۲۸ تیر ۱۳۸۸

شرکت نوآم چامسکی و خوزه کازونوا در اعتصاب غذای نیویورک


نوآم چامسکی طی متن کوتاهی به اکبر گنجی از اعتصاب غذای نیویورک حمایت به عمل آورد و از حضور خود در این برنامه خبر داد:
” اکبر. خبر مشارکت شما در اعتصاب غذا در حمایت از حقوق بشر و آزادی زندانیان سیاسی مرا بسیار خشنود کرده و تحت تأثیر قرار داد. این هدف، بسیار ارزشمند است. امیدوارم که قادر به پیوستن به شما در مقابل سازمان ملل باشم”.
نوآم چامسکی
Akbar. I am pleased and impressed to learn about the hunger strike in which you are participating to support human rights and release of political prisoners in Iran. It is a very worthy cause. I hope to be able to join you at the United Nations.
Noam Chomsky
از سوی دیگر، خوزه کوزنوا،جامعه شناس بزرگ اسپانیایی،ضمن حمایت از اعتصاب غذا، از حضور خود در آن خبر داد. کوزنوا، استاد دانشگاه جرج تاون و رئیس “مرکز برکلی برای دین، صلح و مسائل جهانی” در همان دانشگاه است . او یکی از بزرگترین جامعه شناسان دین در دوران معاصر است. او در نامه ی خود نوشته است:
“من از اهداف اعتصاب غذایی که توسط اکبر گنجی در مقابل سازمان ملل تشکیل می شود حمایت می کنم. حقوق بشر مردم ایران باید مورد احترام قرار گیرد، و زندانیان سیاسی آزاد گردند”.
خوزه کازانوا
I support the goals of the hunger strike outside of the UN building in NY organized by Akbar Ganji. The human rights of the people of Iran should be respected and all political prisoners should be freed.
Jose Casanova

آري! به اتفاق، جهان مي توان گرفت!

بابک داد
توضيح: يك ماه و اندي قبل(23 خرداد) براي آنكه دستگيرشدنم فايده اي نداشت، به محض احساس خطر، خانه و كاشانه را ترك كرديم و راهي سفري اجباري شديم. «نوشتن» و اثرگذاري بر مخاطبانم را بر زندان رفتن ترجيح دادم و خانوادگي به اين انتخاب رسيديم كه اگر اين قلم تأثيري دارد، بهتر است بابت نوشتن در اين برهه حساس، از خانه آواره شويم! ما هنوز در سرزمين خود، از دست مأموران «مهرورز» نايب امام زمان(!) مي گريزيم و به همراه خانواده شهر به شهر گشته ايم و يك هفته اي هست كه جايي حوالي تهرانيم.
عُمر كوچ اجباري ما به اندازه عُمر اين كودتاي ننگين است كه اميدوارم عُمر هر دو كوتاه باشند. يعني انشاءالله هم كودتا به زودي ساقط شود و هم آوارگي ما به آخر برسد و به خانه برگرديم. تا اينجاي كار، سهم ما خيلي كمتر از سهم سنگيني بوده كه نداها و سهرابها و دهها شهيد اين حركت سبز پرداخته اند. اما با اين انتخاب، فرزندم از كنكورهايش بازماند و خانه در غصب و زيرنظر مأموران است! شرح اين آواره گي را در يادداشتهاي «تخته پاره بر موج» در وبلاگم نوشته و مي نويسم. فقط براي اينكه به ياد داشته باشيم بدون پرداخت سهم، از آزادي خبري نيست! و همه بايد سهم خود را بدهيم. و بايد خود را «بدهكار» اين جنبش بدانيم و براي به ثمر نشستن حق ملت، هر هزينه اي بپردازيم.
***
بدليل اينكه ما «درون» حادثه ايم و به خاطر سانسورهاي شديد، احتمالا" تصوير دقيقي از «ابعاد واقعي» و انعكاس بيروني انقلاب سبزمان نداريم، شايد درك «اهميت» كاري كه كرده ايم و داريم مي كنيم، براي خودمان هم دشوار باشد. اما حركت كوبنده مردم ما، حاكمان جائر و متفرعن و مستكبر نظام را به هراس و هول انداخته و نگاه مردم دنيا را به سوي ايران معطوف ساخته است. حالا ديگر در ميان مردم كشورهاي جهان، «سبز» نشانه حركت ملت ماست. و حاكمان كودتاچي كه سالهاست از نمادهاي ديني بهره برداري كرده اند، از رنگ «سبز» مي ترسند! حكومتي كه به مردمي بودن انقلابش افتخار مي كرد، و همواره با «نمايش حضور مردم» عُمر و بقاي خود را تمديد مي كرد، و در همان حال از خواسته هاي واقعي مردم فاصله مي گرفت تا حالايي كه رسما" از مشروعيت مردمي ساقط شد و «سند رسمي اسقاط مشروعيت نظام» هم «بالاخره» در اين انتخابات به طور «تمام و كمال» ارائه شد. در اين انتخابات، سند بلاترديد و قاطع «نامشروع و غيرمردمي» بودن اين حكومت به طور جامع و كامل براي همه جهانيان اثبات شد و حاكماني كه تظاهرات نمايشي «مردم دستچين شده!» را به عنوان «نشانه پشتوانه مردمي نظام» جلوه مي دادند و به آن مباهات و افتخار مي كردند، حالا ديگر از «حضور مردم» وحشت زده هستند و خداخدا مي كنند مردم حتي به «نماز جمعه» هم نيايند! چون اين مردم، هم در «اكثريت مطلق» هستند و هم خواهان بركناري حاكميت «مطلقه» يك اقليت ناعادل، زورگو و فريبكار از مسند حكومت و «تغيير اساسي» در ساز و كار زندگي خود هستند! چون اين ملت، ديگر نمي خواهد حاكمان به نام دين، آزادي او را بگيرند و به نام انتخابات، رأي او را بدزدند و به نام امنيت ملي، امنيت رواني او را سلب كنند و به نام ارزشها، ضدارزشي ترين كارها را صورت دهند. چون اين ملت، ديگر از ظلمي كه به نام دين و شرع بر او مي رود، به تنگ آمده است.
نظام ولايت فقيه ظرف بيست سال با مقاومت در برابر هرگونه انذار و هشدار و نصيحت و اصلاح، نشان داد اهل هيچگونه تمكين و پذيرش نظر مردم نيست و كاملا" «اصلاح ناپذير» است. نظام تحت رهبري آيت الله خامنه اي، از حصر آيت الله منتظري تا خانه نشين كردن مهندس موسوي تا رد صلاحيتهاي گسترده و تقلبّات پنهان و آشكار در انتخابات متعّدد، بعد از بيست سال به نقطه اي رسيد كه جز «تغيير اساسي» چاره اي براي نجات كشور باقي نگذاشته است. آيت الله خامنه اي بي شك يكي از بي تدبيرترين و پر اشتباه ترين رهبران كشورهاي جهان است كه بارها با ابزارهايي كه مي توانست نتيجه هايي كاملا" معكوس داشته باشد، گام به گام به سوي انحطاط و اضمحلال رفت و امروز در مقابل ميليونها شهروند عاصي و به جان آمده قرار گرفته است. مردمي كه با پرپر شدن فرزندانشان توسط كودتاچيان «سند رسمي نامشروعيت نظام» را در دست گرفته اند و خواهان مطالبات معّوقه خويش هستند و چنان زخمهايي بر تن دارند كه حاضرند بميرند، اما ادامه اين ستم آشكار را نپذيرند.
ملتي كه با دست خالي، مقابل گلوله و باتوم ايستاد، راهپيمايي «سكوت» كرد و به نيروهاي پليس سركوبگر «گل» هديه داد، حالا مي خواهد نماز جمعه انحصارطلبان را با «رنگ سبز» نقاشي كند تا به حاكمان غاصب، با زبان تازه اي اثبات كند كه كسي كه بايد برود، غاصبان هستند و كسي كه هميشه در اين سرزمين باقي مي ماند «ملت» و صاحبان اين مُلك هستند.
اين حركت بزرگ را ملتي انجام مي دهد كه با صبوري و سكوت، بر وحشي گري و رذالت غلبه مي كند و آنقدر خستگي ناپذير است كه حاكمان را به هراس انداخته. همين هراس است كه آيت الله خامنه اي را به «تأييد عجولانه» انتخابات ناگزير كرد و بلافاصله دستور دستگيري فعالان و نويسندگان و قت مردم و معترضان را صادر نمود تا «كابوس» هميشگي ديكتاتورها، براي او اتفاق نيفتد. همين هراس است كه بسياري از فرماندهان نظامي و كودتاچي را به هذيان گويي انداخته و چهره واقعي خود را نمايان كرده اند. از جمله سرلشگر فيروزآبادي كه براي «ثبت در تاريخ!» نامه موهني به امام زمان (با خطاب مهدي جان!) نوشته و هذيانهايي گفته تا سركوب خشن ملت را به بيگانگان نامرئي نسبت بدهد و هزاران فيلم و عكس و سند تيراندازي و خشونت نيروهاي مسلح را پنهان كند و در نهايت از آقاي تنهاي خود، كه حالا ديگر سند همدستي او با كودتاچيان جاني، بر همگان آشكار شده، به عنوان «علي تنهاي زمان» سخن بگويد و از كسي كه دستور كودتا را تنفيذ كرده، چهره يك علي مظلوم را ارائه نمايد! يا هذيانهاي رئيس پليس راهنمايي ناجا (رويانيان) كه گفته:« اين آشغالها مي خواهند رهبري و نظام را تغيير بدهند!» ماه قبل هم احمدي نژاد رئيس جمهور منصوب رهبر مردم معترض را «مُشتي خس و خاشاك» خواند. به زودي به احمدي نژاد و رويانيان و به ساير كودتاچيان ثابت خواهد شد كه اين ملت بزرگوار با صبوري و مهرباني، «آشغالها» را از سر راه خود بر مي دارد. اما آشغالها را «نابود» نمي كند، نمي كشد، بلكه آنها را آدم مي كند، مي سازد و آشغالها و خس و خاشاك واقعي را «بازيافت» مي كند. اگر سركوبگران مردم، از وحشي گري هايي كه كرده اند پشيمان و نادم باشند، «انسانيت فراموش شده» خود را در ميان موج مردم مهربان و صبور و باگذشت ايران بازخواهند يافت.
اين مردم، در «حافظه» تاريخي خود به ياد دارند كه چطور با تداوم حق طلبي، بر حكومت شاه و همه هيمنه و ابهتش فائق آمدند و پيروز شدند. حالا نمي توان با زور و زندان و گلوله، اين مردم را به زانو در آورد و از پيگيري حقوق خود منصرف ساخت. اين مردم سي سال قبل باور كرده اند كه كلمه عبور رهايي از استبداد، «وحدت» و يكدلي است و با چشم خود ديده اند حقيقت دارد كه حافظ فرموده: «آري به اتفاق، جهان مي توان گرفت!» و حالا مي خواهند جان و جهان و زندگي خود را از غاصبان آن پس بگيرند. پس با هيچ سركوبي، نمي شود خاطره «ماه آزادي» را از ذهن و «حافظه زلال» اين ملت زدود و اين راه تا به آخر ادامه مي يابد.
سنگ در بركه مي اندازي و مي پنداري؛
با همين سنگ زدن، ماه به هم مي ريزد!
كِي به انداختن سنگ پياپي در آب،
ماه را مي شود از حافظه آب گرفت؟!

