۱۱ مرداد ۱۳۸۸

یک فعال سیاسی : متوجه نیستند که عطریان و ابطحی مسخره‌شان کرده‌اند


یک فعال سیاسی با اشاره به اعترافات منتسب به محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر که امروز در رسانه‌های حامی کودتا منتشر شد، گفت: بازجویان و مسئولان امنیتی متوجه نیستند که آقایان عطریان و ابطحی مسخره‌شان کرده‌اند و سرکارشان گذاشته‌اند.
این چهره شاخص سیاسی در گفت‌وگو با «موج سبز آزادی» با تاکید بر اینکه اصلاح‌طلبان با توجه به تجربه‌های قبلی بنا داشته‌اند به جای مقاومت در برابر بازجویان، آنها را با حرفهای بیهوده مشغول کنند، تصریح کرد: آنچه امروز از قول برادران بهزاد نبوی، مصطفی تاج‌زاده، عبدالله رمضان‌زاده و دیگر چهره‌های سیاسی در متن کیفرخواست آمده و یا از قول آقایان عطریانفر و ابطحی نقل شده، دقیقا در همین راستا به نظر می‌رسد.این مسئول سابق سیاسی که به دلایل مشخص نخواست نامش فاش شود، در ادامه‌ی گفت‌وگو با «موج سبز آزادی»، با اشاره به تجربه‌ی بدقولی و نامردی بازجویان سپاه در جریان بازداشت و بازجویی از عباس عبدی، یادآوری کرد که از آن زمان به بعد همه فهمیدند بهترین راه این است که به جای جدی گرفتن بازجویی‌ها، سعی کنند بخشی از چیزهایی را که بازجویان و مقامات مافوق آنها دوست دارند و در عین حال هیچ بار حقوقی خاصی هم ندارد، بپذیرند و مدام تکرار کنند.وی افزود: وقتی آقای عطریان به طور مبسوط از تحلیل‌های سیاسی خود می‌گوید و اظهار می‌کند که نظام و رهبری نمی‌خواهد ما را دفع کند یا از ولایت مطلقه‌ی فقیه صحبت می‌کند، معلوم است که بازجویان را به اصطلاح پیچانده و هیچ حرف جدیدی که بیرون نزده باشد، نگفته است. یا وقتی ابطحی از حمایت خاتمی از موسوی انتقاد می‌کند یا می‌گوید هاشمی قصد انتقام از رهبری را داشت و یا جزئیاتی از رقابت‌های حامیان موسوی و کروبی را مطرح می‌کند، همه‌ی اینها حرفهایی است که در بیرون هم زده می‌شود و مردم کوچه و خیابان و راننده تاکسی‌ها هم این چیزها را می‌دانند.این چهره‌ی آشنا با مسائل امنیتی نتیجه گرفت: ما تا دیروز حدس می‌زدیم که بازجویان بریده‌اند، اما دقیقا خبر نداشتیم که بازجویی‌ها به کجا رسیده است. اما امروز مطمئن شدیم که حداکثر چیزی که از این‌همه هیاهو و جنجال به دست آمده، همین است که بهزاد می‌گوید من پشت موسوی را خالی نمی کنم و تاج‌زاده توی دهن بازجویان زده که: بیخود می‌گویید من گفتم تقلب، من هیچ جا نگفته‌ام تقلب شده؛ و خلاصه چکیده‌ی تمام این قیل و قال، چیزی در حد هیچ بوده است.وی در پایان این گفت‌وگو با «موج سبز آزادی» به مسئولان بالای نظام توصیه کرد هرچه سریع‌تر به این خیمه‌شب‌بازی خاتمه دهند و بیش از این خود را در برابر افکار عمومی مفتضح نکنند.

گفت و گو با حسن یوسفی اشکوری، اسلام‌شناس و تحلیل‏گر سیاسی اشکوری: عمر دولت، بیش از یک سال نیست

عدم بازگشت آرامش به جامعه‏ی ایران پس از انتخابات و ادامه‏ی اعتراضات مردمی در اشکال مختلف، ابهامات و پرسش‏ها نسبت به آینده‏ی این رویدادها در ایران را هر روز بیش از گذشته طرح می‏کند.
در این برنامه‏ی «روی خط زمانه» با آقای حسن یوسفی اشکوری، از منتقدین دولت ایران، اسلام‌شناس و تحلیل‏گر سیاسی، گفت‏ و گو کرده‏ام و نظرات ایشان را جویا شده‏ام.
آقای اشکوری، اگر بحران فعلی را ناشی از انتخابات بیست و دوم خرداد بدانیم، ویژگی این انتخابات نسبت به انتخابات‏هایی که در گذشته، در جمهوری اسلامی برگزار شده، در کجا بوده است؟
در میان انتخابات‏هایی که در ایران در طول این سی سال انجام شده است، این انتخابات یک وضعیت ویژه و بحرانی داشته و دارد. از اول انقلاب تا همین انتخابات، هیچ‏گاه انتخابات در ایران، به معنای دقیق کلمه، آزاد نبوده و همواره مشکلات و موانعی داشته است.
نیروها نمی‏توانستند کاندیدای خاص خود را داشته باشند و گزینش مردم محدود به افرادی بوده که حاکمیت آن‏ها را تعیین و به مردم معرفی می‏کرده است. اوایل انقلاب این محدودیت خیلی کم‏تر و در این اواخر خیلی بیشتر شده تا به امروز رسیده است.
تا دوم خرداد ۷۶ بسیاری از مردم، به ویژه طبقات شهری و گروه‏های دانشگاهی، طبقه‏ی متوسط، غالباً در انتخابات شرکت نمی‏کردند. بعد از دوم خرداد، فضایی به وجود آمد و امیدی برای تغییر ایجاد شد. لذا افراد بیشتری در انتخابات شرکت کردند. از آن زمان به بعد، همواره این امید وجود داشته، به همین دلیل هم بسیاری از مردم مشارکت می‏کردند.
در انتخابات دهمین دوره‏ی ریاست جمهوری، باز مردم به نوعی امیدوار شدند. به ویژه این‌که انگیزه پیدا کردند دولت فعلی بر سر کار نباشد و حداقل، به لحاظ سلبی هم که شده، رییس جمهور فعلی را برکنار کنند. به این انگیزه به میدان آمدند و در سطحی وسیع، گسترده و بی‏سابقه در انتخابات شرکت کردند.
چگونه وقتی مردم انگیزه‏ی سلبی دارند و برای برکناری کسی آمده‏اند، با همه‏ی مشکلات و هزینه‏هایی که می‏پردازند، حاضر نیستند کنار بروند؟ این حالت بیشتر زمانی انتظار می‏رود که مردم در پی بنای چیزی به میدان آمده‏اند و نه وقتی که به قول شما خواست سلبی دارند. نظر شما چیست؟
خوب شد که این پرسش را مطرح کردید تا حرفم را تکمیل کنم؛ این‌که گفتم مردم چنین انگیزه‏ای داشتند، می‏خواهم اضافه کنم که این انگیزه، تنها انگیزه‏ی مشارکت مردم نبود. فقط می‏خواهم بگویم که جنبه‏ی سلبی این انتخابات، بیش از گذشته بود. حتا در دوم خرداد هم این انگیزه‏ی سلبی قوی و نیرومند بود، منتها این بار خیلی قوی‏تر از دوم خرداد ۷۶ بود.
اما در عین حال، این انتخابات جنبه‏ی ایجابی هم داشت. چون جبنه‏ی سلبی بدون جنبه‏ی ایجابی معنا ندارد. مردم در جنبه‏ی ایجابی خواهان تغییر بودند. خواهان آن بودند که از نظر سیاسی فضا بازتر شود. از نظر اجتماعی، محدودیت‏ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم کم‏تر شود. هم‏چنین جنبه‏های مختلفی که در برنامه‏ها و سخنان کاندیداها مطرح بود.
اما این‌که چرا چنین موجی ایجاد کرد، دلیل اصلی‏اش دو نکته بوده است؛ یکی این‌که رییس جمهور فعلی آن‌قدر در افکار عمومی منفور بود و هست که دیگر تحملش برای چهار سال دیگر، برای مردم ایران بسیار سخت و دشوار می‏نماید…
پس علت اصلی باز آقای احمدی‏نژاد است؟
باز هم این علت اصلی نیست. علت اصلی انگیزش و اعتراض گسترده‏ی مردم در ایران، در حال حاضر این است که همان‏طور که در شعارهایشان در کوچه و خیابان اعلام می‏کنند، احساس می‏کنند رأی‏شان دزدیده شده و مطرح می‏کنند رأی به طور کلی جابجا شده است.
کسی در جامعه‏ی ایران و در میان مردم ایران زندگی می‏کند، این را می‏فهمد و چندان نیازی هم به آمار و ارقام و استدلال‏های کلی و کلان ندارد.
خیلی‏ها، جدالی را که الان در ایران هست، فقط بین مردم و حکومت نمی‏بینند. به نظر می‏آید در میان نیروهای حکومتی و چهره‏های شاخص آن هم تضاد و تناقض‏هایی بروز کرده است. شما در این باره نیز تحلیلی داشتید.
بر اساس تحلیلی که چندی پیش داشتم و منتشر کردم، در پی این انتخابات، چهار شکاف در جمهوری اسلامی سر باز کرده است. البته زمینه‏های شکاف از گذشته وجود داشته و الان به تقابل رسیده است.یکی از آن‏ها، شکاف بین دولت و ملت بوده که از سی سال پیش شروع و این بار به نقطه‏ی تقابل رسیده است.
دومین شکاف، شکاف بین اصلاح‏طلب‏ها و اصول‏گراها بوده که از دوازده سال پیش (دوم خرداد ۷۶) شروع شد. قبلاً وجود داشته و الان به تقابل رسیده است.
سوم، تقابل در درون جبهه‏ی اصول‏گراهاست که حامیان احمدی‏نژاد در یک سو ایستاده‏اند و اصول‏گراهای ریشه‏دارتر و استخوان‏دارتر مانند قالیباف، لاریجانی، احمد توکلی و بسیاری دیگر و حتا هاشمی رفسنجانی در سوی دیگر قرار گرفته‏اند.
شکاف چهارم، شکاف بین علما و روحانیت و نهاد مرجعیت است که فعلاً در برابر دولت احمدی‏نژاد است. ولی از آن‏جا که رهبری این بار پشت سر آقای احمدی‏نژاد ایستاد و تمام قد از او حمایت کرد، در نهایت، این تقابل در برابر رهبری هم به وجود آمده است.
فکر می‏کنید آقای خامنه‏ای بتواند از پس این موقعیت دشوار بربیاید؟ راهی پیدا کند؟
فکر نمی‏کنم آقای خامنه‏ای موفق شود این چهار شکاف را به شکلی مدیریت کند که بحران را تخفیف بدهد. به ویژه این‌که تا کنون هم نشانه‏هایی از این‌که تدبیری اندیشیده شود که بحران‏ها کاهش پیدا کند، در ایشان و در حاکمیت نمی‏بینیم.
علی‏رغم این‌که بسیاری از علمای درجه اول، مثل آیت‏الله منتظری، آقای موسوی اردبیلی، آقای صانعی و بسیاری از روحانیون با نفوذ دیگر که خود ار مؤسسان و بانیان نظام جمهوری اسلامی بوده‏اند، به رهبری هشدار می‏دهند، به نظر می‏آید که بنا بر این نیست که این مسأله به شکلی مدیریت شود که بحران پایان پیدا کند.
به نظر شما، اگر اراده‏ای مبنی بر پایان دادن به بحران وجود داشته باشد، چه راه‏کاری وجود دارد؟
اگر واقعاً چنین تصمیمی باشد و چنین عزمی وجود داشته باشد، راه اصلی آن این است که در روندی برای این‌که حرف رهبری هم رسماً پس گرفته نشود، شاید تنها گزینه‏ی معقول این باشد که به تدریج (مثلاً شش یا یک سال دیگر) آقای احمدی‏نژاد را وادار به استعفا کنند تا این بحران به شکلی پایان پیدا کند.
یا این‌که اگر از این طریق هم نمی‏خواهند این کار را انجام بدهند، از روال قانونی استفاده شود و مجلس اجازه پیدا کند آقای احمدی‏نژاد را استیضاح کند و از طریق استیضاح و طرح عدم کفایت و صلاحیت رییس جمهور، ایشان را به شکل مسالمت‏آمیز و قانونی، برکنار کنند. البته این در صورتی است که رهبری این اجازه را به مجلس بدهد.
روز دوشنبه، قرار است آقای احمدی‏نژاد تنفیذ شود. به نظر شما، این کار انجام خواهد شد؟
بله، این کار که علی‏الاصول انجام خواهد شد. چون همه‏ی تلاش‏ها و کوشش‏ها برای این بوده که ایشان در مقام رییس جمهور ابقا شود و طبیعی است که حتا اگر چنین تصمیمی هم وجود داشته باشد، الان، بلافاصله، ایشان را برکنار نمی‏کنند. ایشان که به دلخواه خودش هم استعفا نمی‏دهد و به نظر نمی‏آید که تا چند روز آینده، حادثه‏ی خاصی اتفاق بیفتد.
اما با بحرانی که در میان جامعه و حکومت سراغ دارید، آیا شش ماه یا یک سال دیگر، می‏تواند این وضع با ابقای دولت آقای احمدی‏نژاد ادامه داشته باشد؟
خیر، بسیار بعید است. پیش‏بینی من در تحلیلی که از حدود همان سی چهل روز پیش، در آغاز این تحولات داشتم و منتشر هم کردم، این است که آقای احمدی‏نژاد آن‏قدر از جهات مختلف دچار بحران خواهد بود که شاید به زحمت بتوان تصور کرد عمر دولت ایشان بیش از یک سال باشد.

