۱ مرداد ۱۳۸۸

چرا علی تنهاست ؟


علیرغم اینکه بسیجی‌های محترم، با شور و حرارت تمام در هر نماز جمعه و دیگر مراسم سیاسی مذهبی با شعار سازمانی خود "ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند" با شبیه سازی با صدر اسلام، اعلام می کنند که با بودن ایشان در گرد آقا و مقتدایشان حضرت آیت الله سید علی خامنه ای، معظم له، برخلاف امام علی ابن ابی طالب (ع) در نیمه دوم دهه چهارم هجری در شهر کوفه تنها نیستند؛ اما به نظر می رسد بر خلاف این شعار آشنا، علی بتدریج تنها شده است، بسیار تنها. زیرا در کنار خیل بسیجی‌هائی که بالاخره به لحاظ سازمانی و مقررات شبه نظامی نمی توانند علی را تنها بگذارند، ملاک تنها نبودن درادبیات رایج شیعی، برخورداری از پشتیبانی قابل توجه علما، فقها و مراجع است. بیشک تنهائی علی با سیاهی لشکرعزیزانی که بالاخره علیرغم شور و احساس غیر قابل انکار برخی، حقوق می گیرند، رفع نمی شود.
اما علی در حوزه تنهاست. اخیرا تعداد حامیانش در میان علمای شاخص به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می رسد. در میان مراجع تنها یک نفر به رئیس جمهور نورچشمی معظم له تبریک گفت و اتفاقا آن یک نفر هم از دیدگاه جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم در زمره «مراجع جائز التقلید» به حساب نمی آید. (برای اطمینان بیشتر به سایت این تشکل حوزوی مراجعه کنید.) پس از مراجع در میان علمائی که در حوزه قم اصطلاحا آیت الله محسوب می شوند کسانی که پس از نماز جمعه تاریخی 29 خرداد، ایشان را فصل الخطاب دانستند عبارتند از حضرات آیات شیخ محمد یزدی، شیخ محدتقی مصباح یزدی و شیخ مرتضی مقتدائی. حتی ائمه جمعه قم (حضرات آیات امینی، جوادی آملی و استادی) هم با ظرافت خود را کنار کشیدند و بر تفکیک قوا تأکید کردند و از راهپیمائی هتاکانه برخی طلاب در قم گلایه کردند.
آیت الله محمد یزدی در انتهای مصاحبه اخیرش با خبرگزاری ولائی فارس در مورد تحصن عده‌اي از طلاب در جريان انتخابات گفته است: «اين افراد هم مجوز داشتند و هم نداشتند؛ يعني از مسئولان بالاتر اجازه گرفته بودند، اما از مقام‌هاي پائين‌تر اجازه نداشتند.» با درک این سخن معنای "قانونی بودن" در فرمایشات مقام رهبری بهتر درک می شود. طلابی که در دفاع از تصمیمات مقام معظم رهبری به مراجع و ائمه جمعه قم اهانت کردند، نیازی به اخذ مجوز از مراجع ذی‌صلاح نداشتند، چرا که از مقامات عالی رتبه مأموریت داشتند. در نظام ولائی حتی راه پیمائی های "خودجوش" هم نیاز به امریه و مجوز شرعی از مقام ولایت دارد.
به نظر آیت الله شیخ محمد یزدی در مصاحبه یادشده «مراجع عظام شخصيت‌هاي وارسته‌اي هستند كه مباني اسلامي در قلب و دل آنها ريشه دارد و متكي به مباني اسلامي هستند، اما مسائلي وجود دارد كه ممكن است براي آنها روشن نباشد و بايد با برگزاري ديدارهاي دوطرفه و چندطرفه مطالب را روشن كرد». معنای این سخن این است که مراجع در مسائل سیاسی روشن و مطلع نیستند و امثال حضرت ایشان مراجع را ارشاد می کنند. به زبان واضح تر مراجع تقلید نمی‌فهمند و منصوبین مقام رهبری از جمله ایشان می‌فهمند.
لازم به ذکر است که از تصمیمات تاریخی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به رسمیت شناختن تنها شش نفر به عنوان مراجع جائز التقلید است که در صدر آنها حضرت آیت الله خامنه ای قرار دارد. از دیدگاه این تشکل حوزوی حضرات آیات عظام منتظری، موسوی اردبیلی و صانعی جائز التقلید شمرده نمی شوند. دیگر تصمیم مهم این حزب سیاسی، اعلام عدم مشروعیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که اکثر رهبران آن الآن در زندان اوین تحت فشارند. سومین تصمیم تاریخی این تشکل به رسمیت شناختن نتیجه انتخابات 22 خرداد 88 و حمایت بی چون و چرا از تصمیمات مقام رهبری بوده است.
درست است که ائمه محترم جمعه کشور و نمایندگان محترم ولی فقیه در نهادهای مختلف از جمله سپاه و ارتش و بسیج و ادارات و ... همگی قاطبتا از تصمیمات اخیر معظم له حمایت کامل کرده اند، اما تمام این سروران از منصوبین معظم‌له هستند و از ایشان حقوق می گیرند و در صورت عدم حمایت از مقام خود عزل میشوند، لذا پشتیبانی ایشان بواسطه عدم استقلال‌شان فاقد ارزش حقوقی است.
نتیجه اینکه علی در میان عالمان دین و فقیهان اهل بیت به شدت تنهاست.
اکنون پرسیدنی است چرا علی تنها شده است؟ پاسخ چندان دشوار نیست. علی تنها شده چون از سنت پیامبر رحمت (ص) دور شده است. قرآن به صراحت به پیامبر خدا می فرماید اگر خشن و غلیظ القلب باشی مردم از حولت پراکنده می شوند. راز تنهائی علی دور شدن از "رحماء بینهم" است.
علی تنها شده چون از سیره امام علی (ع) فاصله گرفته است. امام علی (ع) هرگز اجازه نداد مستقبلین به دنبالش بدوند. او صریحا به اهالی شهر انبار اعتراض کرد که به شیوه شاهان ایران به استقبال و بدرقه من نیائید و دنبال مرکب من ندوید. امام علی (ع) هرگز منتقد غیر مسلح را سرکوب نکرد، به زندان نیفکند و نکشت. او با منطق قوی خود به منتقدان تند زبانش پاسخ‌های منطقی داد. امام علی(ع) همواره نصیحت به ائمه مسلمین و امر به معروف و نهی از منکر را حق مردم می دانست و آنان را تشویق می کرد به این وظیفه شرعی خود عمل کنند. امام علی (ع) هرگز کسی را به زور به بیعت با خود مجبور نکرد و آنان را که با او بیعت نکرده بودند هرگز به زندان نیفکند و از حقوق و امتیازات اجتماعی محروم نکرد. امام علی هرگز منتقدان و مخالفانش را نه به زندان افکند و نه در زندان با فشار به اقرار واداشت و هرگز مخالفی در زندانش کشته نشد.
امام علی (ع) به شدت استاندارنش را از ریختن خون بیگناهان برحذر داشته به ایشان یادآوری می کرد که مردم یا هم دین تواند یا هم نوع تو، پس با ایشان مهربان باش. امام علی (ع) زمانی که شنید برخی سپاهیانش به زور زیور از پای دخترکی یهودی در سرزمین تحت حکمرانی او در آورده اند، همچون مارگزیده به خود می پیچید و می گفت ای کاش علی مرده بود و چنین مصیبتی را نمی شنید. آری امام علی (ع) اینگونه بود برادر بسیجی.
ارزیابی راه علی‌های زمانه، با امام علی (ع) چندان دشوار نیست. شیعیانِ امام علی (ع) هم منش و روش علوی را می‌شناسند، هم با راه و رسم اموی آشنایند. اگر کسی به زبان از علی (ع) بگوید اما مردم احساس کنند که دانسته یا ندانسته به راه خلفای بنی امیه می رود، او را تنها می گذارند. آنها فریب اسم علی را نمی خورند، مردم تشنه عدالت، آزادگی و ایثار امام علی (ع) اند، نه شیفته اسم بی مسمای او.
امام علی (ع) 23 سال بخاطر عظمت اسلام از حق شخصی گذشت و چون مردم توانائی‌های او را نشناختند و به او اقبال نکردند خانه نشین شد. این همان حدیثی است که آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه 25 تیر تهران از زبان پیامبر (ص) به آن اشاره کرد.
علوی بودن یعنی وقتی حاکم دانست از پشتیبانی اکثریت مردم برخوردار نیست، حکومت را رها کند، چرا که حکومت بدون رضایت مردم مشروعیت ندارد. به قول ابن فهد حلی (رحمة الله علیه) حکمرانی بدون رضایت مردم مجاز نیست.
اینکه مجمع روحانیون مبارز در بیانیه تاریخی 28 تیر خود برای برون رفت از بحران عدم مشروعیت نظام، رفراندم را پیشنهاد کرده به همین دلیل است. اگر میزان رأی مردم است، اکنون که اکثریت - یا به نظر حکومت حداقل یک سوم مردم - در امانتداری، صداقت و عدالت دست اندرکاران نظام شک کرده اند و علیرغم نصیحت مشفقان، حکومت در نزاعش با مردم به حکمیت مراجع هم تن نداد، تنها راه بازگرداندن جمهوریتِ در شرف احتضارِ نظام و زدودن تنهائی علی، تن دادن به رفراندم البته با ناظرانی امین و مورد اعتماد مردم است. مردم صاحبان اصلی نظام و مالک سرنوشت خودند. هرگونه تصرفی در ملک مشاع، بدون اجازه صاحبانش غصب و تصرف عدوانی محسوب شده، شرعا حرام است.
علی برای رفع تنهائیش باید به میزان رأی مردم تن دهد، و با عمل به سیره علوی و سنت نبوی به وظیفه شرعی و اخلاقی خود عمل کند. آن گاه همه مردم ایران با او خواهند بود و دیگر حقیقتا تنها نخواهد بود.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

آغاز اعتصاب در هواپیمایی کل کشور .


عذر خواهی کارمندان هواپیمایی کل کشور از اعتصاب به سبک ایتالیایی .
اعتصاب به سبک ایتالیایی به معنای حضور کارکنان و تعلل در انجام وظایف است .
برای همین کمیته اعتصاب کارکنان هواپیمایی کل کشور از بابت تاخبراتی که به دلیل این نوع اعتصاب ایجاد می گردد از مردم پیشاپیش عذر خواهی می کنند .
این خود پیش زمینه ای جهت آغاز اعتصابات سراسری است .

عبدلله نوری : اواسط دهه‌ی پنجاه هم کسی فکر نمی‌کرد روزی شاه از مملکت برود .

عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات و از چهره‌های شاخص منتقد حاکمیت، با مقایسه‌ی شرایط فعلی کشور با سال‌های میانی دهه‌ی پنجاه شمسی، یادآور شد: آن موقع هم اصلا کسی باور نمی‌کرد که با این مبارزات محدود، یک روزی بیاید که شاه با آنکه نمی‌خواهد اما مجبور شود از مملکت برود.
به گزارش «موج سبز آزادی» وی که این سخنان را در دیدار با خانواده «محمدرضا جلایی‌پور» از فعالان سیاسی بازداشت شده بیان می‌کرد، همچنین اعتراضات کنونی را بسیار جدی، گسترده و حتی نگران‌کننده توصیف کرد.
عبدالله نوری ضمن محکوم کردن بازداشت‌های گسترده اخیر، خواستار اعاده جمهوریت نظام و آزادی سریع همه‌ی زندانیان شد و برای خانواده‌ی جلایی‌پور که تاکنون سه شهید در راه انقلاب و اسلام داده‌اند، آرزوی صبر کرد.وی همچنین از مواضع اخیر هاشمی رفسنجانی حمایت کرد، از تحت فشار بودن وی سخن گفت و روحیه‌ی بالای همسر و دیگر اعضای خانواده‌ی او را مورد ستایش قرار داد.

ایرنا هر دو ساعت یک خبر درباره‌ی همسایه شمالی منتشر می‌کند

نشانه‌ای از روابط ویژه و پنهان دولت کودتا با روسیه

یک جست‌وجوی ساده نشان می‌دهد که خبرگزاری ایرنا در یک ماه گذشته بیش از 300 خبر، یعنی هر دو ساعت یک خبر، را درباره روسیه منتشر کرده که این موضوع را، خصوصا با توجه به سفر چند روز پیش مدیرعامل این خبرگزاری دولتی به کشور روسیه، می‌توان نشانه‌ای از روابط پنهان و ویژه‌ی دولت کودتا با بیگانگان شرق دنیا دانست.
با یک جست‌وجوی ساده در سایت خبرگزاری حکومت و مشاهده‌ی نتایج حاصل شده در مورد “روسیه” به نتایج جالبی می‌رسیم:
از تاریخ 1388/4/1 تا تاریخ 1388/4/28 در مجموع 300 خبر مستقیم یا به واسطه به روسیه وجود دارد که به معنای 10.7 خبر در روز است و به عبارت دیگر «هر 130 دقیقه یک خبر در مورد روسیه» بر روی خروجی این خبرگزاری قرار گرفته است.با نگاهی گذرا به تیترهای موجود، این میزان خبر، نه به معنای خبرساز بودن روسیه در این بازه‌ی زمانی در مقایسه با سایر کشورها و یا حتی اوضاع داخلی کشور خودمان، که تنها به معنای ارادت خاص این خبرگزاری به روسیه و یا دستور مقامات بالاتر مبنی بر پررنگ کردن نام روسیه حداقل در رسانه‌های داخلی وابسته به دولت است.چند نمونه از این 300 خبر که مستقیما در ارتباط با ایران هستند و در یک ماه گذشته در ایرنا منتشر شده‌اند، در زیر آورده شده که با مقایسه‌ی تاریخ‌ها و تیترها، که بعضا یک خبر هستند و تنها با تغییر تیتر و نوشتن بخشی دیگر از خبر در خلاصه‌ی آن به یک خبر جدید تبدیل شده است، می‌توان بیشتر به ماهیت این خبرگزاری که نشانه‌ای دیگر از وابستگی دولت کودتایی به بیگانگان است، پی برد.مسابقات بين المللي حفظ قرآن مجيد در روسيه برگزار شد 1388/4/1
نماينده روسيه: اظهارات اوباما و مرکل مداخله در امور داخلي ايران است 1388/4/1
نماينده روسيه:سازمان هاي اطلاعاتي غرب در رويدادهاي ايران دخالت دارند 1388/4/1
عضو دوما: مجمع پارلماني شوراي اروپا در امور داخلي ايران دخالت نکند 1388/4/1
روسيه بر گسترش همکاري با ايران تاکيد کرد 1388/4/1
وزارت خارجه روسيه: به انتخاب ملت ايران احترام مي گذاريم 1388/4/2
سفير ايران خواستار افزايش همکاريها در بخش انرژي ميان تهران – مسکو شد 1388/4/2
روسيه علاقمند به توسعه همکاري با ايران در زمينه انرژي است 1388/4/2
لاوروف از انتخاب احمدي نژاد به مقام رياست جمهوري ايران استقبال کرد 1388/4/2
روسيه هرگونه حمايت نمايشي از احمدي نژاد را رد کرد 1388/4/3
کارشناس ارشد روس : هيچ کشوري حق ندارد به ايران شيوه دمکراسي بياموزد 1388/4/3
توانمندي هاي ايران در صنعت نفت در مسکو معرفي شد 1388/4/3
ايران پس از کشورهاي چين ،‌ روسيه و قزاقستان چهارمين شريک اقتصادي تاجيکستان است 1388/4/4
همکاري هاي ايران و روسيه در عرصه انرژي اهميت راهبردي دارد 1388/4/4
لاوروف: مسايل ايران بايد براساس قوانين و معيارهاي اين کشور حل شود 1388/4/4
رييس مقام نظامي امريکا بامقام هاي روس در باره ايران گفت وگو مي کند 1388/4/5
نخست وزير جمهوري چوواش روسيه انتخاب مجدد احمدي نژاد را تبريک گفت 1388/4/5
رايزني فرهنگي ايران 200 جلد کتاب به کتابخانه ملي روسيه اهدا کرد 1388/4/5
سخنگوي وزارت خارجه روسيه: هيچ مشکلي بر سر راه همکاري مسکو- تهران وجودندارد 1388/4/6
وزير خارجه روسيه: برنامه هسته اي ايران بايد از راهکارهاي سياسي و صلح آميز حل و فصل شود 1388/4/6
“راسيسکايا گازتا “روسيه: وزير خارجه ايتاليا قطع رابطه با ايران را غير موثر دانست 1388/4/6
کارشناس ارشد روسي: اوباما سياست اشتباهي را در قبال ايران در پيش گرفته است 1388/4/7
رييس انجمن دوستي ايران – روسيه : امريکا براي حل مشکلات منطقه اي خود به ايران نياز دارد 1388/4/8
تاجر فرش روس: فرش هاي زيبا و هنري ايران به مردم روسيه معرفي شود 1388/4/8
25 هزار زائر روس امسال به سفر حج مي روند 1388/4/8
جايزه‌هاي مسابقه نقاشي روسيه به 10 کودک و نوجوان ايراني رسيد 1388/4/9
روسيه و آمريکا درباره موضوع هسته اي ايران گفت وگو کردند 1388/4/9
مفسر راديو صداي روسيه: پيروزي احمدي نژاد نشانه حمايت ملي از برنامه هسته اي ايران است 1388/4/9
ايران و روسيه ابعاد همکاري هاي هسته اي را بررسي کردند 1388/4/9
روسيه ديدگاه امريکا در قبال برنامه هسته اي ايران را غير واقعي دانست 1388/4/9
لاوروف:دورنماي همکاري گروه 1+5 درباره ايران خوب است 1388/4/9
معاون وزير نفت: دورنماي مناسبي براي همکاري هاي ايران و روسيه گشوده است 1388/4/9
وزيران امور خارجه روسيه و انگليس درباره ايران گفت وگو کردند 1388/4/10
رييس مرکز ملي فرش ايران وارد مسکو شد 1388/4/10
معاون وزير بازرگاني: فرش دستباف ايران مي تواند عامل توسعه همکاري تهران- مسکو باشد 1388/4/10
همچنین سایر خبر ها در روزهای بعد هم در همین راستا طراحی و مخابره شده اند ، و از سوی دیگر خبرهایی در مورد تقابل انگلیس و آمریکا با روسیه و برتر نشان دادن روسیه در مقایسه با آنها ، سیاست خارجی این رسانه را بیش از پیش آشکار می سازد :
کميته سياست خارجي مجلس انگليس خواستار سختگيري بيشتر در قبال روسيه شد 1388/4/19
يک ديپلمات انگليسي در روسيه به سبب فساد اخلاقي به لندن فراخوانده شد 1388/4/19
کارشناس ارشد روس: اتهامات آمريکا عليه ايران بي اساس است 1388/4/25
عضو آکادمي علوم روسيه: آمريکا راهي جز مذاکره با ايران ندارد 1388/4/24
منبع روسي: با آمريکا بر سر ايران معامله نمي کنيم 1388/4/23
مقام دانشگاه داغستان روسيه : اوباما سياست بوش در قبال ايران را با تاکتيک جديد اجرا مي کند 1388/4/23
مقام وزارت امور خارجه روسيه: واشنگتن به موافقت مسکو با تحريم بيشتر تهران اميدوار نباشد 1388/4/23نگاهی به تاریخ اخبار و همچنین مطالب تکراری در قالب تیترهای متفاوت در سایر خبرهای باقی مانده از این 300 خبر، این فرضیه را تشدید می‌کند که تنها هدف خبرگزاری وابسته به دولت، تکرار نام روسیه و بالا بردن تعداد خبرهای مربوط به آن به هر شکل ممکن است و در نهایت این تصور زمانی به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود که در آخرین خبر در این رابطه می‌خوانیم:مديرعامل ايرنا وارد مسکوشد : مسکو – “محمد جعفر بهداد” مدير عامل سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي در راس هياتي به دعوت رسمي مدير عامل خبرگزاري ايتارتاس روسيه صبح امروز (يکشنبه) وارد مسکو شد. 1388/4/28با این حساب، آیا پس از این باز هم می‌توان ایرنا را خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران دانست، یا باید آن را خبرگزاری دولت کودتایی وابسته به روسیه نامید؟!
مرگ بر روسیه

سومین مراسم دعای کمیل برای آزادی زندانیان .