وزیر نیرو: تلاش برای قطع برق مذبوحانه است

وزير نيرو حركت اغتشاشگران براى قطع برق را غيرتاثيرگذار توصيف كرد.
پرويز فتاح وزير نيرو در خصوص حركت برخى از اغتشاشگران براى قطع برق و روشن كردن وسايل برقى پرمصرف در ساعات اوج مصرف، به روزنامه جوان گفت: اينها يكسرى تلاش هاى مذبوحانه است كه تاكنون در هيچ كجاى دنيا جواب نداده و در ايران هم قطعا جواب نخواهد داد، چراكه ما شبكه آماده اى براى برق رسانى در اختيار داريم.
وى در ادامه با اشاره به نصب تجهيزات در شبكه سراسرى گفت: اين تجهيزات به صورت خودكار عمل مى كند و اجازه قطع برق را نخواهد داد و ما با نصب خازن در شبكه پيش بينى هاى لازم براى تنظيم ولتاژ و فركانس را انجام داده ايم. علاوه براين ما هميشه چند هزار مگاوات برق رزرو در شبكه داريم.
وزير نيرو افزود: اين افراد به دنبال ضربه زدن به كشور هستند.

مصباح یزدی: برخی مسئولان ولایت فقیه را قبول ندارند

آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی می‌گوید که برخی مسئولان محافظه‌کار جمهوری اسلامی، ولایت فقیه را قبول ندارند و آن را «غیر علمی» می‌دانند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، آقای مصباح یزدی که در چهاردهمین دوره آموزشی «طرح ولایت» سخن می‌گفت، افزود که برخی مسئولان جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده‌اند که «ولایت فقیه» را قبول ندارند و تنها «به دلیل درج در قانون اساسی» آن را پذیرفته‌اند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی «امام خمینی» اظهار داشت که «بسیاری از افراد» اظهارات و سخنرانی‌های رهبر جمهوری اسلامی را مانند «حکم و مصوبات» مجلس شورای اسلامی می‌دانند و از آن تبعیت می‌کنند، اما برخی هستند که می‌خواهند این «حکم‌ها را از میان ببرند و اجرا نکنند.»
مصباح یزدی نامی از این افراد نبرد، اما گفت آنها در هفته‌های اخیر، «آشوب و شورش» راه‌ انداختند و خواستار «ابطال» انتخابات بودند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه برخی از مهمترین احزاب اصلاح‌طلب با اعلام اینکه در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری «تقلب‌های گسترده‌ای» صورت گرفته، نتیجه انتخابات را نپذیرفته و دولت برآمده از آن را «نامشروع» دانسته‌اند.
میلیون‌ها تن از مردم نیز در هفته‌های گذشته با حضور در خیابان‌ها با اعتراض به نتیجه انتخابات خواستار ابطال آن شدند که از سوی محمود احمدی‌نژاد «خس و خاشاک» نامیده شده‌اند.
آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، ۲۳ خرداد ماه با انتشار بیانیه‌ای محمود احمدی‌نژاد را پیروز انتخابات خواند و در خطبه‌های ۲۹ خرداد ماه نماز جمعه تهران، خواستار پایان یافتن اعتراض‌ها شد.
پس از این سخنرانی بود که حزب مشارکت، سازمان مجاهدین، مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیه‌هایی اعلام کردند که نتیجه انتخابات را نمی‌پذیرند.
مصباح یزدی با انتقاد از اتخاذ چنین مواضعی از سوی افراد و جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب در ایران گفت که برای «بسیاری از مسئولان» که «اصولگرا» نیز بودند «ولایت فقیه از نظر علمی روشن» نیست.
وی افزود که در شرایط کنونی، «فتنه‌ها» در ایران رو به افزایش است و این مردم هستند که «قربانی واقعی» آن هستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت که «فتنه‌ها» حتی برخی افراد هوشیار و زیرک را هم «فریب» داده است.
ید‌الله جوانی، رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران، نخستین کسی بود که از حوادث روی داده پس از اعلام نتیجه انتخابات با عنوان «فتنه» یاد کرد و گفت که باید «چشم این فتنه را از حدقه» درآرود.
برخی فرماندهان نظامی در ایران معتقدند که طرح «انقلاب مخملی» در انتخابات اخیر را خنثی کرده‌اند و همچنان آماده ایستادگی در برابر «دشمنان» هستند.

گزارش اختصاصی «موج سبز آزادی» از نشست تحلیل آینده‌ی جنبش سبز در دانشگاه سواس لندن

