۲۲ تیر ۱۳۸۸

نگاهمان به «جلو» باشد و پيش برويم!

يك ناشناس برايم ايميل فرستاده و احتمالا" از روي خيرخواهي مدعي شده خبر موثق دارد كه يك تيم ويژه (!) براي يافتن و دستگيري من مأمور شده اند و تصويري از يك نامه اداري يا چيزي شبيه به «حكم مأموريت» هم زير ايميلش گذاشته كه خيلي واضح و خوانا نيست و درهم و فشرده است. او هشدارهايي داده كه مثلا" براي خريد بليط هواپيما يا اقامت در هتل و مسافرخانه ها «اسم» ندهيم و مثلا" روشن كردن خط قبلي تلفن همراه و تماس با فاميل (بدليل احتمال شنود) و به خصوص برگشت به منزل بسيار خطرناك است. توصيه هايي كرده كه به نظرم توصيه هاي مفيدي هستند و خلاصه خواسته مراقب باشيم. به هرحال چون ارسال ايميل به افراد ناآشنا را هم جزئي از همين مراقبتها ميدانم، براي ايشان هم ميل نفرستادم و همينجا از خيرخواهي او تشكر مي كنم. خوشحالم كه «هزينه» دستگيري من براي كودتاچيان، بالا و بالاتر برود. اين بهتر است تا اينكه دو نفر نصفه شب بيايند و از توي خانه، دستگيرت كنند و ببرند! به جبران دستگيري غفلتي و ناجوانمردانه ساير دوستان، بگذار براي خفه كردن اين صدا، مجبور شوند كلي زحمت بكشند و حسابي دوندگي كنند!
طبيعي است كه ما نهايت سعي مان را براي مراقبت مي كنيم، ولي از طرفي نيرو و انرژيمان هم در «سي امين» روز دوري از خانه، به تدريج كم و كمتر شده است. هر يكي دو روز، به يك شهر جديد و يك منزل اجاره اي تازه مي رويم. اين سفرها كلي انرژي مان را تلف كرده و هزينه هاي سنگين مالي بر ما تحميل مي كند. ديگر كفگير به ته ديگ خورده و آخرين پس اندازمان هم تمام شده! براي هر شب زندگي، تقريبا" پنجاه شصت هزار تومان هزينه اجاره مي دهيم و مجبوريم زود به زود خانه را عوض كنيم و گاهي كمتر يا بيشتر از اينها اجاره بپردازيم. ممكن است ديگر نشود اينطور ادامه داد.اما تا روزي كه بتوانم، «هزينه» دستگيري ام را بالا ميبرم. شده ايم مثل «باني و كلايد!» كه احتمالا" براي دستگيري ما، مجبور مي شوند همه جاده ها مأمور بگذارند! و ما سعي مي كنيم مثل باني و كلايد، در عين گريختن، به كاري كه بايد بكنيم، بپردازيم و خوش و خرّم و خندان هم باشيم!
اما بهرحال بعضي وقتها بيماري قند و فشارخون نامهرباني مي كنند. ديشب حالم رو به وخامت گذاشت و شب سختي را گذراندم. مراقبتهاي منظم لازم دارم كه در اين نوع زندگي خانه بدوشي، ممكن نيست. حفظ روحيه بچه هايم كه سي روز است دور از دوستان صميمي و محله و خانه و وسائل و اسبابشان هستند، گاهي سخت مي شود و دل گرفتگي يا نگراني بچه ها دربارهي سلامتي ام و اين سئوال كه «بالاخره چي ميشه بابايي؟!»، غصّه هايم را بيشتر مي كند و روحيه ام را به هم مي ريزد. با اين همه؛ به طف خداست كه زود بر اوضاع مسلط مي شويم. گاهي به يادشان مي آورم وضع من خيلي خطرناكتر از برخي از دوستان مثل سعيد حجاريان نيست كه «جان» آنها در زندانها، به مراتب بيشتر در معرض خطر است.
در اين روزها بايد به كساني فكر كنيم كه بيشتر از ما «سهم و هزينه» پرداخته اند. اخبار تلخ دستگيريها و شكنجه ها و شهادت هموطنان و اخبار شيرين تداوم اعتراضات مردم و اظهارات شجاعانه برخي شخصيتها مثل آيت الله منتظري و آقاي كروبي و موسوي، «مقاومت» بچه هاي كم تجربه مرا بالا ميبرد و مطمئنم در بين مردم هم باعث «تهييج و تداوم» حركتهاي مؤثر خواهد شد. در اين كارهاي جمعي، هيچوقت «طلبكار بودن!» كمكي نمي كند. بايد همواره خود را «بدهكار» بدانيم تا پيروز شويم.
اگر عزيزي در «زندان» داريم، بايد به كساني فكر كنيم كه اكنون «سوگوار» عزيزان خود هستند و در همين راه مقدّس كه ما «زنداني» داده ايم، آنها «شهيد» داده اند!
اگر بر «مزار» شهيدمان سوگواري مي كنيم، به فكر پدر و مادراني باشيم كه حتي جنازه فرزندشان را به آنها تحوي نداده اند و شبانه دفن شان كرده اند و مزارشان معلوم نيست!
اگر كتك و «باتوم» خورده ايم، بايد به آنهايي فكر كنيم كه در زندانهاي بي نام و نشان، در سلولهاي انفرادي، زير مشت و لگد و «شكنجه» دژخيمان اسيرند.
اگر آواره ايم، بايد به فكر كساني باشيم كه «مفقود» شده اند و هنوز براي خانواده شان معلوم نيست كه اساسا" «زنده» هستند يا نه؟! اينطور كه به قضايا نگاه كنيم، هم روحيه مان بالا مي رود و هم وظيفه خودمان را «تمام شده» فرض نمي كنيم و هم «احساس بدهكاري» بيشتري خواهيم داشت و حركتهاي بيشتر و مؤثرتري خواهيم كرد تا به «پيروزي» برسيم. در اينگونه حركتهاي جمعي، بايد به نفرات «جلوئي» نگاه كنيم، نه به كساني كه «پشت» سرمان ايستاده اند و يا هنوز بلاتكليف هستند يا مي ترسند! در اين صورت، ما به افراد جلوتر نگاه مي كنيم و از رشادتها و هزينه هايي كه آنها بيشتر از ما داده اند، انگيزه و نيرو مي گيريم و افراد پشت سر هم به ما كه جلوتريم، نگاه مي كنند و از كارهايي كه ما مي كنيم و هزينه هايي كه ما مي دهيم، انرژي و «انگيزه» مي گيرند و بلاتكليفي را كنار مي گذارند و به راه مي افتند. موج جمعيت اينگونه به حركت مي آيد. با همين روش، از خود سئوال كنيم اگر ما «معاصر» افراد بزرگي مانند امام حسين(ع) بوديم، يا «معاصر» شخصيتهاي سياسي بزرگي مثل «محمد مصدق» و «اميركبير» بوديم، جزو كدام دسته جاي مي گرفتيم؟ اينهمه براي مظلوميت حسين گريه كرده ايم و ياد مصدق و اميركبير را گرامي مي داريم، اما حالا در اين عرصه حق و باطل، كه به نوعي تكرار همان صحنه هاي تاريخي «نبرد حق و باطل» است، آيا ما در لشگر حسين و حق ايستاده ايم يا جزو سپاهيان شمر و يزيد هستيم؟ و يا «كوفي» هستيم و نظاره گر ظلم و بيدادگري هستيم؟ آيا كاري كه الان مي كنيم يا انفعالي كه داريم، «حسيني» است يا «يزيدي» يا «كوفي»؟ اگر معاصر مرحوم مصدق بوديم، آيا جزو كودتاچيان و دشمنان ملت بوديم؟ يا جزو ياران مصدق و اميركبير؟ گاهي بايد به خودمان و به يكديگر يادآوري كنيم كه چرا اين راه را انتخاب كرده ايم؟ و بايد بدانيم بدون طرفداري از حق، زندگي ما «تهي» از ارزش خواهد بود. بايد به ياد بياوريم كه دفاع از حق، هميشه اهالي خيانت و دروغ و زشتي ها را عصباني مي كند و آنها، با روشهاي ناجوانمردانه، ما و عزيزان ما را آزار خواهند داد. و به ياد بياوريم با پيروزي حق، زندگي همه ما، شيرين و فايده بخش خواهد بود. بايد فراموش نكنيم كه دفاع از حق، هزينه دارد. اما زندگي در ميان اهالي باطل هم، زندگي نيست، «بندگي» است. و ما فقط بنده خداييم كه حق مطلق است و نمي خواهيم بنده خدايان زميني باشيم. اين هدف بزرگي است كه ارزش «جان دادن» هم دارد.
نبسته ام به كس دل، نبسته كس به من دل!
چو «تخته پاره بر موج»، رها رها رها من!
زمن هر آنكه او دور؛ چو دل به سينه نزديك!
به من هر آنكه نزديك، از او جدا جدا من!
نه چشم دل به سويي، نه باده در سبويي
كه تر كنم گلويي، به ياد آشنا من!
«ستاره ها نهفتم» در آسمان ابري!
دلم گرفت اي دوست، هواي گريه با من!
و اما... اگر مشكلات ما را «ناگزير» كنند به خانه برگرديم، طوري بر مي گرديم كه «دستگيري» من ، هزينه سنگيني براي نظام كودتا داشته باشد. تا اينجاي كار، تخته پاره ما، سوار بر «موج تقدير» است و فعلا" به لطف خدا «رهاست»! و هنوز خداي ما، همان خداي رحيمي است كه «شيشه را در بغل سنگ نگه ميدارد»! و خوشحالم كه در اين روزها، با بضاعت اندكم، توانستم ذهن خوانندگان را نسبت به واقعيتهاي كودتاي اخير و مقاصد و منويات پشت پرده كودتاچيان، روشن سازم و در اين آسمان ابري، «ستاره هايي» در دل خوانندگان بيفروزم. ايمان دارم با هر روشنگري تازه، اين آسمان ابري، به زودي «ستاره باران» مي شود و «هواي گريه»، گريه از شوق و خوشحالي خواهد بود.انشاءالله.