10 دلیل برای این که این اعتراف ها دروغ اند

علی آرام
1- اعتراف گیری های پیشین نشان داده است که آن چه در این اعتراف گیری ها اخذ می شود ، بعدا تکذیب می شود . این شو رسوایی است که بارها و بارها دروغ بودنش آشکار شده است و دروغ بودن این شو هم بعدها آشکار خواهد شد.
2- مطابق آیینامه دادرسی کیفری اعتراف گیری با شکنجه وجاهت قانونی ندارد و محروم شدن بازداشت شدگان از تمام حقوق قانونی شان که در همین آیین نامه و دیگر قوانین آمده است ، مصداق بارز شکنجه است . اگر حتی باور کنیم که صورت آقای ابطحی خود به خود و در اثر عبادات و راز نیاز با خدا برای رسیدن به این جمع بندی این شکلی شده است و وزن وی به خاطر همین راز و نیاز ها کم شده است ، در صورتی که طبیعی است که در زندان اگر شکنجه ای در کار نباشد ، به خاطر بی تحرکی یا کم تحرکی آدم ها چاق تر شوند.
3- اعتراف همه شبیه به هم است و شبیه به نوشته های برادر حسین و برادر حسن و مشاوران شرین عقل امروز آن ها . به قول یکی اعترافات ابطحی چکیده نوشته های کیهان است ، به خصوص نوشته های مغشوشی که در سال های اخیر یکی از مهره های برادرجسن و حسین به نام پیام فضلی نژاد می نوشت که مصداق بارز بافتن آسمان به ریسمان بود .
4- اگر این اعتراف ها بدون فشار و شکنجه اخذ شده است ، چرا خبرنگاران رسانه های خارجی و ایرانی مستقل به دادگاه راه ندادید تا بهانه از دستشان گرفته شود.
5- ناگهانی بودن دادگاه دلیل دیگری است بر اخذ اعتراف زیر شکنجه . تردید نکنید که از 45 روز بی اطلاعی این دوستان مظلوم سوء استفاده کرده و برای آنان فضایی ترسیم کرده اند که خیال کنند همه چیز به آخر رسیده است . اگر دادگاه با اطلاع قبلی بود ، ممکن بود حضور خانواده ها و مردم مقابل دادگاه و فریاد الله اکبر آنان این مظلومان را با اوضاع بیرون آشنا می کرد .
6 – عدم حضور هیچج فردی خارج از کادر های همکار کودتا و کودتاگران در دادگاه . دقت کنید دادگاه را شکنجه گران پر کرده اند و خبرنگاران رسانه های کودتا و هیچ فردی حتی از اصولگرایان معتدل در دادگاه حضور ندارند . البته ممکن است برخی از آدم های باوجدان در دادگاه باشند که در روزهای آینده از دادگاه بگویند و بگویند چه اتفاقی واقعا در ان رخ داده است . ناگهانی برگزار شدن آن به همین خاطر بوده است که کسی غیر از کودتاگران در ان حضور نداشته باشد . مثلا چرا همین یکی دو هیاتی که در قوه قضاییه و مجلس تشکیل شده بود و همه اش از خودشان بود ، نیز در این دادگاه نبودند . پاسخ روشن است چون آنان نسبت به این کودتاگران از اندکی وجدان برخوردارند.
7- با همه این ها سناریوی نوشته شده ضعیف و پر از اشکالات منطقی است ، اما چون کسانی که این چیزها را نوشته اند از حداقل های لازم برای درک منطق برخوردار نیستند ، خواسته اند جاهای خالی سناریوی رسوای خود را با اعترافات دستگیرشدگان دیگر پر کنند ، اما نتوانسته اند این ها را به هم ربط دهند.8- یکی دیگر از دلایل مهم این است که کودتاگران می خواستند که در آستانه مراسم غیرقانونی تحلیف و تنفیذ دزد آرای مردم ، بر عدم انجام تقلب در انتخابات تاکید کنند و ابطحی و عطریان فر را واداشتند که بارها و بارها تاکید کنند که تقلب نشده است و جالب این است که استدلال هایشان هم شبیه کودتاگران بود. در این مثلا محاکمه و مثلا مصاحبه حتی آن ها را وادار کرده بودند که از قول مبارزان شجاعی چون بهزاد نبوی که علیرغم شکنجه های طاقت فرسا تن به اعتراف نداده بودند ، بگویند که تقلب نشده است . او اگر به این نقطه رسیده باشد که تقلب نشده است چرا خودش نمی گوید . بعد هم گیریم که همه این ها تحت شکنجه های شما قبول کردند که تقلب نشده است ، مردم را چه جوری قانع می کنید با باتوم ، شکنجه ، تجاوز؟ مگر چند نفر را می توانید ببرید ؟9- همین که از این همه بازداشتی نتوانسته اند بیش تر از دو نفر را ( البته با شکنجه های طاقت فرسا )به تسلیم وادارند ، خود بزرگ ترین نشانه اعتراف گیری به زور شکنجه است و با قرص های روان گردان که ابطحی به همسرش گفته بود او را از قیل و قال دنیا نجات می دهد.10 – متن سخنان ابطحی و عطریان فر و به خصوص عطریان فر خود بزرگ ترین دلیل بر دروغ بودن این سخنان است . من به این نکات ظریفی که این دو با ظرافت در سخنان خود بیان کرده اند اشاره نمی کنم تا در پخش های بعدی تلویزیون از این رسانه رسوا حذف نشود تا مردم هم دم خروس را ببینند . دم خروس را این دو بزرگوار آشکار کرده اند ، هم از شکنجه گفته اند و هم از فرایند رسیدن به اعتراف کردن . اندکی دقت می خواهد . ابراهیم نبوی هم چنین تجربه ای داشت و درباره اش خوب است که بنویسد.

بیژن نوباوه : این حرف ها جرم است / ماکه نشنیدیم کسی بمیرد

روزنامه اعتماد متن مصاحبه خبرنگار خود با بیژن نوباوه نماینده تهران را منتشر کرد.
متن این مصاحبه به شرح زیر است:
آقای نوباوه برای بازداشتی ها چه کار می کنید؟ شما پسر روح الامینی را می شناختید؟ پیگیری می کنید چرا ایشان در روند بازجویی فوت شدند؟
کی این حرف ها را می زند؟ حالا ممکن است سرش به زمین خورده باشد.
-اما امیدوار رضایی بالای سر جنازه وی بوده است؛ جسد وی چیز متفاوتی نشان می دهد.چرا چرت و پرت می گویید؟ باید از دولت بپرسیم و بررسی کنیم.
-ممکن است بررسی های شما طول بکشد و هر لحظه به میزان این اتفاقات افزوده شود.
این حرف ها جرم است. این حرف ها را نزنید. به هر حال باید بررسی شود.
-من یک سوال ساده پرسیدم، در مورد پسر روح الامینی معتقد هستید باید بررسی صورت بگیرد؟
مگر روزی 27 نفر در تصادف جاده نمی میرند.
-فوت جاده با فوت… فرق دارد.
چه فرقی دارد؟ بعد هم ما که نشنیدیم کسی بمیرد

کاريکاتوريست ها دوسالانه بين المللی کاريکاتور تهران را تحريم کردند، بيانيه کاريکاتوريست ها

چگونه می شود کشته شدن برادران و خواهران بی گناهمان را ديد و باز هم خنديد و خنداند؟
۹۵ کارتونيست ايرانی در بيانيه‌ای با اشاره و انتقاد از رخدادهای پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری در ايران، ضمن همدردی با مردم ايران، عدم مشارکت خود در نهمين دوسالانه بين المللی کاريکاتور تهران اعلام کردند.متن کامل بيانيه و امضا کنندگان آن به اين شرح است:
به نام خداوقايع پس از انتخابات رياست جمهوری ايران، چنان انعکاس بين المللی يافت که کم تر کسی از آن بی خبر است.همان طور که می دانيد، مردم ايران با حضوری چشمگير و کم سابقه در انتخابات، خواهان بهبود وضعيت جامعه شدنداما اتفاقات ناگوار پس از آن، همه را متاثر کرد.روند اتفاقات اخير به گونه ای است که هيچ انسان آزاده ای نمی تواند چشمان خود را بر آن ببندد و دم برنياورد.

کاريکاتوريست ها که همواره در کنار مردم، سعی در به تصوير کشيدن رنج ها و انتقاد از کاستی ها و نکوهش خشونت و ترويج روح عدالت طلبانه داشته و همواره ندای صلح طلبی سرداده اند در شرايط حاضر همچون گذشته خود را در کنار مردمی می بينند که اين گونه مورد بی مهری واقع شده اند.ما کاريکاتوريستها همواره تلاش کرده ايم با آثارمان، مردم افسرده از انبوه فشار و رنج را بخندانيم؛ اما چگونه می توان کشته شدن برادران و خواهران بی گناهمان را ديد و باز هم خنديد و خنداند؟در اين شرايط، نهمين دوسالانه بين المللی کاريکاتور تهران نيز از راه می رسد.از آن جا که نشاط فرهنگی در جامعه پس از رخدادهای اخير از ميان رفته است، ما لزوم برگزاری چنين دوسالانه ای را به مصلحت ندانسته، خنديدن و خنداندن در فضای کنونی را به دور از احساس مسووليت می دانيم.بنا بر اين، ما کاريکاتوريست های امضا کننده بيانيه، در اين دوره از جشنواره بزرگ و پرافتخار بين المللی – که پيش از اين برآمده از همبستگی و همفکری کارتونيست های حرفه ای ايرانی بوده و با تلاش اکثريت امضاکنندگان زير برگزار شده است – شرکت نکرده و از همکاری در برگزاری آن خودداری خواهيم کرد.
امضا کنندگان بيانيه:
۱- آروين۲- ناهيده آسيابی۳- مهدی آقاجانی۴- مجتبی اديبی۵- مجيد اديبی۶- علی اسدی۷- ليلا افسری۸- رضا امير رياحی۹- سپيده انجم روز۱۰- رويا انوشه۱۱- مهران ايرانلو۱۲- محسن ايزدی۱۳- صادق باقری۱۴- حامد بذرافکن۱۵- رحيم بقال اصغری۱۶- سعيد بهداد۱۷- حميد بهرامی۱۸- وجيهه پری زنگنه۱۹- پيام پورفلاح۲۰- نعيم تدين۲۱- يحيی تدين۲۲- عبدالعباد تقوی۲۳- مهدی تميزی۲۴- عبدالهادی ثنايی۲۵- سعيد جانقربان۲۶- شهاب جعفرنژاد۲۷- جواد جعفريان۲۸- محمود جوادی۲۹- بزرگمهر حسين پور۳۰- هادی حيدری۳۱- ساسان خادم۳۲- نازنين خامی۳۳- محمد خدادادی۳۴- حسين خسروجردی۳۵- مرتضی خسروی۳۶- حميد خلقی۳۷- بهنام خميسی۳۸- محمدعلی خوشکام۳۹- حميده خيابانی۴۰- حسام دادخواه۴۱- رحمان دادگستر۴۲- بهتاش داورپناه۴۳- سعيد داوری۴۴- حميدرضا داودی۴۵- علی درخشی۴۶- پريا دهقانی۴۷- خشايار رادافشار۴۸- فرشيد رجبعلی۴۹- جمال رحمتی۵۰- مريم رحيمی۵۱- هادی رحيمی۵۲- سعيد رزاقی۵۳- اردشير رستمی۵۴- داريوش رمضانی۵۵- کيانوش رمضانی۵۶- شيوا زمانفر۵۷- کيارش زندی۵۸- کيوان زرگری۵۹- افشين سبوکی۶۰- پويا سيدکاظمی۶۱- فاطمه شکول۶۲- هومن شهبندی۶۳- حميد صادقيان۶۴- حسين صافی۶۵- مجيد صالحی۶۶- محسن ظريفيان۶۷- احمد عبداللهی نيا۶۸- احمد عربانی۶۹- مهدی علی بيگی۷۰- فائز عليدوستی۷۱- جواد عليزاده۷۲- امين علی نيا شالی۷۳- نوشين عمراهی۷۴- آرش فرخی۷۵- حسام فطرتی۷۶- محمد فيض آبادی۷۷- شيرين قلی پور۷۸- مجيد کاظمی۷۹- مهدی کريم زاده۸۰- احسان گنجی۸۱- قاسم لطفی۸۲- فيروزه مظفری۸۳- بهار موحد بشيری۸۴- امين مويدی۸۵- شهناز مهی۸۶- علی ميرايی۸۷- آيت نادری۸۸- مهنام نجفی۸۹- عليرضا نصرتی۹۰- مريم نورمحمدزاده۹۱- سعيد نوروزی۹۲- مانا نيستانی۹۳- وحيد نيک گو۹۴- پانته آ واعظ نيا۹۵- هومن هاديزاده

یک نماینده مجلس: اگر مجلس در رأس امور بود، مردم ناچار نبودند برای گرفتن حقشان به خیابان بیایند


