۲۵ مرداد ۱۳۸۸

درخواست عده ای از علما از مجلس خبرگان برای برکناری رهبر

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی: واذا حکمتم بین الناس فاحکموا بالعدل

حضرات آیات و علمای اعلام اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری

سلام علیکم
محترما، با استناد به نهجی که قاطبه علما بر آن وقوف دارند «عدالت» شرط زعامت و امامت است و حتی اگر از امام جماعتی دروغ واحدی مشاهده شود از عدالت ساقط و اقتدا بدو جایز نیست چه رسد که حق الناسی ولو صغیر برعهده او باشد و ستمی بر یک فرد نماید. رهبر فقید انقلاب حضرت آیت اله العظمی امام خمینی می فرمایند:«عالم و عادل بودن از خصال ضروری ولایت فقیه است و فقیه اگر دیکتاتوری کند خودبخود معزول است».

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و اکابر علمای صدر انقلاب برای اینکه مانع ظهور مجدد دیکتاتوری آنهم تحت لوای دین شوند مجلس خبرگان رهبری را پیش بینی کردند اما در دوره رهبری [آیت الله] آقای خامنه ای با وضع نظارت استصوابی به نحوی عمل شد که نمایندگان مجلس خبرگان عملا منتخب فقهای شورای نگهبان باشند که فقهای این شورا هم منصوب رهبرند و به عبارت اخری، نمایندگان خبرگان رهبری که باید بر رهبری نظارت کرده و مانع توسل او به زور و دیکتاتوری شوند خود در یک انتخاب دو درجه ای منصوب رهبری هستند و به این وسیله ولایت فقیه، میراث امام راحل را که برای مانع شدن ازدیکتاتوری بود به خلافت و سلطنت روحانی مبدل کردند.

بخاطر تجربه تلخ ديكتاتوري زمان شاه ، خبرگان قانون اساسي تصميم گرفتند نيروهاي مسلح و تلويزيون را كه وسيله اصلي سركوب است و هر كس آنها را داشته باشد قدرت اصلي را در دست دارد از چنگ قواي سه گانه بيرون آورند تا هيچيك نتواند بر ديگري فائق شود و ديكتاتوري به وجود آورد و مجلس خبرگان رهبري را هم قرار دادند تا از جانب ملت بر رهبري نظارت كند كه خود او از اين قدرت براي ديكتاتوري استفاده نكند اما آقاي خامنه اي سپاه را به گارد شخصي خود و راديو و تلويزيون را به مبلغ و مدافع خود و آلات قدرت ملت را به آلات شخصي خود بدل كرده است. در سازمان عظيم راديو و تلويزيون نه تنها مردم بلكه شخصيت هاي انقلاب و نظام كه اندكي با مواضع ايشان زاويه دارند امكان حضور و بحث و نقد ندارند و وسايل قدرت را به وسيله سركوب منتقدان خود تبديل كرده اند.

در سنوات ماضیه کثیراً شاهد ارتکاب ظلم های فاحش و موحش، با نظارت و اطلاع مقام رهبری و امر یا سکوت ایشان نسبت به این امور بوده ایم. از حبس و حصر مراجع متعدد تقلید گرفته تا پادگانی کردن حوزه علمیه قم و سایر حوزه ها که افتخارشان در طول تاریخ، استقلال از حکومت بوده است و بازگذاشتن دست ایادی وابسته به قدرت برای تطاول به حیثیت و امنیت علما و مدارس، و اینکه در سالهای اخیر روزی نیست که خبر توقیف روزنامه ای یا دستگیری و آزار منتقدانی منتشر نشود. رهبر جمهوری اسلامی بخاطر بیماری "دیگر هراسی" (که فراتر از بیماری "بیگانه هراسی" است و هرکسی را که تابع او نباشد دشمن می پندارد) در هر سخنرانی بیش از همه چیز از "دشمن خارجی" می گوید و تمام دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی را به سوی کشف دشمن در همه جا و همه چیز سوق داده است و همه انتقادات را با سلاح انتساب به «دشمن» می کوبد.

چنان دیکتاتوری حاکم شده است که ما نیز به عنوان مدافعان حریم شریعت و دیانت با وجود اینکه با کثیری از شما حضرات مؤانست داریم اما ناچار از تقیه هستیم اما این تقیه دائمی نخواهد بود و این شکایت اگر رسیدگی نشود آخرین نخواهد بود.

در این شکایت از بیان مدلل صدها مصداق ستم ها و دروغ ها و امر به منکر ها و نهی از معروف ها صرفنظر کرده و به جدید ترین مصداق های متأخر اکتفا می کنیم که دستاورد آن بازداشت هزاران شهروند و مجروح شدن صدها تن که بعضا آثار آن تا سالیان متمادی خواهد ماند و شهادت دهها تن از مردم بیگناه و زندانی کردن دهها تن از شخصیت های برجسته سیاسی و علمی کشور که در انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی نقش مؤثری داشته اند بوده است. امید داریم با رسیدگی مجلس خبرگان به مرحله بیان کارنامه گذشته نرسیم که خداوند متعال می فرماید «ولاینال عهدی الظالمین».

منع خشونت آمیز حق برگزاری اجتماعات

برگزاری اجتماعات حق قانونی و شرعی است. وفق اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «تشكيل‏ اجتماعات‏ و راه‏ پيمايي‏ ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏ كه‏ مخل‏ به‏ مباني‏ اسلام‏ نباشد آزاد است‏». خبرگان قانون اساسی در هنگام وضع این قانون تصریح کرده اند که دولت فقط باید از راهپیمایی ها اطلاع قبلی داشته باشد و موظف است امنیت راهپیمایی ها را حفظ کند و پیشنهاد توطئه آمیز نبودن راهپیمایی به بجث گذاشته می شود اما به دلیل اینکه احتمال دادند بهانه ای برای سوء استفاده وجلوگیری از حق تظاهرات مردم گردد با آن مخالف شد و رای نیاورد (جلداول.صص 683 تا685 و 710 تا 721 و جلد 3 صص 1760 تا 1761)

خداوند متعال در آیه شریفه «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم» حتی فریاد زدن را در خصوص کسی که مورد ظلم واقع شده جایز می داند چه رسد که این ظلم به آرای یک ملت و به نظامی اسلامی باشد. ما مجاز نیستیم مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را قربانی مشروعیت انتخاب شخصی کنیم که با روش های نادرست و غیر قانونی و شرعی می خواهد سکان دولت را در دست بگیرد.

اجازه خشونت و کشتار مردم توسط [آیت الله ] آقای خامنه ای

رسانه‌هاي انحصاري دولتي مي‌كوشند به مردم نجيب و مسالمت‌جوي ما تهمت اغتشاشگري بزنند اما دو راهپيمايي در روزهاي دوشنبه 25 خرداد و چهارشنبه 27 خرداد خط بطلاني است بر اين اتهامات. هر بار جمعيتي بيش از يك ميليون نفر دست به راهپيمايي زدند و در اين جمعيت عظيم كه مسيري چندكيلومتري را طي كرد حتي يك شيشه شكسته نشد، يك شعار سر داده نشد و خوني از بيني كسي بيرون نيامد. اين دو حركت باشكوه نشان داد كه مردم فقط به انتخاباتي متقلبانه اعتراض دارند و نظام و اسلام و پليس و سپاه و بسيج را از خودشان مي‌دانند اما متاسفانه درپی سخان تند مقام رهبری در نماز جمعه 29 خرداد 88 بود که روز شنبه از سحرگاهان با گسيل ده‌ها هزار نيروي امنيتي و لباس شخصي كه بعضا از نقاط ديگر آورده شده بودند شهر بزرگ تهران را بدون اعلام رسمي تبديل به حكومت نظامي كردند و همان مردم مسالمت‌جو را كه براي تكرار راهپيمايي آرام خود در مسير انقلاب تا آزادي آمده بودند مورد حمله قرار دادند و براي جلوگيري از شكل‌گيري هرگونه تجمع به محض اينكه چند نفر را با همديگر مي‌ديدند با باتوم مورد ضرب و شتم قرار مي‌دادند و با اين رفتار تحريك‌آميز و تحقيركننده خود موجب واكنش مردم شدند. صدها نفر را زخمي و بازداشت كرده يا به شهادت رساندند هم آنان را اغتشاشگر ناميدند.

مسوولاني كه با تدارك اين تحريك‌ها زمينه‌سازحوادث خونين شنبه شدند بايد پاسخگو باشند و با ضرب و زور راديو و تلويزيون و زندان نمي‌توان جاي شاكي و متهم را عوض كرد.

درخطبه هاي نماز جمعه آيت الله خامنه اي (29خرداد1388) آمده است: «درداخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد؛ خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند، حريم كسب و كار مردم را ناامن كنند، شيشه هاي دكان مردم را بشكنند، اموال بعضي از مغازه ها را به غارت ببرند، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند؛ امنيت مردم مورد تطاول اينها قرارگرفت. اين ربطي به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويسهاي جاسوسي غربي و صهيونيست است.»

«من از همه ميخواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستي نيست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن،به عهده آنهاست...اين تصور هم غلط است كه بعضي خيال كنند با حركات خياباني، يك اهرم فشاري عليه نظام درست مي كنند و مسئولين نظام را مجبور مي كنند، وادار مي كنند تا به عنوان مصلحت، زيربار تحميلات آنها بروند. نه، اين هم غلط است. اولا تن دادن به مطالبات غيرقانوني، زيرفشار، خود اين، شروع ديكتاتوري است. اين اشتباه محاسبه است؛ اين محاسبه غلطي است. عواقبي هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيما متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهدشد. اگر لازم باشد مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت.»

این شیوه برخورد تهدید آمیز با کسانی بود که خواسته روشنی داشتند و می گفتند کار ساده ای مانند تطبیق کدملی رای دهندگان ثبت شده در دسته های تعرفه های رأی با کدملی موجود در رایانه سازمان ثبت احوال انجام گردد اما با جار و جنجال و پیشنهاد های اغوا کننده ای مانند شمارش ده درصد صندوق هایی که سه هفته بود نزد وزارت کشور بود و هر کاری می خواستند با آن کرده اند افکارعمومی را از پیشنهادات اصلاح طلبان منحرف می کردند و به خشونت ها ادامه می دادند.

تهدید به خشونت و مقابله:

برای تحریک احساسات حامیان خود و نشان دادن اینکه برای مقابله با معترضان (نه شنیدن حرف آنان و داوری بیطرفانه) تا پای جان ایستاده است خطبه ها با سخنان زیر تمام شد «يك خطاب آخري هم عرض كنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه): اي سيد ما! اي مولاي ما! ما آنچه بايد بكنيم، انجام ميدهيم؛ آنچه بايد هم گفت، هم گفتيم و خواهيم گفت. من جان ناقابلي دارم، جسم ناقصي دارم، اندك آبرويي هم دارم كه اين را هم خود شما به ما داديد؟ همه اينها را من كف دست گرفتم، در راه اين انقلاب و درراه اسلام فدا خواهم كرد؛ اينها هم نثار شما باشد. سيد ما، مولاي ما، دعا كن براي ما؛ صاحب ما توئي؛صاحب اين كشور توئي، صاحب اين انقلاب توئي، پشتيبان ما شما هستيد؛ ما اين راه را ادامه خواهيم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهيم داد؛ در اين راه ما را با دعاي خود، با حمايت خود، با توجه خود، پشتيباني بفرما»( كيهان چهارشنبه 3 تیر 1388- شماره 19394)

«اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتي آنهايي كه رأي نياورند، اردوكشي خياباني بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛بعد آنهايي كه رأي آورده اند هم، در جواب آنها، اردوكشي كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصير مردم چيست؟ اين مردمي كه خيابان، محل كسب و كار آنهاست، محل رفت وآمد آنهاست، محل زندگي آنهاست، اينها چه گناهي كردند؟ كه ما مي خواهيم طرفدارهاي خودمان را به رخ آنها بكشيم؛ آن طرف يك جور، اين طرف يك جور. براي نفوذي تروريست- آن كسي كه مي خواهد ضربه تروريستي بزند- مسئله او مسئله سياسي نيست؛ براي او چه چيزي بهتر از پنهان شدن درميان اين مردم؛ مردمي كه مي خواهند راهپيمايي كنند يا تجمع كنند. اگر اين تجمعات پوششي براي او درست كند، آنوقت مسئوليتش با كيست؟ الان همين چند نفري كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادي، ازبسيج، جواب اينها را كي بناست بدهد؟ واكنشهايي كه به اينها نشان داده خواهدشد- تو خيابان ازشلوغي استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروي انتظامي را ترور كنند- كه بالاخره واكنشي به وجود خواهدآورد، واكنش احساسي خواهدبود. محاسبه اين واكنشها با كيست؟»

قانون ستیزی رهبر در انتخابات ، ریشه اصلی درگیری ها و خونریزی ها:

[آیت الله]آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه گفتند: «قانون فصل الخطاب است؛ قانون را فصل الخطاب بدانيد. انتخابات اصلا براي چيست؟ انتخابات براي اين است كه همه اختلافها سرصندوق رأي حل و فصل بشود. بايد در صندوقهاي رأي معلوم شود كه مردم چي مي خواهند، چي نمي خواهند؛ نه در كف خيابانها» اما کسی که نخستین گام را برای قانون شکنی برداشت و موجب شد نامزدها و مردم مطمئن شوند که اعتراضات و شکایت بی حاصل است وتصمیم به رئیس جمهور شدن احمدی نژاد از قبل اتخاذ شده است شخص رهبری بود.