گنجی: اعتصاب غذای روشنفکران ایرانی در مقابل سازمان ملل

اکبر گنجی، روزنامه نگار و فعال سياسی ايران که در آمريکا به سر می برد، می گويد: به زودی، اعتصاب غذای سه روزه ای با شرکت گروهی از روشنفکران ايرانی در برابر مقر سازمان ملل متحد در نيويورک برگزار خواهد شد.
به گفته او، مجوز برگزاری اين اعتصاب غذای سه روزه که روز ۲۲ جولای، سی و يکم تير، آغاز خواهد شد، دريافت شده است.
آقای گنجی در گفت و گو با «راديو فردا» توضیحاتی درباره این اعتصاب غذا می دهد.
رادیو فردا: آقای گنجی، هدف از برگزاری اعتصاب غذا در مقابل سازمان ملل متحد چیست؟اکبر گنجی: پس از برگزاری انتخابات و تقلب بزرگی که بر اساس آن محمود احمدی نژاد به عنوان فرد برنده اعلام شد، مردم اقدام به برگزاری تظاهرات مسالمت جویانه ای کردند. آنان در این تظاهرات به نتايج انتخابات رياست جمهوری اعتراض کردند که با برخورد خشونت بار نيروهای لباس شخصی، بسيج و نيروی انتظامی مواجه شدند.
این نیروها مردم را به گلوله بستند و مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها همچنین صدها تن از بهترين جوانان اين مرز و بوم را بازداشت کرده و در زندان ها در بدترين شرايط ممکن نگه داشته اند.
در حال حاضر، زندانيان به لحاظ جسمی و روحی به شدت تحت فشار دارند تا به جرايم ناکرده برای اثبات سناريوی آقای خامنه ای مبنی بر اين که غرب می خواهد درايران انقلاب مخملی انجام دهد، اعتراف کنند.
اگر چه ۳۰ سال است که نظام جمهوری اسلامی به اين روش های استالينيستی عمل کرده است، مردم هيچ ارزشی برای اين نوع اعترافات قايل نيستند و همچنان از اين فرزندان عزيز که در زندان هستند، دفاع خواهند کرد و رژيم سرکوبگری که به اين شيوه های استالينيستی متوسل می شود را محکوم خواهند کرد.
ما به عنوان آدم هايی که بيرون از زندان هستيم، وظيفه داريم از زندانی ها پشتيبانی و به بازداشت غير قانونی آنها اعتراض کنيم و افکار عمومی جهان و نهادهای بين المللی را جلب کنيم تا به اين رژيم سرکوبگر اعتراض کنند که چرا بهترين فرزندان ايران را بازداشت کرده است و برای مقاصد شوم خود به آنها هجوم می آورد.
ما برای اينکه صدای اعتراض مردم ايران و زندانی ها را به گوش جهان برسانيم، تصميم گرفتيم يک اعتصاب غذای سه روزه در برابر مقر سازمان ملل در نيويورک برگزار کنيم. خواست اصلی ما محکوم کردن سرکوب ها، بازداشت ها و شکنجه در ايران است و خواستار آزادی سريع تمامی بازداشت شده ها و تمام زندانيان سياسی- عقيدتی هستيم.
رادیو فردا: کداميک از روشنفکران در اين برنامه شرکت می کنند؟شماری از نامدارترين روشنفکران ايرانی از کانادا و آمريکا در اعتصاب غذا در برابر مقر سازمان ملل شرکت خواهند کرد و شمار ديگری که در اروپا هستند از اين برنامه اعلام حمايت کرده اند.
در بيانيه ای که توسط روشنفکرانی که در اين اعتصاب غذا شرکت می کنند،امضا شده است، همه مستقل از عقايد و باورهايشان، اعم از مذهبی و غير مذهبی و چپ و راست برای يک هدف مشترک ملی، کنار هم جمع شده اند که آزادی زندانيان سياسی است.
آيا امکان دارد از اقشار ديگر هم به اين اعتصاب غذا بپيوندند؟در اين بيانيه، روشنفکران نامی ايران از تمام ايرانيانی که در آمريکا هستند دعوت کرده اند که در اين برنامه به صورت تحصن شرکت کنند. اگر کسی هم خواست اعتصاب غذا کند، مانعی نيست و ما استقبال می کنيم.
فکر می کنيد بازتاب اين اعتصاب غذا و تحصن چه خواهد بود؟اهداف کاملا روشن است؛ ما می خواهيم جهانيان را از وضعيت وحشتناک سرکوبگری رژيم و وضعيت دردناک زندان ها و سلول های انفرادی در ايران مطلع کنيم و همه مردم جهان و نهادهای مدنی را دعوت می کنيم که متحد شوند و از آزادی زندانيان سياسی در ايران دفاع کنند.
وقتی آقای حجاريان را که خودشان ترور کردند و اکنون در وضعيت جسمی بسيار دشواری قرار دارد در سلول های انفرادی نگه می دارند، اين عمق فاجعه را می رساند و نشان می دهد که اين رژيم برخلاف ادعای خود آن قدر فاقد قدرت است که از فردی با وضعيت آقای حجاريان هم نگران است و او را در سلول انفرادی زندانی می کند.
اين نظام بايد هزينه سنگينی برای اقدامات خود بپردازد و بخشی از آن، اين است که جهانيان به اين وضعيت در ايران اعتراض کنند.
من وعده می دهم طی روزها و هفته های آينده، صدای اعتراض بزرگترين متفکران جهان را نيز خواهيد شنيد.

نتیجه تحریم صدا و سیما از سوی مردم: رکود اقتصادی آگهی های صدا و سیما


رکود حاکم بر بخش‌هاى مختلف اقتصادى به «آگهى‌هاى صداوسيما» نيزرسيد. با گذشت حدود يک ماه از انتخابات رياست جمهورى دهم در ايران، پس‌لرزه‌هاى اين انتخابات به آگهى‌هاى تلويزيون دولتى کشور سرايت کرده است.
شايد آنهايى که بيننده سريال کره‌اى «افسانه جومونگ» بوده‌اند، اين روزها آگهى‌هاى ميان برنامه اين سريال را ديده‌اند که با افت شديدى مواجه شده است. اگرچه صداوسيماى دولتى ايران به صورت انحصارى عمل کرده و هيچ‌گاه آمار مشخصى از ميزان درآمدها و تعداد آگهى‌هاى بازرگانى خود منتشر نمى‌کند، اما حتى مخاطبان برخى برنامه‌هاى تلويزيون ايران نيز، کاهش حجم آگهى‌هاى راديو و تلويزيون را حس کرده‌اند و با مقايسه آگهى‌هاى ميان برنامه سريال‌هاى پربيننده در ماهى که گذشت با سال پيش، ‌به خوبى به آن پى مى‌برند اما مشکل صداوسيما از کجا شروع شده است؟
طبقه‌بندي نرخ‌آگهی
در صداوسيما مکان‌هاى پخش آگهى براساس برنامه‌اى که قبل و بعد از آن پخش مى‌شود با نرخ‌هاى متفاوتى عرضه مى‌شود. گاه ممکن است استقبال يا عدم استقبال عمومى از يک برنامه باعث افزايش يا کاهش تعرفه آن شود. اين نرخ‌ها به صورت فعلى ماهيانه، هفتگى و گاه روزانه متغير است.برنامه‌هاى صداوسيما به 27 طبقه تقسيم مى‌شود. به طورى که نرخ آگهى در طبقات اوليه ارزان‌تر است و هر چقدر «طبقه» برنامه بالاتر باشد، آگهى هم گران‌تر مى‌شود. صداوسيما با صاحبان کالاها پنج نوع قرارداد مى‌بندد. قرارداد عادي، ويژه، استثنايي، متمم و خاص. در قراردادهاى عادي، صاحب آگهي، مى‌تواند آگهى خود را در تمام طبقات پخش کند.
صاحبان آگهى در قراردادهاى عادى فقط تا طبقه 14 امکان پخش تبليغات خود را دارند. همين شيوه در قراردادهاى استثنايى هم به کار مى‌رود اما در اين نوع قرارداد صاحب آگهي، امکان پخش تبليغات خود را فقط تا طبقه هشت دارد. در قراردادهاى متمم، صاحب آگهى بودجه جديدى را براى ادامه آگهى خود اختصاص مى‌‌دهد و در قراردادهاى خاص نيز آگهى‌هاى فرهنگي، ورزشى و اجتماعى قرار دارد که تخفيف‌هاى ويژه‌اى به آنها تعلق مى‌گيرد.
رقم هر ثانيه آگهي
براى هر ثانيه آگهى در تلويزيون و راديوى دولتى ايران، در طبقات مختلف 27 گانه بايد رقم متفاوتى را پرداخت. به گونه‌اى که طبقه اول برنامه‌ها، 20 هزار تومان، طبقه دوم 35 هزار تومان، چهارم 100 هزار تومان، هشتم 450 هزار تومان و دوازدهم، يک ميليون و 100 هزار تومان و بيستم سه ميليون و 150 هزار تومان براى هر ثانيه بايد پرداخت کرد. به طور مثال سريال افسانه جومونگ در طبقه 25 برنامه‌ها به دليل پربيننده بودن قرار مى‌گيرد که براى هر ثانيه آگهى در پيش، ‌ميان و بعد اين برنامه بايد پنج ميليون تومان پول پرداخت کرد.
از کجا شروع شد؟
با اينکه مسئولان رسانه ملى ايران از دادن هر گونه اطلاعات در مورد آگهى‌هاى تلويزيونى خوددارى کرده‌اند اما اين شرکت‌هاى تبليغاتى مرتبط با صداى و سيماى دولتى ايران هستند که به خوبى افت چشمگير آگهى‌هاى تلويزيونى را تشريح مى‌کنند.
اطلاعات دريافتى از اين شرکت‌ها حاکى‌از رکود آگهى‌هاى تلويزيونى در شش ماهه اول سال است که همواره طبيعى و قابل پيش‌بينى بوده اما با اتفاقات رخ داده پس از انتخابات رياست جمهورى در خردادماه و عملکرد صدا و سيما در انعکاس اخبار و گزارش‌هاى تجمع‌ها و اعتراض‌هاى مردم به نتايج اين انتخابات رکود آگهى شدت بيشترى يافته و تبديل به «بحران» شده است.
مسئول يکى از اين شرکت‌هاى تبليغاتى که نخواست نامش فاش شود با تاييد اين خبر به حيات نو مى‌گويد: با توجه به اتفاق‌هاى اخير، قراردادهاى بلندمدت آگهى با تلويزيون به شدت کاهش يافته و حتى برخى صاحبان کالا قراردادهاى آگهى پيشين خود را «لغو» کرده يا انصراف مى‌دهند.به گفته اين منبع آگاه، در هفته گذشته صدا و سيما به شرکت‌هاى تبليغاتى نمابرى را ارسال کرده که براساس آن مکانيزم تشويقى جديدى براى افزايش آگهى‌هاى تجارى در نظر گرفته شده است. اما گويا اين مکانيزم‌ها‌هم تاکنون پاسخ نداده است.
اين منبع آگاه در يکى از شرکت‌هاى تبليغاتى طرف قرارداد با صدا و سيما، از جلسه‌اى خبر داده که در آن مسئولان بخش بازرگانى رسانه ملى از آنها براى بازگشت آگهى‌هاى تجارى به تلويزيون درخواست راهکار کرده‌اند. موضوعى که به اعتقاد وى بسيار عجيب و بى‌سابقه است.
بانک‌ها در صدر جدول
هم‌اکنون آگهى‌هاى تلويزيونى و راديوى دولتى ايران با همان حجم پايين ادامه دارد. اما در اين ميان بانک‌هاى دولتى و برخى بانک‌هاى خصوصى هستند که بار آگهى‌ها را به دوش مى‌کشند. در اين ميان گفته مى‌شود يکى از بانک‌هاى خصوصى نيز آگهى‌هاى خود را در رسانه ملى «لغو» کرده است. اين اتفاق پس از جريانات اخير انتخابات رياست‌جمهورى رخ داده است.
مسئول اداره تبليغات روابط عمومى يک بانک دولتى در مورد تحولات اخير آگهى‌هاى اين بانک در صدا و سيما به حيات نو مى‌گويد: چندى پيش مسئولان شرکت تبليغاتى طرف قرارداد بانک، با ما جلسه‌اى گذاشت و در آن از بانک، درخواست شد تا ميزان آگهى‌هاى خود را افزايش دهد. اما اين درخواست مستلزم بررسى‌هاى بيشترى است و نمى‌توان يک شبه در اين مورد تصميم گرفت. بنا بر اطلاعات دريافتي، اين بانک‌ها و بيمه‌ها هستند که يک‌سوم کل درآمد صداوسيما را از آگهى‌هاى تبليغاتى تامين مى‌کنند. يعنى چيزى در حد ود 100 تا 150 ميليارد تومان.
صدا و سيما مى‌دانست
تمامى تحرکات و اقداماتى که صدا و سيما از ماه پايانى سال گذشته انجام داده نشان مى‌دهد که مسئولان بخش بازرگانى رسانه ملى از رکود حاکم بر آگهى‌هاى تبليغاتى خبر داشته‌اند. اين موضوع را شرکت‌هاى تبليغاتى طرف قرارداد صدا و سيما نيز تاييد مى‌کنند. به گفته مسئول يکى از اين شرکت‌ها، صدا و سيما پيش از آغاز سال 88‌، از چگونگى تغييرات در آگهى‌هاى تبليغاتى خود اطلاع داشته و آن را پيش‌بينى کرده است.
شاهد اين مدعا نيز سياست‌هاى تشويقى صدا و سيما براى آگهى‌هاى بازرگانى است. ‌ اسفند ماه سال گذشته صدا و سيما «ضوابط کاري» خود را تغيير داده به نحوى که «اضافه پخش» آگهى را براى نخستين بار براى سال 88 از 30 درصد به 60 درصد رسانده است.به گفته اين منبع آگاه، سياست‌هاى تشويقى در صدا و سيما براى جذب آگهى هميشه هست، اما چنين اقدام بى‌سابقه‌اى جالب توجه بود و نشان مى‌دهد که مسئولان بخش بازرگانى رسانه ملي، وقوع چنين رکودى را در آگهى‌هاى تلويزيونى پيش‌بينى کرده بودند.
او مى‌افزايد: افت سفارش آگهى هميشه وجود دارد اما اين بار منحنى‌ آگهى‌ها به صورت معنى‌دارى حرکت مى‌کند. اگر بخشى از دلايل اين رکود به وجود آمده به محدوديت هاى اقتصادى ايران يا وجود مشکلات مختلف نزد صاحبان صنايع بازمى‌گردد، بخش ديگرى را بايد در عوامل ديگرى جست‌وجو کرد. عواملى که بيش و کم در رفتارهاى اجتماعى مردم و عملکرد صدا و سيما در انعکاس رويدادهاى اخير ريشه دارد. اما آيا اين رکود پابرجا مى‌ماند؟
اين منبع‌ آگاه پاسخ مى‌دهد: اگر صدا و سيما پيش از آغاز سال 88 پيش‌بينى چنين بحرانى را در آگهى‌هاى تلويزيونى داشته باشد بايد پذيرفت که براى برون‌رفت از بحران‌ آگهى‌ها‌ هم استراتژى داشته باشد. 300، 400 يا حتى 500 ميليارد تومان درآمد براى سازمان عريض و طويلى که رديف بودجه جداگانه‌اى دارد و به صورت انحصارى نيز در ايران فعاليت مى‌کند رقم بالايى نيست؛ اما بالاخره اين هم درآمدى است که قطعا مسئولان رسانه ملى نمى‌توانند از آن چشم‌پوشى کنند.