یک عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با اشاره به برگزاری دادگاه چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب بازداشت شده پس از انتخابات گفت: «متاسفانه دستی در کار است تا مدام کشور را به سمت ناآرامی و التهاب ببرد.»
سیروس سازدار در گفت‌وگو با «پارلمان‌نیوز»، تاکید کرد: «طبق قانون اساسی،هرگونه اعتراف بدون حضور وکیل مدافع قابل استناد و دلیلی برای ارائه در محکمه نیست.»وی ادامه داد:«برگزاری دادگاه برای چهره‌های شاخص سیاسی جریان اصلاح‌طلب بدون حضور وکلا و بدون آنکه بازداشت شده‌ها و خانواده‌های آنها از تاریخ دادگاه و حتی جرمشان مطلع باشند، خلاف قانون اساسی است.»نماینده مرند و جلفا تصریح کرد:«برگزاری این دادگاه و اعترافات پخش شده نشان داد که دستی در مملکت مانع از ایجاد آرامش است و برخی می‌خواهند کشور را همواره در حالت التهاب و نا آرامی نگه دارند.»وی با اشاره به برگزاری دادگاه نمایشی برای اصلاح‌طلبان گفت:«با چنین حرکاتی اعتماد ازدست رفته مردم بر نمی‌گردد و وفاق و همدلی حاصل نمی‌شود.»عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با اشاره به سخنان احمدی‌نژاد که گفته بود رابطه من و رهبری، رابطه پدر و پسری است، گفت:«کدام یک از انتصابات ایشان در جهت خواست رهبری و جامعه بوده که چنین ادعایی مطرح می‌کنند.»سازدار تاکید کرد:«برکناری شش وزیر کابینه که البته خود آقای احمدی‌نژاد مدعی است تنها وزیر اطلاعات را برکنار کرده مطابق با خواست رهبری بوده است؟»وی با بیان اینکه به کدام دلیل و رفتار جامعه باید حرف‌های ایشان را باور کند، افزود:«آقای احمدی‌نژاد، وزیر اطلاعات را که طبق عرف با تایید و نظارت دفتر رهبری انتخاب می‌شود را از کابینه برکنار می‌کند و بعد چنین ادعاهایی را در مورد رابطه با رهبری مطرح می‌کند.»نماینده مرند و جلفا افزود:«خوب است که احمدی‌نژاد به جامعه توضیح دهد آیا انتصاب معاون اولشان (مشایی) که ناچار به استعفا شد در راستای همین رابطه پدر و پسری بود؟»وی در ادامه در خصوص انتظارات جامعه و بازداشت‌شدگان از نمایندگان خود در مجلس، گفت:«متاسفانه مجلس به وظیفه اصلی خود عمل نمی‌کند؛ اگر مجلس امروز در راس امور بود و مطالبات و خواست مردم را پیگیری می‌کرد، مردم ناچار نبودند به خیابان‌ها بریزند و خود پیگیر حقشان باشند.»سازدار با اشاره به شرایط فراکسیون خط امام(ره) مجلس و محدودیت‌های موجود برای جریان اصلاح‌طلب در پارلمان گفت:«انتظارات از این فراکسیون باید در حد توان آن باشد و مردم نباید ما را با فراکسیون اقلیتی مانند مجلس ششم که پشتیبانی حاکمیت را داشت مقایسه کنند.»وی ادامه داد:«بنده خودم بعنوان یک فرد و نه یک نماینده از عملکرد مجلس در این حوادث رضایت ندارم و فکر می‌کنم اگر مجلس درست عملکرده بود، این التهابات به جامه منتقل نمی‌شد.»سازدار خاطر نشان کرد:«مردم خارج از چارچوب شعار نداده و حرف نزدند، فقط سئوالاتی دارند که باید به آنها پاسخ داده شود و این به حل قضایا کمک می‌کند.»

افزایش میزان الله اکبر بر روی پشت بام ها


بر اساس گزارش‌های رسیده به «موج سبز آزادی» دیشب و در اولین شب از هفته‌ی سیاه ملت ایران، مناطق مختلف شهر تهران و برخی شهرها از جمله شیراز و اصفهان شاهد اوج‌گیری فریادهای الله اکبر و شعارهای دیگر بود.
در این گزارش‌ها به شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، »دولت کودتا، استعفا استعفا» و نیز «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد» به همراه برخی شعارهای دیگر پراکنده اشاره شده است.
در همین حال برخی گزارش‌ها حاکی است دیشب برای اولین بار شعارهای صریحی علیه رهبر نظام از پشت بام‌ها شنیده می‌شد.
گفتنی است پیش از این گروهی از حامیان جنبش سبز در فضای اینترنت خواستار اوج‌گیری شعارهای الله اکبر از آغاز این هفته شده بودند. با توجه به این قرارها، پیش‌بینی می‌شود امشب و در آستانه روز تنفیذ که در افکار عمومی «روز نکبت» نام گرفته است، فریاد الله اکبر و شعارهای پشت بام‌ها به شدت گسترش یابد.

عکس از دستگیری و برخورد با حجت‌الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی




این دو عکس را یکی از خوانندگان برای ما ارسال کرده و درباره‌ی آنها گفته است: عکسهای ارسال شده مربوط است به جناب حجت‌الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه مفید، که به جرم حضور در بهشت زهرا در چهلمین روز شهادت جمعی از هموطنان، این‌گونه وحشیانه به دست ماموران دولت کودتا مورد ضرب جرح قرار گرفته و دستگیر شده است. این عکس‌ها را یک وبلاگ طرفدار کودتا به نام «بهشت خوبان» با افتخار در سایت قرار داده و چهره جانیان کودتاگر را هم شطرنجی کرده است.


پس از اعتراف سایت جهان نیوز / سایت الف هم جا زد: اعتراف کافی نیست، سندش کجاست؟


پس از سایت جهان نیوز، سایت «الف» متعلق به احمد توکلی هم اعتراف کرد که «برگزارکنندگان دادگاه» خطا کرده‌اند و وارد بازی تازه‌ای شده‌اند که به نوشته‌ی ناصر ایمانی، روزنامه‌نگار شاخص اصولگرا، «سبب تلاطم‌های سیاسی جدیدی خواهد شد.»
این نویسنده‌ی قدیمی روزنامه رسالت با اشاره به ادعای بزرگ «کودتا و تغییر نظام جمهوری اسلامی با استفاده از پولها و امکانات تبلیغاتی کشورهای خارجی» که در کیفرخواست آمده، تاکید کرده که صرف اقرار متهمان برای اثبات این ادعا کافی نیست و دادگاه باید بر اساس «اسناد» قضاوت کند، نه اقرارها.گفتنی است سایت «جهان نیوز» صبح امروز تحلیل خود مبنی بر بازی خوردن در دادگاه نمایشی دیروز را به سرعت از سایت حذف کرد، اما مطلب سایت الف که در این آدرس منتشر شده، هنوز حذف نشده است.(متن اعتراف سایت جهان نیوز به بازی خوردن از زندانیان سیاسی را بخوانید)در همین حال دهها خواننده نیز با نوشتن نظراتی زیر مطلب این سایت اصولگرا، از اعتراف‌گیری‌ها انتقاد و به اثر معکوس آن اذعان کردند.متن کامل یادداشت تحلیلی ناصر ایمانی را که در سایت الف با عنوان «هشدار» منتشر شده، بی‌هیچ تغییری بخوانید:برگزاری دادگاه محاکمه دسته جمعی تعداد زیادی از فعالان اصلی یک جناح سیاسی کشور به اتهام براندازی با همکاری بیگانگان، مبنای ورود به مرحله جدید و بسیار جدی در عرصه سیاسی کشور است که ابعاد آن فوق العاده مهم و درخور توجه است.
اینکه آقایان موسوی و کروبی در انتخابات اخیر دچار توهم پیروزی شده بودند و از راهکارهای غیرقانونی برای اثبات مدعای خود استفاده کردند، یک بحث است و اینکه سران و چهره‌های اصلی یک جریان سیاسی سابقه‌دار در قبل و بعد از انقلاب که تقریباً همگی مسئولیت‌های مهم در نظام داشته‌اند، قصد داشتند دست به کودتای مخملی و براندازی نرم بزنند، و با همکاری عوامل خارجی، نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند، بحث دیگری است.
ابعاد مدعای این دادگاه به همین پنجاه نفر چهره فعال و معروف سیاسی از جناح موسوم به چپ یا اصلاح‌طلب خلاصه نمی‌شود. و با برده شدن نام چهره‌هایی همچون آقای هاشمی رفسنجانی و خاتمی و موسوی، و طرح مباحثی مانند انتقام از رهبری و غیره، ظاهراً به زودی به این چهره‌های بزرگ نیز خواهد رسید که شاید زمینه‌های لازم در این دادگاه فراهم شود؛ زیرا اگر قرار بوده که کودتایی در کشور توسط این پنجاه نفر اتفاق بیافتد، بطور طبیعی باید پای عناصر اصلی این ماجرای یعنی سه چهره ذکر شده نیز به این ماجرا باز شود و آنان نیز محاکمه شوند در غیر اینصورت، دادگاه فقط عناصر دسته دوم را به محاکمه کشیده است. اما آیا براستی برگزار کنندگان دادگاه به به ابعاد بسیار وسیع و تاثیرگذار این اقدام خود در عرصه سیاسی کشور فکر کرده‌اند؟
اینکه افراد مذکور مثلاً اقدامات خلاف قانون مرتکب شده بودند و یا زمینه‌ساز بروز آشوب‌هایی در کشور بوده‌اند (که اثبات قضایی جداگانه می‌طلبد)، یک موضوع است؛ و اینکه کیفرخواست دادستان، یکی از دو جناح بزرگ سیاسی کشور را متهم به براندازی نظام با استفاده از عناصر خارجی بنماید، موضوع دیگری است.
دو متهمی که در روز اول دادگاه نیز صحبت کردند، حداکثر به اشتباه خود در وجود تقلب در انتخابات اقرار کردند و اینکه خطاهایی نیز از ابعاد سیاسی در سالهای اخیر داشته‌اند. اما فاصله این اعترافات یا اظهارات، تا برگزاری کودتای سیاسی به دست افراد خاص در کشور، بسیار زیاد است.
ابعاد حوادث تلخ پس از انتخابات که مقصرین یا قاصرین جدی از هر دو طرف در آن وجود دارد، در حال تبدیل شدن به مرحله جدیدی است که بسیاری از فعالین سیاسی و حتی چهره‌هایی که جزء ارکان نظام هستند را در بر می‌گیرد. ظاهراً دیگر قضیه توهم و اشتباه و بکارگیری روشهای غیر قانونی نیست، بلکه صحبت از کودتا و تغییر نظام جمهوری اسلامی با استفاده از پولها و امکانات تبلیغاتی کشورهای خارجی است. آن هم نه توسط چند جوان احساساتی یا فریب خورده بلکه توسط چهره‌های بزرگی که سهم بزرگی در انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشته‌اند.
حال که دادگاه محترم، ادعای برگزاری کودتای مخملی در کشور را دارد، باید تا پایان کار و بطور دقیق و قانونی، با استفاده از اسناد و اعترافات متهمان، روشن نماید که این افراد و یا عناصر نامبرده شده چه نقشی داشته‌اند. البته ناگفته نماند که صرف اقاریر متهمی علیه افراد دیگر نمی‌تواند مستند قضاوت واقع شود. ابهام در این زمینه خود سبب تلاطم‌های سیاسی جدیدی خواهد شد.

تجمع خانواده‌های بازداشت شدگان در مقابل دفتر هاشمی شاهرودی


دهها نفر از خانواده‌هاي تعدادی از فعالان سياسي كه در حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده‌اند، از ساعت 11 صبح امروز در مقابل دفتر رييس قوه قضاييه تجمع كردند و خواهان ملاقات با وي شدند.
به گزارش «موج سبز آزادی» دو نفر به نمایندگی از جمع اجازه یافتند تا به داخل ساختمان بروند و شکایت خانواده‌های بازداشت شدگان را مطرح کنند. خانواده‌هاي بازداشت شدگان تاکید می‌کردند که خواستار ديدار با آيت الله هاشمي شاهرودي و آزادي سريع‌تر همسران و فرزندانشان هستند.گزارش تکمیلی «موج سبز آزادی» حاکی است این تجمع که حدود 1000 نفر از هموطنان در آن حضور یافتند تا با خانواده‌های زندانیان همراهی کنند، پس از حدود سه ساعت پایان یافت. گزارش‌هایی در خصوص حضور تعدادی عناصر لباس شخصی نیز دریافت شده است.ايلنا گزارش داده در اين تجمع كه از ساعت 11 آغاز شده است، خانواده‌هاي علي تاجرنيا ‏، بهزاد ‌نبوي ، محسن ميردامادي، مصطفي تاج‌زاده، حجت الاسلام محمدعلي ابطحي، محسن‌صفايي فراهاني، عبدالله رمضان‌زاده، سعيد ليلاز، محسن امين زاده و عبدالله مومني و ساير بازداشت‌شدگان حوادث اخير در اين تجمع حضور داشتند.

اطلاعیه دفتر هاشمی درباره اظهارات ابطحس در دادگاه شنبه

توجه به اظهارات یکی از بازداشت شدگان اخیر در خصوص هم‌قسم شدن آیت الله هاشمی رفسنجانی با آقایان خاتمی و موسوی در جهت پشتیبانی از همدیگر، به اطلاع می رساند این خبر از اساس کذب محض است و معلوم نیست در چه شرایط و ملاحظاتی بیان شده است.جهت تنویر افکار عمومی به اطلاع می‌رساند در دیداری که بعدازظهر شنبه و بعد از جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام و نه روز دوشنبه با حضور آقایان خاتمی، موسوی و حاج حسن خمینی انجام شده بود، آقای خاتمی اعلام مواضع خود را به تشکیل جلسه مجمع روحانیون مبارز موکول کرده و آقای موسوی نیز مواضع خود را با صدور بیانیه‌ای که قبلا منتشر شده اعلام کرده و آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در آن جلسه بر رعایت موازین قانونی در اعلام مواضع و پیگیری خواسته ها تاکید کرده بودند‌.همان‌گونه که آیت الله هاشمی رفسنجانی در نامه مورخ 88.3.19 خود تصریح کرده‌اند، در این انتخابات از هیچ یک از نامزدها حمایت نداشتند و در جریان حوادث بعداز انتخابات کوچکترین دخالتی نکرده اند و نظر ایشان برای برون رفت از وضع نامناسب جاری همان است که در خطبه های نماز جمعه مورخ 26 / 4 /88 بیان کرده اند . پس هرگونه مطلبی خارج از این چارچوب کذب محض می باشد.انشاءالله همه ما در بیان مطالب و همچنین اعتراف گرفتن از بازداشت شدگان اخیر برای خوشایندی یک جریان خاص، اصل و اساس نظام را زیر سئوال نبریم.

