۲۷ تیر ۱۳۸۸

مشاهدات تکان‌دهنده‌ی یک پزشک از شنبه‌ی خونین

چهار هفته از روزی که سبزپوشان و سبزاندیشان تهرانی، قربانی قهر و سرکوب وحشیانه‌ی نیروهای لباس شخصی، انتظامی و شبه نظامی شدند، می‌گذرد. آن روز چهره‌ی سبزها، سرخ شد و در تمام این چهار هفته، زخم‌های آن روز هنوز پیکر جنبش سبز را جریحه‌دار نگه داشته است.
به گزارش سایت موج سبز آزادی، یکی از پزشکان شجاع تهرانی که ترجیح داده خود را «پزشک گمنام» معرفی کند، گزارشی را به دست ما رسانده که حاوی اطلاعات تکان‌دهنده‌ای درباره فجایع صورت گرفته در روز شنبه سی‌ام خرداد ماه است. اگرچه بررسی و ارزیابی صحت جزئیات این گزارش در شرایط امنیتی فعلی ممکن نیست، ولی در مجموع با توجه به همخوانی کلیات این گزارش با شواهد دیگر، می‌توان به آن اعتماد کرد.متن ارسالی را به طور کامل و بدون هیچ جرح و تعدیلی، و تنها با اندکی تغییر برای پیراستگی و ویراستگی متن، به خوانندگان «موج سبز آزادی» ارائه می‌کنیم.
من پزشکی هستم که خوشبختانه یا متأسفانه شاهد عینی فجایع تکان‌دهنده و وحشتناک شنبه‌ی خونین 30 خرداد از نزدیک بوده‌ام.
تاکنون به دلایل مختلف نخواسته‌ام یا نتوانسته‌ام گوشه‌ای از حقیقت فجایعی را که به چشم خود دیده‌ام، نقل کنم. ولی اینک تصمیم گرفته‌ام، ولو به هر قیمت، پس از گذشت چند هفته، گوشه‌ای از فجایع تلخی را که خود شاهد آن بوده‌ام، برای همه‌ی هموطنانی که زخم آن روز بر روحشان جاری است، حکایت کنم. باشد که گفتن حقیقت از بار فشاری که این روزها بر من وارد شده، بکاهد و نیز ادای دینی باشد بر آن مظلومان حق‌خواهی که در آخرین لحظات حیات دنیوی آنان، اینجانب تک و تنها بر بالینشان بوده ام و در حالی که چشمانم در نگاهشان گره خورده بود، جان به جان‌آفرین تسلیم کردند. باشد که در تاریخ این دیار مظلوم ثبت گردد، و اگر فرصتی بود و عمری، همه را با ذکر جزئیات در دفتری گرد خواهم آورد تا آیندگان بخوانند و عبرت بگیرند. ولی هم‌اینک در این فرصت به همین مقدار یادآوری آن روز خونین بسنده می‌کنم.من هم مانند بسیاری از شما شاهد جنایات فجیع و جاهلانه برادران بسیجی بوده‌ام. من یک پزشک هستم و شخصا از داخل آمبولانس شاهد بودم که در مقابل ایستگاه متروی نواب، از پشت‌بام مسجد لولاگر چند نفر بسیجی با اسلحه کلاشینکف و ژ3 بصورت مستقیم به مردم تیراندازی می‌کردند و خود شخصا دیدم مغز پسری جوان را که روی سکوهای سیاه‌رنگ مقابل مترو پخش شده بود. آیا باز هم از جنایات بسیجیان بگویم؟من خود شخصا از داخل بیمارستان امام خمینی و از پشت نرده‌ها دیدم که – در حالی که در همه‌جای دنیا گلوله‌های گاز اشک‌آور هوایی یا منحنی زده می‌شود – در اینجا در میدان توحید و در فاصله چند متری من، جوانی در اثر اصابت مستقیم و هدف‌گیری شده‌ی گلوله بزرگ و داغ گاز اشک‌آور و اصابت آن به گردنش، خون از گلویش فواره زد و درجا بر روی زمین افتاد و کشته شد.من خود در خیابان جمالزاده از داخل یک آمبولانس شاهد بودم که بسیجی‌های موتورسوار چگونه با زنجیرهایی که در دست داشتند، از پشت بر کمر پسران و دختران می‌زدند، و دیدم که چگونه دختری پس از ضربه‌ی شدید و وحشیانه‌ی زنجیر یک بسیجی موتورسوار بر کمرش، از شدت درد ناله‌ای سر داد و با صورت بر روی آسفالت افتاد.من شخصا شاهد بودم که در تقاطع خیابان کارگر شمالی و بلوار کشاورز، مقابل کیوسک نیروی انتظامی، ون‌های سفیدرنگ سپاه با پلاک شخصی توقف می‌کردند و دستگیرشدگان را یک به یک بی‌هیچ دلیلی از آنها پایین می‌آوردند و در اختیار 50 نفر بسیجی که در آنجا تونل وحشت! تشکیل داده بودند، می‌گذاشتند تا از تونل باتوم، چماق، زنجیر و فحش‌های برادران عبور کند، و سپس پیکر خون‌آلود و نیمه‌جان وی را دوباره به داخل ماشین می‌انداختند و سپس نفر بعدی… و فردا که از آنجا عبور می‌کردم، هنوز سنگفرش آنجا خون‌آلود بود.من خود یک بسیجی را دیدم که لابد به علت خوردن موتورش به مردم! مجروح شده بود و او را به بیمارستان آورده بودند. وقتی به چفیه‌ی دور کمر وی دقت کردم، متوجه شدم که در زیر این چفیه یک قمه‌ی بزرگ پنهان شده است! خدایا چه می‌بینم، چفیه و قمه؟! قمه و بسیجی؟! و وقتی از او پرسیدم بچه‌ی کجایی، گفت که ما از طرف سپاه شهرری (سپاه جنوب تهران) اعزام شده‌ایم! خدایا اعزام برای کدام نبرد و مقابله با چه کسی؟!شاید هیچ کس دیگر نداند که کشتگان این روز و یا شهدای خونین‌بدن این روز خدا، نه [آن‌طور که فرمانده‌ی نیروی انتظامی گفته است] 20 نفر، بلکه حداقل چندین برابر این تعداد بوده‌اند. به گونه‌ای که فقط در بیمارستان امام خمینی 22 نفر از مجروحین ورودی در 24 ساعت اولیه به سردخانه منتقل شدند؛ یا در بیمارستان رسول اکرم (ستارخان) 16 نفر از جمله دو کودک 4 و 9 ساله! (می‌توانید صحتش را از دانشجویان پزشکی این بیمارستان سؤال کنید) و یا در بیمارستان شریعتی 9 نفر. این در حالی است که حداقل نیمی از کشته‌ها و مجروحین به بیمارستان بقیة‌الله سپاه و ولیعصر ناجا منتقل شده‌اند.و دست آخر اینکه بنابر اطلاع یک دوست معتبر در پزشکی قانونی، تا این زمان، حداقل 140 نفر در شنبه خونین 30 خرداد تاوان آزادی‌خواهی خود و ملت خود را پس داده‌اند. تازه این در شرایطی است که بسیاری از آنها روزهای بعد به خیل شهدا پیوستند؛ از جمله زن جوان باردار سه ماهه‌ای که باتوم برقی آن‌چنان با شدت بر سرش خورده بود که دچار ضربه مغزی شده بود و پس از یک هفته در کما بودن، در نهایت به همراه جنین خود به حق پیوست. ظاهرا ضارب بسیجی وی از روی موتور، به جای فرد دیگری، وی را مضروب ساخته بود، و تازه بعضی از مردم فکر می‌کنند که کشته‌شدگان فقط ندا و چند نفری هستند که از پشت دوربین‌ها دیده شده‌اند و جنایت‌ها فقط همان‌ها بوده است که در صفحه‌های تلویزیون‌ها و اینترنت دیده‌اند!هرگز، هرگز! جنایات آن چند هزار متأسفانه برادر غافل بسیجی که از روز جمعه از شهرستان‌های مختلف با اتوبوس به تهران آمده بودند و پس از تحریک احساسی و بی‌منطق در نماز جمعه، آن‌چنان شدند که در روز شنبه آن‌گونه با خواهران و برادران خود رفتار کردند. نکته جالب اینکه گروهی از مضروبین، خود بسیجی‌هایی بودند که تنها جرمشان برای باتوم خوردن از گروهی دیگر از بسیج، داشتن چفیه و دستار سبزشان بوده است! و هرگز از یاد نمی‌برم صحنه‌ای که یکی از همین بسیجی‌های سبز در روی تخت اورژانس، کارت بسیجی فعال خود را درآورد و در برابر دیدگان ما و دیگران پاره پاره کرد و بر بسیجی بودن خود لعنت فرستاد!آری، این است عاقبت حکمرانی جهالت و بی‌خردی و تعصب کور بر یک مملکت: برادر علیه برادر، بسیجی علیه ملت، بسیجی علیه بسیجی! و هرگز و تا آخر عمر از یاد نمی‌برم آن لحظه‌ای را که در نیمه‌های شب بر سر بالین جوان خوش‌سیمایی که محاسن کوتاهی داشت و دستبند سبز به دست گره زده بود و در اثر شلیک مستقیم گلوله، کبد و طحالش از بین رفته بود و در حالی که بر روی یک برانکارد در محوطه اورژانس بیمارستان امام قرار گرفته بود (چون نه تختی وجود داشت و نه حتی فضایی خالی) و قبل از آنکه من و دوست دیگری CPR (احیاء) بی‌حاصلی برای او انجام دادیم، در آخرین لحظات با لبخند و در حالی که به نقطه‌ای خیره شده بود، آرام سه بار گفت : یا حسین، یا حسین، یا حسین … و سپس جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.عمق جنایتی که من دیدم، آن‌قدر فجیع بوده که هیچ‌گاه به ذهن شما نیز خطور نخواهد کرد، و اینکه چگونه تعدادی از دستگیرشدگان را آن‌چنان در زیر شکنجه مورد مهرورزی قرار داده بودند که دو روز بعد جنازه‌ی آنها را به سردخانه بیمارستان امام آوردند و از آنجا به پزشکی قانونی و از آنجا به سردخانه‌ی میوه و تره‌بار جنوب تهران! و هرگز هیچ‌کس جز ما عمق این فاجعه را نفهمیده است و نخواهد فهمید، چرا که هرگز آنها را به سردخانه متروک میدان بهمن تهران و یکی دو سردخانه دیگر در همان حوالی راه نخواهند داد …

الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم

پزشک گمنام

تهران 25 تیرماه 88

پرده برداری از مخالفت دیرینه خامنه با موسوی در خاطرات هاشمی

کتاب خاطرات اكبر هاشمي رفسنجاني
سه‌شنبه 15 مرداد 1364
شب با آقاي خامنه‌اي جلسه‌اي طولاني داشتيم، درباره كابينه آينده، ايشان مايل نيست كه مهندس موسوي مجددا نخست‌وزير شود. از من توقع دارند كه همراهي كنم. قرار شد ايشان اين مسئله را با امام در ميان بگذارند. مشكل را جدي مي‌بينم.
پنجنشبه 17 مرداد
بعد از نماز با آقاي خامنه‌اي جلسه داشتيم … آيت‌الله خامنه‌اي شرح مذاكرات امروزشان را با امام دادند. امام گفته‌اند مصلحت نيست كه آقاي مهندس ميرحسين موسوي از نخست‌وزيري كنار بروند…
يكشنبه 20
مرداد شب با آقاي خامنه‌اي درباره نخست‌وزيري مذاكره كرديم. ايشان توقع دارند من در جهت تسهيل نظر ايشان در مورد تعويض كابينه كار كنم. پيشنهاد دادند كه امام به نحوي گفته خودشان را كه ابقاي آقاي ميرحسين موسوي را به مصلحت دانسته‌اند، جبران نمايند و بعيد مي‌دانم كه امام بپذيرند…
دوشنبه 21 مرداد
احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاكرات آقاي خامنه‌اي و امام را درباره نخست‌وزير آينده گفت و گفت نظر امام اين است كه تعويض مهندس موسوي مصلحت نيست و مايلند كه اين نظرشان گفته شود؛ درست بر خلاف نظر آيت‌الله خامنه‌اي.
شنبه 2 شهريور
خدمت امام رفتم و راجع به مشكل كابينه آينده، با توجه به عدم موافقت آقاي خامنه‌اي با آقاي موسوي مذاكره كردم، اما نتيجه‌اي به دست نيامد. امام همان حرف قبلي خودشان را تكرار فرمودند كه تغيير دولت را صلاح نمي‌دانند.
يكشنبه 3شهريور
عصر آقايان محمد يزدي و سيدجعفر كريمي از طرف جامعه مدرسين آمدند و براي تغيير دولت آقاي موسوي از من استمداد كردند. مشكلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقاي موسوي است و نمي‌شود با آن مخالفت كرد.
دوشنبه 11 شهريور
عصر آقاي ناطق نوري آمد. ايشان هم درباره همين موضوع صحبت كرد و اصرار داشت كه امام را بايد راضي كرد. طرفدار نخست‌وزير شدن آقاي ولايتي است….
چهارشنبه 13 شهريور
ساعت 9 صبح به زيارت امام در حسينيه جماران رفتم. مراسم تنفيذ رياست‌جمهوري آقاي خامنه‌اي بود. امام در متن نوشته‌شان بر ضرورت تكيه بر محرومان و مستضعفان تأكيد نمودند. آيت‌الله خامنه‌اي در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملكرد دولت با كنايه ياد كردند… .
شنبه 16 شهريور
پيش از ظهر آقاي رئيس‌جمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند … نظر آقاي خامنه‌اي اين است كه اينها خوب كار نكرده‌اند و جايز نيست دوباره مأمور تشكيل كابينه شوند. زمان طولاني بحث كرديم، ولي به نتيجه نرسيديم. مشكل عمده ايشان، اظهارنظر امام است….
چهارشبنه 27 شهريور
حدود هشتاد نفر از نمايندگان طرفدار دولت آقاي موسوي آمدند و از اظهارات ديروز آيت‌الله خامنه‌اي انتقاد كردند. نامه‌اي براي امام تهيه كرده‌اند كه مشغول جمع‌آوري امضا هستند….
شنبه 30 شهريور
عصر آقاي ناطق نوري براي چاره‌جويي در موضوع كابينه آمد؛ به نظر مي‌رسد فهميده‌اند كه آقاي موسوي را نمي‌توان عوض كرد و گفت: آقاي خامنه‌اي هم تا حدودي به همين نتيجه رسيده‌اند و ديگر آن احساس تكليف را ندارند…
سه‌شنبه 2 مهر
بعد از نماز با آقاي خامنه‌اي جلسه خصوصي داشتيم. آماده شده‌اند كه آقاي موسوي را به مجلس معرفي كنند، ولي بنا دارند در مورد وزرا سخت‌گيري نمايند.
شنبه 6 مهر
پيش از ظهر احمد آقا آمد و نتيجه مسافرت به خارك را به ايشان گفتم كه خدمت امام بگويند. خبر داد كه امام جواب نامه 135 نماينده مجلس در حمايت از آقاي موسوي را داده‌اند و نوشته‌اند كه نظرشان ابقاي آقاي موسوي است. اين تأييد كتبي مجدد، لابد آقاي رئيس‌جمهور و جناح مقابل آقاي موسوي را عصباني‌تر مي‌كند.
شنبه 20 مهر
آقاي توسلي مسئول دفتر امام از اظهارات روز پنجشنبه آقاي خامنه‌اي در مراسم تحليف گله داشت كه به نحوي اعلان تحميل دولت بود. حاج احمد آقا آمد و گفت: امام از اظهارات پريروز آقاي خامنه‌اي ناراحت شده‌اند و معلول شيطنت اطرافيان ايشان مي‌دانند و مي‌خواهند به ايشان در اين خصوص پيغام بدهند.

واکنش ها به خطبه های هاشمی 6 ( شیرین عبادی)