نامه اعتراضی انجمن صنفی روزنامه نگاران به شاهرودی

انجمن صنفی روزنامه نگاران در نامه ای به رئيس قوه قضائيه نوشته است که «گزارش‌های دريافتی از خانواده‌های زندانيان به انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران حاکيست که وضعيت نگهداری روزنامه نگاران زندانی نيز بسيار نامطلوب و بدون رعايت حقوق يک زندانی است.»
در اين نامه که خطاب به آيت الله محمود هاشمی شاهرودی آمده است: «چنان که مستحضريد بعد از انتخابات دوره دهم گروهی از روزنامه نگاران که تنها سلاح آنها قلم و فکرشان است، بدون هيچ گونه اتهامی بازداشت شده‌اند و متاسفانه تا به امروز هيچ گونه اطلاع رسانی درباره نوع اتهامات اين افراد به خانواده يا وکلای آنها ابلاغ نشده است.»
این انجمن می نویسد: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، در اصول گوناگون و به ويژه در فصل سوم، حقوق متعدد شخصی، اجتماعی، قضايی و فکری، گروهی و … را برای شهروندان قائل شده است و حضرت‌عالی نيز در آيين نامه حقوق شهروندی که بعدها به قانون تبديل شد، به حق و انصاف بر چنين حقوقی تاکيد کرده‌ايد.»
اين بيانيه می افزايد : «در حالی که طبق ماده سوم قانون مطبوعات کسب و انتشار اخبار داخلی و خارجی به منظور افزايش آگاهی عمومی…حق قانونی مطبوعات است، در اين ايام عملا اين حق از سوی نهادهای نظامی و انتظامی از روزنامه نگاران و جرايد سلب شد و حضور هر روزنامه‌نگاری در محل رخدادهای اخير با دستگيری و ضرب وشتم همراه بوده است.»
به نوشته انجمن صنفی روزنامه نگاران، «آنها [ماموران امنيتی] حتی دبير کميته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران، جناب‌آقای کامبيز نوروزی(حقوقدان) را که در تمامی مدت همکاری خود با اين انجمن جز تاکيد بر رعايت قانون و پی‌گيری مجدانه حقوق روزنامه نگاران، کاری ديگر نکرده بود، بدون هيچ اتهامی دستگير و زندانی کرده‌اند. »
پیشتر، مهدی کروبی نیز با انتشار نامه ای خطاب به رئيس قوه قضائيه از وی خواست تا در آخرين روزهای رياستش تلاش های خود برای آزادی روزنامه‌نگاران و زندانيان سياسی را که در حوادث اخير بازداشت شده‌اند، افزايش دهد.
کروبی در نامه خود که در تاريخ ۱۹ تير نوشته شده است با تاکيد بر اينکه « ممکن است که کروبی را هم به ديار فانی بفرستند اما ملت زنده می ماند و حق خود را می ‌گيرد»، خطاب به محمود هاشمی شاهرودی نوشته « من از مقامات دلسوز نظام می ‌خواهم که اجازه ندهند اين روش‌ها که به زيان کشور و نظام است ادامه يابد. »
ماموران امنیتی ایران در هفته های اخیر، در پی اعتراضات گسترده به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، صدها نفر از روزنامه نگاران، شخصیت های سیاسی، فعالان حقوق بشر و معترضان را دستگیر کردند.
بسیاری از نهادهای بین المللی حقوق بشر نگرانی خود را از وضعیت این زندانیان ابراز کرده و گفته اند که طبق برخی از گزارش های دریافتی برخی از این زندانی ها شکنجه شده اند.

میرلوحی: حزب موسوی قطعا تشکیل می‌شود


معاون حقوقي و پارلماني دولت اصلاحات با اشاره به دليل واكنش برخي افراد و رسانه‌ها نسبت به انتشار خبر احتمال تاسيس حزب توسط ميرحسين موسوي، گفت: دليل اين امر آن است كه حضرات طاقت شنيدن سخن مردم را ندارند و اطلاعات‌شان از جامعه محدود به لايه مداحان اطراف خودشان شده است.
محمود ميرلوحي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، در پاسخ به سوالي در مورد تاسيس حزب توسط ميرحسين موسوي، اظهار داشت: آقايان بايد از اين مساله خوشحال باشند.در حالي كه فرياد قانونگرايي آقايان همه جا را پر كرده است، خوب است كه به مواد 63 و 93 قانون انتخابات و ماده 40 جرائم نيروهاي مسلح درباره ضرورت عدم موضع گيري مقامات له يا عليه يك كانديدا و …، نگاهي بيندازيم كه در اين صورت مشخص مي‌شود قانون تا چه اندازه در نزد مقامات ما مظلوم است.
معاون حقوقي و پارلماني دولت اصلاحات اظهار كرد: مخالفان فقط برخي اصول قانون را با تفاسير خاص خود قبول دارند و اصول مربوط به آزادي تجمعات، آزادي بيان و … را كه نص صريح قانون است به رسميت نمي‌شناسند. لذا طبيعي است كه در برابر تاسيس حزب از سوي موسوي هم بي‌تابي كنند.
مير لوحي تاكيد كرد: حزب مير حسين موسوي قطعا تشكيل مي‌شود و ظرفيت وي نيز خيلي بيشتر از آن است كه دربرابرسخن چند فرد غيرمسئول عقب نشيني كند.
معاون حقوقي و پارلماني دولت اصلاحات در پايان با تاكيد بر اينكه احزاب در وزارت كشور مظلوم هستند و بيشترين تلاش براي تضغيف آنها انجام مي‌گيرد، تصريح كرد: اينها در صدد بستن راههاي قانوني در مقابل مردم هستند و هم اكنون قانون در واقع به وسيله‌اي در خدمت رقيب تبديل شده است.