بیانیه ستاد 88 درباره بیدادگاه شنبه

"لا یاس من روح الله الا قوم الکافرین"
ملت آزاده ایران، مردم شریفی که انتخابات ریاست جمهوری دهم را به امید تغییر سازنده و نجات کشور رقم زدید و فعالان سیاسی-اجتماعی و فرهنگی که از بذل هیچ کوششی برای اصلاح روند نابجای اداره کشور دریغ نکردیدهمانگونه که پیش بینی می شد سناریوی اصحاب اقتدار در ادامه سناریوی کودتای مخملین، این بار فرزندان شما و انقلاب سرافراز 57 را به شهادت آورد تا از قول آنان به مردم ایران بقبولاند که حوادث پیش و پس از انتخابات 22 خرداد 88، برنامه ریزی برای کودتای مخملین و براندازی نظام جمهوری اسلامی بود. غافل از اینکه این سناریو به قدری فریب کارانه و البته گستاخانه است که هر ذهن آگاه و مخاطب بیداری را با سئوال های محتملی رو به رو می سازد که:- چرا تمام آنچه به عنوان اتهامات دادستان مطرح می شود، کپی برابر اصل اتهاماتی است که پیش از این روزنامه کیهان بارها و بارها مطرح کرده بود؟- چرا آنچه که به عنوان اعترافات دستگیرشدگان پیش از این انتشار یافته بود در روزنامه "جوان" منتشر شده بود و مگر گردانندگان این روزنامه چه سر و سری با بازجویان و اعتراف گیرندگان داشتند که از درون اتاق بازجویی به اصطلاح اعترافات بازجویان را منتشر می کردند؟- چرا در جریان محاکمه دادگاه این تنها خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، است که به انتشار خبر می پردازد؟- چرا در مصاحبه مطبوعاتی بازداشت شدگان تنها از رسانه های وابسته به جناح راست – فارس، ایرنا، مهر، ایسنا- دعوت می شود و واحد مرکزی خبر که وابستگی آن به جناح اقتدارگرا از روز روشن تر است اجازه حضور می یابند؟این سئوالات و هزاران سئوال پرسش بی پاسخ دیگر به خوبی بیانگر آن است که آنچه تحت عنوان اعترافات دستگیرشدگان به اشکال مختلف از قبیل – پخش اعتراف، دادگاه و مصاحبه مطبوعاتی – مطرح می شود برنامه ریزی جریانی است که با کودتای مخلملین قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را دارد و در این بین بی شرمانه از بهترین فرزندان نظام و انقلاب قربانی می گیرد. در این سناریو هم متاسفانه قوه قضائیه که باید ملجا مردم و پناهگاه آسیب دیدگان در مقابل زورگویان و مستکبران باشد، خود مجری برنامه ای است که طراحان آن دیگران هستند و از قوه قضائیه کشور خرج می کنند. ما دستگاه قضایی را صرفا مجری کوچک پروزه ای می دانیم که در حال اجراست و معتقدیم مدیریت و طراحی این سناریوی بی فرجام از جایی فراتر سازماندهی شده و هدف آن پالایش نظام از نیروهای ریشه دار و هویت بخش آن است.ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد 88) به قوه قضائیه و رئیس آن که تصمیم گرفته است به جای آنکه حر باشد و به حسین بپیوندد، در آرزوی چرب و شیرین دنیا، زندگی عمرسعد را انتخاب کند، انذار می دهد که هنوز برای باطل کردن سناریوی اصحاب اقتدار دیر نشده است و او می تواند در آخرین روزهای ریاستش، آزادمردانه راهی را انتخاب کند که راه جهنم را به بهشت تبدیل نماید. ستاد 88 همچنین به اقتدارگرایانی که اینگونه بر انقلاب 57 تاخته اند هشدار می دهد هرچند تلاش دارند با زندانی کردن و اعتراف گیری از فرزندان انقلاب، تمام آرمانهای بهمن 57 و نظام برآمده از آن را به تاراج برند و بر ایران عزیز آن کنند که مغولان با وطنمان کردند، اما بدانند ما، همانگونه که مهندس بارزگان در زندان شاه گفته بود، از آخرین گروه هایی هستیم که با لباس قانون به سراغ شما آمده ایم. آنانکه پس از ما به هماوردی شماها خواهند آمد دیگر از فلان بند قانون اساسی و بهمان بخشنامه حقوق شهروندی با شماها سخن نخواهند گفت و سرنوشتی برایتان رقم می زنند صدها مرتبه دردناک تر از دژخیمان رژیم پهلوی و بازجویان سرسپرده درباری.سخن آخر ما هم با کسانی است که هر روز و هر مرتبه، از رای 40 میلیونی مردم به نظام جمهوری اسلامی می گویند و مدعی هم می شوند که حاضرند دست تک تک آفرینندگان این حماسه را ببوسند. به شماها یادآور می شویم که ما هم جزو همان تک تک رای دهندگان 40 میلیونی هستیم، بازداشت شدگان ما هم جزو همان 40 میلیون هستند و تمام آنچه که ما پیش از این انتخابات برای حضور مردم کردیم در راستای باشکوه تر برگزار شدن انتخاباتی بود که شماها اکنون با دزدین رای ما، پز آن را می دهید و امروز در ادعانامه دادستانتان مدعی می شوید که ستاد 88 و دیگر گروه های خودجوش حامی "رئیس جمهوری میرحسین موسوی" غیرقانونی بوده است. اگر صداقت داشتید، همان زمان که ما تمام تلاش خود را برای حضور مردم می کردیم به سراغمان می آمدید و غیرقانونی مان می نامیدید، نه اینکه پس از انتخابات و آن شعبده بازی مکارانه، برای توجیه کودتای مخملی تان، ما را متهم کنید به آنچه که سرتاسر به آن افتخار می کنیم و ذره ای در عزمی که کرده ایم برای آزادسازی ایران از دست شما، ارباب زر و زور و تزویر، تردید نداشته و نداریم.ما، میرحسین موسوی را رئیس جمهوری قانونی ایران می دانیم. در عهدی که با وی بسته ایم کوچک ترین تردیدی نداریم و حال که امروز، رئیس جمهوری ما تا این حد ثابت قدم و استوار در ستاندن رای ما از هیچ تلاش و کوششی دریغ ندارد دوباره با او پیمان می بندیم که تا آخرین قدم حامی او باشیم.برای ما، اعترافات و پخش مصاحبه های ساختگی از فرزندان انقلاب و اصلاح طلبان راستین هیچگونه ارزشی ندارد. ما این آزادمردان را در طول سالها شناخته ایم و اعتراف گیران از هر دسته و قماشی، نمی توانند تردید بر اعتقاد ما به راه دوستانمان را پس از چند ماهی فشار و ارعاب ایجاد کنند. ما به سنت خداوند اعتقاد داریم که در نهایت پرهیزگاران پیروز خواهند شد و هیچ قومی جز کافران از خداوند بزرگ ناامید نمی شوند. در آخر هم کلام رسول خدا به یار وفادارش عمار را یادآور می شویم که در زیر شکنجه مشرکان مکه ناچار به گفتن آن چیزی شد که مشرکان می خواستند. محمد (ص) که می دانست قلب عمار مالامال از عشق و ایمان به خداست خطاب به او فرمود: "اگر باز هم جانت در خطر افتاد این کلمات را بگو و خودت را نجات بده. تو سرتاپا ایمان هستی"

نظروکیل بعضی از سران اصلاحات راجع به دادگاه دیروز

صالح نیکبخت
قانون اساسي در هر كشوري تنظيم‌كننده روابط مردم و حاكميت و نيز قواي سه‌گانه با يكديگر است و مردم بر اين اساس بايدها و نبايدهاي زندگي خويش و نيز راه‌هاي حصول به عدالت، اعم از عدالت اجتماعي، اقتصادي و قضايي را جست‌وجو مي‌كنند.
راه دستيابي به عدالت زماني هموار خواهد بود كه طرفين اين مبادله يعني مردم و حاكميت به آنچه به عنوان قانون تعيين‌شده پايبند باشند و اگر در اين ميان دستگاه قضايي كشور از اين قوانين به‌ويژه قانون اساسي به عنوان ميثاق مردم و حاكميت عدول كند و راهي ديگر را در پيش بگيرد، مردم نسبت به حاكميت بدبين مي‌شوند و اين مساله يكي از راه‌هاي جرم‌خيزي و جرم‌زايي در جامعه خواهد شد.
آنچه ديروز در دادگاه موسوم به متهمان اغتشاشات اتفاق افتاد پيمودن مسير عكس احقاق حق و اجراي عدالت بود زيرا نه از لحاظ شكلي نحوه تشكيل دادگاه رعايت شد و نه هر آنچه كه در كيفرخواست خوانده شد در دادگاه اشاره‌گرديد.
كيفرخواست به صورتي تنظيم شده كه كمترين انطباق را با مباني فكري و ذهني نخبگان به‌ويژه حقوقدانان و جرم و مجازات دارد. ديروز دادگاهي تشكيل شد كه ما وكلاي دادگستري و وكيل چند نفر از متهمان پرونده در آن حاضر نبوديم، گرچه من بارها خود را به عنوان وكيل گروهي از متهمان به شخص دادستان تهران معرفي كرده و در آخرين نامه‌اي كه در تاريخ 31/4/88 تسليم او كردم‌ ضمن اعتراض به سرنوشت دستگيرشدگان خواستار آن شدم كه به عنوان وكيل با موكلين خود آقايان ابطحي، صفايي فراهاني، بهزاد نبوي، امين‌زاده، مازيار بهاري، عبدالله رمضان‌زاده، مصطفي تاج‌زاده، محسن ميردامادي و ... ملاقات كنم اما متاسفانه تا آخرين روز كاري اداري ـ چهارشنبه هفته گذشته ـ هيچ‌گونه خبري از محاكمه اين افراد به ما داده نشد و در پاسخ اعتراض ما و ديگران گفتند كه زمان محاكمه به‌صورت تلفني به شما اعلام شده ولي شما تلفن را پاسخ نداديد.
با مراجعه ما به موبايل، تلفن دفتر و خانه صحت اين گفته ثابت نشد. اين در حالي است كه اصل 35 قانون اساسي به‌صراحت بيان مي‌دارد كه در همه دادگاه‌ها طرفين دعوي حق دارند براي خود وكيل انتخاب كنند و حتي اگر توانايي انتخاب وكيل نداشته باشند بايد وكيلي براي آنها انتخاب شود. غير از قانون اساسي قوانين ديگري همچون قانون حفظ آزادي‌هاي مشروع و رعايت حقوق شهروندي، اعلاميه جهاني حقوق بشر و كنوانسيون‌هاي بين‌المللي كه ايران آنها را پذيرفته معيارهايي تعيين مي‌كنند كه عمل به آنها صداقت هر كشوري را در پايبندي به موازين بين‌المللي به محك مي‌گذارد. در ماهيت پرونده مطالبي در كيفرخواست مطرح شده كه كمترين دقت در اين موارد و اتهامات نشان مي‌دهد كه در آن روح قانون و اصل قانوني بودن جرم و مجازات و موارد متعدد قانون آيين دادرسي كيفري كه بايد اتهام افراد به‌طور مشخص تفهيم شود، رعايت نشده است.
بنابراين مردم به خود حق مي‌دهند كه بگويند آن محوري كه به گرد آن جمع شده‌بوديم (قانون اساسي) تا راه عدالت را در پيش بگيريم به كجا رفت؟

محمد خاتمی در تهران است ، به مراسم تنفیذ هم نمی رود

یکی دیگر از خبرهای رسانه‌های حامی احمدی‌نژاد تکذیب شد.
خبرنگار «پارلمان‌نیوز» کسب اطلاع کرد که علی‌رغم برخی اخبار منتشر شده در رسانه‌های حامی احمدی‌نژاد مبنی بر اینکه سیدمحمد خاتمی برای عدم شرکت در مراسم تنفیذ به زادگاه خود در یزد رفته است که شب گذشته جمعی از فعالان سیاسی و نمایندگان فعلی و ادوار مجلس در دفتر خاتمی در تهران با او دیدار و گفتگو کردند.
همچنین شنبده می‌شود رئیس‌جمهور سابق کشورمان در اعتراض به روند طی شده در انتخابات، نتیجه اعلام شده و حوادث بعد از انتخابات در مراسم تنفیذ رئیس کنونی دولت به همراه بسیاری دیگر از چهره‌ها و شخیصتها حاضر نخواهد شد.

بیانیه شماره 10 میرحسین موسوی درباره بیدادگاه

میرحسین موسوی با انتشار بیانیه ای به دادگاه گروهی از فعالان نهضت سبز به شدت انتقادکرد.دندان شکنجه‌گران واعتراف‌گیران دیگر به استخوان مردم رسیده است اینک از میان کسانی قربانی می‌گیرند که خدمات بزرگ به کشوردر کارنامه دارند / از دادگاهی که همه چیزش تقلبی است انتظار دارند عدم وقوع تقلب در انتخابات را اثبات کند/آیا نخوانده‌اند که پیامبر اکرم (ص) فرمود برای کسی که بعد از شکنجه اقرار کند حدی نیست یا کسی که در زندان یا قید و بند باشد و او را تهدید کرده باشند اقراری برای او نیست.
متن کامل بیانیه شماره 10 میرحسین موسوی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
می‌گویند فرزندان انقلاب در دادگاهی که دیروز تشکیل شده بود به ارتباط با بیگانه و برنامه‌ریزی برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی اعتراف کرده‌اند. اینجانب در سخنان آنان دقیق شدم و در حقیقت آن چنین چیزی نیافتم، بلکه شنیدم که با ناله‌ای عمیق از سرگذشت دردناک خود در این پنجاه روز می گفتند؛ انسان‌هایی له شده که ممکن بود به هرچیز دیگری هم که به آن الزام شود اقرار کنند به راستی چه چیز دیگری جز داستان رنج‌هایی که کشیده‌اند ممکن است بگویند. می‌گفتند محسن روح‌الامینی حق داشت که شهید شد. می گفتند که اگر 50 روز ایستادگی نکرده بودیم این نمایش هفته‌ها پیش برگزار می‌شد. می‌‌گفتند هرچه را که به آنان می‌گفتند تا گفته باشند که اینها حرف‌های ما نیست.
دندان شکنجه‌گران واعتراف‌گیران دیگر به استخوان مردم رسیده است تا جایی که اینک از میان کسانی قربانی می‌گیرند که خدمات بزرگ به کشور و نظام در کارنامه دارند و به تهدید دیگرانی سرگرمند که در نشو و نمای این نهضت و تاسیس نظام برخاسته‌ از آن برجسته‌ترین نقش‌ها را بر عهده داشته‌اند. آیا کسانی را که آرزوی شهادت در راه نورانی انقلاب اسلامی داشته‌اند به چیزی کمتر از آن تهدید می‌کنید؟ یا پس از به مسلخ بردن جمهوریت نظام، اسلامیت و آبروی آن را هم با این بی‌آبرویی‌ها هدف گرفته‌اید؟ تنها داوری قطعی وجدان بشری از مشاهدة دادگاه‌هایی اینچنین فرمایشی سقوط اخلاقی و بی‌اعتباری صحنه‌گردانان آن است.
صحنه‌هایی که دیدیم و دیدید جز تدارکی ناشیانه برای شروع به کار دولت دهم نیست. از دادگاهی که همه چیزش تقلبی است انتظار دارند عدم وقوع تقلب در انتخابات را اثبات کند. اگر شما اهل تقلب نیستید آن را در رعایت ظواهر اولیه یک دادرسی قضایی به نمایش بگذارید. با دادخواستی سبکف با طرح مطالبی بی‌ربط، با استناد به کتاب‌هایی که به خروار خمیر می‌شوند، با تکیه بر گزارش خبرنگارانی که نامشان را هم کسی نشنیده است و با استناد به اعتراف‌هایی که رنگ شکنجه‌های قرون وسطایی از آن هویداست انتظار دارند ملت را به چه چیز قانع کنند؟ آیا نخوانده‌اند که پیامبر اکرم (ص) فرمود برای کسی که بعد از شکنجه اقرار کند حدی نیست یا کسی که در زندان یا قید و بند باشد و او را تهدید کرده باشند اقراری برای او نیست (الغدیر جلد ششم).
مردم ما با فرزندان خود که دیشب پس از 50 روز بی‌خبری چهرةشان را دیدند احساس همدردی می‌کنند. برادران ما! غمگین نباشید. بدانید که مردم وضعیت شما را درک می‌کنند و می‌دانند که حفظ جان شما واجب‌تر از هر چیز دیگر است. زود خواهد بود که ملت محاکمه مرتکبین این فجایع را شاهد باشد و بازجویان و شکنجه‌گرانی که این‌گونه با جان و آبروی او بازی می‌کنند بشناسد.
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ
و اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه مى‏کرد جنبنده‏اى بر روى زمین باقى نمى‏گذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتى معین بازپس مى‏اندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پیش نمى‏توانند افکنند
میرحسین موسوی

چرا بدون اطلاع مجلس، 280 میلیون دلار به بولیوی وام دادید؟

دو نماینده مجلس در جلسه علنی روز یکشنبه به اعطای 280 میلیون دلار وام از سوی ایران به کشور بولیوی اعتراض کردند. به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، مصطفی کواکبیان با استناد به اصل 80 قانون اساسی اظهارداشت: گرفتن و دادن وام و کمک های بلاعوض به خارج از سوی دولت باید زیر نظر مجلس صورت گیرد. وی افزود: از سوی دولت ایران 280 میلیون دلار وام به کشور بولیوی اعطا داده شده است. نماینده مردم سمنان و مهدیشهر خاطرنشان کرد: لازم است در این مورد به دولت تذکر داده شود. داریوش قنبری نماینده ایلام نیز با استناد به این اصل قانون اساسی گفت: لازم است این موضوع توجه ویژه ای شود و شان و جایگاه مجلس حفظ شود. وی افزود: دولت باید در این مورد از مجلس اجازه بگیرد و در حال حاضر نیز باید از مسوولین خواستار توضیح شویم. ابوترابی نیز در پاسخ به این تذکر قول انتقال تذکربه دولت را داد.

ایرادات نعمت احدی به دادگاه : اتهامات ابطحي بايد در دادگاه ويژه روحانيت بررسي مي‌شد

انتشار مسائل دادگاه قبل از صدور حكم قطعي جرم است
اعترافات سران اصلاح طلب در دادگاه هيچ اعتبار حقوقي ندارد.
به گزارش خبرگزاری کار يك وكيل دادگستري با اشاره به صلاحيت ذاتي محاكم كيفري اظهار داشت: رسيدگي به جرائم حجت الاسلام ابطحي به دليل روحاني بودن بايد در دادگاه ويژه روحانيت برگزار مي‌شد و طبق قانون ،دادگاه انقلاب صلاحيت رسيدگي به اتهامات وي را ندارد. نعمت احمدي وكيل فيض‌الله عرب سرخي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، در مورد وضعيت موكل خود گفت: از زمان بازداشت موكلم تاكنون با وي ملاقاتي نداشته‌ام و از نوع اتهام و محل نگهداري وي نيز خبري ندارم. اين وكيل دادگستري در تحليل حقوقي خود از برگزاري محاكمه برخي از سران اصلاح طلب به اتهام نقش داشتن در حوادث اخير اظهارداشت:‌ اولين ايراد حقوقي كه به برگزاري اين محاكمه مي‌توان گرفت ،اين است كه با توجه به روحاني بودن محمد علي ابطحي‏‌،‌ رسيدگي به اتهامات وي بايد در دادگاه ويژه روحانيت صورت مي‌پذيرفت. احمدي يكي ديگر از ايرادات جلسه محاكمه روز گذشته را عدم حضور وكلاي متهمان عنوان كرد و گفت:‌ طبق ماده 128 قانون آيين دادرسي كيفري حتما بايد وكيل در جلسات دادگاه حضور يابد. روز گذشته شاهد بوديم كه وكلاي چهره‌هاي سياسي كه متهم به دست داشتن در حوادث بعد از انتخابات هستند،در اين جلسه حضور نداشتند. وي تاكيد كرد: طبق ماده 188 قانون آيين دادرسي كيفري تا زماني كه حكم قطعي براي متهمان صادر نشود، هيچ رسانه‌اي اجازه انتشار مسائل مطرح شده در دادگاه را ندارد و چون اين اقدام از سوي دادگاه صورت گرفته، جرمي مضاعف است. اين حقوقدان از ديگر ايرادات جلسه روز گذشته را نبود كيفرخواست عنوان كرد و گفت: روز گذشته متني كه از سوي نماينده دادستان در دادگاه قرائت شد بيشتر يك بيانيه سياسي بود تا كيفرخواست. طبق بند م ماده 3 قانون تشكيل دادگاه عمومي و انقلاب ، كيفرخواست تعريف و مصاديق خاصي دارد كه متعلق به هر شخص است و نمي‌توان آن را به صورت مشترك صادركرد. احمدي افزود: درصورتي كيفرخواست به‌ صورت عمومي منتشر مي شود كه علاوه بر مباشر ، معاون و شريك جرم هم وجود داشته باشد. نمي‌توان براي افراد متعددي كه هيچ نسبتي با يكديگر ندارند يك كيفرخواست به صورت عمومي صادر كرد. اين وكيل دادگستري تصريح كرد: آيت الله هاشمي شاهرودي هيات ويژه سه نفره‌اي را تشكيل داد تا آنها با تك تك زندانيان صحبت و گزارش خود را سريعا به وي ارائه دهند. برگزاري اين دادگاه به نظر مي‌رسد با اين دستور رئيس قوه قضاييه تعارض دارد. وي با تاكيد براين كه تاكنون سابقه برگزاري دادگاه صد نفره به‌صورت يكجا و با يك كيفرخواست در سيستم قضايي ايران وجود ندارد، خاطر نشان كرد:‌ حتما اين اقدام با هدف خاصي صورت گرفته است.

اظهارات مازيار بهاري پس از دادگاه

مازيار بهاري خبرنگار دستگير شده مجله و سايت نيوزويک در ايران امروز شنبه در نشستي خبري كه پس از محاكمه وي در دادگاه رسيدگي به عوامل آشوبهاي اخير در تهران برگزار شد، گفت: انقلاب رنگين و مخملي در ايران شکست خورد.به گزارش واحد مرکزي خبر، بهاري در نشستي خبري پس از دادگاه، اقدامات رسانه اي را از مهم ترين عوامل انقلاب رنگين دانست و افزود: در ايران اين هجمه رسانه اي با فعاليت و حضور 700 خبرنگار خارجي و خبرنگاران مقيم آغاز شد.وي گفت: برخي از اين افراد براي خوشخدمتي به غرب سعي مي کردند اخبار را به گونه اي منعکس کنند که گويا انقلاب سبزي در ايران در حال وقوع است.بهاري افزود: برخي از خبرنگاران تحت هدايت رسانه هاي غربي بودند و از خلاء هاي امنيتي براي پيشبرد انقلاب رنگين در ايران استفاده مي کردند.وي اضافه کرد: من نيز در مقاله هايم به صورت ناخودآگاه در اين سمت گام برمي داشتم.بهاري گفت: مسئولان بايد در آينده بر حضور رسانه هاي خارجي در کشور نظارت بيشتري داشته باشند زيرا اقدامات آنان مي تواند امنيت ملي را تضعيف کند.وي اضافه کرد: بيشتر انقلاب هاي رنگين ويژگي فرهنگي دارند و به مسائل سياسي و اقتصادي دامن نمي زنند و همانطور که مشاهده کرديم در جريان انتخابات رياست جمهوري در ايران مسئله حجاب و گشت ارشاد بيشتر عنوان مي شد.طرح انجام يك كودتاي انتخاباتي را داشتندبهاري گفت: در انقلاب رنگين طرفداران غرب خود را دموکراتيک و کارآمد و مخالفان اين جريان را ناکارآمد و متحجر معرفي مي کنند.وي برگزاري تجمعات و استفاده از نيروها و مردم طبقه متوسط به بالا در شهرهاي بزرگ را از ديگر ويژگي هاي انقلاب هاي مخملي بيان کرد.بهاري گفت: در ايران نيز همانند اوکراين قبل از انتخابات مسئله تقلب مطرح شد و سعي کردند کودتايي انتخاباتي به عنوان راهکار ديگر پيدايش اين انقلابات رنگين در ايران به راه بيندازند.وي افزود: کودتاي انتخاباتي در ايران از دو سال قبل از انتخابات آغاز شده بود.بهاري گفت:‌ در اين انقلاب ها رسانه ها علاوه بر انتقال پيام، خط دهي نيز مي کنند و برگزاري تجمعات و تظاهرات غيرقانوني و آموزش ارسال تصوير به شبکه هاي خارجي از جمله اين اقدامات رسانه اي و بر پايه موازين انقلابات رنگين است.وي افزود: از مردم و مقام معظم رهبري از اينکه به صورت آگاهانه و ناآگاهانه از خط غرب پيروي کردم عذرخواهي مي کنم و بايد با عمق بخشيدن به مسائل اين‌چنيني تجربيات تلخ را تکرار نکنيم.خبرنگار دستگير شده مجله و سايت نيوزويک در ايران، هدف از راه اندازي شبکه هاي ماهواره اي فارسي زبان را تضعيف امنيت ملي و مواجهه با ملت ايران دانست.بهاري افزود: در حقيقت رسانه ها نقش اصلي را در ايجاد اغتشاشات پس از انتخابات بر عهده داشتند.نه آمريکا و نه انگليس دلسوز مردم ايران نيستندوي گفت: برگزاري تجمعات آرام يا به آتش کشاندن وسايل نقليه و حمله به پايگاه هاي بسيج و تخريب اموال عمومي نيز از جمله اقدامات تبليغي رسانه ها بوده است.بهاري افزود: هرگونه واقعه اي که در تهران به وقوع مي پيوست پس از پنج دقيقه از شبکه هاي ماهواره اي به ويژه بي بي سي قابل مشاهده بود.وي خطاب به مخاطبان رسانه هاي غربي به ويژه رسانه هاي فارسي زبان گفت: نه آمريکا و نه انگليس و ديگر کشورها دلسوز مردم ايران نيستند بلکه آنان در صدد به دست آوردن منافع خود هستند و بايد همواره به دشمن با سوء ظن نگريست.بهاري افزود: در مدتي که در ايران به تهيه خبر و تصوير از اجتماعات غيرقانوني مشغول بودم موجبات به خطر افتادن امنيت ملي را به صورت ناآگاهانه فراهم کردم اما اکنون بايد آنها را بپذيرم.وي گفت: مقام معظم رهبري توانستند به خوبي اين مسئله را مديريت کنند و کشور را به سامان برسانند.بهاري از ملت ايران و همچنين مقام معظم رهبري به خاطر صدماتي که با انعکاس اخبار ناصحيح به وجود آورده است ابراز ندامت و پشيماني کرد و گفت: من و همکارانم بايد از اقداماتي که انجام داده ايم يک قدم عقب برويم و اين حوادث و مسائل را بار ديگر مرور کنيم.وي امنيت جمهوري اسلامي ايران را در منطقه خاورميانه بي نظير دانست و افزود: نبايد به هيچ وجه با اقداماتمان به اين امنيت صدمه بزنيم.بهاري گفت: چه بخواهيم چه نخواهيم ايراني ها بيگانه ستيز و غرب ستيز بوده و در چند سده اخير در مقابل وقايع مختلف اين را نشان داده اند.اين خبرنگار نيوزويک افزود: هرگاه غرب در ايران دخالتي کرده است مانند انقلاب و جنگ ؛ مردم ايران در مقابل هجوم نظامي يا هجوم نرم غرب مقاومت کرده اند.وي اضافه کرد: ايراني ها هر زمان که احساس خطر مي کنند دور هم جمع مي شوند و آن را دفع مي کنند که نمونه آن وقايع اخير بود.بهاري گفت: وجود رهبري در ايران ريشه در سنت تاريخي و مذهبي اين کشور دارد و رهبر ، هم رهبر مذهبي و هم رهبر سياسي است که صحبت ايشان فصل الخطاب است.وي افزود: در نمازجمعه پس از انتخابات، رهبري توانستند خيلي خوب مسأله را جمع کنند و بعد از صحبت هاي ايشان درگيري بين جناح ها تا حدود زيادي فروکش کرد.بهاري گفت: آمريکايي ها و غربي ها ريشه مذهبي و ملي اين حقيقت را درک نمي کنند