شاه بیت فرمایشات ایشان در نماز جمعه تاکید بر رعایت قانون بود. سخنی که این روزها بارها دررسانه ملی! از زبان دیگران هم مطرح شده است تا معترضان را قانون شکن جلوه دهند اما اعتراض ها فقط و فقط بخاطر این بود که در تمام مراحل انتخابات، قانون شکسته شده است و مدارک و دلایل آن تفصیلا در اختیار شورای نگهبان قرار گرفت و منتشر هم شد. تاکید بر رعایت قانون مغتنم بود و به همین دلیل این پرسش به وجود می آید که چرا ایشان برخلاف قانون عمل کرد و با ایجاد بی اعتمادی مطلق راه را برای درگیری مفتوح ساخت. طبق ماده 80 قانون انتخابات ریاست جمهوری، كسانی كه از نحوه برگزاری انتخابات شكایت داشته باشند ، می توانند ظرف سه روز از تاریخ اخذ رأی شكایت مستند خود را به ناظرین شورای نگهبان یا دبیرخانه این شورا نیز تسلیم دارند. وطبق ماده 79 این قانون نیز مقرر می دارد که شورای نگهبان ظرف یك هفته و در صورت ضرورت حداكثر ده روز پس از دریافت نتیجه انتخابات ریاست جمهوری نظر قطعی خود را نسبت به انتخابات انجام شده به وزارت كشور اعلام و وزارت كشور از طریق رسانه های گروهی نتیجه نهایی را به اطلاع مردم خواهد رساند و پس از آن است که از نظر قانونی می توان فرد منتخب را رئیس جمهور نامید، اما برخلاف نص صریح قانون درست یک روز پس از اعلام نتایج و قبل از رسیدگی شورای نگهبان به اعتراضات و شکایات و صحه گذاشتن آن بر انتخابات ، مقام محترم رهبری فرمودند "انتخابات 22 خرداد، با هنرنمائی ملت ایران، نصاب تازه‌ئی در سلسله‌ی طولانی انتخابهای ملّی پدید آورد. مشاركت بیش‌از هشتاد درصدی مردم در پای صندوقها و رأی بیست‌وچهار میلیونی به رئیس جمهور منتخب، یك جشن واقعی است."آیا این سخنان تنفیذ زودهنگام نیست؟

در همین خطبه ها ضمن اینکه دیگران را از اجتماعات اعتراض آمیز که طبق اصل 27 قانون اساسی حق ملت است نهی فرمودنداعلام کردند اگر کسی اعتراضی دارد از مجاری قانونی پیگیری کند اما در همین سخنان تاکید داشتید که نتیجه انتخابات همین است که اعلام شده و امکان تغییر آن وجود ندارد و بدون توجه به انبوه دلایل و مدارک نامزدها درباره اشکالات موجود در انتخابات مجددا بر 24 میلیون رای یک نامزد صحه گذاشتید در حالی که هنوز هم شورای محترم نگهبان نظر قطعی خود را اعلام نکرده است. به عبارت ساده ، فرموده اند معترضین از طریق قانونی شکایت خود را پیگیری کنند اما مطمئن هم باشند که به جایی نمی رسد. بنابراین توصیه ایشان مفهومی جز تسلیم شدن بدون دلیل به نتایج اعلام شده ندارد. اگر فقط یک نفر معترض بود شاید شایبه ای در آن القا می شد اما هر سه نامزد دیگر و حتی نامزدی که به رئیس فعلی دولت تبریک گفته معترض بوده و مدارکی متقنی برای اثبات تقلب ارائه کرده اند. ما با کدام حجت شرعی و قانونی مجاز هستیم تسلیم نتایج نادرست اعلام شده شویم.

اشتباه تایید شمار آراء اعلام شده که درست ساعاتی پس از انتخابات صورت گرفت وقتی که تکرار شد نشان داد دیگر یک اشتباه نیست بلکه یک جباریت است زیرا پس از بروز اعتراضات هم ایشان در همان خطبه های 29 خرداد با وجود اینکه دم از قانون می زد بازهم علیرغم اینکه هنوز شورای نگهبان شکایت را بررسی نکرده و نظر خود را اعلام نکرده بود بر رای 24 میلیونی احمدی نژاد تاکید کرد و گفت: «خط انقلاب، چهل ميليون رأي دارد؛ نه بيست وچهارونيم ميليون كه رأي به رئيس جمهور منتخب است. چهل ميليون به خط انقلاب رأي دادند». این حرف نشان داد علیرغم اینکه به معترضان می گوید باید اعتراض خود را از راه قانونی پیگیری کنید تا تظاهرات خیابانی اما در همان خطبه ها نیز پیشاپیش اعلام می کند که رای احمدی نژاد همان 24 میلیون است و علاوه بر این اعلام می کند که این نتایج تغییر نخواهد کرد و دستکاری نخواهد شد چون اعتماد مردم را از بین می برد:«دشمنان همين اعتماد مردم را هدف گرفته اند؛ دشمنان ملت ايران مي خواهند همين اعتماد را درهم بشكنند. اين اعتماد بزرگترين سرمايه جمهوري اسلامي است، مي خواهند اين را از جمهوري اسلامي بگيرند؛ مي خواهند ايجاد شك كنند، ايجاد ترديد كنند درباره اين انتخابات و اين اعتمادي را كه مردم كردند، تا اين اعتماد را متزلزل كنند.

دشمنان ملت ايران مي دانند كه وقتي اعتماد وجود نداشت، مشاركت ضعيف خواهد شد؛ وقتي مشاركت و حضور در صحنه ضعيف شد، مشروعيت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها اين را مي خواهند؛ هدف دشمن اين است. مي خواهند اعتماد را بگيرند تا مشاركت را بگيرند، تا مشروعيت را از جمهوري اسلامي بگيرند. اين، ضررش بمراتب از آتش زدن بانك و سوزاندن اتوبوس بيشتر است. اين، آن چيزي است كه با هيچ خسارت ديگري قابل مقايسه نيست. مردم بيايند در يك چنين حركت عظيمي اينجور مشتاقانه حضور پيدا كنند، بعد به مردم گفته بشود كه شما اشتباه كرديد به نظام اعتماد كرديد؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن اين را مي خواهد.

اين خط را از پيش از انتخابات هم شروع كردند؛ از دو سه ماه پيش از اين. من اول فروردين در مشهد گفتم هي دارند دائماً به گوشها مي خوانند، تكرار مي كنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. مي خواستند زمينه را آماده كنند. من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم اين حرفي را كه دشمن مي خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئيد. نظام جمهوري اسلامي مورد اعتماد مردم است. اين اعتماد آسان به دست نيامده، سي سال است كه نظام جمهوري اسلامي با مسئولانش، با عملكردش، با تلاشهاي فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند. دشمن مي خواهد اين اعتماد را بگيرد... خواستند كام شما را تلخ كنند و نگذارند بالاترين نصاب مشاركت جهاني را دنيا به نام شما ثبت كند. خواستند اين كارها را بكنند؛ اما به نام شما ثبت شد. نمي شود آن را دستكاري كرد»
بنابراین شورای نگهبان نیز برفرض اینکه می خواست بی طرف باشد با وجود تکرار و تاکید ایشان از فردای انتخابات در مورد میزان آرا و نتایج آن دیگر راهی جز تایید نداشت چون جسارت رعایت قانون را که مقابله کردن با رهبر بود را ندارد.

قانون ستیزی رهبر:

حضرت امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه فرموده اند: «حکومت اسلام حکومت قانون و حاکمیت منحصر به خداست و قانون فرمان و حکم خداست . همه افراد از رسول اکرم(ص) گرفته تا خلفای آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند». «حاکم در حقیقت قانون است و همه در امان قانونند». علیهذا قانون، خون جاری در رگ های نظام اسلامی است اما آیا در این سال ها قانون نقض نشده است؟ آیا توقیف یا لغو مجوز بیش از دویست نشریه در چندسال اخیر که بسیاری از آنها قبل از محاکمه، توقیف شدند و یا در محاکمات آنها قانون نادیده گرفته شد (در صورت لزوم تمام موارد را با دلایل و مدارک اعلام خواهیم کرد) و نظرمقامات بلند پایه قضایی هم در بسیاری از این موارد نادیده گرفته شد قانون شکنی نبود و سزاوار اعتراض نیست؟ اگر لازم بدانید صدها مورد قانون شکنی آشکار و نقض گسترده حقوق شهروندان را با دلایل و مدارک ارائه خواهیم داد که متاسفانه یک بار هم مورد اعتراض واقع نشده اند و اگر شده بود کار ما امروز به اینجا نمی رسید.

بازداشت های گسترده پس از اعلام نتایج انتخابات چه معنایی داشت؟ در حالی که بسیاری از شخصیت های برجسته کشور که التزام قلبی و عملی شان به کشور و نظام بیش از کسانی است که در 4 سال اخیر نظام را با بحران روبرو کرده اند و جرمی جز تلاش برای افزایش مشارکت مردم نداشته اند دستگیر می شوند و در دستگیری آنها قانون حقوق شهروندی مصوب مجلس و شورای نگهبان زیر پا گذاشته می شود و افرادی که با یک احضاریه با پای خود به هر مرجعی می آمدند شبانه و سحرگاه برخلاف اصول 32 و 37 قانون اساسی و قانون حقوق شهروندی بازداشت می شوند که ممنوعیت قانونی دارد و باز هم برخلاف قانون به آنها چشم بند زده می شود تا توهین و تحقیر کنند آیا این رفتارهای قانون شکنانه سزاوار اعتراض نیست؟ چرا [آیت الله]آقای خامنه ای متعرض این بازداشت ها و خشونت ها و قتل ها و قانون شکنی های گسترده در جریان دستگیرها نشدند؟ چرا نام دهها تن از شهروندان عادی که بازداشت شده اند اعلام نمی گردید و اجازه وکیل داشتن که طبق اصل 35 قانون اساسی وبند 3 قانون حقوق شهروندی و ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت درسال 1370 که دادرسی بدون وکیل را باطل می داند و نیزطبق سایر قوانین،حق آنهاست به آنها داده نشد؟ آیا اینها قانون شکنی نیست؟

اعترافات:

در اعترافات افراد بازداشت شده، جملاتی با شباهت فراوان به سخنان زیر از [آیت الله] آقای خامنه ای به چشم می خورد: «ساز و كارهاي قانوني انتخابات در كشور ما اجازه تقلب نمي دهد. اين را هر كسي كه دست اندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق مي كند؛ آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلاف بين دو رأي، صدهزار است، پانصدهزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جوري تقلب كردند، جابه جا كردند؛ اما يازده ميليون را چه جور مي شود تقلب كرد!». این شباهت حیرت انگیز نشان می دهد که هدف از بازداشت اصلاح طلبان این بود که آنان را در شرایط زندان و شکنجه مجبور کنند اظهارات ایشان را در نماز جمعه تصدیق نمایند و این عملی باطل و گناه و مجرمانه است.

هزار سال است فقهای شیعه اقرار در زندان و در شرایط خوف را باطل می دانند و قوانین رسمی کشور هم آن را بی اعتبار می داند اما در دوره زعامت [آیت الله]آقای خامنه ای بارها اشخاصی را به بند کشیده و اقاریر آنها را با هدف های سیاسی از رسانه متعلق به ملت بدون اذن ملت پخش کرده اند هر چند برخلاف شرع و قانون بوده است. در حوادث اخیر نیز عده ای از شخصیت ها و جوانان را به زندان برده و تحت شکنجه جسمی و یا شکنجه روحی قرار داده و از زندان به همراه مامور به بیدادگاه فرمایشی و خلاف شرع آوردند تا آنچه را به آنها دیکته شده بود در مورد پیوند با منافقین و بیگانگان و غیره بر زبان آورند. حال آنکه اگر خود جناب آقای خامنه ای را هم فقط یک هفته به همین سلول ها ببرند به مسائلی بیش از اینها اعتراف خواهند کرد.

تحریف واقعیات:

درخطبه های تاریخی ایشان با اشاره به جنایت هواداران ایشان در کوی دانشگاه به گونه ای سخن گفته ئشده است که گویی هم آنها که مضروب و مجروح و کشته شدند بسیجی بودند و هم آنانکه کشته اند زیرا می گویند:« انسان دلش خون مي-شود از بعضي از اين قضايا؛ بروند توي كوي دانشگاه، جوانها، دانشجوها را- آن هم دانشجوهاي مؤمن و حزب اللهي را، نه آن شلوغ كن ها را- مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبري هم بدهند! دل انسان خون ميشود از اين حوادث». مضمون کلام هم این است که گویا اگر اگربه خانه دانشجویان حمله کرده و معترضان را می زدند اشکالی نداشت. آیا اطلاع ایشان از حادثه خونین کوی دانشگاه از منابع موثق بود؟ اگر از ماهیت مهاجمان اطلاع نداشتند به گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی مراجعه می کردند تا معلوم شود در این چند روز معترضان به انتخابات اغتشاش و جنایت کردند یا مدافعان دولت کنونی و همان لباس شخصی هایی که سال هاست در کمال امنیت ، امنیت را از مردم سلب کرده خشونت می آفرینند. همان کسانی که عضو شورای شهر را ترور می کنند و مجازات نمی شوند و کوی دانشگاه را در سال 87 به خون کشیدند و تبرئه شدند.

شکستن حریم خصوصی مردم:

در حوادث اخیر گزارش های وافره ای واصل گردیده است مبنی براینکه اگر مردم از چنگ مهاجمان امنیتی یا لباس شخصی به خانه ای گریختند ماموران به آن خانه یورش برده و پناه بردگان و صاحبان خانه را با ضرب و شتم دستگیر کرده اند. همچنین در موارد بسیاری اتفاق افاده است که به خانه کسانی که تنها پناه خود را الله اکبر گفتن بر بام خانه می دانستند حمله ور شده و با خشونت آنها را دستگیر کرده و با خود برده اند. از میان این خشونت ها ماجرای حمله به مجتمع مسکونی سبحان به صحن مجلس کشیده شد و کمیته حقیقت یاب مجلس گزارش تکان دهنده اش را منتشر کرد اما گوش شنوایی وجود نداشت. این حادثه غریبی است که روی بدترین جانیان را سفید کرده است زیرا خانه و حریم خصوصی مردم پناهگاه امن مردم بوده است اما ماموران استبداد می خواهند به مردم بگویند هیچ حریم امنی وجود ندارد و مردم حتی درخانه خودشان هم مرعوب باشند. این جرم در برابر چشمان دیگران صورت گرفت.

حرمت بیماران:

در شرع مقدس اسلام بر حرمت بیماران سفارش شده است به نحوی که حتی در جنگ با کفار نیز اگر برمریضی دست یافتند مجاز به آسیب رساندن به او و اسارتش نیستند. این حکم از پیش از اسلام نیز وجود داشت و قاطبه شیعیان در هزار سال مرثیه خوانی اهل بیت عصمت و طهارات علیهم السلام کرارا از لسان اهل منبر و وعظ استماع فرموده اند که در دشت خونین کربلا هنگامی که سپاه یزید چنان جنایت و قساوتی درباب خانواده و اصحاب امام مظلوم روا داشتند اما هنگامی که به امام زین العابدبن بیمار، چهارمین امام شیعیان، رسیدند هیچ صدمه ای به آن وجود مبارک نزدند اما در حوادث اخیر جهانیان شاهد بودند که چگونه سعید حجاریان را که به ضرب گلوله یکی از همین کودتاگران در چند سال پیش تا آستانه مرگ رفت و زنده ماندن او توام بود با رنج معلولیت و بیماری و ناتوانی در راه رفتن و تکلم و نوشتن و ... و تحت مراقبت دائمی پزشکی بود به اسارت گرفته شد به نحوی احساسات برخی از موافقان کودتا را هم جریحه دار کرده بود. البته بیماران متعدد دیگری هم در میان بازداشت شدگان بودند.