اکبر گنجی: بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است

در مطلب زیر که در گویا منتشر شده اکبر گنجی که خود سابقه زندان در حکومت اسلامی را تجربه کرده برداشتش از دلیل بازداشت پسر سعید حجاریان را شرح می دهد:
فکر می کنم این پرسش برای همه مهم باشد که دلیل بازداشت محسن حجاریان ،فرزند سعید حجاریان، چیست؟ من به سهم خود کوشش می کنم تا به این پرسش پاسخ گویم. برای پاسخ به این پرسش به دو شاهد استناد خواهم کرد:
اول- ماجرای عباس عبدی: همه نامه 30 صفحه ای عباس عبدی در خصوص ماجرای دادگاه شان و مسائل پشت پرده ای که منتهی به آن شد را به یاد داریم. عبدی به خوبی شرح داده بود که یکی از دلائل آن ماجرا، این بود که همسر و فرزندشان بازداشت نشوند. پیشنهاد من این است که همه آن نامه را دوباره به دقت بخوانند تا با سازو کارهای دستگاه امنیتی آقای خامنه ای آشنا شوند. جزئیات تکان دهنده ی آن نامه، که در وقتی که عبدی هنوز در زندان بود منتشر شد، نشان دهنده ی اخلاق کشی های این رژیم است.
دوم- ماجرای خودم: در زمان اعتصاب غذا در بیمارستان دائماً مرتضوی و بازجویان رده بالا به سراغ من می آمدند تا به اعتصاب غذا پایان دهم. من از ابتدا با خود شرط کرده بودم که فریب تهدیدها و وعده های دستگاه سلطان را نخورم. برای اینکه بتوانم به مقاومت ادامه دهم، با خود به توافق رسیدم که در جنگ اسیر دشمن شده ام. هرچه آنها بخواهند، خواست دشمن ایران(علی خامنه ای) و ایرانیان(علی خامنه ای) است.
مرتضوی دائماً وعده های دورغین اش را تکرار می کرد. وقتی نتیجه نمی گرفت، تهدیدها آغاز می گشت. اینکه مادر و خواهر و همسر و فرزندانت را بازداشت خواهم کرد. از همه جالب تر آن بود که یک روز نامه ی آیت الله منتظری و نامه دکتر سروش را برایم آورد و گفت “تو که اینها را قبول داری، پس به اعتصاب غذا پایان ده”.
در یکی از روزهایی که با آخر خط فاصله ای به اندازه ی دقیقه ها داشتم، سردسته ی بازجویان بالای سرم آمد و حکم بازداشت همسرم را با امضای مرتضوی نشانم داد و گفت: “اگر به اعتصاب غذا پایان ندهی همین حالا مأموران همسرت را بازداشت خواهند کرد”. به او گفتم کار خوبی است حتماً او را بازداشت کن تا مردم بهتر با روش های خامنه ای آشنا شوند. تهدید کرد:” مادرت را هم بازداشت می کنیم، او با رادیو فردا مصاحبه کرده و تو را جای امام حسین گذاشته و “آقا” را یزید و شمر خوانده است”. گفتم همین کار را بکن، کار خوبی است. او رفت. فردای آن روز قهرمانانه بازگشت و گزارش داد که “امروز مأمورین به منزلت ریخته اند و همسرت را با دستبند به تخت خواب بسته اند و همه ی خانه را جست و جو کرده و از آن فیلم برداری کرده اند”. من راهی جز مقاومت نمی دیدم.
نتیجه: هر کس زندان های علی خامنه ای را تجربه کرده باشد، به خوبی می داند که بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است. آنها چیزهایی از حجاریان خواسته اند که او زیر بار نرفته است. برای اینکه حجاریان به خواست آنها تن دهد، فرزندش را گروگان گرفته اند تا به او نشان دهند تا کجاها حاضرند پیش روند. بازداشت سعید حجاریان، با توجه به وضعیت جسمی اش، فقط و فقط ، باید جنایت به شمار آید. بازداشت فرزند او هم بخشی از پروژه ی جنایت کارانه ی آنان برای رسیدن به هدف از هر راهی است. جنازه ی ندا و سهراب اعرابی دست های خون آلود سلطان را نشان همه دادند. بازداشت فرزند حجاریان هم نمایانگر سرشت نظام سلطانی است.

اکبر گنجی: بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است

در مطلب زیر که در گویا منتشر شده اکبر گنجی که خود سابقه زندان در حکومت اسلامی را تجربه کرده برداشتش از دلیل بازداشت پسر سعید حجاریان را شرح می دهد:
فکر می کنم این پرسش برای همه مهم باشد که دلیل بازداشت محسن حجاریان ،فرزند سعید حجاریان، چیست؟ من به سهم خود کوشش می کنم تا به این پرسش پاسخ گویم. برای پاسخ به این پرسش به دو شاهد استناد خواهم کرد:
اول- ماجرای عباس عبدی: همه نامه 30 صفحه ای عباس عبدی در خصوص ماجرای دادگاه شان و مسائل پشت پرده ای که منتهی به آن شد را به یاد داریم. عبدی به خوبی شرح داده بود که یکی از دلائل آن ماجرا، این بود که همسر و فرزندشان بازداشت نشوند. پیشنهاد من این است که همه آن نامه را دوباره به دقت بخوانند تا با سازو کارهای دستگاه امنیتی آقای خامنه ای آشنا شوند. جزئیات تکان دهنده ی آن نامه، که در وقتی که عبدی هنوز در زندان بود منتشر شد، نشان دهنده ی اخلاق کشی های این رژیم است.
دوم- ماجرای خودم: در زمان اعتصاب غذا در بیمارستان دائماً مرتضوی و بازجویان رده بالا به سراغ من می آمدند تا به اعتصاب غذا پایان دهم. من از ابتدا با خود شرط کرده بودم که فریب تهدیدها و وعده های دستگاه سلطان را نخورم. برای اینکه بتوانم به مقاومت ادامه دهم، با خود به توافق رسیدم که در جنگ اسیر دشمن شده ام. هرچه آنها بخواهند، خواست دشمن ایران(علی خامنه ای) و ایرانیان(علی خامنه ای) است.
مرتضوی دائماً وعده های دورغین اش را تکرار می کرد. وقتی نتیجه نمی گرفت، تهدیدها آغاز می گشت. اینکه مادر و خواهر و همسر و فرزندانت را بازداشت خواهم کرد. از همه جالب تر آن بود که یک روز نامه ی آیت الله منتظری و نامه دکتر سروش را برایم آورد و گفت “تو که اینها را قبول داری، پس به اعتصاب غذا پایان ده”.
در یکی از روزهایی که با آخر خط فاصله ای به اندازه ی دقیقه ها داشتم، سردسته ی بازجویان بالای سرم آمد و حکم بازداشت همسرم را با امضای مرتضوی نشانم داد و گفت: “اگر به اعتصاب غذا پایان ندهی همین حالا مأموران همسرت را بازداشت خواهند کرد”. به او گفتم کار خوبی است حتماً او را بازداشت کن تا مردم بهتر با روش های خامنه ای آشنا شوند. تهدید کرد:” مادرت را هم بازداشت می کنیم، او با رادیو فردا مصاحبه کرده و تو را جای امام حسین گذاشته و “آقا” را یزید و شمر خوانده است”. گفتم همین کار را بکن، کار خوبی است. او رفت. فردای آن روز قهرمانانه بازگشت و گزارش داد که “امروز مأمورین به منزلت ریخته اند و همسرت را با دستبند به تخت خواب بسته اند و همه ی خانه را جست و جو کرده و از آن فیلم برداری کرده اند”. من راهی جز مقاومت نمی دیدم.
نتیجه: هر کس زندان های علی خامنه ای را تجربه کرده باشد، به خوبی می داند که بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است. آنها چیزهایی از حجاریان خواسته اند که او زیر بار نرفته است. برای اینکه حجاریان به خواست آنها تن دهد، فرزندش را گروگان گرفته اند تا به او نشان دهند تا کجاها حاضرند پیش روند. بازداشت سعید حجاریان، با توجه به وضعیت جسمی اش، فقط و فقط ، باید جنایت به شمار آید. بازداشت فرزند او هم بخشی از پروژه ی جنایت کارانه ی آنان برای رسیدن به هدف از هر راهی است. جنازه ی ندا و سهراب اعرابی دست های خون آلود سلطان را نشان همه دادند. بازداشت فرزند حجاریان هم نمایانگر سرشت نظام سلطانی است.

پیگیری استاد شجریان از طرق قانونی برای جلوگیری از پخش آثارشان در صدا و سیما


دقایقی پیش با خبر شدیم، استاد محمدرضا شجریان از طریق شکایت به قوه‌ی قضاییه، پیگیر عدم پخش آثارشان در صدا و سیما هستند. استاد در گفت‌وگویی که فایل صوتی آن به‌زودی از طریق سایت «شجریانی‌ها» منتشر خواهد شد، اعلام کردند به‌دلیل ادامه‌ی پخش آثارشان از صدا و سیما، موضوع ممنوعیت پخش صدای‌شان در این رسانه را از طریق مجاری قانونی پیگیری خواهند کرد. ایشان همچنین تأکید کردند که نگران مشکلات احتمالی آتی نخواهند بود و موضوع را تا رسیدن به حق خود پیگیری خواهند کرد.
واکنش فخرالدینی و رفیعی به اظهارات دفتر موسیقی ارشاد:فخرالدینی: بیماریم مربوط وقایع اخیر است رفیعی: فضای ناآرام مناسب اجرا نیست، شجریانی‌ها
هفته گذشته دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که تاکنون هیچ درخواستی برای صدور مجوز کنسرت استاد شجریان ارائه نشده است. همچنین در خبری در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) اعلام شده است که لغو کنسرت ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به‌دلیل بیماری رهبر ارکستر ـــ فرهاد فخرالدینی ـــ بوده است. در ادامه واکنش فرهاد فخرالدینی، رهبر ارکستر ملی و محمدعلی رفیعی مدیر برنامه‌های شرکت دل‌آواز می‌خوانید…
فرهاد فخرالدینی رهبر ارکستر ملی در واکنش به اظهارات دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «بیماری من به خاطر مشاهده وقایع دل خراش اخیر بوده و در واقع علت اصلی لغو کنسرت ارکستر ملی به همین موضوع برمی گردد». هم‌چنین او خاطر‌نشان کرد که پیش از این کیوان ساکت سولیست ارکستر ملی در اعتراض به اتفاقات اخیر انصراف خود را از حضور در این ارکستر اعلام کرده بود. او ابراز داشت: «فضای ناآرام و ملتهب کنونی موقعیت خوبی برای اجرای برنامه‌های موسیقی نیست برنامه‌های این ارکستر تا بدست آمدن آرامش مناسب در جامعه به تعویق افتاده است».
همچنین محمد علی رفیعی مدیر برنامه‌های محمد رضا شجریان در گفت‌و‌گویی اعلام کرد: «درخواست مجوزی از طرف شرکت دل آواز برای اجرای کنسرت موسیقی در تیرماه امسال به وزارت ارشاد داده نشده». همچنین او اظهار داشت در فضای ناآرام و ملتهب کنونی موقعیت مناسبی برای اجرای برنامه موسیقی نیست. وی همچنین ابراز داشت اجرای این برنامه زنده، تا به‌دست آمدن فضایی مناسب و آرام به تعویق افتاده است