دانشگاه سواس لندن، روز گذشته شاهد انبوه علاقه‌مندانی بود که در سالن برونئی این دانشگاه گردهم آمده بودند تا دیدگاههای عبدالکریم سروش، عطاءالله مهاجرانی، مسعود بهنود و فرخ نگهدار را در خصوص شرایط ایران پس از تحلیل انتخابات ۲۲ خرداد و آینده جنبش سبز بشنوند.
نشست تحلیل انتخابات 22 خرداد و آینده جنبش سبز ایران که با دعوت انجمن سخن لندن و در مرکز مطالعات آفریقائی و شرقی دانشگاه سواس لندن برگزار شد، در ابتدا با سخنرانی نیم ساعته‌ی دکتر سروش آغاز شد و سپس با میزگردی با حضور آقایان بهنود، مهاجرانی و نگهدار پیرامون انتخابات اخیر و وقایع پس از آن، ادامه یافت.به گزارش «موج سبز آزادی» سالن برونئی دانشگاه سواس از ساعتی پیش از شروع این برنامه، مملو از جمعیت بود و جایی برای نشستن وجود نداشت. حضار در حالی که ایستاده بودند، سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» را با یکدیگر زمزمه می‌کردند و دست‌های خود را به علامت پیروزی بالای سر برده بودند.سروش پس از تشویق مکرر حضار، لب به سخن گشود و در بدو کلام خود، ضمن تسلیت به مناسبت شهادت تنی چند از جوانان برومند وطن در اعتراضات اخیر، داغدیدگی ملت ایران در این باره را فوق توصیف خواند و از اینکه دست اقتدارگرایان به ننگ تقلب خونین آلوده شد و چنین نتایجی به بار آورد و چشم جهانیان را به ایران دوخت، ابراز تاسف کرد. سروش همچنین بازشناسی این پدیده را برای همه اهالی فکر فریضه خواند و ابراز امیدواری کرد که نشست‌های مشابه به نتایج پربرکتی منتهی شود.یادی از فضای باز اول انقلاباین روشنفکر برجسته ایرانی، در بخش نخستین کلام و پیش از ورود به بحث اصلی، از حضور خود و فرخ نگهدار در کنار یکدیگر سخن گفت و عنوان کرد:‌ «جوان‌ترهایی که تاریخ انقلاب را خوانده باشند و یا آنانی که سن و سالی را سپری کرده باشند، می‌دانند که ۲۹ سال پیش، یک سال بعد از انقلاب، حوادث به گونه‌ای رقم خورد که من و نگهدار را روبه‌روی هم در مناظره‌های تلویزیونی نشاند. ای کاش آن فضا ادامه می‌یافت و همه چیز با مباحثه و گفت‌وگو حل می‌شد. بارها به خاطر شرکت در آن مناظره‌ها مورد ملامت قرار گرفته‌ام، اما مفتخرم که کار نیکویی بود و البته امروز می‌بینیم که از کجا به کجا رسیده‌ایم. از روی همین حل و فصل‌ها می‌توانید نتیجه بگیرید که چه جدایی‌ها و چه بازپیوستن‌ها صورت گرفته است.»به گزارش «موج سبز آزادی» دکتر سروش در توصیف فضای مناظرات اوایل انقلاب گفت: «در آن سال‌ها من و آیت‌الله مصباح یزدی در یک‌سو می‌نشستیم و احسان طبری، تئوریسین حزب توده و فرخ نگهدار، رهبر چریک‌های فدایی اکثریت، در سوی دیگر و در باب ماتریالیسم دیالکتیک و حق بودن یا نبودن آن سخن می‌گفتیم. حال از آن زمان سی سال گذشته است و چرخ سیاست چرخ‌ها خورده و غلتش‌ها کرده و کشور ما از کوچه‌ پس کوچه‌های زیادی گذر کرده است. امروز به اینجا رسیده‌ایم که جوانب حرکت حق‌مدارانه‌ای که بالاخره می‌باید روزگاری سایه‌ی خود را بر سر کشورمان بگسترد، اکنون آشکار شده است و این نخستین انگیزه‌ی شادمانی من از حضور در این مجلس است. اما انگیزه‌ی دیگری هم داشتم که البته چندان شادمانه نیست. بسیاری از جوانان از طریق ایمیل از داخل و خارج از کشور قصه‌ی افسردگی و سرخوردگی خود از حوادث اخیر را با من در میان گذاشته‌اند، چنان که دریافتم امید میلیون‌ها بنی‌آدم را به باد داده‌اند و دست خیانت به صندوق امانت مردم دراز کرده‌اند و به غرور و شعورشان توهین کرده‌اند. این کم چیزی نبود، چرا که وقتی غرور نشانه برود، شورش و آشوب ایجاد می‌شود.»عبدالکریم سروش با قیاس شرایط پس از انتخابات ۲۲ خرداد با شرایط سرکوب و اختناق بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و سرکوب و کشتار بعد از ۱۵ خرداد ۴۲، گفت: « من آن یأس و بازنشستگی نسبت به آینده کشور را در این مدت دیدم و برای درک حال و روز آن روزهای تاریخی، گریزی به ادبای آن روزگاران زدم.»سروش سپس یأس عظیم جامعه‌ی روشنفکری را با گریزی به اشعار نادرپور، فروغ و اخوان ثالت توصیف کرد و به دوران انقلاب رسید؛ دورانی که به گفته‌ی او امید در دل‌ها روییده شد و آرزوها به آسمان رسید و مردم روی فراخی و آزادگی را دیدند و در ساختن کشور خود شرکت کردند.اما به گفته‌ی سروش، آن جریان سرخوردگی و انسداد دوباره کم کم آغاز شد و باز هم خود را در آثار شعرای متعهد به انقلاب چون حسن حسینی و علیرضا قزوه نشان داد. این شعرا علی‌رغم تعلق خاطری که به انقلاب و جنگ و شهدا داشتند، با مشاهد کج‌روی‌ها، در منظومه‌هایی بلند، شکوه‌ی خود را از وضع دوران بر لب آوردند.سروش این سرخوردگی و و شلختگی‌ها را خاصیت هر انقلابی عنوان کرد و از ضرورت و فضیلت صبر هم سخن گفت و انتخابات را یک نهاد فوق‌العاده مهم برای امید انداختن در دل‌های مردم و تنها راه مشروعیت بخشیدن به نظام عنوان کرد. او اتفاقات اخیر را ناگوار توصیف کرد و ستانده شدن قدرت تغییر و اصلاح توسط مردم و به واسطه‌ی انتخابات را فاجعه‌بار توصیف کرد.صدای مردم، صدای خداستسروش همچنین با نقل از یکی از فیلسوفان معاصر و در بخش مهمی از سخنان خود، صدای مردم را صدای خدا دانست که چون سایه‌ی مبارکی باید جامعه را فرا بگیرد و افزود: «آنانی که می‌خواهند صدای خدا را بشنوند، باید بدانند که این صدا تنها از حلقوم مردم بیرون می‌آید و چه پروای خلق داشته باشیم و چه پروای خالق، به یک جا می‌رسیم.»به گزارش «موج سبز آزادی» این فیلسوف و روشنفکر شهیر ایرانی بخش دیگری از سخنان خود را به مبحث عدالت و مشروعیت اختصاص داد و گفت: «آدمیان نمی‌توانند مرکب قدرت را بی‌مهار رها کنند. در مقابل قدرت بی‌مهار، دو راه بیشتر وجود ندارد: اول اینکه عطای قدرت را به لقایش ببخشیم و به جایش به رستگاری فردی بیندیشیم، و دوم هم اینکه قدر این قدرت را بدانیم و برای مهارش تدابیری بیندیشیم. در این صورت است که اندیشه‌ی سیاسی، فلسفه‌ی سیاسی و علوم سیاسی پدیدار می‌شود. قدرت بی‌امان، به زیان همه است و نمی‌توان رهایش کرد و تسلیمش شد.»سروش در باب اهمیت مفهوم عدالت و کمرنگ بودن نقش آن در مباحث متفکران ایرانی مسلمان هم سخن گفت و تأکید کرد که: «هر وقت در روزگاران گذشته از عدالت بحث می‌شد، منظور فقه اسلامی بود و عدالت مساوی با گناه نکردن یا گناه کم کردن بود. اما در جریان امروز، در مبحث عدالت بحث مشروعیت مطرح شد و در تئوری سیاسی هم وقتی از مشروعیت سخن گفته می‌شود، منظور مطلوب شرع بودن شرایط موجود نیست، بلکه موضوع اصلی حقانیت است و کسی که سوار بر قدرت می‌شود، اول باید این قدرت، حق او باشد.»