتي كه سروش در اين مجله به نگارش در مي‌آورد موضوعات خاصي را در پي داشت به طور نمونه سروش در اولين مقالات خود اين موضوع را انتخاب مي‌كند كه چيزي به عنوان غرب وجود ندارد كه بخواهيم در مورد غرب زدگي صحبت كنيم و اينگونه مبارزه با غرب زدگي را كه يكي از گفتمان‌هاي مهم انقلاب بود زير سئوال مي‌برد. آنها زير پايه‌هاي فرهنگي انقلاب را آرام آرام هدف گرفته و از ميان مي‌بردند. از همان زمان يك تيپ نوچه پروري و استبداد فكري در بحث تفكرشان مطرح بود كه آن را پنهان نگه مي‌داشتند. اگر ما فرض كنيم كه غرب و استبداد وجود ندارد ديگر شعارهاي انقلاب از قبيل استقلال و آزادي معنا پيدا نمي‌كند.اين روند ادامه يافته و يك به يك پايه‌هاي تفكر امام را مي‌زند پايه هائي مثل وحدت ديانت و سياست، ولايت فقيه، و بدينسان زمينه براي غربي شدن و آمريكايي شدن را فراهم نمودند. "وي در ادامه مي‌گويد: "افراد ديگري مانند سريع القلم، ناصر هاديان و هادي سمتي با تفكرات خاصي شروع به تئوري سازي در زمينه تأمين منافع آمريكا در ايران كردند. آنها موضوعاتي مانند انرژي اتمي و موشكي، حمايت از لبنان و فلسطين را آرام آرام مورد هجوم قرار مي‌دادند. اين تئوري‌ها در مراكز تحقيقاتي مختلفي در دولت اصلاحات پرداخته شد و در مطبوعات به صورت گسترده در جامعه پخش مي‌شد.اهم شباهت‌هاي كودتاي مخملي شكست خورده در ايران به كودتاي مخملي چند كشور نامبرده :1) طرح تقلب با هدف بي اعتماد سازي مردم ومشروعيت زدائي از نظام سياسي مستقر، در همين رابطه رهبر بصير انقلاب اسلامي در خطبه‌هاي تاريخي نماز جمعه 29 خرداد فرمودند:" من اول فروردين در مشهد گفتم ، هي دارند دائماً به گوشها مي‌خوانند ، تكرار ميكنند كه بناست در انتخابات تقلب شود ، مي‌خواستند زمينه را آماده كنند، من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم وگفتم اين حرفي را كه دشمن مي‌خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد نگوئيد.نظام جمهوري اسلامي مورد اعتماد مردم است ؛اين اعتماد آسان به دست نيامده ، سي سال است كه نظام جمهوري اسلامي با مسئولانش، با عملكردش با تلاشهاي فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند.دشمن مي‌خواهد اين اعتماد را بگيرد، مردم را دچار تزلرل كند. "متأسفانه برخي از جريانهاي سياسي، احزاب وفعالان سياسي بدون توجه به هشدارهاي معظم له ودر يك همنوائي معناداربا دشمنان مرتباً بر توهم احتمال بروز تقلب در انتخابات دامن زدند.آنهم بدون ارائه هيچ دليل ومدركي.يكي از احزاب مورد نظر در اين زمينه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي است كه از ماهها پيش از انتخابات چه قبل وچه بعد از فرمايشات مقام معظم رهبري ودعوت معظم له به پرهيز از همسوئي با دشمن، در بيانيه‌هاي رسمي واظهار نظر‌هاي اعضاء آ‌ن كراراً بحث تقلب در انتخابات ترويج گرديده است.سازمان مجاهدين در بيانيه21/1/88 كه به عنوان اعلام حمايت ازنامزدي ميرحسين موسوي ثبت گرديده وتنها 20 روز بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامي منتشر شده است، اينگونه حرف دشمنان را تكرار مي‌كند "سلامت انتخابات به شدّت به مخاطره افتاده است به طوري كه ديگر تقريباً اعتمادي به آمارهاي انتخابات از جمعيت واجد حق رأي گرفته تا آراءشركت كنندگان وتا آراء كانديداها وجود ندارد "البته اين سازمان ماهها قبل از آن نيز يعني در تير ماه سال 87 طي قطعنامه كنگره دوازدهم موضوع تقلب را به نوعي ديگر مطرح مي‌نمايد.بعد از اعلام نتايج و پيام رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي مبني بر تأئيد انتخابات نيز سازمان مجاهدين با صدور چند بيانيه ، بدون ارائه سند ومدركي صحت انتخابات را زير سئوال برده است.به عنوان مثال در اولين بيانيه بعد از اعلام نتايج تصريح شده است: "ما در وجود تقلب وتخّلف ترديدي نداشتيم "اسناد جعلي در منزل بهزاد نبوي و ستادهاي انتخاباتياين جريان با هدف القاء جعل وتقلب در انتخابات وتشويش اذهان عمومي، نامه وزارت كشور را جعل نموده و با انتصاب افتراء به اين وزارت خانه وتوزيع وسيع آن قصد فريب افكار عمومي را داشته است.همچنين در بازرسي از منزل آقاي بهزاد نبوي عضو مؤثر و محوري سازمان مجاهدين اسنادي دال بر جعل سند با هدف تشويش اذهان عمومي به دست آمده كه به پيوست تقديم دادگاه مي‌شود.شايان توجّه اينكه نمونه هائي از اين اوراق و نامه‌هاي جعلي در ستادهاي برخي كانديداهاي ناكام و معترض نيز كشف گرديده است.حزب مشاركت، حزب كارگزاران، برخي از اعضاء مجمع روحانيون مبارز نيز رسماً و همسو بارسانه‌ها وگروههاي معاند و مخالف نظام صحّت انتخابات را چه قبل و چه بعد از انتخابات مورد ترديد قرار دادند.اين مسئله از آن جهت مهم وبراي دادگاه قابل توجّه است كه اولاً طبق آنچه گفته شد مسأله تقلب همزاد با شروع فعاليت‌هاي انتخاباتي بوده كه حاكي از برنامه ريزي قبلي براي هدفي مشخص مي‌باشد.ثانيا؛ اين مسأله دليل اصلي بروز تشنجات واغتشاشاتي است كه خسارت مادي و معنوي فراواني از جمله كشته شدن هموطنانمان را در بر داشت و اين در حالي است كه متهمين بازداشت شده در اعترافات خود اذعان دارند كه با علم به عدم وجود تقلب وبا هدف ايجاد ترديد ، موضوع تقلب را مطرح نموده‌اند.القاي خط تقلب قبل از انتخاباتمازيار بهاري خبرنگار هفته نامه نيوزويك در اين رابطه اظهار مي‌دارد:"رسانه‌هاي غربي خط تقلب در انتخابات را حتي قبل از برگزاري انتخابات پيگيري مي‌كردند و بنده هم در يك مصاحبه‌اي با آقاي خاتمي اين سؤال را از ايشان پرسيدم وپس از مصاحبه با ايشان مشاهده كردم كه جرياني مطابق با الگوي كلاسيك انقلاب رنگي در كشور دنبال مي‌شود "بهزاد نبوي تقلب را مطرح كردمحمد علي ابطحي مسئول دفتر رئيس جمهور سابق كه اكنون در بازداشت به سر مي‌برد در مورد بحث تقلب اظهاراتي دارد كه به قسمت‌هايي از آن اشاره مي‌شود وي مي‌گويد:"بحث تقلب در انتخابات در ايران از سال 76 اولّين بار (توسط فرد مورد الاشاره) مطرح شد كه اصلاح طلبان از آن زمان به بعد از اين صحبت خيلي استفاده كردند ودر اين انتخابات اخير هم اين بحث را بهزاد نبوي مطرح كرد ودر ستاد خاتمي بعنوان مسئول كميته صيانت از آرا مشغول به كار شد. "آقاي ابطحي مي‌گويد: "آقاي كروبي در جلسه‌اي با حضور ديگر دوستان اصلاح طلب اعلام كرد ؛ ما نبايد بر روي بحث تقلب در انتخابات پافشاري كنيم چون با اين كار اطمينان مردم سلب خواهد شد وديگر در انتخابات شركت نخواهند كرد. درهمان جلسه آقاي موسوي لاري اعلام كرد در انتخابات رياست جمهوري تقلب قطعي است. "موسوي خوئيني‌ها گفته بود القاي تقلب را براي جرزني لازم داريموي در ادامه مي‌گويد: "بعد از اعلام كانديداتوري مهندس موسوي در ستاد ايشان آقاي محتشمي‌پور طرح تقلب را مطرح كرد ، هم آقاي موسوي وهم محتشمي پور زمينه بسيار تندي در اين باره داشتند وكميته