بیانیه شماره 3 ستاد 88

ومکرو مکرا.. و ا.. خیرالماکرین

ملت صف شکن و در صحنه ایران، حامیان آزادی، استقلال و آرمان های انقلاب ۵۷ و دوستداران رئیس جمهوری میرحسین موسوی

انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با حضور ملتی که برای پاسداری از آرمان های انقلاب ۵۷ و قانون اساسی نظام مبتنی بر رای مردم به پا خواسته بودند می توانست سرنوشت ایران عزیز را در برآمدن آزادی و استقلال خویش به سوی آشتی ملی و اقتدار جهانی رهنمون کند و کشور را که در دوران دولت دروغ و ریا و تزویر با حضیض ذلت در صحنه خارجی و بی اعتمادی ملی در صحنه داخلی مواجه بود دوباره با اعتبار و سرشار از اعتماد نماید. امیدی که متاسفانه با کوتای مخلمین ارباب قدرت و اصحاب نخوت در اندک زمانی به یاس تبدیل شد و حجت را بر آنانی تمام کرد که انتظار خویش در پاسداری از رای ملت طلب می کردند.ما، یاران و یاوران شما ملت شریف ایران در ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد ۸۸)، همراه با دیگر گروه های حامی رئیس جمهوری منتخب، میرحسین موسوی، تمام تلاش خود را برای این پرشکوه تر برگزار شدن انتخابات به کار بسته بودیم تا اثبات نماییم سرنوشت نظام جمهوری اسلامی از دل صندوق های رای مردم ایران تعیین می شود. اما سناریوی خودکامگان از یک سو و آلت دست آنان از سوی دیگر به همراه بادمجان دور قاب چین هایی که حکم بر تکفیر یاران امام می دادند و برای این حکم نه تنها از ائمه معصوم و پیغمبر معظم یاد می نمودند، بلکه در وقاحتی آشکار، خدا را وارد معرکه دعوای جناحی خویش می کردند، همه و همه میدانی از صحنه جنگی را به تصویر می کشید که در نزد آنان تنها با خون قابل حل بود. این در حالی است که تمام حرف ما، یاران رئیس جمهوری میرحسین موسوی، اعتراض در سکوت و شکست حلقه دروغین دولتیان غاصب و دزدان رای ملت و دروغ گویان آمار دولت است.ما انتخابات برآمده از رای ملت در 22 خرداد 88 را تنها با ریاست جمهوری میرحسین موسوی، مشروع و مقبول می دانیم و هیچ گاه شرافت و حیثیت خودمان را در راه این دولت غصبی موجود که قصد دارد در مرداد ماه حکم تنفیض بگیرد نیز قربانی نخواهیم کرد. ما از شیوه های اعتراض رئیس جمهوری منتخب، میرحسین موسوی و کاندیدای باثبات، مهدی کروبی و همچنین اعتراضات رئیس جمهوری پیشین، سید محمد خاتمی، حمایت می کنیم و به اسباب اعتراف گیری که این روزها بنا را بر شیوه های زندان استالینی قرار داده اند هشدار می دهیم که آنچه مخالفان پیغمبر بر محمد مصطفی می کردند حیله و نیرنگی بود که در نهایت دامان خودشان را آلوده کرد و خداوند مکر آنان را بر خودشان بازگرداند. این سنت تاریخ است، هرچند اگر قرار باشد در یک بازآفرینی تاریخی توسط اصحاب ارتجاع، ا..اکبر مردم و حمل شمایل ائمه معصوم توسط یاران میرحسین در نظر برخی از خودفروختگان به قدرت، همان قرآن بر سر نیزه کردن یاران معاویه و عمروعاص تلقی شود. این به خواب رفتگان غافل هستند که آنکه قرآن بر سر نیزه می کرد سپاه و جبال و جبروت داشت که در برابر علی و یاران پیغمبر به هراس افتاده بود. اگر قرار باشد کسی امروز بازآفرین معاویه و دولت دروغ و نیرنگ وی باشد، مطمئناً او امیرحسین نیست که نه از سپر و نیزه داران و حکومت خودکامگان و سپاه تا بن و دندان مسلحان کامی گرفته است و نه ارباب ریا و تزویر چون عمروعاص های زمانه که مروجان دروغ و نیرنگ هستند، به حمایتش برخاسته اند و نه دینداران اهل تذبذب، هر روز و هر شب به تحسین و تمجیدش دست می زنند و در خواب خفتگی جهالت فرویش می برند. آنکه به روش مامون عباسی و وزیر نابکارش، فضل بن سهل، لباس علویان بر تن کرد تا خود را همراه جامعه ای که به میمنت حضور علی بن موسی الرضا، سبزپوش شده بود درآورد، همان کسی است که در فردای پیروزی دروغینش، شال سبز بر گردن انداخت و خود را سید خواند، باشد که سبزپوشان را یاران خویش بداند. غافل از اینکه اگر از مامون و معاویه نام نیکی در تاریخ باقی ماند از این فرومایگان نیز به نیکی یاد خواهد شد.

ستاد ملی جوانان حامی خاتمی و موسوی (ستاد ۸۸)

آیت الله بیات زنجانی:کارمندان دولت اگر ماندنشان صرفاً باعث تقویت دولت نا مشروع می شود، نمی توانند در آن محل مانده و باعث این تقویت شوند

سؤال: مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمی بیات زنجانی پس از عرض سلام شرايط كارمندان دولت با توجه به غير شرعي بودن دولت آتي به چه ترتيب خواهد بود؟آيا ترك كار دولتي جايز است؟در صورت حرج مالي چه بايد كرد؟ با تشكر - ۲۱ تیر ۱۳۸۸جواب: با توضیح اینکه فرض ناصالح بودن و یا فاقد شرایط شرعی و قانونی بودن رئیس یک دولت، نامشروع بودن اصل دولت را موجب نمی شود؛ در فرض سئوال در چنین شرایطی افراد باید تلاش کنند فرد نامشروع و متقلب را از طرق مسالمت آمیز، تغییر دهند و فردی که واجد شرایط است را روی کار آورند. این تلاش و فعالیت، اگر موجب اصلاح امر شود و نتیجتاً فرد واجد صلاحیت را روی کار آورد، از باب امر به معروف تکلیف است و باید این عمل را انجام دهند و اگر چنین توان و قدرتی ندارند و ماندنشان در این مقام دولتی، صرفاً باعث تقویت مدیریت نا مشروع می شود، از باب نهی از منکر نمی توانند در آن محل مانده و باعث این تقویت شوند و نیز موظفند از هر راه ممکن، در بیان مسئله و توضیح زیانهای این نوع مدیریت و تبعات سوء آن بکوشند چراکه رعایت مراحل امر به معروف و نهی از منکر از امور عقلائی و عرفی است و شریعت حقه، آن را مورد تایید قرار داده است. ولی اگر احتمال داده شود که ماندن در آن جایگاه دولتی، جلو برخی از اعمال غیر قانونی را گرفته و در جهت تنویر افکار دیگران اثر گذار است، باید در آنجا مانده و در مواردی ممکن است مشکلی از انسان گرفتاری برطرف کنند که در این موارد ماندن در آن محل کار، تکلیف است.