سروش همچنین افزود: «حال حقانیت حق حاکم یا از خدا می‌آید و یا از مردم، و لذا مشروعیت یا الهی است و یا مردمی. آنچه امروز شیخ محمد یزدی از آن سخن گفت، مشروعیت الهی بود که در تقابل با سخن هاشمی در نمازجمعه بود که از مشروعیت مردمی حرف زد.»سروش در باب این دو شاخه‌ی کلان فکری گفت: »در ایران آنچه فربه شده است، مشروعیت الهی است. در حالی که بعد از دوران روشنگری، انحصار کشنده و روح‌کش کلیسا که حقانیت الهی را تبلیغ می‌کرد، به حقانیت مردمی تبدیل شد و علاوه بر تئوری جمهوریت، نظریه‌ی حق طبیعی پدید آمد که یکی از کشف‌های تاریخ بشری بود.»این روشنفکر دینی در باب ضرورت شکستن قدرت مجتمع نیز سخن گفت و تاکید کرد: «خطر تنها زمانی کمتر خواهد شد که قدرت مطلقه مهار شود و این مهار تنها از طریق عمل به حقیقت‌خواهی و رعایت اصول عادلانه در روابط حاکم و مردم امکان‌پذیر است.»وی همچنین افزود: «در انقلاب اسلامی، ما قدرت مشروعه‌ی شاه را کم کردیم، اما اتفاقی که افتاد، این بود که مفهوم حق پشتوانه‌ای نیافت و هنوز هم اهمیت خود را نیافته است و در میان ما آنچنان که باید ریشه‌دار نشده است. اما انتخابات اخیر، جلوه‌گاه حق‌مداری مردم بود.»تقلب در انتخابات، معصیت خجستهعبدالکریم سروش در پایان سخنان خود، تقلب خونین اخیر در انتخابات اخیر را «معصیت خجسته» نام نهاد و در توضیح آن گفت: «معصیت از آن جهت که گناه حاکمان بود و خجسته از آن جهت که مردم راه خود را یافتند.»وی گفت: ‌«اگر این شیوه‌ی غلط به همین یک نتیجه منتهی شده باشد که مساله غیرت‌ورزی به حقوق خویشتن را جدی‌تر بگیریم، باید بگوییم که زیان نکرده‌ایم، چرا که همین حوادث تلخ است که راه مردم را برای احقاق حقشان روشن می‌کند.»سروش سخنانش را با قرائت شعر کوتاهی از سهراب سپهری پایان برد و خواند: تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی‌/ همت کن/ و بگو ماهی‌ها / حوضشان بی‌آب است/ باد می‌رفت به سر وقت چنار / من به سر وقت خدا می‌رفتم.
سروش در بخش پرسش و پاسخ نیز در دفاع از تز جامعه‌ی باز پوپر، آن را جامعه‌ای توصیف کرد که مردم در آن می‌تواند به حقوق خود آشناتر شوند و جامعه‌ همه را زیر چتر خود می‌گیرد.فرخ نگهدار: این راه، بی‌بازگشت استدر ادامه‌ی برنامه و پس از سخنرانی سروش، مهاجرانی، بهنود و نگهدار هر یک به مدت پانزده دقیقه به ارائه سخنانی در باب انتخابات پرداختند.قبل از شروع سخنرانی نگهدار، تفرشی بازی اخیر را که توسط حاکمان در ایران صورت گرفت، یک بازی باخت- باخت توصیف کرد و گفت: «از انتخاباتی که در آن نهاد اصلی برگزارکننده از اسپانسرهای اصلی مالی دولت فعلی و قائم‌مقام آن یکی از نزدیک‌ترین رایزنان رئیس‌جمهور است، انتظاری جز این هم نمی‌رفت.»تفرشی در پایان ابراز امیدواری کرد در چنین شرایطی که دودستگی و دو قطبی بودن در بالاترین رده‌های نظام هم آشکار شده است، حداقل شرایط طوری پیش برود که ملت نیز خودش را برنده احساس کند.پس از این مقدمه، فرخ نگهدار تریبون را به دست گرفت. او در آغاز سخن خود ضمن ابراز تاسف از کشته شدن تعداد زیادی از جوانان معترض به نتایج انتخابات، از شرکت‌کنندگان برنامه خواست که به احترام خون‌های ریخته شده، یک دقیقه بایستند و سکوت کنند.او سپس حکمرانان فعلی ایران را مسئول این خون‌ها خواند و با قرائت قطعه شعری از نیما و فروغ گفت: «وقتی ما به سمت ۲۲ خرداد می‌رفتیم، همه‌ی ایران با امیدی به پا خواسته بود تا زندگی را به خاک خود بازگرداند. اما متأسفانه حکمرانان این امید را برنتابیدند و بر روی مردم گلوله گشودند.»به گزارش «موج سبز آزادی» نگهدار هدف اصلی از این گردهمایی را یافتن راه برون‌رفت از وضعیت فعلی عنوان کرد و اولین راه چاره برای این هدف را طرح این سوال که «باید بدانیم چه می‌خواهیم» عنوان کرد.وی جنبش اخیر ایران را جنبش سبز عنوان کرد و هدف عالی آن را آزادی همه در تعیین نوع زندگی‌ خود و از بین رفتن ترس در دل مردم خواند. نگهدار همچنین از احترام به رأی هر انسانی به عنوان دومین خصیصه‌ی این جنبش سخن گفت.وی همگان را به تسامح در مقابل کسانی که از مواضع نامقبول قبلی خود دست شسته‌اند و به سمت این جنبش آمده‌اند یا خواهند آمد، دعوت کرد و همچنین از ضرورت فراموش کردن گذشته و چشم گشودن به روی آینده سخن گفت.نگهدار اتکا و قدرت جنبش سبز را بر دست و پاهای مردم ایران دانست و گفت: «این مردم ایران هستند که این جنبش را بازتولید می‌کنند و صندوق رأی منشأ حل اختلاف است.»فرخ نگهدار در بخش پایانی سخنان خود با طرح این سوال که قاتل سهراب اعرابی کیست، از آنانی که با ناآگاهی خود به چاه جمکران و هاله‌ی نور فروشان با رأی خود اعتبار می‌دهند، به عنوان رستمی یاد کرد که نادانسته دست به خون سهراب شسته است و جهل چنین افرادی را سرمنشأ این جنایات دانست.نگهدار به عنوان آخرین جمله‌ی خود، به سخن موسوی در خانه‌ی سهراب اعرابی که راه کنونی را راه بی‌بازگشت عنوان کرده بود، اشاره کرد و گفت: «ما باید سعی کنیم که زنجیره‌ی سبز را در سراسر ایران گسترش دهیم و بدانیم که در آینده‌ای نزدیک دست به مزرع سبز فلک خواهیم یافت و باید بدانیم که هنگام درو نزدیک است.»مسعود بهنود: این قصه، تاریخی استسخنران بعدی برنامه، مسعود بهنود بود که با شرح داستانی تاریخی، از رأی‌گیری در دوران مخبرالدوله در مدرسه‌ی ارکان و قصه‌ی ساختن صندوق و تقلب در رأی مردم سخن گفت و تأکید کرد: «۱۰۲ سال است ایران درگیر چنین پروسه‌ای است. از اولین انتخابات در دوران مشروطه که نگاه می‌کنیم، ۲۴ دوره انتخابات مجلس برگزار شده و بارها انتخابات ریاست‌جمهوری و همواره این داستان کم و بیش وجود داشته است. در هیچ دوره‌ای رأی ملت به عینه از صندوق بیرون نیامده است.»بهنود جریان فروختن دین به دنیا بر سر قدرت گرفتن را هم قصه‌ای تکراری در تاریخ سیاسی ایران عنوان کرد.مهاجرانی: این سرنوشت همه‌ی انقلاب‌هاست