دويچه وله: خانم عبادی، آقايان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی پس از سه هفته حضور علنی پيدا کردند، آنهم در نمازجمعه‌ای که خطبه‌های آن را آقای هاشمی رفسنجانی برعهده داشت. فکر می‌کنيد تا چه اندازه می‌‌توان اين نماز جمعه را پراهميت دانست؟شيرين عبادی: اين نماز جمعه يکی از تاريخی‌ترين نمازجمعه‌های ايران و بلکه جهان اسلام است. علت اهميت‌اش فقط حضور آقايان کروبی و موسوی نيست، بلکه حضور چشمگير مردم که بيش از يک ميليون گزارش می‌شود، و اين بسيار بااهميت است. از سوی ديگر مردم در اينجا شعارهايشان را عوض کردند. شعارها قبلا بوسيله‌ی فردی که به شوخی از سوی مردم “وزير شعار” لقب داده شده بود هدايت می‌شد و دائما اين شعار تکرار می‌شد که “مرگ برآمريکا، مرگ بر غرب‌‌، مرگ بر اسراييل”. اما شعار خودجوش مردم در اين خطبه “مرگ بر چين” و “مرگ بر روسيه” بود و علتش هم اين است که دولت جمهوری اسلامی ايران تاکنون مدعی بوده که از مسلمانان دفاع می‌کند، اما چشم‌اش را بر کشتار مسلمانان بی‌دفاع در چچن و در چين می‌بندد. علتش هم اين است که آنها شريک سياسی و اقتصادی ايران هستند. دولت ايران در شورای امنيت همواره دو رأی مثبت چين و شوروی را دارد، و مردم اين را می‌دانند. مردم می‌دانند که دولت ايران به اتکای حمايت روسيه و چين در شورای امنيت سازمان ملل با مردم بدرفتاری می‌کند و در داخل دست به نقض آشکار حقوق بشر می‌‌زند. بنابراين، اين خطبه از اين جهت تاريخی بوده که مردم برای اولين‌بار خودشان بدون هدايت “وزير شعار”، شعار می‌دهند و شعارشان اين بار “مرگ برچين” و “مرگ بر روسيه” است. زيرا آنها همواره حمايت‌گر دولت جمهوری اسلامی بودند، خصوصا در شورای امنيت سازمان ملل متحد.
فکر می‌کنيد با انتقادهای مستقيم و غيرمستقيمی که آقای هاشمی رفسنجانی به حکومت کرد، می‌توان اين را به معنای تفاهم با اپوزيسيون تعبير کرد؟هم بله و هم خير. آنچه آقای رفسنجانی گفتند، عين حقيقت است که اپوزيسيون می‌گويد. ولی اين تمام حرف اپوزيسيون نيست. ازجمله آنچه همه علاقمند بودند که آقای رفسنجانی اضافه برآنچه گفتند بدان اشاره کنند، تعداد کشته‌شدگان بود. و اين‌که چرا افرادی که در روزهای ۲۴ و ۲۵ خرداد کشته شدند، در خيابان به وسيله‌ی مأمورين دولتی، جسد آنها را ده‌ها روز نگه می‌دارند و بعد دانه دانه تحويل خانواده‌ها می‌دهند و ازشان رسيد می‌گيرند که اينها در تظاهرات کشته نشده‌اند و حق ندارند که راجع به اينها حرف بزنند و مراسم يادبود بگذارند. بنابراين آنچه آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه گفته‌اند عين واقعيت بود، وليکن تمام واقعيت نبود. واقعيت متأسفانه دردناکتر از آنچه هست که ايشان گفتند.
آقای رفسنجانی گفته‌اند، بگذاريد مردم و رسانه‌ها حرفشان را بزنند. آيا اين به معنای خواست آزادی بيان است؟ آيا انتظار داشتيد که آقای رفسنجانی به اين گونه با صراحت صحبت بکنند؟خواست آزادی بيان در ايران سال‌هاست که از سوی مردم و ژورناليست‌ها و ارباب جرايد مطرح شده است. و الان بسيار خوشحالم که اين خواست مورد تأييد يکی از افراد بانفوذ حکومت قرار گرفته است و بدين شيوه خواست مردم و حقانيت آنها در آزادی بيان به اثبات رسيده است. يعنی الان با شنيدن اين حرف تمام دنيا می‌فهمد که اعتراض مردم به سانسور شديدی که در ايران است، درست بوده. حتا از تريبون نماز جمعه دومين شخصيت مهم ايران از نبود آزادی بيان گله می‌کند! پس بنابراين آنچه مردم و ما قبلا اعتراض می‌کرديم و می‌گفتيم که ايران بزرگترين زندان خبرنگاران در سطح جهان است، اين را حالا ديگر همه باور می‌کنند. بله! معنای اين حرف اين است که آزادی بيان در ايران بسيار محدود است.
آقای رفسنجانی دعوت به آشتی ميان دو اردوگاه متخاصم کرده است. فکر می‌کنيد بدين گونه وضعيت در ايران آرام‌تر خواهد شد؟ببينيد، قبل از اين که بين دو گروه رقيب آشتی برقرار بشود، بايستی به آشتی بين مردم با حکومت انديشيد. اين مردم هستند که دارند بتدريج از حکومت فاصله می‌گيرند. بنابراين بايد کاری کرد که مردم اعتمادشان به حکومت برگردد و اين فاصله را کم بکنند. به نظر من آنچه در ايران اتفاق افتاده و جريان دارد، فقط رقابت انتخاباتی نيست. فقط مسئله اين نيست که دو گروه سياسی مقابل هم ايستاده‌اند و می‌خواهند سر قدرت با همديگر منازعه داشته باشند. نخير! اين مردم هستند که در ميدان هستند و گله‌های ديرينه‌ی خودشان را الان بر زبان می‌آورند. چنانچه در شعار خودجوش نمازجمعه ديديم. می‌گويند: “مرگ برچين” و “مرگ بر روسيه”. مگر چين و روسيه در منازعات انتخاباتی دخالت داشتند. نه، اين طور نيست. پس چرا مردم می‌گويند “مرگ بر چين” و “مرگ بر روسيه”؟ برای اين‌که دولت ايران مرتکب نقض حقوق بشر شده است، آنهم بارها و بارها، سال‌ها و سال‌ها. مردم اعتراض کردند، وليکن همواره در شورای امنيت چين و روسيه از اعمال ايران حمايت کردند و اين در حالتی‌ست که هر دو کشور خودشان از ناقضان مهم حقوق بشر در جهان هستند و از افرادی هستند که مسلمان‌ها را بی‌دفاع و بيگناه می‌کشند.
در دنباله‌ی همين صحبت شما در مورد رابطه‌ی ‌ميان مردم و حکومت، آقای رفسنجانی در سخنان خودشان به حکومت نسبت به فقدان اعتماد ميان مردم و حکومت هشدار دادند و خواستار اين شدند که اين اعتماد ميان مردم و حاکميت احيا بشود. فکر می‌کنيد در اين وضعيت بحرانی چنين اعتمادی قابل احيا است؟بله، اگر عقلانيت به خرج داده بشود و اگر به حرف مردم گوش بدهند، طبيعتا مردم هم اعتمادشان را برمی‌گردانند. و برای اين کار، من قبلا هم بارها گفته‌ام، چهار مسئله بايد اتفاق بيفتد. در درجه‌ی اول خشونت‌های دولتی بايد متوقف بشود، و حال آنکه ديديم حتا در نمازجمعه‌ی امروز هم خشونت اتفاق افتاد و به سوی مردم بيگناهی که برای نمازخواندن می‌رفتند حمله کردند. ازجمله اشاره می‌کنم به دستگيری خانم شادی صدر که در حقيقت او را دستگير نکردند، بلکه ربودند. عده‌ای لباس شخصی بدون داشتن هيچ حکمی کشان کشان يک زن مسلمان را که به نمازجمعه می‌رفت آنچنان دستگيرش کردند که حتا روسری و لباسش ازتن‌اش بيرون آمد. اين شيوه‌ی رفتار با مردم بايستی متوقف بشود. دوم، کليه‌ی دستگيرشدگانی که بعد از انتخابات دستگير شده‌اند، بايستی فوراً بدون قيد و شرط آزاد بشوند. سوم به آسيب‌ديدگان و خانواده‌ی شهدايی که بعد ازانتخابات جان خودشان را در راه آزادی از دست دادند، بايستی خسارت پرداخت بشود. و چهارم، اين انتخابات بايد باطل اعلام شود، و انتخابات ديگری تحت نظارت سازمان ملل متحد برگزار گردد. با اين چهار شرط است که مردم اعتمادشان برمی‌گردد . هرکدام از اين چهار شرط بخواهد حذف بشود، بازجای اما واگر باقی می‌ماند و مردم فاصله‌شان را با حکومت حفظ می‌کنند. همچنانکه تا الان هم حفظ کرده‌اند.
با اين شروطی که شما ذکر کرديد، به نظر می‌آيد چنين اعتمادی قابل احيا نيست. زيرا از قرار معلوم حاکميت مقاومت می‌کند. بنابراين می‌پرسيم، آيا نظام حکومتی ايران دستخوش بحران شده است؟مسلماً آنچه در ايران هست حالت عادی نيست و بحران يکی از نام‌هايش است. مردم می‌بينيد که از هر فرصتی برای بيان آلام خودشان برای بيان گله‌های ساليان سال خودشان دارند استفاده می‌کنند. حکومت بايستی عاقل باشد. با چند حرکت سياسی که به سمت مردم می‌تواند برود، می‌تواند از آنها دلجويی کند و دو مرتبه همان مردم خوب مهربان پشتيبان حکومت خواهند بود. اما آن چهار شرط بايد اتفاق بيفتد.
حالا پس از اين نماز جمعه‌ که به نظر شما نمازجمعه‌ای تاريخی بوده، فکر می‌کنيد اعتراض‌ها همچنان ادامه خواهند يافت؟بله. چگونه می‌شود مادری که بيش از بيست روز است به دنبال فرزندش می‌گردد و بعد متوجه می‌شود جسد فرزندش در اين مدت در سردخانه بوده و به او نمی‌گفتند و منتظر بودند سروصداها بخوابد، آيا اين مادر بايد فراموش کند؟ چه طور می‌شود که خانواده‌ی تعداد کثيری که اعضايشان در زندان هستند، اينها فراموش کنند که عزيزانشان اسيرند؟ چه گونه می‌شود افرادی که فقط به صرف اين که ما اعتراض داريم به خيابان آمدند، آنچنان کتک خوردند که استخوانشان شکسته و زخمی‌شده‌اند، اين آلام را فراموش کنند؟ و چگونه می‌شود که مردم گله‌های ساليان سال را به اين راحتی فراموش کنند؟ بنابراين من به شما قول می‌دهم آنچه در ايران اتفاق افتاده است فروکش کردنی نيست. اعتراضات مردم تمام نشده است. جنبش تمام شدنی نيست. فقط رنگ عوض می‌کند. يک موقعی به صورت خيابان آمدن، يک موقعی هم به صورت شعار “الله اکبر”، يک موقع هم به صورت کميته‌ی مادران عزادار و شيوه‌های ديگر. مردم ايران خلاقيت دارند. علی‌رغم سرکوب‌هايی که می‌بينند، علی‌رغم سانسورهايی که هست، اعتراض خودشان را بيان می‌کنند. من خوشحالم که بگويم مردم ايران به آن درجه از بلوغ سياسی رسيده‌اند که اعتراضات خود را بسيار مسالمت‌آميز بيان کنند. اين اعتراضات تمام شدنی نيست.

مهم : مراسم مجوزدار حامیان موسوی و کروبی در شیراز

یک منبع موثق از شیراز خبر داده است که ستادهای موسوی و کروبی موفق به دریافت مجوز از فرمانداری شیراز برای برگزاری برنامه تقدیر از فعالان ستادهای خود شده‌اند.
این برنامه فردا یک‌شنبه ۲۸ تیر، ساعت ۶ بعدازظهر برگزار خواهد شد. مکان برنامه هم تالار احسان (آخر فرهنگ شهر، میدان احسان) است.