دیدار مهدی کروبی با خانواده‌های حجاریان،امین‌زاده،طباطبایی،صمیمی وشهیدی

به گزارش روزنامه سایبر مشروطه آخرین روزهای هفته گذشته مهدی کروبی میهمان تعدادی از خانواده بازداشت‌شدگان اخیر شد،‌ تا نه تنها آنها را به صبر و بردباری دعوت کند بلکه در جریان آخرین وضعیت بازداشت‌شدگان اخیر قرار گیرند. کروبی هنگامی که به دیدار خانواده زندانیان می‌رفت در اندیشه نگارش نامه‌ای به رئیس قوه‌قضائیه بود تا از او درخواست کند در مدت باقی‌مانده از دوره مسوولیتش ترتیبی اتخاذ کند تا معترضان به انتخابات دهم که اینک به صورت دسته جمعی در بازداشت به سر می‌برند هرچه سریع‌تر آزاد شوند و این موضوعی بود که در دیدار با خانواده برخی از بازداشت شدگان اخیر و مطبوعاتی بدان اشاره کرد. کروبی عصر پنج‌شنبه یک روز پس از آنکه شایعاتی درباره فوت سعید حجاریان در زندان منتشر شد به دیدار خانواده وی رفت تا خود از وضعیت او خبردار شود. او هنگامی که به منزل سعید حجاریان عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی رفت همسرش از آخرین دیدارش با حجاریان خبرهای تازه‌ای داشت. وجیهه مرصوصی از وضعیت مساعد سعید حجاریان خبر داد و چنین بود که تمام اخبار منتشر شده درباره وضعیت همسرش را تکذیب کرد اما همسر حجاریان نسبت به روند رسیدگی به پرونده همسرش ابراز نگرانی کرد و با توجه به بیماری حجاریان خواستار تسریع در روند رسیدگی به پرونده وی شد. مهدی کروبی نیز ابراز امیدواری کرد تا هرچه سریع‌تر سعید حجاریان آزاد شود. وی از صبر و بردباری خانواده وی و پیگیری‌هایشان برای آزادی حجاریان نیز قدردانی کرد. کروبی بار دیگر در حالی که از مسوولان درخواست کرد تا هرچه سریع‌تر بازداشت‌شدگان اخیر که به خاطر اعتراض به روند برگزاری انتخابات در زندان به سر می‌برند گفت: «در بازداشت‌های اخیر نقض قانون‌های صریحی صورت گرفته که مسوولان امنیتی باید پاسخگوی این قانون‌شکنی‌ها باشند نه اینکه به دیگران اتهام بزنند.» اما خانواده محسن امین‌زاده، عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز میزبان کروبی شد. کروبی در حالی به منزل وی رفت که همسر و دیگر اعضای خانواده‌اش با توجه به انتشار اخباری درباره وضعیت نامساعد وی و انتقالش به بیمارستان نگران بودند. همسر امین‌زاده اظهار داشت که به‌رغم انتشار این اخبار همچنان از وضعیت امین‌زاده بی‌اطلاع هستند و همین مساله موجب نگرانی شدید انها شده است. وی از کروبی درخواست کرد تا از مسوولان بخواهد زمینه ملاقات با همسرش را فراهم کنند. مهدی کروبی نیز با ابراز تاسف از چنین موضوعی با اشاره به حوادث پس از انتخابات گفت: «متاسفانه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری معترضان به روند برگزاری انتخابات را به صورت دسته‌جمعی بازداشت کردند و این درحالی است که تاکنون هیچ‌کدام از آنان از حق قانونی انتخاب وکیل و مذاکره با او برخوردار نبوده و محل نگهداری اکثریت آنها برای خانواده‌های شان معلوم نیست و حتی سلامت بسیاری از آنان هنوز برای وابستگان‌شان محرز نمی‌باشد.من در این راستا با نگارش نامه‌ای به ریاست قوه قضائیه از ایشان درخواست می‌کنم که هرچه سریع‌تر وضعیت بازداشت‌شدگان حوادث اخیر مشخص شود (این نامه در شماره دیروز روزنامه اعتماد ملی منتشر شد).» وی خانواده امین‌زاده را به صبر و بردباری دعوت کرد و گفت: «مسوولان می‌توانستند با معترضان به گفت‌وگو بنشینند و اعتراضات را از طریق تشکیل هیاتی بی‌طرف بررسی کنند ولی متاسفانه چنین نشد.»وی ابراز امیدواری کرد تا هرچه سریع‌تر مسوولان مساعدتی به عمل آورند تا بازداشت‌شدگان حوادث اخیر هرچه سریع‌تر به آغوش خانواده‌های خود بازگردند. مهدی کروبی همچنین هفته گذشته میهمان خانواده شهاب طباطبایی، رئیس ستاد ۸۸ شد. وی در این دیدار ضمن اعتراض به بازداشت‌های گسترده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری گفت:‌ «امیدوارم که رئیس قوه‌قضائیه قبل از آنکه دوره مسوولیتش به پایان برسد با استفاده از اختیارات خود هر‌چه سریع‌تر مقدمات تبدیل قرار بازداشت‌شدگان را فراهم کند تا این عزیزان به آغوش خانواده‌های خود بازگشته و گامی موثر در جهت تفاهم و وحدت ملی برداشته شود.»کروبی تاکید کرد: «انتظار این برخورد و بازداشت‌های گسترده را از نظامی که برخاسته از یک انقلاب عظیم مردمی است، نداشتیم. بازداشت‌شدگان اخیر مخالفان حکومت نیستند بلکه اعضایی در درون حکومت هستند که نسبت به نتیجه انتخابات اعتراض دارند.» خانواده کیوان صمیمی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی که به دنبال رویدادهای اخیر در بازداشت به سر می‌برد آخر هفته را میزبان کروبی شدند. مهدی کروبی با انتقاد از ایجاد محدودیت در فضای اطلاع رسانی کشور اظهار داشت: «امنیت را کسانی برهم می‌زنند که آزادی بیان و قلم را محدود می‌کنند و مانع از اجرای قانون اساسی می‌شوند.»وی ابراز امیدواری کرد تا هرچه سریع‌تر زندانیان سیاسی و مطبوعاتی آزاد شوند. کروبی اما در ادامه دیدارهایش با بازداشت‌شدگان اخیر با خانواده یکی دیگر از روزنامه‌نگاران دیدار و گفت‌وگو کرد. خانواده هنگامه شهیدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی که هفته گذشته بازداشت شد با کروبی دیدار کردند تا ضمن ارائه گزارشی از آخرین وضعیت او از دبیرکل حزب اعتمادملی درخواست کنند تا پیگیر روند آزادی وی باشد. مادر شهیدی در این دیدار ضمن ابراز نگرانی از وضعیت دخترش خواستار آزادی وی شد. کروبی نیز با ابراز تاسف از دستگیری وی اظهار داشت که از طریق مراجع ذی صلاح پیگیر وضعیت وی خواهد شد و ابراز امیدواری کرد که هر چه سریع‌تر وی آزاد شود. گفتنی است که هنگامه شهیدی در ایام انتخابات ریاست جمهوری عضو کمیته زنان ستاد انتخابات کروبی بود و در حمایت از وی فعالیت می‌کرد.

عضو هيأت رئيسه كانون سهامداران حقيقي: قطع پيامك سهامداران مخابرات را متضرر كرد .

به گزارش خبرگزاری کار ایران قطع بودن سيستم پيامك در 24 روز گذشته موجب شده است تا شركت مخابرات به درآمد معمول خود از اين سيستم دسترسي پيدا نكند. به دليل قطع شدن تلفن همراه و محدود كردن سرعت اينترنت، طي چند وقت اخير شركت مخابرات حدود 200 ميليارد ريال متضرر شده است كه اين امر باعث متضرر شدن سهامداران شركت مخابرات در بازار سرمايه شده است. يكي از اتفاقاتي كه در سال 87 در حوزه ICT و بازار سرمايه رخ داد، بعد از چند سال از مطرح شدن خصوصي‌سازي شركت مخابرات، سرانجام اين شركت با تمام مشكلات و ابهامات موجود خود وارد بورس شد و توانست بخشي از سهام خود را خصوصي كند. هرچند مسئولان شركت مخابرات از روند خصوصي‌سازي شركت مخابرات راضي هستند و بر اين باورند كه اين روند در كوتاه‌ترين زمان ممكن و با برطرف شدن ابهامات رخ داده است، اما گزارش‌هاي منتشر شده در اين زمينه خلاف اين اظهارات را ثابت مي‌كند. اين در حالي‌است كه بزرگترين شركت بورسي كه به عنوان ليدر بازار سرمايه نيز محسوب مي‌شود از آغاز ورود به تالار شيشه‌اي حافظ به دليل بي‌توجهي مسؤولان نسبت به رفع ابهامات اين شركت، مشكلات فراواني براي سهامداران مخابرات در بازار سرمايه بوجود آمده است تا آنجا كه با فراز و فرودهاي قيمت سهام مخابرات كه در بسياري از روزها متاثر از ابهامات موجود دراين شركت بود شاخص بورس نيز همسو با اين فراز و فرودها شد. پس از بروز مشكلات فراوان از سوي اين شركت بازار سرمايه در هفته‌هاي اخير شاهد اعمال مديريت‌هاي نادرست مسؤولان امر در مورد مخابرات بوده است چرا كه آثار زيان بار قطع smsها كه از چند روز مانده به انتخابات رياست جمهوري تا به امروز توسط شركت مخابرات صورت گرفته است در بازار سرمايه و قيمت سهام اين شركت نيز مشهود است تا آنجا كه ريسك‌گريزي سرمايه‌گذاران منجر به خروج بسياري از آنها از سهام مخابرات شده است. به نظر مي‌رسد كه مسؤولان امر با عرضه عجولانه سهام مخابرات تنها خواهان جمع‌آوري 5 درصد نقدينگي از ميان مردم بودند چرا كه با مروري بر ابهامات اين شركت در مي‌يابيم كه مخابرات، صلاحيت خصوصي‌شدن را نداشته است و همچنان تفكر دولتي در پيكره دولتي شركت مخابرات حاكم است. در اين راستا علي شهدايي عضو هيأت رئيسه كانون سهامداران حقيقي در گفت‌وگو با خبر نگار ايلنا با اشاره به ابهامات شركت مخابرات در بازار سرمايه افزود: زماني كه شركت مخابرات وارد بازار سرمايه شد بسياري از فعالان بازار تاكيد بر وجود ابهامات فراوان در اين شركت داشتند كه با مروري بر اين ابهامات مي‌توان به عدم ارائه صورت‌هاي مالي حسابرسي شده توسط اين شركت به سازمان بورس در تاريخ مقرر، عدم ارائه بودجه حسابرسي شده به سازمان بورس در تاريخ مقرر (قبل از زمان عرضه)برگزاري مجمع بعد از عرضه سهام مخابرات، بسته شدن طولاني مدت نماد مخابرات در سال گذشته و عرضه سهام مخابرات از سوي سازمان خصوصي سازي با قيمت 150 تومان كه اين قيمت مغاير ارزيابي فعالان بازار از قيمت سهام مخابرات در عرضه اوليه بود، اشاره كردند. وي در ادامه با اشاره به قطع smsها و تاثير آن در سهام مخابرات در بازار سرمايه اشاره كرد و افزود: زماني كه مدير عامل شركت مخابرات در رسانه‌ها اعلام كرد كه با قطع smsها در آمد مخابرات به دليل استفاده بيشتر افراد از گفت‌وگوي تلفني 5 برابر شده است، تا آنجا كه به گفته وي در اين جريان بودجه سه ماهه اين شركت پوشش داده شد، با در نظر گرفتن اين صحبت‌ها از سوي فيضي، نه تنها فقط بايد اين بودجه پوشش داده شود بلكه با توجه به اينكه زمان قطعيsmsو 5 برابر شدن درامد مخابرات كه نزديك به 8 درصد كل دوره فعاليت يك سال مخابرات بوده، در نتيجه اين شركت بنا به گفته مدير عاملش بايد تعديل مثبت ارائه دهد كه اين امر صورت نگرفته است. شهدايي گفت: اگر به طور ميانگين تعداد smsهاي روزانه را 65 ميليون در نظر بگيريم حدود 160 ميليارد ريال درآمد smsاست كه در طول اين مدت شركت مخابرات به آن دسترسي نيافت و به دليل قطع شدن تلفن همراه در مناطق كشور و محدود كردن سرعت اينترنت، طي يك ماه گذشته شركت مخابرات حدود 200 ميليارد ريال متضرر شده است كه اين امر باعث متضرر شدن سهامداران شركت مخابرات در بازار سرمايه شده است. شهدايي در ادامه به اصرار مسؤولان در عرضه سهام مخابرات علي‌رغم وجود ابهامات فراوان اشاره كرد و گفت: سهام مخابرات در بحث مديريتي، گزارش‌ها و مديريت‌هاي مالي ابهامات زيادي داشته است كه اين امر منجر به ريسك بالاي سرمايه‌گذاري در سهام مخابرات شده است و با توجه به حجم بالاي مخابرات اين سهام به عنوان ليدر بازارتلقي مي‌شود، تا آنجا كه با هر نوسان قيمت سهام مخابرات، شاخص‌ها نيز درگير نوسان مي‌شوند. وي در پايان گفت: به ازاي هر يك ريال تغيير در قيمت سهام مخابرات، 8 دهم واحد شاخص بورس تغيير يافته به طور مثال امروز قيمت سهام مخابرات با 4 ريال كاهش 24 /3 واحد تاثير بر شاخص گذاشت كه تقريبا 81 درصد نوسانات مخابرات روي شاخص است. گفتني است، قيمت سهام مخابرات امروز در تالار شيشه‌اي حافظ با 4 ريال منفي به قيمت 1349 ريال رسيده است. شهدايي در پايان با اشاره به ريزش شاخص كل در روز جاري افزود: امروز شاخص كل بعد از ريزش 7/59 واحدي به 1/9356 رسيد كه بيشترين تاثير منفي بر شاخص را شركت سرمايه‌گذاري بانك ملي به ميزان 6 واحد، پالايش نفت اصفهان48 واحد گذاشتند.