بنابر آنچه تسطیر یافت مضاف بر تخلفات و مظالم گسترده سال های اخیر که باید مبسوطا در رساله شکواییه دیگری به آن پرداخت، مسئول اصلی بروز بی اعتمادی و درگیری و خشونت ها و کشتارها و زندان ها در انتخابات اخیر، شخص [آیت الله] آقای خامنه ای است و صلاحیت بقای در این مقام را ندارد.

مولا علی از ربوده شدن خلخال از پاي يك زن يهودي گريست و فرمود اگر مسلماني به خاطر اين ستم در سايه حكومت اسلامي،بمیرد سزاوار است وامام خميني(ره) ا ين داستان را هم به عنوان نمونه ديگري از جلوه‌هاي الگوي حكومت اسلامي در سال 57 ذكر كردند. (كوثر ج 3 ص 596)

علهیذا در برابر حوادث مؤلمه اخیره، همه حضرات مسئول و مکلف بوده و مجاز به غمض عین نیستند وگر نه شریک آن مظالم خواهند بود. ترس از قدرت و ترس از مخلوق شرک است و عذر مقبولی به درگاه حضرت حق نخواهد گردید.

همانطور که حضرات وقوف دارند در جریان مظالم سال های اخیر و خصوصا ماههای اخیر جناب [آیت الله] آقای خامنه ای شرایط مندرج در اصول پنجم و یکصد ونهم را از دست داده اند و مطاق اصل یکصد و یازده قانون اساسی جمهوری اسلامی خبرگان موظف به برکناری وی هستند و با توجه به اینکه چنین شخصی منعزل است هرنوع تعلل شما که منجر به ادامه وضع موجود و تبعات بعدی خواهد بود مسئولیت دنیوی و اخروی آن مستقیما بر عهده شما خواهد بود.

جمعی از علما و فضلای حوزه های علمیه قم، اصفهان و مشهد
۲۴ مرداد ۱۳۸۸

محسن کدیور و ویروس استبداد

فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی جان باختن جمعی از معترضان جوان بازداشت کهریزک را معلول ویروس مننژیت اعلام کرد. ظاهرا سردار تنها در اعلام نوع ویروس خطا کرده، بازداشتگاههای ما، بلکه زندان بزرگی که نامش ایران است، سالها بلکه قرنهاست به ویروس خطرناکی بنام استبداد یا دیکتاتوری مبتلا شده است. جنبش سبز قصد ریشه کن کردن این ویروس مزمن را کرده است. هفت ویژگی جنبش سبز مردم ایران در مقابله با این مرض خانمان سوز مورد استخراج و تحلیل قرار گرفته است. روش مبارزاتی این جنبش دیگر نکته مورد بحث است

جمعه ، شروعی برای مبارزه در ورزشگاهها

یادداشت اقتصادی بابک داد

توضيح ضروري: براي آنكه دوستان نامطلع، از چگونگي بودنم در ايران و نوشتن و مصاحبه هايم دچار اشتباه نشوند كه اين نظام خونريز، سعه صدر و صبوري «تحمل مخالفان» را دارد، اين توضيح را هربار مختصرا" مي گويم. من به همراه خانواده ام از فرداي كودتا (23 خرداد) و به محض تماس مشكوك مأموران و احساس احتمال دستگيري، خانه و كاشانه را ترك نموديم و خانه بدوشي را انتخاب كرديم. آوارگي را برگزيدم تا بتوانم بنويسم و بگويم و «صدايي» باشم از «حقانيت ملت» و افشاگر جنايتهايي باشم كه از قبل از انتخابات 22 خرداد شروع شد و بعدها وحشيانه ادامه يافتند و ابعاد هولناكشان روز به روز بيشتر آشكار مي شود. پس ادامه بودنم در ايران، به لطف آوارگي و انتخاب زندگي مخفي است! وگرنه نايب خودخوانده امام زمان، تحمل كمترين صداي مخالفي را ندارد و مأمورانش، تا به حال از دستگيري من عاجز مانده اند. نكته ظريف اينكه هر روز ادامه بودن ما، «سند انكار/» قدرت امنيتي اين نظام است./ بابك داد


آقاي خامنه اي بدون درك درست از جنبش سبز و «روشهاي مدني» آن، حركتهاي مسالمت جويانه و مدني ملت متمدن ما را «كاريكاتوري از انقلاب 57» دانست و با ناشي گري، نظام اسلامي(!) را معادل نظام طاغوت خواند و ادعا كرد بر خلاف طاغوت، اين نظام در مقابل حركتهايي مانند انقلاب سال 57 «مستحكم» است و تازه اين حركتها مثل انقلاب هم نيست و «كاريكاتور انقلاب57» است! ظاهرا" ايشان بدرستي در نيافته اند كه «خصوصيت جنبش سبز»، همين است كه بنا ندارد با روشهاي سخت و خونين، نظام فاسد و مستكبر را تسليم يا سرنگون سازد و حق خود را پس بگيرد، براي همين اعتراضات مدني و روشهاي نرم اعتراضي مردم را به سخره مي گيرند.


در يادداشت قبلي گفتم، اگر مقامات نظام از «شدت خشم و نفرت عمومي» اين ملت خبر داشته باشند، آرزو مي كنند اي كاش با يك «انقلاب مخملين» و «براندازي نرم» و بدون خونريزي بركنار شوند. حال مي خواهم چندتايي از اين راههاي «بي خطر براي مردم» و «مؤثر» براي سرنگوني مخملي و نرم(!) اين نظام خونريز را مطرح كنم. راههايي كه از خلال نظرهاي بچه هاي فهيم و آگاه جنبش سبز دستچين شده اند و نظر و فكر و ايده خود شما مردم است. اين هم آخرين «لطف» اهالي جنبش سبز به سران اين نظام، تا با يك روش مخملين و نرم، قدرت را ترك كرده و به صاحبان اصلي آن يعني ملت واگذار كنند. اگر جنايتهاي نظام ادامه يابند، شايد بعد از اين به تناسب درندگي و خونخواري نظام، از تبليغ اينگونه روشهاي نرم و مخملين منصرف شويم و «با زبان خودشان»، سخن بگوييم!


***


«اقتصاد» و ثروت نفت و پولهاي درگردش ملت، اصلي ترين «ابزار قدرت نظام» است. نظام بخصوص با تكيه بر «منابع عظيم مالي مردم»، به كشورها و گروههاي تروريستي «رشوه» مي دهد تا باقي بماند. با استفاده از اين ثروتها، با كشورهاي حريصي مثل سوريه و روسيه و چين و ونزوئلا و كوبا و... مبادلات سنگين اقتصادي دارد و براي گروههاي تروريستي مثل حزب الله لبنان و حماس فلسطين، پولهاي كلان مي فرستد. با همين ثروت عظيم «ابزارهاي سركوب ملت» را خريداري مي كند و آدمكشان و شكنجه گران را درر «روسيه» آموزش مي دهد و يا آدمخواراني را از لبنان و اردن و سوريه وارد كشور مي كند تا ملت را سركوب كنند. حال ما مي خواهيم اين نظام نامشروع را تسليم خواست ملت كنيم و اگر تسليم اراده ملي نشد، او را سرنگون سازيم.اما


از يك طرف «كارد» ظلمها و جنايتهاي اين رژيم خونريز به «استخوان» همگي ملت رسيده است و از طرفي، شك نداريم كه اين نظام با «همّت جمعي» همه مردم «ساقط» مي افتد. اينها واقعيتهاي موجود ماست. اما در هيچ كشوري، همه مردم هم اهل مبارزه و ايستادگي و پرداخت هزينه هاي سنگين و خون دادن و زندان رفتن و شكنجه شدن نيستند. پس بايد بدنبال راههايي باشيم كه «همه ملت» بتوانند به سادگي اجرايش كنند. راههايي كه «ساده و بي خطر» باشد و ملت را بدون پرداخت هزينه هاي سنگين و خونريزي به مقصودشان برساند. فقط هم قسم شويم كه اگر چنين راههاي كم خطري پيش پايمان گذاشته شد، «سهم» خود را بدون خطر و دشواري بدهيم تا اين سرزمين روي آزادي ببيند و از شّر دزدان بيت المال خلاصي يابد.


حالا اين شما و اين هم چند راهكار «بي خطر، ساده» ولي مؤثر كه حتي از لحاظ مادي هم برايتان «سودآور» خواهند بود! اين راهها را فرزندان شما در جنبش سبز كه هر كدام يك سرباز و يك رهبر هستند، پيشنهاد كرده اند و من فقط تجكيع شان كرده ام. اين روشها، بعضا" به لحاظ مالي «سودآور» هم هستند اما اگر همين كارهاي سودآور را هم، با «نيت خالصانه» و براي گرفتن تقاص خونهاي به ناحق ريخته شدن عزيزانمان انجام دهيد، اجر مبارزه شما هم به اندازه ساير مبارزان، مأجور خواهد بود. اين كارها با همه سادگي شان، ضربه هايي بسيار سخت بر سيستم اقتصادي نظام فرو مي آورد.


ابتدا راهها را مي گويم و بعد توضيح كوتاهي درباره هركدام مي نويسم. بعد تصميم بگيريد آيا دوست داريد «مهرماه»، فصل پائيز اين نظام و هنگامه تسليم و يا حتي سرنگوني آن باشد؟ آيا دوست داريد تا دو،سه ماه ديگر، جانيان و متجاوزان و شكنجه گران را در محكمه هاي عدالت ملي ببينيد كه محاكمه و مجازات مي شوند؟ اگر آري، از همين فردا اين كارها را انجام دهيد.و بدانيد «خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد، مگر آنكه خودشان بخواهند!» پس براي تغيير سرنوشت خود و فرزندانمان، همه با هم همّت كنيم! حكومت ظلم پابرجا نمي ماند، اگر ما همت كنيم.


1- تمام پولها و سپرده هايتان را از بانكها و سيستم بانكي خارج كنيد. حساب بانكي تان را خالي كنيد. چك پولهاها و تراول چكهايتان را تبديل به پول نقد يا «ارز» كنيد! اين شامل هموطنان خارج از كشور هم مي شود. آنها بخصوص با قطع كامل كارهاي بانكي در شعب بانكهاي ايراني، كمك بزرگي به اين طرح مي كنند.


2- بدون از دست دادن وقت، تمام پولهاي نقدتان را از «ريال» تبديل به «دلار» يا «يورو» كنيد و ارزهاي خود را در خانه نگهداري نماييد. در ادامه خواهم گفت تقاضاي زياد «ارز» باعث چه صدماتي بر نظام اقتصادي جمهوري اسلامي مي شود.


3- بدهي هاي بانكي و هرگونه اقساط وامهاي بانكي خودتان را حداقل در سه ماه آينده پرداخت نكنيد. هيچ فيش بانكي براي دستگاههاي دولتي از قبيل پرداخت جريمه اتومبيل، قبوض آب و برق و تلفن و موبايل پرداخت نكنيد. اگر از قطع شدن اين خدمات نگرانيد، بدانيد اين «نگراني» و يا «قطع برق و تلفن» كمترين هزينه من و شما براي آزادي كشورمان خواهد بود. يادمان باشد در اين راه،ديگران «خون» داده اند و هنوز در زندانها شكنجه مي شوند.


4- كليه «اوراق بهادار» يا «مشاركت» خود را به بانكها پس بدهيد و پول آنها بگيريد و آن پولها را هم به ارز و بخصوص به «دلار» يا «يورو» تبديل كنيد و در خانه و مكان امني نگهداري كنيد.


5- از پرداخت هرگونه عوارض و ماليات خودداري كنيد. اين كار را تا سه ماه انجام ندهيد. وجوه و سپرده هاي خود را از دستگاههاي دولتي مثل سازمان حج و زيارت و وزارت مسكن و خودروسازهاي داخلي «سايپا» و «ايران خودرو» پس بگيريد. هر نوع پولي نزد دستگاههاي دولتي داريد، پس بگيريد.


6- صندوقهاي صدقه كميته امداد را «تحريم» كنيد و به هيچ عنوان در آن صندوقها صدقه نريزيد. اين صندوقها، قلك هاي ميلياردي نظام هستند و پولهاي من و شما، مطلقا" به جيب مستضعفان نمي رود.


7- هرگونه كالايي از محصولات چين، روسيه و كشورهاي حامي دولت كودتا را «تحريم» كنيد و از كوچك و بزرگ، شكلات يا تلويزيون ساخت اين كشورها را نخريد.


8- از پرداختن خمس و زكات و وجوه شرعيه به «مراجع خاموش» پرهيز كنيد و در عوض، مراجع مبارزي مانند آيات عظام منتظري، صانعي، بيات، دستغيب و ديگران را از لحاظ بنيه مالي و با پرداخت وجوه شرعيه تقويت كنيد.


9- از ريختن نذورات و كفاره و هر نوعوجهي در حرم امامان معصوم(ع) و امامزادگان خودداري كنيد و پرداخت نذورات خود را مطابق احكام شرعي «تعليق به بعد» كنيد. ميزان درآمد حاكمان از اين حرمين شريف فوق العاده و سرسام آور است. قطع اين نذورات و تأثير بالاي اين كار را دست كم نگيريد.


شما هم به راههاي مشابه فكر كنيد و آنها را به يكديگر بگوييد يا براي ما بنويسيد. يادتان باشد همين راهها را هم از ميان ايده هاي خود شما مردم جمع آوري و تدوين كرده ايم. حال درباره هر مورد، توضيح كوتاهي مي دهم. شرح و بسط آن را خودتان فكر كنيد و يا از اهلش سئوال كنيد.