نکته ای که در سخنان هاشمی به آن توجه نشد : "رفراندوم"

احسان هوشمند
رييس مجلس خبرگان تاکيد کرده که بايد از مردم پرسيد. چگونه مي‌توان نظر مردم در اين خصوص را اخذ کرد؟ مهمترين و قانوني‌ترين شيوه در اين خصوص مراجعه به آراي عمومي است. با مراجعه به اراي عمومي مي‌توان نظر مردم ايران در خصوص انتخابات اخير را جويا شد.
خطبه هاي روز جمعه اکبر هاشمي رفسنجاني در خصوص رويداد هاي اخير ايران بازتاب گسترده اي در محافل سياسي و اجتماعي داخل و خارج از کشور داشت.هاشمي رفسنجاني با بحراني توصيف کردن اوضاع کنوني کشور براي خروج از اين وضعيت پيشنهاد هايي را ارايه کرد.از جمله امکان دسترسي طرف هاي مختلفِ چالش به راديو و تلويزيون و رسانه هاي گروهي براي اعلام نظرات و ديدگاه ها و دلايل خود،آزادي بازداشت شدگان اخير،رعايت قانون،دلجويي از خانوده هاي داغدار اين حوادث .اگر تنها قرار باشد اين بخش از پيشنهادات رفسنجاني مورد توجه قرار گيرد،ضمن انکه موجب تلطيف فضا و بازگرداندن آرامش حداقلي به جامعه مي شود اما نمي تواند حلال مشکلات باشد.چرا که نتيجه عملي مشخصي براي حل مسائل و کاهش بي اعتمادي گسترده اي که شکل گرفته در پي نخواهد داشت.بالاخره پس از اين اقدامات مردم منتظر تغيير شرايط هستند و اين اقدامات نمي تواند تغيير قانون مندي در پي داشته باشد.هاشمي رفسنجاني با رويکردي واقع بينانه براي نتيجه بخش نمودن پيشنهادات خود راه کار قانوني با اهميت ديگري نيز ارايه داد که توجه به آن مي تواند به حل ريشه اي مسائل پيش آمده بينجامد.رفسنجاني گفت:بالاخره بايد فضايي به وجود بيايد كه همه افراد بتوانند حرف‌هاي خود را بزنند و بدون دعوا و مشاجره و با حاكميت منطق هر طرفي حرف‌هاي خود را بزند و مردم تصميم بگيرند كه البته در اين ميان كار عمده بر دوش صدا و سيما است كه مخاطبان زيادي دارد و البته ساير رسانه‌ها نيز بايد كار خود را انجام دهد.هاشمي رفسنجاني مجدد تأكيد كرد: بحث‌ها بايد منطقي باشد و بايد برادرانه و خواهرانه با يكديگر حرف بزنيم و هر طرف دليلش را بگويد و بالاخره مردم در اين بين خودشان مي‌فهمند و در آخر نيز مي‌توان از مردم پرسيد .رييس مجلس خبرگان تاکيد کرده که بايد از مردم پرسيد.چگونه مي توان نظر مردم در اين خصوص را اخذ کرد؟مهمترين و قانوني ترين شيوه در اين خصوص مراجعه به آراي عمومي است.با مراجعه به اراي عمومي مي توان نظر مردم ايران در خصوص انتخابات اخير را جويا شد.چنانچه اين مهم در دستور کار قرار گيرد بايد منتظر فصل نويني از تحولات و در نتيجه تقويت همبستگي ملي ايران باشيم.اين بخش اساسي از نظرات هاشمي رفسنجاني در تحليل ها مغفول ماند !در حالي که نتيجه منطقي پيشنهادات رفسنجاني مراجعه به راي و نظر صاحبان مملکت يعني احاد ملت ايران است.اين ملت ايران است که بايد نظر خود را به روشني در اين خصوص بيان کند.

واکنش ها به خطبه های هاشمی 5 ( بیانیه جبهه مشارکت)

بسم الله الرحمن الرحيم
نماز جمعه اين هفته تهران با حضور ميليوني مردم تهران شكوهي بيسابقه و تاريخي داشت.مردمي كه در طول يكماه گذشته مصرانه پيگير خواسته هاي قانوني و بر حق خود بودند و به جاي پاسخ منطقي و مستدل با موج سركوب و سانسور روبرو شده بودند فرصتي يافتند تا در فضاي معنوي نماز جمعه بار ديگر در كمال آرامش و با حضوري چشمگير اعلام كنند تا رسيدن به خواسته هاي خود قدمي به عقب برنخواهند داشت.آنچه از زبان خطيب محترم جمعه آيت الله هاشمي رفسنجاني جاري شد و راهكارهاي ايشان ميتواند نقطة شروعي باشد كه حاكميت با اجابت آنها گامي به سوي بازسازي اعتماد از دست رفته بردارد. مردمي كه در جريان انتخابات به جاي صداقت و امانتداري مسئولان با كودتا روبرو شدند اكنون جز آراي خود چيزي طلب نميكنند. مردم انتظاري جز اين ندارند كه مشروعيت دولت برآمده از تقلب در اركان نظام به رسميت شناخته نشود و اجازه داده نشود تا عدم مشروعيت اين دولت به اركان ديگر نظام نيز سرايت كند.خواستة مردم جز اين نيست كه صدها تن از فرزندان غيور آنها كه تنها به جرم گرم كردن انتخابات اينك در زندان به سر ميبرند بدون قيد و شرط آزاد گردند و به آغوش خانوادههاي خود بازگردند؛ نه آنكه پس از يكماه هنوز بسياري از خانواده ها حتي خبري از سلامتي عزيزان خود نداشته باشند.خواستة مردم تهران در جمعة كم نظير چيزي جز اين نيست كه فضاي امنيتي - نظامي حاكم بر كشور كه سبب گسترده ترين سانسور بر رسانه ها، وسائل ارتباط جمعي و منع هرگونه اظهار نظر و تجمعي شده است برطرف و فضاي قانوني آرام به جاي آن حاكم شود.خواسته هاي قانوني مردم جز اين نيست كه قانون شكناني كه هميشه موازين شرعي و اخلاقي را زير پا گذاشته اند به قانون تمكين كنند و دست از مقابله با آرمانهاي انقلاب، امام و خواست مردم بردارند.جبهة مشاركت ايران اسلامي با تشكر از تمامي مردمي كه علي رغم تبليغات سوء گسترده و استقرار محيطي امنيتي با حضور گسترده خود بار ديگر پيمان سبز خويش را تجديد كردند بر تعهد استوار خويش در پيمودن اين راه در كنار مردم تأكيد مي كند. ما مطمئن هستيم تا زماني كه اين حداقل خواسته هاي مردم تحقق پيدا نكنند كودتاگران روي آرامش نخواهند ديد و بيش از همه آنها زيانكاران اين عرصه خواهند بود.
جبهه مشاركت ايران اسلامي

عبدالله نوری پس از 11 سال به نماز جمعه آمد .

نماز جمعه دیروز تهران نه تنها از آن جهت که پس از 30 سال شاهد حضور سلیقه های گوناگون بود بلکه با هفته های پیش از خود نیز متمایز بود.
همانگونه که هاشمی رفسنجانی خطیب جمعه نیز اشاره کرد در نماز جمعه دیروز مردم با سلیقه های سیاسی گوناگون و حتی سلیقه های متفاوت در پوشش های مختلف حضور داشتند. زن و مرد، پیر و جوان و بعضاً خانواده ها با فرزندان خردسال شان آمده بودند.
دیروز نه تنها در گوشه و کنار خیابان ها شمار قابل توجهی نیروهای امنیتی و انتظامی حضور داشتند بلکه مقابل سردر اصلی دانشگاه تهران، خیابان 16 آذر، قدس و... حضور فشرده نیروهای ضدشورش چشمگیر بود که بعضاً به تنش با مردم نیز انجامید.
اگرچه نیروهای انتظامی مستقر با درایت سعی در فروکش کردن تنش ها داشتند اما به واسطه درگیری برخی نیروهای لباس شخصی با مردم همزمان با خطبه های نماز در خیابان های منتهی به دانشگاه تهران گاز اشک آور شلیک شد.دیروز برای نخستین بار پس از آنکه از پشت تریبون نماز جمعه شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده شد عده ای از مردم شعار «مرگ بر روسیه» را در مقابل آن سر دادند.
عده ای شعار «یاحسین، میرحسین»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «نیروی انتظامی حمایت حمایت» سر می دادند و عده ای دیگر «مرگ بر غارتگر بیت المال»، «حزب الله ماشاءالله.»
در حین خطبه های نماز جمعه پس از شعارهای انتقادی حامیان موسوی نسبت به مسائل پس از انتخابات هاشمی با دعوت به سکوت به آنان گفت: «تایید شما با این شعارها کافی است؛ بگذارید من بهتر از شما بگویم.»
در زمان خطبه های نماز جمعه پس از آنکه هاشمی پیشنهادهای خود را برای خروج از بحران مطرح کرد کسانی که در صفوف نزدیک به تریبون نماز جمعه نشسته بودند در مواردی با شعارهای خود کوشیدند در ادامه صحبت های هاشمی اخلال ایجاد نکند که البته با هوشیاری خطیب و سایر نمازگزاران تلاش آنان به نتیجه نرسید.
با پایان یافتن خطبه های نماز جمعه و در گرمای 40 درجه تهران مردم در حمایت از میرحسین شعارهایی دادند که در مواردی با واکنش لباس شخصی ها و برخی نیروها مواجه شدند.همچنین حضور میرحسین موسوی در میان مردم با استقبال گسترده آنان مواجه شد.
برخورد با مهدی کروبی و هادی غفاری همچنین بازداشت شادی صدر فعال حقوق زنان از دیگر حاشیه های نماز جمعه دیروز تهران بود.دیروز علاوه بر موسوی و کروبی، عبدالله نوری، سید یاسر خمینی، زهرا رهنورد، عفت مرعشی (همسر هاشمی) و دختران هاشمی، جهانگیری، محسن رضایی، حسن روحانی، مجید انصاری، ناطق نوری، محسن رضایی، محمد هاشمی، محمدرضا باهنر، علیرضا محجوب، نبی حبیبی و شیخ قدرت الله علیخانی به نماز جمعه آمدند.
حضور عبدالله نوری بعد از قریب به 11 سال در نماز جمعه تهران و در حالی که در میان مردم در میدان فلسطین بود قابل توجه افکار عمومی قرار گرفت.
آخرین حضور عبدالله نوری در نماز جمعه به سال 1377 برمی گردد که در آن زمان از سوی برخی افراد منتسب به گروه های خاص تعرضاتی به وی صورت گرفت.دیروز نیز مدیرمسوول روزنامه توقیف شده «خرداد» همراه با مردم در نماز جمعه حضور یافت که در حوالی میدان فلسطین گروهی از نیروهای سرکوبگر، لباس شخصی و موتورسوار با رکیک ترین الفاظ وی را مورد اهانت و تعرض قرار دادند.
وضعیت به گونه ای بود که برخی از حاضران جهت جلوگیری از وقوع آسیب جانی و تشنج مطلوب سرکوبگران از عبدالله نوری درخواست کردند محل را ترک کند که در نهایت با همراهی مردم تلاش مهاجمان ناکام ماند.