در پایان این نشست تحلیلی، عطاءالله مهاجرانی در باب تفسیر حکومت‌ها از قدرت و بازتاب این تفاسیر سخن گفت. وی آرمان‌های مساوات، آزادی و شادمانی را از اهداف مشترک همه‌ی انقلاب‌ها خواند و نیز تن دادن به وضع موجود در پی حفظ قدرت را نیز از وجوه مشترک همه‌ی انقلاب‌ها دانست.به گزارش «موج سبز آزادی» وزیر ارشاد دولت اصلاحات، به شرح داستانی از دئودوراکیس، سازنده‌ی فیلم «زوربای یونانی» و آهنگ «زد» پرداخت و شرح داد که چگونه در یک زندگی کمونی کوچک سه نفره، در پی قدرت گرفتن یکی از سه نفر و زورگویی او به دو نفر دیگر در گرفتن جا و تهیه‌ی غذا، آن دو نفر در پی تصفیه و حذفش بر می‌آیند.وی در نتیجه‌گیری از این داستان گفت: «حتی در یک هسته‌ی مخفی پارتیزانی که تمام مایملکش دو اتاق است، به زودی برای حفظ قدرت، مکان و غذا، آدم‌کشی هم اتفاق می‌افتد.مهاجرانی این دست اتفاقات را در جوامع انقلابی، معمول خواند و به مساله‌ی جابه‌جایی آرمان در شرایط پساانقلابی اشاره کرد که در آن بعد از پیروزی انقلاب، انقلابیون به انگیزه‌ی حفظ قدرت و مصلحت موجود، دست به این قبیل امور می‌زنند. وی گفت: «انتخابات هم در چنین شرایطی تا بدانجا که در تأیید حفظ وضع موجود باشد، برتابیده می‌شود و انتخابات پرشور، اگر نتیجه‌ای غیر از احمدی‌نژاد داشته باشد، با قلع و قمع مردم مواجه می‌شود.»وی با ذکر این توضیح، از دو نوع انتخابات نمایشی و واقعی نام برد و گفت: «انتخابات وقتی نمایشی است که حکومت قدرت تشخیص خودش را بهتر از قدرت تشخیص مردم بداند، یعنی همان بحثی که میان هاشمی و بزدی پیش آمد و همین مبنای الهی و مردمی بودن مصلحت را دربر می‌گرفت.»مهاجرانی در بخش دوم سخنان خود، برای جوامعی که جمهوریت را مبنای کار خود قرار می‌دهند و آنانی که جمهوریت را حذف می‌کنند، ده ویژگی را به این شرح برشمرد: «در جوامع دارای جمهوریت، حقوق همه‌ی مردم با هر مذهب و از هر قوم و نژادی، برابر است؛ زمامداران از طرف مردم وکالت دارند؛ مردم وکلای خود را انتخاب می‌کنند؛ زمامداران موقتی و مسئول وقایع و خون‌ مردم‌اند؛ فقیه بودن شرط لازم زمامداری نیست؛ رابطه‌ی مردم و حکومت یک قرارداد اجتماعی محسوب می‌شود و عقل جمعی مبنای عمل است. در حالی که اگر جامعه‌ای فاقد اصل جمهوریت باشد، مردم و حاکمان حقوق برابر نخواهند داشت، مردم مهجورند و حکومت تصمیم‌گیرنده، زمامداران بر مردم ولایت دارند نه وکالت، این شارع است که حاکم را انتخاب می‌کند نه مردم، زمامداران مادام‌العمرند و مسئول خون مردم هم نیستند، فقاهت شرط زمامداری است، حکومت اعمال حکم شارع است و عقل فردی مبنا قرار می‌گیرد.»
وی تاریخ استبداد ایرانی را تاریخی بسیار درازآهنگ و دیرپا و سنگین توصیف کرد و انقلاب مشروطیت را گامی برای رام کردن قدرت دانست. وی همچنین انتخابات اخیر را فرصتی برای مقید کردن قدرت خواند و یکی از مهم‌ترین تغییرات را احترام به صندوق رأی ملت دانست.این اندیشمند فرهنگ‌دوست ایرانی، راهی را که جنبش سبز ایران در پیش دارد، به دو استفامت امدادی تشبیه کرد و هرگونه یأسی برای زنده نگه داشتن این چراغ را مضر دانست و گفت: «نباید فراموش کنیم که در هر نقطه‌ای از مسیر ایستاده باشیم، به هدف رسیده‌ایم.»مهاجرانی با ذکر آیه‌ای از قرآن مجید در باب ضرورت استقامت و بردباری و به خرج دادن خردورزی، سخن خود را با این بیت مولوی به پایان برد که: «هر که دایم مشت بر سندان زند / ناگهان روزی بیابد فتح باب».پرسش و پاسخدر بخش پرسش و پاسخ این برنامه، تعداد بسیاری از حضار موفق شدند سؤالات خود را به صورت کتبی و شفاهی در جلسه مطرح کنند و پاسخ بگیرند. فرخ نگهدار در پاسخ به یکی از سؤالات در باب مشروعیت سیاسی، مشروعیت حکومت را ناشی از رأی ملت دانست و حق نمایندگی را تنها از آن آنانی دانست که از صندوق رأی ملت بیرون می‌آیند. وی نه فقط میزان که تنها میزان را رأی ملت دانست.بهنود نیز در پاسخ به سوالی در باب مفهوم اصلاحات گفت که اصلاحات از نظر او، فقط آنچه که در چارچوب دوم خرداد معنا یافت، نیست و گسترده‌تر از آن است و به این معنا هدف اصلاحات و جنبش سبز هم‌پوشانی دارد.مهاجرانی در پاسخ به انتقاد یکی از حضار مبنی بر اینکه موضوع این جلسه قرار بود بحث در باب «چه باید کرد» باشد اما در این باره صحبت خاصی نشد، گفت که مهم‌ترین وظیفه ما در این برهه این است که نفس حضور و استقامت را برای بازپس‌گیری آرا و نیز غیرمشروع دانستن احمدی‌نژاد حفظ کنیم.وی همچنین عدم استقبال تولیت آستان قدس رضوی از احمدی‌نژاد و عدم تبریک علمای قم به وی را از جمله مصادیق نامشروع بودن احمدی‌نژاد دانست. مهاجرانی همچنین تأکید کرد که کانون همه‌ی حرکت‌ها باید موسوی باشد و ما به خودی خود نمی‌توانیم کاری خودسرانه انجام دهیم.به گزارش «موج سبز آزادی» مهاجرانی همچنین در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا سخن هاشمی تأثیری بر آزادی زندانیان سیاسی خواهد داشت یا خیر، توضیح داد که طول سالیان طولانی همکاری نزدیک با هاشمی، سخنان این هفته‌ی او در نمازجمعه را دور از انتظار خود یافته است و این سخنان نشان‌دهنده‌ی این بود که وضعیت جامعه به جایی رسیده که هاشمی مجبور به انتخاب شده است. وی گفت: «مهم سخن گفتن از بازداشت شدگان نبود، بلکه آنچه در سخنان هاشمی اهمیت داشت، سخن گفتن در باب صلاحیت حکمرانی بود و اینکه مردم مبنای مشروعیت حکومت‌اند.»در بخش پرسش و پاسخ این برنامه، بحث‌هایی شنیدنی هم در باب لزوم جدایی دین از حکومت صورت گرفت. مازیار بهروز، استاد دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده‌ی کتاب «شورشیان آرمانخواه» در سؤالی از مهاجرانی گفت که در ایران بعد از انقلاب همیشه ولایت بر جمهوریت غالب بوده است و از مهاجرانی خواست یک مصداق را که تجربه‌ی موفقی از یک دموکراسی دینی باشد، عنوان کند.مهاجرانی در پاسخ به این سؤال گفت: «بستگی دارد درباره‌ی کدام دین و کدام دموکراسی سخن بگوییم. من به عنوان کسی که مسلمان هستم، اعتقاد دارم که بر اساس نص قرآن می‌شود حکومتی داشت که در آن حق مردم به رسمیت شناخته شود. دین و دموکراسی در این حالت قابل جمع‌اند، اما طبیعی است که در راه دموکراسی حداکثری، به شکلی که در غرب تجربه شده است، زاویه‌های مختلفی وجود داشته باشد که لازم است در نظر گرفته شود و از جوانبی هم این امر می‌تواند مشکل‌زا باشد. اما آنچه واضح و مبرهن است، این نکته است که مشکلات سی ساله‌ی دموکراسی و دین در ایران را نمی‌شود در این جلسه حل کرد.مهاجرانی همچنین تأکید کرد: «به جای دست گذاشتن بر اختلافات، اکنون وقت پیدا کردن مشترکات است وگرنه باید به قول شاملو، همچنان دوره کنیم شب و روز را، هنوز را». این سخن مهاجرانی با تشویق مکرر حضار همراه بود.مسعود بهنود نیز در پاسخ به این پرسش که امروز وظیفه‌ی ما چیست، گفت: «باید مراقب باشیم که شرایط حال حاضر کشور و مردم کل ایران را در نظر بگیریم و به طور منطقی‌ به دنبال خواسته‌های دست‌یافتنی خود باشیم که در حال حاضر و در وهله‌ی اول بازپس‌گیری آرای مردم است، و باید از دادن شعار‌های شیک و دست‌نیافتنی پرهیز کنیم که حالت سنگ بزرگ زدن را پیدا نکند.»فرخ نگهدار هم در پاسخ به سؤالی دیگر در باب موضع جنبش چپ در باب وقایع اخیر، گفت: «چپ ایران در مقابل جنبش سبز نایستاده است، بلکه همراه آن است؛ هم اسلامی و هم چپ، نه با عناوین قبلی که با هویتی جدید و مشترک، در این جنبش حضور دارند. در جنبش سبز ایران، حق به جای ایدئولوژی قرار گرفته است و صندوق رأی معیار و محک حکومت است.»این برنامه با طرح پرسش‌هایی دیگر درباره‌ی ایران ادامه داشت و در انتها، خیل عظیم جمعیت با سر دادن شعر «ای ایران» سالن را ترک کردند.