اظهارات کیان تاج بخش در نشست خبری پس از دادگاه

کیان تاج بخش یکی از دستگیرشدگان اتفاقات اخیر در کشور گفت: این اتفاقات پس از انتخابات یک تصادف نبود بلکه برنامه ریزی دراز مدت و مربوط به بیش از شش ماه و یکسال گذشته بوده است.به گزارش واحد مرکزی خبر، کیان تاج بخش در نشستی خبری خود را پژوهشگر در زمینه مدیریت شهری و مشاور چند برنامه بین المللی که در ایران اجرا شده است معرفی کرد و افزود: می خواهم در خصوص نتایج مطالعات خود در زمینه جایگاه روابط بین الملل بین ایران و آمریکا و تاثیر آن از این زاویه بر انتخابات بپردازم.وی تاکید کرد: مقصران اخیر اغتشاشات در مجموعه دستگاههای دولتی، شبه دولتی و سرویس های اطلاعاتی وابسته به آمریکا و برخی کشورهای دیگر غربی هستند.تاج بخش گفت: این انتخابات در واقع بهانه یا فرصتی برای اجرای برنامه های از پیش تعیین شده بود.وی افزود: در انقلاب هایی که می توان نام آنها را انقلابهای انتخاباتی گذاشت در حول یک انتخابات برنامه های از پیش تعیین شده با تاکتیک های مختلف از جمله شبهه در شمارش آراء، اشتباه یا دروغ در اعلام آراء، زیرسوال بردن نظام انتخاباتی و نهادهای مرجع شمارش آراء اجرا می شود.تاج بخش با بیان اینکه ریشه اغتشاشات در ایران نیز به یک دوره قدیمی تر بازمی گردد گفت: نهادهای آمریکایی از 20 تا 30 سال گذشته در این کشور تشکیل شده است تا برنامه هایی را به اسم ترویج دمکراسی یا تغییر رژیم، اجرا کنند که برخی از موارد آن به شکل انقلاب های رنگی دیده می شود و شواهد آن در نهادهای آشکار، پنهان و نیمه پنهان آمریکایی مشهود است.وی افزود: اجرای این برنامه ها از چندین اتاق فکر نشأت می گیرد که از آن جمله می توان به موسسه میراث آمریکایی، موسسه رند و موسسه پروژه برای قرن جدید آمریکایی اشاره کرد که این نهادها ایدئولوژی برتری آمریکا در جهان را دنبال می کنند.تاج بخش با بیان اینکه این نهادها با کمک های کاخ سفید و کنگره آمریکا شکل می گیرند گفت : در سال 1983 و چهار سال پس از انقلاب سال 57 ایران موسسه ای با عنوان صندوق حمایت از دمکراسی برای پیشبرد برنامه براندازی تحت عنوان ترویج دمکراسی و حقوق بشر با کمک کنگره آمریکا تاسیس شد که از نهادهای آشکار در آمریکا محسوب می شود.تاج بخش گفت: از برنامه های نیمه پنهان آمریکا می توان به برنامه ردیف 2 اشاره کرد که براساس آن و به طور دوجانبه و پشت پرده افراد فعال احزاب سیاسی از داخل کشور ایران با فعالان سیاسی آمریکایی به مذاکرات پنهان می پردازند.وی تصریح کرد : این برنامه از ده سال پیش یا بیشتر از طرف دولت آمریکا اجرا می شود و بنیادهایی مانند راکی فلر از آن حمایت می کنند.وی گفت: در این نشست ها که هر چهار یا شش ماه در کشورهایی مثل سوئیس و سوئد اتفاق می افتد فعالان سیاسی از آمریکا و کشور مقابل درخصوص مسائل مختلف سیاسی با یکدیگر گفتگو می کنند.تاج بخش گفت: از آنجا که ارتباط رسمی و دیپلماتیک بین ایران و آمریکا وجود ندارد افراد رسمی با پست دولتی امکان مذاکره مستقیم ندارند بنابراین در قالب طرح ردیف 2 و از طرف این نهاد اتصالاتی بین جریان اصلاح طلب در ایران و گروههای همسو در آمریکا برقرار می شد.وی افزود: این نوع برنامه ها که چندین سال ادامه داشت بدون هماهنگی سرویس های اطلاعاتی آمریکا، وزارت خارجه این کشور، کاخ سفید و سرویس های نظامی آمریکا امکان پذیر نبود.وی در کنفرانسی خبری افزود: این بنیاد همچنین با اعطای بورس تحصیلی به افراد مورد نظر خود تلاش کرده است پیوندهای خود را با این افراد و جریان اصلاح طلب تقویت کند که اعطای بورس تحصیلی به هادی سِمَتی و فاطمه حقیقت جو از آن جمله است.تاج بخش با بیان اینکه ارتباط با شبکه های جاسوسی و بنیادهای آمریکایی به صورت آشکار، نیمه پنهان و پنهان جریان داشته است، اظهار داشت: مؤسسه وودرو ویلسون در واشنگتن که یکی از قرارگاه های مهم برای اصلاح طلبان است در 10، 15 سال گذشته نقش مهمی در تعامل گروه های اصلاح طلب در ایران با نهادهای آمریکایی داشته است و بیشترین دعوت نیز از افراد در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جانب این مؤسسه و شخص هاله اسفندیاری صورت گرفت.وی گفت: این مؤسسه که تلاش می کند خود را مستقل جلوه دهد ساخته و پرداخته دولت آمریکاست و ارتباط این مؤسسه با سازمان هایی نظیر سیا نیز مؤید این موضوع است.کیان تاج بخش در پاسخ به این پرسش که به رغم برنامه ریزی های طولانی مدت و صرف هزینه های زیاد و ارتباط با عوامل داخلی، آمریکا چرا نتوانست در براندازی نرم در ایران موفق شود؟ گفت: این انقلابات در صورتی می تواند موفق شود که پایه های نظام سست باشد و انقلاب های رنگی و مخملی تا کنون در کشورهایی موفق بوده که نظام آن کشور از مقبولیت و محبوبیت عمومی برخوردار نبوده است.وی شرایط جمهوری اسلامی را کاملاً متفاوت با این کشورها دانست و گفت: محبوبیت انقلاب اسلامی نزد مردم، اعتقاد مردم به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، موجب شده است به رغم همه تلاش ها آنان نتوانند در دستیابی به اهداف خود موفق شوند.تاج بخش با اشاره به وضع نامناسب امنیتی در کشورهای همسایه ایران به ویژه عراق و افغانستان به رغم حضور گسترده آمریکا و متحدان غربی اش گفت: آنان که از ثبات و امنیت ایران قدردانی نمی کنند به خون شهدا، امام و تمام تلاش هایی که از زمان پیروزی انقلاب تا کنون در کشور شده است ظلم کرده اند.وی با تشریح تفاوت نظام جمهوری اسلامی ایران با نظام های سیاسی سایر نقاط جهان گفت: عمق تعارض، میان فلسفه سیاسی مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی است.تاج بخش افزود: جمهوری اسلامی بر مبنای تفکر و حرکت دینی، ملی، تاریخی و سنتی پایه گذاری شده است و این موضوع با آنچه که به عنوان دموکراسی غربی یاد می شود تفاوت آشکار دارد.وی گفت: جبهه اصلاحات با شعارهایی مثل جامعه مدنی- توسعه دموکراسی، موجب گمراهی و فریب بسیاری افراد شد ، این جریان با طرح مسائلی به بهانه دفاع از حقوق بشر، مسائل زنان و جوانان، خود را مطرح کرد در حالی که آنان از ریشه نظام اسلامی غافل بودند.تاج بخش یکی از مشکلات جریان اصلاحات را سر در گمی آنان برشمرد و افزود: آنان نتوانستند جمع بندی واحدی در چگونگی دستیابی به اهدافی که از آن دم می زدند دست یابند.وی با اشاره به نامه احمدی نژاد به بوش گفت: در این نامه وی به طور خلاصه و صریح اعلام کرد "جریان دموکراسی غرب با محوریت و ارکان نظام جمهوری اسلامی تعارض دارد."تاج بخش با بیان اینکه هم اکنون به جز جمهوری اسلامی هیچ تفکری در مقابل تفکر دموکراسی غربی وجود ندارد گفت: نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر ولایت فقیه و مردم سالاری دینی است در نقطه مقابل آنها قرار دارد در حالی که اکثر مردم در انتخابات شرکت می کنند و به آن پایبند هستند.وی در پاسخ به این پرسش که کدام گروه یا جریان سیاسی بیشتر در جهت منافع غرب برای اجرای انقلاب مخملی یا رنگی همسو بوده اند؟ گفت: همانگونه که پیشتر هم اشاره کردم سازمان های آشکار و غیررسمی آمریکا ازجمله صندوق حمایت از دموکراسی یا NED در کشورهایی فعال است که آمریکا حضور رسمی داشته باشد اما این نهادها در کشور ایران که ارتباط رسمی با آمریکا وجود ندارد از طریق نهادهای پوششی فعالیت می کنند.وی افزود: بنیاد سوروس نیز به همین علت وارد پروژه ایران شد.تاج بخش گفت: مؤسسات آمریکایی با توجه به موضوع تحریم نمی توانند در ایران مجوز فعالیت داشته باشند اما با این وجود بنیاد سوروس در زمان بوش به راحتی در ایران مجوز فعالیت می گیرد و این در حالی است که بنیاد سوروس با بوش به لحاظ تقابل حزبی اختلافاتی دارد.وی با تأکید بر اینکه صدور این مجوزها بدون هماهنگی کاخ سفید، سنا، سیا و پنتاگون امکان پذیر نیست افزود: این موضوع نشان می دهد که جریانات حاکم در آمریکا در این زمینه همسو هستند.تاج بخش اظهار داشت: بنیاد سوروس از دو طریق با ایران ارتباط برقرار می کرد که یکی از طریق افراد فعال در احزاب و جریانات اصلاح طلب و دیگری در قالب فعالیت NGO ها برای پیگیری حقوق بشر، زنان، جوانان و نظایر آن است.وی نمونه بارز آن را پرداخت صدهزار دلار از طریق بنیاد سوروس به بنگاه هایی که فعالیت بهداشتی داشتند دانست و افزود: در همین راستا سهراب رزاقی که معاون سعید حجاریان بود در قالب NGO توانست 300 میلیون تومان کمک مالی دریافت کند که برای رد گم کردن،‌ این اعتبار از طریق یک نهاد هلندی پرداخت شد.تاج بخش گفت: سِمَتی، هادیان، تاج زاده و عطریانفر به طور مستقیم یا غیرمستقیم حلقه نهادها و شبکه هایی بودند که با مؤسسات و نهادهایی در آمریکا ارتباط داشتند.وی در پایان با ابراز ندامت از اقداماتی که بر ضد جمهوری اسلامی ایران انجام داده است و نیز درخواست عفو از ملت ایران و مقام معظم رهبری گفت: از مسئولان نظام می خواهم ریشه ها و عوامل اصلی حوادث اخیر را شناسایی، محاکمه و مجازات کنند تا حقایق برای همگان روشن شود.تاج بخش افزود: من به شخصه از هر گونه ارتباط با این مجموعه ها پشیمان هستم و از ولایت فقیه و مردم تقاضای عفو و بخشش دارم و امیدوارم بتوانم جبران کنم.وی خود را فریب خورده جریان اصلاحات خواند و گفت: خیلی ها به لحاظ تناقضی که جریان اصلاحات پیش آورد و تعبیر نادرست از مردم سالاری دینی، دچار گمراهی و سردرگمی شدند.کیان تاج بخش گفت: در این باره آقای عطریانفر در سال 75 از طرف بنیاد سوروس به آمریکا دعوت می شود و در صدر یک هیأت رسانه ای در نیویورک با رئیس این بنیاد نشستی ویژه برگزار می کند و پس از آن ، ارتباط این جریان با بنیاد سوروس به صورت قوی برقرار می شود