صيانت از آراء را تشكيل دادند ، نكته مهم در اين زمينه عقيده داشتن تمام اصلاح‌طلبان است بر اينكه بيش از 2 يا 3 ميليون تقلب نمي‌شود انجام داد. در جلسه بعد آقاي موسوي خوئيني‌ها اعلام كرد ؛ مانبايد فيتيله بحث تقلب در انتخابات را پايين بكشيم چون موقع جرزدن لازم مي‌شود. "آقاي ابطحي تصريح مي‌كند: "من اعتقادم اين است كه محتشمي پور ضربه بزرگي به مهندس موسوي وارد كرد، او در جلسه 23 خرداد مجمع اعلام نمود ؛ من به مهندس موسوي گفته ام كه نگران نباش ما آنقدر سند در مورد تقلب داريم كه مي‌توانيم مسير انتخابات را تغيير دهيم. آقاي مهندس موسوي به دليل بي تجربگي ودور بودن از صحنه سياسي زود تحت تأثير قرار مي‌گيرد. "ابطحي در ادامه گفته فوق افزود: "2 روز بعد از انتخابات از موسوي لاري در زمينه تقلب پرسيدم كه در جوابم گفت ؛ محتشمي پور چرند مي‌گويد زيرا تغيير در آراء موسوي بيشتر از 700 الي800 هزار نخواهد بود. "تاجزاده از طريق استان‌ها مي‌دانست در انتخابات باخته‌اندمصطفي تاج زاده معاون سياسي وزير كشور ورئيس ستاد انتخابات كشور در دولت آقاي خاتمي يكي ديگر از بازداشت شدگان است كه امكان تقلب را منتفي مي‌داند ودر اين باره مي‌گويد: "تقلب در انتخابات وجهي نداشت اما به محض اينكه انتخابات تمام شد ومن از بچه‌هاي استانها سؤال كردم احساس كردم كه انتخابات را باخته ايم ولي فاصله را 3 به1 نمي‌دانستيم "تاج زاده ادامه داد: "اين راهم براي اولين بار بگويم كه از ساعت 12 كه آراء اعلام شد هيچ كس از من نشنيد كه تقلب شده است. لذا چيزهايي كه مي‌گويند به من بر نمي‌گردد ومن دخيل نبوده ام ، البته حزبم بيانيه‌اي داده وبنده را هم مثل آنها مجازات كنيد. "مصطفي تاج زاده اضافه مي‌كند: "به نظر من اين انتخابات به لحاظ كمّي جزء كم نظيرترين وبه لحاظ كيفي جزو بي نظير ترين انتخاباتها بود.معتقدم اين سرمايه 40 ميليوني سرجايش محفوظ است. "همچنين در اظهارات يكي از متهمين آمده است: "... در جلسه روز شنبه مورخ 23/3/88 با آقاي تاج زاده و تعدادي از دوستان ديگر در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در محل ستاد آقاي تاج زاده با حالتي بهت زده و خاص حضور داشتند. از ايشان دو سئوال مطرح كردم سئوال اول: اوضاع رأي آقاي موسوي چطور است؟ ايشان گفتند: "رأي آقاي موسوي خوب نيست و آقاي احمدي نژاد قطعا در دور اول پيروز انتخابات خواهد بود. سئوال دوم:‌به نظر شما تقلب شده؟ كه ايشان پاسخ دادند: من با همه استانها جز استان اردبيل تماس گرفته ام نتايج اعلام شده با نتايجي كه ما داشتيم هيچ تفاوتي نمي‌كند و تقلبي صورت نگرفته است. "بهزاد نبوي: سندي براي تخلف نداريم ولي به موسوي خيانت نمي‌كنمبهزاد نبوي عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين، مشاور رئيس جمهور سابق و نايب رئيس مجلس ششم نيز كه اكنون در بازداشت به سر مي‌برد در مورد طرح تقلب اعتراف مي‌كند: "ما هيچ سندي دال بر وجود تقلب نداشته ايم وبايد به رأي شوراي نگهبان التزام داشته باشيم "وقتي از آقاي نبوي خواسته شد كه لااقل براي جبران بخشي از تخلفات خود و به خاطر وضعيتي كه با طرح واهي تقلب به وجود آورده ايد و معترف هم هستيد كه سندي در تأييد آن نداريد و به خاطر اين ادعاهاي دروغ خسارت‌هاي جاني و مالي فراواني بر مردم عزيزمان تحميل نموده ايد. همين مسأله را رسما اعلام كنيد ايشان در پاسخ مي‌گويد: "من به آقاي موسوي خيانت نمي‌كنم. " از او سئوال شد آيا به خاطر عدم خيانت به موسوي، حاضر هستيد كه به مردم خود و تاريخ كشورت خيانت كني؟ نامبرده هيچ پاسخي نمي‌دهد.رمضان زاده: تقلب در ايران امكان نداردرمضان زاده سخنگوي دولت آقاي خاتمي نيز در اين باره مي‌گويد: "من هميشه گفته ام ودوستان هم حزبي بنده هم مي‌دانند كه تقلب در ايران امكان ندارد. "صفايي فراهاني: ادعاي تقلب مورد سئوال استمحسن صفايي فراهاني عضو شوراي مركزي و رئيس هيأت اجرايي مشاركت، نماينده مجلس ششم و رئيس فدراسيون فوتبال از سال 1377 تا 1381 نيز در اقارير خود چنين مي‌گويد: "به هيچ وجه نمي‌توان پذيرفت كه در اين انتخابات تقلب شده است حتي اگر فرض را هم بر تقلب بدانيم يك ميليون، دو ميليون. "او همچنين در اين زمينه افزود: "براي خود من نيز سئوال است فردي مانند مهندس موسوي كه عملكردش در انقلاب اسلامي روشن است در مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز عضو مي‌باشد و افرادي همچون آقايان محتشمي پور و موسوي لاري كه در دوره‌هاي گوناگون وزير كشور بودند چنين ادعايي در مورد تقلب در انتخابات را دارند. "خبرنگار شبكه‌هاي غربي: ادعاي موسوي درباره پيروزي در انتخابات بر اساس الگوي كلاسيك انقلاب رنگي بودخاطر نشان مي‌گردد كه بقيه متهمين نيز در اظهاراتي مشابه قائلند كه به هيچ وجه در اين انتخابات تقلب نشده و امكان تقلب هم وجود ندارد.مازيار بهاري، فيلمساز و خبرنگار شبكه‌هاي غربي در ادامه سخنان خود به نقش رسانه‌هاي غربي در طرح تقلب چنين اشاره مي‌كند: "رسانه‌هاي غربي از چند ماه پيش از برگزاري انتخابات خط تقلب در انتخابات را در كانون توجهات خود قرار دادند و به گونه‌اي زمينه چيني كردند كه اگر كانديداي مورد نظر آنان در انتخابات پيروز نشد اين حركت را يك كودتا در آراء مردم تلقي كنند. چندي قبل با يكي از مشاوران كانديداي مورد قبول غرب گفتگويي داشتيم كه ايشان هم اين نكته را مطرح كردندكه در كشور كودتا شده است. "بهاري در تكميل مطالب فوق مي‌افزايد: "در همين راستا آقاي موسوي قبل از اينكه نتايج انتخابات مشخص بشود طبق يك الگوي كلاسيك انقلاب رنگي گفتند: "من پيروز انتخابات هستم و هر نتيجه‌اي غير از اين اعلام شود تقلب شده است. "با توجه به اقارير متهمين و ادله مثبته طرح تقلب از سوي احزاب و فعالان سياسي متهم در اين پرونده از پيش طراحي شده و با هدف ايجاد آشوب و اغتشاش صورت گرفته است و اين دقيقا يكي از مولفه‌هايي است كه در كودتاي مخملي مورد توجه ويژه بوده و علت اصلي بروز اغتشاشات و آشوبها به شمار مي‌رود. و نكته مهم اينكه در بحث تقلب هماهنگي كاملي بين متهمين با بيگانگان صورت پذيرفته است.2) تجمعات غير قانوني گسترده و اردو كشي‌هاي خياباني دومين شباهت كودتاي مخملي ايران با كشورهاي مذكور است، كه با هدف تمرين وايجاد آمادگي براي تسخير مراكز مهم دولتي صورت مي‌پذيرد، اتفاقي كه تقريباً در تمام كودتاهاي مخملي به وقوع پيوسته است اما در ايران با ناكامي مواجه شد.برگزاري تجمع در مقابل وزارت كشور، صدا وسيما ، مجلس شوراي اسلامي در همين رابطه ارزيابي مي‌گردد. حمله به حوزه مقاومت بسيج با سلاحهاي گرم وسرد وبمبهاي آتش‌زا كه پس از راهپيمائي غير قانوني 25/3/88 در ميدان آزادي اتفاق افتاد بنا بر اعترافات متهمين و تصاوير متعددي كه از اين حادثه و عوامل فعال آن بدست آمده كاملاً حكايت از سازمان يافتگي و از پيش طراحي شده اين حمله دارد . حمل كوله پشتي‌هاي پر از سنگ و بمب‌هاي آتش‌زا، حمل نارنجك وديگر سلاحهاي گرم در حمله مذكور دليل محكمي است بر اين ادعا، البته لازم است در اينجا به اين نكته اشاره شود كه حساب اعتراضات بخشي از مردم با مهاجمين هدايت شده كاملاً جداست.