پنجشنبه‌ی این هفته هم دارالزهرای تهران میزبان اصلاح طلبان است

مراسم دعای كمیل برای آزادی زندانیان سیاسی به روال هفته‌های گذشته با حضور اقشار مختلف مردم در موسسه فرهنگی دارالزهرا برگزار می‌شود.
به گزارش «موج سبز آزادی» برای این برنامه که از ساعت 20:40 پس از اذان مغرب و عشا آغاز می‌شود، از كلیه علاقه‌مندان جهت حضور در این مراسم دعوت به عمل آمده است.برگزارکنندگان اعلام کرده‌اند که در این برنامه پس از نماز جماعت مغرب و عشا به امامت سید علی‌اكبر محتشمی‌پور، دعای كمیل قرائت می‌شود و سپس آقای شریعتی دهاقان به سخنرانی می‌پردازد. آنها تاکید کرده‌اند که علاقه‌مندان به همراه خانواده در مراسم حضور یابند و به ديگر علاقه‌مندان نيز اطلاع دهند.موسسه فرهنگی دارالزهراء در ولنجك، ضلع جنوبی میدان شهید بهشتی، خیابان هشترودی، خیابان بیضاوی غربی، خیابان كیوان، پلاك 3 واقع است.

اهالی شهرک آپادانا پیشرو در تظاهرات اعتراضی

ساكنين شهرك آپادانا هر شب ساعت 22 به وقت تهران در محوطه جمع مي‌شوند و به سردادن شعار پرداخته و راهپيمايي مي‌كنند. بعد از انتخابات رياست جمهوري و شروع اعتراضات خياباني ساكنين شهرك آپادانا با تاريك شدن هوا در محوطه شهرك آپادانا جمع مي‌شوند و در بين بلوك‌ها شعار سر مي‌‌دهند. از شعارهاي سر داده شده مي‌توان به “مرگ بر ديكتاتور”، “آزادي انديشه از پنجره نميشه” و “يار دبستاني من” و “سهراب ما نمرده اين دولت است كه مرده” و… اشاره كرد.
همراه با راهپيمايي شبانه مردم، فريادهاي الله اكبر هر شب به صورت گسترده محوطه شهرك را پر مي‌كند. اعتراضات ساكنان شهرك آپادانا به حدي‌ست كه نيروهاي امنيتي با مراجعه به منازل تعدادي از ساكنان مذهبي كه پيشتر شناسايي شده‌اند، آنان را مجبور به دادن اطلاعات مربوط به همسايگان‌شان مي‌كنند.

برنامه تجمع هفته آینده .

تجمع جدید
پنج شنبه هشتم مرداد چهلم شهدای جنبش فراموش نشود .
موارد دقیق تر اعلام می گردد .

جزئیات ارسال ثروت ایران به دیگر کشورها توسط کمیته امداد .



هفته گذشته سرپرست کمیته امداد گفته بود: جهیزیه‌دادن کمیته امداد به دختران دم‌بخت برخى از کشورها نه ‌تنها هزینه نیست بلکه سرمایه‌گذارى براى کشور به‌حساب مى‌آید زیرا با هدف انتقال فرهنگ‌و الگوى جمهورى اسلامى به این کشورها انجام شده ‌و دیپلماسى رسمى ‌از آن سود مى‌برد. این اظهار نظر به سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. شاید چون مردمی که در عوارضی و خیابان‌ها پول به صندوق‌های صدقات می‌ریزند تازه فهمیدند ممکن است پولی که به صندوق می‌ریزند تا بلاگردان خود و خانواده‌شان باشد، ممکن است صرف خرید کامپیوتر برای دختران کومور یا صرف خرید جهیزیه برای دختران آذربایجان شود. جالب آنکه طی چهار سال اخیر همزمان با روی کار آمدن دولت نهم، سرپرست کمیته امداد نیز که بعد از انقلاب (24 سال) با حکم امام و بعد رهبری ابقا شده بود، تغییر کرد و با آمدن سرپرست جدید در برخی موارد آمار کمک‌ها گاه تا 100 درصد افزایش داشته است. از طرف دیگر، کمک‌های کمیته امداد در حالی به کشورهای دیگر در جریان است که بعضا رفتارهای غیرعادی از سوی برخی از این کشورها می‌شود. یکی از آنها آتش زدن روغن‌های اهدایی کمیته امداد به آذربایجان بود که در سکوت خبری کسی به آن توجه نکرد. کمیته امداد ایران به برخی کشورها کمک می‌کند که اصولا در زمره کشورهای عقب‌مانده و جهان سوم هستند. برای مثال تهیه جهیزیه برای دختران کومور. تمام کشور کومور 700 هزارنفر جمعیت دارد و حتی در کومور یک هواپیما برای سفر رئیس‌جمهورش سامبی که از شاگردان آیت‌الله مصباح نیز هست، وجود نداشت و ایران برای آمدن سامبی به ایران برایش هواپیما فرستاد.
کمیته امداد لبنان
کشوری که سید حسین نصرالله اهل آنجاست 10452 كیلومتر مربع مساحت دارد اما جمعیت آن مثل مساحتش تقریبا نصف تهران است! ممکن است ندانید، ولی همه مردم آن را مسلمانان تشکیل نمی‌دهند، قومیت‌های لبنان هم متفاوت است، برخی از آنها در ایران هم هستند. عرب‌ها ۶۰درصد، آسوریان و سریانی‌ها ۳۶درصد و ارمنی‌ها ۴درصد، کردها و یهودیان یك درصد از جمعیت لبنان را تشکیل می‌دهند. در لبنان از اواخر سال 66 كمیته‎های امداد امام خمینی لبنان تاسیس و رسما شروع به كار كردند. تعداد واحدهای كمیته امداد لبنان در پایان سال85 (بعد از حدود دو دهه فعالیت) 20 واحد بود. تعداد 460 شهر و روستای لبنان تحت حمایت كمیته‎های امداد قرار دارند. تمامی شاخه‎های اصلی به صورت شورایی مركب از 3 یا 5 نفر اداره می‎شوند و واحد مركزی نیز كه به‌صورت شورای 5 نفره اداره می‎شود، مسوولیت هماهنگی و نظارت بر كار تمامی شاخه‎ها را به‌عهده‌دارد. مجموع كمك‌های پرداختی به مددجویان كمیته‎های امداد لبنان در سال 85 بیش از 1/23 میلیارد لیره لبنان معادل 928/5364/1 دلار (3/141 میلیارد ریال‌) بوده است‌. كل خانوارهای تحت حمایت كمیته‎های امداد لبنان در پایان سال 85 هفت هزار و 486 خانوار باجمعیت 16هزار و 45 نفر بودند. تعداد تحت حمایت‌های سال 85 در مقایسه با سال قبل، یعنی سال 84 (5212 خانوار با جمعیت 13172 نفر) از نظر تعداد خانوار 6/43 درصد و از نظر جمعیت 8/21 درصد افزایش داشته ‌است.
کمیته امداد سوریه
سوریه كشوری است با مساحت 185هزار كیلومتر و جمعیت حدود 5/18 میلیون نفر.تعداد كل خانواده‌های تحت حمایت کمیته امداد سوریه در پایان سال 85، 2126 خانوار با جمعیت 9289 نفر بوده. در سال 85 جمع کمک‌های کمیته امداد سوریه 47.862.111 لیره سوریه‌، معادل 8/8 میلیارد ریال یا معادل 957.242 دلار بود.
کمک ماهانه 90 هزارتومانی ایران به صد‌هزار کارگر فلسطینی
بعداز حمله اسرائیل به فلسطین، در روز قدس و دعوت كمیته امداد با استقرار پایگاه در مكان‌های خاصی نسبت به جمع‎آوری كمك‌های مردمی جهت اهدا به مسلمانان مظلوم فلسطین اقدام كرد. ارزش ریالی كمك‌های جمع‌آوری شده برای مسلمانان مظلوم فلسطین افزون بر 1/4 میلیارد ریال‌ بود. البته این کمک‌ها تنها گوشه‌ای از کمک‌های ایران به مردم فلسطین است. پیش از عید، نخست‌وزیر فلسطین از کمک 250 میلیون دلاری ایران به تشکیلات خودگردان و فلسطینیان خبر داد. به گزارش آفتاب، اسماعیل هنیه سخنانش در شماره روز پنجشنبه روزنامه لبنانی السفیر منتشر شده، گفت: «نتیجه دیدارم از ایران حمایت مالی از فلسطین به ارزش 250 میلیون دلار (برابر 225 میلیارد تومان) و ارائه چند طرح برای حمایت مالی و اقتصادی مستقیم از دولت و ملت فلسطین بود.» هنیه همچنین گفت: «از جمله این کمک‌ها برای مثال اختصاص 120 میلیون دلار(برابر 108 میلیارد تومان) برای حمایت مالی از دولت فلسطین در سال 2007 و نیز اختصاص 45 میلیون دلار برای پرداخت حقوق کارمندان سه وزارتخانه از وزارتخانه‌های تشکیلات خودگردان فلسطین و پرداخت مطالبات خانواده‌های فلسطینی برای 6 ماه است.» هنیه که با این روزنامه لبنانی گفت و گو می‌کرد، افزود: «ایران پذیرفته به 100 هزار کارگر فلسطینی در ماه 100 دلار بپردازد و برای 6 ماه به این کار ادامه دهد که جمع آن 60 میلیون دلار می‌شود.» به گفته او «ایران همچنین پذیرفته به هر کدام از سه هزار ماهیگیری که از چند ماه پیش از رفتن به دریا محروم شده‌اند، در ماه 100 دلار بپردازد و تا 6 ماه به این کار ادامه دهد که جمع کل آن 8/1 میلیون دلار می‌شود.» نخست‌وزیر فلسطین در پایان گفت: «ایران مرکز فرهنگی فلسطین و کتابخانه‌هایی ملی با ارزش 15 میلیون دلار خواهد ساخت و دو هزار خانه ویران‌شده را به ارزش کل 20 میلیون دلار ترمیم خواهد کرد.»
کمیته امداد افغانستان
افغانستان كشوری با مساحت 652 هزار كیلومتر مربع كه نزدیك به 5/28 میلیون نفر جمعیت دارد. با استمرار جنگ داخلی در این كشور، امداد رسانی کمیته امداد به افغانستان از تابستان سال 77 متوقف شد اما با آغاز دوران بعد از طالبان مجددا فعالیت كمیته امداد در دی ماه سال 80 در شهر كابل و در سال 81 در شهرهای هرات و نیمروز (زرنج) آغاز شد.در پایان سال 86 تعداد 5252 خانوار با جمعیت 21777 نفر تحت حمایت ‌كمیته‌های امداد این كشور قرار داشته‌اند. به علاوه در این سال 745 خانوار شامل 3498 نفر دیگر نیز به صورت موردی طی یك یا دو مرحله از خدمات كمیته امداد بهره‌مند شده‌اند.
کمیته امداد آذربایجان
جمهوری آذربایجان با مساحت 86600 كیلومتر مربع حدود 8 میلیون نفر(تقریبا اندازه تهران) جمعیت دارد. كمیته امداد در این كشور تعداد 464 شهر و روستا را تحت پوشش قرار داده است. در پایان سال 86 تعداد 9593 خانوار با جمعیتی معادل 27875 نفر به صورت دائمی تحت حمایت كمیته‌های امداد جمهوری‌آذربایجان قرار داشته‌اند. به علاوه در این سال كمیته امداد تعداد 5148 خانوار با جمعیت 15272 نفر دیگر را به صورت موردی تحت حمایت و مساعدت خود قرار داد. مجموع كمك‌های پرداختی به مددجویان و هزینه‌های اداری وعملیاتی كمیته‌های امداد جمهوری آذربایجان در سال 86 ‎مبلغ 1/86 میلیون منات جدید (معادل 2211694 دلار، معادل 5/20 میلیارد ریال) بوده‎است.
کمیته امداد تاجیكستان‌
تاجیکستان کشوری با مساحت 143 هزار كیلومتر مربع و حدود 7 میلیون نفر جمعیت است. کمیته امداد در سال 73 در شهر دوشنبه ‌افتتاح شد. در پایان سال 86 تعداد 7154 خانوار با جمعیت 27967 نفر تحت حمایت ‌كمیته‌های امداد این كشور قرار داشته‌اند كه اكثریت آنها از خانوادهای بی‎سرپرست و مهاجرین مسلمان بودند. ضمن اینكه تعدادی از خانواده‌های ‌روس تبار هم از حمایت‌های این نهاد برخوردارند. مجموع‌كمك‌های پرداختی به مددجویان و هزینه عملیاتی كمیته امداد تاجیكستان در سال 86 بیش از 4.615.451 سامانی معادل (12.3 میلیارد ریال یا 1.341.701 دلار) بوده است.
کمیته امداد كومور
به نظرتان کومور کجاست. شاید نام آن را تابه‌حال نشنیده باشید، اما حتما عکس رقص‌های عجیب و غریب افرادی که خود را شبیه مردم بدوی آفریقا آرایش کرده بودند جلوی رئیس‌جمهور کشورمان دیدید. رقصی در حاشیه دیدار احمدی‌نژاد از کومور و چند کشور آفریقایی که اواخر سال گذشته ایرنا آن را با آب و تاب زیاد و طی چند خبر منتشر کرد. کومور یک کشور است، که تاریخ اعلام موجودیتش به نیم قرن نمی‌رسد. کشوری با کمتر از یک میلیون نفر جمعیت، یعنی چیزی حدود 790 هزار نفر و مساحتی حدود 2 هزار کیلومتر مربع. برای اینکه ابعاد کومور دستتان بیاید آن را با تهران مقایسه کنید. تهران 19 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و بیش از 7 میلیون نفر جمعیت (برخی آمارها جمعیت تهران را تا 12 میلیون هم منتشر کردند) همین کشور کوچک هم در جنوب شرقی آفریقا از چشم مسوولان ما مخفی نمانده و آنها به دعوت مقامات عالی‌رتبه كشورهای آفریقایی و با هماهنگی نمایندگی‌های سیاسی و فرهنگی كشورمان در كشورهای تانزانیا، كومور، سیرالئون و ماداگاسكار ارتباطات و مراودات و اقدامات اجرایی خاصی را انجام دادند.(همان کشورهایی که چند وقت پیش محمود احمدی‌نژاد سفری به آنها داشت) از آن جمله می‌توان به تاسیس دفتر کمیته امداد در کومور اشاره کرد. این دفتر در کومور فعالیت‌هایی نظیر سایر کشورها انجام داده است. مثل راه‌اندازی مركز آموزش فنی و حرفه‌ای در چهار رشته: كامپیوتر، برق ساختمان، برق صنعتی، خیاطی و تجاری کمیته امداد از زمان تاسیسش در کومور بیش از 500 خانوار محروم و دارای یتیم در كشور كومور را تحت حمایت قرار داده است. البته تعداد افراد تحت حمایت منتشر نشده است، اما اگر خانوار‌ها را 5 نفری در نظر بگیریم یعنی کمیته امداد در کومور 2500 نفر از مجموع 790 هزار نفر جمعیت کومور را تحت حمایت قرار داده است. البته کوموری‌ها هم قدر کمک‌های ایران را می‌دانند. به گزارش برنا اواخر سال گذشته احمد عبدالله محمد سامبی رئیس‌جمهور کومور طی سخنانی در سالن اجتماعات دفتر کمیته امداد امام خمینی(ره) در کومور از زحمات جمهوری‌اسلامی ایران به ویژه کمیته امداد امام خمینی(ره) در این کشور قدردانی کرد. به گزارش این خبرگزاری سامبی طی این سخنرانی ضمن بیان صحبت‌های رئیس‌جمهور ایران در زمینه فراهم کردن امکانات مناسب توسط ایران در کشور کومور، حضور کمیته امداد در کومور را برای این کشور بسیار خوشایند دانست.
سامبی شاگرد مصباح
احمد عبدالله محمد سامبی (زاده ۵ ژوئن ۱۹۵۸) معروف به آیت‌الله سیاستمدار و روحانی مسلمان سنی (البته در بخش بعدی می‌خوانید که در خاطره‌ای از احمدی‌نژاد، او سامبی را شیعه می‌داند!) اهل مجمع‌الجزایر قمر است. او در سال ۲۰۰۶ رئیس‌جمهور این کشور شد. به قدرت رسیدن او حاصل نخستین انتقال مسالمت‌آمیز قدرت در تاریخ سراسر کودتای کومور بود. او همچنین نخستین رئیس کشور کومور است که از انجوان می‌آید، جزیره‌ای که در سال ۲۰۰۱ درخواست خود برای جدا شدن از اتحاد جزایر کومور را کنار گذاشت. سامبی مانند اکثر اهالی دیگر قمر مسلمان سنی است و لقب آیت‌الله را به خاطر اقامت و تحصیلش در شهر قم بر او نهاده‌اند. او در قم در مورد نظریه سیاسی اسلامی مطالعه می‌کرد و گفته می‌شود شاگرد محمدتقی مصباح یزدی بوده‌است. پس از آن تحصیلاتش را در سودان و عربستان سعودی پی گرفت.
هواپیمای اختصاصی ایران برای آیت‌الله
یکی از نقدهای جدی احمدی‌نژاد نسبت به دولت اصلاحات، استفاده دولتمردان اصلاحات از هواپیمای تشریفاتی بود. اما در دولت احمدی‌نژاد هرچند خود او از هواپیمای اختصاصی پیشین استفاده نمی‌کرد، اما برای سامبی از ایران هواپیما فرستاده شد تا به ایران بیاید! یک سایت حامی‌‌دولت نهم خبر از آن داد که برای سفر رئیس‌جمهور کومور به ایران، احمدی‌نژاد دستور داده است که یک هواپیمای فالکون از ایران به کومور برود تا او را با خود به ایران بیاورد. این رسانه حامی‌‌احمدی‌نژاد که در چند ماه گذشته به انتشار برخی خاطرات از زبان دوستان و اطرافیان رئیس دولت نهم روی آورده است، نوشت: «رئیس‌‌جمهور کومور، مسلمان و شیعه است. در ایران درس خوانده و شاگرد آقاى مصباح یزدى بوده. می‌‌خواست بیاید ایران؛ اما چون هواپیماى مناسبى براى آمدن به ایران در اختیار نداشت، دکتر دستور داد یک هواپیماى فالکون بفرستند تا او را بیاورد.»
آتش زدن محموله روغن در آذربایجان
در سال 87 مثل سال‌های گذشته، دفتر خارج از کشور کمیته امداد امام خمینی(ره) (آذربایجان) محموله‌هایی را در قالب کمک‌های کالایی که همه ساله برای شهر‌ها و روستاهای این جمهوری مثل: باكو، لنكران، گویچای و گنجه و…. ارسال می‌کرد، فرستاد.اما گویا یکی از محموله‌های روغن نباتی که مانند سال‌های قبل به این جمهوری فرستاده شده بود توسط مقامات جمهوری آذربایجان در شهر لنکران به آتش کشیده شده است.