واکنش ها به خطبه های هاشمی 4 (اصلاح طلبان)

اعتماد می نویسد:« هاشمی رفسنجانی دیروز در حالی پس از هشت هفته غیبت پشت تریبون نماز جمعه تهران قرار گرفت که ساعت ها پیش از حضور وی در جایگاه، خیابان انقلاب و سایر خیابان های منتهی به مکان نماز جمعه تهران به دلیل کثرت جمعیت قفل شده بود؛ جمعیتی که کوشیده بودند با نمادهای سبز خود در این مراسم حاضر شوند.»
برخلاف رسانه ها و شخصیت های حامی دولت که از سخنان هاشمی ناراضی شدند اما اصلاح طلبان از اظهارات وی استقبال کردند. در این راستا جبهه مشارکت ایران اسلامی هم با انتشار بیانیه ای از "حضور میلیونی مردم تهران" در نمازجمعه این هفته تشکر کرد و نوشت: «آنچه از زبان خطیب محترم جمعه، آیت الله هاشمی رفسنجانی جاری شد و راهکارهای ایشان می تواند نقطه شروعی باشد که حاکمیت با اجابت از آنها گامی به سوی بازسازی اعتماد از دست رفته بردارد.»
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی و رئیس ستاد انتخاباتی آقای کروبی هم در مقاله ای در شماره روز شنبه ۲۷ تیرماه روزنامه "اعتماد ملی" که بر روی اینترنت منتشر شده، نماز جمعه دیروز را "نقطه عطف دیگری در تاریخ کشور و انقلاب" خوانده و با اشاره به درگیری های روز جمعه نوشته است: «برخی گروه ها کوشیدند زمینه ای فراهم کنند تا سخنان آقای هاشمی... تحت تأثیر خبرهای دیگر قرار گرفته و انعکاس کمتری داشته باشد.»
اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی نیز در واکنشی به نماز جمعه دیروز اظهار داشت که آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه "در میانه جریانات سیاسی" ایستاد و کوشید کف مطالبات دو طرف را مطرح کند.
به گفته گرامی مقدم، یک طرف انتظار دارد مشروعیت انتخابات و دولت برآمده از آن توسط رقیبان پذیرفته شود و طرف دیگر، این انتخابات را مخدوش می داند و معتقد است که دولت مشروع نیست.
او گفت: «آقای هاشمی برای اینکه کشور و نظام از این بحران خارج شود، گفتند که در چنین شرایطی به وحدت نیاز داریم و مطالباتی را مطرح کردند که در میانه مطالبات اصلی دو طرف قرار دارد.»

روایت شاهد عینی از حمله به کروبی در نماز جمعه

در حالی که برخی شایعات از ضرب و شتم مهدی کروبی خبر می داد، خبرنگار «شفاف» توانست به جزئیات بیشتری از این ماجرا دست پیدا کند.
یکی از حاضران در محل نماز جمعه امروز تهران که ضرب و شتم دبیرکل حزب اعتماد ملی را دیده است گفت:« آقای کروبی در حال بحث با هواداران خود به طرف درب حرکت می کرد که با ماموران نیروی انتظامی روبرو شد.»
به گفته این شاهد عینی، ماموران انتظامی حاضر از این نامزد انتخابات خواسته بودند تا با ماشین پلیس ادامه مسیر را طی کند و در این راستا کروبی از هواداران خویش نیز خداحافظی نمود.
این شاهد می افزاید:« در حالی که کروبی در حال گذر از درب دانشگاه تهران بود، ناگهان حدود 15 الی 20 نفر به وی حمله کردند.»
وی با اشاره به اینکه «هواداران باقی مانده اطراف کروبی دست های خود را به همراه محافظان کروبی، اطرافش زنجیر کردند و بقیه نیز به یاری آنان شتافتند» افزود:« ولی فشار به حدی زیاد بود که عمامه آقای کروبی هم افتاد و عینک شان نیز از چشمشان جدا شد.»
وی از هتاکی و فحاشی در این ماجرا نیز خبر داد.
به گفته وی، این ماجرا با دخالت نیروی انتظامی پایان یافته بود.
این شاهد عینی تصریح کرد که تا لحظه ای که جمعیت اطراف متفرق شدند، آسیب خاصی متوجه کروبی و یا سلامتی وی نشده بود.
گفتنی است که مرتضی تمدن، استاندار از پيگيري حادثه مشكوك ضرب‌وشتم كروبي خبر داد و گفت: هرگونه اعتراض و انتقادي بايد در چارچوب قانون باشد.
رئيس شوراي تأمين استان تهران با محكوم كردن رفتارهاي غير قانوني تأكيد كرد: از نظر ما اين حادثه، يك حادثه معمولي نيست و قطعاً عناصر مشكوكي در طراحي و اجراي آن نقش داشته‌اند.
استاندارد تهران در پايان از نيروهاي انتظامي و امنيتي خواست، هرچه سريع‌تر عاملان اين حادثه را شناسايي و به محاكم قضايي تحويل دهند.
این واقعه در حالی رخ می دهد که سجاد صفار هرندی، فرزند وزیر ارشاد دولت نهم در مورد احتمال کتک خوردن اصلاح طلبان گفته بود:« اگر موسوی و خاتمی به نماز جمعه بیایند شک نکنید که برای تکرار ماجرای فحش و کتک خوردن عبدالله نوری و مهاجرانی در تابستان ۷۷ آمده اند و وقتی که به این نیت آمده اند معلوم است که این اتفاق نباید بیفتد! همچنان که با شعار های تند و غیر عقلانی نباید فرصت مظلوم نمایی و خود بهشتی بینی (!) به کسی داده شود. حتی اگر محتوای خطبه ها بد بود که بعید است نباشد!!»
وی از کروبی که امروز این واقعه برای وی اتفاق افتاده است، نام نبرده بود.

چند نفر درنماز جمعه شرکت کردند؟

در حاليكه رسانه هاي داخلي وخارجي حضور مردم در نمازه جمعه اين هفته تهران را بي سابقه توصيف كردند برآوردها حاكي از حضور 1.5 تا 2.5 ميليون نفر در اين نماز جمعه است. براساس اين برآورد كه براساس مساحت تحت پوشش حضور مردم صورت گرفته در صورتيكه ميزان حضور افراد 3نفر در هرمتربع محاسبه شود با توجه به حضور مردم در پانصد هزار مترمربع در دانشگاه تهران خيابانهاي اطراف كه تا ميادين وخيابانهاي ديگر نيز كشيده شده بود جمعيت حاضر بيش از يك ونيم ميليون نفر بوده اند. اما برخي ديگر از ناظران با محاسبه افراد زيادي كه براي حمايت از مهندس موسوي ونه شركت در نماز در ميادين و رههاي منهي به دانشگاه اجتماع كرده وپس از نماز به مردم پيوسته اند جمعيت حاضر را تا دو نيم ميليون نفر برآورد كرده اند. گفتني است پرشورترين نمازجمعه هاي تاريخ تهران در دهه اول انقلاب با حضور حدود يك ميليون نفر ودر سالهاي اخير در روزجهاني قدس و روزهاي خاص برگزار مي شده است حدود 500تا 800هزار نفر در نماز جمعه تهران شركت مي كردند.
ارسالی توسط مرد آزاد