رستم فرد تهراني مسئول سايت سهام نيوز در مورد اهداف برگزاري تجمعات مي‌گويد: "مسأله‌اي كه ما در جريان انتخابات اخير دنبال مي‌كرديم اين بود كه با برگزاري اين تجمعات بگوييم كه در انتخابات تقلب صورت گرفته است. "وي در ادامه به نحوه اطلاع رساني براي تجمعات اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: "ما از سه طريق سايت، تلفن و ايميل زمان و مكان تجمعات را به اطلاع اعضاء شبكه رأي خود مي‌رسانديم. "كيان تاجبخش نيز با مقايسه‌اي بين اقدامات انجام شده در كودتاهاي مخملي چند كشور و آنچه كه در ايام انتخابات مشاهده شده مانند نمادسازي، زنجيره انساني، طرح تقلب، اعلام پيروزي پيش از شمارش آراء و تجمع گسترده در مقابل مراكز مهم دولتي با هدف تسخير آن اثبات مي‌كند كه در ايران هم بنا بوده يك كودتاي مخملي اتفاق بيفتد.آقاي ابطحي هم طي اظهارات خود مبني بر از تجمعات از پيش طراحي شده مي‌گويد: "در جشن پيروزي يا شكست كه نتيجه آن شورش است مسأله‌اي بود كه از قبل آماده شده بود. آوردن مردم به خيابان، تعيين مسير، آوردن تجهيزات و گزارش لحظه به لحظه رخدادها توسط فيس بوك تماما مورادي بود كه قبل از انتخابات آن را پيگيري مي‌كردند و مي‌خواستند اين اعتراضات را به يك نهضت تبديل كنند.وي در ادامه مي‌افزايد: "صبح جمعه (22 خرداد) اطلاعيه‌اي در فيس بوك مهندس موسوي منتشر شد كه حاميان موسوي امشب تا صبح بيدار مي‌مانند، اين با موضوع سمبليكي كه كروبي مطرح كرده بود متفاوت بود.بعد از مشخص شدن نتايج اوليه انتخابات، ستاد مهندس موسوي به سرعت نيروهايش را سازماندهي كرد. تاج زاده، در يك تماس تلفني به من گفت: "ما قصد داريم اين جمعيت را تا پايان انتخابات نگه داريم و آنها را به تمام نقاط شهر هدايت كنيم. "ابطحي ادامه مي‌دهد: "معتقدم اين جريان داراي سه ضلع است: 1- رأس 2- بدنه محرك 3-شبكه اجتماعي كه در حقيقت جسم كار هستند. "در توضيح بيشتر بدنه محرك ابطحي اضافه كرد: " در بدنه محرك يكسري نقش فعالتري داشتند مانند سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، جبهه مشاركت، گروه‌هاي لشگرساخته خاتمي مانند گروه 88، ياري نيوز، پويش و... حوزه‌هاي مجازي كه لحظه به لحظه مردم را دعوت به حضور در خيابان مي‌كرد و شبكه‌هاي خارجي كه توسط خبرنگاران خود تمام اخبار را پوشش مي‌دادند. نكته مهم اين است كه خبرنگاران خارجي به اين آقايان خيلي نزديك شده بودند حتي از لشگرهاي ساخته شده نيز نزديكتر بودند. "وي در مورد نقش بدنه محرك مي‌گويد: "مهمترين نقش اين عناصر نگه داشتن مردم در خيابانها بود تا اگر زماني آقاي موسوي اعلام كرد در فلان نقطه شهر هستم بتوانند همه را در آن نقطه جمع كنند. اين سازماندهي توسط لشگرهاي ساخته شده صورت مي‌گرفت. "ابطحي در جاي ديگر مي‌افزايد: "به خيابان آوردن جمعيت قبل از انتخابات مقدمه‌اي بود براي به خيابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادي مانند فاتح، تاج زاده، خاتمي و ستادش، مهدي هاشمي و آدمهايش براي اينكه جمعيت را در خيابانهاي شهر نگه دارند خيلي فعال بودند و همه اينها در پيش بيني و طراحي برنامه براي شب شبنه نقش داشتند. "در پايان اين بخش بايد خاطرنشان كرد كه نقش رسانه‌هاي بيگانه از جمله BBC فارسي، صداي آمريكا VOA، العربيه، راديو فردا و راديو زمانه در آموزش و تحريك با هدف گسترش ناارامي‌ها و برگزاري تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات برجسته مي‌باشد.همچنين همسويي احزاب و عناصر متهم در اين پرونده با رسانه‌هاي مذكور بسيار حائز اهميت است كه از رياست محترم دادگاه درخواست توجه ويژه به اين موضوع دارد.3) فرهنگ سازي ، نهاد سازي وشبكه سازيبنا براعترافات متهمين وجزوات آموزشي ، فرايند كودتاي مخملي در سه مرحله 1) فرهنگ سازي يا به عبارت بهتر جابجائي افكار به نفع ارزشهاي غربي ،2) نهاد سازي در قالب تشكيل "NGO " و 3 )شبكه سازي از طريق وصل " NGO " به يكديگر صورت مي‌گيرد.كيان تاج بخش يكي از متهمين بازداشت شده كه بعنوان مأمور بنياد سوروس براي مديريت باليني ميداني كودتاي مخملي از سال 1377 در ايران حضور دارد در اين رابطه ميگويد ؛ ايجاد وسيع "NGO " با هدف يارگيري براي استفاده در بحران صورت مي‌پذيرد .محمد علي ابطحي يكي ديگر از متهمين نيز در تائيد سخنان تاج بخش مي‌گويد: "در دوره اصلاحات 2 وزارتخانه يعني وزارت كشور و وزارت ارشاد وسازمان ملي جوانان موظف شده بودند در سطح وسيعي مجوز تأسيس " NGO " صادر نمايند. "بنابر اين طي سالهاي گذشته دهها هزار NGO تأسيس واز سوي بنيادهاي پيش گفته غربي مورد حمايت همه جانبه مادي ومعنوي قرار گرفته‌اند تا جائيكه شركت شل نيز كه يك شركت نفتي است در زمينه راه‌اندازي ، آموزش ، سازماندهي وحمايت مالي از NGO‌ها وارد عمل شد.مع الوصف NGO‌ها در كنار گروه غير قانوني 88 كه توسط احزاب فوق الذكر (مشاركت، سازمان مجاهدين وحزب كاگزاران) راه‌اندازي شده بود سازماندهي وهدايت تجمعات غير قانوني قبل و بعد از انتخابات را به عهده داشتند.مروري مجدد بر نقش برخي از احزاب و فعالان سياسي در زمينه سازي براي كودتاي مخملي در ايرانرياست محترم دادگاهبا توجه به آنچه كه تاكنون گفته شد مي‌توان نقش برخي از احزاب مانند مشاركت، سازمان مجاهدين و كارگزاران را در زمينه سازي و اجراء كودتاي مخملي در ايران در محضر دادگاه در محورهاي ذيل تبيين نمود.1- بررسي عملكرد چند ساله احزاب فوق اعم از اعلام مواضع در مسائل مختلف ملي و فراملي از طريق بيانيه‌ها و سخنراني اعضاء كه عموما با سياه نمايي و تشويش اذهان عمومي همراه بوده است2- اخذ تصميمات محرمانه براي براندازي نظام در جلسات حزبي و محفلي3- ارتباط مستمر و معنادار با بنيادها و موسسات كه در زمينه كودتاي مخملي فعاليت دارند4- جلب حمايت‌هاي مالي خارجي در راه‌اندازي NGO ها، گسترش و شبكه سازي آنها با هدف به كارگيري در كودتاي مخملي به عنوان لشگر پياده نظام5- تلاش براي تحقق حاكميت دوگانه و چند صدايي در كشور با هدف ايجاد شكاف بين نخبگان و جامعه6- طراحي براي بهره برداري از بستر انتخابات در جهت تحقق كودتاي مخملي و تغيير ساختار نظامدر اينجا به برخي از اسناد به دست آمده در مورد فعاليت‌هاي پنهاني احزاب و فعالان سياسي مذكور اشاره مي‌گردد.1- حزب مشاركت در سند تعاملات راهبردي سياسي- تشكيلاتي خود كه براي دوره پنج ساله در پاييز 1387 تهيه نموده پرده از منويات خود براي تغيير ماهوي نظام مقدس جمهوري اسلامي برمي‌دارد. هر چند كه نويسندگان اين سند سعي نموده‌اند نيت واقعي خود كه حاكميت سكولاريسم در كشور است را در لفافه اصطلاحاتي مانند مردمسالاري و دموكراسي بپوشانند اما در بخش‌هايي نتوانسته‌اند واقعيت خويش را بپوشانند از جمله در صفحه 8 بند 4 اين سند آمده است:«بخش مردمسالار حاكميت بتواند از بحرانهايي كه كل سيستم سياسي را تهديد مي‌كند به نفع تثبيت مردمسالاري و چانه زني بيشتر استفاده نمايد».