دکتر محمد تقی کروبی : آزموده را نیازمایید

خداوند بزرگ را سپاس می‌گذاریم که دشمنان ما… را از کم‌عقلان و بی‌خردان قرار داده است چراکه خودشان هم درک نمی‌کنند که حرکت کورشان سبب قوت… و مظلومیت ملت گردیده است. (امام خمینی شهریور ۶۶)حماسه پرشور دهها هزار نفر از هموطنان عزیز در نمازجمعه هفته قبل از شرایط برگزاری آن بی‌شباهت به نماز جمعه‌های مسجدالاقصی در بیت‌المقدس نبود با دخالت و حمله لباس شخصی‌‌های که هیچ مرجع قانونی حاضر به پذیرش رفتارهای خشونت‌آمیز آنان نیست به مردم نمازگزار و آقای کروبی نمایی دیگر از جریان حاکم به نمایش گذاشت در این میان تهاجم، ضرب‌وشتم و فحاشی تعدادی اندک از لباس شخصی‌های تحت‌الحمایه در سر در ورودی دانشگاه تهران به آقای کروبی، یادآور حمله عده‌ای از اراذل و اوباش به مرحوم مدرس در مجلس بود. نقل است بعد از آنکه سردار سپه به مرحوم مدرس پیام داد که سید پا روی دم من نگذار و مرحوم مدرس در صحن علنی مجلس به زیبایی پاسخ داد که سردار سپه محدوده دم همایونی را معین کند زیرا هرجا که پا می‌گذاریم حیطه دم سردار است، عده‌ای از اراذل تهران با اخذ وجوهی از مستبد آن زمان رضاخان به مجلس رفته و علیه آیت‌الله مدرس شعار دادند. ایشان بلافاصله از مجلس بیرون آمده و خطاب به اوباش گفتند زنده‌باد خودم و زنده‌باد مردم ایران، زیرا اگر من و این مردم نبودیم کدام احمقی به شما پول می‌داد تا به اینجا بیاید و شعار مرگ علیه من سر دهید.کسانی که دیروز شاهد تهاجم کودکانه این افراد بودند گواهی دادند که آنان با به‌کارگیری الفاظی سخیف و فحاشی‌های بی‌مرز، روی اسلاف خویش را سفید کردند. اگر اسلاف آنان در گذشته به شعار مرگ علیه آزاداندیشان بسنده می‌کردند، اما برخی لباس شخصی‌های امروز با حمل سلاح گرم در مکان نمازجمعه علاوه بر خشونت فیزیکی علیه مردم و رجال اصلاح‌طلب به‌طور عام و کروبی به‌طور خاص، متوسل به سخیف‌ترین الفاظ که برحسب قانون مجازات اسلامی مستوجب کیفر است، شدند. ما که امیدواریم اینان و آمرانشان مصداق آیه شریفه‌ «والله لایهدی القوم الظالمین» نباشند بنابراین به این افراد که در مقابل ملت قرار گرفته‌اند برادرانه توصیه می‌کنم به کلام مولا علی(ع) که می‌فرمایند و «حاسبوا قبل ان تحاسبو و تنحسوا قبل الخناق» (به محاسبه خویش همت گمارید پیش از آنکه حساب پس دهید و فرصت را غنیمت شمارید قبل از آنکه به مرگ گرفتار شوید) توجه کنند. به هر تقدیر این نوع رفتار کم سابقه از سوی برخی سایت‌ها و رسانه‌های وابسته و حامی دولت که از قبل پیش‌بینی شده بود، نشانگر نگرش جدید رهبران آنان در قبال قدمای انقلاب است که در زمان مناسب نیازمند تجزیه و تحلیل است.با این وجود به نظر می‌رسد مرعوب کردن نامزدهای معترض و سایر شخصیت‌های سیاسی از مهمترین اهداف گردانندگان پشت پرده این لمپن‌هاست. از این رو نگارنده مطالعه مجدد سیر زندگی و مبارزات سیاسی آقای کروبی و پدر بزرگوارشان مرحوم آیت‌الله شیخ احمد کروبی را به آنان که بحمدالله به همه اسناد ساواک دسترسی دارند، توصیه می‌کند. مردم ما به خوبی می‌دانند کروبی قریب ۵۰ سال پیش زندگی پرتلاطم سیاسی خود را آغاز کرده و در خلال سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، ۹ بار دستگیر، زندان و تبعید شده است. او در این راه از معدود ثابت قدمان انقلاب بوده است. شاید همین امر سبب شد که مرحوم امام به دنبال حادثه حج خونین ۱۳۶۶ که ایشان مورد ضرب و شتم ماموران آل سعود قرار گرفت، در پیام تاریخی خود مورخ ۱۸ شهریور ۶۶ بعد از تشکر از مقاومت وصف‌ناپذیر کروبی در حادثه مکه، از او به عنوان کسی که «مجاهد صف اول اسلام بوده و هست» یاد کرد. امام در تعبیر حکیمانه دیگر خود فرمودند «کروبی کسی است که هم از ساواک کتک خورده و هم از خودی‌ها.» امروز مشخص شد مصداق خودی‌های مورد اشاره امام نه تنها هتاک‌های مسجد اعظم قم در سال ۱۳۴۳ بودند، بلکه لباس‌شخصی‌های تحت‌الحمایه امروز و چه بسا فردا را نیز در بر می‌گیرد.کروبی مردی برای همه عصرها
آزموده را آزمودن خطاست، او این روزها در آستانه ۷۲ سالگی به جای عافیت‌طلبی با اعتقاد بر گفتمان تاریخی علویان که همان عدالت‌محوری و مبارزه با بی‌عدالتی است در کنار ملت و برای احیا و اعاده حقوق اساسی آنان قرار گرفته است. او در آخرین پیام خود با صراحت بر این نکته تاکید کرده است که «اگر کروبی را هم به دیار باقی بفرستید ملت زنده است و حق خود را خواهد گرفت.» بنابراین این نوع رفتارهای مذبوحانه نه تنها تردیدی در او و نزدیکانش ایجاد نخواهد کرد بلکه او و یارانش را در مسیری که همان اهداف انقلاب ۵۷ امام و مردم است مصمم‌تر خواهد ساخت. این مطلب را با دعای امام خمینی در ذیحجه ۱۴۰۷ که ناظر بر شرایط فعلی ماست به یاد قربانیان بیگناه حوادث اخیر به پایان می‌برم.«ان‌شاءالله خداوند شهدای بزرگ ما را با شهدای صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومان و مجروحان شفا عنایت فرماید و شر متجاوزان را به خودشان بازگرداند و آنان را به عقوبت خود کیفر دهد.»

هاشمی برای دیدار با کدام مراجع به مشهد سفرکرده است؟

اعلام سفر هاشمی رفسنجانی به مشهد پس از نماز جمعه تاریخی تهران گمانه زنی های زیادی را در پی داشته است.
هاشمی رفسنجانی برای رایزنی با آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی راهی مشهد شد.
گفته می‌شود سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهد برای دیدار و رایزنی با آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی بوده که برای زیارت ماه رجب در مشهد بسر می برند.
به گزارش سایت سلام مطابق سنت معمول اکثر مراجع از نیمه ماه رجب تا نیمه شعبان را برای زیارت به مشهد عزیمت می‌کنند و در هفته اخیر نیز تاکنون آیات صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه به مشهد عزیمت نموده‌اند.
در همین راستا سفر روز گذشته هاشمی رفسنجانی به مشهد نیز با هدف رایزنی با مراجع تقلید و همچنین دیدار با علمای مشهد ارزیابی می‌شود.
در میان علمای شهر مشهد بجز آقایان سیدان و علم الهدی امام جمعه مشهد که از روحانیون تندرو و از حامیان احمدی‌نژاد هستند مابقی ایشان مواضع تائید آمیزی نسبت به میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی دارند.
بزرگترین مرجع تقلید شهر مشهد آیت الله سید عزالدین زنجانی از سالهای اول انقلاب نیز گرایشات محسوسی به مهندس بازرگان داشت و در جریان انتخابات اخیر نیز دیدار تائید آمیزی با میرحسین موسوی انجام داد.
همچنین برخی از جلسات اصلاح طلبان و حامیان موسوی قبل و بعد از انتخابات اخیر در حسینیه آیت الله شیرازی در مشهد برگذار شده است.
آیت الله موسوی خلخالی از مراجع مشهد نیز از منتقدان احمدی نژاد محسوب می شوند و با توجه به ارتباطات عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی با هاشمی رفسنجانی به نظر می رسد که عدم حضور واعظ در مراسم استقبال از احمدی نژاد نیز به همین دلیل باشد.
با توجه به انتصاب رحیم مشایی به سمت معاون اولی احمدی نژاد در دولت آینده و حساسیت زیاد مراجع بر این امر، تشویق علما به موضع گیری علیه این اقدام نیز جزو موضوعات رایزنی هاشمی رفسنجانی با مراجع تقلید در مشهد خواهد بود. بخصوص که دوتن از مراجعی که موضع کاملاً تندی علیه مشایی دارند یعنی آقایان مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی نیز همزمان با این سفر در مشهد حضور دارند.