اطلاعات مشاور موسوی از وضعیت بازداشتی ها

تعداد افراد بازداشت شده مشخص نیست. محلی که افراد بازداشت شده اند و اینکه الان در چه مرحله هستند نیز مشخص نیست.علیرضا بهشتی مشاور ارشد میرحسین موسوی در گفت وگو با پایگاه خبری پارلمان نیوز می گوید؛ «ما چند ابهام بزرگ داریم؛ تعداد افراد بازداشت شده مشخص نیست. محلی که افراد بازداشت شده اند و اینکه الان در چه مرحله هستند نیز مشخص نیست. از سوی دیگر اتفاقات خوبی افتاده است. اطلاع رسانی رسانه ها، پیگیری های مردم و فشار افکار عمومی داخلی و خارجی باعث شده اینها به خودشان بیایند. بعد از 40 روز بازداشتگاه کهریزک مساله شده و نسبت به آن اقدام می شود.»وی درباره نحوه ارتباط خود با خانواده های بازداشت شدگان نیز افزود؛ یک مشکل جدی در این زمینه وجود دارد که برخی خانواده ها فکر می کنند اگر بازداشت ها خیلی آشکار یا رسانه یی نشود و با دفاتر ما تماس نداشته باشند، شاید پرونده عزیز بازداشت شده شان کمتر پیچیده شود. اما توصیه ما این است که اجازه دهند حتماً رسانه یی شود. رسانه یی شدن جلوی پیچیده شدن را می گیرد.مشاور مهندس موسوی درباره گمانه زنی هایی که در خصوص تعداد کشته ها می شود نیز اظهار داشت؛ من هم تعداد را شنیده ام اما کار رسانه یی با کار ما متفاوت است. ما در کار خود محدودیت هایی داریم. خواهش می کنم این را متوجه باشید. الان اگر یک رقمی را اعلام کنیم اما از آنچه هست بیشتر باشد، متهم می شویم به اینکه جنگ روانی راه می اندازیم. اگر کمتر از آن تعداد باشد هم یک عده یی را حذف کرده ایم. به همین دلیل نمی توانیم آمار دهیم.وی در پاسخ به این سوال که آیا اطلاعات دقیق تری از کهریزک دارد، افزود؛ اطلاعاتی که به دست ما می رسد از طرق رسمی نیست. خانواده ها و بازداشت شده هایی که آزاد می شوند با مراجعه به ما خبر می دهند. اخبار حاکی از این است که از زمان دستگیری تا وقتی که به بازداشتگاه منتقل می شوند مرحله به مرحله است و همه به یک صورت انجام نمی شود. افرادی که به کار دستگیری، بازجویی بازداشت شدگان مشغولند، همه از یک نوع نیستند.ما اطلاعاتی داریم از اینکه برخی از افرادی که در طرح امنیت اجتماعی به عنوان افرادی که از لحاظ اجتماعی ناآرام و تحت عنوان اوباش بازداشت شدند و پیش از این از آنها تعهد گرفته بودند، اکنون آنها را در تجمعات و در بازداشتگاه ها در مرحله نگهداری و... به کار گرفته اند.بهشتی در خصوص دستگاه های امنیتی درگیر در بازداشت ها هم اطلاعاتی را ارائه کرد؛ «وزارت اطلاعات بسیار کم درگیر است و اصولاً وزارت اطلاعات را زیاد درگیر نکردند. دادستانی از یک مرحله یی به بعد وارد می شود. نقش نیروی انتظامی در یک دوره یی بیشتر بوده اما هر چه جلوتر رفتیم، کمتر با این مساله درگیر است. واقعیت این است که وقتی بچه ها به دست وزارت اطلاعات می افتند یا بدانیم بازداشت شده ها در دست نیروی انتظامی هستند خیال ما راحت تر است. به دلیل آنکه می دانیم در یک پروسه کم و بیش قانونی و آشکار کار انجام می دهند و قابل پیگیری است اما در مورد بچه های دیگر که به دست نهاد هایی غیر از اینها می افتند، پیگیری کار سخت تر است و اصلاً مشخص نمی شود کجا هستند.مشاور مهندس موسوی درباره سایر بازداشتگاه ها مانند طبقه منفی چهار وزارت کشور و 66 سپاه ادامه داد؛ در سطح شهر بازداشتگاه های موقت بسیاری هستند که متاسفانه این بار فراتر از بازداشتگاه عمل کردند و اینها نگران کننده تر از بازداشتگاه اوین است. بازداشتگاه اوین سازمانی دارد. اسامی غالب افرادی که آنجا می روند، ثبت می شود. ممکن است برخی را اعلام و برخی را اعلام نکند اما به هر حال ثبت می شود. عوامل خودسر در آنجا کمتر می توانند دخالت کنند. در بازداشتگاه های موقت عوامل خودسر بیشتر دخالت می کنند از این رو نگرانی ها در مورد آنها بیشتر است. به هر حال اسامی مختلف از این بازداشتگاه ها به گوش ما هم خورده است.اما داخل اوین بندها و بازداشتگاه های مختلفی هست. بخشی از آن که زیر نظر وزارت اطلاعات است، وضعیت روشن تری دارد.

توپولف و علی کفاشیان؛ تفاوت‌ها و شباهت‌ها

روزنامه همشهری در ضمیمه مسافر امروز خود با نگاهی طنز نوشت:در راستای حضور نیافتن مقتدرانه در جام جهانی برای تعریف و تمجید کردن از علی کفاشیان، راه‌های بسیاری است؛ یکی از این راه‌ها که بیشتر بتوانید به عظمت و قدرت آقای فوتبال ما پی ببرید، مقایسه ایشان با هواپیمای قدرتمند توپولف است که به تنهایی می‌تواند ماهی چهل تا پنجاه نفر را از پای در بیاورد؛ بس که قوی است!شباهت‌ها:1ـ هر دو بزرگوار تصمیم برای خود نمی‌گیرند، به دستور دیگران بلند می‌شوند و می‌نشینند.2ـ هر دو مقصر اصلی همه ناکامی‌ها معرفی می‌شوند و حسنشان این است که هیچ اعتراضی به این مسأله ندارند.3ـ هر دو اشک همه را درمی‌آورند.4ـ برابر انتقادات، با سکوت خود را اثبات می‌کنند.5 ـ ورود هر دو آنها از آغاز اشتباه محض بود.6ـ برای خروج آنها سقوط هم کفایت نمی‌کند.7ـ هر دو را برای کنترل جمعیت آورده‌اند که عده‌ای دیگر بتواند راحت‌تر نفس بکشند؛ از بس که اکسیژن کم داریم!تفاوت‌ها:باور کنید فرق چندانی ندارند؛ یکسری اختلاف نظر با هم دارند، اما نمی‌توان نامش را تفاوت گذاشت.با هم چند نمونه از این اختلافات را مرور می‌کنیم:1ـ آقای فوتبال پس از هر بار خرابکاری جلوی دوربین قهقه نمی‌زند، اما توپولف پس از خرابکاری رعایت حال مردم را می‌کند و چیزی نمی‌گوید.2ـ آقای فوتبال حالا حالاها خیال رفتن ندارد، اما توپولف خیال رفتن دارد.3 ـ توپولف را روس‌ها به ما هدیه کردند، آقای فوتبال را ایرانی‌ها!4ـ با توپولف شاید بر حسب تصادف سالم به مقصد برسی، اما با آقای فوتبال خیالت راحت است که به هیچ وجه به مقصد (جام جهانی) نمی‌رسی!همان گونه که دیدید، تفاوت چندانی با هم ندارند. در بخش‌‌های بعدی قصد داریم تعدادی دیگر از مدیران را با این هواپیمای قدرتمند مقایسه کنیم، تا ایرادهای توپولف بیش از پیش برای مردم روشن شود!

دکتر روح الامینی:بايد عاملين قتل فرزندم قصاص شوند.

جمعي از اعضاي هيات علمي‏، دانش‌آموختگان و دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران در اعتراض به دستگيري و ادامه بازداشت جمعي از اعضاي هيات علمي و دانش‌آموختگان اين دانشگاه،پس از برگزاري تجمعي آرام براي عرض تسليت به عبدالحسين روح‌الاميني نجف‌آبادي به دانشكده داروسازي دانشگاه علوم پزشكي تهران رفتند.به گزارش ايلنا، در اين تجمع كه بيش از يك‌صد تن از دانشگاهيان حضور داشتند دكتر عبدالحسين روح‌الاميني در سخناني با بيان اينكه اميدوارم خداوند روح فرزندم را شاد كند، گفت: بايستي عاملين قتل وي پيدا و قصاص شوند تا منجر به تغيير در روند به وجود آمده شود.همچنين همسر يكي از بازداشت‌شدگان با ارائه گزارشي از روند بازداشت همسر خود و اتفاقاتي كه در زندان براي آنان افتاده است نسبت به روند اخذ اعترافات، اعتراض كرد.در انتهاي اين تجمع نيز بيانيه‌اي قرائت شد كه در آن اعضاي هيات علمي و دانش‌آموختگان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران نسبت به دستگيري اساتيد فرهيخته و همچنين هتك حرمت به حريم دانشگاه اعتراض نموده و تاكيد كردند: از خود سوال مي‌پرسيم كه به كدامين جرم و براساس كدام قانون اين همه فجايع صورت مي‌گيرد؟ آن چيزي كه امروز ذهن فرهيختگان جامعه را به خود مشغول نموده بازداشت جمع كثيري از فرزندان اين كشور است كه پيش از اين براي حضور حداكثري مردم در پاي صندوق‌هاي راي و ترغيب آنان به شركت فعالانه در رقم زدن سرنوشت اخير در جهت بهبود اوضاع و شرايط حاكم تمام تلاش خود را به كار گرفتند و امروز بدون توجه به اين دلسوزي و تعهد آنان نسبت به آرمان‌هاي امام، انقلاب اسلامي و قانون اساسي و بدون كمترين توجيهي در اسارت مي‌باشند اينگونه عمل كردن خلاف فرمايش رهبري مبني بر شناخت دوست و دشمن واقعي مي‌باشد.در پايان اين بيانيه تاكيد شده است: ما به عنوان جمعي از اعضاي هيات علمي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران ضمن ابراز نگراني پيرامون وضعيت اين عزيزان و محكوم نمودن ادامه بازداشت فعالين سياسي و دانشگاهي پس از گذشت بيش از يك ماه به مسوولين امر هشدار مي‌دهد تا هرچه سريع‌تر به ادامه چنين اعترافات غيرقانوني و غيرشرعي و خلاف نظر رهبري انقلاب پايان داده و در جهت آزادي بي‌قيد و شرط كليه افراد در بند اقدام نمايند.تابناک؛با توجه به نوع نگارش خبر،اینگونه القاء می شود که دکتر روح الامینی در تجمع مذکور حضور داشته است به همین سبب برخی اساتید شرکت کننده در مراسم یاد شده در تماس با "تابناک" ابراز داشتند که دکتر روح الامینی از برگزاری چنین تجمعی اطلاعی نداشته است،عزیزانی نیز که برای تسلیت آمده بودند به محل استقرار ایشان وارد شده و در آن محل عرض تسلیت داشته اند، و ایشان صرفا پذیرای اساتید محترمی بودند که برای ابراز همدردی و عرض تسلیت در محل استقرار وی در دانشکده حضور یافته بودند. اساتیدی که با "تابناک" تماس گرفته بودند دلیل تماس خود را ، نارضایتیشان از استفاده سیاسی-رسانه ای خبرنگار ایلنا درخصوص عرض تسلیت اساتید دانشگاه تهران به همکار داغدار خود عنوان کرده و القاء مرتبط بودن برنامه های قبل و بعد از زمان عرض تسلیت به دکتر روح الامینی را اقدامی خلاف اخلاق رسانه ای دانستند.

پیش بینی علیخانی از حکم بیدادگاه

يك نماينده فراكسيون اقليت مجلس با اشاره به جلسه ديروز دادگاه برخي از چهره هاي سياسي بازداشت شده در جريان اغتشاشات گفت: پيش بيني مي شود همه كساني كه در جلسه ديروز دادگاه به عنوان متهم حضور داشتند از اتهامات خود تبرئه شوند.به گزارش خبرنگار جام جم آنلاين ، قدرت الله عليخاني نماينده قزوين در مجلس در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران با اعلام اين پيش بيني گفت: در گذشته هم افرادي بودند كه اتهامات سنگين و پر زرق و برق به آنها وارد شد اما در نهايت از اين اتهامات تبرئه شدند.وي تصريح كرد: فكر نمي كنم اينگونه جلسات به نفع نظام باشد چون به تنش و عدم اعتماد عمومي دامن مي زند. در شرايط فعلي كه كشور در حالت ويژه اي است نيازمند همدلي و وحدت هستيم و بايد از مسائل تفرقه انگيز پرهيز كرد.پس از اغتشاشات اخير حدود 50 چهره سياسي بازداشت شدند كه ديروز در مجتمع امام خميني (ره) دادگاه برخي از اين افراد از جمله: محمد علي ابطحي عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون ، عطريانفر ، محسن ميردامادي رئيس حزب مشاركت و برخي از افراد ديگر برگزار شد.

افتخار این محاکمه نصیب چه کسی خواهد شد؟

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران، عبدالرضا محبتی، روز شنبه در آغاز یکی از کم سابقه ترین محاکمات در تاریخ جمهوری اسلامی ایران علیه حدود صد متهم به " آشوب در حوادث اخیر"، ادعانامه ای در شرح مفصل تئوری کودتای مخملی ارائه کرد و اشاراتی کوتاه نیز به اظهارات جاسوسی کرد که نامش فاش نشده است. در این ادعا نامه به هدایت های خراجی و طولانی مدت بودن این نوع کودتاها بسیار تکیه شده است.
برداشت کلی دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی از این محاکمه اینست که ادعانامۀ معاون دادستان فاقد مشروعیت حقوقی است چون فرضیات تئوریک یک پژوهشگر در آنسوی دنیا سندی برای ارتکاب جرم در ایران بحساب نمی آید.
به نظر این فعال سیاسی، پرسش اینست که در جمهوری اسلامی ایران چه اتفاقی افتاده است که دهها نفر از شخصیتهای برجسته ای که سی سال در این حکومت مشاور و رئیس جمهور، وزیر، سفیر، معاون نخست وزیر بوده اند، بنا بر ادعای دادستانی، حاضر شده اند با یک قدرت خارجی برای براندازی نرم جمهوری اسلامی تبانی کنند؟ این به چالش کشیدن اصالت جمهوری اسلامی ایران در سی سال گذشته است.

او می گوید: این محاکمه نماد وجود کشمکش های جدی درون حکومت است و هدفی جز پیروزی بخشی از نیروهای درون قدرت بر بخش دیگر ندارد. سردمداران این دادگاه بسرعت مجبور خواهند شد تحت فشار افکار عمومی این دادگاه را جمع کنند. کلیۀ مکتب شیعه را به روایت از حضرت علی نوشته اند که اقرار گرفتن از کسی به زور کاری زشت و خلاف اصول حقوق اسلامی است.