آيا اين جمله نامي جز خيانت دارد؟ البته سراسر محتواي سند فوق حاكي ازآن است كه حزب مشاركت، نظام جمهوري اسلامي را نظامي اسبتدادي و غيرمردمسالار مي‌داند و با اين فرضيه قصد تغيير ماهوي آن را دارد و براي تحقق خواست خود برنامه ريزي نموده است و استفاده از عبارات آزادسازي اقتصادي و آزادسازي سياسي دقيقا با همين نگاه صورت گرفته است.با اين توضيح توجه دادگاه محترم را به بخشي از اين سند جلب مي‌كنم، در صفحه 6 آمده است: "در مرحله نخست حضور در نهادهاي رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي شهر و روستا و در مرحله بعد مجلس خبرگان نهادهاي مناسب تري براي حضور طرفداران مردمسالاري مي‌باشند. "البته تهيه كنندگان اين سند كه به امضاء دبيركل و مهر حزب نيز مُنقّش است بلافاصله در سطر بعد پا را فراتر نهاده و اين تغيير را به كل نظام قابل تسري مي‌داند و اين يعني تغيير ماهوي نظام به نظامي سكولاريسم. مستند به اينكه:1- آقاي خاتمي در دوره رياست جمهوري خود در يكي از جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصريح مي‌كند "گريزي از سكولاريسم نيست " و اين تفكر متأثر از تصميم سازي شبه علمي دفتر مطالعات استراتژيك نهاد رياست جمهوري به رياست آقاي تاجيك عضو شوراي مركزي حزب مشاركت است طي مقالاتي سفارشي در نشريه راهبرد اين استنتاج غيرعلمي را القاء و به رويت آقاي خاتمي مي‌رساند كه "در آينده نزديك احدي را ياراي مقاومت در برابر سكولاريسم نيست و بايد خود به نحو شايسته به اين سرنوشت محتوم بشر تن دهيم و دعوت از هابرماس به ايران در سال 81 نيز با همين هدف صورت مي‌پذيرد و در جلسه‌اي محرمانه در منزل آقاي كديور كه با حضور افرادي مانند حجاريان و محمد مجتهد شبستري تشكيل گرديد به دقت روند سكولاريزاسيون در ايران مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد و راهكارهاي جديد ارائه مي‌گردد.آقاي يورگِن هابرماس در حالي به كشور خود باز مي‌گردد كه در رايزني‌هاي خود از اراده اصلاح‌طلبان براي استقرار حكومت سكولار در ايران مطمئن گرديده بود.همچنين سفر آقاي جان كين به ايران در سال 78 و ملاقات با برخي از چهره‌هاي اصلاح طلب نيز در همين رابطه ارزيابي مي‌گردد. آقاي جان كين يكي از نظريه پردازان كودتاي مخملي و عضو سرويس اطلاعات خارجي انگليس ام آي 6 مي‌باشد.2- در يكي از جلسات مشترك بين نمايندگان چند حزب اصلاح طلب كه در پرونده سند آن موجود مي‌باشد در مورد بررسي راه‌هاي جلب حمايت اتحاديه اروپا به نفع خود در رقابت‌هاي سياسي داخلي به صراحت بحث مي‌گردد و حمايت اتحاديه اروپا از متحصنين مجلس ششم نشان مي‌دهد كه در جلسه فوق گزينه مذكور به تصويب رسيده است.3- پيشنهاد بهزاد نبوي مبني بر تشكيل جبهه ضد استبداد با حضور همه طيفهاي اپوزيسيون4- القاي غيردموكراتيك بودن نظام كه به صورت ترجيع بند اظهارات و بيانيه‌هاي احزاب مذكور و اعضاء آن نمايان مي‌باشد.5- بنا بر اطلاعات منابع موثق در يكي از جلسات سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي شاخه اصفهان در بين كليه اعضاء نظرسنجي مي‌گردد كه در صورت حمله آمريكا به ايران آيا رهبر جمهوري اسلامي را تسليم مهاجمين كنيم يا نه و اين در حالي است كه هيچ يك از شاخه‌ها اقداماتي در اين سطح را جز با هماهنگي مركزيت انجام نمي‌دهند.6- در حزب مشاركت نيز اقدام مشابهي در شاخه اراك صورت مي‌پذيرد و يكي از مسئولين شاخه طي سخناني اظهار مي‌دارد در صورت حمله آمريكا به ايران با دستان خودمان مسئولين جمهوري اسلامي را اعدام خواهيم نمود.7- اظهارات و مواضع ضد ديني اعضاء سازمان طي سالهاي گذشته كه اسناد آن موجود مي‌باشد به حدي رسيد كه مرحوم آيت الله مشكيني رحمه الله عليه اين سازمان را نامشروع و باعث انحراف جوانان خواند.8- صدور بيانيه‌هاي ساختار شكن و محوريت در جمع آوري امضاء براي نامه‌هاي سرگشاده به مسئولين نظام به ويژه به رهبر معظم انقلاب اسلامي كه در يكي ازاين نامه‌ها از معظم له مي‌خواهند مانند امام جام زهر رابراي مصلحت نظام بنوشند.9- و اما در حوادث اخير نقش محوري اعضاء حزب مشاركت، سازمان مجاهدين و حزب كارگزاران در سطح طراحي، سازماندهي و هدايت اغتشاشات و تجمعات غيرقانوني.اين نتيجه را به دست مي‌دهد كه احزاب مذكور همواره چه زماني كه در قدرت باشند مانند دوره‌ اصلاحات كه دو قوه را در اختيار داشتند و چه زماني كه در قدرت نباشند، بر روند فتنه جويي تا تغيير ماهوي نظام به نظامي سكولار ادامه خواهند داد. حضور منافقين در ستاد نامزدها و ‌آشوبهاجام جم آنلاين: معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران در ادامه قرائت متن كيفرخواست مدعي العموم در دادگاه امروز شنبه عوامل آشوبهاي اخير به نقش و اتهامات عوامل ميداني پروژه كودتاي مخملي و نيز حضور آنان در ستادهاي انتخاباتي نامزدها اشاره كرد و گفت: بر اساس اعترافات اعضاي دستگير شده گروهك منافقين در آشوب‌هاي اخير، اين افراد در خارج و همچنين پادگان اشرف آموزش خرابكاري و ترور ديده و سازماندهي شده فعاليت مي‌كردند.رياست محترم دادگاهآنچه گذشت خلاصه‌اي از اقدامات طراحان و هدايت كنندگان داخلي پروژه شكست خورده كودتاي مخملي بود. در بخش دوم به نقش و اتهامات عوامل ميداني اين پروژه اشاره مي‌شود:محاربه و افساد في الارض از طريق تلاش و فعاليت موثر در راستاي پيشبرد اهداف گروهك تروريستي منافقينتعدادي از متهمان بازداشت شده كه داراي سابقه محكوميت كيفري وعضويت در سازمان منافقين هستند در اين فتنه دستگير و يكي از آنان در اعترافات خود مي‌گويد: "در سال 1379 جذب سازمان منافقين شدم و در اولين اقدام جدي در سال 1383 وارد فاز نظامي شدم. در اين سال براي بمب گذاري در يك مكان حساس در شهر تهران مشاركت پيدا كردم و سپس فعاليت‌هاي خود را در توزيع اعلاميه و جمع آوري و ارائه اخبار واطلاعات به سازمان منافقين گسترش دادم تا اينكه در صحنه تجمعات و اغتشاشات پس از انتخابات به صورت فعالانه‌اي شركت كردم. مأموران انتظامي زماني اقدام به دستگيري ام كردند كه در حال پرتاب كوكتل مولوتف به يكي از مراكز دولتي در تهران بودم. "مأموريت عضو گروهك نفاق براي حضور فعال در اغتشاشاترضا خادمي با نام مستعار حبيب فرزند عباس متهم است كه به واسطه برقراري ارتباط با گروهك تروريستي منافقين عليه امنيت جمهوري اسلامي ايران اقدام نموده است.متهم مزبور به صورت غيرقانوني از كشور خارج و با حضور در قرارگاه اشرف در عراق و گذراندن دوره‌هاي مختلف آموزشي نظامي و جمع آوري اخبار و اطلاعات به كشور بازگشته است.