آیت الله یزدی: شما چه کاره اید آقای رفسنجانی؟

به گزارش بی بی سی فارسی آیت الله محمد یزدی عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از پیشنهاد هاشمی رفسنجانی برای آزادی کسانی که بعد از انتخابات دستگیر شده اند، انتقاد کرده و خطاب به وی گفته است:"شما چه کاره هستید که می گویید باید بازداشت شدگان آزاد شوند."
آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه 26 تیر گفته بود افرادی که در جریان ناآرامی ها بازداشت شدند، باید آزاد شوند و "نباید به خاطر زندانی بودن عده ای، دشمنان ما را استهزا کنند."
اما آقای یزدی بازداشت شدگان را متهم کرده "پول هایی گرفته اند، کارهایی کرده اند و در متن تحریک مردم گرفته شده اند و لذا نباید آزاد شوند."
آقای یزدی، علاوه بر عضویت در شورای نگهبان، ریاست شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را بر عهده دارد و در مجلس خبرگان رهبری که ریاست آن با اکبر هاشمی رفسنجانی است، مسئولیت دبیرخانه آن را بر عهده دارد.
آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های روز جمعه نسبت به بی اعتمادی در جامعه ابراز نگرانی کرد و گفته بود که اعتماد را به عنوان هدفی مقدس باید به مردم باز گرداند اما آقای یزدی می گوید:"چه کسی بود که اولین بذر تردید را افشاند. قبل از اتنخابات چه کسی به مقام رهبری نامه نوشت و گفت که در خیابانها آتش فتنه ایجاد شده و دود آن به چشم این و آن می رود."
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آقای هاشمی رفسنجانی را متهم کرده که با نامه ای که پیش از انتخابات به آیت الله علی خامنه ای نوشت:" بذر تردید" را افشاند.
آقای یزدی می گوید یک روز پیش از برگزاری نماز جمعه با آقای هاشمی رفسنجانی دیدار داشته و به وی توصیه شده که "این نماز باید ایجاد وحدت کند اما شما آمدید ایجاد اختلاف کردید و آن حرف ها و حدیث ها را برگرداندید."
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می گوید:"با ایشان (هاشمی رفسنجانی) صحبت کردیم و گفتیم که در نماز جمعه دنبال چیزهایی که برخی مسائل را زنده می کند، نباشید."
به عقیده آقای یزدی، خطر به وسیله آیت الله خامنه ای رفع شده بود اما آقای رفسنجانی درصدد بوده تا خطر را برگرداند "اما این خطر دامن شما را می گیرد."
'مشروعیت حاکمیت از طرف خداوند است'
آیت الله محمد یزدی همچین به بخشی از سخنان آقای هاشمی رفسنجانی ایراد گرفته و گفته "همراهی مردم برای حکومت مشروعیت ایجاد نمی کند."
آقای یزدی با اشاره به سخنان آقای رفسنجانی در باره نقش مردم و میزان رضایت آنها از حکومت گفته است: "ایشان اشتباه کرده و اشتباه می کنند."
به گفته آقای یزدی، مشروعیت با مقبولیت تفاوت دارد و "مشروعیت حاکمیت در اسلام از طرف خداوند است و مقبولیت حاکمیت با همراهی مردم است."
آقای یزدی با اشاره به بخشی از سخنان خطیب نماز جمعه تهران در باره مشروعیت حکومت گفت:"درست است که بدون همراهی مردم هیچ حاکم اسلامی نمی تواند کاری انجام دهد، اما همراهی مردم، مشروعیت حکومت را ایجاد نمی کند حتی در مورد پیامبر اسلام هم این گونه بود."
آقای رفسنجانی در روز جمعه با استناد به روایتی از پیامبر اسلام به امام علی، گفته بود: "اگر دیدی مرم راضی بودند و تو را قبول کردند و به تو این سمت را دادند، شما بپذیر. اگر احتراز کردند، بگذار هر کاری می خواهند بکنند."
این عضو شورای نگهبان که در انتخابات از مدافعان محمود احمدی نژاد بود، گفت:"اصل مهمی که زیر بنای حکومت اسلامی است مورد توجه آقای هاشمی قرار نگرفت این که اگر مردم باشند حکومت هست و اگر نباشند، نیست. این غلط است."
به عقیده این عضو شورای نگهبان، امام علی به عنوان اول امام شیعیان بعد از وفات پیامبر اسلام، اگر چه مردم با وی همراهی نکردند اما "امیر المومنین در 25 سال خلیفه مسلمین بودند به عبارت دیگر ایشان مشروعیت داشتند اما مقبولیت نبود بعد از مرگ عثمان می بینیم که مردم همراهی کردند و امام علی خلیفه شد."
این عضو شورای نگهبان همچنین کسانی را که به نتایج انتخابات اعتراض دارند "یک عده جوان" توصیف کرده که "تحت تاثیر برنامه های ماهواره ای هستند" و این پرسش را مطرح کرده که "آیا ما باید اینها را تقویت کنیم یا اکثریت طرفدار اسلام را و نظام را تقویت کنیم؟"
آقای یزدی گفته که اگر در چهار سال آینده در شورای نگهبان باشد هرگز صلاحیت میرحسین موسوی را تائید نخواهد کرد چون به گفته وی، آقای موسوی "تا الان تن به هیچ قانون و حرف منطقی نداده است."

هاشمی برای دیدار با کدام مراجع به مشهد سفرکرده است؟

اعلام سفر هاشمی رفسنجانی به مشهد پس از نماز جمعه تاریخی تهران گمانه زنی های زیادی را در پی داشته است.
هاشمی رفسنجانی برای رایزنی با آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی راهی مشهد شد.
گفته می‌شود سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهد برای دیدار و رایزنی با آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی بوده که برای زیارت ماه رجب در مشهد بسر می برند.
به گزارش سایت سلام مطابق سنت معمول اکثر مراجع از نیمه ماه رجب تا نیمه شعبان را برای زیارت به مشهد عزیمت می‌کنند و در هفته اخیر نیز تاکنون آیات صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه به مشهد عزیمت نموده‌اند.
در همین راستا سفر روز گذشته هاشمی رفسنجانی به مشهد نیز با هدف رایزنی با مراجع تقلید و همچنین دیدار با علمای مشهد ارزیابی می‌شود.
در میان علمای شهر مشهد بجز آقایان سیدان و علم الهدی امام جمعه مشهد که از روحانیون تندرو و از حامیان احمدی‌نژاد هستند مابقی ایشان مواضع تائید آمیزی نسبت به میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی دارند.
بزرگترین مرجع تقلید شهر مشهد آیت الله سید عزالدین زنجانی از سالهای اول انقلاب نیز گرایشات محسوسی به مهندس بازرگان داشت و در جریان انتخابات اخیر نیز دیدار تائید آمیزی با میرحسین موسوی انجام داد.
همچنین برخی از جلسات اصلاح طلبان و حامیان موسوی قبل و بعد از انتخابات اخیر در حسینیه آیت الله شیرازی در مشهد برگذار شده است.
آیت الله موسوی خلخالی از مراجع مشهد نیز از منتقدان احمدی نژاد محسوب می شوند و با توجه به ارتباطات عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی با هاشمی رفسنجانی به نظر می رسد که عدم حضور واعظ در مراسم استقبال از احمدی نژاد نیز به همین دلیل باشد.
با توجه به انتصاب رحیم مشایی به سمت معاون اولی احمدی نژاد در دولت آینده و حساسیت زیاد مراجع بر این امر، تشویق علما به موضع گیری علیه این اقدام نیز جزو موضوعات رایزنی هاشمی رفسنجانی با مراجع تقلید در مشهد خواهد بود. بخصوص که دوتن از مراجعی که موضع کاملاً تندی علیه مشایی دارند یعنی آقایان مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی نیز همزمان با این سفر در مشهد حضور دارند.
اعلام سفر هاشمی رفسنجانی به مشهد پس از نماز جمعه تاریخی تهران گمانه زنی های زیادی را در پی داشته است.
هاشمی رفسنجانی برای رایزنی با آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی راهی مشهد شد.
گفته می‌شود سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهد برای دیدار و رایزنی با آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی بوده که برای زیارت ماه رجب در مشهد بسر می برند.
به گزارش سایت سلام مطابق سنت معمول اکثر مراجع از نیمه ماه رجب تا نیمه شعبان را برای زیارت به مشهد عزیمت می‌کنند و در هفته اخیر نیز تاکنون آیات صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه به مشهد عزیمت نموده‌اند.
در همین راستا سفر روز گذشته هاشمی رفسنجانی به مشهد نیز با هدف رایزنی با مراجع تقلید و همچنین دیدار با علمای مشهد ارزیابی می‌شود.
در میان علمای شهر مشهد بجز آقایان سیدان و علم الهدی امام جمعه مشهد که از روحانیون تندرو و از حامیان احمدی‌نژاد هستند مابقی ایشان مواضع تائید آمیزی نسبت به میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی دارند.
بزرگترین مرجع تقلید شهر مشهد آیت الله سید عزالدین زنجانی از سالهای اول انقلاب نیز گرایشات محسوسی به مهندس بازرگان داشت و در جریان انتخابات اخیر نیز دیدار تائید آمیزی با میرحسین موسوی انجام داد.
همچنین برخی از جلسات اصلاح طلبان و حامیان موسوی قبل و بعد از انتخابات اخیر در حسینیه آیت الله شیرازی در مشهد برگذار شده است.
آیت الله موسوی خلخالی از مراجع مشهد نیز از منتقدان احمدی نژاد محسوب می شوند و با توجه به ارتباطات عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی با هاشمی رفسنجانی به نظر می رسد که عدم حضور واعظ در مراسم استقبال از احمدی نژاد نیز به همین دلیل باشد.
با توجه به انتصاب رحیم مشایی به سمت معاون اولی احمدی نژاد در دولت آینده و حساسیت زیاد مراجع بر این امر، تشویق علما به موضع گیری علیه این اقدام نیز جزو موضوعات رایزنی هاشمی رفسنجانی با مراجع تقلید در مشهد خواهد بود. بخصوص که دوتن از مراجعی که موضع کاملاً تندی علیه مشایی دارند یعنی آقایان مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی نیز همزمان با این سفر در مشهد حضور دارند.