جدال پایان ناپذیر احمدی نژاد با رفسنجانی ؟

محمود احمدی نژاد در سخنرانی عصر روز پنجشنبه خود در مشهد "اصلاح ایران" و "اصلاح جهان" را دو "مأموریت بزرگ" دولت دهم نامید که، به گفتۀ او، لازم و ملزوم یکدیگرند. رئیس جمهوری ایران نظام جهانی را "ناعادلانه و ظالمان" توصیف کرد و گفت که دولت او قصد و مأموریت دارد با حضور مقتدرانه در صحنۀ بین المللی این نظام ناعادلانه را دگرگون کند و قدرت های جهانی را از موضع خود پائین بکشد. رئیس جمهوری ایران در بخشی از سخنانش اضافه کرد که مأموریت اول دولت او یعنی اصلاح و آبادانی ایران بدون حتا اصلاح مناسبات بین المللی میّسر نمی شود. رئیس جمهوری ایران در جای دیگری از سخنانش گفت : دولت او "با عزت و اقتدار وارد عرصه های جهانی می شود و دشمنان را از موضع استکبار به زیر خواهد کشید." او همچنین گفت : "ملت ایران نخواهد گذاشت که قدرت های جهانی حتا یک شب به راحتی بخوابند." در عرصۀ داخلی محمود احمدی نژاد بی آنکه نامی از کسی ببرد اظهار داشت "هیچ کس حق ندارد برای خود و نزدیکان خود یا بستگان خود حق ویژه و امتیاز ویژه قائل باشد." رئیس جمهوری ایران سپس افزود : "من از زبان شما مردم می گویم که این ملت از دولت می خواهد که تمام حقوق ملت را که یک عده به صورت ویژه برده اند، پس بگیرد و به بیت المال بازگرداند." ایسنا خبرگزاری دانشجویان ایران تصریح کرده است که در پی این سخنان حاضران در محل شعار می دادند "احمدی بت شکن، بت بزرگ را بشکن". گفتنی است که در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری اخیر محمود احمدی نژاد، رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، و فرزندان و بستگان وی را متهم به رانت خواری و سوءاستفاده از اموال عمومی کرد. مهدی خانباباتهرانی فعال سیاسی و تحلیلگر مقیم آلمان در نخستین واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد گفته است :
نخستین واکنش من این است که آقای احمدی نژاد این سخنان را با پناه بردن به امام رضا و جناب آقای طبسی در مشهد ایراد کرده است. چون حتماً اطلاع داشته است که این هفته کس دیگری قرار بوده در نماز جمعه صحبت کند. به نظر من بلندپروازی های آقای احمدی نژاد ارزش واکنش ندارد. نکته مهم اما آغاز تشکیل کابینۀ جدید توسط اوست. میدانیم که رئیس سازمان انرژی اتمی در این فاصله تغییر کرده و آقایان هاشمی ثمره و اسفندیار مشایی به معاونان اول رئیس جمهوری بدل شده اند. باور من این است که آقای احمدی نژاد یک گریزی به پیش کرده است. به این معنا که پیش از انجام سخنرانی آقای رفسنجانی او خواسته است که پایگاه های خود را محکم کند. اینکه او در سخنانش جهت حمله را متوجۀ رفسنجانی کرده تا حدودی قابل فهم است. در هر حال جدالی را که احمدی نژاد با رفسنجانی در کارزار انتخابات ریاست جمهوری آغاز کرده پایان نیافته است. اگر عمر آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری ادامه پیدا کند، بدون شک سرنوشت آقای رفسنجانی نامعلوم خواهد بود. آقای رفسنجانی می داند که احمدی نژاد طناب را آماده کرده تا به گردن او بیاویزد. بی سبب نیست که بخشی از سخنان امروز آقای رفسنجانی در نماز جمعۀ تهران به نحوۀ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اختصاص یافت. واقعیت این است که سرنوشت رفسنجانی گره خورده است به وضعیت نظام اسلامی ایران. پیش بینی من این است : یا نظام اسلامی از این بحران عبور خواهد کرد یا اینکه کودتایی در کودتا خواهد شد و در این صورت عناصر طالبانیست حکومت احمدی نژاد آقای رفسنجانی را بر صندلی اتهام خواهند نشاند.

پی آمدهای موضع فرانسه در مورد حقانیت احمدی نژاد


وزیر امور خارجۀ فرانسه در سخنان روز پنجشنبه اش در سنای این کشور تـأکید کرد که فرانسه در صورتی محمود احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری جدید ایران به رسمیت می شناسد که همه و اساساً دیگر نامزدهای انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور او را به همین عنوان به رسمیت بشناسند. مهدی مظفری استاد روابط بین الملل در دانشگاه "آهوروس" دانمارک در مورد معنا و پی آمدهای موضع دولت فرانسه در قبال مقام رسمی محمود احمدی نژاد چنین می گوید :

آقای محمود احمدی نژاد در این چهار سالی که رئیس جمهوری ایران بودد شخص محبوبی در مجامع بین المللی و به خصوص در نزد کشورهای غربی نبوده است. ایشان همواره با سخنان و رفتارش انتقادها و اعتراض های بسیاری را در نزد کشورهای غربی برانگیخته است. اکنون که آقای احمدی نژاد در تنگنا قرار گرفته و حقانیت یا مشروعیت او به عنوان رئیس جمهوری مورد انتقاد و پرسش است، وزیر امور خارجۀ فرانسه نیز می کوشد با بهره برداری از این شرایط محمود احمدی نژاد را ضعیف تر از پیش کند. چون صرف نظر از اینکه چه کسی رئیس جمهوری ایران باشد، مسألۀ اتمی این کشور باصطلاح روی میز است و به نفع کشورهای غربی است که دولت ایران و نمایندۀ دولت ایران در مذاکرات اتمی ضعیف باشند. البته پیشتر رئیس جمهوری آمریکا نیز به همین موضع مشروعیت رئیس جمهوری ایران اشاره کرده و گفته بود که مسألۀ انتخابات در ایران "مسأله دار" شده است و اینکه نه اوضاع ایران روشن است و نه معلوم است که چه کسی مالاً رئیس جمهوری ایران خواهد شد. اینکه این نظر چقدر دامنه دار شود دست کم به دو عامل بستگی دارد : اول اینکه خود تحولات و اعتراض های مردمی در ایران چه روند و سمت و سویی بگیرند؛ دوم اینکه خود دولت ایران چه رویکردی در قبال پروندۀ اتمی در پیش خواهد گرفت. اگر دولت ایران در این زمینۀ دوم روی خوش به غرب نشان بدهد، کشورهای غربی هم این مشکل مشروعیت آقای احمدی نژاد را فراموش می کنند. زیرا به نفع آنهاست که این مسألۀ اتمی حل شود.
به نظر من ایشان انگشت روی مسأئل اساسی گذاشته است. به طور خلاصه می توان گفت که در ایران دو نبرد به طور همزمان در جریان است : یکی نبرد "زر با زور" است و دیگری "نبرد مردم با زر و زور". در این میان آقای خامنه ای نماد و نمایندۀ زور و قدرت است، آنهم بر اساس پشتیبانی که از پاسداران و بسیجیان دریافت می کند و در مقابل آقای رفسنجانی نمایندۀ "زر" یا سرمایه داری مدرن ایران است که از سیاست های اقتصادی و مالی دولت آقای احمدی نژاد ضرر بسیار دیده است. در کنار این نبرد اما شاهد نبرد جامعه هستیم با دارندگان "زر و زور" در ایران. در این نبرد مردم و به ویژه جوانان نقش مهمی دارند که می گویند : این انقلاب متعلق به ما نیست. ندا و سهراب نمایندگان همین نسل جوان هستند که انقلاب اسلامی را نشناخته است. در واقع، وقتی وزیر امور خارجۀ فرانسه، برنارد کوشنر، از جریان دموکراسی خواهی در ایران صحبت می کند و می گوید که کشورش از این جنبش پشتیبانی می کند نظر به همین جوانان دارد. وقتی که نیز او تأکید می کند که این جنبش آینده خواهد داشت منظورش این است که جوانان ایرانی از انقلاب اسلامی بریده اند و خواستار این هستند که بر سرنوشت شان خودشان حاکم شوند.

واکنش به خطبه های هاشمی 3 (کاخ سفید)


آمریکا از سخنان علی اکبر هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعۀ استقبال کرد. هاشمی رفسنجانی روز جمعه، در خطبه های نماز جمعه با اشاره به وضعیت کشور، خواستار رفع سانسور و فشار بر رسانه ها و همچنین آزادی زندانیان روزهای اخیر شد.
فیلیپ کرولی، یکی از سخنگوهای دولت آمریکا با اشاره به این سخنان، گفت:" دولت آمریکا آزادی بیان و آزادی مطبوعات را اصولی جهانی می داند و هاشمی رفسنجانی نیز با دعوت به رفع سانسور برای رسانه ها و شفاف سازی در مورد آنچه در ایران می گذرد، بر این اصول تأکید کرد".
به نوشتۀ خبرگزاری فرانسه، سخنگوی دولت آمریکا، سعی کرد از اظهار نظر در مورد مشروعیت انتخابات ریاست جمهوری ایران خودداری کند، اما تأکید کرد که حکومت ایران هنوز فرصت دارد بمردم خود در مورد آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاده، پاسخ بدهد.
وی افزود دولت آمریکا به نظارۀ آنچه که در ایران می گذرد، ادامه می دهد اما این دولت آمریکا نیست که باید در این مورد- شرایط ایران پس از انتخابات دهمین دورۀ ریاست جمهوری- تصمیم بگیرید چرا که این اتفاقات منازعه ای است که در حال حاضر در ایران می گذرد و باید در آنجا حل شود.
هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعۀ بیست و ششم تیرماه، خواستار آزادی زندانیان دستگیر شده در روزهای اخیر، دلجویی از خانواده هایی که کسانی را از دست داده اند، و رفع سانسور تشدید شده بر مطبوعات در روزهای اخیر شد.
رسانه های خارجی از حضور در نماز جمعۀ روز گذشته برای پوشش خبری منع شده بودند. هاشمی رفسنجانی همچنین گفت که تمام گروههای سیاسی و مخالفان باید بتوانند نقطه نظراتشان را بدون فشار و سرکوب مطرح کنند.

عفو بین الملل: شادی صدر را فوراً آزاد کنید

عفو بین الملل- سازمان بین المللی مدافع حقوق بشر که مقر آن در لندن است- در روز جمعه، با صدوربیانیه ای خواستار آزادی فوری خانم شادی صدر – وکیل دعاوی و فعال حقوق بشر- شد که در همان روز در جریان رفتن به نماز جمعه توسط نیروهای موسوم به لباس شخصی دستگیر شده است. عفو بین الملل، که در این بیانیه از دستگیری شادی صدر به عنوان تشدید موج دستگیری فعالان جامعۀ مدنی در ایران ابراز نگرانی کرده است، یادآوری می کند که دستگیری خانم صدر با خشونت تؤام بوده و این فعال حقوق بشر مورد ضرب و شتم لباس شخصی ها قرارگرفته است.
عفو بین الملل از زبان مدیر برنامۀ خاورمیانۀ این سازمان تأکید می کند که این دستگیری یک بازداشت غیرقانونی ، خودسرانه و خشونت آمیز بوده و مسئولان برای نشان دادن کارت شناسائی خود یا دلیل اقدامشان هیچ تلاشی نکردند.
عفو بین الملل در بخش دیگری از بیانیۀ خود می نویسد خانم شادی صدر وکالت خانم شیوا نظرآهاری یکی دیگر از تلاشگران حقوق بشر در ایران را بر عهده گرفته بود که خود در روز چهارده ژوئن دستگیر شده و گمان می رود که در بند دویست و نه زندان اوین باشد. در این بیانیه به کارنامۀ مبارزات خانم شادی صدر در عرصۀ دفاع از حقوق بشر و احقاق حقوق زنان نیز فهرست وار نگاهی انداخته شده است.