از ديگر اتهامات وي جذب نيرو براي گروهك منافقين و اعزام آنها به عراق است. متهم همچنين در دوران انتخابات اقدامات تبليغي متعددي به نفع منافقين از جمله هوا كردن بالن با عكس سركردگان گروهك منافقين و نصب تراكت و بيانيه درتهران نموده است.وي با ناصر عبدالحسيني، محمد نوري و حسين شيرمحمدي از ديگر اعضاي منافقين در ارتباط بوده است و اقدام به جمع آوري پنهان اخبار و گزارش‌هاي مربوط به اغتشاشات پس از انتخابات و حضور فعال در تجمعات غيرقانوني نموده است.دستگيري عضو گروهك نفاق هنگام پرتاب كوكتل مولوتف به سمت نيروهاي انتظاميخانم عذرا سادات قاضي ميرسعيد فرزند حسن داراي سابقه محكوميت كيفري و عضويت در سازمان منافقين است.اتهام وي محاربه و افساد في الارض از طريق تلاش و فعاليت موثر در راستاي پيشبرد اهداف گروهك تروريستي منافقين و همكاري با اين سازمان است.دستگيري متهمه در صحنه ارتكاب جرم و پس از شناسايي وي به عنوان يكي از عوامل اصلي اغتشاش توسط مأمورين امنيتي حين پرتاب كوكتل مولوتف صورت گرفته است.متهمه در سال 83 در بمب گذاري تهران مشاركت داشته و در انتخابات اخير اقدام به توزيع اعلاميه به نفع گروهك تروريستي منافقين و جمع آوري و ارائه اخبار و اطلاعات به اين گروهك كرده است.سوابق سياسي و حزبي متهمه از جمله اقرار وي به عضويت در سازمان منافقين در سال 1379 و فعاليت‌هاي وسيع متهمه در جهت اهداف سازمان مورد اشاره محرز است.حضور عضو گروهك نفاق در ستاد آقاي كروبي و جمع آوري اطلاعات براي منافقينناصح فريدي فرزند محمد، از طريق تلفن و اينترنت با گروهك منافقين وصل مي‌شود و سپس با شركت فعال در تجمعات دانشجويي و صنفي، اقدام به تهيه و ارسال عكس و فيلم و اخبار به گروهك نفاق مي‌كند.متهم مزبور همچنين مأموريت داشته است اخبار و اطلاعات زندانيان گروهك نفاق را پيگيري و اين اطلاعات را به خانواده‌هاي آنان و گروهك منافقين ارسال نمايد.وي با حضور در اغتشاشات و تشويق دانشجويان به حضور در تجمعات غيرقانوني، اطلاعات اين تجمعات و آشوب‌ها را براي منافقين ارسال مي‌كرده است.متهم ضمن ارتباط گيري با خانواده زندانيان و مصاحبه با آنان، نوارهاي مصاحبه را براي سيماي آزادي، صداي آمريكا، راديو فردا و ... ارسال كرده است.وي همچنين خانواده شبنم مدد زاده از اعضاي گروهك را به سرپل منافقين وصل نموده است.متهم مزبور در ستاد انتخاباتي آقاي كروبي حضور داشته است.دستگيري اعضاي گروهك نفاق در جلسه ساماندهي آشوب ها- آقاي اميرحسين فتوحي فرزند حسن، از عناصر فعال گروهك منافقين است كه در اغتشاشات اخير نقش موثري داشته و در جلسه تشكيلاتي گروهك دستگير شده است.- آقاي مهدي شيرازي فرزند احمد از ديگر اعضاي گروهك تروريستي منافقين است كه در جلسه سازماندهي اعضاي گروهك منافقين جهت دامن زدن به آشوب‌ها و اغتشاشات دستگير شده است.همكاري و ارتباط با اعضاي گروهك منافقين در اغتشاشات اخيرآقاي حسام سلامت فرزند محمد، متهم به همكاري و ارتباط داشتن با ضياء نبوي چاشمي از عناصر مرتبط با گروهك منافقين در داخل كشور است.وي همچنين ارتباط نزديكي با شوراي محرومين از تحصيل دارد كه اين شورا تحت نفوذ و هدايت منافقين مي‌باشد. متهم مزبور از فعالين و محركين شركت در تجمعات غيرقانوني پس از انتخابات رياست جمهوري بوده است و اخبار و گزارشهاي مربوط به اغتشاشات را از طريق مجيد دري كه از سرپل‌هاي منافقين در داخل است، براي رسانه‌هاي بيگانه و منافقين ارسال كرده است.اقدامات يك شبكه تروريستي وابسته به سرويس‌هاي امنيتي آمريكا و اسرائيل در آستانه انتخابات رياست جمهورييكي از اعضاي شبكه تروريستي مذكور به نام محمدرضا علي زماني فرزند اسماعيل مي‌باشد كه داراي سابقه محكوميت كيفري در جرايم كلاهبرداري، جعل مهرهاي سپاه، دادگستري و قوه قضائيه است.فرد متهم به همراه حامد روحي نژاد و احمد كريمي در اسفند 1385 به عراق سفر مي‌كنند و از اين تاريخ ارتباط سازمان يافته‌اي را با نيروهاي آمريكايي و اسرائيلي برقرار مي‌نمايند.متهمان جلسات متعددي را در دهوك اربيل، منطقه ربيعه در مرز سوريه و سليمانيه با مقامات آمريكايي برقرار مي‌نمايند و با دريافت پول از آنان، جهت ادامه مأموريت خود به تهران باز مي‌گردند. ترور يكي از مسئولان شهر پاوه، جمع آوري اطلاعات مربوط به نيروهاي بسيجي در تهران، دامن زدن به تجمعات، كارگري، تهيه بمب‌هاي قوي آتش زا، مشخص كردن اماكن سياسي و مذهبي براي ايجاد انفجار، جمع آوري اطلاعات درباره ساختار و سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نحوه قاچاق سلاح به كردستان عراق، جمع آوري اطلاعات از پادگان امام حسين(ع)، انجام عمليات تروريستي در جريان برگزاري نماز عيد فطر در مصلاي تهران و همكاري اطلاعاتي جهت انفجار در برخي مراكز مذهبي در فروردين 1387 از مهمترين مأموريت‌هاي محوله به متهم و تيم همراه وي بوده است.طراحي بمب گذاري در حوزه‌هاي رأي گيري و اقدام عليه امنيت ملي و دامن زدن به آشوب و اغتشاش از ديگر مأموريت‌هاي متهم بود كه قبل از هرگونه اقدامي توسط نيروهاي امنيتي دستگير شده است امنيتي گرفتار شد. همكاري با نيروهاي آمريكايي جهت به اغتشاش كشيدن كشورآقاي احمد كريمي فرزند محمود عضو ديگري از شبكه تروريستي وابسته به سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكايي است كه به همراه دو متهم ديگر يعني حامد روحي نژاد و محمدرضا علي زماني براي ديدار، توجيه و دريافت مأموريت از مقامات آمريكايي و اسرائيلي به صورت غيرقانوني از كشور خارج شده، به سليمانيه عراق مي‌روند.متهم نامبرده در جريان ملاقات و تماس با افسران اطلاعاتي آمريكا و برقراري جلسات متعدد، آمادگي خود را براي هرگونه اقدام عليه جمهوري اسلامي ايران اعلام مي‌نمايد. متهم و تيم همراه، پس از دريافت پشتيباني‌هاي لازم از جمله پول و تجهيزات مخابراتي، جهت انجام عمليات بمب گذاري و تروريستي در اماكن دولتي، مذهبي، جمع آوري اطلاعات از مراكز نظامي به ويژه سپاه و بسيج و تهيه چارت سازماني نيروهاي مسلح وارد كشور مي‌شوند.متهم نامبرده به همراه ديگر اعضاي شبكه، پروژه‌هاي مختلفي را جهت ايجاد آشوب و ناامني در كشور در برهه برگزاري انتخابات دهم و پس از آن تدارك ديده بودند كه قبل از موفقيت در انجام انفجار و عملياتهاي تروريستي دستگير شدند.ورود به صحنه آشوب‌هاي پس از انتخاباتحامد روحي نژاد يكي ديگر از اعضاء اين شبكه تروريستي حدود يك سال و نيم در عراق اقامت داشته است. وي در اواخر سال گذشته از سوي افسر آمريكايي رابط اطلاعاتي خود مأموريت پيدا مي‌كند كه به تهران آمده از طريق بمب گذاري و ترور صحنه انتخابات ايران را ناامن و به آشوب بكشد كه قبل از موفقيت در عمليات مذكور، توسط نيروهاي امنيتي دستگير و در اين پرونده بازداشت مي‌باشد.