الویری : نمازجمعه اخیر پرجمعیت ترین و متنوع ترین نمازجمعه در طول انقلاب بود

مرتضی الویری در گفت وگو با خبرنگار سحام نیوز گفت: نماز جمعه اخیر با امامت هاشمی رفسنجانی یکی از پر جمعیت ترین و متنوع ترین نمازجمعه در طول انقلاب بود که همه سلیقه ها از همه اقشار و گروههای سیاسی در آن شرکت کرده بودند.این فعال سیاسی افزود:نمازجمعه اخیر از سه جنبه، ترکیبی افراد، میزان مشارکت و مطالب عنوان شده از سوی خطیب نمازجمعه یکی از استثنائی ترین و قابل توجه ترین نمازجمعه برگزار شده در طول تاریخ انقلاب بود. شهردار اسبق تهران اضافه کرد: در نمازجمعه اخیر افراد و سلیقه هائی شرکت کرده بودند که به آینده نظام علاقمند و به آن وفادار بودند اما به نحوه حاکمیت و اداره ی کشور انتقاد داشته و با سلیقه حاکمیت سازگاری نداشتند. مشاور کروبی در ستاد انتخابات اظهار داشت: علیرغم تبلیغات بسیار کمرنگ صدا و سیما، در نمازجمعه اخیر شاهد یکی از پرجمعیت ترین نمازها در طول تاریخ انقلاب بودیم. وی تصریح کرد: به دلیل ازدیاد جمعیت در خیابان های منتهی به دانشگاه تهران بسیاری از مردم نمازهای خود را در میدان ولیعصر یا پارک لاله اقامه کردند. الویری در خصوص صحبت های هاشمی رفسنجانی نیز گفت: ایشان در نمازجمعه اخیر به مهمترین دغدغه ها و خواسته های به حق مردم از جمله شک و شبهه در انتخابات دهم، عملکرد در چارچوب قانون، مناظره بین سلیقه های مختلف برای تعیین حق و باطل و آزادسازی زندانیان که به دلایل واهی دستگیر شده بودند اشاره و خواستار پی گیری و رسیدگی شد.

انتشار نامۀ نمایندگان موسوی به لاریجانی

بیژن زنگنه و عباس آخوندی، نمایندگان میر حسین موسوی در تعامل با صدا و سیما برای پیگیری شکایات وی، نامۀ خود خطاب به علی لاریجانی را منتشر کردند.
این نامه در فردای روز سخنان آیت الله علی خامنه ای در نماز جمعۀ تهران به تاریخ بیست و نهم خرداد نوشته شده اما تاکنون منتشر نشده بود. دلیل انتشار این نامه، آنطور که از سوی این دو نماینده در سایت پارلمان نیوز ذکر شده، انتقادات فراوان طی دو روز گذشته علیه هاشمی رفسنجانی است. رفسنجانی در خطبه های نماز جمعۀ این هفته گفته بود که شورای نگهبان از فرصتی که داشت خوب استفاده نکرد.
در این نامه، نمایندگان میر حسین موسوی در ابتدا با انتقاد از عدم توجه مقامات تصمیم گیری- شورای نگهبان- در مورد پیشنهاداتی که برای حل و فصل بحران اجتماعی پس از انتخابات ارائه شده و منجر به از دست رفتن زمان شده است، خطاب به علی لاریجانی اتفاقات پس از انتخابات را معلول مدیریت ناصحیح فرآیندهای انتخابات بخصوص تبلیغات پیش از انتخابات دانسته اند. نمایندگان موسوی در نامۀ خود رویدادهای روز رأی گیری و روند و اقدامات پس از اعلام نتایج انتخابات را باعث گسترده شدن بحران اجتماعی کنونی معرفی کرده اند.
در بخشی از این نامه آمده است:" بزرگترین مساله ای که اکنون جامعۀ ایرانی با آن مواجه است، آسیب خوردن اعتماد عمومی نسبت به نتایج انتخابات است". این دو نمایندۀ کاندیدای معترض به انتخابات، اعادۀ اعتماد عمومی و برسمیت شناختن معترضان و احترام به حقوق آنها را از جملۀ راهکارهای خروج از بحران دانسته اند. این نامه به حق برگزاری اجتماعات به صورت مسالمت آمیز و استفاده از رسانۀ ملی اشاره می کند. بیژن زنگنه و عباس آخوندی تلاش در فاصله انداختن بین معترضان و میرحسین موسوی را عامل ایجاد دو خطر مهم دانسته اند، نخست عدم امکان ایفای رهبری توسط موسوی و دیگری پر شدن فاصله میان موسوی و هواداران وی توسط کسانی که ممکن است دست به اقدامات ناشایستی بزنند.
این دو فراهم شدن حضور موسوی در یک یا چند برنامۀ زندۀ سیمای جمهوری اسلامی ایران برای طرح مسائل، صدور مجوز راهپیمایی برای وی و معترضان، تشکیل هیاتی از رجال ملی و مورد اعتماد مردم برای بررسی مسائل مربوط به انتخابات و شکایات و همچنین تهیۀ و انتشار گزارشی مستقل و قابل اعتماد را از دیگر راهکارهای حل بحران موجود دانسته اند.
در این نامه بار دیگر بر عدم بی طرفی شورای نگهبان در مورد نتایج انتخابات و جانبداری از نامزد انتخاب شده، تاکید شده و همین امر به اعلام نتایج بررسی این شورا در مورد انتخابات تعمیم داده شدده است. به نظر نمایندگان موسوی، شورای نگهبان باید با تشکیل هیاتی از رجال ملی شبهۀ موجود در مورد انتخابات را برطرف کرده و امکان رسیدگی صحیح و بدون جانبداری را فراهم کند.
سید حسن خمینی، نوۀ آیت الله خمینی، محمدی ری شهری؛ وزیر پیشین اطلاعات و دکتر گودرز افتخار جهرمی، یکی از اعضای سابق شورای نگهبان بعنوان اعضای این هیات پیشنهاد شده اند.

هاشمی به مشهد رفت .

علی اکبر هاشمی رفسنجانی یک روز پس از ایراد خطبه در نماز جمعۀ تهران وارد مشهد شد تا در خصوص مسائل جاری کشور با مراجع روحانی این شهر دیدار و مذاکره کند. ایلنا خبرگزاری کار ایران در گزارش کوتاهی که در اینباره منتشر کرده ذکر نموده است که علی اکبر هاشمی رفسنجانی در فرودگاه مشهد مورد استقبال استاندار خراسان رضوی، امام جمعه مشهد، قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی و دیگر مسئولان استان خراسان قرار گرفت.
سفر رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخصیص مصلحت نظام به مشهد در حالی صورت می گیرد که واکنش ها به سخنان او در نماز جمعۀ اخیر تهران همچنان ادامه دارد.
محمد نبی حبیبی، دبیر کل حزب مؤتلفۀ اسلامی علی اکبر هاشمی رفسنجانی را متهم کرد که در آخرین خطبه های خود در نماز جمعۀ تهران از تریبون نماز جمعه بهره برداری جناحی و گروهی کرده است. محمد نبی حبیبی در ادامه افزود : "متأسفانه خطبه های نماز جمعۀ آقای هاشمی این حقیقت را که آقای احمدی نژاد در مناظره گفته بود که برخی از نامزدها در انتخابات با محوریت آقای هاشمی با من رقابت می کنند به اثبات رساند." او همچنین گفت : "اعلام نتایج انتخابات فرآیند قانونی خود را طی کرده و مورد تأئید مقام رهبری نیز بوده و بیان تردید در مورد نتایج انتخابات هیچ محمل قانونی ندارد." محمد نبی حبیبی سپس گفت : "ما دوست نداریم آقای رفسنجانی را در وضعیتی ببینیم که با مواضع رهبری و امت حزب الله فاصلۀ زیادی دارد."
دبیر کل حزب مأتلفه اسلامی سپس از ناسپاسی هاشمی رفسنجانی از "تفقد ویژه رهبری" نسبت به وی در نماز جمعه ٢٩ خرداد انتقاد کرد و افزود : "موضع ایشان در خطبه های نماز جمعه ٢٦ تیر ماه ضربۀ جدی به شخصیت و حیثیت مردمی و انقلابی ایشان زد." دبیر کل حزب مؤتلفۀ اسلامی سپس تأکید کرد که بر خلاف ادعای هاشمی رفسنجانی خطبه های نماز جمعه وی نه وحدت آفرین بود و نه دشمنان را مأیوس کرد.
او همچنین پیشنهادهای هاشمی رفسنجانی را برای برون رفت از بحران جاری کشور و از آن جمله آزادی دستگیرشدگان رویدادهای جاری ایران نادرست خواند و پرسید : آیا این به معنای حمایت از اخلال کنندگان در امنیت کشور نیست؟ آیا این قبیل مطالب نادرست موجب بحران نمی شود؟ دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی در جای دیگری از سخنانش گفت : "نامزد مورد تأئید شما و خانواده شما باید پاسخگوی تمام خسارات وارد شده به انقلاب بعد از انتخابات ٢٢ خرداد باشد." همزمان جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به "لغزش بعضی خواص در حوادث اخیر" ایران خواند، گفت : "دنیاطلبی، آقازاده ها و نداشتن بصیرت علل انحراف خواص هستند."
هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه این هفته تهران اوضاع کنونی کشور را پس از انتخابات ریاست جمهوری بحرانی خواند و راه حل خروج از بحران را رعایت آزادی های اساسی، آزادی زندانیان رویدادهای جاری کشور، دلجویی از آسیب دیدگان حوادث و تظاهرات خیابانی دانست.