دکتر سروش: گاهی چراغ دین دود می زند.

عبدالکریم سروش، روشنفکر و فیلسوف ایرانی که این روزها در میان تعطیلات تابستانی از آمریکا به بریتانیا آمده، روزها وشب ها در جمع هواداران و شاگردانش حاضر می شود و گاهی نیز مقابل دوربین تلویوزیون به نقد آنچه که در ایران می گذرد، می نشیند.
در شرایطی که موج اعتراض ها به نتایج انتخابات و وقایع پس از آن در ایران ادامه دارد، آقای سروش به بی بی سی فارسی گفت “اینکه در این اواخر کسانی آمده اند و رای مردم را تضعیف می کنند و آن را از جایگاه بلندش تنزل می دهند، نمی گویم پدیده نوظهوری است اما آشکار شدن آن نزد پاره ای از حاکمان، امر بدیعی است.”
پس از اعلام نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران که با اعتراض های مردمی رو به رو شد و اینک شماری از حاکمان فعلی و سابق ایران هم جانب مردم را در آن گرفته اند و حتی پیشنهاد برگزاری همه پرسی داده اند، آقای سروش با انتشار یادداشتی با عنوان “روح مجروح و غرور رنجور” با هموطنانش همدردی و به حاکمان ایران توصیه هایی کرد.
آقای سروش در این یادداشت در سایت خود نوشت:”هیچ چیز مهیب تر از زخمی کردن غرور یک قوم نیست. سرمایه اعتمادشان را ستاندن و آب دهان برویشان افکندن، پلیدی وبی شرمی ازین بیشتر نمی شود. آدمیان دزدی ودغلی را تحمل می کنند اما اهانت مکرر به عزت وکرامت شان را هرگز. اینک روح مجروح و غرور رنجور ایرانیان به جوش آمده است و تا ننگ آن خیانت زدوده نشود و تا غاصبان به دست عدالت سپرده نشوند التهاب شان فرو نمی نشیند.”


ناخرسندی از رای مردم
آقای سروش به بی بی سی فارسی می گوید به گمان او علاوه بر اینکه تنزل دادن رای مردم در میان حاکمان فعلی ایران سابقه تئوریک دارد، جنبه سیاسی و اجتماعی هم دارد. “حاکمان ایران تا زمانی که مطمئن بودند که رای مردم با آنها است همیشه از رای و اهمیت آن سخن می گفتند اما از زمانی که مطمئن شدند رای مردم ممکن است چنان که آنها می خواهند جهت گیری نداشته باشد، مشغول تخفیف رای مردم شدند.”
آقای سروش می گوید: “من فراموش نمی کنم در زمانی که آقای خاتمی در ۱۲ سال پیش با آن سکوه انتخاب شد، یکی از سخنرانان تلویوزیون یعنی دقیقا آقای محسن قرائتی، در یکی از درس های قرآنی اش گفت که قرآن می فرماید، مردم عقل درستی ندارند و بنابراین به فرض که اکثریت هم رای داده باشند، دلیل حقانیت او نمی شود. این سخن قرائتی نبود، سخن کسانی بود که از رای مردم ناخشنود بودند.”
“انتخاب تشیع از ابتدا مشروعیت الهی بود”
پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و برگزاری دو نماز جمعه پس از آن که یکی به امامت آیت الله خامنه ای و دیگر به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد، بحث درباره سرچشمه مشروعیت حاکمان در ایران از یک بحث محدود به دامنه رسانه ها و مردم کشیده است.
پاره ای از نزدیکان به آیت الله خامنه ای مشروعیت را با استناد به برخی روایات شیعی و نظرات آیت الله خمینی “الهی” می دانند و شمار دیگری از که به دنبال صورتی عرفی از حاکمیت هستند، باز هم به استناد به آرای آیت الله خمینی و برخی از روایات و آیات قران، رای مردم را مشروعیت دهنده به حاکمان می خوانند.
عبدالکریم سروش اما می گوید که آیت الله خمینی در این موارد به صراحت نظر نداده است.
“اگر نگاه کنید از زمانی که تسنن و تشیع به عنوان دو شاخه بزرگ اسلامی تشکیل شد، حقیقت این است که نزاع بر سر مشروعیت بود. اهل سنت به دنبال مشروعیت سنتی رفتند و ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب شد. اما شیعیان از همان ابتدا به دنبال مشروعیت کاریزماتیک و الهی بودند و اعتقاد داشتند به دلیل نصب الهی که برای آنها وجود داشته، حکومت حق حضرت علی و فرزندانش است. تا امروز هم این داستان ادامه دارد.”
به گفته آقای سروش وقتی که آیت الله خمینی بحث ولایت فقیه را مطرح می کرد، تکیه به نیابت از امامان معصوم کرد. “این معنایش این است که همان مشروعیت الهی و کاریزماتیک و الهی امام معصوم منتقل می شود به ولی فقیه. پس اگر به دل تئوری ولایت فقیه آیت الله خمینی وارد شوید، قصه همین است. یعنی مشروعیت در اصل از خداوند و پیامبر گرفته می شود و فره ایزدی که شخص در اثر اتصال با این بزرگان پیدا می کند، او را شایسته حاکمیت قرار می دهد.”
اما در شرایطی که محمود احمدی نژاد و نظریه پردازن نزدیک به او از جمله محمد تقی مصباح یزدی، همواره براین نکته تاکید دارد که این دولت به دنبال تشکیل حکومت اسلامی است و می خواهد این نظام را به دست “صاحب اصلی اش” برساند و در احکامی که صادر می کند دلبستگی به امام دوازدهم شیعیان را ملاک می دهد، مردم و رضایت مندی آنها در حکومت اسلامی، موضوع پرسش قرار می گیرد.
عبدالکریم سروش در این زمینه می گوید: “ولی امر وکیل الرعایا نیست، ما در تاریخ ایران کریم خان زند را داشته ایم که خود را وکیل الرعیا می نامید اما ولی فقیه، ولی مردم است. ولایت فقیه یعنی خواجگی، یعنی سروری، این غیر از وکالت است، غیر از نیابت از مردم است.”
به گفته آقای سروش “چنانکه باید در مفهوم ولایت فقیه در ایران صراحت به خرج داده نمی شود چرا که این موضوع چهره ای ناخوشایند نیز دارد ولی حقیقتا قصه ولایت فقیه این است.”
به اعتقاد آقای سروش “مساله مشروعیت یک امر بیرون دین است نه در درون دین. شما به این مستندات درون دینی هرچه بیشتر [برای مشخص شدن پایه مشروعیت حکومت] استناد کنید، آب تیره تر و داوری مشکل تر خواهد شد.”
فتوای فقها و دولت دمکراتیک
در پی وقایع اخیر در ایران و اعتراض های مردمی در این کشور به حوادث صورت گرفته پس از انتخابات، آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع تقلید بلند مرتبه شیعه اخیرا در پاسخ به پرسش های شرعی مقلدانش گفته است که تصدی مسئولانی که عدالت و امانتداری را از دست می دهند مشروعیت ندارد و متولی امور جامعه که “با احکام شرع، موازین عقل و میثاق های ملی” عمدا مخالفت کند “جائر و ولایتش جائرانه است.”
آقای سروش از زمان حضورش در لندن، در جلسات مختلف مورد این پرسش قرار گرفته که مصداق این فتوا چیست و حاکم جائر کیست و منظور آیت الله منتظری که بوده است؟
او در گفت و گو با بخش فارسی بی بی سی دیدگاه آیت الله منتظری را نظر فقیهی محترم خواند که بر اساس جایگاه اش تعیین مصداق نمی کند و این وظیفه مقلدانش است که تطبیق به مصداق کنند که چه کسی مشمول این فتوا است.
اما سروش درباره نقش “فتوا” در حکومت دموکراتیک دیدگاه روشنی دارد: “باید به سویی برویم که در آن نتوان با فتوای هیچ مفتی ای کسی را نصب کرد یا کسی را عزل کرد. البته ما در یک شرایطی به سر می بریم که خود نظام ما فتوا را مهم و محترم می شمارد. تمام نکته همین است که در یک نظام دمکراتیک اساسا این بساط باید جمع شود. ما قانون داریم و قانون داریم و همین.”
آقای سروش درباره دخالت دادن هرچه بیشتر احکام فقهی در اداره امورکشور، به تازگی به بی بی سی فارسی گفته است “وقتی شما فتیله بعضی از این احکام را بالا بکشید چراغ دین دود می زند و همه خانه آتش می گیرد. لذا اتفاقا در جامعه چند فرقه ای [که در آن انواع دینداران و حتی بی دینان وجود دارند] باید این فتیله را پایین نگه داشت تا همگان بتوانند در این جامعه فعالیت کنند.”

پیام مغفول مانده موسوی در باب سقوط توپولف


مهندس موسوی طی پیامی کشته شدن دهها تن از هموطنان را در سانحه دلخراش سقوط هواپیمای مسافربری تسلیت گفت
به گزارش قلم نیوز، مهندس میرحسین موسوی طی پیامی کشته شدن دهها تن از هموطنان را در سانحه دلخراش سقوط هواپیمای مسافربری تسلیت گفت.متن کامل این پیام به شرح زیر است:
بسمه تعالی
خبر غم‌انگیز و تأثرآور کشته شدن دهها تن از هموطنان عزیزمان در سانحه دلخراش سقوط هواپیمای مسافربری پرواز تهران به ایروان، اینجانب را نیز همانند ملت بزرگ ایران بسیار متأثر و عزادار کرد. مردم ایران نباید به کرات در معرض چنین حوادث جانگدازی قرار گیرند. تکرار اینگونه خسارات جبران‌ناپذیر می‌تواند خطر کم‌ارزش شدن جان گرانبهای انسانها را در نظر مسئولین و دولتمردان القا نماید.
اینجانب ضمن عرض تسلیت به مردم شریف کشورمان مخصوصاً هموطنان عزیز ارامنه و جامعه ورزشی، از خداوند متعال برای تمامی درگذشتگان طلب مغفرت و برای بازماندگان ایشان آرزوی صبر و سلامتی می‌نمایم.

میرحسین موسوی

رسوایی وزیر علوم دولت کودتا در باب مدارک علمی وی


رخداد پس از برملا ساختن این موضوع که وزیر علوم جز هیچ یک از برترین رباضی دانان جهان نیست، اطلاع یافت که زاهدی، خود را عضو اکادمی بین المللی و معتبر علوم نیویورک و انجمن ریاضی ژاپن معرفی کرده است.
رخداد طی مکاتبه ای با این دو انجمن و اکادمی بین المللی با خبر شد که وزیر علوم کابینه احمدی نژاد باز هم دروغ گفته است.
نمایندگان این دو انجمن و اکادمی بین المللی در پاسخ به این سئوال که ایا اقای زاهدی جز اعضای این دو انجمن می باشد اعلام کردند: وزیر علوم ایران هیچگاه در بین اعضای ما نبوده است.
نماینده اکادمی بین المللی علوم نیویورک در پایان تاکید کرد: پس از اینکه ما از سو استفاده های اقای زاهدی با عضو نامیدن خود در اکادمی علوم نیویورک با خبر شدیم، این هشدار را به وزیر علوم ایران می دهیم که اگر عضویت خود را تکذیب نکنند از ایشان شکایت می کنیم. ،
سوابق و تجربيات اعلام شده ی وزیر علوم در زمينه هاي علمي – تحقيقاتي و آموزشي به شرح زیر است:
1- عضو انجمن رياضي ايران از سال 1362 تاكنون2- استاد دانشگاه شهيد باهنر کرمان3- عضو انجمن بين‌‏المللي سيستم‌‏هاي فازي از سال 1370 تاكنون4- عضو انجمن رياضي كشور ژاپن از سال 1374 تاكنون5- عضو آكادمي علوم نيويورك از سال 1376 تاكنون6- عضو و رييس انجمن سيستم‌‏هاي فازي ايران7- ارائه بيش از صد مقاله در كنفرانس‌‏هاي علمي داخلي و خارجي8- چاپ بيش از 85 مقاله در مجلات علمي بين المللي9- سخنراني علمي در كشورهاي آلمان – اتريش – ارمنستان – اسلواك – اكراين – ايتاليا – چك – چين – ژاپن – سوريه – كانادا – كره جنوبي – مجارستان – يونان – تركيه – پاكستان – روسيه – هند و9- داوري مقالات علمي در مجلات معتبر بين المللي و مجلات معتبر داخل كشور10- انجام بيش از 26 طرح تحقيقاتي از جمله دو طرح ملي كه دريكي از اين طرح‌‏ها نظريه جديدي ارائه شده كه هم اكنون دانشمنداني در كشورهاي ژاپن، كره و چين روي آن نظريه كار مي‌‏كنند.11- پژوهشگر نمونه دانشگاه سال‌‏هاي 1374 تا 137712- پژوهشگر نمونه استان سال‌‏هاي 1375 تا 137813- استاد نمونه دانشگاه‌‏هاي كشور سال 137514- انتخاب رساله دوره دكترا به عنوان رساله برگزيده دكتراي رياضي كشور در اولين جشنواره رياضي دانشگاه تهران15- انتخاب به عنوان مرد علمي سال 1997 تا 1998 توسط مركز بين المللي كمبريج16- انتخاب و معرفي در ليست برترين رياضي دانان جهان توسط انجمن رياضي آمريكا در سال‌‏هاي 1998 تا 200217- پژوهشگر نمونه دانشكده رياضي سال‌‏هاي 1380 تا 1382