طرح بمب گذاري در حوزه‌هاي رأي گيري انتخابات رياست جمهورياميررضا عارفي فرزند احمد عضو ديگر اين شبكه از طريق ارتباط با فردي به نام فرود فولادوند با سرويس اطلاعاتي آمريكا مرتبط بوده است.نامبرده به همراه يكي ديگر از متهمان اقدام به ساخت بمبي قوي آتش زا مي‌نمايد و در چند مرحله شدت انفجار آن را در بيابانهاي اطراف تهران آزمايش مي‌كند.نامبردگان با تهيه فيلمي از اين آزمايشات و ارسال آن به آمريكا، طرح‌هاي خود را براي انفجار در امامزاده زيد(ع) بازار، امام زاده علي اكبر(ع) چيذر، حسينيه فاطميون در خيابان مجاهدين اسلام، نصب بمب روي تانكر انتقال بنزين و برخورد آن با پمپ بنزين مقابل مجلس شوراي اسلامي، بمب‌گذاري در حسينيه شهرك وليعصر و مرقد مطهر حضرت امام خميني(ره) اعلام مي‌كنند.با تأييد اين طرح از افسران رابط، متهم نامبرده اقدام به طراحي ساخت بمب‌هاي قوي براي كارگذاشتن در حوزه رأي گيري حسينيه ارشاد و مسجدالنبي نارمك مي‌نمايد تا در روز انتخابات با انفجار آن، ضمن كشته و مجروح كردن صدها رأي دهنده، روند برگزاري انتخابات را دچار مشكل نمايند كه در نهايت پيش از هر اقدامي، متهم و تيم همراه وي توسط نيروهاي گمنام آقا امام زمان(عج) بازداشت مي‌شوند.تلاش براي تضعيف نظام اسلامي و به قدرت رساندن گروهك نهضت آزاديآقاي عماد بهاور فرزند محمد حسين، مسئول شاخه جوانان گروهك نهضت آزادي و عضو دفتر سياسي گروه است. نامبرده از سوي نهضت آزادي مأموريت پيدا مي‌كند تا به صورت نفوذي از سوي نهضت آزادي در ستاد 88 و كمپين دعوت از موسوي فعال شود و خطوط نهضتي‌ها را به اين ستاد منتقل نمايد.از جمله اقدامات وي تشكيل ستاد جوانان آقاي موسوي در ستاد قيطريه، برگزاري همايش‌هاي سه گانه موج سوم، سازماندهي ستاد 88 در استانها و هماهنگ نمودن نهضتي‌ها در استانها با اين ستادها و انتشار و توزيع جزوات انتخاباتي است.ديدار اعضاي شاخه جوانان نهضت آزادي به همراه امير خرم از اعضاي شوراي مركزي نهضت آزادي با قربان بهزاديان نژاد مسئول ستاد انتخاباتي آقاي موسوي در راستاي همكاري و هماهنگي نهضتي‌ها با ستاد موسوي، با هماهنگي متهم مزبور صورت گرفته است.وي در راستاي كار تبليغي هماهنگ و در يك اقدام تشكيلاتي اقدام به تهيه فيلم تبليغاتي در حمايت از موسوي و كروبي با آرم نهضت آزادي مي‌كند اين فيلم‌ها در تيراژ بالا و حمايت مالي فردي ناشناس منتشر و توزيع مي‌شود.متهم مزبور با اظهارات كذب و با درج مقالات و مصاحبه‌هايي در روزنامه‌ها و سايت‌هاي خبري اقدام به سياه نمايي ازاوضاع جاري كشور، تخريب اقدامات نظام، تشويش اذهان عمومي، ايراد افترا به مسئولان برگزار كننده انتخابات و گسترش فضاي يأس و نوميدي در جامعه از طريق تكرار ادعاهاي واهي درخصوص عملكرد نظام نموده است.متهم مزبور همچنين نقش فعالي در راه‌اندازي تلويزيوني اينترنتي موج در ستاد قيطريه در ايام انتخابات داشته است.وي علل و انگيزه‌هاي خود را از اين فعاليت ها، ترويج افكار سكولاريستي و تضعيف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و به قدرت رساندن گروهك نهضت آزادي عنوان كرده است.ارتباط با شبكه‌ها و رسانه‌هاي بيگانه و ارسال اطلاعات و عكس جهت تهييج آشوبگرانارسال خبر، گزارش، عكس و فيلم از صحنه‌هاي آشوب و اغتشاش به رسانه‌هاي بيگانه از ديگر اتهام بازداشت شدگان حوادث اخير است.اين افراد با ارسال اخبار و تصاوير آشوبهاي خياباني به شبكه‌هاي تلويزيوني و خبري، نقشي مهم در تحريك و تهييج افكار عمومي به ويژه ايرانيان مقيم خارج كشور عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران داشته‌اند.متهمان ابراز داشته‌اند با دريافت پول از رسانه‌هاي خارجي، اقدام به تشكيل خانه‌هاي تيمي و مجردي كرده‌اند و از طريق اينترنت پر سرعت اقدام به ارسال عكس و فيلم نموده‌اند.در تصاوير و فيلم‌هاي ارسال شده، چهره‌هاي آشوب زده و بحراني از كشور ارائه شده و بينندگان تصور مي‌كنند آشوبگران، مردم ايران هستند كه در اعتراض به نتايج انتخابات به خيابانها آمده‌اند.مجيد سعيدي فرزند ناصر، يكي از عكاسان بازداشت شده مي‌گويد: "بنده در تجمعات غيرقانوني ميدان انقلاب، ميدان آزادي، ميدان هفت تير، ميدان ولي عصر(عج) و ميدان بهارستان اقدام به گرفتن عكس از تجمعات غيرقانوني كردم و سپس اين تصاوير را از طريق خانه‌اي تجهيز شده در حوالي ميدان هفت تير به گروهك ضدانقلابي مرز پرگهر در آمريكا، آژانس گيتي ايميج در انگلستان و دفتر سيپا در فرانسه ارسال كردم."ضمنا نامبرده اعتراف كرده است طبق قراردادي كه با موسسه گيتي ايمِيج داشته، قرار بوده در قبال ارسال تصاوير اغتشاشات روزانه 225 دلار دريافت نمايد. عكاس نامبرده هيچ گونه مجوزي براي عكاسي از اغتشاشات نداشته و با عناصر خارج كشور همكاري داشته است.يكي ديگر از متهمان "ساتيار امامي " فرزند عبدالصمد، در تشريح اقدامات ضدامنيتي خود مي‌گويد: "به درخواست آلفرد يعقوب زاده از عكاسان دفتر سيپا فرانسه، در تجمع غيرقانوني 18 تير در ميدان انقلاب شركت كرده و عكس‌هاي اين تجمع را همان شب به فرانسه ارسال كردم و روز بعد اين عكسها در نشريات ضد انقلاب و سايت‌هاي خبري ضد انقلاب به منظور تهييج گروه‌هاي آشوبگر عليه امنيت كشور و تبليغ عليه نظام منتشر گرديد. "تهيه تصاوير از مراكز نظامي و هسته‌اي كشور و ارسال آن به خارج كشور از ديگر موارد اتهامي ساتيار امامي است كه در اين باره مي‌گويد: "در قبال 1000 يورويي كه از آلفرد يعقوب زاده دريافت كردم، اقدام به ارسال تصاويري از نيروگاه اتمي بوشهر به فرانسه نمودم. "مازيار بهاري از ديگر متهمان دستگير شده، در اعترافات خود مي‌گويد: "در جريان آشوبهاي پس از انتخابات، دو مقاله براي مجله نيوزويك به رشته تحرير در آوردم و در آن به دفاع از آشوبگران و حمله به نظام اسلامي پرداختم. براي فعاليت خود در نيوزويك روزانه 200 دلار دريافت مي‌كردم. همچنين پس از ارسال فيلم حمله به پايگاه بسيج در خيابان محمد علي جناح، مسئولان شبكه 4 انگليس متعهد شدند به خاطر ارسال اين فيلم دو دقيقه اي، 2100 پوند به بنده پرداخت نمايند. "همچنين محمد رسولي فرزند حسين، كه در تجمع غيرقانوني ميدان آزادي و در حين فيلمبرداري از اغتشاشات دستگير شده است مي‌گويد: "در تجمعات پس از انتخابات به صورت فعال شركت مي‌كردم. يكي از مهمترين اهداف من براي شركت در اين تجمعات، تهيه فيلم از اغتشاشات و ارائه آن به شبكه‌هاي ماهواره‌اي از جمله بي بي سي بود كه در چند مورد فيلم‌هاي ارسالي ام از بي بي سي پخش گرديد. "شركت در تجمعات غيرقانوني همراه با سلاح سرد و آلات مجرمانهعليرضا اشراقي فرزند محمد جواد كه در حين تحريق و تخريب بانكها و اماكن دولتي در خيابان كريم‌خان‌زند توسط مأموران امنيتي و انتظامي دستگير شده، در اعترافات خود مي‌گويد:«در تمامي تجمعاتي كه پس از انتخابات برگزار شد، با قمه و سلاح سرد حضور داشتم. در روزهاي اوليه آشوبها، تصميم گرفتم سلاحي بسازم كه بتوانم دوربين بانكها و اماكن دولتي را تخريب كند و البته در اين كار هم موفق بودم و با ساخت تيركمان دست سازي كه تيرهاي آن از ميخ‌هاي پاشنه كفش بود، اقدام به ضرب و جرح مأمورين و تخريب دوربينهاي مدار بسته بانك‌ها و اماكن دولتي مي‌كردم».