واکنش به خطبه های هاشمی 2

آیت‌الله یزدی با انتقاد از اظهارات روز گذشته هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه، تصریح کرد که در حکومت اسلامی مشروعیت و مقبولیت با یکدیگر متفاوت است و همراهی مردم، برای حکومت مشروعیت ایجاد نمی‌کند.این عضو فقهای شورای نگهبان در جمع خبرنگاران درباره خطبه‌های روز گذشته نماز جمعه‌ی تهران اظهار کرد: آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه‌ی اول و دوم خود زیربنای دیگری را مطرح کرده است که می‌خواهم بگویم حتما ایشان اشتباه کرده و اشتباه می‌کنند. به آنچه مورد اتفاق فقهای اسلامی و شیعه‌ی اثنی عشری است توجه نشده است و آن مساله‌ی حق حاکمیت در نظام جمهوری اسلامی ایران است که ناشی از مردم و خداوند متعال است.رییس دبیرخانه‌ مجلس خبرگان رهبری با بیان این‌که مشروعیت با مقبولیت تفاوت دارد، تاکید کرد: مشروعیت حاکمیت در اسلام از طرف خداوند است و مقبولیت حاکمیت با همراهی مردم است.وی توضیح داد: درست است که بدون همراهی مردم هیچ حاکم اسلامی نمی‌تواند کاری انجام دهد اما همراهی مردم، مشروعیت حکومت را ایجاد نمی‌کند حتی در مورد پیامبر اسلام (ص) هم این‌گونه بود.این عضو فقهای شورای نگهبان در ادامه به بخش دیگری از سخنان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خطبه‌های روز گذشته نماز جمعه تهران اشاره کرد و گفت: تاریخی که ایشان ذکر کردند و البته بخشی از آن را اشاره کرده و بخشی را اشاره نکرده‌اند در واقع این است که پیامبر خدا به غیر از مقام پیامبری، رهبر و امام هستند. به حکم آیات شریفه‌ی معین که از جمله در هشت آیه‌ی قرآن از کلمه‌ی اطیعوا الله و اطیعوا الرسول نام برده شده است تماما موید این مطلب است که برای پیامبر اکرم (ص) در کنار وظایف پیامبری، کارهای نظارتی و کارهایی که توسط حاکم جامعه انجام می‌شود در نظر گرفته شده بود.یزدی ادامه داد: اما آیات دیگری هست که ولایت رسول را قرار داده است. در طول جنگ مصادره‌ی اموال و خراب کردن مسجد منافقین تماما دستورات حکومتی بوده است.وی خاطرنشان کرد: پیامبر همه‌جا رافت و مهربانی و رحمت نمی‌کرده است. در جایی که لازم بوده جنگ کرده و دستور تخریب مسجد ضرار را داده است و این امر لازم بوده است.رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: اصل مهمی که زیربنای حکومت اسلامی است، مورد توجه آقای هاشمی قرار نگرفت این‌که اگر مردم باشند حکومت هست و اگر نباشند نیست، این غلط است. شک نداریم که علی‌(ع) خلیفه‌ی پیامبر (ص) است اما زمانی که پیامبر (ص) رحلت نمودند مردم با ایشان همراهی نکردند. آیا این مساله به این معنا بود که حضرت علی (ع) خلیفه نبود، این گونه نیست. حضرت علی(ع) کنار نرفتند و در حد توان حتی مردم را ارشاد و راهنمایی کردند. یعنی امیرالمومنین در 25 سال خلیفه‌ی مسلمین بودند به عبارت دیگر ایشان مشروعیت را داشتند اما مقبولیت نبود. بعد از مرگ عثمان می‌بینیم که مردم همراهی کردند و علی (ع) خلیفه شد.آیت‌الله یزدی تاکید کرد: این مساله که مشروعیت با مقبولیت متفاوت است زیربنای اسلامی است که از زمان پیامبر اکرم (ص)‌،‌ائمه معصومین،غیبت کبری و در زمان ما این گونه است که ولی فقیه با دستور الهی، ولی امر است و حضور مردم امکان عمل و استیفای حق را می‌رساند.وی در ادامه‌ی سخنان خود مثالی از رهبری امام راحل در زمان طاغوت ارائه کرد و گفت: هنوز طاغوت حکومت می‌کرد که امام دستورات حکومتی صادر می‌کردند که این دستورات با اتکاء به مشروعیت از طرف خداوند و به خاطر این‌که ایشان نائب امام زمان (عج) بودند، صادر می‌شد.رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد:‌ آقای هاشمی رفسنجانی به این مساله مهم اسلامی بی‌توجهی کردند و هم خطبه‌ی اول و هم در خطبه‌ی دوم به گونه‌ای بحث کردند که فقط حکومت مردمی است.

بازداشت کارمند سفارت فرانسه

روزنامه اعتماد ملی در شماره امروز خود نوشت:خبرگزاري فرانسه از پاريس خبر داده يک کارمند محلي سفارت فرانسه در تهران اخيرا مدت چند روز در بازداشت به سر برده است.يک سخنگوي وزارت خارجه فرانسه با اعلام اين خبر گفت: يکي از کارمندان سفارت فرانسه در تهران که تابعيت دو گانه ايراني - فرانسوي دارد، اخيرا در تهران بازداشت شده و پس از چند روز آزاد شده است.اين سخنگو از ارائه جزئيات بيشتر در اين زمينه خودداري کرد.روزنامه فرانسوي فيگارو پيشتر نوشته بود يک کارمند زن ايراني - فرانسوي که در بخش فرهنگي سفارت فرانسه در تهران کار مي‌کند، شنبه گذشته در منزل خود بازداشت شد.ماموران امنيتي کامپيوتر و لوازم شخصي او را ضبط کرده‌اند.اين در حالي است که يک زن جوان فرانسوي ديگر هم اکنون در زندان اوين بسر مي‌برد.

تو در پرولوگ مُردی...

يعقوب بروايه مرده است بهتر بگوييم در جريان حوادث 30 تير گلوله خورد و ... امروز استاد او در دانشكده تئاتر - محمد رحمانيان - در صفحه آخر اعتماد ملي برايش درس آخر را دوباره گويي كرده است. حتما مي دانيد كه يعقوب مدتي است بر سر كلاس هايش حاضر نمي شود.
چرا يعقوب جان؟ چرا اينهمه شتاب؟ كسي سر كلاس‌هاي تئاتر* به تو نگفته بود «پرولوگ» تازه اول عشق است؟ و مانده تا نمايش نرم‌نرمك طلوع كند و حوادث كوچك و فرعي به تدريج جاي خود را به بحران‌هاي سخت و اصلي دهند و اين سربازان و پيشكاران و خدمتگزاران و پيك‌ها و خبرچين‌هاي آغاز پرده اول آرام آرام مشغول فضاسازيند تا قهرمان قَدَر قصه از راه برسد و كينه‌هاي كهنه از پس ابرهاي اندوه بيرون زنند و خيانت‌ها هم قسم شوند و جنون و عقل درهم آميزند و كار را به كارزار بدل كنند و از آب ايمان كره‌ي كفر بگيرند و بميرانند و بميرند و ناميرا شوند. هنوز مانده، نه دودانگي، كه ششدانگ نمايش مانده تا صبح صادق و فرو افتادن پرده‌ها و پايان بازي... پس چرا اين همه شتاب؟ هنوز خواهران طالع‌بين خبر پادشاهي به مكبث نداده‌اند و لير سوداي پاره‌پاره شدن وطن را عيان نكرده، رومئو حتي خواب ژوليت را هم نديده و آنتوني از عشق و كلئوپاترا چيزي نشنيده... هنوز هملت در فلسفه غرق است و ساده‌دلانه مي‌پندارد همزماني سوگ پدر و سرور مادر از سر صرفه‌جويي است.
پس تو چرا به خاك افتادي در اين پرولوگ؟ كدام درام‌نويس ناشي صحنه مرگ تو را رقم زد در اين پيش بازي؟ و كدام كارگردان مثلا ميني‌مال ميزانسن نابه‌هنگام گوشمال و لگدمال شدن به تو داد؟ بگذار خرافاتي شوم و بگويم خون شگون ندارد در پرولوگ*. و كابوس مكبث را به يادآورم كه: «روزگاري، آنگاه كه مغز آدمي از هم مي‌پاشيد همه‌چيز به پايان مي‌رسيد. ولي امروز، مردگان با بست زخم كاري بر سر دوباره برمي‌خيزند.»
حالا شكسپير در حياط بيمارستان منتظر توست. تو در پرولوگ مُردي و او تو را نمي‌بخشد. قاعده بازي را به هم زدي يعقوب با شكوفه‌هاي به گُل نشسته زخم‌هاي كاري سرت. به خاك افتادي و از ياد بردي پرولوگ پايان نمايش نيست، اول عشق است. پس بايد كه برخيزي و دست در دست شكسپير اين جهان را بدرود گويي. و كلاس‌هاي تئاتر را، و استادان و همدرس‌هايت را در دانشكده، در تنهايي و سكوت، در خاموشي صحنه بي‌تشويق آخر، بي‌شاخه‌هاي گل... گفتم گل و يادم آمد دختركي هست، سر همين چهارراه اول بعد بيمارستان با دسته‌هاي گل مريم در آغوش. چند شاخه‌اي براي اُفليا بخر يعقوب جان... شكسپير نشاني گورش را مي‌داند
مطلب حاضر در روزنامه اعتکاد ملی منتشر و توسط مرد آزاد انتخاب شده است .