طرح برخي نمايندگان كنگره عليه ايران/سناتورها به‌دنبال تحريم بانك مركزي

خبرگزاري فرانسه از واشنگتن گزارش کرد که برخي نمايندگان کنگره آمريکا، فشار خود بر باراک اوباما را افزايش داده‌اند تا در صورتي که تهران تا اواخر سال جاري ميلادي برنامه‌هاي هسته‌اي خود را متوقف نکند، تحريم‌هاي اقتصادي شديدتري بر ضد ايران وضع کند. جان کيل و جان مک‌کين(رقيب باراك اوباما در انتخابات رياست جمهوري) ـ سناتورهاي جمهوريخواه ـ جوزف ليبرمن ـ سناتور مستقل ـ و اون باي ـ سناتور دموکرات ـ از اوباما خواسته‌اند تا در صورتي‌که راهکارهاي ديپلماتيک به بن‌بست برسند، بانک مرکزي جمهوري اسلامي را تحريم کند.
اين قانونگذاران آمريکايي طرحي را آماده کرده‌اند که از اوباما مي‌خواهد در صورتي‌که تهران پيشنهاد رئيس جمهور آمريکا براي گفت‌وگوهاي مستقيم را تا پيش از نشست سران گروه 20 در اواخر سپتامبر نپذيرد، يا از توقف غني‌سازي اورانيوم و فعاليت‌هاي هسته‌اي تا دو ماه پس از آن سر باز بزند، عليه اين کشور وارد عمل شود. به گفته کيل ـ سناتور جمهوريخواه ـ اگر بپذيريم که گفت‌وگو با تهران راهگشاست، نبايد زمان را از دست داد. طرح يادشده که اصلاحيه‌اي بر بودجه‌سالانه دفاعي ايالات متحده است، تهران را به تحريم‌هاي اقتصادي شديدتري از سوي آمريکا تهديد مي‌کند، مگر اينکه تحريم‌هاي سازمان ملل متحد عليه جمهوري اسلامي ايران تشديد شوند.
به گزارش دويچه وله، در همين حال ليبرمن ـ سناتور مستقل ـ ضمن استقبال از پيشنهاد اوباما براي گفت‌وگوي مستقيم با تهران هشدار داد که ايراني‌ها بايد توجه داشته باشند که اين يک پيشنهاد مدت‌دار است. به ادعاي مک‌کين ـ سناتور جمهوري‌خواه ـ اين طرح نشان مي‌دهد که تهران بايد هر چه سريع‌تر رويه‌ خود را تغيير دهد، در غير اين صورت به‌دليل همراهي‌نکردن با جامعه بين‌المللي، با تحريم‌هاي شديدتري مواجه خواهد شد! به اعتقاد کارشناسان، تهديدهاي اين‌چنيني از سوي مقامات آمريکايي بيشتر جنبه ناآرام کردن اوضاع را دارد.
سابقه تحريم‌ها
موج تازه تحريم‌هاي آمريکايي بر ايران از سال 2006 و با بانک صادرات شروع شد. در سپتامبر آن سال «استوارت لوي» معاون وزير خزانه‌داري آمريکا در امور مبارزه با تروريسم، بانک صادرات ايران را به ياري‌رساني به گروه حزب‌الله که از منظر دولتمردان آمريکا گروهي تروريستي تلقي مي‌شود، متهم کرد. اين مقام آمريکايي ادعا کرد حزب‌الله لبنان از سال 2001، 50 ميليون دلار از پول‌هاي در گردش بانک‌هاي آمريکايي را از طريق بانک صادرات دريافت کرده و به همين دليل بانک صادرات ايران مجاز به ارتباط با موسسه‌هاي مالي در آمريکا نيست.
در ايران گروه لبناني حزب‌الله گروهي مقاوم و ملي شناخته مي‌شود و نزد افواه هم موضوع کمک رساني نظام به حزب‌الله بر کسي پوشيده نيست.
با عدم پذيرش توقف غني سازي اورانيوم از سوي تهران و موافقت اعضاي دائم شوراي امنيت به ارجاع پرونده ايران از آژانس انرژي اتمي به شوراي امنيت، روند فشارها نيز بر ايران تشديد شد.
شرط توقف تحريم‌ها «توقف کامل غني‌سازي» اعلام شده است و طي سال‌هاي گذشته ايران از پذيرفتن اين امر امتناع و سعي کرده با همکاري با آژانس شرايط را به سود خود سپري کند و طرف‌هاي مقابل را به قبول شرايط تازه‌تر وادارد.
تداوم اين روند به تصويب قطعنامه‌هاي دوم و سوم و چهارم شوراي امنيت در سال‌هاي 2007 و 2008 منتهي شد.
درست يك ماه پس از اعلام تصميم دولت آمريکا مبني بر قطع مراودات تجاري موسسات اين کشور با شرکت کشتيرانى جمهورى اسلامى به جرم جعل مدارک براي حمل اسلحه و محموله‌هاي نظامي، بانک توسعه صادرات نيز با اتهامي نظامي مواجه شد.
اخبار تحريم شرکت‌ها و بانک‌هاي ايراني را «استوارت لوي» در روزهاي چهارشنبه اعلام مي‌كرد. كسي كه معاون بانكي وزير اقتصاد در دوره دانش جعفري يكي از دستاوردهاي وزير معزول را بازي شطرنج پيچيده با اين مقام آمريكايي و خنثي كردن فتنه‌هاي او عنوان كرد.در آن زمان اعلام شد بر اساس تصميم وزارت خزانه داري ايالات متحده حساب‌هاي بانکي و اموال و دارايي‌هاي بانک توسعه صادرات ايران در آمريکا مسدود و توقيف مي‌شود. ضمن اينکه مطابق رويه‌اي که در سابق نيز اعمال مي‌شد شرکت‌ها و شهروندان آمريکايي از اين پس اجازه مراوده مالي با اين بانک ايراني را نخواهند داشت.
وزارت خزانه داري آمريکا بانک توسعه صادارت ايران را متهم به ارائه خدمات مالي به وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و به‌طور خاص برنامه‌هاي مربوط به توليد موشک‌هاي بالستيک در ايران کرده است.
بانك سپه،ملي و ملت نيز با بهانه‌هاي مشابهي مشمول تحريم شدند گرچه اين تحريم‌ها از سوي مقامات كشور بي اهميت قلمداد شده است.
در 18 تير، شعبه دوم بخش بدوي دادگاه اروپا، مرجع رسيدگي به اختلافات حقوقي در اتحاديه اروپا، دادخواست بانک ملي لندن براي صدور حکم آزاد کردن دارايي‌هاي مسدود شده بانک را ناموجه خواند و به اين ترتيب، تصميم کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در وضع تحريم عليه اين بانک را مورد تاييد قرار داد.
ارجاع شکايت بانک ملي لندن به دادگاه اروپا پس از رد دادخواست مشابهي در دادگاه عالي لندن در سال گذشته صورت گرفت که طي آن، وکلاي بانک ملي لندن از اين دادگاه خواسته بود تصميم دولت بريتانيا در تحريم بانک را غيرقانوني اعلام کند.
قضات دادگاه عالي بريتانيا به عدم صلاحيت خود در رسيدگي و صدور راي در اين زمينه راي دادند و به بانک ملي لندن توصيه کردند که شکايت خود را در دادگاه اروپا، مرجع رسيدگي به شکايات عليه اقدامات مرتبط با اتحاديه اروپا، مطرح کند.
بانک ملي لندن در دادخواست خود به دادگاه اروپا اعلام کرده بود که به عنوان يک موسسه مستقل، نبايد مشمول تحريم‌هاي بين المللي عليه بانک ملي ايران، وابسته به دولت جمهوي اسلامي، شود.
در ماه ژوئن سال گذشته، اتحاديه اروپا بانک ملي ايران و تمامي زير مجموعه‌هاي آن را به دليل آنچه که حمايت مالي از فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي خواند مشمول تحريم‌هايي قرار داد.مديران بانكي معتقدند تخريم‌هاي بانكي ايران به مسائل سياسي آلوده است و وجاهت قانوني ندارد.

متن اصل بیانیه مجمع روحانیون مبارز در باب همه پرسی

بسم الله الرحمن الرحیم
بعثت حضرت ختمی مرتب محمد مصطفی(ص) بر همه مومنان، مسلمانان، حق‌خواهان و آزادگان به‌ویژه ملت بزرگ و افتخارآفرین ایران مبارک باد!
نزول وحی الهی بر قلب مبارک سرور موجودات و سالار عالمیان، آغاز مرحله تازه‌ای در تاریخ انسان بود تا او را از تاریکی نادانی و غفلت از حق و حقیقت رهایی بخشد و بندهای شرک و استبداد و ظلم و تبعیض و حقارت را از پای جان او برگیرد و راه کمال و والایی را به او بنماید تا با عزمی مستحکم و اراده متکی بر ایمان و عرفان و خرد آن را بپیماید. انقلاب اسلامی ایران به پیشوایی مردی از سلاله رسول الله (ص) و عالمی سالک و عادل و فقیه و حکیم و بنده خوب خدا حضرت امام خمینی(قدس سره) را مردم در تداوم «بعثت» یافتند و بر آن دل سپردند تا در سایه‌سار آن، بنیان استبداد هزاران ساله و استعمار چند صد ساله ویران شود و بنیاد آزادی و عدالت و رشد و سربلندی برپا گردد؛ بنیادی سازگار با ارزش‌های دین خدا بخصوص عدالت و اخلاق. پاسداشت «جمهوری اسلامی» که دست‌آورد بزرگ انقلاب اسلامی است، بر همه ما لازم است، بخصوص اینک که آشکارتر از گذشته هم جمهوریت و هم اسلامیت در معرض تهدیدهای جدی است. از جمله آنچه در انتخابات اخیر گذشت هشداری است برای همه آنان که به انقلاب و راه امام وفا دارند و ایران و ایرانی را بزرگ و سربلند می‌خواهند. در انتخابات اخیر اعتماد عمومی نسبت به این‌که "میزان رأی ملت است" آسیب جدی دید و برای میلیون‌ها انسان این شائبه پیش آمد که چه‌بسا جریان‌ها و سازوکارهایی بتوانند در رأی واقعی مردم تصرف کنند و نتیجه‌ای را جز آنچه مردم خواسته‌اند، اعلام و القا کنند. اخلاق که تتمیم مکارم آن، هدف بعثت پیامبر(ص) بود، بخصوص از سوی بعضی از حاکمان یا محافل و گروه‌های مدعی انقلابی‌گری و اسلام‌‌خواهی به بدترین وجهی مورد تعدی قرار گرفت و بسیاری از انسان‌های پاک، خوش‌سابقه در انقلاب و خدمتگزار مردم، در معرض اهانت و تهمت‌های زشت قرار گرفتند. اعتراض مدنی مردم که ولی نعمت حاکمانند، با خشونت، منجر به ضرب و جرح و قتل و بازداشت شد و خیزش آرام و مظلومانه میلیون‌ها ایرانی به بیگانگان نسبت داده شد و بر طبل اهانت به ملت و چهره‌های مورد اعتماد و احترام مردم نواختند و حتی حق مسلم برپایی اجتماعات آرام و تظاهرات مدنی را از کسانی که به هر دلیلی به وضع موجود و انتخابات اخیر معترض بودند، پایمال کردند و بدین وسیله به انقلاب، ارزش‌های آن، ملت و میهن جفای غیرقابل جبران کردند، و با محدودکردن فضای بحث و گفت‌وگو و بستن راه‌های ارتباطی به روی مردم و برپایی توفان تخریب و اهانت و تحریک از سوی رسانه‌ها و دستگاه‌های تبلیغاتی در انحصار حکومت و تحمیل فضای امنیتی و سیاسی بر کشور، چهره انقلاب و نظام مشوه شد و با دستگیری صدها تن از چهره‌های موجه دینی‌، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و جوانان عزیز از دختر و پسر به جای ملاطفت و محبت و رحمت، رعب و خشونت و تنفر بر جامعه مستولی شد. در چنین فضای ناسالمی، آن‌چه در نماز جمعه این هفته رخ داد، از یک سو نشانه دلبستگی مردم به اصل انقلاب است که اکنون احساس می‌شود از سوی جریان‌های پرمدعای خشونت‌طلب بداخلاق و ضدحقوق مردم در معرض تهدید قرار گرفته است و از سوی دیگر زمینه‌ای بود برای حضور متین و آرام صدها هزار انسان که همه راه‌های حضور مدنی را به روی خود بسته می‌بینند. ضمن تشکر از این حضور مبارک و پر راز و رمز، جا دارد از بیانات سنجیده، خیرخواهانه و شجاعانه آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی نیز سپاسگزاری کنیم. آیت‌الله هاشمی که از پیشتازان انقلاب اسلامی و پیروان صادق و فداکار امام و از سرمایه‌های کشور است، بخصوص در جریان انتخابات اخیر و پس از آن، مورد اهانت و جفای بی‌رحمانه و کین‌توزانه قرار گرفت، همچنان که برخی دیگر از شخصیت‌های بزرگ و برجسته حوزه علمیه قم و نیز شماری از چهره‌های شاخص و تاثیر‌گذار روحانی در تهران آماج حملات ناجوانمردانه قرار گرفتند. گرچه این اهانت‌ها از قدر انسان‌های بزرگ و خدمتگزار نمی‌کاهد، ولی نشان می‌دهد که 30 سال پس از پیروزی انقلاب، اخلاق و ادب تا چه درجه‌ای سقوط کرده است و افسوس بیشتر این‌که به جای برخورد با بداخلاقان مردم فریب از کیسه انقلاب و ملت و کشور به آنان پاداش داده می‌شود و منتقدان وضع موجود مجبور به پرداخت هزینه‌های سنگین می‌شوند. امروز اگر خیر انقلاب و کشور و ملت را می‌خواهیم، همگی باید پیشنهادهای متین آیت ‌الله ‌هاشمی را که در واقع حداقل‌هایی است که می‌تواند هم بخشی از حق مردم را ادا کند و هم جامعه را به سوی اطمینان و آرامش ببرد و امید به آینده را افزون‌سازد، جدی بگیریم و آن را عملی سازیم. با توجه به اینکه اعتماد حداقل میلیون‌ها انسان نسبت به روند انتخابات سلب شده است، مجمع روحانیون مبارز بر اساس نص صریح قانون اساسی مصرانه می‌خواهد برای خروج از بن بست و بحران موجود به جای اصرار بر روش‌های ناکارآمد که تاکنون نتیجه‌ای جز سلب اعتماد بیشتر نداشته است، در یک همه‌پرسی که عموم ملت ایران بتوانند آزادانه در آن شرکت کنند، نسبت به آنچه اتفاق افتاده است، نظرخواهی شود. البته همه‌پرسی‌ای نه توسط نهادها و مراکزی که انتخابات را به این گونه سرنوشتی دچار کردند بلکه زیر نظر نهاد و مرجعی بی‌طرف و مورد اعتماد مردم. جا دارد که حاکمیت به جای اعتماد به تحلیل‌های بیمارگونه و توهم‌زا که مبنای سیاست‌ها و اعمال زیان‌بار و منشأ زیر پا نهاده ‌شدن حقوق شهروندی مردم و نقص آشکار قانون اساسی و قاعده انصاف و شرع و عقل شده است، به پیشنهادهای خیرخواهانه عزیزانی چون‌ هاشمی رفسنجانی توجه و اهتمام کنند تا در سایه آن رهبری، ملت و کشور همه برنده صحنه‌ای باشند که اگر وضع فعلی ادامه یابد، همگان بازنده خواهند بود.
و ما توقیقنا الا بالله علیه توکلنا و الیه انبنا
مجمع روحانیون مبارز
28/4/88

دبیر کل موتلفه:حتي اگر حکم الهي با اکثريت قاطع رد شد، مقبوليت ندارد

دبير کل حزب موتلفه معتقد است: «در بحث مشروعيت مدني اين مهم است که حکمي را که مي‌خواهيم انتخاب يا پشتيباني کنيم ضمانت اجرايي هم دارد يا خير. آيا مردم هم تبعيت مي‌کنند يا يک امر ذهني است.» به گزارش سحام نيوز سايت روز بخشي از گفت وگوي منتشر نشده محمد نبي حبيبي که در چهار سال گذشته انجام شده را منتشر کرده است که در آن وي از اعتقادش به راي اکثريت صحبت مي‌کند و معتقد است که حتي حکم الهي اگر راي اکثريت را نداشته باشد مقبوليت خود را از دست مي‌دهد.» وي تاکيد کرد: «به نظرم سوال خيلي مهمي است. ما معتقديم اگر حکومت ديني مقدرات کشور را با رنگ ديني اداره کند، جز با پشتوانه مردمي امکانپذير نيست. ما بعد از پيغمبر اکرم که بالاتر از اميرالمومنين نداريم. اميرالمومنين بعد از پيامبر اکرم 25 سال کاملا از حکومت کنار زده شدند، اصلا هم وارد اينکه چرا کنار زده شدند، حق کدام است، باطل کدام و … نمي‌شوند. منتها ما يک عقيده داريم و آن اين که تفکر بايد با مباني مسلم مذهبي سنجيده شود. اگر اين تفکر با آن موازين متقنن مذهبي انطباق کامل داشت، به نظر ما حق است. اما اينكه وقتي مي‌خواهيم با اين حق حکومت کنيم آيا بي‌مردم مي‌شود حکومت کرد؟ به نظر من نمي‌شود. اميرالمومنين هم همين را مي‌گويد تا برسد به ديگران. وي افزود: «اگر الهي بودن حکم خدا و راي ندادن مردم به آن هم ثابت شود، به نظر شما کداميک حق و درست است. بنده اين را که اگر مردم تاييد نکنند، ضمانت اجرايي فراهم نمي‌شود را رد نمي‌کنم.» حبيبي گفت: «اصلا حکم خدا مال حاکم اسلامي نيست، من در آوردي نيست. کسي نمي‌تواند بگويد من مي‌گويم اين کار را بکنيد. ولي فقيه نمي‌تواند خارج از حکم خدا، حکم دهد. همه اختلاف ما همين جاست که من معتقدم اگر در يک جامعه‌اي احکام الهي زمينه منفي پيدا کند، «ضمانت اجرايي‌اش» را هم از دست مي‌دهد. اين را قبول دارم و هيچ ترديدي هم در آن ندارم. اما هر گاه يک حکم الهي در جامعه‌اي با اکثريت قاطع رد شد، »مشروعيت» خود را از دست نمي‌دهد بلكه «مقبوليتش» را از دست مي‌دهد. اما در بعضي از حرف‌هاي روشنفکرانه متاسفانه خيلي بي انصافانه در مورد اين دو «خلط بحث» مي‌كنند».

چرا افسرده‌اید؟ فراموش نکنید که این بهترین حالت ممکن است!