قنبری: لابد باید «وکیل‌الدوله»باشیم تا حقوق‌مان حلال باشد

به گزارش پارلمان نیوز سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس با تکذیب مصاحبه منتشر شده با او توسط باشگاه خبرنگاران جوان تاکید کرد:«باتوجه به اینکه ابهامات اعضای فراکسیون خط امام(ره)، در مورد انتخابات ریاست جمهوری ،سلامت انتخابات و حوادث پس از آن همچنان باقی است و وزرای دولت پاسخگوی سئوالات ما در مورد انتخابات نبوده‌اند، بعید است در جلسات رای اعتماد به دولت دهم شرکت کنیم.»
داریوش قنبری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس، در خصوص مطلب امروز روزنامه کیهان که مدعی شده بود «قنبری از مواضع افراطی خود در مورد عدم شرکت در جلسات رای اعتماد عقب نشینی کرده است»، گفت:«گویا قرار است که کیهان برای فراکسیون خط امام تعیین تکلیف کند.»
وی با اشاره به مصاحبه‌ای که باشگاه خبرنگاران به نقل از او منتشر کرده و موجب شده کیهان بگوید قنبری از مواضع خود عقب‌نشینی کرد، اظهار داشت:«شکی نیست که یکی از مهمترین دستور کارهای مجلس بعد از تعطیلات بررسی کابینه جدید است، اما موضع فراکسیون خط امام چیز دیگری است.»
نماینده ایلام تصریح کرد:«بنده بعد از مصاحبه‌ای که با سایت پارلمان‌نیوز (پایگاه خبری فراکسیون خط امام )داشتم هیچ مصاحبه دیگری انجام نداده‌ام و مصاحبه منتشر شده با باشگاه خبرنگاران را تکذیب می‌کنم و اصلا نگفته‌ام که اقلیت و اکثریت مجلس باید تلاش کند تا کابینه قوی شکل بگیرد.»
قنبری تاکید کرد:«تا زمانیکه ابهامات انتخابات برای فراکسیون خط امام رفع نشود و ما به این نتیجه نرسیم که دولت اصلا مجلس را قبول دارد و می‌خواهد با آن کار کند یا نه، بر سر موضع خود (عدم شرکت در جلسات رای اعتماد وزرا)باقی هستیم و این موضع معتبر است.»
سخنگوی فراکسیون خط امام تصریح کرد:«اعضای فراکسیون خط امام در مورد ابهامات انتخابات سئوالاتی از وزرا مطرح کردند که آنها حاضر به پاسخگویی نشدند تا زمانی‌که وزرا اینگونه با مجلس برخورد می‌کنند چگونه باید مجددا به آنها رای اعتماد داد؟»
وی همچنین در واکنش به نماینده‌ای که گفته بود «حقوق نمایندگانی که دولت احمدی‌نژاد را مشروع نمی‌دانند حرام است»، خاطر نشان کرد:«بله، حتما باید مثل ایشان وکیل‌الدوله بود تا حقوق‌مان حلال باشد.»

آيت‌الله نوري‌همداني : رابطه خوب دولت با چين، نبايد باعث تفاوت گذاشتن بين شرق و غرب شود

آيت‌الله العظمي نوري‌همداني، خواستار اتخاذ موضع مناسب از سوي دولت جمهوري اسلامي، در قبال سرکوب مسلمانان ايالت سين‌کيانگ چين شد. به گزارش ايلنا به نقل از مرکز خبر حوزه، اين مرجع تقليد در بيانيه خود آورده ‌است: متاسفانه اين روزها جنايتي بزرگتر و وحشتناکتر از آنچه که در کشور آلمان واقع شد و يک زن مسلمان به خاطر رعايت حجاب کشته شد، در کشور چين تحقق يافت.اين روزها در ايالت سين‌کيانگ چين تعدادي از مسلمانان، سرکوب شده و جمع زيادي از آنان کشته شدند. وي با ابراز تاسف از وقوع اين جنايات خاطرنشان کرد: اين جريان موجب کمال تاسف است، مي‌دانيم اکثريت قاطع اين منطقه را که تقريباً يک ششم مسافت چين را تشکيل مي‌دهد مسلمانان تشکيل مي‌دهند و گروه کوچکي از نژاد«هان» از کمونيست‌ها نيز در آنجا سکونت دارند، اين منطقه صنعتي و حاصلخيز در اين چند روز، محل شديدترين درگيري‌ها ميان مسلمانان و گروه نژادپرست «هان» بوده، در نتيجه جنايتي وسيع به وجود آمده است. نوري همداني در ادامه تصريح کرد: از قراري که در مطبوعات منعکس است، دولت چين اين موضوع را يک نزاع قومي قلمداد مي‌کند ولي حمايت از گروه مخالف و کشتار وسيع مسلمانان و تعطيلي مساجد، حاکي از توطئه‌اي بر ضد مسلمانان است که نبايد مسلمانان و آزادي‌خواهان در برابر آن ساکت و بي‌تفاوت باشند، هر چند دولت و ملت چين روابط خوبي از لحاظ اقتصادي و سياسي با کشورهاي اسلامي دارد، ولي اين موضوع هرگز نبايد باعث شود که ما مسلمانان، ميان شرق و غرب، فرق بگذاريم و در مقابل آن ساکت بمانيم. اين مرجع تقليد در پايان اين بيانيه با تاکيد بر مسووليت دولت چين و وظيفه دولت جمهوري اسلامي در قبال اين جنايات، آورده ‌است: مسلمانان از دولت چين، مجازات مجرمين و رعايت حقوق شهروندي را مي‌خواهند، و از دولت جمهوري اسلامي ايران نيز انتظار مي‌رود که سکوت نکند و موضع مناسب و لازم را اتخاذ کند و برادران و خواهران اسلامي را تنها نگذارد و به وظيفه اسلامي خود عمل کند.

محسن حجاریان فرزند سعید دستگیر شد .

روزنامه سرمایه در ستون "گویا"ی امروز خود نوشت:پسر سعید حجاریان عضو زندانی شورای مرکزی جبهه مشارکت دیروز در منزلش دستگیر شده است.دیروز محسن حجاریان در منزل پدری بازداشت شده است.
به گزارش اعتماد محسن حجاریان که در اوین به سر می برد، شنبه شب در منزل شخصی بازداشت شد.
خانواده حجاریان در روزهای اخیر به نامه نگاری هایی با مراجع تقلید پرداختند و خواستار اعلام موضع در باره ی دستگیری سعید حجاریان شدند، آیت الله منتظری و آیت الله بیات زنجانی هم به نامه ی خانواده ی حجاریان پاسخ داده اند.