ساخت و پرتاب نارنجك دست ساز و آتش زا با استفاده از لباس فرم سپاه پاسداران انقلاب اسلاميآقاي ميثم قرباني فرزند حجت الله كه يكي از متهمان اغتشاشات پس از انتخابات است در اعترافات خود مي‌گويد: "براي به آشوب كشانيدن تجمعات خياباني، تصميم گرفتم مواد لازم را براي ساخت نارنجك دست ساز فراهم كنم كه در اين كار موفق بودم. پس از ساخت اين نارنجك ها، آنها را در آشوبهاي خياباني مورد استفاده قرار دادم اما از آنجا كه نگران شناسايي و بازداشت خود همراه با نارنجك بودم، اقدام به تهيه لباس فرم سپاه كردم تا از اين پوشش بتوانم براي اهداف خود سود ببرم. "تمرد و حمله به مأمورين نيروي انتظامي در حين انجام وظيفهآقاي حسين باستاني نژاد فرزند شريف، از متهمان بازداشت شده در صحنه درگيري‌هاي خياباني مي‌گويد: "از لحاظ سوابق سياسي جزو هواداران حزب توده هستم. تجمعات خياباني پس از انتخابات بستري براي حضور و فعاليت هر چه بيشتر من بود. در اكثر تجمعات غيرقانوني به عنوان يكي از محركان آشوب‌ها حضور داشتم و در حمله به نيروهاي انتظامي و بسيج مشاركت داشتم. "دستگيري نامبرده پس از آن صورت پذيرفت كه تصاويري از متهم در حال حمله به سنگ پراني به نيروهاي انتظامي در سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شد و از طريق اطلاعات مردمي، محل اختفاي متهم به نيروهاي امنيتي گزارش و وي دستگير مي‌شود.اسامي ساير متهمين كه داراي اتهام مشابه هستند در پروژه منعكس مي‌باشد.حمله به مراكز نظامي با مواد آتش زا به قصد ايجاد فتنه و بلوا در جامعه- آقاي مهدي فتاح بخش فرزند هادي كه در حين ارتكاب جرم دستگير شده، اظهار مي‌دارد: "در تجمع غيرقانوني خيابان آزادي اقدام به سنگ پراني و حمله به مأموران نيروي انتظامي كردم. سپس به اتفاق جمعي از اغتشاشگران به سمت يكي از پايگاه‌هاي بسيج حركت كرديم و با پرتاب سنگ و مواد آتش زا، كانكس پايگاه ثامن الائمه(ع) حوزه 115 ليله القدر بسيج را به آتش كشيديم كه در حين ارتكاب جرم توسط مأموران انتظامي و امنيتي بازداشت شدم. "- در ميان متهمين آقاي موسي شاه كرمي فرزند ابراهيم، با حمل كوكتل مولوتف و سنگ پراني به مأمورين انتظامي، موجبات اقدام عليه امنيت كشور را فراهم آورده است.- همچنين آقاي امير شناور فرزند خليل، كه داراي پيشينه محكوميت كيفري است، اقدام به سنگ پراني و تمرد نسبت به مأموران نيروي انتظامي در حين انجام وظيفه نموده است. متهم با تأثيرپذيري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي اقدام به آتش زدن اموال عمومي و خصوصي در جهت اخلال در نظم و امنيت شهر نموده است.كشف چند قبضه كلت كمري و تعداد زيادي فشنگ جنگي و اسناد ارتباط با گروه‌هاي خارج كشور جهت سند سازي عليه نظام اسلامي ايراناز منزل و محل كار آقاي محمد علي دادخواه سخنگوي كانون غيرقانوني مدافعان حقوق بشر كه نقش مهمي در راه‌اندازي آشوب‌ها داشته است، تعداد دو قبضه كلت كمري همراه با مقاديري فشنگ، مواد مخدر، اسناد ارتباط با گروه‌هاي خارج از كشور جهت ايجاد اغتشاش و مدارك واطلاعيه‌هايي دال بر تحريك مردم به آشوب و بلوا كشف گرديد.حادثه كوي دانشگاه؛ بستري براي حضور نيروهاي خودسر در اغتشاشاترخدادهاي تلخي كه در دوران تبليغات انتخاباتي و پس از آن اتفاق افتاد، بسترهاي لازم را براي مانورنيروهاي آشوبگر و خودسر در مراكز حساس فراهم آورد.حادثه تلخ كوي دانشگاه نمونه بارزي از حضور و مانور اين عناصر خودسر و فتنه انگيز است. در پروژه‌هايي كه ستادهاي آشوب و بحران سازي تعريف كرده بودند، دانشگاه‌ها و خوابگاه‌هاي دانشجويي از جايگاه ويژه‌اي برخوردارهستند. طراحان و بازيگردانان پروژه براندازي نرم با درك پيوندي عاطفي كه ميان اقشار مردم و طيف دانشگاهي وجود دارد، زمينه خياباني كردن و راديكاليزه نمودن اعتراضات را فراهم آوردند.بدون ترديد حادثه دانشگاه بايد از منظر توطئه حساب شده‌اي كه در آن گروهي بازي خورده و غافل ايفاي نقش كردند، بررسي شود. در اين حادثه گروه‌هايي از فدائيان خلق، دفتر تحكيم وحدت، پان تركيست ها، برخي اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه‌هاي تهران و نيروهاي خودسر حضور داشتند.بررسي آماري افراد ضرب و شتم شده و زخمي‌هاي بستري در بيمارستان‌ها نشان مي‌دهد كه طراحان و مجريان پروژه فتنه گري و آشوب براي رسيدن به اهداف شوم خود حاضرند فرزندان پاك اين مرز و بوم را نيز قرباني نمايند.اقدام عليه امنيت كشور از طريق آشوب اجتماعي و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي- آقاي اميد جعفرآبادي فرزند عباس كه داراي پيشينه محكوميت كيفري است، ضمن حضور در تجمعات غيرقانوني، اقدام به درگيري با نيروهاي انتظامي و امنيتي نموده است.- همچنين آقاي محسن جعفري فرزند محمد حسن كه داراي دو فقره پيشينه محكوميت كيفري در رابطه با مواد مخدر است، از طريق آشوب اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي، عليه امنيت كشور اقدام نموده است. نامبرده با حمله و پرتاب سنگ به مأمورين و سردادن شعار عليه نظام جمهوري اسلامي ايران، در درگيري‌ها و تحريق اموال عمومي و خصوصي مشاركت فعال داشته است.- آقاي محمدرضا اسماعيل زاده فرزند قاسم كه اعتياد به مواد مخدر كراك دارد، با حضور در تجمعات غيرقانوني واغتشاشات خياباني، اقدام عليه امنيت كشور كرده است.- آقاي حامد مكاري انور فرزند حميد كه اعتياد به مواد مخدردارد، از ديگر متهمان اقدام عليه امنيت كشور است كه در تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات خياباني مشاركت داشته است.- همچنين آقايان فرشيد قدرتي فرزند علي اكبر، سعيد پورعظيمي فرزند حسن، رحيم همتي فرزند جمشيد، احسان هنركار فرزند رضا، فرشيد كريمي فرزند علي، ميثم صابر فرزند محمود، عليرضا قريبي فرزند محمد اسماعيل، اكبر قدرتي فرزند براتعلي، محمد حسين كوشكباغي فرزند علي اكبر، آدرين كشيشيان فرزند رستم، عباس گلزارنيا فرزند قاسم، سهند صابرنژاد فرزند محمد حسين، حسين افشاري فرزند حسن، سيد هادي شاه ولايتي فرزند احمد، محمد قنبري ورنكشي فرزند نقدعلي، مهران احمديان فرزند صادق، سعيد قرباني فرزند غلامرضا، احمد شريفيان فرزند عبدالله، اصغر مشيري فرزند علي حسين، فرزين هادي پور آب كنار فرزند فرامرز، ناصر عبدالحسين فرزند غلامرضا، حميد صلاحي فرزند رضا، محسن شكري فرزند پنجعلي، عليرضا قادري فرزند فضل‌الله، رامين ساتكين فرزند عادل، اميررجبي فرزند شعبانعلي، افشين خسروي پور فرزند حسين، سيدعلي سيدزاده فرزند جلال، محمد نيكزاد فرزند احمد و خانم مائده سادات ذكريايي فرزند ابوالفضل كه همگي داراي پيشينيه كيفري هستند، با شركت در تجمعات غيرقانوني، اخلال در نظم عمومي، فعاليت تبليغي عليه نظام، ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتيجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و مراجع رسمي كشور، اقدام عليه امنيت كشور از طريق اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي نموده‌اند.