این روزها دوستان بسیاری را می‌بینم که افسرده‌اند. این افسردگی ناشی از آن می‌شود که آنها گمان می‌کنند وضعیت فعلی بدترین وضعیت موجود است. از یک نظر این فکر می‌تواند درست باشد: کمتر کسی گمان می‌کرد حتی با انتخاب دوباره احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری چنین وضعیت اسف‌باری پیش آید. آنچه که نهایتا قابل پیش‌بینی بود ادامه‌ی همان وضعیت اقتصادی فرهنگی و سیاسی دوراه اول احمدی‌نژاد بود البته با سیر نزولی بیشتر. اما آنچه که در این سه هفته شاهد بودیم یک بحران و فاجعه‌ی به تمام معنا بود. خود من که در کل دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و با وجود مشکلاتی مضاعف (از جمله خدمت 20 ماهه‌ی نظام وظیفه با داشتن زن و بچه!) به هر حال گلیم‌ام را از آب بیرون کشیده بودم؛ از 23 خرداد تا الان کاملا بیکار شده‌ام. تمام ستون هایم تعطیل شده‌اند، آی طنز را فیلتر کردند، خرده فعالیت‌های اقتصادی ام کاملا راکد شده‌اند و حتی چند پروژه‌ی تلویزیونی هم درباره‌ی آنها با من صحبت شده بود متوقف شده‌اند. جالب اینجاست که چند روز پیش به یکی از فعالان مطرح اقتصادی که از دهه چهل در کشور فعال بوده و ده‌ها سال در اتاق بازرگانی سمت‌های عالی داشته صحبت می‌کردم و او می‌گفت بلایی که در این چند هفته بر سر اقتصاد ایران آمده است حتی در بهمن 57 هم نیامده بود.
با تمام این اوصاف من معتقدم اگر از منظر دیگری نگاه کنیم وضعیت فعلی نه تنها بدترین نیست بلکه می تواند در دراز مدت بهترین هم باشد… اول بیایید دو نتیجه‌ی ممکن برای این انتخابات را بررسی کنیم:
1- اینکه احمدی‌نژاد قبول کند بازنده است و به موسوی تبریک بگوید یک خواب شیرین است که با توجه به روحیات و خلق و خوی احمدی نژاد هیچگاه قابلیت تحقق ندارد. در دولت احمدی‌نژاد قعطا باید نام احمدی‌نژاد از صندوق دربیاید. اما احمدی‌نژاد اگر اینقدر حرص و ولع برای شکستن رکورد خاتمی و خاک‌مال کردن کروبی و رضایی را نداشت می توانست به گونه‌ی دیگری عمل کند. اگر انتخابات به دور دوم می رفت و آنگاه او در مقابل موسوی مثلا 53 درصد رای می‌آورد قابل باور بود و این موج عظیم علیه او راه نمی‌افتاد. اعتراض‌های کوچکی نهایتا شکل می گرفت که خود معترضین هم زیاد به درستی اعتراض خود اعتقاد نداشتند. آنگاه احمدی نژاد می توانست با لبخند ملیحی بر صفحه تلویزیون ظاهر شود از همه تشکر کند و اعلام کند همه کسانی که در این مدت به او حمله کرده‌اند را می‌بخشد و یک ملودرام اشک‌انگیز از رئیس جمهور محبوب (دست کم برای 30 چهل درصد از مردم ایران) بازی کند و مخالفان را آچمز کند. کروبی اوت می‌شد، موسوی به کنج خانه‌اش برمی گشت و رضایی هم نهایتا به مجمع تشخیص برمی گشت. آن‌وقت او 4 سال دیگر به ترکتازی ادامه می داد و ما هم همچنان از اینکه او «نظام جمهوری اسلامی» را تضعیف می‌کند حرص می خوردیم تا دق کنیم.
2- فرض اینکه احمدی‌نژاد بگذارد کسی جز خودش رئیس جمهور شود محال بود اما فرض رئیس جمهور شدن موسوی محال نبود. کاملا محتمل بود که با دخالت رهبر یا دوراندیشی عقلای قوم، موسوی علی‌رغم تمام مجاهدت‌های محصولی و کردان و رحیمی… رئیس جمهور شود. اینکه اصولا احمدی نژاد کلا صلاح نیست هیچ مسئولیتی درکشور داشته باشد که البته درست است اما من معتقدم حتی اگر حضرات احمدی نژاد را بهترین رئیس جمهور ایران می دانند هم صلاح بود موسوی رئیس جمهور بشود. ساده‌ترین دلیلش اینکه طرفداران احمدی‌نژاد اصولا نمی توانستند در صورت اعلام نام موسوی به نام برنده به تقلب اعتراض کنند چون موضوعیت نداشت اما طرفداران موسوی توانستند و همچنان به اعتراضات ادامه خواهند داد.با این حال دیدیم که موسوی رئیس جمهور نشد و از این جهت هرچند تداوم نابودی 4 ساله کشور تاسف برانگیز است و هر ایرانی حق دارد به خاطر این واقعیت تلخ خون گریه کند؛ اما از منظری پراگماتیستی بهترین حالت ممکن اتفاق افتاده است. چرا؟ به این دلایل:
1- احمدی‌نژاد رئیس جمهور شده است اما در بدترین حالت ممکن و با بیشترین تعداد مخالفان. علاوه بر کسانی که خیلی ساده به موسوی رای دادند و حالا خیلی خشمگین و جدی اعتراض می کنند که رای‌شان نادیده گرفته شده، من به چشم خودم دیده‌ام که بعضی از کسانی که به احمدی نژاد رای داده‌اند و انصاف دارند هم، اکنون با مخالفان همراهی می‌کنند. در میان تمام راه‌های رئیس جمهور شدن خوشبختانه احمدی نژاد و حامیان اصلی‌اش پرهزینه‌ترین راه را برگزیده‌اند.
2- «وجهه داشتن و چهره بودن» که بزرگترین عامل حرکت و جوهره‌ی اعتماد احمدی نژاد است از او ستانده شد. حالا او باید در حالی به سفرهای استانی برود که می داند مخالفانش که پیش از این نهایت اعتراضشان این بود که قاطی جمعیت مستقبلین او نشوند؛ حالا با انگیزه‌ای بالاتر از مخالفانش به پیشواز او خواهند آمد! او اگر با گارد و پلیس و جماعت لباس شخصی چماق‌بدست به سفر استانی برود دیگر آن “رئیس جمهور محبوب مردمی” نخواهد بود و اگر اینها را فرو بگذارد باید هر بار هزاران نفر را که علیه او شعار می دهند را تحمل کند.در سفرهای خارجی وضعیت برایش بدتر خواهد بود. دیگر عده ای ساده‌دل که او را رئیس جمهور صادق و استکبارستیز مسلمانی می دانستند که به جای توجه به افکار عمومی جهان به ملتش پشتگرم است به استقبالش نخواهند آمد و حتی مخالفانش هم برای هو کردنش به هیچ دانشگاهی دعوتش نمی کنند. او هر جا که پا بگذارد اعتراض‌های شدید خواهد دید و سردی. و سردی و بی‌اعتنایی از همه چیز برای کسانی با روحیه‌ی احمدی‌نژاد خردکننده تر است.
3- با رویدادهایی که پس از اعلام نتایج رخ داد بسیاری از مشکلات و معضلات سیاسی و اجتماعی ایران که با روند پیش از این 20 سال طول می‌کشید تا چند میلیون نفر به آنها واقف شوند، در عرض چند روز (حد اکثر از شنبه 23 خرداد تا بعد از ظهر جمعه 29 خرداد) برای بیش از 20 میلیون نفر روشن شد. فراموش نکنید که تنها مشکل بزرگ ما احمدی‌نژاد نبود بلکه سیستمی بود که به احمدی‌نژادها میدان می دهد و از آنها حمایت می‌کند. یکی از آنها مساله بسیج است که اشکالات ساختاری وارد به آن تا پیش از این با توجیهاتی نظیر “بین همه قشر خوب و بد وجود دارد” در ذهن عامه مردم قابل حل بود اما الان میلیون‌ها ایرانی نسبت به آنها طور دیگری می اندیشند و حتی بسیاری از بسیجی‌های منصف نسبت به آفات تداخل نهادهای نظامی و غیر نظامی آگاه شده‌اند. معضلات و مشکلات بزرگتر هم به همچنین…
4- هنوز احمدی‌نژاد در ایران میلیون‌ها طرفدار دارد. اما این‌ها همان میلیون‌ها طرفدار دوره‌ی پیش نیستند و میلیون‌ها علامت سوال و تردید در ذهن آنها رسوخ کرده است. در پس ذهن همه‌ی آنها کلماتی مثل دروغ، فریب، آمار ساختگی و امثال آن قرار دارد که قابلیت رشد دارند. حالا تمام حرکات احمدی نژاد که در طول 4 (بلکه 6) سال گذشته صرفا با جنگ روانی و بازی‌های رسانه‌ای و شلوغ‌کاری‌های خودشان لاپوشانی و حتی به صورت عکس نشان داده می شد زیر ذره بین مخالفان و حتی طرفداران احمدی نژاد است. این مناظره‌ها در حکم آن کودکی‌ بود که گفت شاه لخت است. واقعیت را او کشف نکرد، اما به رو آورد و همهمه آورد و شد آنچه شد.
5- فراموش نکنید که اگر نام موسوی یا هر کس دیگری به عنوان رئیس جمهور بعدی ایران از صندوق درمی آمد او بلافاصله رئیس جمهور نمی‌شد. احمدی نژاد در هر حال تا شهریور ماه امسال رئیس جمهور بود و طی این مدت بلایی به سر بنگاه های اقتصادی و شرکت‌های عظیم صنعتی ایران می‌آمد که فقط و فقط با عقب‌نشینی زمانمند نظامی قابل مقایسه است. در یک عقب‌نشینی نظامی که زمان معینی برای آن در اختیار است، اصل بر این است که هیچ چیز قابل استفاده‌ای به دست «دشمن» نیفتد. از این رو یا تجهیزات غنیمتی به همراه نیروهای خودی به عقب برده می‌شوند و یا با آتش سوزی و بمب‌گذاری نابود می‌شوند. و فراموش نکنید که در نزد این دولت، همه‌ی غیرخودی‌ها دشمن‌اند!
6- امسال نه از نفت 150 دلاری خبری‌ست و نه از صندوق ذخیره ی ارزی پر و پیمان. میرحسین موسوی اگر رئیس جمهور می‌شد به معنای کامل کلمه به خاک سیاه می‌نشست. او نه فقط صنعت و اقتصاد ایران را – که به شرح فوق مشمول عقب‌نشینی قرار گرفته بود!- ویران تحویل می‌گرفت بلکه توان بازسازی آن را نمی داشت. بر طبق گمانه‌زنی های مدلل، صندوق ذخیره ارزی ایران تا اول مهر ایران کاملا تهی خواهد شد و دولت حتی برای تامین پرداخت حقوق کارمندهایش با مشکلات جدی روبرو خواهد بود. روستائیانی که در سال های اخیر عادت به گرفتن پول از دست رئیس جمهور کرده‌اند (گیریم هر دو سال یکبار) اگر با رئیس جمهور موسویِ کیسه تهی مواجه می‌شدند همه اشکالات را به پای او و همه ی خوبی ها را با هزاران آه و اندوه و نوستالژی به پای احمدی‌نژاد می نوشتند. حتی شاید بسیاری از طرفداران موسوی هم در مقابل بحران‌های عظیم پیش رو و بوق‌های رسانه‌ای مخالف دولت فرضی (نظیر کیهان) در مورد توانایی و کفایت موسوی و تیمش به تردید می افتادند. اما حالا همه‌ی توپ‌ها در زمین احمدی نژاد است که تا پیش از این با دادن پول و اضافه حقوق و وام رای جمع کرده است و مردمی را به این شیوه عادت داده.
7- فراموش نکنید که ما الان از میرحسین موسوی یک تصور بیشینه داریم که احتمال بسیار زیادی دارد با واقعیت منظبق نباشد. بی شک اگر در دوم خرداد خاتمی به ریاست جمهوری نمی‌رسید ما همین تصور را از خاتمی می داشتیم و گمان می کردیم اگر خاتمی ریس جمهور می‌شد ایران مدینه فاضله می شد یا دست کم جلوی بی‌قانونی‌ها گرفته می‌شد. اما دیدیم چنین نشد و با اشتباهات، خیانت‌ها و بی‌عرضگی‌های فاحش بعضی از اصلاح‌طلبان (و با عرض پوزش: تا حدودی خود خاتمی) بخش اعظم دوران اصلاحات به فجایعی گذشت که هرکدام زمینه‌ساز فجایعی بزرگتر شد. فقط در دوران رئیس جمهور 20 میلیونی بی‌عرضه‌ای چون خاتمی ممکن بود گناه فاجعه ای چون 18 تیر در حد دزدیدن یک ریش‌تراش خلاصه شود، کسی که به صورت نایب‌رئیس شورای شهر تیرزده و به ترورهای دیگری هم اعتراف کرده است بعد از چند ماه نه فقط آزاد شود بلکه در طرشت به دانشجوها قمه بزند، ضاربان دو وزیر کشور هیچ عقوبتی نبینند (دستور دهنده که فیلمساز هم شد!)… و در نهایت مردم از شر اصلاح‌طلبانی که حتی در شورای شهر پایتخت نمی توانند با شهردار و وزارت کشور همسو با خودشان بسازند (با رای دادن یا ندادن) به دامن اقتدارگراهای متحجری پناه ببرند که همین مردم وقتی دوم خرداد 5 سال پیش به خاتمی رای می‌دادند امیدوار بودند آنها را به زباله دان تاریخ سپرده باشند.احتمالی هم وجود دارد که موسویِ بی‌حزب و بی استراتژی و خط فکری مشخص در صورت رسیدن به ریاست جمهوری؛ اشتباهاتی مشابه همان‌ها را تکرار می کرد که در نهایت به ضرر کشور و اصلاحات منجر می‌شد و این احتمال وقتی شدت می گیرد که بدانیم موسوی پیروز تمام بازندگان دولت نهم، شورای نگهبان، راست‌های سنتی و طیف وسیعی از سپاه را در مقابل خود و به عنوان اپوزوسیون داشت. اما اکنون و بدون آن هزینه‌ها، بسیاری از شعارها و انتظارات اصلاح‌طلبانه به وجود آمده که به جای صبر و مداراها و توجیهات بی مورد دوران 8 ساله‌ی خاتمی، بسیار صریح و روشن به پیش می‌روند….

نامه فرزندان بهزاد نبوی به موسوی

بسم الله الرحمن الرحیم

رئیس جمهور منتخب و محبوب ملت ایران،

جناب آقای مهندس موسوی

با عرض سلام و ارادت

مدتیست در پی فرصتی بودیم تا در فضایی آرام تر و عقلانی تر عرض ادبی‌ داشته باشیم و پیروزی قاطع شما را چه در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، چه در عرصه دفاع از حقوق مردم و چه در عرصه افشای ماهیت زشت استبداد موجود بر کشور تبریک بگوییم.ما فرزندان آقای بهزاد نبوی مفتخریم که پدرمان توسط دولت کودتا و به جرم دفاع از رأی مردم بیش از یک ماه است در زندان انفرادی بسر می‌‌برد. در حقیقت جریان کودتاچی مدتها به دنبال انتقام گیری از جریانی بود که پس از دوم خرداد و به ویژه در مجلس ششم سعی‌ در افشای برنامه اقتدار گرایان جهت هدم جمهوریت نظام و تبدیل جمهوری اسلامی به حکومت به اصطلاح اسلامی داشت. استعفای نمایندگان مجلس ششم و تحصن افتخار آمیز آنان در خانه ملت تنها گوشه‌ای از تلاش ایشان در جهت تنویر افکار عمومی‌ در مورد انحرافی بود که در خط اصیل امام و انقلاب در حال شکل گیری بود. ولی‌ متاسفانه باید اعتراف کنیم که ما در میزان عطش اقتدارگرایان به قدرت و عدم پایبندی آنها به ابتدایی‌ترین اصول انسانی‌، اخلاقی‌ و اسلامی فهم درستی‌ نداشتیم. باور نداشتیم که در روز روشن مردم را به گلوله ببندند و بی‌ شرمانه ادعا کنند که مردم با سلاح‌های اهدایی آمریکا و اسرائیل کشته می‌‌شوند. باور نداشتیم که این گبلز‌های وطنی، در لباس نظامی و روحانی و رئیس دولت و امام جمعه، هیچ حد و مرزی برای دروغ گفتن جهت حفظ قدرت نا مشروع خود قائل نباشند.از شما می‌‌خواهند که در چارچوب قانون و از طریق شورای نگهبان مطالبات خود را پیگیری کنید. سوال ما این است که چرا هنگام تصویب قانون مطبوعات در مجلس ششم نگذاشتند که روند قانونی‌ طی‌ شود؟ مگر شورای نگهبان نمی‌‌توانست آن طرح را هم مانند تمامی طرح‌های سیاسی مجلس ششم رد کند؟ ما می‌‌پرسیم مگر نمی‌‌شد مطبوعات اصلاح طلب توسط شاکیان همیشگی‌ و طی‌ روند قانونی‌ بسته شوند؟ چه شد که ۱۲ روزنامه در یک روز بطور فله ای توقیف شد؟ نتیجه پرونده قتل‌های زنجیره‌ای و کوی دانشگاه در چارچوب قانونی‌ چه بود؟ بالاخره آن ریش تراش کذایی پیدا شد؟ چرا در حکومت عدل علی‌ پس از ۱۰ سال از شکایت آقای تاجزاده از آقای جنتی هیچ اقدامی صورت نگرفت، جز اینکه شاکی‌ یک ماه است در انفرادی بسر می‌‌برد و متهم کماکان بی‌ هیچ واهمه‌ای مشغول اتهام زنیست. آیا اینکه پدر ما و فرزندان خدوم این ملت بیش از یک ماه است که در سلول انفرادی بسر میبرند قانونیست؟ آیا اینکه نمیگذارند حتی یک دقیقه با خانواده‌شان مکالمه تلفنی داشته باشند قانونیست؟ اینکه اجازه نمی‌‌دهند قرص‌هایی‌ را که آقای نبوی پس از عمل جراحی قلب باید به طور مرتب استفاده کنند را به ایشان برسانیم قانونی‌ و طبق اصول اسلامیست؟ البته از جماعتی که ایشان را ۴ سال پیش و تنها چند ماه پس از جراحی قلب باز در قم به قصد کشت کتک زدند انتظار دیگری نیست. این ناجوانمردان از سعید حجاریان، این جانباز اصلاحات چه می‌‌خواهند؟ البته که در قاموس اینان امثال حجاریان بر هم زننده امنیت ملی‌ و امثال سعید عسگر تثبیت کننده امنیت ملی‌ هستند. و شاهدیم که چگونه سعید عسگر‌ها را رها کرده اند تا نداها و سهراب‌ها را قربانی قدرت نا مشروع خود کنند.عجبا که در این روزگار غریب شعار "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" نیز در رسانه به اصطلاح ملی‌ سانسور می‌‌شود. تا جایی‌ که ما به خاطر داریم شعار مرگ بر شوروی از شعر‌های ثابت زمان امام بود. آیا مشکل ما در آن زمان با اقمار شوروی سابق بود یا با هسته اصلی‌ آن، یعنی‌ روسیه غاصب جنایتکار که عظیمترین تجاوزات را در طول تاریخ به تمامیت ارضی کشور ما کرده و می‌کند؟ چه شد که شعار "نه شرقی‌، نه غربی" تبدیل به سیاست نگاه به شرق یا به بیان صریح تر باج دادن به شرق شد؟جناب آقای موسوی! ما به نوبه خود از شما و عزیزانمان آقایان خاتمی و کروبی میخواهیم که لحظه‌ای برای احقاق حقوق ملت و احیای خط راستین امام و انقلاب دست از مبارزه بر ندارید. نکند لحظه‌ای به خاطر نگرانی از وضعیت پدر ما و سایر زندانیان در پیگیری مطالبات مردم تردید به خود راه دهید. این جماعت نه دین دارند و نه آزاده اند. بی‌ تردید شهادت پدران و برادران ما در راه نیل به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بسیار گواراست. آنچه تلخ و غیر قابل تحمل است نهادینه شدن استبداد در کشور، پایمال شدن خون شهدای انقلاب، دفاع مقدس و جنبش سبز و بلا موضوع شدن رای مردم است.ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین

با ارادت بسیار

یاسر و میثم نبوی

۳۰ تیر ۱۳۸۸

یادداشتی از اشکوری برای هاشمی

حسن یوسفی اشکوری :
پس از رخداد دوم خرداد 76 برخی در مقام بیان تمایز اساسی بین آن دوره و ادوار پیشین عمر جمهوری اسلامی از "جمهوری دوم" و "جمهوری سوم" یاد کردند. طبق آن تحلیل با پایان جنگ و رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی و باز نگری در قانون اساسی و آغاز ریاست هاشمی رفسنجانی، جمهوری دوم آغاز شد و با پایان دورة هشت سالة دولت ایشان و رخداد دوم خرداد و آغاز دولت متفاوت سید محمد خاتمی، جمهوری سوم در عمر نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. هر چند روشن نیست که در چهارچوب این تحلیل دولت نهم را چه می­توان نامید. "جمهوری چهارم"؟ یا چیز دیگر. اما به هر تقدیر اکنون می توان گفت استفاده از چنان عناوینی برای دولتهای هاشمی و خاتمی چندان وجهی نداشته و با هیچ معیاری منطبق نبوده و نیست.اما در این میان به نظر می­رسد با تحولات پدید آمده در یک ماه اخیر می­توان از آغاز "جمهوری اسلامی دوم" در تاریخ جمهوری اسلامی یاد کرد و گفت که طلیعة این دوره آشکار شده است. تحولات ایران در آینده چندان دور نشان خواهد داد که این نظریه و تحلیل چه اندازه واقع بینانه بوده یا نبوده است.اکنون می­خواهم با این پیش فرض به نقش تاریخی جناب هاشمی رفسنجانی در تأسیس جمهوری اسلامی دوم اشاره کنم. حال نمی­خواهم به گذشته های هاشمی و نقش مهم ایشان در تأسیس نظام جمهوری اسلامی اول و به طور کلی به نقاط ضعف و قوت وی در مقام دولتمرد ممتاز نظام بر آمده از انقلاب اسلامی ایران اشاره کنم اما همین اندازه می گویم که دوست و دشمن اذعان دارند که هاشمی نقش بی بدیلی در تحولات سه دهه عمر جمهوری اسلامی داشته و در واقع در نیک و بد کارنامه این حکومت سهم قابل توجهی دارد و درست به همین دلیل است که او دارای دوستان یا مخالفان قدرتمندی در نظام است و منتقدان و حتی دشمنان زیادی نیز در بیرون از نظام دارد. حال با چشم پوشی از تمام این گذشته ها و ملاحظات، به نظر می­رسد که هاشمی همچنان نقش آفرین است و می­تواند در تحولات پیشرو نیز سهم مثبتی بر عهده بگیرد و با نقش آفرینی تاریخی به سود ملت و جمهوریت نامی ماندگار از خود به یادگار بگذارد و در نهایت حتی منتقدان وی نیز با اغماض بر او بنگرند. هاشمی در نماز جمعه اخیر خود نشان داد که به اصطلاح "دود از کنده بلند می شود". او، به رغم شرایط بسیار نامساعد و به رغم فشارهای سنگین علیه او و خانواده اش، سخن به حق و البته به اعتدال و با رعایت تمام جوانب مسائل ریز و درشت پیرامونی گفت و در نهایت جانب مردم مظلوم و رأی باخته را فرو ننهاد. او در مقام یک مصلح دلسوز نظام ظاهر شد و کوشید به شکلی راهی برای خروج از بحران سنگین و فراگیر کنونی پیدا کند. هرچند که به گفتة درست خاتمی پیشنهادهای هاشمی چند پیشنهاد حداقلی بود که می بایست در گام نخست برای ایجاد آرامش و امنیت عملی شوند نه تمام آنچه که باید گفته می­شد. او هیچ امتیازی به جناح متقلب و کودتاچی و تضییع کننده حقوق مردم نداد اما سخنان نسنجیده و تحریک آمیز نیز نگفت که بهانه ای برای جنجال تازه بر ضد او و حامیان جنبش سبز پیدا شود. همین شهامت و سنجیدگی سخنان وی است که اقتدارگرایان را به خشم آورده و برای تخریب و بی اثر کردن کلامش به یاوه گویی روی آورده اند. واقعیت این است که من ( والبته بسیاری چون من ) این اندازه انتظارشهامت و موقعیت شناسی از شخصیتی چون هاشمی رفسنجانی نداشتم و حال او را به دلیل حمایت از مردم و نقد معتدلانه و دلسوزانه حاکمان اقتدارگرا در این زمانه عسرت تحسین می­کنم و می ستایم.حال هاشمی در میانه ایستاده و چشم مردمی به او دوخته شده است. گرچه جنبش مدنی و بی خشونت نوین ملت ایران به هر حال به راه خود ادامه خواهد داد و در انتظار هیچ قهرمانی در هر سطحی نمی ماند اما واقعیت این است که در این کارزار تعیین کننده حمایت و رفتارهای سیاسی و مصلحانه شخصیتی چون هاشمی رفسنجانی در بلوک قدرت و در درون ساختار حاکمیت ایران بسیار مهم و اثرگذار است و نمی­توان از آن چشم پوشید. به گمان من هاشمی می­تواند با استفاده از روش و منش خود و با تکیه بر امکانات وابزارهای مادی و معنوی اش در سطح حاکمیت و جامعه به گونه ای عمل کند که از یک سو نظام و کشور به سقوط و فروپاشی نغلطد ( فروپاشی ای که محسن رضایی به درستی به آن اشاره کرده و هشدار داده است ) و از سوی دیگر نظام حاکم و جناح اقتدار گرا را وارد مرحله تازه ای کند که در آن قانون و دموکراسی و عدالت و آزادی به تدریج حاکم و نهادینه گردد و در واقع اصلاحات ساختاری در نظام عملی شود و جامعه ایرانی نیز به آرامش و امنیت برسد. هاشمی از چنین توانی برخوردار است. در ساختار حاکمیت دارای "حق آب و گل" است و دوستان و حامیانی در سطوح مختلف دارد و بسیاری از مسؤلان عالی و دانی نظام از تربیت یافتگان و یا برکشیدگان وی هستند. نقش او در انتخاب رهبر کنونی در بیست سال پیش بر کسی پوشیده نیست. در میان جناح های مختلف علما و نهاد روحانیت سنتی و نوگرا و بنیادگرا حامیان قدرتمند و با سابقه دارد و در واقع هاشمی نماد روحانیت سیاسی و شبه مدرن است که "توسعه" را برای کشور برگزیده است. در چند سال اخیر، به دلایلی که اکنون جای شرح آن نیست، چهره ایشان در میان مردم و حتی نخبگان سیاسی و فرهنگی و ملی تا حدود زیادی ترمیم شده و حال با موضع گیری اخیرش بیش از پیش مقبولیت یافته است. روشن است که در صورت تداوم چرخش وی به سود ملت و کشور و تلاش برای حل گشودن گره های موجود، باز هم بر بازسازی شخصیت هاشمی در سطح ملی افزوده خواهد شد. اکنون "اسباب بزرگی" برای هاشمی و نقش آفرینی تاریخی وی همه آماده می­شود و البته او می­تواند از این همه استفاده بکند یا نکند اما در صورت استفاده درست از این موقعیت ممتاز تاریخی کار او کارستان و منحصر به فرد خواهد بود.سخن اصلی و دعوی مهم صاحب این قلم در این گفتار این است که، در شرایط فعلی که اهداف جنبش از محدودة نتایج انتخابات دهم گذشته است، تلاش مهم هاشمی رفسنجانی در این برهه تاریخی می­تواند جمهوری اسلامی را به مرحله ای تازه وارد کند که همان "جمهوری اسلامی دوم" خواهد بود. چرا که هاشمی قادر است در تعامل با رهبر نظام، که فعلا در برابر خواست اکثریت مردم قرار گرفته است، و نیز دیگر نیروها و عناصر درون حاکمیت از یک سو و در گفتگو با مردم و نخبگان ساسی و فرهنگی از سوی دیگر، نقش میانجی مصلح را بازی کند و به خروج کشور و نظام از بحران خود ساخته یاری رساند. اگر چنین شود، نظام جمهوری اسلامی می ماند اما با اجرای کامل و همه جانبه قانون اساسی و به رسمیت شناختن حق حاکمیت ملت و تحقق حقوق ملت در بخش سوم قانون اساسی. شرکت گستردة مردم ایران در انتخابات اخیر نشان داد که اکثریت قاطع مردم نه تنها خواهان تغییر حکومت نسیتند بلکه از اصلاح آن نیز کاملا قطع امید نکرده اند و این نشان می­دهد که، بر خلاف تبلیغات مداوم اقتدارگرایان، مردم معترض در اندیشه انقلاب نرم و سخت و یا رنگین بر ضد رژیم نیستند، فقط خواهان عدالت و استیفای حقوق ضایع شده حود هستند. اما اگر از این فرصت ها استفاده نشود و اعتماد ها به کلی سلب گردد، حجت بر مردم تمام است و در آن صورت برای هر تصمیمی محق خواهند بود. از این رو به نظر می­رسد که عموم مردم ایران ترجیح می­دهند جمهوری اسلامی باشد اما جمهوری اسلامی دوم و اصلاح شده. هاشمی رفسنجانی می­تواند در تأسیس این جمهوری دوم کمک کند، همان گونه که در تأسیس جمهوری اسلامی اول کمک کرد.گفتن ندارد که قانون اساسی به لحاظ محتوایی از اشکالات و تناقضات بسیاری رنج می برد اما در سیر تحولی و در شرایط دموکراتیک این اشکالات نیز قابل حل و رفع هستند.

موسوی تبریزی : هركس كه به احمدي نژاد راي داده، مشائي را هم بايد قبول داشته باشد.

به گزارش خبرگزاری کا ایران دبير مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به انتصاب اسفنديار رحيم مشائي به عنوان معاون اول رئيس‌جمهور، گفت: هركس كه به احمدي نژاد راي داده، مشائي را هم بايد قبول داشته باشد، زيرا رئيس‌جمهور اجازه دارد معاونينش را خودش انتخاب كند. سيد حسين موسوي تبريزي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، در پاسخ به سوالي درباره واكنش‌ها به انتصاب مشائي، با بيان اينكه هركس فرد مورد قبول خودش را به عنوان معاون انتخاب مي‌كند، افزود: نمي‌شود به كسي راي داد، ولي اجازه نداد كه معاونش را خود انتخاب كند و من فكر مي‌كنم، هيچ كس مانند مشائي به احمدي‌نژاد نزديك نيست. وي با اشاره به واكنش شمار زيادي از اصولگرايان و از جمله نمايندگان مجلس به اين مساله، گفت: احمدي نژاد 4 سال سابقه كار دارد و شناخته شده است و ما قبل از اين هم ديديم كه علي رغم واكنش مراجع تقليد و رهبر انقلاب به اظهارات مشائي، احمدي نژاد وي را جابجا نكرد و لذا اقداماتي چون انتصاب مشائي و عدم بركناري وي علي رغم واكنش‌ها، از آثار راي دادن به احمدي‌نژاد است.

خروج سید حسن خمینی (نوه آیت الله خمینی) از ایران .


نوه بنیانگذار انقلاب به دلیل فشارهای سیاسی جهت حضور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرد.
به گزارش سلام سيد حسن خميني اخیرا و در اعتراض به اتفاقات پس از انتخابات، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرده است.
با این سفر او در مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریاست جمهوری حضور نخواهد داشت.

استفتاء آیت الله بیات زنجانی در باب مشروعیت دولت در صورت تایید رهبر

پرسش: بسمه تعالی. حضرت آیت الله العظمی جناب آقای بیات زنجانی (دام عزه)؛ با عرض سلام و تقدیم احترام.سوالات خود را در سه بخش به استحضار حضرتعالی می رسانم و در صورت صلاحدید به اینجانب پاسخ دهید.با توجه به اعلام عدم مشروعیت سیاسی دولت دهم از سوی نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و تعدادی دیگر از شخصیت های سیاسی کشور و هم چنین عدم مشوعیت شرعی دولت دهم از سوی برخی از مراجع بزرگوار تقلید و فعالان دینی عنوان شده است. در صورتی تنفیذ حکم ریاست جمهوری دولت دهم در 12 مرداد 1388 برگزار شود و رئیس جمهوری توسط مقام رهبری حکم تنفیذ خود را دریافت دارد و در مجلس شورای اسلامی مراسم تحلیف و سوگند را اجرا نمایند:1- آیا با حکم تنفیذ که توسط مقام رهبری صورت می یرد دولت دهم و رئیس جمهور مشروعیت خود را باز پس می گیرد؟ 2- در صورتی که بعد انجام مراسم تنفیذ و تحلیف کماکان دولت دهم و ریس جمهور آن مشروعیت سیاسی و شرعی ندارد آیا پرداخت قبوض آب و برق و گاز و مالیات و هر گونه وجوه دیگر که باید از طرف ملت به دولت پرداخت شود پرداخت ان کما کان جایز است و وظیفه ملت است که در هر شرایطی وجوه قبوض مصرفی را پرداخت نمایند و یا اینکه از مصرف کردن خودداری کنند؟3- در صورت عدم مشروعیت ریس جمهور و دولت دهم ایا همکاری کردن با دولت دهم در سطوحی حرام است و یا اینکه به علت نیاز باید از روی ناچاری با آن همکاری نمود.

پاسخ (31 تیر 1388): مشروعیت و یا عدم مشروعیت دولت از طرق زیر امکان پذیر است:الف) شورای نگهبان که در قانون اساسی مقام رسمی برای اعلام صحت و یا عدم اعلام صحت انتخابات، بویژه انتخابات ریاست جمهوری شناخته شده است.ب)مجلس شورای اسلامی که بر اساس قانون اساسی بررسی صلاحیت و عدم صلاحیت(عدم کفایت سیاسی-اجرائی) رئیس جمهور را بر عهده دارد.ج)اینکه یک فرد علم وجدانی پیدا کند که فرد به ظاهر منتخب، شرایط لازم مشروعیت را ندارد و برای مثال از راههای نامشروع که برای فرد به اثبات رسیده است متصدی امر شده؛بنابراین صرف اعلام نامزدهای انتخاباتی، برای اعلام عدم مشروعیت کافی نیست مگر اینکه از قول آنان، اطمینان به دست آید. روی این فرض اگر کسی اطمینان پیدا کند که فرد مزبور، از راههای نامشروع و بر اساس تقلب روی کار آمده، تنفیذ رهبری و نیز انجام مراسم تحلیف چونکه تمام العلة برای مشروعیت نیستند و این دو زمانی نافذند که شخص بر اساس رای سالم به این مقام دست یافته باشد، مشروعیت آور نیستند و در فرض مذکور از باب نهی از منکر و امر به معروف از هر وسیله ممکن می توان در معرفی نامشروعیت فرد مزبور، استفاده کرد. در این مورد اگر عدم همکاری در برکناری فرد نامشروع و یا لااقل در کم کردن تصمیمات غیر قانونی او اثرگذار باشد، از باب نهی از منکر لازم است. در پاسخ به سئوال سوم نیز باید توضیح داد که اگر شخص و یا اشخاصی به این نتیجه برسند که رئیس دولت واجد شرایط لازم نیست، این معنا سطوح حوزه ریاست را نا مشروع می سازد ولی دولت و هیات وزیران را نامشروع نمی سازد؛ ولی اگر کسی رئیس دولت و نیز دولت را نامشروع بداند، نمی تواند با آنان کار کند و در صورت همکاری، جزو اعوان ظلمه به شمار می رود مگر آنکه آنقدر اضطرار پیدا کند که ناچار به همکاری شود که در اینصورت مکلف است به حداقل اکتفا کرده و در حد توان موجب تقویت دولت نامشروع نگردد و در حد امکان، برای حل مشکلات افراد صالح از تلاش خویش مضایقه نکند