اگر پولهاي خود را از بانكها و سپرده هاي خود را از دستگاههاي دولتي مثل سازمان حج و زيارت ايران خودرو و سايپا و وزارت مسكن و... پس بگيريد، سيستم مالي كشور در زمان كوتاهي فلج مي شود.البته همه با هم بايد تلاش كنيم و مي كنيم. اگر شما شروع كنيد، ضرر نخواهيد كرد.تضمين مي كنم.


اگر پول نقدتان را به ارز رايج مثل «يورو» يا «دلار» تبديل كنيد، «تقاضا» براي خريد ارز بالا مي رود. سپس قيمت دلار و يورو در بازار از كنترل دولت خارج مي شود و نظام بانكي نمي تواند ارز مورد نياز مردم را تأمين كند و نمي تواند ارز مورد نياز مردم را به بازار «تزريق» كند. يعني آنقدر ارز در اختيار ندارد. كمبود دلار و يورو باعث افزايش قيمت آنها در بازار مالي و افت شديد «ريال» مي شود. دولت رانتخوار از كنترل انحصاري بازار عاجز مي شود و بدين ترتيب، در كمتر از دو ماه، شريان اقتصادي دولت قطع و سيستم اقتصادي دولت كودتا زمينگير مي شود.


بخش بسيار كلاني از ثروت مردم نزد وزارت مسكن و حج و زيارت و خودروسازهاي داخلي است. با اعلام انصراف از حج و خريد مسكن و خودرو، و پس گرفتن پولتان، اين ثروت را از دست حكومت بيرون بياوريد و تبديل به «دلار» كنيد كه مطمئنا" دولت و نظام بانكي قدرت تهيه اين ميزان دلار را نخواهند داشت. ارزش «ريال» به طور مقطعي نزول شديدي خواهد كرد و اقتصاد نظام زمينگير خواهد شد. اقتصاد «پاشنه آشيل» نظام است. بدون اين ثروت، نظام نه قدرت سركوب ملت و خريد آدمكشان را دارد، نه مي تواند به بسيجيان حقوقهاي آنچناني بدهد تا بچه هاي ملت را بزنند و بكشند و بگيرند و پسران و دختران عزيز مردم را در زندانها مورد تجاوز قرار دهند، و نه توان ساختن كمپ ها و آشويتس هايي مانند زندان كهريزك را خواهند داشت و نه مي توانند به دنبال ماجراجويي هاي هسته اي و ساختن بمب اتمي بروند و ايران را درگير جنگ و تحريم كنند.


با اين كار، همچنين ارزش پولمان را كه به شكل «ارز» در اختيار داريم نيز حفظ مي كنيم و در هنگام «سقوط دولت» و سقوي «ريال»، چون ارزش مالي «ارز» كاهش پيدا نمي كند، ارزش پول ما هم حفظ مي شود. بعد از پيروزي جنبش سبز، اقتصاد كشور مثل بناهاي ديگر بازسازي خواهند شد. تمام ارزها را به «ريال سبز» تبديل خواهيم كرد و «ريال» را به جايگاه واقعي اش در اقتصاد دنيا ترقي خواهيم داد.


اگر بدهي بانك و اقساط تسهيلات، مالياتها و عوارض مختلف خود را ندهيد، بانكها و دستگاههاي دولتي و شهرداريها و قوه قضائيه براي پس گرفتن وامها و مالياتها، دچار «حجم انبوهي» از پرونده ها مي شوند و زمينگير و درمانده خواهند شد.


اگر كالاهاي چيني و روسي و كشورهاي حامي كودتاچيان را نخريد، مبادلات دولت كودتا با آن كشورها در كمتر از دوماه قفل مي شود.


اگر صندوقهاي صدقه كميته امداد را تحريم كنيم، و از پرداخت نذورات در امامزاده ها خودداري كنيم و خمس و وجوه شرعيه را به «مرج خاموش» ندهمي و حداقل آن را به سال بعد موكول كنيم، نظام نمي تواند با اين پولهاي نذورات و صدقه ها و وجوه شرعيه، به فلسطين و لبنان و سودان و سوريه پولهاي كلان بدهد و يا 18 و نيم ميليارد دلار پول و شمش طلا به سوي لبنان بفرستد كه در تركيه كشف و ضبط بشود.با اين طرح، نظام ديگر نمي تواند با پولهاي ملت ما، براي دختران در سوريه و لبنان و سودان(!) جهيزيه تهيه كند و آنها را به خانه بخت بفرستد و در عوض، دختران و حتي پسران زنداني ما را در اختيار مزدوران لبناني و اردني و سوري قرار دهد تا آنها را مورد تجاوز قرار دهند. همچنين پشتوانه مالي مقام رهبري و «نظام رانت محور» او نيز به شدت ضعيف شده و از بين مي رود.


اين نظام نامشروع را با روشي «بي خطر»، ساده، بدون هزينه جاني و حتي از لحاظ مالي «سودآور» زمينگير و تسليم و سرنگون خواهيم كرد. شروع كار از همين فردا. شما، شخص خود شما، شروع كننده و نفر اول باشيد. برويد بانكها و سايپا و حج و زيارت و.... و پول هايتان را پس بگيريد و بلافاصله «يورو» و «دلار» بخريد. اين نظام را بدون خونريزي و با روشهايي «مدني» و مدرن، تسليم يا سرنگون مي كنيم. آن چنان كه از فرط فلاكت، به دريوزگي بيفتند و ناچار شوند تسليم خواسته هاي برحق مردم شوند و قدرت نامشروع را رها كنند و حاكميت را به ملت بسپارند.


از صبح فردا، «همه با هم» شروع كنيم. يادمان نرود «رمز پيروزي» ما در اين جنبش سبز، «وحدت» و «سبقت» است و كسي نبايد منتظر ديگري بماند. بسم الله!


توجه: انتشار و تكثير و ارسال با ايميل و فتوكپي اين مطلب، «ساده ترين» و «مؤثرترين» كاري است كه شما خواننده گرامي مي توانيد براي «فلج كردن نظام مالي» رژيم تهران انجام بدهيد. «اسم بنده» را هم از روي اين نوشته ها برداريد، تا شائبه «شهرت طلبي» در كار نباشد. من در زندگي مخفي ام در ايران، فعلا" به شدت از شهرت و نام طلبي پرهيز دارم و زندگيم به لحظه اي خطا و دستگيري و اعدام بند است. اما با تكيه بر همت خود و لطف خدا، وظيفه ام را انجام مي دهم. شما هم اگر مي خواهيد به وظيفه خود عمل كنيد، تا هركجايي كه دستتان مي رسد، براي انتشار و براي عمل به محتويات اين مطلب كه حاصل فكر اهالي خوش فكر جنبش سبز است، تلاش كنيد. درست است كه «نظام جور و ظلم رفتني است»؛ منتها نه با انفعال ما! همه بايد تلاش كنيم و مايه بگذاريم. يا حق!

وزیر راه تهدید کرد :هشدار می دهم روی سوانح هوایی مانور ندهید

شبکه جنبش راه سبز(جرس): حمید بهبهانی وزیر راه به دنبال بروز هشت سانحه هوایی در دو ماه گذشته به رسانه ها هشدار داد که«روی سوانح هوایی مانور ندهند.»

وی که استاد محمود احمدی نژاد در دانشگاه علم و صنعت بوده و به همین دلیل به دولت نهم راه یافت و سرانجام به عنوان وزیر راه معرفی شد،خطاب به خبرنگاران گفت« شما رسانه‌ها تلاش كرديد اين مساله را به صورت بمب در آوريد كه اين كار را هم كرديد.»

وزیر راه ادعا کرد که«رسالت رسانه‌ها در چنين شرايطي(سوانح هوایی پی در پی) آرامش دادن به مردم است اما آنقدر سوانح در رسانه‌ها مطرح شده كه مردم در استفاده از حمل ونقل هوايي دو دل شده‌اند كه حتي اگر هواپيماهاي نو و خلبان‌هاي با تجربه‌ي 30 هزار ساعت كاركرد هم بياوريم باز هم مردم دو دل هستند.»

بهبهانی که در فرودگاه امام خمینی با خبرنگاران سخن می گفت،همچنین وعده نوسازی ناوگان هوایی کشور را داد و گفت که «دنبال به كارگيري سيستم ماهواره‌اي هستيم كه كنترل هواپيما را از فرد بيرون آورده و با دستگاه هواپيما را حتي در بدترين شرايط هدايت كنيم.»
 

سومین جلسۀ بازداشت شدگان در تهران برگزار شد

سومین جلسۀ دادگاه بازداشت شدگان جریانات پس از انتخابات صبح امروز، یکشنبه، شانزدهم اوت، آغاز شد. ریاست این دادگاه را همانند دادگاههای پیشنین، قاضی صلواتی به عهده دارد. در این دادگاه، به اتهام بیست و هشت نفر بازداشت شدگان از جمله یک زن رسیدگی می شود.

در ابتدای شروع این دادگاه، قاضی صلواتی، با اشاره به بی طرف بودن دادگاه، افزود که دادگاه بر اساس "قانون، انصاف و عدالت" و با رعایت بی طرفی حکم صادر خواهد کرد

در کیفر خواست عمومی که توسط سپهر، معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران قرائت شد، این بیست و پنج نفر به ایجاد آشوب و تجمع های غیر قانونی متهم شده اند. دادستان گفته است که این افراد در صدد بودند " شیرینی حضور حداکثری مردم در انتخابات را به کام ملت تلخ کنند".

ساخت و پرتاب نارنجک های دست ساز، حمله به نیروهای بسیجی و تخریب اموال عمومی و خصوصی از دیگر اتهامات این افراد است. معاون دادستان این دادگاه، به " اقرار" متهمان استناد کرده و گفته است که این " توطئه ها از سالها پیش برنامه ریزی شده و انتخابات بستر اجرای آن" بوده است.

ارتباط با گروههای " معاند و ضد انقلاب و منافقین"، برای سازماندهی آشوب ها و تلاش برای بمب گذاری، از دیگر اتهاماتی است که معاون دادستان این دادگاه در کیفر خواست عمومی خود علیه متهمان اعلام کرده است. آتش زدن مسجد لولاگر به این بازداشت شدگان نسبت داده شده است.

برای متهمان کیفر خواست خصوصی نیز صادر شده است که به گفتۀ قاضی صلواتی، پس از اتمام رسیدگی به کیفر خواست عمومی، بازداشت شدگان بر اساس ترتیب دادگاه اختصاصی برای آنها، به اتهامات خود پاسخ خواهند داد.

به گزارش خبرگزاری فارس، در این دادگاه همچنین یک ویدئو کلیپ از تصاویر تظاهرات پس از انتخابات نمایش داده شده است. در این ویدئو کلیپ، آتش کشیدن خودروها، حمله به مراکز عمومی، حمله به پایگاه بسیج 117 با " حضور پررنگ طرفداران و حامیان کاندیدای ناکام در انتخابات ریاست جمهوری" به نمایش در آمده است.  

در دو دادگاه پیشین، تعدادی از شخصیت های سیاسی و مطبوعاتی مانند محمد علی ابطحی، محمد عطریانفر، رمضانزاده، مازیار بهاری، کیان تاجبخش، بهزاد نبوی، کلوتیلد ریس، دختر دانشجوی فرانسوی، نازک افشار کارمند ایرانی-فرانسوی سفارت فرانسه حضور داشتند و به اتهام دست داشتن در " اغتشاشات و تلاش برای انقلاب مخملی" محاکمه شدند. هنوز نامی از افراد مورد محاکمه در دادگاه امروز منتشر نشده است.