گمانه هایی از پنج عضو قطعی کابینه کودتا

آخرین گزارش ها حاکی از آن است که 5 نفر از اعضای کابینه دولت دهم که تیم همراهان اقتصادی احمدی نژاد را تشکیل خواهند داد تقریبا قطعی شده است.به گزارش خبرنگار جهان در آخرین بررسی ها قاسم قانعی جانشین سابق تبصره 13 و رئیس هئیت مدیره گروه صدرا ،احتمالا به عنوان وزیر صنایع معرفی می شود. بر اساس این گزارش عباسی وزیر تعاون تنها عضو تیم اقتصادی دولت است که در دولت دهم باقی خواهد ماند و احمدی نژاد را در پیشبرد دو پروژه اصلی و شاخص کارنامه اقتصادی دولت نهم یعنی مسکن مهر و سهام عدالت همراهی خواهد کرد .همچنین تیم بررسی کننده صلاحیت ها حسینی و رویانیان را بعنوان دو گزینه اصلی سازمان تربیت بدنی در نظر گرفته و چهار گزینه دیگر را حذف کرده است .در همین حال معرفی علی آبادی بعنوان وزیر مسکن و شهرسازی و جانشین سعیدی کیا قطعی شده است .لازم به ذکر است بررسی ها در رابطه با دیگر اعضای کابینه در دولت ادامه دارد. شنیده ها حاکی ازآن است که آخرین لیست کاندیداهای کابینه دولت دهم که توسط یک خبرگزاری دولتی منتشر شده بود،توسط رئیس جمهور رد شده است و احمدی نژاد به شمار بسیار اندکی از افراد فهرست منتشر شده چراغ سبز نشان داد.

خاتمی: این دادگاه، یک نمایش بود


محمد خاتمی روز یکشنبه به برگزاری دادگاه محاکمۀ بازداشت شدگان تظاهرات اخیر اعتراض کرد و آنرا طراحی صحنه و مخالف قوانین جمهوری اسلامی و حقوق شهروندی دانست.
این بیانیه که توسط دفتر خاتمی منتشر شده، دادگاه روز شنبه، دهم مرداد را که در آن حدود صد تن از دستگیر شدگان جریانات پس از انتخابات ریاست جمهوری به براندازی نرم و همکاری با بیگانگان متهم شده اند، خلاف قانون اساسی عنوان کرده و یادآور شده است این رفتار عاملی برای از بین رفتن اعتماد افکار عمومی است. این بیانیه که در پایان دیدار برخی چهره های سیاسی و نمایندگان مجلس با محمد خاتمی منتشر شده، اعترافات در شرایط نامطلوب و تحت فشار را فاقد هر گونه ارزش قانونی و قضایی دانسته است.
محمد خاتمی از عدم موافقت رئیس قوۀ قضاییۀ ایران با این روند سخن گفته و افزوده است فکر نمی کند که آیت الله هاشمی شاهرودی با این دادگاه و اتفاقی که افتاده است، موافق باشد.
دادگاه محاکمۀ بازداشت شدگان جریانات پس از انتخابات روز دهم مرداد آغاز شد. این دادگاه بازداشت شدگان را متهم به تلاش برای براندازی نرم، کودتا و همکاری با بیگانگان متهم می کند. اکثر چهره های سرشناس سیاسی اصلاح طلب در دادگاه روز شنبه شرکت داده شده بودند. محمد علی ابطحی، محمد عطریانفر، بهزاد نبوی، کیان تاجبخش، مازیار بهاری، محسن میردامادی از متهمان این دادگاه هستند. محمد علی ابطحی در این دادگاه به مثلث خاتمی، هاشمی و موسوی در جریانات پس از انتخابات اشاره کرده و گفته است که هاشمی رفسنجانی بدنبال انتقام از احمدی نژاد بود.
مطبوعات امروز ایران نیز همگی به دادگاه روز گذشته پرداخته اند. در حالیکه روزنامۀ اعتماد ملی در یادداشتی در همین باره امروز نوشته است اعترافات هیچ ارزش قانونی ندارد، روزنامۀ کیهان با رضایت از دادگاه، عنوان کرده است که این دادگاه شواهد و دلایلی مبنی بر خیانت محمد خاتمی و میر حسین موسوی ارائه می کند.

رضایی خواستار برگزاری دادگاه متخلفین علیه مردم شد.


محسن رضایی، دبیر کل مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه ای از آیت الله هاشمی شاهرودی، رئیس قوۀ قضاییه خواست دادگاه متخلفین حوادث اخیر نیز تشکیل شود.
محسن رضایی در این نامه خطاب به رئیس قوۀ قضاییه، دو گروه اغتشاشگر و افراد خودسر و مامورینی که مقررات را زیر پا گذاشته اند، را عامل به مردم دانست و خواهان تشکیل دادگاهی برای رسیدگی به جرم این افراد، به موازات دادگاه بازداشت شدگان در ناآرامی های اخیر شد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از هاشمی شاهرودی پرسیده است " چرا نباید این دادگاه همزمان با دادگاه اول تشکیل شود". وی چهار گروه را در ناآرامی های اخیر فعال دانسته است. " گروه اول ماموران و نیروهای انتظامی که برقراری نظم و امنیت را بر عهده داشتند. گروه دوم متخلفین از قوانین و مقررات که به کوی دانشگاه و مردم معترض حمله ور شده و با دستگیر شدگان برخوردهای غیر انسانی داشته اند". کاندیدای معترض به انتخابات گروه سوم را مردم معترض معرفی کرده است که با آرامش و سکوت در صدد بیان اعتراضات خود بودند و گروه چهارم از نظر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اغتشاشگرانی هستند که به مردم و ماموران و اموال عمومی حمله ور شده اند.
محسن رضایی دو گروه اول و سوم یعنی مردم و ماموران دولتی را قربانی حوادث دانسته و گروه متخلفین و عوامل خودسر و اغتشاشگران را گروههای معرفی می کند که بیشترین آسیب ها را طی روزهای گذشته به مردم و اموال عمومی وارد کرده اند. بر همین اساس، محسن رضایی در این نامه تقاضای برگزاری دو نوع دادگاه برای این دو گروه شده است.
این کاندیدای معترض نوشته است که جای دادگاه متخلفین خالی است و این دادگاه باید تشکیل شود و به موارد متعددی از جمله حمله به کوی دانشگاه تهران و کلاس های دانشگاه اصفهان، عاملین ضرب و شتم دستگیر شدگان که منجر به کشته شدن افراد در بازداشت شده است، عوامل ضرب و شتم مردم معترض در خیابان ها رسیدگی کند.
وی تاکید کرده است که افراد و آمران پشت سر متخلفین نیز باید شناسایی شوند. دبیر کل مجمع تشخیص مصلحت نظام عدم در نامۀ خود تأکید کرده است که در صورت عدم تشکیل این دادگاه و عدم محاکمۀ عاملان و آمران حمله به مردم و بقتل رساندن بازداشت شدگان در بازداشتگاهها، نه تنها عدالت صورت نگرفته بکله خسارات دیگری به نظام جمهوری اسلامی وارد می شود.
محسن رضایی از هاشمی شاهرودی خواسته است بعنوان مدعی العموم دادگاه دوم را تشکیل و متخلفین را به دادگاه بکشاند.

عطریانفر: زندان به ما صراحت لهجه داد

روز گذشته و ساعاتی پس از برگزاری نخستن جلسۀ دادگاه صد تن از متهمان بازداشت شده در تظاهرات اخیر تهران، محمد علی ابطحی، محمد عطریانفر، مازیار بهاری و کیان تاجبخش در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کردند.
بگزارش خبرگزاری ایلنا، محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران در این کنفرانس به خبرنگاران گفت رقابت های انتخاباتی یک رویداد بزرگ در تاریخ سیاسی کشور بود اما بدخواهان از جریانات پس از انتخابات استفاده کرده و توانستند به نظام ضربه وارد کنند. عضو حزب کارگزاران افزود در بازداشت به همراه محمد علی ابطحی به این باور رسیده اند که باید گذشتۀ خود را نقد کنند و اظهار امیدواری کرد که با رویۀ پیش رو، آیندۀ بهتری داشته باشند. وی از گروههای سیاسی دوم خردادی خواست که اشتباه و شکست خود را اعلام کنند.
محمد علی ابطحی، عضو حزب مشارکت نیز با اشاره به حضور مردم در انتخابات گفت:" کشور پس از انتخابات می توانست با توجه به چهل میلیون رایی که در این انتخابات بدست آمد، فضای خوبی داشته باشد اما متاسفانه با اقدامی که میر حسین موسوی از خود نشان داد و حمایت شخصیت هایی مثل هاشمی و خاتمی بدلایل مختلف از وی، مردم را دچار آسیب کرد".
عضو حزب مشارکت از اینکه "شجاعت یافته" و توانسته است حرف هایش را بزند، اظهار خرسندی و خوشحالی کرده است.
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز با اظهار گلایه از هاشمی "بخاطر انتقام گیری از رهبری و احمدی نژاد و از خاتمی بدلیل همراهی با موسوی برغم شناخت از قدرت رهبری" گلایه کرده و افزوده است که "خاتمی حق نداشت تمام جریان اصلاح طلبی را پای موسوی قربانی کند چون موسوی جریان اصلاح طلبی را نمی پذیرفت".
محمد علی ابطحی در سخنانش همچنین از آیت الله خامنه ای بدلیل موضع قوی وی در نماز جمعه تشکر کرده و افزوده است:" آیت الله خامنه ای در نماز جمعه اعلام کردند که هیچ گاه از موضع خود یکقدم هم عقب برنمی گردند، از ایشان بدلیل مدیریت این فضا کمال تشکر را دارم چرا که اگر این کار را نمی کردند، الان مثلت ناامنی افغانستان، ایران و عراق در منطقه شکل می گرفت".
این عضو حزب مشارکت در بخشی از سخنان خود به رفتار موسوی پس از انتخابات اشاره کرد و افزود:" موسوی بجای ایجاد چنین فضایی پس از انتخابات، می توانست با توجه به آرای سیزده میلیونی خود، ضمن ارسال پیام تبریک به احمدی نژاد، آیندۀ روشن تری برای ایران بوجود آورد". محمد علی ابطحی از حوادث پس از انتخابات را با عنوان " اشتباه" نام برده که "ضربۀ بزرگي به نظام زده است". ابطحی با اینحال خود را از اصلاحات دانست و با دفاع از اقدامات مثبت جریان اصلاحات، افزود به اقدامات مشکل آفرین این جریان نقد دارد.
ابطحي برنامه ریزی طرح تقلب را "پاشنۀ آشیل" اقدامات در جریان انتخابات و پس از آن عنوان کرد و گفت" تقلب اسم رمز ما برای آشوب ها بود". وی همچنین با اشاره به وضعیت مناسب زندان از نداشتن مشکل در مدت بازداشت خود گفت. به گفتۀ ابطحی "بازجو‌های مودب و با فهم‌ و شعوری" در زندان حضور داشتند و "زندگي در آنجا عادی و بسيار خوب بود و جو اين گونه نبود كه اگر اين مسائل را نمي‌گفتيم تا يك ماه ديگر در زندان باقی می ‌مانديم".
محمد عطریانفر هم به شرایط زندان اشاره کرد و گفت که این شرایط در یافتن طراحت لهجه تاثیر داشته اشت.
ابطحی در مورد این که اقدامات خاتمی را خائنانه نامیده بود، گفت:" هر کدام از (اضلاع) مثلث موسوی، هاشمی و خاتمی که حامی موضوع تقلب بودند، دلایل مختلفی داشتند، موضع هاشمی انتقام گیرانه بود و به مشکلات وی با احمدی نژاد باز می گشت، موسوی هم چون وضعیت جامعۀ فعلی را نمی شناخت به گفتۀ خودش چیزی برای از دست دادن نداشت، اما صحبت من اینست که خاتمی فضا، اقتدار نظامی، انتظامی و رهبری را می شناخت و با علم به این موضوعات، حمایت وی از موسوی یک خیانت است".
مازیار بهاری و کیان تاجبخش نیز با شرکت در کنفرانس مطبوعاتی جداگانه ای، به سوالات خبرنگاران در بارۀ نقش خود در جریانات اخیر پاسخ دادند.
مازیار بهاری، خبرنگار هفته نامۀ نیوزویک حضور هفتصد خبرنگار خارجی در کشور در زمان انتخابات را عاملی برای ارسال خبر با استفاده از خلاءهای امنیتی موجود در کشور دانست و گفت: "حضور خبرنگاران خارجی باعث شد بعضی افراد برای خوش خدمتی به غرب تلاش کنند اینگونه جلوه دهند که انقلاب سبز در حال تحقق است".
كيان تاجبخش نيز اتفاقات اخير در انتخابات رياست جمهوري را نتيجۀ يك برنامه‌ريزي طولاني‌ مدت دانست و گفت که ارتباط افراد فعال سیاسی داخل ایران با افراد فعال سیاسی داخل آمریکا مدت ده سال است كه از طرف دولت آمريكا و بنياد سورس و راكفلر حمايت مي‌شود و بدلیل نبودن ارتباط دیپلماتیک و عدم مذاکرۀ مستقیم، ارتباط ها از طريق نهادهای آمریکایی با جريانات اصلاح ‌طلب ايراني انجام می شود.
گفتنی است که نخستین دادگاه دستگیر شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران بدون حضور وکلای مدافع صورت گرفته است. دفتر هاشمی رفسنجانی و حزب مشارکت پس از برگزاری نخستین جلسۀ این دادگاه بیانیه هایی در رد اعترافات بازداشت شدگان صادر کردند و اظهارات مطرح شده را در نتیجۀ فشار و آزار زندانیان و فاقد ارزش دانستند.