فیگارو : انحصار قدرت در دست سپاه پاسداران

فیگارو: دلفین مینوئی در این مقاله، بر این موضوع تکیه می کند که پس از مدتها حرکت در سایه، اینک نقاب ظاهری برداشته شده است و پاسداران با سرکوب تظاهرات ضد احمدی نژاد، بعنوان اربابان جدید ایران وارد صحنه شده اند.
وی در اثبات ادعای خود به سخنان یدالله جوانی مسئول بخش سیاسی پاسداران اشاره می کند که در سایت رسمی سپاه درج شده است. یدالله جوانی گفته است: "
انتخابات اخیر به ما اجازه داد تا قدرت را دردست بگیریم و این یک تغییر سیاسی بزرگ است". این مقام، در مقابل ادعای اصلاح طلبان مبنی بر کودتای سپاه پاسداران، تصاحب قدرت را ضرورتی دانسته که برای حفظ رژیم لازم است.
دلفین مینوئی ضمن اشاره به تاریخچه و هدف ایجاد سپاه پاسداران، به گسترش نقش آنان در زمینۀ اقتصادی، سیاسی می پردازد و می نویسد، آیت الله خمینی در ابتدا سپاه را برای مقابله با ارتش و دفاع در برابر کودتای احتمالی بوجود آورد اما این نقش بعدها در عرصۀ خارجی به جنگ ایران و عراق و در زمینۀ داخلی به مبارزه با مخالفان، ازجمله مجاهدین خلق گسترش یافت.
در ادامه، خبرنگار فیگارو به نفوذ سپاه در عرصه های مهم اقتصادی اشاره دارد و می نویسد، پس از جنگ ایران و عراق، پاسداران بعنوان قهرمانان ملی امتیاز ویژه ای یافتند وبا بدست گرفتن پست های مهم اقتصادی، از طرح های مهم نفتی گرفته تا ادارۀ هتل های لوکس غصب شده توسط بنیاد های مذهبی، وارد رقابت های بازار اقتصادی کشور شدند و امروز قدرتشان به حوزۀ اتمی و تسلیحاتی گسترش یافته است.
دلفین مینوئی در اینجا به نقش سپاه در کنترل بازار سیاه پرقدرت موجود از جمله کنترل قاچاق از طریق شش بندر ایران، می پردازد.
بخش دوم مقالۀ فیگارو به دو بینش موجود در سپاه پاسداران اختصاص دارد. دلفین مینوئی سپاهیان را به دو جریان واقعگرا و محافظه کار تقسیم می کند و تفاوت نظر این دو را درارتباط با غرب توضیح می دهد. به عقیدۀ خبرنگار فیگارو، بازگشائی بسوی غرب با انحصار قدرت توسط محافظه کاران هم خوانی ندارد و آنان بر حفظ جایگاه خود دربعضی از محدوده های استراتژیک ازجمله حوزۀ طلای سیاه، اصرار می ورزند. از این رو با فشار بر خامنه ای و برای حفظ سودهای کلان خود، باعث بر سر کار آمدن مجدد احمدی نژاد را تضمین کردند.
دلفین مینوئی در دنباله به شایعه ای اشاره می کند که مطابق آن، گویا قرار است در دولت جدید محمود احمدی نژاد، یک فرماندۀ نظامی سپاه به نام رستم قاسمی برای پست حساس وزارت نفت معرفی شود.

لیبراسیون : دشواری های احمدی نژاد در آستانه مراسم تحلیف

با آغاز تعطیلات تابستانی درفرانسه روزنامه های این کشور نیز بیشترین مطالب خود را به رویدادهای هنری، فرهنگی و سفرهای تابستانی اختصاص می دهند. در رویداد های بین المللی نیز با شروع تعطیلات تابستانی در آمریکای شمالی خبرهای سیاسی درواشنگتن نیزتا حدود زیادی به کندی گرائیده است.
و اما، به مناسبت آغاز کارکنگره ی بین المللی ایدز در آفریقای جنوبی، لیبراسیون مهمترین گزارش شماره امروز خود را به وضع وخیم بیماران "ایدز" یا "سیدا" در کشورهای فقیر اختصاص داده است. کنگره بررسی وضعیت بیماری در جهان روز یکشنبه در "کیپ تاون "، در آفریقای جنوبی، گشایش یافت. لازم به یادآوری است که، مبارزه با این بیماری و یا درمان بالینی آن درکشورهای آفریقائی درسال های اخیر، دربخش اعظم آن، از طریق کمک کشورهای صنعتی ثروتمند صورت می گرفت، ولی اکنون با توجه به بحران اقتصادی عمیق، درخود این کشورهای ثروتمند، محافل بهداشت جهانی هشدار می دهند که ممکن است در صورت عدم تامین نیازهای دارویی و بیمارستانی کشورهای بسیار آلوده قاره ی آفریقا ، این قاره با یک فاجعه انسانی رو به رو گردد. لیبراسیون در باره این نگرانی در محافل پزشکی می نویسد ، از آغاز کنگره همگان نگران بوده اند که ممکن است به علت بحران مالی در غرب و در گیری کشورهای صنعتی با بیماری "انفلوانزای مرغی" کشور های صنعتی نتوانند به تعهدات خود در مورد کمک به مبارزه با این بیماری مهلک در قاره سیاه ادامه دهند. لیبراسیون می افزاید، با ارائه این کمک ها بود که نجات جان هزاران بیمار امکان پذیر شده بود وحالا در صورت متوقف شدن ان دامنه خطر گسترش خواهد یافت. لیبراسیون در گزارش تحقیقی خود به آخرین آمار و ارقام در این مورد اشاره می کند و در جائی می نویسد، از بیست و پنج سال پیش تا کنون سی و سه میلیون نفر در جهان به این بیماری مبتلا شده اند ولی متاسفانه نود در صد کودکان مبتلا به بیماری دسترسی به داروو درمان لازم را ندارند. به نوشته لیبراسیون این کمبود زمانی بیشتر احساس می شود که بدانیم سالانه دو میلیون وهفت صدهزار بیمار جدید به لشکر بیماران در انتظار معالجه افزوده می شود.
واما ایران همچنان یکی از موضوعات مورد توجه روزنامه های امروز به شمار می رود . لیبراسیون در گزارشی می نویسد ، مخالفت ها در مورد ریاست جمهوری دور دوم احمدی نژاد اکنون دیگر از مرز غیرخودی های اصلاح طلب گذشته ، به داخل خودی های اصولگرا نیز رسیده است. درجناح اصولگرا نیز برخی از چهره های این طیف در هفته های اخیربه نحوی اعلام نتایج آراء را مورد انتقاد قرار داده اند. "ژان پیر پرن" کارشناس امور ایران در لیبراسیون درمورد دشواری های احمدی نژاد، در آستانه مراسم تحلیف، به سفر وی به مشهد اشاره می کند و در جائی می نویسد، یکی از نماد های مهم مخالفت با احمدی نژاد در مشهد، عدم استقبال سنتی "عباس واعظ طبسی" از محمود احمدی نژاد بود. در حالیکه مرد قدرتمند خراسان و تولیت "آستان قدس رضوی" روز شنبه با علی اکبر هاشمی رفسنجانی، دشمن دیرینه احمدی نژاد، دیدار و گفت و گو کرده بود.
فیگارو نیزدرگزارش مفصلی به سخنان آیت الله "علی خامنه ای" رهبری جمهوری اسلامی ایران می پردازد و در جائی می نویسد، سخنان هشدار آمیز رهبر به "نخبگان" حکومت اسلامی در واقع متوجه شخص هاشمی رفسنجانی بود. فیگارومی نویسد، این سخنان که در واقع پاسخی بود به سخنان هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه گذشته، نشان می دهد که نظام اسلامی ، که هر دوی آنان از موسسین آن هستند، امروز دچار چه پراکندگی بیسابقه ای در سطح رهبری است. "دلفین مینوئی" گزارشگر فیگارو که از بیروت تحولات ایران را دنبال می کند، در گزارش خود می نویسد رویا روئی امروز میان دو فرد نیست، بلکه میان دو باور سیاسی و دو دیدگاه بسیار متفاوت است که یکی از این دیدگاه ها، همچنان خواستار دور ماندن ایران از جامعه جهانی است و دیگری (ظاهراً دیدگاه هاشمی رفسنجانی از از نظر نویسنده گزارش) خواستار گشودن درهای ایران به سوی جهان بیرونی است. دلفین مینوئی می نویسد، جنگ میان این دو دیدگاه امروز در ایران در پهنه مطبوعات به خوبی دیده میشود که برای نمونه روزنامه کیهان چاپ تهران که از رهبر جمهوری اسلامی و دولت احمدی نژاد حمایت می کند در شماره دو روز پیش خود مستقیماً هاشمی رفسنجانی را متهم به حمایت از حرکت های غیر قانونی در ایران کرد.

بیانیه سوم ادوار تحکیم وحدت پس از انتخابات

سازمان دانش آموختگان ایران[ادوار تحکیم وحدت] در سومین بیانیه خود پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم همزمان با سالروز سی تیر بر ضرورت تشکیل جبهه ملی اصلاحات و برگزاری رفراندم تاکید کرد . به گزارش سحام نیوز ادوار تحکیم که از حدود یک ماه پیش بسیاری از اعضای ارشد و مرکزی آن از جمله احمد زید آبادی و عبدالله مومنی دبیر و سخنگوی سازمان، توسط نیروهای امنیتی ربوده و بازداشت شده اند،در این بیانیه نوشت: “ملت ما در روزهایی که گذشت داغدار از دست دادن تعداد نامعلومی از شهروندان سرفرازی شد که مظلومانه و در راه دفاع از آزادی و مبارزه با دیکتاتوری دروغ و فریب جان باختند و اجساد پاکشان غریبانه به خاک سپرده شد. همچنین این روزها ایرانیان شرافتمند و آزادی‌خواه در سراسر دنیا نگران صدها عزیز دربندی هستند که طی سالها جز با انگیزه دفاع از کرامت انسان و ارتقا و پیشرفت میهن خود گامی برنداشته‌اند.این همه کافی است تا ملتی به عزا بنشیند.در ادامه بیانیه ادوار تحکیم خطاب به “ایرانیان آزادی‌خواه” آمده است: “برگزاری انتخابات اخیر و نتایج حاصل از آن که با مشارکت طیف گسترده‌ای از جناح‌ها و جریانات سیاسی کشور صورت گرفت علاوه بر اینکه یکبار دیگر بی‌کفایتی دولت نهم را که حتی از پوشاندن نشانه‌های آشکار تقلب‌ها و تخلفات گسترده خود عاجز است نشان داد، به روشنی عدم کارآیی نظام انتخاباتی و همچنین بسیاری از ساختارهای قانونی موجود را به رخ کشید. تاریخ جنبش آزادی‌خواهی این ملت دستکم در ۱۰۰ سال اخیر موارد مشابه‌ بسیاری را پیش‌روی ما می‌گذارد و پیروزی واقعی زمانی به دست می‌آید که با بهره‌گیری از آن تجارب به تلاش برای بازستاندن رای ملت و حرکت به سوی استقرار دموکراسی و حقوق بشر همت گماریم. بی شک برای نیل به این پیروزی وحدت و اتحاد نیروهای سیاسی منتقد در این شرایط بر حول محور مطالبات اساسی مردم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چنین وحدتی البته بایستی به شکلی نظام‌مند تبلور یافته و با بهره‌گیری از قدرت اجزای خود و نیز حمایت شهروندانی که معتقدند رای آنها به سرقت رفته است، به عرصه سیاست وارد شده و به پیگیری حقوق ضایع شده مردم بپردازد. خوشبختانه چنین اقدامی به درستی از سوی رهبران جنبش سیاسی امروز ایران به ویژه آقایان موسوی و کروبی مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. بر این اساس سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) پیشنهاد تشکیل جبهه‌ای ملی و فراگیر با مشارکت احزاب، تشکل‌ها و جریانات سیاسی معترض به وضع موجود را اقدامی موثر و الزامی می‌داند که با توجه به عدم پذیرش مشروعیت تشکیل دولت برآمده از کودتای ۲۲ خرداد از سوی این سازمان، اجرایی کردن آن علاوه بر تاثیر مثبت در راهبری اعتراضات می‌تواند منشاء خیر و برکات دیگری نیز باشد.”این تشکل دانشگاهی همچنین در بیانیه خود “پیشنهاد برگزاری رفراندومی جهت اخذ نظر مردم در مورد سلامت انتخابات برگزار شده و مشروعیت نتایج آن را زیر نظر نهادی بی‌طرف و مورد وثوق، راهکاری عملی پیش روی حاکمیت می‌داند که از طریق عمل بدان بتواند در مسیر بازگرداندن اعتماد عمومی و مشروعیت از دست رفته خویش گام بردارد.”

آیت الله مکارم شیرازی : انتصاب این معاون اول غیر شرعی است .

«تصدی چنین کسی مشروعیت ندارد و اگر خطایی در انتصاب مزبور صورت گرفته هرچه سریع‌تر اصلاح شود.» این بخشی از فتوای آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم‌شیرازی است که دیروز در واکنش به انتصاب اسفندیار رحیم‌مشایی در سمت معاون اولی محمود احمدی‌نژاد منتشر شد. این نخستین باری است که در تاریخ ۳۰ ساله استقرار نظام جمهوری‌اسلامی در ایران یکی از بلندپایه‌ترین روحانیون مشروعیت دولتمردان را زیر سوال می‌برد و در این باره فتوای دینی صادر می‌کند. در این میان آنچه بیش از همه غیرمنتظره به نظر می‌رسد که این اتفاق در پایان کار دولتی افتاد که رئیس آن چهار سال پیش با ایده تشکیل «دولت اسلامی» پا به عرصه انتخابات گذاشت و روی کار آمد هرچند که این روزها کمتر کسی چنین شعاری را به خاطر می‌آورد و بیشتر از همه وعده تکذیب شده آوردن نفت بر سر سفره مردم در ذهن‌ها مانده است.شاید یکی از دلایلی که در چهار سال گذشته دستگاه‌های تبلیغاتی دولت به تدریج شعار تشکیل دولت اسلامی را از محورهای کاری خود محو کردند و به جای آن احیای گفتمان انقلاب و تصحیح انحرافات ۲۴ سال گذشته را برگزیدند، این بود که از همان ابتدای کار دولت نهم شکاف‌هایی میان قوه مجریه و مراجع شیعه به عنوان حافظان مذهب رسمی کشور ایجاد شد. روزگاری مرحوم آیت‌الله‌العظمی محمد فاضل‌لنکرانی تصمیم احمدی‌نژاد را برای راه دادن بانوان به ورزشگاه‌های مردانه رد کرد و در برهه‌ای دیگر آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم‌شیرازی به اظهارات مشایی که ریاست سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری را برعهده داشت و از دوستی با ملت اسرائیل سخن گفته بود، واکنش نشان داد. سال گذشته نیز آیت‌الله‌العظمی لطف‌الله صافی‌گلپایگانی از حمل قرآن به دست گروهی از بانوان دف‌نواز در یکی از جشنواره‌های مرتبط با صنعت گردشگری که مشایی در آن حضور داشت، برآشفت. تصمیم شورای عالی اداری برای جدا کردن سازمان حج از وزارت ارشاد و انضمام آن به سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری بار دیگر اعتراض مکارم‌شیرازی را به دنبال داشت، زیرا وی معتقد بود که نباید عبارتی به نام حج همردیف گردشگری ارزیابی شود. به این ترتیب شکاف میان دولت و روحانیت چنان عمیق شد که در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری هر سه نامزد رقیب احمدی‌نژاد هر بار به قم سفر کردند با درهای گشوده بیوت مراجع و علما و استقبال گرم روحانیون بلندپایه ساکن این شهر روبه‌رو شدند؛ البته در این میان حساب آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی و شاگردانش همچنین آیت‌الله محمد یزدی به عنوان اصلی‌ترین حامیان احمدی‌نژاد جداست. اگر رویدادهایی در طول چهار سال به دورتر شدن فاصله معنوی قم و تهران انجامید، بی‌میلی دولتمردان برای جبران مافات باعث شد که این بار صدای اعتراض قم حتی پیش از آغاز به کار دومین دولت احمدی‌نژاد شنیده شود.جمعی از مقلدان آیت‌الله مکارم‌شیرازی از وی پرسیده‌اند: «چه می‌فرمایید درباره کسی که خود را از دوستان مردم اسرائیل شمرده تا آنجا که در روزنامه‌های صهیونیستی او را به عنوان دوست خوب صهیونیست‌‌ها خطاب کرده‌اند و در بعضی از جلسات، قرآن را به صورت توهین‌آمیزی وارد مجلس عمومی کرده و عبادت عظیم اسلامی حج را همردیف گردشگری و صنایع دستی شمرده و امور دیگری از این قبیل، آیا این چنین کسی صلاحیت تصدی مناصب مهم دولت اسلامی را دارد؟ به خصوص اینکه قاطبه متدینین و خبرگان نظام با این تصدی مخالفند.»پاسخ آیت‌الله به این استفتا چنین است: «تصدی چنین کسی قطعا مشروعیت ندارد و اگر خطایی در انتصاب مزبور از سوی بعضی از مسوولان ‌سر‌زده لازم است هر چه زودتر اصلاح شود و صد البته اگر مقامات عالی نظام، تذکر داده باشند و فراموش نباید کرد که مدیران خوب، کسانی هستند که شجاعت اعتراف به اشتباه را دارند و می‌‌دانند مقاماتی که به آنها سپرده شده متعلق به مردم است و آنها باید نهایت امانتداری را رعایت کنند و مصالح اسلامی را در نظر بگیرند.»در همین حال مجتبی رحماندوست مشاور امور ایثارگران احمدی‌نژاد با تایید خبر ارسال نامه‌ای از سوی رهبری با موضوع عزل مشایی از سمت معاون اولی گفت که این نامه سه‌شنبه به احمدی‌نژاد ابلاغ شده است. با این حال خبرگزاری‌ها دیروز گفت‌وگویی از رئیس دولت نهم منتشر کردند که در آن احمدی‌نژاد در واکنش به استعفای مشایی گفت: «آقای مشایی از مدیران مومن، دلسوز، ولایی، پاک و خلاق ایران هستند و به چه دلیل باید استعفا بدهند. مشایی امروز در سمت معاون اول رئیس‌جمهور به خدمات خود به انقلاب‌اسلامی، ملت و کشور ایران ادامه می‌دهد.»وی با اشاره به کم بودن اختیارات معاون اول رئیس‌جمهور نسبت به معاون رئیس‌جمهور و سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری افزود: «معاون اول در حقیقت دستیار رئیس‌جمهوری است. احمدی‌نژاد اضافه کرد: «طبق قانون معاون اول رئیس‌جمهور در دو عرصه اختیار عمل دارد؛ یکی در جاهایی که رئیس‌جمهور انجام کارها و پیگیری امور از جمله اداره جلسات دولت و پیگیری مصوبات دولت را به معاون اول ارجاع می‌دهد و دیگر در جایی که رئیس‌جمهور قادر به انجام وظایف خود نیست و معاون اول رئیس‌جمهور اداره امور را به عهده می‌گیرد.در شرایطی که رئیس‌جمهور قادر به انجام وظایف نباشد با تایید رهبری شورایی از سران قوا و معاون اول رئیس‌جمهور موظف می‌شوند ظرف ۵۰ روز انتخابات ریاست‌جمهوری را برگزار کنند.»رئیس دولت نهم گرچه تلاش کرد که جایگاه معاون اول را کم‌اهمیت جلوه دهد اما اظهاراتش به طور تلویحی از این باور احمدی‌نژاد حکایت می‌کرد که وی، مشایی را فرد مناسبی برای تصدی مسوولیت‌های رئیس‌جمهوری می‌داند. دیروز یادداشتی در سایت تخصصی مشایی به قلم یکی از هودارانش منتشر شد که این گمانه را تقویت می‌کند. نگارنده، مخالفان مشایی را به چهار گروه تقسیم کرد و در تشریح انگیزه گروه چهارم نوشت: «آنها که بر این باورند مشایی با قرار گرفتن در پست معاون اولی به طور بالقوه در انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری از شانس بالایی برای به دست آوردن آرای ملت برخوردار است.»احمدی‌نژاد نیز مخالفان مشایی را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: «عده‌ای با هر کار و اقدامی که دولت انجام می‌دهد، مخالفند و برخی نیز از روی دلسوزی و برداشت خود نسبت به مشایی از وی انتقاد و گلایه می‌کنند اما اگر کسی از نزدیک با آقای مشایی آشنا شود، نظراتش تغییر خواهد کرد.»از سوی دیگر سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و از مدافعان دولت نهم با تاکید بر اینکه انتظار از احمدی‌نژاد در این مقطع این است که در امتحان ولایت‌مداری نیز رای قبولی بیاورد، افزود: «مصلحت احمدی‌نژاد پذیرش نظر رهبری در انتصاب اخیر است. وی نیز خوب می‌داند که حفظ مصلحت نظام بالاتر از هر مصلحتی است.»در حالی که موج مخالفت‌ها با انتصاب مشایی چند روزی است که به حامیان انتخاباتی احمدی‌نژاد نیز رسیده است، مشاور مطبوعاتی وی در یادداشتی که در وبلاگش منتشر کرد به‌طور تلویحی خاطرنشان کرد: منتقدان، حامیان اصیل رئیس‌دولت نیستند. علی‌اکبر جوانفکر نوشت: «حامیان اصلی آقای احمدی‌نژاد و دولت خادم ملت به قاعده معقول این حمایت و همکاری پایبندند، با او همراه، همدل و همصدا هستند، به انتخاب وی احترام می‌گذارند، جوزده نمی‌شوند، بازی نمی‌خورند، او را تحت فشار سیاسی و تبلیغاتی قرار نمی‌دهند و هر روز نه بر اثر یک تندباد بلکه با وزش یک نسیم به این سو و آن سو نمی‌روند. رئیس‌جمهور، تصمیمات خود را در حوزه نظام اجرایی کشور به طور مستقل در چارچوب اختیارات قانونی خود و براساس بررسی‌های به عمل آمده، اخذ می‌کند و آن را به مورد اجرا می‌گذارد. تجربه ثابت کرده است که فضاسازی‌های کاذب و جنجال‌آفرینی‌های بی‌اساس نمی‌تواند تصمیم رئیس‌جمهور را تحت‌تاثیر قرار دهد.» وی همچنین به نمایندگان مجلس هشدار داد: «کسانی که در قوای سه‌گانه در مصادر امور قرار دارند باید مراقبت کنند که اظهارنظر آنان به دخالت و دیکته‌کردن نظرات منجر نشود و اصول قانون اساسی از جمله اصل تفکیک قوا مخدوش نگردد. اظهارات برخی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی درباره تاثیرات منفی ناشی از انتصاب آقای مشایی بر رای نمایندگان به وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور تهدیدآمیز به نظر می‌رسد و این همان شائبه نگران‌کننده‌ای است که باید از تکرار آن اجتناب ش