حضور در محلهاي اغتشاش و پخش سي دي و اعلاميه‌هاي تحريك آميز- آقاي ايمان سهراب پور فرزند كاووس، با حضور در محلهاي اغتشاش، اقدام به پخش ي دي و اعلاميه‌هاي تحريك آميز بين مردم كرده است.- متهم ديگر آقاي سعيد سپانلو فرزند ابوالفضل كه داراي سابقه كيفري است با حضور در تجمعات غيرقانوني، اقدام به پخش تصاوير تحريك آميز كرده است.همچنين آقاي حميدرضا بختياري فرزند علي، با حضور در تجمعات غرقانوني و حمل پلاكارد، اقدام به تحريك ديگران جهت حضور در تجمعات غيرقانوني نموده است.- متهم ديگر آقاي عباس يوسف شاهي فرزند عظيم الله با حمل و توزيع اعلاميه‌هاي غيرقانوني، اقدام به تحريك آشوبگران نموده است.- آقاي مهرداد اصلاني فرزند غلامرضا، با ارسال پيام به شبكه تلويزيوني بي بي سي در تحريك به آشوب ايفاي نقش نموده است. از ديگر اتهامات وي شركت در اغتشاشات است.- آقاي مرتضي بي طرف فرزند رحيم با شركت در تجمعات غيرقانوني و فيلمبرداري از اغتشاشات، با افرادي كه داراي تابعيت خارجي هستند ارتباط برقرار كرده است.ايراد ضرب و شتم مأمورين بسيج در حين انجام وظيفه- آقاي مهرداد ورشويي فرزند ناصر، داراي سابقه كيفري اقدام به ايراد ضرب و جرح مأمورين بسيج در خيابان آزادي تهران كرده كه تصاوير متهم در حين ارتكاب جرم در رسانه‌هاي عمومي نمايش داده شده است.- همچنين آقاي فرامرز عبدالله نژاد فرزند رحيم، به عنوان يكي از عوامل اغتشاش در حمله و تمرد نسبت به مأمورين بسيج در خيابان آزادي مشاركت داشته است. عكس متهم حين ارتكاب جرم توسط رسانه‌هاي خبري منتشر شده است.اقدام عليه امنيت كشور از طريق حمل و نگهداري نارنجك جنگيخانم زيبا عسكري فرزند يدالله، در تجمع غيرقانوني خيابان آزادي نارنجك جنگي همراه داشته است.همچنين محسن عباسي منتظري فرزند مظفر، به همراه خانم زيبا عسگري ضمن حضور در تجمعات و اغتشاشات، در حمل و نگهداري نارنجك جنگي با متهمه مشاركت داشته است.مشاركت در تخريب و تحريق اموال دولتي، عمومي و خصوصي- آقاي كامران جهانباني فرزند مهديقلي، به عنوان يكي از عوامل اغتشاش به ايجاد تحريق عمدي در سطح خيابان‌ها و معابر تهران اعتراف مي‌كند.- آقاي مهدي مقيمي فرزند علي كه داراي دو فقره سابقه محكوميت كيفري است، به عنوان يكي از عوامل اغتشاش در آتش زدن اموال عمومي و خصوصي در خيابان نواب حضور داشته است. تصاوير متهم در حين آتش زدن اموال عمومي و خصوصي در رسانه‌ها منتشر شده است.- آقاي علي صفايي فرزند يدالله كه ساكن آمريكا بوده، در تجمعات و اغتشاشات از جمله تحريق اتوبوس شهرداري در خيابان لارستان حضور داشته و همچنين از منزل متهم مواد روان گردان، شيشه و مشروبات الكلي كشف شده است.اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا و آشوب- آقاي رامتين توفيق قزويني فرزند منصور كه بهايي است، با حضور در تجمعات غيرقانوني موجبات اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا و آشوب و حركات غيرمتعارف و ايجاد ترس و وحشت در جامعه را فراهم آورده است.- همچنين آقاي فريد احمدي فرزند جلال كه داراي پيشينه محكوميت كيفري سابقه شركت در جريان 18 تير سال 1378 را داراست، با شركت در تجمعات غيرقانوني، موجبات اخلال در نظم عمومي را فراهم آورده است.- آقاي اكبر اجدادي فرزند علي كه در هنگام دستگيري با خود مواد روان گردان از نوع شيشه داشته با حضور در اغتشاشات به سمت مأمورين انتظامي اقدام به پرتاب سنگ نموده است.- همچنين آقاي حسام تَرمُسي فرزند حميد، با حضور در تجمعات غيرقانوني، به سنگ پراني عليه مأمورين نيروي انتظامي اقدام كرده است.- فرناش فرهادپور فرزند عبدالحسين با حضور در تجمعات غيرقانوني اقدام به پرتاب سنگ به سمت مأمورين انتظامي نموده است.- مسعود شميراني از ديگر متهمان است كه با حضور در اغتشاشات، اقدام به پرتاب سنگ به سمت نيروهاي انتظامي نموده است.حضور در تجمعات غيرقانوني و دعوت به اعتصاب و تحصنآقاي علي محدث فرزند احمد با حضور در تجمعات غيرقانوني از اساتيد دانشگاه تهران واميركبير براي تحصن و حضور در تجمعات غيرقانوني دعوت به عمل آورده است. نامبرده در تحصن دانشگاه تهران و اميركبير حضور داشته است.فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شركت در تجمعات غيرقانوني و ارسال عكس و اخبار مربوط به اغتشاشات به خارج كشور جهت تدارك خوراك تبليغاتي رسانه‌هاي معاند- خانم كيانا سعيدفر فرزند ابراهيم، به عنوان يكي ازعوامل اغتشاش در تجمعات غيرقانوني شركت داشته و به تهيه خبر جهت انتقال به شبكه‌هاي ماهواره‌اي اقدام نموده است.- محمد درمنكي فراهاني فرزند عباس متهم به توهين به مسئولان نظام، تشويش اذهان عمومي، تشويش و تحريك سايرين در تجمعات، هدايت اغتشاشگران در قالب طراحي شعار و ارتباط با شبكه‌ها و رسانه‌هاي بيگانه از طريق ارسال عكس و خبر مي‌باشد.نامبرده با افرادي در كشور آمريكا، كانادا، ايتاليا، آلمان و تركيه مرتبط بوده و اطلاعات مربوط به اغتشاشات را براي آنها ارسال مي‌كرده است.- آقاي مهدي مقيمي فرزند محمد حسين با حضور در تجمعات غيرقانوني اقدام به فيلمبرداري از صحنه درگيري‌ها نموده است.- خانم سارا احمدي ابهري فرزند محمد جواد كه كارشناس دفتر سازمان ملل متحد در تهران است، ضمن حمل اعلاميه‌هاي گروهك‌هاي ضد انقلاب و مشاركت در تجمعات غيرقانوني، از صحنه اغتشاشات و درگيري‌ها عكسبرداري كرده است.- متهم ديگر آقاي شاهور صبا فرزند محسن كه داراي پيشينه محكوميت كيفري است با حضور در اغتشاشات اقدام به فيلمبرداري از صحنه درگيري‌ها كرده است.- آقاي محمد سليمانپور فرزند نصرت الله با حضور در تجمعات غيرقانوني و دعوت ديگران به شركت در راهپيمايي‌هاي غيرقانوني، اقدام به تهيه عكس و تصوير از تجمعات براي اهداف خاص نموده است.رياست محترم دادگاه انقلاب اسلامي تهرانپس از بيان شرح توطئه و فتنه اخير كه شامل طراحان، محركين، برنامه ريزان، مرتبطين گروهكهاي معاند وضد انقلاب و نيز مداخله و حمايت و هدايتِ سرويس‌هاي اطلاعاتي بيگانه واقدامات مخرب افراد فرصت طلب و آشوبگر بود اجازه مي‌خواهم در فرصتي كه اعلام مي‌فرماييد كيفرخواست انفرادي هر يك از متهمين را با ذكر نوع اتهامات و دلايل و مستندات جهت صدور حكم شايسته به استناد مواد 500، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامي بيان نمايم.
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته
معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران