۱۳ تیر ۱۳۸۸

پاسخ بهشتی به نمایندگان درخواست کننده بازداشت موسوی

دکتر سید علیرضا حسینی بهشتی درباره طرح شکایت برخی نمایندگان مجلس از موسوی نوشت:
شنیدن خبر طرح شکایت برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آقای مهندس موسوی به عنوان عامل اصلی آنچه آشوب های خیابانی نامیده شده، در عین حال در کسانی که از طرز فکر و فرایند انتخاب پرسش برانگیز رهبران این گروه اطلاع دارند شگفتی بر نمی انگیزد، اما با توجه به جایگاهی که نهاد قانون گذاری در تاریخ ایران و به ویژه تجربة سی سالة انقلاب اسلامی داشته، تاسف انگیز است.
علت این تأسف هم این است که مردم از نمایندگانشان انتظار دارند به توکیل نظرات شهروندان بپردازند تا اینکه استقلال و آزادگی مقام نمایندگی را فدای جاه طلبی های غیرقانونی گروهی کنند که مردم را خس و خاشاکی بیش نمی انگارند. به بیان دیگر، مجلس خانة ملت است و مردم از وکلای خود توقع نمایندگی موکلانشان را دارند و نه دفاع از مراجع قدرت با هر ابزار ممکن.
اگر نمایندگان مجلس دست اندرکار اجرایی حوادث اخیر بودند، این ادعا را می شد به سادگی همسان داستان آن دزدی دانست که پس از ارتکاب دزدی «فریاد آی دزد آی دزد» سر داد. اما از آنجا که نادیده انگاشتن اصل عقلایی طلایی تفکیک قوا خوشبختانه هنوز دامن مجلس را نگرفته است، مدعای مطرح شده از بخشی از نمایندگان را باید بیشتر به تحت تأثیر (یا احیانا تحت فشار؟) قرار گرفتن آنان از سوی مجریان انتخابات نسبت داد.
کیست که نداند که مسببان برخوردهای غیرانسانی با معترضان به نتایج انتخابات و ضرب و شتم مردم چه کسانی هستند؟ و کیست که نداند که اعتراض مسالمت آمیزی که در تمامی سخنان و بیانیه های آقای موسوی و دیگر شخصیت های معترض بر آن تأکید شده، حق مسلم شهروندان است که در قانون اساسی نیز بدان تصریح شده؟ مگر آنکه پاسخ طراحان شکایت این باشد که چون دستشان به مسببان اصلی نمی رسد، چاره ای جز مسبب تراشی نمی بینند.
ایکاش این نمایندگان بجای وارونه ساختن صورت مسأله، با تأسی به شهید آیت الله مدرس در پاسداشت حق و پایمردی در برابر ناحق، به خواست اکثریت موکلانشان احترام می گذاشتند و با طرح عدم کفایت ریاست جمهور، خاطرة شجاعت و درایت اخلافشان در مجلس اول را زنده می کردند.

بحران شدید اقتصادی در موسسات مالی و اعتباری ایران و احتمال ورشکستگی

سایت آینده نیوز در تهران: تداوم رکود شدید اقتصادی در کشور، موجب بحران مالی بیسابقه در مؤسسات مالی و اعتباری وابسته به نهادها شده است. تداوم رکود جهانی اقتصاد که به دلیل سقوط قیمت نفت اثر مضاعفی بر اقتصاد کشور گذارده است، موجب قفل شدن سرمایهگذاریهای مؤسسات مالی و اعتباری وابسته به نهادها شده است و در شرایطی که این مؤسسات به سپردهگذاران خود سودهای سالانه بیش از 20 درصد پرداخت میکنند، برگشت سرمایهگذاری انجام شده در بخش مسکن و بورس، بسیار ناچیز و حتی منفی شده است. بنابر اخبار منابع غیررسمی، سه مؤسسه مالی و اعتباری وابسته به یکی از نهادها، تا کنون هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری انجام دادهاند که در صورت تبدیل سریع آن به وجه نقد، عملاً فقط نصف این مبلغ برگشت میشود. از سوی دیگر، سقوط قیمت نفت که موجب کاهش شدید بودجه عمرانی و پروژههای ملی میگردد، رکود در بخش سرمایهگذاری، ساخت و ساز و اشتغال را به همراه خواهد داشت و این رکود در بسیاری از پروژهها که پیمانکار آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به این نهادها و مرتبط با مؤسسات مالی و اعتباری هستند و نقدینگی موردنیاز فرد را از طریق این مؤسسات تأمین میکنند، اثر مضاعفی بر دخالت شرایط مؤسسات مذکور میگذارد. به نظر میرسد در شرایط فعلی، تنها راه باقیمانده برای نجات مؤسسات مذکور، استقراض از بانک مرکزی یا استفاده از تسهیلات حساب ذخیره ارزی میباشد که این دو راه نیز نیاز به موافقت مسئولان ذیربط دارد که با توجه به شرایط اقتصادی کشور، با مقاومتهایی همراه خواهد بود. بازپرداخت وام با بهرههای بین 20 تا 30 درصد توسط این مؤسسات به مردم، طی سالهای گذشته نیز که عموماً صرف خرید مسکن یا سرمایهگذاری گردیده است، به دلیل رکود اقتصادی و سقوط قیمت مسکن با مشکل مواجه شده، به نحوی که این مؤسسات در وصول طلبهای معوقه دچار چالش شده و از اعمال جریمههای تصاعدی برای دریافت سریعتر مطالبات خود استفاده میکنند.

حمايت ۷۸ دانشمند جهان از جنبش آزاديخواهی دانشگاهيان ايران، مصاحبه با پرفسور علی گرجی، مبتکر اين حرکت

جمعی از دانشمندان جهان در رشته‌های پزشکی، حقوق و تاريخ با انتشار دادخواستی از مبارزات دانشگاهيان ايران پشتيبانی کرده و خواستار پايان خشونت در عرصه‌ی دانشگاه‌های ايران شده‌اند. مصاحبه با پرفسور علی گرجی، مبتکر اين حرکت.
پرفسور دکتر علی گرجی، متخصص دردشناسی و استاد رشته‌ی فيزيولوژی اعصاب در دانشگاه مونستر آلمان است. وی در گفت‌وگو با دويچه وله به پرسش‌هايی در زمينه‌ی تاثر جامعه‌ی دانشگاهی و دانشمندان جهان از وقايع خشونت‌بار در ايران، بخصوص در عرصه‌ی دانشگاه‌ها، پاسخ می‌گويد. از امضاکنندگان دادخواستی که به ابتکار او تنظيم شده، دانشمندان نام‌آور رشته‌ی پزشکی هستند، چون ژروم انگل، دانشمند رشته‌ی اپيلپسی، محسن مهاجر، دانشمند رشته‌ی دردشناسی و بتينا اشپک‌مان، دانشمند رشته‌ی مغز و اعصاب. تمامی ديگر امضاکنندگان دادخواست نيز از نامدارترين دانشمندان رشته‌های دانش جهان هستند.
دويچه‌وله: آقای پرفسور گرجی انگيزه‌ی شما برای تهيه‌ی يک دادخواست و جمع‌آوری امضا از دانشمندان جهان در حمايت از دانشجويان و استادان ايرانی چه بوده؟ چه چيز شما را بيش از همه برانگيخت که دست به عمل بزنيد؟
پرفسور گرجی: همان طور که می‌دانيد شايد اولين دانشگاه مدرن ايران حدود ۱۹۲۰ تاسيس شد و از آن زمان تا به حال دانشگاهها صدها بار مورد حمله‌ی نيروهای پليس يا نيروهای انتظامی به انحای مختلف قرار گرفتند. شايد اگر به حافظه‌ی تاريخی‌مان برگرديم، بزرگترين آنها سال ۱۹۳۲ بود که در آذرماه اين سال سه نفر کشته شدند. نمونه ديگر زمان انقلاب بود سال ۱۳۵۷، سپس حدود دهسال پيش بود که در ۱۸ تير به دانشجويان حمله کردند و اين آخرين نمونه که حدود دوازده روز پيش، اين حمله اتفاق افتاد.بهرحال به نظر می‌رسد که اين کم کم در تاريخ مملکت ما به صورت يک روال درمی‌آيد که هرکسی به خودش اجازه بدهد به دانشگاه‌ها حمله بکند. دانشگاه يک محيط مقدس است، محيط علمی و محيط تحقيق، که برای رشد بشريت و پيشرفت انسان‌ها در آنجا فعاليت می‌شود. دانشگاه بايد مثل يک محيط مقدس، محيط مسجد يا محيط کليسا باشد. نه اين که هر کسی خواست به خودش اجازه بدهد که به آن حمله بکند. متاسفانه چه در زمان رژيم گذشته و چه در حال حاضر، بعد از اين حملات کمی سروصدا می‌شود و بعد اين مسئله به فراموشی سپرده می‌شود تا حمله‌ی بعدی.همان طور که می‌دانيد حريم هر جايی را متولی‌اش نگه می‌دارد و متاسفانه از آنجايی که ما متولی‌ها، ما کسانی که در دانشگاه‌ها استاد هستيم، هيچ وقت نتوانستيم واکنش صحيح و دقيقی را از خودمان نشان بدهيم. همين مسئله باعث شده است که اين به صورت روال معمولی دربيايد و هيچ کس به آن توجه کافی نکند. بهرحال من تصميم گرفتم که اين دفعه يک واکنش بين‌المللی را نسبت به اين حرکات شروع بکنيم و به آن کسانی که اين کار را می‌کنند بفهمانيم که کار بسيار زشت و بدی را می‌کنند. نه تنها از ديد خود مردم ايران، بلکه از ديد کل دنيا. انشااله اين حرکت را ادامه خواهيم داد تا اين که به توقف اين حملات و توقف اين ديد که می‌شود اصلا به يک دانشگاه حمله کرد، برسيم.
دويچه‌وله: می‌توانيد برای ما راجع به دامنه‌ی استقبال از اين دادخواست بگوييد؟ دانشمندان چه کشورهايی اين دادخواست را امضا کردند؟پرفسور گرجی: اين دادخواست را ما برای کشورهای مختلفی فرستاديم و دامنه و پاسخ آن بسيار جالب بود. ما از کليه‌ی کشورهای اروپايی تقريبا از آلمان، دانمارک، انگليس، جمهوری چک، سوئد، ايتاليا و از هلند همين طور افرادی را داشتيم که آن را امضاء کردند. پرفسورها و استادان بسيار بسيار معتبر و شناخته‌شده در سطح جهان اين دادخواست را امضاء کردند. از آمريکا همين طور، از ايالتهای مختلف و از دانشگاههای مختلف، از دانشگاه نيويورک بگيريد تا هاروارد و از کانادا داشتيم برای نومنه از مونترال، از آمريکای جنوبی، از برزيل و از شيلی. همان طور که می‌بينيد تقريبا از تمام نقاط مختلف دنيا و از تمام مراکز معتبر يعنی از دانشگاههای درجه يک دنيا و از اساتيد بسيار معتبر جهان اين دادخواست را امضاء کردند و پشتيبانی‌شان را از دانشجويان و اساتيد ايران اعلام کردند.
دويچه‌وله: و بيشتر در رشته‌های؟پرفسور گرجی: از تمام رشته‌ها، ولی به طبع من خودم چون پزشک هستم، بيشتر در رشته‌های پزشکی بودند. ولی ما از گروه تاريخ، گروه حقوق هم داشتيم کسانی که امضاء کردند. ولی بيشتر افرادی بودند که در رشته‌ی پزشکی جراح مغز و اعصاب بودند يا متخصص قلب.
دويچه‌وله: امروز که اين دادخواست دارد انتشار پيدا می‌کند، من ديدم حدود هفتاد و هشت نفر يا هفتاد و نه نفر از دانشمندان غرب آن را امضاء کردند. در مورد دانشمندان غرب اغلب اين طور گمان می‌رود که کاری به کار سياست ندارند و مشغول آزمايش‌ها و تحقيقات‌شان هستند. ولی اين امضاء ها نشان می‌دهد که اين داوری درست نيست!پرفسور گرجی: نه قطعا اين طور هست. من خودم يک محقق علوم اعصاب هستم. من روزی دوازده يا فرضا چهارده پانزده ساعت کار می‌کنم تا بيماری را که به عنوان مثال سردرد دارد، اين دردش را تخفيف يا تسکين بدهيم. از آن طرف شما می‌بينيد که انسانهايی که سالم هستند مورد حمله قرار می‌گيرند، کشته می‌شوند يا به شدت مجروح می‌شوند و تمام اين دانشمندانی که در سطح دنيا به فعاليت علمی و تحقيقی مشغولند‌، هدفشان انسان‌ها هست. به طبع نمی‌شود در مقابل اين قضايا خيلی بی‌تفاوت بود. دانشمندانی که اين دادخواست را امضاء کردند، بعضا در زمان حمله‌ی اسراييل به غزه هم واکنش نشان دادند.اين مسئله را بايد آن کسانی که در ايران مسئول هستند، به‌عنوان مسئله‌ای سياسی در نظر نگيرند. اين يک مسئله‌ی انسانی‌ست. بخصوص وقتی اين اتفاقات در دانشگاهها می‌افتد، اين خطر برای جامعه خيلی زياد خواهد بود. چون وقتی محيط دانشگاه‌ها امن نبود، محيط کل جامعه هم امن نيست و اين را تمام کسانی که اين دادخواست را امضاء کردند و بسياری افراد ديگر می‌دانند. من اين دادخواست را در حتا وب سايت هم نگذاشتم و امضاء کنندگان فقط افرادی هستند که در اطراف می‌شناختيم و ازشان درخواست کرديم. يعنی اين يک اعتراض سمبوليک است از کل دنيا. همان طور که می‌بينيد ما از هر کشوری از سه چهار نفر از متخصصان درخواست کرديم و اغلب هم با علاقه اين را امضاء کرده‌اند. به همين خاطر ديد جهانی نسبت به اين قضيه بسيار بد است و ما اميدواريم کسانی که می‌توانند اين قضيه را پيگيری کنند، به سرانجام نهايی برسانند و عدالتی را برقرار بکنند، اين را متوجه بشوند.
دويچه‌وله: آيا تا چه حد اين دانشمندان و همکاران شما به طور شخصی و خصوصی با دانشگاهی‌ها در ايران ابراز احساسات کردند، ابراز همبستگی کردند؟پرفسور گرجی: خيلی از آن‌ها به من تلفن زدند يا ايميل زدند. اين خيلی جالب بايد باشد، خيلی از اينها کسانی هستند که با من به ايران سفر کردند در کنگره‌هايی که تشکيل شده در سال‌های گذشته، يا حتا بعضی‌هاشان قرار بود که در ماه سپتامبر همه‌ی ما با پنج شش تن از دانشمندان آمريکايی و آلمانی و انگليسی برای آموزش پزشکان در جهت درمان بيماری تشنج به ايران برويم. بعضی از آن‌ها در آخر فروردين با من در ايران بودند برای آموزش دانشجويان، برای درمان سردرد و آموزش پزشکان. يعنی اينها افرادی هستند که به شکلی با ايران در ارتباط هستند. آن‌ها خيلی نگران بودند و از من می‌پرسيدند، حتا آن کسانی که قبلا ايران بودند می‌پرسيدند که آيا از آن دوستان پزشکی که ما ديديم و آن دانشجوها اتفاقی برايشان افتاده يا نه؟ بهرحال می‌گويم اين نگرانی و اين مسئله چيزی‌ست که من تقريبا هرکدام از همکاران خودم را که می‌بينم از من می‌پرسند از ايران چه خبر؟ يعنی اين واکنش، اين کاری که در ايران اتفاق افتاد، نه تنها باعث شوک مردم ايران شد، بلکه بايد بگويم که باعث شوک حداقل جامعه‌‌علمی در خارج از کشور هم شده است.
دويچه‌وله: در مجله‌ی انگليسی‌زبان هفتگی «نيچر» هم که يک مجله تخصصی علمی است، می‌بينيم که به فاصله‌ی يک هفته دو گزارش درباره‌ی وضعيت ايران و بخصوص فضای اختناق دانشگاه‌های آن چاپ شده است. می‌توانيم نتيجه بگيريم، همان طور که شما هم الان گفتيد، موضوع ايران و ازجمله فشار بر دانشگاه‌های آن مورد توجه طيف وسيعی از علاقمندان به علم و دانش است!پرفسور گرجی: بله، دقيقا. مقالاتی که در «نيچر» چاپ شده است، البته درست است که ما با آن‌ها برای چاپ اين مقالات همکاری کرديم، اما بهرحال همه علاقه‌ی آن‌ها و هم آگاهی آن‌ها از مسايل ايران را نشان می‌دهد. «نيچر» به اصطلاح يک مجله کاملا علمی است. البته خب سياست هم يک نوع علم است، ولی اين علم غيرسياسی را در آن چاپ می‌کنند و آن کسانی که «نيچر» را می‌شناسند، می‌دانند که هدف ازاين مقالات مجددا تذکر به مسئولين و جامعه علمی ايران است که محافظت از حريم دانشگاه‌ها يکی از مهم‌ترين اصول يک جامعه‌علمی است. بخصوص يک جامعه علمی که بخواهد در جامعه‌بين‌المللی خودش را مطرح بکند، توجه نکردن به آن قطعا با واکنش بين‌المللی مواجه می‌شود. در اين مقالات عنوان شده است که هيچ گروه، هيچ دولت خارجی نياز به دخالت در ايران ندارد و مردم ايران آنقدر آگاه و هوشيار هستند که خودشان راه خودشان را انتخاب بکنند. و بهرحال يکی از ارگانهايی که اين حرکات را در ايران می‌تواند هدايت بکند، هم از طريق قانونی و هم از طريق عاقلانه، دانشگاه‌ها هستند و عدم توجه به حريم دانشگاه قطعا باعث هرج و مرج و مشکلات بعدی در جامعه خواهد شد.

بیانیه ادوار تحکیم وحدت

ملت آزادی‌خواه ایران؛
همچنانکه در بیانیه پیشین بر ماهیت کودتایی اقدامات صورت گرفته در مهندسی انتخابات و دستکاری در آراء ملت در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکید کردیم، متاسفانه غاصبان رای ملت، که نقشه شوم کسب اعتبار و مشروعیت از آرای به یغما رفته شهروندان را نقش برآب دیدند پا را از آنچه تاکنون کرده بودند نیز فراتر گذاشته و با صدور فرمان شلیک به زنان و مردان بی دفاع و مظلومی که به مسالمت آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را با سکوت یا ندای توحیدی الله اکبر فریاد زده بودند و همچنین بازداشت و توقیف صدها شخصیت شناخته شده ملی و تلاش برای اخذ اعتراف غیرقانونی از کسانی که که طی ماه‌های گذشته ترغیب عموم شهروندان به مشارکت سیاسی را وجه همت خویش ساخته بودند تا از این طریق راه برون‌رفتی از مصائب کشور به نفع تغییر و اصلاح اوضاع کشور بیافرینند؛ آشکارا و در عمل نیز نشان دادند که دولت برآمده از تخلفات انتخاباتی و حامیان‌اش برای جان و مال و امنیت شهروندان اش کوچکترین ارزشی قایل نیست. آنچه در هفته های پس از 22 خرداد واقع گشت، به روشنی نشان داد که حاکمیت دروغ برای ادامه استیلای خویش بر ایران از به کارگیری بی آبروترین شیوه‌ها که مشابه آن تنها در حکومت خودکامگان تاریخ در غرب و شرق دیده شده است، آن هم به اسم قانونگرایی و عمل به شرع مقدس، ابایی ندارد و این نکته کلیدی را از یاد برده است که قانون نوشته، قدرت سیاسی را حقانی نمی‌کند بلکه قوانین خود زمانی مشروعیت دارند که اراده انشا‌ء شده ملت باشند نه ابزار سرکوب و حق‌کشی مردمان.ملت هوشیار ایران؛اگر امروز شهادت ده‌ها تن از شهروندان ایرانی از کودکی معصوم گرفته تا جوانان شجاعی که توهین به شعور خود را تاب نیاورده‌اند، دردی جانکاه را پدید آورده است و اگر مشاهده خشونت عریان عوامل نظامی و شبه نظامی حاکمان علیه فرزندان این ملت که هیچ کم از صحنه‌های نبرد کلاسیک البته در مقابل مردمی بی دفاع ندارد، زخمی دردناک را بر پیکر این ملت وارد آورده است؛ دروغ پراکنی حاکمان کذابی که زیر تابوت قربانیان خویش را می‌گيرند و اشک تمساح می‌ریزند، استخوانی لای زخم و نمک پاشی بر دل ریش خانواده‌های شهدای فجایع اخیر و عموم شهروندان عزادار است. اکنون باید پرسید، حاکمیتی که مدعی اقتدار و تثبیت است چگونه به خود اجازه می‌دهد تا مسوولیت خون‌های ریخته شده معترضان را بر عهده خود آنان بگذارد و فراتر از آن تیراندازی به شهروندان را به تروریست‌ها، اوباش و بیگانگان منتسب کند؟شهروندان ایرانی؛اکنون در کنار چند هزار شهروند معترض که در جریان تجمعاتی که شرکت در آن حق مسلم آنها بوده است، دستگیر شده‌اند، صدها تن از فعالان سیاسی اصلاح طلب کشور نیز در بازداشت به سر می‌برند و درحالی که قوانین جاری کشور در جریان بازداشت آنها نقض شده و این روند رفتار ضابطان قضایی و عوامل بازداشت‌ها‌ را به عملکرد آدم‌ربایان شبیه کرده است، پس از گذشت بیش از دو هفته هیچگونه اطلاعی از وضعیت تعداد زیادی از آنها به ویژه آقایان احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان در دست نیست. شایان ذکر است که بنابر مشاهده شاهدان، ماموران امنیتی هنگام بازداشت آقای عبدالله مومنی ایشان را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند و این در حالی است که خانواده‌های کلیه بازداشت شدگان در نگرانی و بی خبری به سر برده و سلامت جسمی دستگیرشدگان به دغدغه‌ای جدی تر از بهره‌مندی آنان از حق برخورداری از یک دادرسی عادلانه بدل شده است.از سوی دیگر تشدید فشارهای امنیتی غیرقانونی نسبت به اعضای این سازمان، بی اطلاعی از سرنوشت تعدادی از دانشجویان بازداشت‌شده، تداوم بازداشت تعدادی از فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و هنرمندان، تهدید تعدادی از احزاب و تشکل‌های عمده اصلاح‌طلب از جمله جبهه مشارکت ایران، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز به انحلال و لغو مجوز درحالی که برجسته‌ترین اعضای آن‌ها در وضعیتی نامعلوم در بازداشت‌گاه‌های امنیتی هستند، این پرسش اساسی را مطرح می‌کند که در محاسبات دولت برآمده از انتخابات آنچنانی آیا اصولا برنامه‌ای برای اداره کشور و تداوم حیات سیاست در جامعه نیز وجود دارد یا اینکه مقرر است هر نوع فعالیت حزبی به حال تعطیل درآمده و در تکمیل حلقه‌های استقرار حکومت خالی از رای جمهور، نظام تک حزبی نیز در کشور مستقر شود؟در این میان زمینه‌سازی برای تکرار سناریوهای نخ نما و تکراری پخش اعترافات فعالان سیاسی بازداشت شده در رسانه‌های وابسته به حاکمان کذاب آغاز شده و این مساله بیش از پیش بر نگرانی ما نسبت به اعمال فشار و شکنجه علیه بازداشت‌شدگان افزوده است. با این وجود کارگردانان، نویسندگان و مجریان این سناریوهای خطرناک باید بدانند که آبروی از کف رفته را از طریق اقاریر بی اعتبار کسب شده در بازداشت‌گاه‌های امنیتی که کمترین وجاهت قانونی و شرعی ندارد، نمی‌توانند بازگردانند و نیز استقلال و اصالت جنبش اعتراضی مردم را با توسل به چنین شیوه‌های سرکوبگرایانه‌ای قادر نخواهند بود به زیر سوال برند. چرا که افکار عمومی به درستی پیش از این تصمیم خود را گرفته و بر همین مبنا نیز با رای خود در روز 22 خرداد به ادامه این سیاست‌ها "نه" قاطعی گفته است.در پایان،‌ سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با توجه به اظهار نظر قطعی مراجع رسیدگی‌کننده به سلامت انتخابات، بار دیگر حمایت قاطع خود را از اقدامات معترضانه آقایان کروبی و موسوی در دفاع از رکن جمهوریت و نیز حقوق تضییع شده ملت اعلام داشته و مطالبه جدی خود را مبنی بر آزادی کلیه بازداشت‌شدگان از جمله دبیرکل و سخنگوی این سازمان ابراز می‌دارد و ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار شهدای فجایع اخیر که مظلومانه جان خود را در دفاع از آزادی و جمهوریت از دست داده‌اند، متذکر می‌شود که سیاست‌ دستگاههای امنیتی در تلاش برای اعتراف گیری از فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شده، نه تنها موجب تقویت حاکمیت استبداد نمی‌شود بلکه بی شک سرآغازی بر فروپاشی بنای ظلم و دروغ آن خواهد بود.سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)نهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت

پیشنهادات محسن سازگارا در مورد دیوار نویسی

دیوارنویسی
عکس‌ها و نکاتی در مورد دیوارنویسی، مواد لازم، ... ما با دیوارنویسی بدنبال سرنگونی حکومت نیستیم، برای دل خودمون می‌نویسیم که سکوت نکرده باشیم، که امیدوار باشیم و دیگران رو هم امیدوار کنیم به ...
نکات امنیتی عکس گرفتن
- وقتی نوشتید، واینستید عکس بگیرید.- اسپری تو کیف‌تون نباشه.- فقط از شعارها عکس نگیرید. که کمتر مشکوک شند.- قاب‌تون رو یه جوری بگیرید، یه بهانه برای عکس داشته باشید.- اگه کسی گیر داد، تشکر کنید. سریع بگید الان پاک می‌کنم. هارت و هورت نکنید. هول هم نشید.- پشت سر هم هی عکس نگیرید.لینک‌ها
* ایران سبز سبز سبز* چه باید کرد؟ (راهپیمایی ۱۸ تیر)
قوانینهدف: امیدوار موندن برای ...شعار تند و فحش خصوصاً ننویسید.با رنگ سبز، جملات منفی ننویسید.مزاحم مردم و اموال‌شون نشید.رو سنگ ساختمان‌ها ننویسید، جاهایی که نمی‌شه رنگ کرد.جاهای تابلو ترجیحاً ننویسید.دست‌هاتون رنگی نشه (که تابلو شید).ابزار و کاربردهابه ترتیب خطرناک‌ بودنخودکار: پول، اطلاعیه‌های نصب شده (دانشگاه، اداره، ...)ماژیک ضد آب: باجه‌ی تلفن، شیشه‌ها (پنجره، ...)اسپری: دیوار، پل عابر پیاده، تابلوی راهنما رانندگیکاربرد اسپرییه کیف برای حمل اسپری. به سمت منزل قدم‌زنان حرکت کنید، حوالی ۹-۱۰ شب که هم تاریک باشه و هم نه چندان خلوت و ساکت که موجب ترس بشه. می‌شه بدون توقف، علامت V رو نوشت یا یه خط سبز کشید. پل عابر پیاده، به دلیل داشتن تبلیغات امن‌‌تره. نصف شب خوب نیست اصلاً، مگر دو سه نفری که مراقب هم باشید.کاربرد ماژیک ضد آببی‌دردسره. بدون صدا. سریع. حتی تو شلوغی روز هم می‌شه روی یه باجه تلفن نوشت. روی شیشه، ایستگاه اتوبوس. اطلاعیه‌های قبلاً نصب شده.کاربرد خودکاراسکناس: جمهوری رو با رنگ سیاه (نه سبز) خط بزنید، بنویسید حکومت. با رنگ سبز هم یه جمله‌ی مناسب بنویسید (رای من کو؟ یا سبز‌ها زنده‌اند).روی اطلاعیه‌های نصب شده: معمولاً دیوار دانشگاه‌ها، ادارات، مجمتمع‌های مسکونی پر از ... که می‌شه بی دردسر روشون نوشت

شرح دیدار مهدی کروبی با خانواده بازداشت‌شدگان

در سالروز ولادت حضرت جوادالائمه و در آستانه تولد امیرالمومنین علی (ع) و روز پدر، مهدی کروبی با حضور در منزل محمدعلی ابطحی، احمد زیدآبادی، محمد قوچانی و عبدالله مومنی ضمن ابراز همدردی با خانواده زندانیان حوادث اخیر، نسبت به بازداشت چهره‌های سیاسی و برخورد با اعتراض‌های مردمی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، انتقاد کرد. کروبی در دیدار با خانواده این زندانیان، ضمن غیرقانونی دانستن بازداشت‌ها، ابراز امیدواری کرد که هرچه سریعتر شاهد بازگشت تمامی بازداشت شدگان اخیر به جمع خانواده باشد. مهدی کروبی اما در این دیدارها، هم در جریان آخرین تماس‌های بازداشت شدگان با خانواده و نیز پیگیری‌های انجام شده توسط خانواده‌ها قرار گرفت و هم آخرین اطلاعات خود از وضعیت بازداشت شدگان را با اعضای خانواده در میان گذاشت و از تلاش‌های این چهره‌ها در عرصه انتخابات تقدیر و تشکر کرد.
مهدی کروبی در منزل محمد علی ابطحی با اشاره به سوابق سیاسی و مبارزاتی ابطحی، بازداشت او را غیرقابل انتظار دانست و درباره چرایی آن گفت: «انتظار این برخورد و بازداشت‌های گسترده را از نظامی که برخاسته از یک انقلاب عظیم مردمی است، نداشتیم. بازداشت شدگان اخیر مخالفان حکومت نیستند بلکه اعضایی در درون حکومت هستند که نسبت به نتیجه انتخابات اعتراض دارند. این درست نیست که به جای رفع شبهه دخل و تصرف در نتیجه انتخابات، عرصه را برای معترضان تنگ کنیم.» کروبی با بیان این مقدمه لازم دید یادآوری کند که سه کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات - مهدی کروبی، میرحسین موسوی و محسن رضایی- افرادی در درون نظام و متعلق به همین انقلاب هستند. کروبی بعد از این یادآوری بود که ترجیح داد آثار سوئی که برخوردهای اخیر در جامعه خواهد گذاشت را با مثالی تشریح کند، اینچنین بود که به قندان مقابلش در روی میز اشاره کرد تا بگوید: «به هر شهر و روستایی هم بروید مردم داستانهای بسیاری درباره ماجرای انتخابات دارند. وقتی ما می‌گوییم حادثه‌ای رخ نداده، اینگونه باور و اعتماد مردم را از بین می‌بریم.» مهدی کروبی اما این مثال را برای اخذ این نتیجه بیان کرد: «این اقدامات باعث از بین رفتن باورها و اعتماد مردم می‌شود و این بسیار خطرناک و نگران کننده است. به نظر من اکنون با یک فاجعه فرهنگی و دینی مواجه‌ایم که ابعاد بسیار گسترده و وسیعی دارد و این فاجعه هم تنها با از بین رفتن باورها و اعتماد مردمی تقویت می‌شود.» مهدی کروبی اما در ادامه لازم دید براین نکته تاکید کند که: «مردم می‌دانند که آرایشان خوانده نشده است. یکبار در مناظره‌ها گفتم که حتی ننه جون من هم می‌فهمد که وضعیت اقتصادی کشور بد است و امروز هم مطابق اخباری که از شهرها و روستاها به کرات به ما می‌رسد می‌گویم که اکنون تمام ننه جون‌های ایرانی این پرسش را دارند که آیا در آرایی که به صندوق ریختند دخل و تصرف صورت نگرفته است؟» کروبی همچنین نسبت به نحوه پوشش اعتراض‌های مردم در صداوسیما و رسانه‌های دولتی اعتراض کرد و توجه مسوولان را به نکته‌ای جلب کرد: «ما باید بدانیم که در چه زمانه‌ای زندگی می‌کنیم. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تکنولوژی حرف اول را می‌زند. نمی‌شود اعتراض‌های مردم را با خشونت جواب داد و بعد هم به قوه‌قضائیه نامه نوشت و خواستار شناسایی ضاربین مردم بیگناه شد. من خودم شاهد بودم که مردم برای پس گرفتن رای خود راهپیمایی آرام و میلیونی کردند. آیا منظور آقایان این است که این مردم خودشان همدیگر را کشته اند؟پیشنهاد من به آقایان این است که یا در آینده انتخابات برگزاری نکنند یا اینکه فکری به حال سلامت انتخابات بکنند وگرنه در عصر تکنولوژی نمی‌توان حقیقت را از مردم پنهان کرد.» در ادامه این دیدار، دختر محمدعلی ابطحی نسبت به وضعیت نگهداری پدرش اظهار نگرانی کرد و از تماس تلفنی یک مسوول امنیتی با منزل آنها خبر داد که در گفت‌وگو با همسر ابطحی خواستار عدم پیگیری، مصاحبه و محدود کردن رفت و آمد چهره‌های سیاسی به منزل آنها شده بود. مهدی کروبی هم در پاسخ به نگرانی‌های فائزه ابطحی و دو فرزند دیگرش درباره آخرین اطلاع از وضعیت نگهداری ابطحی گفت: «اطلاع دارم که از نظر جسمی خوب هستند و در سلول انفرادی نگهداری می‌شوند. تمام تلاش ما هم این است که زندانیان قربانی این ماجراها نشوند و البته سرنوشت زندانیان بستگی به اقدامات ما دارد. اگر قضیه را رها کنیم نه تنها عرصه بر زندانیان که بر آنهایی که زندان هم نیستند تنگتر خواهد شد. من هرکاری را که بتوانم برای آزادی ایشان انجام خواهم داد و امیدوارم مسوولان هم مساعدت لازم را برای آزادی زندانیان انجام دهند.»
مهدی کروبی همچنین با حضور در منزل محمد قوچانی، سردبیر روزنامه اعتمادملی به بازداشت او اعتراض کرد. کروبی پیش از این نیز درپی بازداشت محمد قوچانی در دفتر روزنامه اعتمادملی حاضر شده و به بازداشت سردبیر روزنامه خود و دیگر بازداشت‌های اخیر اعتراض کرده بود. در این دیدارعمادالدین باقی و مادر محمدقوچانی که برای پیگیری وضعیت فرزندش از شهرستان به تهران آمده بود نیز حضور داشتند، که مریم باقی، همسر محمد قوچانی ضمن غیرقانونی دانستن بازداشت‌های اخیر و به خصوص بازداشت همسرش خطاب به مهدی کروبی یادآور شد: «بعد از پرس و جوی فراوان دانستم که اتهامی که به محمد زده‌اند برهم زدن امنیت از طریق نوشتن مقالات و شرکت در تجمعات عنوان شده است. درحالی که امنیت را کسانی برهم می‌زنند که آزادی بیان و قلم را محدود می‌کنند و مانع از اجرای قانون اساسی می‌شوند. درباره محمد قوچانی هم با قاطعیت می‌گویم که نه در تجمعی شرکت کرده بود و نه بعد از انتخابات مطلبی در تحلیل انتخابات نوشته بود. به علاوه در بازداشت‌های اخیر نقض قانون‌های صریحی صورت گرفته که مسوولان امنیتی باید پاسخگوی این قانون شکنی‌ها باشند نه اینکه به دیگران اتهام بزنند.» پس از مریم باقی نوبت مهدی کروبی بود که در مقام میهمان، او هم بازداشت‌ها و بسیاری اتفاقات دیگر این روزها را زیرسوال ببرد: «وقتی مسوولان براساس محاسبات اشتباه، برنامه‌ریزی کنند، وضعیت خطرناکی ایجاد می‌شود. نتایج زندگی کردن در فضای کاذب بسیار ناگوار است. » در این دیدار همچنین حاضران نسبت به میزان رایی که توسط وزارت کشور برای کروبی اعلام شده بود اظهار تعجب و پرسش کردند که مهدی کروبی نیز با تایید سخنان آنان به گفتن این جمله بسنده کرد که: «این تعداد رایی که اعلام شده برای من بسیار عجیب است. دانشجویان تحکیمی، دراویش گنابادی و اهل حق، روشنفکران و اعضای ستادهای انتخاباتی و توده مردمی که به نام من رای به صندوق ریخته‌اند متعجب مانده‌اند از میزان رایی که اعلام شده است.» مهدی کروبی بعد از بیان این جملات و درحالی که آماده برخاستن و ترک منزل قوچانی بود، لازم دید که خطاب به حاضران و میزبانان خود یک یادآوری بکند: «نمی‌دانم آخرش چه می‌شود اما خودم را برای همه چیز آماده کرده‌ام و تا آخرش هم خواهم ایستاد و از حقوق مردم دفاع خواهم کرد.»
دیدار با خانواده احمدزیدآبادی منزلگاه دیگر شیخ مهدی کروبی بود. مهدی کروبی با ۷۰ سال سن وقتی چهارطبقه پله را طی کرد،همان آستانه در، نفسی تازه کرد و دستی بر سر سه فرزند احمد زیدآبادی کشید و بعد از احوالپرسی با همسر این زندانی سیاسی وارد منزل شد. کروبی در پاسخ به نگرانی‌های همسر زیدآبادی اطمینان داد که وضعیت او و دیگر بازداشت شدگان را پیگیری خواهد کرد و وقتی میزبان از او پرسید که چه پیش‌بینی‌ای از وضعیت و روزهای آینده دارد، گفت: «وضعیت سختی حاکم است. آنها در قله کوه هستند و ما همه در دشت هستیم. اصلا تصور نمی‌کردیم که چنین وضعیتی حاکم شود. گمان می‌کردیم که هرچقدر تعداد شرکت‌کنندگان در انتخابات بیشتر و انتخابات پرشور برگزار شود، امکان مهندسی رای کمتر می‌شود. همه قبول دارند که این انتخابات بسیار پرشور بود اما آیا اصلا قابل تصور است که آرای خاموش و تحریمی‌های گذشته و کسانی که بی‌تفاوت به انتخابات بودند پای صندوق‌های رای بیایند و همه به احمدی‌نژاد رای دادند؟ خیلی خنده دار است که بگوییم آرای خاموش در دفاع از احمدی‌نژاد پای صندوق‌ها آمده‌اند.» کروبی در ادامه به اعتراض‌های مردمی و حضور مردم در خیابان‌ها اشاره کرد و گفت: «کسانی که انتخابات را از قبل مهندسی کرده بودند گمان نمی‌کردند که دامنه اعتراض‌ها اینچنین فراگیر شود و مردم منفجر شوند. مطمئن باشید هیچکس این توانایی را ندارد که مردم را به خیابان‌ها بکشاند و ما هنوز حزب و گروهی سیاسی نداریم که قادر باشد این مقدار جمعیت را به خیابان‌ها بیاورد. درواقع این مردم بودند که وقتی پس از آن شور انتخاباتی با جابه‌جایی آرای خود مواجه شدند به اعتراض آرام روی آوردند اما همین اعتراض آرام هم تحمل نشد و برخورد خشنی با مردم صورت گرفت.» مهدی کروبی که یکی از شعارهای انتخاباتی خود را عبارت « این بار همه نمی‌خوابیم» انتخاب کرده بود با شوخی و خنده به حاضران گفت که: «این بار اتفاقا احتیاجی به بیدار بودن نبود. آخرین ساعات روز رای گیری در دفتر بودم که اولین نتایج آرا در خبرگزاری فارس اعلام شد. فهمیدم که این بار داستان از چه قرار است. ساعت یک به منزل رفتم و خوابیدم و جالب اینکه خیلی هم سریع خوابم برد. حتی بعد از خواندن نمازصبح با اینکه همیشه خیلی دیر به خواب می‌روم اما این بار چون می‌دانستم که داستان تمام شده است خیلی زود خوابم برد.» کروبی در ادامه صحبت‌های خود به حاکم شدن فضای حذف در ساختار سیاسی کشور اشاره کرد: «در چهارسال اخیر موج حذف در مجلس و شوراها بسیار شدید بود حتی سطح حذف در مجلس هشتم بسیار بیشتر از مجلس قبلی بود. هیچ منطق و دلیلی هم برای این موج حذف وجود ندارد و اگر ساکت بمانیم و اعتراض نکنیم وضعیت به مراتب بدتر می‌شود و کار ما هم سخت‌تر. امروز چرا یک مقام نظامی درباره پرونده هسته‌ای صحبت می‌کند و از اتحادیه اروپا می‌خواهد که اول از ایران عذرخواهی کند و بعد می‌تواند پای میز مذاکره بنشیند. حال آنکه این درخواست برعهده وزیرخارجه یا دبیر شورای امنیت ملی است. این سخن را یک دیپلمات ایرانی باید بگوید نه یک چهره نظامی. نباید به نظر برسد که ما وضعیت سختی در آینده خواهیم داشت و این اظهارنظرها علائمی روشن است.»
مهدی کروبی با خانواده عبدالله مومنی نیز در منزل آنها دیدار کرد. او پس از حضور در منزل عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان ادوار تحکیم که از سازمان‌های حامی او در تبلیغات انتخابات بود، وقتی از یکی از حاضران شنید که هنگام بازداشت عبدالله مومنی را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند با لبخند، اشاره به حضور دو فرزند نوجوان مومنی در جمع کرد و گفت: «پیش بچه‌ها این حرف را نزنید.» مهدی کروبی وقتی از احوالپرسی همسر و فرزندان عبدالله مومنی فارغ شد در پاسخ به یکی از حاضران که از وضعیت این روزها پرسیده بود، گفت: «ما باید سال‌های گذشته قدر نعمت را می‌دانستیم اما ترس و تحفظ ما را بیچاره کرده است. در آن دوران ما نسبت به اتفاقاتی که روی می‌داد بی‌تفاوت بودیم و اقداماتی به موقع و منطقی انجام ندادیم و این عدم هماهنگی در کارها و اقدامات خودمحورانه و تکروی‌ها باعث شد تا چنین شرایطی برای ما رقم بخورد. ما دوره سختی را در پیش داریم. پشت جریانات اخیر تفکری خاص خوابیده است و اگر این تفکر پیروز شود کار بر ما سخت خواهد شد.باید نیروهای سیاسی ایستادگی کنند و موجب عقب‌نشینی این تفکر شوند. اکنون هم من و موسوی، چه خوب و چه بد ایستاده‌ایم. مردم هم فداکاری کردند اما مشکلات با ایستادن من یا شما حل نمی‌شود.» مهدی کروبی همچنین در ادامه به مباحثی که در روزنامه‌های حامی دولت درباره انقلاب مخملین آمده نیز اشاره کرد تا بگوید: «چه کسی می‌خواهد کار مخملی بکند؟ من و موسوی دنبال انقلاب مخملی هستیم؟ آقایان خودشان به دنبال این هستند تا تمرین کنند که چگونه با حرکت‌های مخملی می‌شود برخورد کرد.» مهدی کروبی در پایان دیدار با خانواده عبدالله مومنی با فرزندان او عکسی به یادگار انداخت و به خصوص با فرزند بزرگ او که درواقع فرزند برادر شهید عبدالله مومنی است نیز جداگانه عکس انداخت و با اظهار امیدواری برای آزادی زودهنگام مومنی منزل را ترک کرد. او همچنین از بازداشت مهسا امرآبادی خبرنگار روزنامه اعتمادملی و مجتبی تهرانی خبرنگار سایت سحام‌نیوز ابراز تاسف کرد و نسبت به آزادی زودهنگام این دو خبرنگار جوان ابراز امیدواری کرد. کروبی با این سخنان اولین مجموعه دیدارهای خود را پایان داد تا در روزهای آینده به دیدار با خانواده دیگر بازداشت شدگان اخیر نیز برود.

بیانیه ملی - مذهبی ها

به نام خدا
ملت بزرگوار ايراندر پی وقوع کودتای انتخاباتی در دهمين دوره رياست جمهوری ، جمع کثيری از فعالان سياسی ،اجتماعی و حقوق بشر بازداشت و راهی زندانها و بازداشتگاهها شده اند. در ميان بازداشت شدگان از سراسر کشور نام اعضای حزب مشارکت اسلامی، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، حزب کارگزاران سازندگی، نهضت آزادی ايران، شورای فعالان ملی - مذهبی، خبرنگاران و اهالی مطبوعات، فعالان حقوق بشر و همچنين برخی اعضای ستادهای انتخاباتی به چشم می خورد. متاسفانه طی روزهای اخير برخی اخبار منتشر شده در روزنامه های وابسته به دولت و شايعات، حکايت از فشار بر بازداشت شدگان برای انجام مصاحبه های اجباری تلويزيونی و مطبوعاتی دارد.هموطنان گرامیطی سه دهه اخير اجبار بازداشت شدگان- پيش از اثبات اتهام آنان در دادگاه صالحه- برای انجام مصاحبه بارها توسط مقامات امنيتی مورد استفاده قرار گرفته است. در اغلب موارد افراردی که وادار به اين کار شده اند پس از آزادی حقايق دردناک پشت پرده مصاحبه خود را به اطلاع افکار عمومی رسانده اند. آنها بر اين نکته تصريح کرده اند که به دليل فشارهای جدی جسمی و روانی و تهديد خانواده هايشان ناچار شده اند آنچه را بازجو ها ديکته کرده اند، تکرار کنند. بارها برخی مقامات قضايی و سازمان های حقوق بشری بر غير قانونی بودن اين روش و مغايرت آن با اصول ۳۶، ۳۷، ۳۸ و ۳۹ قانون اساسی و موازين حقوق بشر تاکيد کرده اند. به علاوه افکار عمومی نيز به هيچ وجه مواضع اعلام شده از سوی بازداشت شدگان در تلويزيون را نپذيرفته و کمترين اعتمادی به مسايل مطرح شده ندارند. شورای فعالان ملی - مذهبی ضمن تاکيد بر بی ارزش بودن مسايل و اتهامات پذيرفته شده در اعترافات تلويزيونی خاطر نشان می سازد، اصرار بر ادامه روش های نخ نمای گذشته نه تنها با موازين قانونی، دينی و حقوق بشری در تعارض جدی است بلکه بر بحران مشروعيت فعلی نيز خواهد افزود. همچنين اين شورا نگرانی خود را نسبت به سلامت افراد بازداشت شده اعلام می دارد.

فتوای آیت الله صانعی در باره تقلب در انتخابات


بسم الله الرحمن الرحيم محضر مبارک حضرت آيت الله العظمي صانعي (دامت برکاته) سلامٌ عليکم؛ احتراماً خواهشمند است نظر مبارک را در مورد مسائل ذيل اعلام فرماييد: آيا مي توان در انتخابات به بهانه حفظ نظام اسلامي يا برگزيده شدن نامزدي که او را اصلح مي دانيم، کارهاي ذيل را انجام دهيم؟ 1- در شمارش آرا دست کاري کرده، آن را کم و زياد کنيم؛ 2- به جاي ديگران رأي داده يا بيش از يک رأي به صندوق بيندازيم؛ 3- آراء رقيب را هنگام شمارش، حذف يا باطل کنيم؛ 4- رأي بي سوادها را طبق نظر خودمان بنويسيم؛ 5- با شناسنامه هاي اموات که هنوز باطل نشده، رأي بدهيم. جمعي از استادان حوزه و دانشگاه

باسمه تعالي ج1تا5- حرمت و معصيت کبيره بودن همه امور ذکرشده در سؤال به خاطر خيانت در امانت و حقوق مردم، واضح و آشکار است و بايد همگان به احترام و ارزشي که فرهنگ تشيع و اهل بيت (صلوات الله عليهم اجمعين) براي حقوق عادي مردم، چه رسد به حقوق مربوط به تعيين سرنوشت و آزاديشان، مقرر داشته، توجه نمايند تا جايي که امام چهارم شيعيان، آقا زين العابدين (عليه السلام) فرمودند: خداوند همه گناهان را مي شود ببخشد جز دو گناه، که يکي از آن ها تضييع حقوق مردم مي باشد؛ و چگونه کسي مي تواند از جواز امور ذکرشده سخن بگويد و به خدا و دينش افترا بزند با اين که در باب مسلمان مقتولي که به عمد کشته شده و ولي دمش حاکم است، سؤال شده که آيا حاکم مي تواند قاتل را عفو کند؟ امام معصوم (عليه السلام) فرمودند: نمي تواند؛ چون حق همه مسلمين است.

فیفا رای خود را برای مچ بند های سبز اعلام کرد .

فیفا هفته گذشته اعلام کرد تمام گزارش های مربوط به دیدار تیم های ایران - کره جنوبی در تاریخ ۱۷ ژوئن (۲۷ خرداد) را مطالعه می کند و سپس در خصوص اینکه بازیکنان یا فدراسیون نامبرده قانون شکنی کرده اند، نظر خود را اعلام خواهد کرد.
طبق قوانین اتحادیه بین المللی فوتبال، چنانچه یک بازیکن در تیمی مجبور شود که با شعار و یا نماد سیاسی و مذهبی وارد میدان شود، آن تیم از طرف برگزارکنندگان و یا فیفا با محرومیت مواجه می شود.
فیفا در نامه الکترونیکی که روز پنج شنبه به فدراسیون فوتبال ایران ارسال کرد، نوشت:” ما گزارش بازی را دریافت کردیم اما در این گزارش هیچ اشاره ای به مچ بندها نشده بود. این بدین معنی است که هیچ تصمیمی در این خصوص اتخاذ نخواهد شد.
فیفا هفته گذشته از فدراسیون فوتبال ایران خواست تا در خصوص گزارش رسانه های ایرانی در مورد مچ بندهای سبز بازیکنان ایرانی توضیح دهد. فدراسیون فوتبال ایران هم در نامه ای توضیح داد که هیچ بازیکنی به این دلیل از سوی مقامات فوتبال این کشور جریمه نشده است.