تقویت سیستم دفاعی متحدان آمریکا در آسیا


هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجۀ آمریکا ، روز چهار شنبه در بانگوک، گفت که در مقابل پروندۀ هسته ای ایران، کشورش آمادۀ تقویت سیستم دفاعی متحدان منطقه ایش در آسیاست. وی گفت " ما هنوز هم درهای مذاکره را با ایران باز می گذاریم ولی " عقربه های ساعت اتمی" همچنان در حرکتند و همسایگان ایران بیش از همه نگرانند".
وزیر امور خارجۀ آمریکا که این سخنان را در تلویزیون تایلند بیان می داشت افزود که ایران باید دریابد که اگر آمریکا یک چتر دفاعی در منطقه مستقر کند خود این کشور نیز در امنیت نخواهد بود. وی افزود که آمریکا حمایت های نظامی خود را از کشور های خلیج فارس افزایش خواهد داد و ایران امکان ارعاب و سلطه طلبی را در منطقه نخواهد داشت".
هیلاری کلینتون امروز، چهارشنبه در جزیرۀ فوکت، در تایلند در همایش امنیت در آسیا شرکت می کند در این همایش مسائل مربوط به همکاری اتمی کرۀ شمالی با برمه در مرکز مباحثات قرار خواهد داشت. وزیر امور خارجۀ آمریکا شب قبل تأکید کرده بود که آمریکا نگرانی فزاینده از همکاری نظامی این دو کشور را بسیار جدی تلقی می کند. وی این همکاری را برای ثبات منطقه خطرناک توصیف کرد.
نگرانی از همکاری نظامی میان کرۀ شمالی و برمه از آنجا شدت گرفت که ماه گذشته اطلاعاتی در بارۀ حرکت یک کشتی کرۀ شمالی که مظنون به حمل اسلحه برای برمه بود، توسط مسئولان آمریکایی منتشر شد. همچنین ماه گذشته گروهی از تبعیدیان برمه عکسهایی منتشر کردند که گویا شبکۀ مخفی تونل هایی را نشان می داد که کارشناسان کرۀ شمالی در برمه ساخته اند.
و اما رضا تقی زاده، تحلیلگر مسائل استراتژیک منطقه می گوید پیامی که در سخنان خانم کلینتون در بارۀ برنامۀ هسته ای ایران نهفته است این نیست که آمریکا این احتمال را که ایران صاحب بمب اتمی خواهد شد پذیرفته است. منظور خانم کلینتون را می توان چنین درک کرد که اگر ایران بخواهد از طریق در اختیار گرفتن بمب به ارعاب و سلطه بر کشور های همسایه دست زند، هزینۀ بسیار زیادی را باید متحمل شود. زیرا آمریکا که هم اکنون در افغانستان، عراق، سواحل خلیج فارس، آذربایجان و قرقیزستان پایگاه دارد می تواند با تقویت ظرفیت نظامی همسایگان ایران و بستن پیمان های همکاری نظامی و دفاع متقابل ایران رابشدت مهار کند. پس چارۀ ا یران نه در بمب بلکه در برقراری مناسبات عادی با جهان است.

اطلاعات تازه در مورد شهادت مسعود هاشم زاده در روز ۳۰ خرداد

مسعود هاشم زاده، جوان ۲۷ ساله اي است كه در ناآرامي هاي ۳۰ خرداد ماه در محدود خيابان شادمان و نصرت در تهران به ضرب گلوله اي كشته شد. ميلاد هاشم زاده برادر كوچكتر مسعود مي گويد زمان مرگ مسعود فقط پدرش و او در تهران بودند و بقيه خانواده در شمال زادگاه پدري مسعود به سر مي بردند.
به اين ترتيب مسعود هاشم زاده يكي ديگر از كشته شدگان ناآرامي هاي بعد از انتخابات رياست جمهوري در ايران است كه نام و شيوه كشته شدنش در رسانه ها مطرح مي شود. پيش از اين ندا آقاسلطان، سهراب اعرابي، يعقوب بروايه و محمد كامراني از جمله كشته شدگان حوادث اخير بودند كه نامشان در رسانه ها مطرح مي شود.
ميلاد با اشاره به اينكه مسعود ساعت شش بعداز ظهر روز ۳۰ خرداد براي ديدار با يكي از دوستانش در اطراف منزل به خيابان شادمان مراجعه كرده بود، مي گويد: "زماني كه به خانه رسيدم پدرم تنها بود و من قبل از رسيدن به خانه درگيري ها و شلوغي ها را ديده بودم، نگران شدم و به سوي خانه دوستش رفتم، به چهار راه نصرت داخل خيابان شادمان كه رسيدم ديدم صداي تير مي آيد و يك سري تير خورده اند."
به گفته آقاي هاشم زاده درمانگاهي در آن محل وجود داشت كه مجروحان و زخمي ها را به آنجا مي بردند. برادر كوچك مسعود هاشم زاده ادامه مي دهد: "زماني كه به درمانگاه رسيدم از روي ساعت، انگشتر و لباس مسعود، او را شناختم و از ديدن صحنه جا خوردم."
از آنجايي كه اقوام درجه يك مسعود هاشم زاده در تهران نبودند، قرار بر اين مي شود كه پيكر او را به زادگاهش در شمال ايران در اطراف رشت منتقل كنند. ميلاد هاشم زاده با اشاره به درگيري هاي زيادي كه در آن زمان در تهران بوده است مي گويد: "دنبال آمبولانس ولي اصلا آمبولانسي براي انتقال مسعود نبود. در اين رفت و آمدها پسر صاحبخانه گفت كه او با ماشين شخصي اش به شهرستان مي برد. دكتري هم كه آنجا بود گفت براي انتقال به شهرستان گواهي فوت مي نويسد."

ميلاد هاشم زاده و پسر صاحبخانه با ماشين شخصي پيكر مسعود را به شهرستاني در حوالي رشت مي برند، آقاي هاشم زاده اضافه كرد:" ساعت پنج و نيم صبح يك شنبه به زادگاه خود سمت رشت رسيديم. شبانه برادر و پسر خاله هايم را در جريان گذاشتم كه مسجد آماده كنند، شوراي محل و بستگان و اهالي محل بودند."
آقاي هاشم زاده ادامه داد: "زماني كه ما رسيديم به ما گفتند مسعود را نمي توانيم در آنجا خاك كنيم، دليلش را كامل نبودن مجوز اعلام كردند. به ما گفتند مسعود بايد به پزشكي قانوني برده و علت فوتش كاملا مشخص شود. بعد از آن من و راننده ماشين را براي بازجويي به آگاهي بردند كه چرا اين اتفاقات رخ داده است و تا ۴۸ ساعت بعد بازداشت بوديم. نگذاشتند من در مراسم خاكسپاري برادرم شركت كنم."
آنها گفتند اگر مراسم بگيريد هم براي خود و هم خانواده سخت مي شود. خيلي زودتر برويد تهران و نمانيد
ميلاد، برادر كوچك مسعود هاشم زاده
به گفته برادر كوچك مسعود هاشم زاده در گواهي فوت از طرف پزشكي قانوني نوشته شده است، اصابت گلوله به قلب و سوراخ كردن ريه، پارگي ريه و خونريزي داخلي و خارجي شديد.
ميلاد هاشم زاده در بخش ديگري از گفت و گو با اشاره به ايجاد محدوديت هايي براي خانواده هاشم زاده مي گويد: "بعد از روز ۳۱ خرداد كه مراسم تشييع انجام شده كه من نبودم، خانواده ما به خانه بستگان مي روند و ما هم آزاد شديم. روز يك تيرماه بود كه براي مراسم سوم مسعود آگهي زديم و به دنبال حجله و مراسم بوديم. به محض پخش اعلاميه مطلع شديم آمدند و اعلاميه را كندند. شب هم تماس گرفتند كه مي خواهيد مراسم برگزار كنيد. تا زماني كه علت فوت مسعود مشخص نشده حق برگزاري مراسم را نداريد."
روز بعد از اين تماس خانواده هاشم زاده براي يافتن علت عدم برگزاري مراسم مراجعه مي كنند اما به گفته ميلاد هاشم زاده توضيح خاصي به آنها داده نمي شود. آقاي هاشم زاده افزود: "آنها گفتند اگر مراسم بگيريد هم براي خود و هم خانواده سخت مي شود. خيلي زودتر برويد تهران و نمانيد."

خانواده هاشم زاده با امضاي تعهدي اجازه پيدا مي كنند كه بدون برگزاري مراسم بر سر خاك بروند و تجمعي به هيچ عنوان شكل نگيرد.خانواده هاشم زاده با خانواده سهراب اعرابي يكي ديگر از كشته شدگان حوادث اخير ملاقات داشتند. همچنين ميرحسين موسوي و تعدادي از اعضاي ستاد او براي دلجويي از خانواده هاشم زاده به ديدار آنها رفته اند. مادران صلح و مادران عزادار نيز با مادر مسعود هاشم زاده ديدار كردند

اکسپرس: آیا از ایران باید ترسید ؟

پرونده اتمی و رخدادهای ایران همچنان ستونی از هفته نامه های فرانسه را به خود اختصاص می دهند. هفته گذشته اجلاس گروه جی 8 در روستای زلزله زده آکیلا در جریان بود. هشت کشور بزرگ صنعتی جهان در این اجلاس بار دیگر سر یافتن راه حلهای دیپلماتیک در خصوص برنامه هسته ای ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند. در نیمه ماه سپتامبر سال جاری اجلاس عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار خواهدشد و تا پیش از این تاریخ، کشورهای غربی باید بر سر یک راه حل قطعی به توافق برسند، چرا که در این زمان پرونده اتمی ایران به منظور افزایش فشارها و اعمال تحریمهای بیشتر علیه این کشور مورد بررسی مجدد قرار خواهد گرفت. به نوشته اکسپرس آیا غربیها حق دارند که چنین در خصوص برنامه اتمی ایران نگرانی داشته باشند؟ دو نماینده مجلس فرانسه، که به تازگی یک " ماموریت اطلاعاتی" در خاورمیانه را برای کمیسیون امور خارجه، دفاع و نیروهای مسلح به پایان رسانده اند، نظر دیگری دارند و معتقدند که ما نباید از یک ایران هسته ای در هراس باشیم. به نوشته این هفته نامه چند تن دیگراز دیپلماتهای فرانسوی در زمینه برنامه اتمی ایران همین نقطه نظر را دارند. این سیاستمداران فرانسوی معتقدند که وجود بمب در دستهای ایران، همچون سایر کشورهای دارای این سلاح، ابزاری برای برقراری گفتگوهاست. اما حتی این اظهارات نیز مانع نشدند تا اعضای مجلس فرانسه، بنا براظهارات نویسنده مقاله، ضمن "همکاریهای تنگاتنگ با چین و روسیه"، از اعمال تحریمهای بیشتر علیه تهران دفاع ننمایند. چرا که این نمایندگان نیز همانند بسیاری از سیاستمداران معتقدند که ایران اتمی تمامی منطقه را وارد یک رقابت برای دستیابی به سلاحهای هسته ای می کند که این امر خود، به عقیده این سیاستمداران " تهدیدی برای صلح" است.

اکسپرس: آیا از ایران باید ترسید ؟

پرونده اتمی و رخدادهای ایران همچنان ستونی از هفته نامه های فرانسه را به خود اختصاص می دهند. هفته گذشته اجلاس گروه جی 8 در روستای زلزله زده آکیلا در جریان بود. هشت کشور بزرگ صنعتی جهان در این اجلاس بار دیگر سر یافتن راه حلهای دیپلماتیک در خصوص برنامه هسته ای ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند. در نیمه ماه سپتامبر سال جاری اجلاس عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار خواهدشد و تا پیش از این تاریخ، کشورهای غربی باید بر سر یک راه حل قطعی به توافق برسند، چرا که در این زمان پرونده اتمی ایران به منظور افزایش فشارها و اعمال تحریمهای بیشتر علیه این کشور مورد بررسی مجدد قرار خواهد گرفت. به نوشته اکسپرس آیا غربیها حق دارند که چنین در خصوص برنامه اتمی ایران نگرانی داشته باشند؟ دو نماینده مجلس فرانسه، که به تازگی یک " ماموریت اطلاعاتی" در خاورمیانه را برای کمیسیون امور خارجه، دفاع و نیروهای مسلح به پایان رسانده اند، نظر دیگری دارند و معتقدند که ما نباید از یک ایران هسته ای در هراس باشیم. به نوشته این هفته نامه چند تن دیگراز دیپلماتهای فرانسوی در زمینه برنامه اتمی ایران همین نقطه نظر را دارند. این سیاستمداران فرانسوی معتقدند که وجود بمب در دستهای ایران، همچون سایر کشورهای دارای این سلاح، ابزاری برای برقراری گفتگوهاست. اما حتی این اظهارات نیز مانع نشدند تا اعضای مجلس فرانسه، بنا براظهارات نویسنده مقاله، ضمن "همکاریهای تنگاتنگ با چین و روسیه"، از اعمال تحریمهای بیشتر علیه تهران دفاع ننمایند. چرا که این نمایندگان نیز همانند بسیاری از سیاستمداران معتقدند که ایران اتمی تمامی منطقه را وارد یک رقابت برای دستیابی به سلاحهای هسته ای می کند که این امر خود، به عقیده این سیاستمداران " تهدیدی برای صلح" است.