واکنش ها به خطبه های هاشمی رفسنجانی


در پی حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعۀ تهران، جبهۀ اصلاح طلبان با اشاره به خطبه های روز گذشتۀ نماز جمعه، آنرا فرصت مناسبی برای بازسازی اعتماد از دست رفتۀ مردم می داند، اما اصولگرایان و بخصوص روزنامۀ کیهان در یادداشت روز خود به انتقاد از رفسنجانی پرداخته اند.
در یادداشت روز کیهان که به قلم حسین شریعتمداری نوشته شده، آمده است که جمعیت شرکت کننده، تغییر محسوسی با دیگر جمعه ها نداشته و فقط علاوه بر جمعیت انبوهی که، به نوشتۀ این یادداشت، همه هفته در این مراسم شرکت می کنند، جمعیت چند هزار نفرۀ دیگری نیز حضور داشتند که شماری از آنان از نقاط مختلف به تهران آورده شده بودند.
حسین شریعتمداری با انتقاد از هاشمی رفسنجانی، افزوده است که هاشمی با سخنان خود، " ترجمۀ دیگری از شعارهای هنجارشکنان در نمازجمعۀ دیروز" را ارائه کرده است. در این یادداشت، حسین شریعتمداری، هاشمی را متهم کرده است که با سخن گفتن از تقلب در انتخابات در خطبه های خود، از قانون شکنان حمایت کرده و سخنان رفسنجانی را جانبداری از یک جریان سیاسی خاص دانسته است. مدیر مسئول روزنامۀ کیهان در جای دیگری از این یادداشت، به سخنان رفسنجانی در مورد شورای نگهبان و اینکه این شورا از فرصت پنج روزۀ اضافی آنگونه که باید استفاده نکرده، اشاره کرده و از وی پرسیده است که چرا در همین فرصت پنج روزه، نامزدهای معترض بازشماری ده درصد را نپذیرفته و نمایندگان خود را به این شورا معرفی نکرده اند؟.
شریعتمداری با بیان اینکه خبرگزاری های خارجی از سخنان هاشمی رفسنجانی استقبال فراوانی کرده اند، از جمله به مطرح کردن کلمۀ بحران که خطیب نماز جمعۀ دیروز از آن برای نشان دادن وضعیت کنونی کشور استفاده کرده بود، نوشته است:" آقای هاشمی شرایط کنونی کشور را بحران نامیده اند و خبرگزاریهای غربی از جمله تلویزیون فرانس 24 با پخش این سخنان با ذوق زدگی اعلام کرده اند این اولین بار است که یک مقام علی رتبه در ایران از بحران سخن می گوید. آقای هاشمی رفسنجانی از تعریف واژۀ بحران باخبرند، بین بحران و فتنه تفاوت های فراوانی هست و با مسماترین واژه برای توصیف شرایط کنونی فتنه است و نه بحران".
مدیر مسئول کیهان خطاب به هاشمی رفسنجانی گفته است ماجرای امروز، آنچه در ایران اتفاق می افتد، ماجرای درگیری و رقابت بین دو جناح نیست، بلکه دشمنان بیرونی نظام و انقلاب و امام را نشانه گرفته اند. وی از رفسنجانی خواسته است که به " دشمنان تابلودار امام" فرصت سوء استفاده ندهد.
روزنامۀ دولتی ایران هم در یادداشتی به هاشمی رفسنجانی انتقاد کرده و نوشته است:" همانطور که انتظار می رفت، وی، هاشمی رفسنجانی، از این تریبون، برای بیان مطالبات شخصی اش استفاده کرد و در سراسر خطبه های دوم، حرف هایی را تکرار کرد که طی هفته های گذشته در سخنان یک کاندیدا منعکس شده است".
نویسندۀ این یادداشت که با تیتر" مردم می فهمند" در صفحۀ دوم روزنامۀ ایران به چاپ رسیده، آورده است که وجود بحران و بی اعتمادی مردم به نظام، نادیده گرفتن رأی مردم، وجود تقلب در انتخابات و ... در لابلای سخنان هاشمی شنیده شد و تمام پیشنهاداتی را که هاشمی رفسنجانی برای برون رفت از این بن بست سیاسی ارائه کرده است، پیشنهاداتی صرفاً مفید برای برون رفت خود هاشمی و اطرافیانش از بن بست سیاسی توصیف کرده و افزوده است که " وگرنه مردم می دانند که انتخابات تمام شده است". وی همچنین به رفسنجانی انتقاد کرده است که حمایت های آیت الله خامنه ای را از خود فراموش کرده و از آیت الله خامنه ای بخاطر این حمایت ها تشکر نکرده و از هاشمی رفسنجانی خواسته است که به" استقبال رسانه های بیگانه و دشمنان ملت ایران" از سخنان وی توجه کند.
مجتبی شاکری، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نیز در گفتگویی با خبرگزاری فارس، گفت هاشمی به تکلیف تاریخی خود عمل نکرد و انتظار می رفت که وی از آیت الله خامنه ای تشکر کند که این کار را هم نکرد. شاکری با اشاره به سخنان هاشمی رفسنجانی در مورد آزادی زندانیان گفت:" هاشمی باید می گفت که قانون به امور زندانیان رسیدگی کند و آنهایی را که مجرم هستند به سزای عملشان برساند، نه اینکه در نماز جمعه خود را جای قاضی قرار بدهد و بگوید اتفاقی نیافتاده و فرمان به آزادی زندانیان بدهد".
در مقابل انتقادات برخی از حامیان احمدی نژاد نظیر شریعتمداری از هاشمی رفسنجانی، جناح اصلاح طلب از خطبه های نماز جمعه استقبال کرده است. جبهۀ مشارکت با صدور بیانیه ای از مردم برای حضورگستردۀ خود در نماز جمعه تشکر کرده و نوشته است " کودتا گران روی آرامش نخواهند دید". این حزب جناح اصلاح طلب اظهار امیدواری کرده که راهکارهای ارائه شده توسط هاشمی رفسنجانی توسط حاکمیت برای بازسازی اعتماد از دست رفته بکار گرفته شود. مشارکت با اشاره به انتظار مردم از مسئولان، آورده است:" مردم در جریان انتخابات به جای صداقت و امانتداری، با کودتا روبرو شدند اما اکنون آرای خود را طلب می کنند، مردم انتظاری ندارند جز انکه مشروعت دولت برآمده از تقلب در ارکان نظام برسمیت شناخته نشود".
در این بیانیه همچنین با اشاره به آن بخش از سخنان هاشمی رفسنجانی در مورد آزاد کردن زندانیان حوادث روزهای اخیر و دلجویی از آسیب دیدگان برخوردها، خواسته است که زندانیان بدون قید و شرط آزاد شوند و فضای امنیتی-نظامی کشور و سانسور رسانه ها برطرف شود.
صادق زیبا کلام نیز در یادداشت روزنامۀ اعتماد ملی، با اشاره به نقش حساس و کلیدی هاشمی رفسنجانی در حل تمام بحران های کشور از زمان انقلاب تاکنون، افزوده است که هاشمی توانست به نحو شایسته ای به وظیفۀ اسلامی، اخلاقی و انقلابی خود عمل کند. این تحلیلگر سیاسی در یادداشت خود که با تیتر " هاشمی رفسنجانی و مدیریت بحران" به چاپ رسیده، با اشاره به اینکه رفسنجانی علیرغم " ارادۀ ارکان قدرت" مهر تأیید را به انتخابات بیست و دوم خرداد نزد، افزوده است" رفسنجانی سعی کرد به مسئولان نظام یادآوری کند که همۀ عظمت و شکوه نظام بعد از اسلامیت در رأی مردم خلاصه می شود".

سانسور بخشی از خطبه های نماز جمعه تهران

صدا و سیما مشروح خطبه های نماز جمعه تهران را به صورت سانسور شده و گزینشی پخش کرد.
این برخورد شگفت انگیز که در 30 سال گذشته بی سابقه بوده است به ویژه شامل مونتاژ شعار های نمازگزاران و جایگزینی آن با برخی شعارهای خاص بارزتر بود.
جالب تر آنکه صدا سیما شعارهای نمازگزاران مبنی بر مرگ بر چین و مرگ بر روسیه را نیز سانسور کرد.
سازمان تحت امر ضرغامی همچنین هنگامی که آیت الله هاشمی رفسنجانی به کشتار مسلمانان توسط دولت چین پرداخت به سانسور متوسل شد.
اعتراض هاشمی نسب به کشتار مسلمانان چین با شعار یکپارچه مرگ بر چین نمازگزاران مواجه شد به طوری که رئیس مجلس خبرگان رهبری با گفتن اینکه «لطفا آرام باشید من هم دارم همین را می گویم» نمازگزاران را به سکوت دعوت کرد اما این بخش از سخنان هاشمی در جریان مشروح خطبه های نماز جمعه به شیوه ای تردستانه سانسور شد.
گفتنی است جای چند جمله از سخنان ابتدایی خطبه هاشمی رفسنجانی که در آن به شرایط ویژه خیابان های اطراف دانشگاه تهران اشاره شده بود نیز در نسخه پخش شده توسط صدا و سیما خالی بود
ارسالی توسط مرد آزاد