کروبی : جزییات ماجرای ترانه موسوی / ناگفته هایی از سوابق برخی از ائمه جمعه

سحام نیوز :‌ مهدي كروبي در واكنش به جوسازي هاي اخير و توهين هايي كه نسبت به وي وارد شد گفت : " برخي فكر مي كنند كه با اين تهمت ها و فحاشي كردن ها من از ميدان كنار مي روم ولي من به اين آقايان توصيه مي كنم كه حداقل تاريخ را مطالعه كنند و ببينند كه بعد از انقلاب و در عرصه ماجراي مجلس سوم و مسائلي كه در اوخر آن مجلس روي داد و هر حرفي كه خواستند نسبت به من زدند از جمله انكه گفتند كروبي با دلارها از ايران خارج شده است چه كسي بود كه ايستادگي و تحمل كرد . " 
دبيركل حزب اعتمادملي ضمن اعتراض به توهين ، هتاكي و تهمت هايي كه از سوي مراكز و نهادهاي مختلفي و به دنبل نگارش نامه اي نسبت به او شد گفت : "‌طي هفته اخير حملات تندي نسبت به من وارد شد ، حملاتي كه از تريبون نماز جمعه و يا از سوي برخي از نمايندگان مجلس ، صدا و سيما و مطبوعات و وابستگان به نهادها و برخي از روحانيت مطرح شد كه من در برابر اين مباحث گفته بودم كه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند من ناگفته هايي را بازگو خواهم كرد . "‌ كروبي چنين از انگيزه انجام مصاحبه اي در واكنش به اين مسائلي كه طرح شده سخن گفت و با اشاره به انتقاداتي كه به وي وارد شد گفت : "‌ پس از انتخابات رياست جمهوري دهم حوادثي در كشورمان رخ داد كه از نظر خشونت ، بي قانوني ، خودسري و دخالت افراد غير مسئول به نام نظام و شبه نظامي و لباس شخصي ها امري بي سابقه بود و چنين است كه انسان هاي مسئول ، دلسوز و آگاه بايد احتياط و تحفظ را كنار گذاشته و به هر صورتي كه صلاح مي دانند اقداماتي انجام دهند كه مانع ازتكرار اين حوادث شده و ريشه برخوردهاي اين چنيني خشكانده شود . "‌وي افزود :‌" در هر كجاي دنيا ممكن است كه چنين حوادثي اتفاقي بيافتد كه در عرصه تظاهراتي جمعيتي را دستگير كنند اما فكر نكنم كه چنين برخوردهايي صورت گرفته باشد كه گروهي را دستگير كرده و آنها را به مكان هاي خاصي منتقل كنند و با آنها هر رفتاري كه مي خواهند انجام دهند . در واقع ابتدا افراد را به مكان هاي نامعلومي منتقل كنند كه كه حتي رياست قوه قضائيه و دادستان كل كشور كه بگويند اين رفتارهايي كه انجام شده است زير نظر زندان هاي رسمي كه تحت نظر ما بوده روي نداده است و البته پس از مدتي مشخص شود كه زير زميني در وزارتخانه اي وجود داشته و يا اينكه در بازداشتگاه كهريزك ، كلانتري ، پايگاههاي بسيج برخوردهايي صورت گرفته است . " 
كروبي خاطر نشان ساخت : "‌تمام اين حوادثي كه روي داده است به علت اعتراض مردم به نتيجه يك انتخاب بوده است آيا بايد با مردمي كه تنها از سرنوشت راي خود سوال مي كنند چنين برخورد كرد ؟ در عرض چند روز تعدادي كشته شده و برخي آسيب ديده اند به طوري كه دندان ها و سرها شكسته شده است و حتي چشماني كور شده و برخي تحت شكنجه ها جان باخته اند . اين درحالي است كه معمولا شكنجه ها براي گرفتن اعتراف با حساب و كتاب صورت مي گيرد و حتي اگر آن فرد زير شكنجه از حال برود او را به بيمارستان منتقل مي كنند و باقي بازجويي را در حالي انجام مي دهند كه او تحت درمان است . بنابراين از اين جهت من مي گويم كه خشونت هايي از سوي افرادي ناآگاه و بي تدبير صورت گرفته كه بي سابقه است و البته اين رفتارها در قبال افرادي بوده كه تنها به انتخاباتي اعتراض داشته اند . "‌
كروبي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي در نظام جمهوري اسلامي گفت : " به اندازه اي در اين مدت رفتارهاي غيرمنطقي و بي ضابطه انجام شده است كه وقتي هيات تحقيق و تفحص به خدمت رهبري گزارشي را از وضعيت پيش آمده مي دهند ايشان برآشفته و حتي با عباراتي تند دستور تعطيلي بازداشت گاه كهريزيك را ارائه كردند كه البته اكنون نيز شاهد بركناري برخي از عامران و مسببان اين حوادث هستيم ." 
وي با اشاره به اخباري كه به صورت مرتب از برخوردهاي خشن و غير معمول با معترضان به انتخابات به او مي رسيد گفت : " ما هر روز اخباري را از نحوه برخورد با مردم دريافت مي كرديم اخباري كه همين افرادي كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند نزد من مي آمدند و بيان مي كردند . رفتارهاي خشونت آميزي كه با زنان و مردان صورت گرفته است مانند آنكه هنگامي كه به منزل زن جواني مراجعه كرده اند تا او را بازداشت كنند اين زن را در مقابل چشمان مادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده اند و اين زن هنگامي كه هيات بررسي تحقيق و تحفص از وضعيت زندانيان اخير را در زندان مي بيند با شجاعت مقابل انها مي ايسند و نسبت به اين رفتار اعتراض مي كند . من بسيار متاثر شدم از چنين برخوردهايي كه تحت لواي نظام جمهوري اسلامي انجام مي شود ،‌هر خواننده اي مي تواند خودش را جاي ان مادري بگذارد كه دخترش را مقابل چشمانش مورد ضرب و شتم قرار داده اند . " 
وي با اشاره به برخورد ساواك در دوران مبارزات انقلابي گفت : " هنگامي كه در دوران مبارزه به منزل من مي آمدند تا مرا بازداشت كنند گاهي اوقات خانم كروبي با تندي برخورد مي كرد كه انها تنها مي گفتند كه سفارش كنيد كه ايشان حرمت ما را نگه دارد و يا در پروند يكي از بزرگان هست كه وقتي به منزلش مي آمدند تا بازداشتش كنند همسرش تندي مي كند كه تنها به او تذكر مي دهند ولي اكنون شاهد ان هستيم كه دختري را در مقابل چشم مادرش كتم مي زنند و از اين جهت مي گويم چنين برخوردهايي در كشورمان بي سابقه است ." 
كروبي با اشاره به اينكه بارها از طريق نامه و مصاحبه اين مطالب را بيان كرده است گفت :‌" من اين مسائل را طي نامه اي به رياست محترم قوه قضائيه ، وزير سابق اطلاعات و ديگر مسئولان يادآور شده و يا در مصاحبه ها به صورت مكرر بيان كرده ام تا شايد با توجهي كه نسبت به اين رفتارها مي شود مانع از تكرار ان شوند ولي بعد از مدتي اخباري به من درباره آزار جنسي بازداشت شدگان رسيد كه به علت ناراحتي شديد از اين موضوع نامه اي را به صورت محرمانه به رييس قوه قضائيه نوشتم . در همان نامه هم نگفتم كه حتما چنين اتفاقي روي داده است بلكه گفتم كه شايعه شده كه چنين ماجرايي روي داده و افرادي از آشنايان خودمان نيز اين مطلب را گفته اند و تاكيد كردم كه انشاء الله اخباري دروغ و شايعه باشد ولي بايد اين اخبار بررسي شود تا اگر شايعه اي بيش نيست كه همه از رفتارها و عملكردها با قاطعيت دفاع كنيم ولي اگر هم در مواردي چنين اتفاقي روي داده است بگوييم كه عاملان اين قضيه جز نيروهاي خودسر بوده اند كه بايد معرفي و مطابق قانون مجازات شوند تا اينكه ساحت مقدس جمهوري اسلامي ايران را از چنين مباحثي پاك كنيم كه چنين موضوعي در تاريخ ثبت نشود و شاخ و برگ فراواني به ان داده شود و از سوي ديگر خون بچه هايي كه در اين راه كشته شده اند تضييع گردد . " 
كروبي افزود : "‌من در اين نامه تاكيد كردم كه اگر هم چنين اتفاقي روي نداده است و ثابت شد كه اين چنين نبوده از زبان ما كه خودمان به انتخابات معترض بوده ايم مطرح شود تا حداقل عده اي باور كنند " 
كروبي با اشاره به برخوردهايي كه در واكنش به انتشار چنين نامه اي صورت گرفت گفت : "‌بيش از ده روز منتظر پاسخ نامه ام بودم ولي به من خبري نرسيد و بنابراين اين نامه را علني كردم و در اين ميان جمعيت بسياري از دلسوزان نظام مرا تحسين كردند و برخي هم دوستانه انتقاداتي را مطرح كردند كه من نيز استقبال كردم ولي در همين راستا برخي از تريبون نماز جمعه ،‌مجلس ، وابستگاه به نهادهاي نظامي ، سايتها و خبرگزاري ها ، مطبوعات و صدا و سيما به بنده فحاشي كردند . ولي از اين ميان آنچه بيش از همه تاسف مرا برانگيخت مطالبي بود كه از تريبون نماز جمعه عليه من مطرح شد و تريبون مقدس نماز جمعه كه بايد در آن دردهاي مردم گفته شود و از حقوق آنها دفاع شود به تريبوني براي فحاشي عليه فردي تبديل شد . چنين برخوردهايي در حالي نسبت به بنده صورت گرفت كه من تنها با نگارش نامه اي يادآور شدم كه بررسي شود آيا چنين مسائلي روي داده است يا خير و اگر هست آيا عاملان آن مجازات خواهند شد و يا اينكه اعلام بركناري عده اي كه چنين تخلفاتي را انجام داده اند تنها براي جنجال سازي بوده است و تمامي اينها به سركار خود برمي گردند مانند همان كساني كه زماني آن شكنجه ها ر انجام دادند و آبروي نظام را در عرصه هاي بين اللملي بردند و فيلمي از ان منتشر شد كه هيچ بيننده اي نتوانست ان را بيش از ده دقيقه نگاه كند و اكنون سخناني درباره فعاليت هاي آنها شنيده مي شود كه چنانچه لازم باشد درباره آنها سخن خواهم گفت . "‌
وي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي گفت : " افرادي كه بايد از تريبون مقدس نماز جمعه مسائل روز را براي مردم بازگو كنند به بهانه اينكه من به نظام توهين كرده ام تهت و افتراهايي را عليه بنده وارد كردند كه البته درهمين راستا برخي از نمايندگان مجلس نيز با ادبياتي نامناسب به تكرار ان پرداختند . هرچند كه اگر وابستگان به نهادهاي خاص و يا برخي از مطبوعات و صدا و سيما چنين مطالبي را مطرح كنند دور از انتظار نيست چرا كه اينها اجير و اسير هستند و بايد اين كار را انجام دهند و البته بسياري ديگر نيز از مظان اتهام اينها به دور نيستند . از نظر اين نهادها و مراكز و به ويژه برخي مطبوعات كساني كه همفكر انان نيستند جاسوس ، ساده انديش و افراطي هستند كه دچار فساد اخلاقي و اقتصادي شده اند . به مانند اينكه اخيرا يكي از روزنامه ها كه عادت دارد با آبروي ديگران بازي كند جمعي از كارگزاران نظام كه اخيرا نامه اي را نوشته اند افراطي و رانت خوار ناميده است حال اينكه به عنوان مثال يكي از امضاكنندگان اين نامه محمدعلي نجفي است كه 8 سال وزير آموزش و پرورش ،‌وزير آموزش عالي كشور و رييس سازمان برنامه و بودجه بوده است كه زماني كه من نماينده امام در حج بودم در آنجا به من كمك مي كرد و اينك همين فرد را رانت خوار ناميده است . به نظر مي رسد كه اين نهادها خود را معيار و ميزان الاعمال مي دانند كه ديگران بايد خود را با آنها بسنجند . اينها به جاي اينكه كساني را كه به اين كشور خيانت كرده اند مورد حمله قرار دهند به فرزندان انقلاب حمله مي كنند و آبروي انها را مي ريزند . همين اندازه نيز بگويم روزنامه اي كه چنين مطلبي را مي نوسيد مسئولش از دوستان نزديك سعيد امامي و همكار او بوده است كه به قول يكي از بزرگان حاشيه امن دارد و رويين تن است ، اگر اسفنديار رويين تن بود و تنها چشمش آسيب پذير بود اين برادر رويين تني است كه چشمش نيز از آسيب مصون است . "‌ كروبي با اشاره به انتشار اخبار دروغ در يكي از خبرگزاري ها كه ان نيزخود را مصون از هر چيزي مي داند گفت :‌"‌ اين خبرگزاري محترم به انتشار اخباز كذب عادت دارد به طوري زماني كه جواني به نام غنيان در اين حوادث پس از انتخابات كشته شد اين خبرگزاري به نقل از پدر اين فرد نوشت كه گفته است موسوي مسئول خون فرزندش است كه پدر غنيان چندي بعد اين خبر را تكذيب كرد . كه اينهم نمونه اي از آشكار شدن دروغ گويي برخي از رسانه هاست . "‌
كروبي در ادامه گلايه هاي بسياري داشت از ائمه جمعه اي كه با ادبياتي نامناسب به او حمله كردند و تهمت و افتراهايي را نسبت به او وارد كردند و براي روشن شدن افكار عمومي از جايگاه افرادي كه چنين حرمت تريبون مقدس نماز جمعه را نگه نداشته اند به بيان برخي از ويژگي هاي شخصيتي انها پرداخت . 
وي گفت : " امام جمعه اي كه در كنار حرم ثامن الحج اين حرف ها را مي زند و بنده را تروريست مي خواند گويي فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طيف روحانيون آواره و بي خانه و كاشانه بوده اند و همه تحت تعقيب قرار داشته و يا تبعيد بودند و بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از اين نظام در ميان آنها حضور داشتم ، ايشان به همراه جمعي ديگر با پول هايي كه در اختيار داشتند سفرهاي متعددي به پاكستان داشت تا انكه به تبليغ براي مرحوم آيت الله شريعتمداري بپردازد . ما كه به ايشان عيبي نگرفتيم ولي اين روال طبيعي تاريخ است كه اكنون او از تريبون نماز جمعه به دفاع از جمهوري اسلامي بپردازد و بنده را ضد انقلابي و تروريست بداند . " 
كروبي با اشاره به سخنان امام جمعه تهران عليه خود گفت :‌"‌آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرف هايي را مي زند همان فردي است كه هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همن اندازه از دوستانش شنيدم كه در صف اول درس آيت الله منتظري مي نشسته و در زماني كه برخي از دوستان نزديك از مواضع ايشان گله مند بودند ايشان به شدت از مواضع او حمايت مي كرده است و پس از امام جز مخالفين درجه اول آيت الله منتظري تبديل شد و از اين طريق رشد جهشي و غير معقول پيدا كرد . " 
كروبي با بيان اينكه من از ائمه جمعه انتظار چنين رفتارهايي را نداشتم گفت : "‌آيا نمي شد كه اين پيشنهاد دلسوزانه را مورد بررسي قرار مي دادند تا مورد رسيدگي قرار گيرد و ماموري و يا ماموريني كه متخلف بوده اند مجازات شوند و ان گاه به مردم بگوييم كه اين رفتار از سوي مامور يا ماموريني خودسر صورت گرفته و ربطي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد ؟ آيا بايد با جنجال سازي و عبارت هايي تند چنين به نامه دلسوزانه انقلاب پاسخ داده مي شد ."‌
مهدي كروبي با اشاره به اظهارات مجلسي ها عليه وي گفت : "‌برخي دوستان مجلسي اظهاراتي را عليه بنده وارد كردند برخي از نمايندگاني كه اين حرف ها را مي زنند همان كساني هستند كه در سايه عدم صلاحيت نمايندگاني كه راي آور بودند و البته جر اصلاحاتي هاي داغ نبوده و هيچ نامه اي را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه يافتند و بايد نيز اكنون در قدرداني از اين چنين رفتاري اين چنين نيز حرف بزنند . چرا كه ديگر نيازي نبود به دادگاه ويژه روحانيتي برگردد كه زماني سيد هادي خامنه اي ، محتشمي پور ، مرحوم خلخالي ، موسويان و آيت الله بيات را محاكمه مي كردند چرا كه ديگر نمي شود به راحتي اين افراد را محاكمه كرد و البته برخي از مسئولان دادگاه نيز رضايتي به اين كار ندارند . " 
وي همچنين به اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت : "‌از نظر بنده امام جمعه قم آيت الله جوادي و آيت الله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي به عنوان امام جمعه معرفي مي كنند جالب توجه است البته من به علت آشنايي كه با پدر مرحوم ايشان دارم درباره اظهارات ايشان واكنشي نشان نمي دهم و حرمت پدرش را نگه مي دارم . " 
كروبي همچنين براي برخي از وابستگان به نهادهايي نظام كه اهانت هايي را نسبت به وي مطرح كرده بود پاسخي داشت . وي گفت :‌"‌برخي از برداران نظامي كه چنين حرف هايي را مي زنند بايد هم اين گونه موضعگيري كنند چرا كه انها اكنون تمام مراكز اقتصادي و سياسي را در اختيار دارند ولي اين افراد متوجه نيستند يك فكر و انديشه قائم به يك نفر و يا چند نفر نيست بلكه درون خانواده ها نيز نفوذ مي كند به طوري درون خانواده برخي از اين آقايان هم اختلافاتي وجود دارد كه اگر لازم باشد دران باره صحبت خواهم كرد . "‌وي افزود : "‌برخي از وابستگان به نهادهاي نظام بسيار پهلوانانه وارد ميدان شده اند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولي يكي از همين معترضين كه در نهادهاي شبه نظامي نيز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همين رفتارها و كارهايش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جاي ديگر منتقل كرد . "‌
كروبي در ادامه اين گفت وگو با تاكيد بر اينكه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند مسائل ديگري را صريح از گذشته مطرح خواهد كرد به بيان واقعيت ماجراي ترانه موسوي پرداخت و تاكيد كرد : "‌من از پشت پرده اين ماجرا مي گويم تا ببينم كساني كه در مزمت دروغگويي صحبت مي كنند برآشفته خواهند شد و در برابر اين دورغ گويي موضع گيري كنند ." 
وي چنين ماجرا را شرح داد : " مدتي پيش در سايت ها ،‌خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است . مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده اش بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانه هاي بيگانه برخي مسئولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند . بنابراين طراحان نابغه و مديراني دور انديش سناريويي را نوشتند . براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نمي برم متوجه شدند كه خانواده اي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي مي كند و تنها نياز به ان بود كه به صحنه سازي بپردازنند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبه اي كنند كه در ان بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . پس چند نفر از افراد نظامي ،‌انتظامي و اطلاعاتي كه چهره هايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف مي روند و خطاب به خانواده مي گويند كه ترانه موسوي دچار سانحه شوختگي شده و براي انكه معلوم شود اين عروس انها هست يا خير بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همين هنگام پدرخانواده مي گويد كه عروس ما در ايران زندگي نمي كند و چون بزرگان خانه اهل سياست نبوده و چهره هاي علمي هستند بسيار ساده به اين موضوع نگاه كردند . در همين حال پدر خانواده به پسرش كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي است تلفن مي كند و مي گويد كه چنين ماجرايي روي داده و شماره تلفن ديگر پسرش شوهر ترانه را مي خواهد كه فرزندش به او مي گويد برادرش براي انكه بداند موضوع از چه قرار است به كانادا رفته وهنوز نرسيده كه بتوانند با او تماس بگيرند . در همين حال مادر متوجه مي شود كه چنين اتفاقي افتاده و از حال مي رود و به بيمارستان منتقل مي شود . پدر خانواده وقتي كه متوجه مي شود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس مي گيرد كه او متوجه مي شود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتاب زده به منزل مي رساند . او مشاهده مي كند كه چند نفري در خانه حضور دارند كه برخي از انها از چهره هايي هستند كه در دوران دفاع مقدس حضور داشته اند كه اين موضوع مرا به ياد سخني از شهيد حميد باكري مي اندازد كه مي گفت :‌" اي كاش ما درجبهه ها به شهادت برسيم زيرا اگر مانديدم معلوم نيست كه چه بلايي بر سرمان آيد و جز چه جمعيتي باشيم " اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت مي كند مي گويد كه نزد من اين حرف ها را نزنيد چرا كه من مي دانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار مي برد كه پيش كولي ملق نزنيد . آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد مي شوند از اين جهت با او صحبت مي كنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازي هاي رسانه هاي بيگانه به صلاح است كه با انها همكاري كنند . در همان حال اعضاي خانواده گفته اند كه شما از ما چه مي خواهيد آنها مي گويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است . برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت مي كند و مي گويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهره هايي شناخته شده هستيم و البته از انها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه ان افراد گفته اند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد . همچنين اين خانواده گفته اند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه انها مي گويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد . در همين حال برادر شوهر ترانه كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار مي گيرد و فكر مي كنيد كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي مي شود ولي او پيشنهاد مي كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند . در همين حال اين افراد شماره تلفن منزل آنها را جويا مي شوند كه برادر شوهر ترانه مي گويد بنابراينكه انها منزلشان را تغيير داده اند ما شماره اي از انها نداريم و بردارم هم به مقصد نرسيده كه از او شماره شان را بگيريم . پدر شوهر ترانه نيز مي گويد كه شايد حاج خانم (همسرش ) شماره اي در اتاقش داشته باشد ولي بنابر اينكه همسرش به بيمارستان منتقل شده بود در اتاقش بسته بود و كليد نبود كه افراد حاضر تصميم مي گيرند كه در اتاق را بشكنند كه با ممانعت اعضاي خانواده رو به رو شده اند كه خطاب به اين افراد گفته اند شما برويد و ما خودمان سعي مي كنيم شماره تلفن انها را پيدا كنيم .ولي جالب توجه اينكه قبل از انكه اعضاي اين خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پيدا كنند انها خودشان تلفن را پيدا مي كنند . در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس مي گيرد و مي گويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان مي گويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با انها صحبت كنيد . چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شده اند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شده اند و مي خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به انها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود . "‌
كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغ گويي هاي مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت :‌"‌اين افراد اظهار كرده اند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي ، ارزشهاي انقلاب و آرمان هاي حضرت امام مهم است . حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعده هايي است كه به مردم داده ايم ولي متاسفم كه اينك از انقلاب برگشته ايم و با آبروي نظام بازي مي شود . "‌
وي تاكيد كرد :‌"‌آيا مسئولان از اين طريق مي خواهند اعتماد مردم را جلب كنند ولي اين آقايان بسيار بي تدبير عمل كرده اند چرا كه مردم اين قدر هوشمند هستند كه اصل موضوع را بفهمند . " 
كروبي با بيان اينكه براي مسئولان گوشه اي از حوادث تاريخي را بازگو مي كنم گفت :‌" هنگامي كه در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامي شروع شد يك سري افراد ناآگاه كه وابسته به حكومت بودند قصد داشتند تا با شبيه سازي ماجراي بهلول در حادثه مسجد گوهرشاد حركت امام را متوقف كنند . ماجراي بهلول از اين قرار بود كه هنگامي كه حادثه مسجد گوهر شاد روي داد مدتي بعد عكس فردي سر وحال را در رسانه ها منتشر كردند و گفتند كه اين همان فردي بوده كه عامل حادثه گوهرشاد بوده است ولي يك هفته طول نكشيد كه اعلاميه مبسوطي در مشهد منتشر شد كه بر روي ان دو عكس چاپ شده بود . يكي عكس فردي كه انها مي گفتند بهلول بوده و ديگر عكس بهلول واقعي كه معلوم شد اين فرد مدت هاست كه در زنداني در افغانستان بوده است . اين حادثه در 48 سال پيش روي داد و در ان زمان اين قضيه برملا شد حالا چطور اين مسئولان انتظار دارند كه در تهران و انهم در عصر ارتباطات حادثه اي روي دهد و كسي متوجه ان نشود . " 
كروبي افزود :‌" همان شبي كه فيلمي درباره ترانه موسوي از تلويزيون پخش مي شد من قبل از انكه در جريان اصل ماجرا قرار گيرم تحت تاثير قرار گرفتم ولي همان شب به مراسم عروسي رفتند كه در ان مراسم جواني نزد من آمد و گفت آيا اينها فكر مي كنند كه مردم نمي دانند چند تا ترانه موسوي در ايران وجود دارد و من از اين حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با اين سن و سال و تجربه اي كه دارم به موضوع شك كردم ولي اين جوان اصلا شك هم نكرده است . "‌
وي با اشاره به موثق بودن مبنعي كه جزئيات ماجراي ترانه موسوي را به وي منتقل كرده است گفت :‌"‌مي دانم كه آنها از چه طريقي اين ترانه موسوي را پيدا كرده اند و منبع خبر نيز موثق است واگر لازم باشد در اين باره صريح تر صحبت مي كنم تا مشخص شود كه نقش افراد تا چه اندازه بوده است ."‌
وي همچين به مورد ديگري از رفتارهاي برخي از مسئولان اشاره كرد و گفت :‌" در سالهايي كه قتل هاي زنجيره اي رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود كه گفتند حرم امام (ره)‌را منفجر كرده اند و قصد داشتند تا در حرم حضرت معصومه نيز بمب گذاري كنند كه عامل ان دستگير شده است . پس از گذشت يك هفته چند دختر را به تلويزيون آروند و انها بسيار سر و حال در مقابل دوربين طوري سخنراني كردند كه از هر سخنران ماهري بهتر صحبت كردند . من درهمان زمان خنديدم و گفتم كه اين موضوعي مسخره است مگر مي شود كه فردي را بازداشت كنند و او را شكنجه كنند تا اعترافي كند و بعد با اين سرعت و با اين حالت انها را به مقابل دوربين بياورند و انها نيز اعتراف كنند . نتيجه چنين كارهايي موجب روي دادن ماجراي قتل هاي زنجيره اي ،‌ نويسندگان و كشته شدن فروهر و همسرش مي شود . "‌
كروبي در ادامه خطاب به كساني كه قصد دارند تا او را وادار به سكوت كنند گفت :‌"‌من تنها در برابر چنين رفتارهايي موضعگيري اين چنيني ندارم بلكه همان طور كه مي دانيد نسبت به دوستان و همفكران خودم نيز چنين موضعگيري هايي را دارم . من بزرگترين نقش را در توفيق جريان اصلاحات داشتم ولي هنگامي كه اختلافاتي روي داد همان آقاي بزرگواري كه من نقش موثري را در پيروزي اش در انتخابات داشتم از من حمايت نكرد و همين افراد بيشترين تلاش را براي ناكامي اصلاحات در سال 84 داشتند . "‌
كروبي در نهايت تاكيد كرد :‌"‌ اكنون شرايطي را ايجاد كرده ايد تا ديگر كسي جرات حرف زدن نداشته باشد ولي من باز مي گويم كه اين رفتارها و ايجاد رعب و وحشت مرا به سكوت وادار نمي كند و چنانچه لازم باشد برخي مسائل را مطرح مي كنم . "‌