بیانیه آیت الله صانعی : این اعترافات حداقل به علت زندانی بودن متهمین و شرایط خاص آنها از نظر شرعی، قانونی و عقلائی هیچ گونه ارزشی نداشته و ندارد؛

بسمه تعالی
«وَزُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِیبٌ»
ملت عزیز و شریف ایران اسلامی
در روزهای گذشته همگان شاهد حمله به دانشگاهها و خوابگاه دانشجویان و ضرب و جرح، قتل و به زندان افکندن عده زیادی از فرزندان این مرز و بوم بوده ایم تا جائیکه در آمار رسمی خبر از کشته شدن حدود بیست نفر و زندانی شدن بیش از هزار نفر داده شده است و همچنین شاهد پخش اعترافات برخی از زندانیان در رسانه های انحصاری بوده ایم که بر همه واضح است این اعترافات حداقل به علت زندانی بودن متهمین و شرایط خاص آنها از نظر شرعی، قانونی و عقلائی هیچ گونه ارزشی نداشته و ندارد؛ لکن نباید اینگونه ظلمها، آزار و اذیت ها، ترفندها، مکرها؛ دروغها و … موجب یأس و نا امیدی در راه احقاق حق شرعی و قانونی و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان گردد؛ چون علاوه از آنکه نا امیدی از رحمت خداوند خود از معاصی و گناهان کبیره است؛ خلاف وعده نصر و پیروزی قرآن به مسلمانان نیز می باشد که «أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِیبٌ».
و چگونه چنین نباشد حال آنکه علی رغم تمام سانسورهای خبری، از محدودیت سایت های خبری گرفته تا تعطیلی روزنامه ها و دستگیری فعالین رسانه ای و سیاسی و حتی قطع پیام های کوتاه، آگاهی عمومی و جهانی از وقایع اخیر روز به روز در حال افزایش است، که خود نتیجه حرکت آگاهانه و همراه با متانت ملت بزرگ ایران است. امید آنکه راه دفاع از حقوق مردم و حفظ عقاید دینی آنها مخصوصاً جوانان و حفظ جمهوری اسلامی همراه با درایت، متانت، آگاهی بخشی و آرامش و امنیت و استفاده از قانون اساسی به معنای واقعیش و بهانه ندادن به دست ستمکاران، ادامه یابد که استقامت شرط موفقیت است و چگونه چنین نباشد حال آنکه کاندیدهای معترض به مسئولین انتخابات و روند و نتیجه آن و نظر شورای نگهبان همانگونه که در نامه حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای کروبی (دامت افاضاته و برکاته) و یا در بیانیه دوست مکرم، مؤمن و یار باوفای امام امت (سلام الله علیه) جناب آقای مهندس موسوی (دام عزه و توفیقه) آمده است؛ از نظر سیاسی و قانونی مشروعیت دولت را مورد سوال قرار داده و آنرا نفی می نمایند که نشانگر عدم اقناع آنان و توده زیادی از مردم از شبهات پیش آمده در انتخابات است که خود بواسطه کاهش پشتوانه و حمایت های مردمی، می تواند موجب ناکارآمدی دولت گردد و ممکن است ادامه اش موجب مشکلات حقوقی و مدنی شود.
در پایان به تمام نیروهایی که باید حافظ نظم و جان و مال و ناموس مردم باشند تذکر می دهم که هیچ فرمان و دستوری نمی تواند مجوّز و عذری برای تجاوز به حقوق مردم ـ که حرام و معصیت و ذنب لایغفر است ـ گردد که لاطاعة لمخلوق فی معصیة الخالق چه رسد به آنکه موجب ضرب و جرح و یا قتل گردد که مستوجب خذلان دنیوی و عذاب اخروی است.
یوسف صانعی

۱۲/۴/۱۳۸۸۱۰

رجب المرجب۱۴۳۰

روزنامه جمهوری اسلامی اجتمال اسعفای هاشمی از امامت جمعه را مطرح نمود .


روزنامه جمهوری اسلامی: عدم اقامه نماز جمعه اين هفته توسط آيت الله هاشمي رفسنجاني موجب شايعاتي شده است . يكي از سايت ها با يادآوري اينكه طبق نوبت بندي بايد آقاي هاشمي رفسنجاني نماز جمعه هفته قبل را اقامه ميكرد ولي براي دومين جمعه متوالي از نوبت خود صرف نظر كرده افزوده است : « اين عدم حضور موجب بروز شايعه مبني بر استعفاي ايشان از سمت امام جمعه موقت تهران شده است » .

فرماندار شیراز : صندوق های مکشوفه جزء اسناد ملی است .

فرماندار شیراز گفته است که صندوق های رای موجود در مرکز اسناد و کتابخانه مرکزی شیراز، با دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران هیچ ارتباطی ندارد.ابراهیم عزیزی، فرماندار شیراز در گفت و گو با ایرنا گفت: بر اساس دستورالعمل وزارت کشور، پس از اعلام نتایج و گذشت مدت زمانی مشخص و نیز بعد از امحای آرای دریافت شده، سه صندوق و محتویات آنها پلمپ و به عنوان سند ملی به مرکز اسناد ملی منتقل می شود.پیشتر، گزارش هایی از مشاهده چهار صندوق رای در ساختمان نیمه کاره کتابخانه مرکزی شیراز منتشر شده بود.فرماندار شیراز گفته است که صندوق های موجود در مرکز اسناد و کتابخانه مرکزی شیراز به دوره های مختلف انتخابات گذشته از جمله مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا مربوط است و هیچ ارتباطی به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ندارد.همچنین، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به نقل از علی اکبر صفی پور، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس گزارش داد که شناسایی، جمع آوری و نگهداری تمام اسناد و مدارک تولیدشده در نهادهای دولتی، از وظایف سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است و برگزاری انتخابات در کشور هم منجر به تولید اسناد و مدارکی می شود که یکی از آنها صندوق های اخذ رای است.

آیا نباید از جناب فرماندار پرسید چرا اسناد و مدارک ملی در ساختمان نیمه کاره نگهداری می شود ؟

راهپیمایی 18 تیر مقابل دانشگاه تهران

مسیر های راهپیمایی 18 تیر مقابل دانشگاه تهران

1.ونک- ولیعصر- انقلاب
2.شهید قندی-سهروردی-هفت تیر-کریم خان-انقلاب
3.امام حسین-فردوسی-انقلاب
4.امام خمینی-31شهریور-خیابان حافظ انقلاب
5.راه آهن-منیریه-ولیعصر- انقلاب
6.رودکی(سلسبیل)-آزادی-انقلاب
7.میدان آزادی-خیابان آزادی-انقلاب
8.صادقیه-ستارخان0توحید-نواب-آزادی-انقلاب
9.جلال آل احمد-کارگر-انقلاب