یک بالگرد دیگر سقوط کرد

یک بالگرد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز در حوالی شهرستان شهریار سقوط کرد و هر سه سرنشین آن کشته شدند.

تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران در اولین گزارش خود محل سقوط بالگرد را منطقۀ مسکونی ای به نام "اندیشه" اعلام کرد. اما، خبرگزاری مهر به نقل از فرماندار شهرستان شهریار نوشته است که این بالگرد در اطراف زمین های کشاورزی زرنان شهریار سقوط کرده است.

 مقامات ایران هنوز گزارشی در مورد علت سقوط این بالگرد و دیگر تلفات و ضایعات احتمالی ناشی از آن ارایه نداده اند. این سومین سانحۀ هوایی در ایران طی هفتۀ گذشته است.

 دوشنبه پیش یک بالگرد نیروی انتظامی ایران در شهرستان کرمان سقوط کرد که در نتیجۀ آن سه سرنشین آن کشته و سه تن دیگر زخمی شدند.

گاف های بیدادگاه سوم

سومین جلسه دادگاه نمایشی محاکمه زندانیانی که به تعبیر حقوقدانان به صورت فله‌ای محاکمه می‌شوند، صبح امروز برگزار شد. اما اظهارات متهمان در این جلسه و کیفرخواست خوانده شده در آن نیز همچون دو مورد قبلی و بلکه در مواردی بیشتر از قبلی‌ها، دارای نکات حاشیه‌ای بود که مهمتر از متن دادگاه به نظر می‌رسد. جالب اینجا بود که در این جلسه، برخلاف دو جلسه قبلی، کار کاملا از دست پرونده‌سازان خارج شده بود و متهمان در موارد متعددی اشتباهات بازجویان را گوشزد کردند و یا اعترافات منتسب به آنها در بازجویی‌ها را به صراحت مورد انکار قرار دادند. تمام حاشیه‌های زیر، برگرفته از گزارش‌های دو خبرگزاری ایرنا و فارس است که وابستگی‌شان به دولت کودتا محرز است و بعید است مورد انکار کودتاچیان قرار گیرد.


- خبرگزاری‌های حامی دولت کودتا ادعا کردند 28 متهمی که نام آنها برده شده و در جلسه سوم دادگاه نمایشی حضور داشته‌اند، هیچ‌یک سیاسی نبوده‌اند. این در حالی است که نام فرزند یک نماینده مجلس، اعضای یک حزب اصلاح طلب و نیز فعالان ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بین آنها دیده می‌شود.

- سومین کیفرخواست محاکمه فله‌ای بازداشت شدگان، از وزن مخملی کمتری به نسبت دو کیفرخواست قبلی برخوردار بود، به طوری که در کل آن تنها دو بار از تعبیر «کودتای مخملی» استفاده شده بود!

- هم در کیفرخواست و هم در فیلمی که به نمایش گذاشته شد و نمایشی بودن دادگاه را تمام‌عیار کرد، به آتش زدن مسجد لولاگر توسط معترضان به تقلب در انتخابات اشاره شد، در حالی که حتی یک مورد اتهام، متهم، اعتراف و یا سند و مدرک در این باره ارائه نشد. این طرح ادعای بی‌سند و بی‌متهم، این احتمال را تقویت می‌کند که سخنان منتسب به امام جماعت مسجد مذکور مبنی بر نقش بسیجیان در به آتش کشیدن بخشی از مسجد با هدف کسب بهانه برای تیراندازی به معترضان، درست باشد.

- کیفرخواست ادعا کرده که: «اقارير متهمين حاكي از آن است كه اين توطئه‌ها از سال‌ها پيش طراحي شده و انتخابات دهم رياست جمهوري بستر اجراي آن بوده است.» در حالی که لااقل در این سه جلسه حتی یک نمونه برای ربط داشتن ماجراهای زمان انتخابات به سال‌های قبل ارائه نشده است. به نظر می‌رس این موضوع اهمیت زیادی برای پرونده‌سازان داشته باشد، 
چرا که طبق خبرهای منتشر شده، چند معاون وزیر اطلاعات هم قربانی تلاش بازجویان برای اثبات این ادعا شده‌اند.

- مجید مقیمی در کیفرخواست کذایی به موارد متعددی از جمله«مشاركت در تخريب احراق اموال دولتي، عمومي، خصوصي و عكسبرداري از متهم در حين احراق و ارتكاب جرم،‌ اقدام عليه امنيت كشوراز طريق اجتماع و تباني با هدف بر هم زدن امنيت عمومي، فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شركت در تجمعات غير قانوني و ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتبجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و نيز اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا،‌ آشوب و حركات غير متعارف» متهم شد، در حالی که وقتی او در مقام دفاع برآمد و قاضی به پرس و جو پرداخت، مشخص شد که تمام ماجرا، چند عکسی بوده که وی در موبایل خود از مصدومین و نیز حضور خودش در خیابان انقلاب داشته و حتی آنها را هیچ جا هم پخش نکرده است! یادآور می‌شود «موج سبز آزادی» شب گذشته گزارش داده بود که مجید مقیمی و دو زندانی دیگر به دلیل آنکه محل شکنجه بر روی بدن خود را به نمایندگان نشان داده بودند، از بند عمومی به محل نگهداری نامشخصی منتقل شده‌اند.

- مهدی فتاح بخش، یکی از متهمان، در دفاعیاتش مچ نویسنده کیفرخواست را گرفت و با ذکر دلیل، زمان واقعی دستگیری خود را یک روز زودتر از چیزی که در کیفرخواست ذکر شده، اعلام کرد.

- رضا اصلانی نیز به اتهام عضویت در سازمان رای اصلاح طلبان! و نیز فرستادن ایمیل برای بی‌بی‌سی!! محاکمه شد.

- پیام ده پناه، دانشجوي رشته هوافضا که تاکنون 8 اختراع از خود به ثبت رسانده و در جشنواره هاي خوارزمي و المپياد علمي شيمي حائز رتبه هاي برتر شده، به ساخت کوکتل مولوتف و آزمایش آن در یک کوچه خلوت اشاره کرد که آن هم عمل نکرده! او در جلسه سوم دادگاه نمایشی، ضمن اعتراف به اینکه از سیاست چیزی نمی‌داند، 
نامزدهای انتخابات را متهم کرد که برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری قشر جوان را تحریک می‌کنند! قاضی از او پرسید که چرا به صدای آمریکا ایمیل فرستاده و او گفت: برای دریافت فیلترشکن!!


- یکی از بازداشتی‌ها به نام محمد فراهانی 26 ساله نیز در کیفرخواست به 6 مورد شرکت در اغتشاش غیرقانونی متهم شده که سه مورد از آنها مربوط به روزهای 18 و 19 و 20 خرداد یعنی قبل از انتخابات و ایام فعالیت تبلیغاتی نامزدها و هواداران آنهاست. او همچنین وقتی از سوی قاضي مورد خطاب قرار گرفت که: «يکي از اتهامات شما اين است که شعارها را مطرح مي کرده ايد»، در پاسخ گفت: «من يک شعار قبل از انتخابات مطرح مي کردم و آن حاصل يک نيروي جمعي بود که ما را به آن سمت مي برد. شعار «ادب مرد به ز دولت اوست» که من برداشت توهين از اين شعار ندارم.»

- حسین اعزامی نیز که کیفرخواست به اقرار او به تخریب اموال عمومی اشاره می‌کرد، چنین اقراری را تکذیب کرد و گفت: «تخريب اموال عمومي را همچنان كه در بازجويي‌هايم نيز گفتم قبول ندارم.» این در حالی است که کیفرخواست به صراحت به اقرار او اشاره می‌کرد.

- این زندانی که به گفته خودش تنها دو روز آخر مهلت تبلیغات را در ستاد موسوی به توزیع پوستر مشغول بوده، ضمن بیان اینکه «اعتراف می‌کنم اشتباه کردم که در ستاد موسوی رفتم بودم و آن را نيز قبول دارم»! همچنین بخش دیگری از کیفرخواست را نیز به شکل خنده‌داری رد کرد و با اشاره به لقب «مهران دست طلا» که در کیفرخواست برای وی ذکر شده و بر این اساس به او «سابقه کیفری» نیز نسبت داده شده، گفت: «من اين مساله را از روي ترس گفتم و کذب است، من مهران دست طلا نيستم و هيچ سابقه کيفري ندارم. من در بازجويي اول براي تبرئه خودم اين مطالب را گفتم. اينها ساخته و پرداخته ذهن من است.»

- وقتی حسین اعزامی این اعتراف گرفته شده در بازجویی را رد و تکذیب کرد، قاضی با عصبانیت از او پرسید: «متشنج کردن جو عمومي از جمله در خيابان آزادي و دانشگاه تهران و اين که پيشنهاد 500 هزار تومان پول به شما داده شده است را چه مي گوييد؟» و او جواب داد: «پيشنهادي به من داده نشد، فقط در ستاد موسوي گفتند قطعا در انتخابات تقلب مي شود که من گفتم چگونه ممکن است تقلب شود. گفتند راي ها را جا به جا مي‌کنند.»

- جالب است که رقم موهوم پیشنهادی به این فرد را خبرگزاری ایرنا 500 هزار تومان ذکر کرده، اما خبرگزاری فارس به 700 الی 800 هزار تومان رسانده است!

- پس از اظهارات این زندانی که رسواکننده‌ی دادگاه نمایشی و بازجویی‌های اجباری بود، قاضی باز نقش دادستان را به عهده گرفت و گفت: «شما در صحنه درگيري دستگير شده ايد و سي دي آن نيز موجود است.» اما 
حسین اعزامی پاسخ داد: «اين سي دي که مي فرماييد متعلق به روز سه شنبه هفته قبل است که ساعت 7 و نيم و 8 آن روز مردم جلوي ستاد موسوي تجمع کرده بودند که من با دست علامت مي دادم که مردم عقب بروند.» قاضي در اين هنگام گفت: «اما سي دي حاکي از نشان دادن تحريک از سوي شماست، چرا صادقانه برخورد نمي کنيد؟» زندانی پاسخ داد: «من هيچ تحريکي انجام نداده ام و تظاهراتي را راه نينداخته ام.» وي همچنین در پاسخ به اين سوال قاضي جلسه که وي در بازجويي ها اعلام کرده که در يکي از اغتشاشات نرده هاي اتوبان يادگار امام را تخريب کرده است، گفت: من در اين تجمع شرکت نداشتم.

- یکی دیگر از بازداشت شدگان به نام محسن جعفری نیز که خود را از رزمندگان جنگ تحمیلی معرفی می‌کرد، به چاپ تصویر خود در روزنامه کیهان اشاره کرد و آن را متعلق به بعدازظهر روز شنبه 23 خرداد دانست. کمی بعد، قاضی گفت: «شما اعلام کرديد که عکس خود را در يکي از درگيري ها از طريق يکي از شبکه هاي ماهواره اي مشاهده کرديد»! اين زندانی اما این ادعا را نادرست خواند و گفت: «اگر عکسي از من گرفته شده باشد حتما بايد در سايت هاي قابل دسترسي باشد.» بار دیگر قاضي جلسه گفت که وي در بازجويي ها اعلام کرده که در يکي از اغتشاشات نرده هاي اتوبان يادگار امام را تخريب کرده است، اما زندانی گفت: من در اين تجمع شرکت نداشتم.

- مهرداد ورشویی 50 ساله نیز در جلسه دادگاه به «ايراد ضرب و شتم ماموران بسيج در خيابان آزادي تهران در حين انجام وظيفه ، اقدام عليه امنيت كشور از طريق اجتماع و تباني به قصد بر هم زدن نظم عمومي ،‌ فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از طريق شركت در اجتماعات غير قانوني و شعار‌دهي عليه مسوولين ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتيجه انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و مراجع رسمي كشور،‌ اخلال در نظم عمومي از طريق ايجاد بلوا ، آشوب، حركات غير متعارف و ترس و وحشت در جامعه و مشاركت در تخريب و آتش زدن در اموال عمومي» متهم شد. اما در نهایت، تنها اتهام وی که ثابت شد، ضرب و شتم یک نیروی بسیجی بود که آقای ورشویی در این باره گفت: «به دليل دو ضربه شديد كه با باتوم به من زده شد به يكي از نيروها كه نمي‌دانسته‌ام عضو بسيج است حمله كرده‌ام» و وکیلش نیز گفت: «وي هيچگاه در هيچ گروه و سازماني فعاليت عليه نظام نداشته و در اختلال عمومي و آتش‌زدن اموال عمومي شركت نكرده است. تنها اتهامي كه او قبول كرده ضرب و شتم ماموري بوده است كه عكس و فيلم آن تهيه و متهم براساس آن شناسايي شده و به گفته وي در آن لحظه به دليل اصابت باتوم دچار جنون آني شده و به اين اقدام دست زده است.»

مراسم چهلم شهدای 18 تیر

بازداشت معاون پارلمانی احمدی نژاد در دستور کار دادگاه

در پی بی اعتنایی معاون پارلمانی رییس جمهور به احضار کتبی جهت حضور در دادگاه عمومی جزایی تهران، بازداشت وی در دستور کار دادگاه قرار گرفته است.

منابع مطلع روز یکشنبه به خبرنگار فرارو گفتند که محمد رضا رحیمی به دو اتهام “تحصیل مال نامشروع” و “تصرف غیرمجاز در اموال دولتی” از سوی شعبه ۱۰۵۷ دادگاه عمومی جزایی تهران تحت تعقیب قرار گرفته است.

در پی گشوده شدن این پرونده اتهامی علیه معاون حقوقی و پارلمانی در شعبه ۱۰۵۷، چندی پیش قاضی “مولایی” ، محمد رضا رحیمی را جهت حضور در دادگاه کتبا احضار کرده اما وی وقعی بدان ننهاده است. در صورتی که رحیمی مجددا در مهلت مقرر از حضور در دادگاه خودداری نماید، دستور جلب وی صادر خواهد شد

نامه 202 نماینده مجلس به احمدی نژاد در مورد شرایط وزرا

202 نماینده مجلس شورای اسلامی روز سه شنبه در نامه ای که در صحن مجلس قرائت شد از محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران خواسته اند در انتخاب وزرا برخی شرایط همچون تجربه و تخصص آنها را در نظر بگیرد و گفته اند تنها در صورت رعایت این شرایط به آنها رای اعتماد خواهند داد.

در این نامه آمده است: "همکاران شما در دولت که به زودی معرفی خواهند شد بایستی ضمن التزام عملی به اسلام، قانون اساسی و ولایت فقیه، توان، ظرفیت و تجربه و تخصص کافی جهت کمک به جنابعالی برای انجام ماموریت ها را داشته باشند و برای ارتقای سطح کیفی و کمی و اجرای برنامه های درازمدت و میان مدت نظام جمهوری اسلامی ایران و وظایف روزمره و جاری تلاش کنند."

در این نامه آمده است که مجلس "بر این باور است که در صورت وجود شرایط اعلام شده در وزاری معرفی شده، حداکثر همکاری را در رای اعتماد به آنان داشته باشد."

این پیام درحالی برای محمود احمدی نژاد ارسال می شود که او روز دوشنبه برای بحث درباره تشکیل کابینه با اعضای فراکسیون اصولگرای مجلس دیدار کرده بود و بنا به گزارش ها دو طرف توافق کردند که آقای احمدی نژاد پیش از معرفی رسمی اعضای کابینه، فهرست نامزدها را در اختیار مجلس بگذارد.

آقای احمدی نژاد که اعلام پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری با تردید و اعتراضات گسترده مواجه شد قرار است هفته آینده اعضای کابینه اش را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کند و تلویحا گفته است که کابینه شامل چهره های تازه زیادی خواهد بود.

یک تشکل قدرتمند متشکل از 14 حزب و گروه محافظه کار از قبل به آقای احمدی نژاد هشدار داده بود که در مورد انتخاب اعضای کابینه اش با آنها مشورت کند.

پس از اختلافات جدی که بر سر نصب اسفندیار رحیم مشائی به عنوان معاون رئیس جمهور، میان آقای احمدی نژاد و اصولگرایان درگرفت وی تحت فشار محافظه کاران برای "پیروی از رهبر" بوده است.

آقای احمدی نژاد بالاخره با گذشت چندین روز از زمان درخواست آیت الله خامنه ای برای کنار گذاشتن اسفندیار مشائی، و فاش شدن متن این دستور، مشائی را از پست مهم معاونت برداشت اما به عنوان مشاور رئیس جمهوری منصوب کرد.

میرحسین موسوی و ”تشکیلات راه سبز امید“

در حالی که نخست وزیر دوران دفاع مقدس پیشتر وعده تشکیل شبکه اجتماعی را داده بود، در دیدار با اعضای انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران تلویحاَ نام این مجموعه را “تشکیلات راه سبز امید” عنوان کرد و به شکل‌گیری این تشکیلات به عنوان یک نهضت فراگیر اشاره کرد و گفت: رنگ سبز نماد این راه و مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی شعار آن است و شبکه‌های اجتماعی خودجوش و خودمختار بی‌شمار و گسترده در سطح جامعه، بدنه این جنبش هستند.
به گزارش ایلنا، میر حسین موسوی گفت: اگر به جای آنکه مردم را تحقیر کنند و در صدا وسیما شروع به جو سازی کنند، مواضع منصفانه‌ای می‌گرفتند و اگر قبل از آن که مردم به خیابان‌ها بیایند در چارچوب قانون و با احترام به حقوق مردم با آنان برخورد می‌کردند ما امروز با بسیاری از بحران‌ها روبرو نبودیم.
موسوی خاطر نشان کرد: شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب قانون اساسی واصولی که مردم باور دارند انتخاب شد، امروز هم به همان شعارها پایبند هستیم و یقین داریم اگر با خواست مردم منصفانه برخورد می‌شد و دستگاه‌های تبلیغی به جای پیوند دادن حرکت‌های خودجوش مردم به بیگانگان و وارونه نشان دادن حقایق سعی در اقناع افکار عمومی با نقد منصفانه و التزام به راست‌گوئی می‌کردند به نفع نظام بود و روح بدبینی و بی‌اعتمادی به جامعه دمیده نمی‌شد.
نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این دیدار به تشریح بخشی از ناگفته‌های روز انتخابات پرداخت و گفت: از چند روز قبل از ۲۲ خرداد ستادهای ما با موج عظیمی از تماس‌های مردمی که حاکی از اطلاعات دقیقی در مورد تحرکات در دست انجام و سناریوهایی که برای روز انتخابات و بعد از آن طراحی شده است مواجه گردید، به صورتی که در شب انتخابات مجبور به صدور اطلاعیه‌ای برای فراخواندن مردم به خوش‌بینی نسبت به مجریان و پرهیز از قصاص قبل از جنایت شدیم. اما آنچه در فردای آن شب دیدیم عبارت از به اجرا درآمدن پیش‌بینی‌های ارائه شده به ما یکی پس از دیگری و قرائن بی‌شماری بود که سلامت جریان حوادث را زیر سوال می‌برد.
وی با بیان اینکه تعلیمات اسلامی ما را ملزم می‌کند که نسبت به اعمال مومنین با حسن ظن برخورد کنیم،گفت: اما همین تعلیمات به ما اجازه نمی‌‌دهد که تن به دروغ دهیم.
موسوی در ادامه سخنان خود به حوادث روز انتخابات پرداخت و گفت: با تمام این احوال ما در ابتدا فکر کردیم که شاید آنچه شاهد آن هستیم ناشی از سوء تدبیر است، برای همین خود من تلاش کردم با مسئولان کشور تماس بگیرم و همان روز دوبار با رئیس قوه قضائیه، دو بار با دادستان کل کشور، دو بار با رئیس مجلس و چهار بار با بیت رهبری موضوع را مطرح کردم. علاوه بر این گروهی از طرف ستاد به دیدار وزیر کشور رفتند تا نگرانی‌های مردم را منتقل کنند و عجیب بود که وزیر کشور در حالی که در آن روز قاعدتا تنها کارش باید رسیدگی به مسائل مربوط به انتخابات باشد پس از مدت زیادی معطل کردن افراد اعزام شده به آنان وقت ملاقات نداد. وی ادامه داد:این موارد قرائنی بود که یکی پس ازدیگری انباشته می‌شد تا این که از عصر روز ۲۲ خرداد حمله به ستادهای انتخاباتی اینجانب آغاز شد و سپس به ستاد مرکزی و سایر ستادها در سطح کشور گسترش یافت.
نخست وزیر دوران امام تصریح کرد: بنده یک رای بیشتر نداشتم و می‌توانستم از حق خودم بگذرم، ولی از حقوق مردم نمی‌توانستم بگذرم، چون ما مسلمان هستیم. قصد ما این بود که پس از تلاش نفس گیر ایام انتخابات، نتیجه هر چه باشد آن را بپذیریم، اما آنچه اتفاق افتاد ما و جامعه را به این سمت کشاند.
وی در ادامه سخنان خود با نقد عملکرد متصدیان رفتار آنان را فراقانونی دانست و گفت: اگر در جریان انتخابات وحوادث پس از آن مطابق قانون و انصاف عمل می‌شد ما شاهد این حوادث نبودیم، بلکه اگر بنده هم برروی مسائلی پا فشاری می‌کردم مورد اعتراض مردم قرار می‌گرفتم که چرا تندروی می‌کنم. اما نادیده گرفتن قانون و فراتر از قانون عمل کردن و نادیده گرفتن کرامت و حقوق ذاتی شهروندان موجب پیدایش جنبش اعتراضی و ابعاد روز افزون آن شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به عوامل تحریک احساسات مردم و تداوم موج اعتراضات گفت: به فاصله کمی از انتخابات فردی که به فراخور عنوانش باید نمونه ادب باشد یک ساعت و اندی در تلویزیون صحبت کرد و ۳۷ مرتبه نام بنده را به زبان آورد و این برنامه ۳ بار از صدا وسیما پخش شد بدون آن که کوچکترین فرصتی برای پاسخگویی داده شود. این تنها یک نمونه از رفتارهای غیرمنصفانه و تحریک‌کننده‌ای بود که مردم را عصبی کرد وموجب گسترش آشوب‌ها شد. حال آن که اگر مردم از مسئولان نظام انصاف و احترام به حقوق ذاتی‌شان را می‌دیدند تجمعی همانند راهپیمائی چند میلیونی۲۵ خرداد می‌توانست آبی بر آتش خشم آنان باشد .در حالی که با رفتارهای غلط و زشت بعدی روز به روز از چنین سرانجامی دورتر شدیم.

وی گفت: همه ما به انقلاب علاقه داریم. ما به نهادهائی چون بسیج وسپاه علاقه داریم، چون فکر می‌کنیم بسیج برای مقابله با دشمن است و سپاه برای آن ایجاد شده تا در مقابل دشمنان بایستد. آیا تلاش برای وابسته نشان دادن حرکت خودجوش مردم از سوی صداوسیما و سایر رسانه‌های دولتی زمینه بی‌اعتمادی مردم به دستگاه های تبلیغاتی را فراهم نمی‌کند؟ ما می‌گوئیم به جای آن که جمعیت‌های میلیونی مردم رامتهم کنید، برای یافتن متهمان اصلی در بین کسانی بگردید که با کارگردانی وصحنه‌گردانی جنگ مسموم تبلیغاتی اعتماد و آ رامش مردم را هدف گرفتند و با تحلیل‌های مالیخوالیایی خود به دشمن خدمت می‌کنند.
موسوی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود تنها هدف دادگاه‌های هفته‌های اخیر را اثبات یک توهم بی‌اساس دانست و با اشاره به نقض اصول اولیه دادرسی قضایی از جمله دسترسی آزاد متهمان و خانواده‌های آنان به وکیل و آزادی‌‌ آنها در دفاع از خود تاکید کرد:آیا نباید در برپایی یک دادگاه اصول اولیه دادرسی در مورد دسترسی متهمان و خانواده آنان به وکیل و آزادی آنان در دفاع از خود رعایت شود.
موسوی به شکل‌گیری تشکیلات راه سبز امید به عنوان یک نهضت فراگیر اشاره کرد و گفت: رنگ سبز نماد این راه و مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی شعار آن است و شبکه‌های اجتماعی خودجوش و خودمختار بی‌شمار و گسترده در سطح جامعه بدنه این جنبش هستند. در حقیقت راه سبز امید ادامه شعار راهبری هر شهروند یک ستاد است که این بار برای مطالبات به حق مردم و استیفای حقوق آنان شکل می‌گیرد.

بیانیه نمایندگان ادوار مجلس

حرکت ملت بزرگ ایران در برابر دخالت‌های سازمان یافته و مصادره آرای مردم حرکتی خودش، درون زا، و مبتنی بر ارزش‌های ملی، اسلامی و قانونی است.

این جنبش بزرگ و فراگیر به هیچ عنوان دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور را برنتافته. فرافکنی‌های مصادره‌کنندگان رأی مردم در مورد اثرپذیری حرکت‌های مردمی از بیگانگان را فاقد ارزش و اعتبار دانسته و آن را همچون بسیاری از اقدامات ضد قانونی؛ دروغی ساخته و پرداخته عوامل پشت پرده کودتای 22 خرداد به شمار می‌آورد.

جنبش درون‌زای ملت ایران حرکتی در راستای تأمین منافع ملی؛ پا سخگو کردن قدرت و حاکمیت؛ تأکید بر رابطه مسؤلیت و قدرت، و در پی به دست آوردن حق تعیین سرنوشت مبتنی برقانون است .

مردم آگاه ایران با هوشیاری در مقابل مصادره رأی خود؛ قانون شکنی‌ها، دستگیری‌های غیرقانونی؛ شکنجه‌های غیر انسانی؛ و رفتارهای زشت و ضد بشری و تجاوزهای بنیان بر بادده ایستادگی کرده و محاکمه و مجازات عاملان این جنایات ضد بشری را با صدای بلند فریاد می‌کنند. و اینک یاد آوری چند نکته:

1- به رغم شعارهای دامن‌گستر علائمی از برخی ارتباطات پنهانی وبه دور از چشم ملت با برخی مقامات امریکایی وجود دارد. ملت ایران با دیده تیز بین مراقب رفتارها و مراوادات دول خارجی با دولت بوده و به هیچ عنوان قراردادهایی را که به دلیل ضعف پشتوانه داخلی با باج‌دهی به بیگانگان همراه باشد به رسمیت نخواهد شناخت و آنهارا از درجه اعتبار ساقط می‌داند.

2 - مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی با تأکید بر ضرورت توجه به همه اصول قانون اساسی، از جمله اصول مربوط به حقوق ملت. و آزادی‌های قانونی ؛ نظارت بر کلیه نهادهای قدرت و پاسخگویی همه اجزای قدرت و حکومت از جمله رهبری در برابر مجلس خبرگان تأکید کرده و این را نشانه پشتیانی از جمهوری اسلامی و قانون اساسی می‌داند. از تعطیل کردن قانون اساسی هیچ کس سود نخواهد برد.

3- از یاد نبریم که مردمی در روزهای انتخابات درشهر و روستا فریاد می‌زدند جمهوری اسلامی آزاد باید گردد، این پیام مهم را به ما می‌دادند که با دخالت‌های سازمان یافته واختیارات فراقانونی و قانون‌شکنی‌های گسترده و قدرت‌های بدون مسؤلیت نظام جمهوری اسلامی در معرض تهدید وآسیب قرار گرفته است و بایستی جمهوری اسلامی را به جایگاه واقعی و مورد خواست ملت باز گردانید.

4- مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی پشتیبانی قاطع و بی‌دریغ خود را از جناب آقای مهندس موسوی که مظهر آرای ملت است و ازجناب آیت الله کروبی که قاطعانه در همراهی با مردم ودرراه دفاع از حقوق عمومی خطر و تهدید را به جان خریده‌اند واز جناب آقای سید محمد خاتمی که الگوی اخلاق و مدارا و مدافع حقوق مردم است و درهمراهی با مردم از هیچ گونه کوششی فرو گذار نکرده‌اند اعلام کرده و کوچکترین تعرضی به ساحت این بزرگوران و رهبران مورد قبول مردم را بر نمی‌تابد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی که با موضع‌گیری های خردمندانه راه های برون رفت از بحران را در برابر حاکمیت قرار داد که متأسفانه با بی توجهی همراه شد از پشتیبانی و همراهی مجمع نمایندگان برخوردار خواهند بود .همه این بزرگواران ازسرمایه‌های اجتماعی کشور بوده و نبایست به آسانی سرمایه‌های کشور را در معرض خطر و تهدید قرار داد.

5- با کمال ناباوری این روزها کسی گفته است که "اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خدا است" این گونه سخنان جز اسیب زدن به باورها و اعتقادات مردم نتیجه دیگری در بر ندارد. تا همین جای کار هم تزلزلی بنیان برافکن در باورهای مردم پدیدار شده است. انتظار آن است که عالمان بزرگ دینی اجازه ندهند که همه اندوخته‌های دینی اینگونه آسان قربانی قدرت‌طلبی شود وخود به نحو مناسب از تکرار این گونه سخنان که شاید بتوان گفت شرک آلود است جلوگیری کنند.

با امید پیروز و سربلندی ملت بزرگ ایران
مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی

احمدی نژاد دو زن را به عنوان وزیر معرفی کرد

محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران دو زن را به عنوان وزیر پیشنهاد کرده و گفته است که یک زن دیگر نیز به عنوان وزیر معرفی خواهد شد.

آقای احمدی نژاد در گفتگو با تلویزیون دولتی ایران، مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزیر بهداشت و فاطمه آجرلو را به عنوان وزیر رفاه معرفی کرده است. این اولین بار در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی است که زنان به عنوان وزیر معرفی شده اند.

در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، برای اولین بار معصومه ابتکار به عنوان معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست انتخاب شد که در چهار سال اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نیز این سمت در اختیار فاطمه واعظ جوادی قرار گرفت.

خانم وحید دستجردی وزیر پیشنهادی بهداشت، 50 سال دارد و متخصص زنان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است و در دوره های چهارم و پنجم مجلس به مدت هشت سال نماینده تهران در مجلس بود.

فاطمه آجرلو وزیر پیشنهادی رفاه 43 سال دارد و نماینده کرج در مجلس است. او در رشته روانشناسی بالینی تحصیل کرده و در سایت شخصی وی نوشته شده که هم اکنون دانشجوی دکترای رشته روانشناسی تعلیم و تربیت است.

خانم آجرلو علاوه بر تحصیل در دانشگاه در حوزه علمیه نیز درس خوانده و پیش از انتخابش به سمت نمایندگی مجلس، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد واحد کرج و مسئول بسیج دانشجویی واحد خواهران استان تهران بوده است.

به غیر از این دو نفر آقای احمدی نژاد، حیدر مصلحی نماینده ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه را به عنوان وزیر اطلاعات معرفی کرده است.

آقای مصلحی پیش از این عنوان نماینده ولی فقیه در نیروی زمینی و نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران فعالیت داشته و مشاور آقای احمدی نژاد در دوره قبل ریاست جمهوری بوده است.

سه نفر از وزرای سابق نیز در سمت های خود ابقا شده اند. علی اکبر محرابیان وزیر صنایع و معادن، محمد عباسی وزیر تعاون و شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد.

آقای احمدی نژاد در گفتگوی تلویزیونی این شش نفر از اعضای کابینه را معرفی کرده و گفته که حداکثر تا سه روز دیگر تمامی وزرا را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی خواهد کرد.

آقای احمدی نژاد معیار خود را برای انتخاب کابینه "صلاحیت اخلاقی"، "کارآمدی"و "همگرایی و روحیه همکاری" اعلام کرده است.

آقای احمدی نژاد در حالی کابینه دوم خود را آماده می کند که تعدادی از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری که در آن آقای احمدی نژاد پیروز اعلام شد، در دادگاهی محاکمه می شوند.

آقای احمدی نژاد یازده روز پیش در مجلس سوگند خورد و بعد از برگزاری مراسم تحلیف، طبق آئین نامه مجلس، رئیس جمهور پانزده روز فرصت دارد تا وزیران خود را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کند.

در پی اختلافاتی که میان آقای احمدی نژاد و بخش عمده ای از اصولگرایان بر سر پست معاونت اولی اسفندیار رحیم مشائی بروز کرد، وی از سوی این گروه تحت فشار است. آقای احمدی نژاد پس از اعتراض های گسترده و دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی، آقای مشائی را از معاونت ریاست جمهوری کنار گذاشت و به سمت مشاور خود برگزید.

جبهه اصولگرای پیروان خط امام و رهبری که در انتخابات از آقای احمدی نژاد حمایت کرده در بیانیه ای آقای احمدی نژاد را به مشورت با رهبر و مجلس برای انتخاب کابینه فراخوانده و نسبت به تبعات انجام ندادن این کار هشدار داده است