هفت تئوری​پرداز دولت نهم

روزنامه خبر در شماره امروز خود نوشت:دولت نخست محمود احمدی‌نژاد که نهمین دولت تاریخ پس از انقلاب اسلامی به شمار می‌رود، در طول چهار سال گذشته اقداماتی انجام داد که جدا از مثبت یا منفی بودن آنها و تأثیرات و نتایجی که به بار خواهد آورد، شاید یکی از معدود دولت‌هایی باشد که برای اقداماتی که انجام می‌دهد به پشتوانه‌ای فکری اشاره دارد.یعنی تفکری خاص و حاکم بر مجریان، موجب شده است که تمام اقدامات دولت از این تفکر خاص نشأت بگیرد و بدین ترتیب علاوه بر تحکیم پشتوانه فکری یا ایدئولوژیک خود، وسیله‌ای برای نهادینه کردن آن در جامعه شود.بدون شک ادبیات متفاوتی که احمدی‌نژاد در مقایسه با رؤسای جمهور پیشین در پیش گرفت، یکی از عوامل پیروزی وی در انتخابات سال 84 و به تبع آن در انتخابات سال 88 بود. دولت نهم و به‌ویژه شخص احمدی‌نژاد معتقدند که برای آنچه که انجام می‌دهند مبانی تئوریک دارند تا جایی که رئیس‌جمهور اعلام کرد؛ تئوری‌های مادی به بن‌بست رسیده است به طوری که اگر در کشوری راجع به دموکراسی حرف بزنیم مردم حالت تهوع می‌گیرند.او در حالی این سخنان را در سفر استانی به فارس و در جمع علما و روحانیون مطرح می‌کرد که معتقد است «دولت با همه ابعاد و توان، عقیده دارد و تلاش می‌کند که فضای مدیریت کشور را به سمت الگوی اسلامی پیش ببرد. اکنون دوران تئوری‌های مادی به پایان رسیده است.» اما این نظر تنها منحصر به احمدی‌نژاد نیست؛ چراکه تعدادی از همراهان و دوستان او نیز چنین نظری دارند. از آن جمله می‌توان به غلامحسین الهام اشاره کرد که سعی دارد به عنوان یکی از کانون​های فکری دولت نهم مطرح شود. او معتقد است که «جامعه ما جامعه‌ای نجیب، معقول و واقعاً سنجیده است و تاکنون یک حرکت عقیدتی و جهادی داشته است و مجاهدت گفتمانی را بر مطالبات مادی ترجیح داده است. البته او در گفت‌وگویش با سایت رجانیوز توضیح نداده است که منظورش از «مجاهدت گفتمانی» چیست.تلاش دولت برای گسترش این تفکر در جامعه که «مادیات همه چیز نیست و می‌توان با عقیده همه چیز را ساخت»، به خوبی نمایانگر خط سیر اصلی حرکت دولت احمدی‌نژاد در چهار سال آینده است. غلامحسین الهام که این روزها در مقام سخنگوی دولت و وزیر دادگستری خدمت می‌کند در این باره می‌گوید: «باید از این گفتمان و ظرفیت مراقبت کرد، مراقبت هم کار جدی می‌طلبد. این ارتباط را باید به فضای ارتباط با همه بخش‌ها و گروه‌های جامعه تسری داد.» الهام این تسری دادن خط فکری دولت در جامعه را کافی نمی‌داند و معتقد است: «اشکالاتی در ساختار کار داریم و در تصمیم‌گیری با توجه به پراکندگی از حیث مدیریت و پراکندگی قدرت که در ساختار حقوقی ما وجود دارد، امکان تصمیم سریع و جامع را مشکل می‌نماید و سرعت آن را کند می‌کند. به خصوص اگر نهادهای قدرت دارای گفتمان‌های متفاوتی باشند، مدیران اجرایی را دچار مشکل می‌کند، یعنی بخش‌های قضایی، بخش‌هایی که در مجمع تشخیص به عنوان مصلحت عمل می‌کنند، آن‌ها اگر به سمت یک نگرش واحد نروند، کار را برای دولت حامل گفتمان سخت می‌کنند و باید اینها را با یکدیگر همگرا و هم‌افزا کرد.» با این اظهارات، به نظر می‌رسد که تلاش دولت به همین مسئله ختم نخواهد شد و دولت دهم قصد دارد تفکرات و مبانی عقیدتی خود را در راستای یکسان‌سازی تمام نیروها به سایر قوا و حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گسترش دهد، چراکه وجود تفکرات مختلف و متضاد با تفکرات خود را مانعی در راه نهادینه کردن آنچه که درست می‌پندارد، می‌داند.حامی حوزویآیت الله مصباح یزدی که بسیاری از سیاسیون، مبانی نظری و تفکری دولت نهم را برگرفته از دیدگاه‌های وی می‌دانند دولتمردان کنونی را «الگویی برای آینده» می‌داند و می‌گوید: «از برکات و دستاوردهای دولت نهم، ترسیم برنامه و راهکار برای دولت‌هایی بعد از خود است. دولت‌های بعد از دولت نهم نمی‌توانند خلاف طرح‌ها و اقداماتی که این دولت آغاز کرده است، عمل کنند.»یار کیهانیاین عقبه فکری در همه حوزه‌ها نمایندگانی دارد که هر یک به نوبه خود در صدد بسط آن هستند. در حوزه مطبوعات و رسانه می‌توان حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان را پیشگام ترویج مبانی تئوریک اقدامات دولت احمدی‌نژاد دانست. شریعتمداری که از مبارزان پیش از انقلاب است، در راستای گسترش مبانی نظری دولت در جامعه و حتی در بین جمعی از نخبگان سیاسی عملکرد قابل توجهی داشته است.او احمدی‌نژاد را نماد کامل اصولگرایی می‌داند و در سخنانی که در همایش سراسری مسئولان بسیج دانشجویی کشور ایراد کرد، گفت: «هر کس بخواهد علیه اصولگرایی موضع‌گیری کند به ضرر خودش تمام می‌شود.» شریعتمداری در دوران تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به استان​ها نیز سفر کرد و برآیند سخنانش این بود که گفتمان و رویه احمدی‌نژاد تنها راه پیشرفت کشور است و نمی‌توان در مقابل آن ایستاد. انتقادهای این چهره مطبوعاتی نیز هرگز از موضوعات سطحی و روبنایی فراتر نرفته است.یار پیدا و پنهاندر میان عقبه فکری دولت نهم به چند چهره دیگر نیز می‌توان اشاره کرد، از جمله محمدعلی رامین که شاید بتوان او را یکی از مؤثرترین همفکران احمدی‌نژاد در بحث نفی هولوکاست قلمداد کرد. او که گفته می‌شود تحصیلاتش را در آلمان به پایان برده است نقش بسزایی در ایجاد تفکر نفی هولوکاستی در دولت نهم داشت، تفکری که در راستای دیپلماسی روبه جلوی دولت تبیین می‌شود.مرید و مراداسفندیار رحیم مشایی که علاوه بر ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مشاورت احمدی‌نژاد در امور بین‌الملل را نیز بر عهده دارد و در بیشتر سفرهای برون‌مرزی رئیس دولت او را همراهی می‌کند نیز یکی دیگر از پایگاه​های فکری دولت به شمار می‌رود، با این تفاوت که گاهی نظرات متضاد وی با آنچه که به صورت رسمی از سوی دولت منتشر شده شکاف​هایی را در این عقبه فکری دولت نشان داده است، هر چند به‌صورت عیان واکنش دیگر حلقه‌های تبیین‌کننده تئوری‌های دولت نهم را بر نینگیخته است. از مهمترین این نظرات متضاد می‌‌توان به اظهارات او مبنی بر دوستی مردم ایران با مردم اسرائیل اشاره کرد که هیچگاه با مخالفت محمود احمدی‌نژاد مواجه نشد و او به ناچار و پس از موضع‌گیری صریح مقام معظم رهبری در این باره مجبور به عذرخواهی و پس گرفتن حرف خود شد.معلم و مبلغمرتضی آقا تهرانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که از او به عنوان معلم اخلاق دولت یاد می‌شود نیز یکی دیگر از مبلغان تئوری دولت نهم قلمداد می‌شود. او نیز در انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری به عنوان مدافع تمام عیار دولت، مبانی دینی و ارزشی عملکرد دولت نهم را تبلیغ می‌کرد. او می‌گوید: «از احمدی‌نژاد خواستم عدالت و مهرورزی را الگوسازی کند و بر پای آن بایستد. احمدی‌نژاد تلاش کرد شعارهای امام (ره) را احیا کند و عزت انقلاب را در دنیا نشان بدهد.» این سخنان نشان می‌دهد که آقا تهرانی تا چه حد بر تعیین خط سیر دولت نهم تأثیرگذار است. او در نشست هم‌اندیشی حضور اصولگرایان تلویحاً احمدی‌نژاد را الگویی برای آیندگان دانست. یار دیرینمجتبی ثمره هاشمی نیز یکی دیگر از اعضای حلقه فکری تبیین دیدگاه​های تئوریک دولت احمدی‌نژاد است. او که در ابتدای شروع به کار دولت نهم به عنوان چهره در سایه دولت معروف شده بود، بدون شک نقشی غیر قابل انکار در تعریف و اجرای مبانی فکری دولت داشته و خواهد داشت. او به نوعی می‌تواند تأیید‌کننده نهایی یک سری از کارها باشد.ثمره هاشمی عضو حلقه ارومیه است، یعنی همان حلقه‌ای که احمدی‌نژاد، فتاح، محصولی و چند نفر دیگر از ابتدای انقلاب تشکیل داده و تاکنون آن را حفظ کرده‌اند. او در دولت نهم معاونت سیاسی وزیر کشور را بر عهده داشت.قبل از این و از ابتدای آغاز به کار دولت نهم هم مجتبی ثمره هاشمی مشاور رئیس‌جمهور و مرد سایه کابینه بود. او قبل از اینکه سارکوزی به عنوان رئیس‌جمهور فرانسه تعیین شود به عنوان فرستاده ویژه احمدی‌نژاد راهی فرانسه شد و با ژاک شیراک دیدار کرد. او این نوع سفرها را بعد از آن هم تکرار کرد.چندی پیش هم شایع شد که او با یک آمریکایی که احتمالاً ویلیام پری بوده ملاقات پنهانی در راستای رابطه ایران و آمریکا داشت که البته تکذیب نشد. او تاکنون تقریباً در هیچ مصاحبه مطبوعاتی به جز در آستانه انتخابات و آن هم با معدودی از رسانه‌ها شرکت نکرده و معمولاً در مهمانی‌های مسئولان نظام هم ظاهر نمی‌شود. از جمله تکه کلامهای وی «اشرافیت» است که به گفته وی مصادف است با «بد دینی». بسیاری از کارمندان شهرداری می‌گویند که رئیس‌جمهور در دوران تصدی بر شهرداری تنها در برابر ثمره هاشمی بود که آرامش می‌یافت.نگاهی به مواضع این حلقه فکری نشان می‌دهد که پرهیز از تئوری‌های مادی و تأکید بر ارزشها در اتخاذ تصمیمات کلان، الگو بودن راه احمدی‌نژاد، لزوم یکسان‌سازی نظرات مختلف در رأس نهادها و قوای نظام با تفکر حاکم بر دولت، تأکید بر ادامه راه احمدی‌نژاد برای آیندگان و الگو‌سازی در جامعه، همگی نقاط مشترکی هستند که به تناوب در سخنان همفکران محمود احمدی‌نژاد به چشم می‌خورد. در بیان دیگر، این تفکر معتقد است که از این پس آنچه که در دولت احمدی‌نژاد عمل می‌شده باید با زمینه‌سازی و بسترسازی عمیق در فرصتی 8 ساله، ادامه یابد و هرگونه انحراف از آن موجب انحراف از راه امام (ره) و انقلاب اسلامی خواهد شد.

سانسور سخنان آیت الله استادی در رسانه دولتی

روزنامه جمهوری اسلامی در ستون جهت اطلاع امروز خود نوشت:تقريبا هيچ يك از رسانه هاي دولتي و حامي دولت اظهارات آيت الله استادي در مورد رفتار افراطي يك روحاني حامي احمدي نژاد را منتشر نكرده اند. عصر ايران به نقل از خبر آنلاين نوشت : اين رسانه ها درحالي مبادرت به اين سانسور خبري كردند كه اقدام رسانه هاي مستقل را نيز كذب خواندند. آيت الله استادي امام جمعه موقت قم ضمن بيان بيماري خود و توضيح لزوم استراحت چند ماهه به رفتار طلابي كه با سازماندهي معممي تندرو پس از انتخابات 22 خرداد اقدام به تظاهرات كرده بودند شديدا اعتراض كرد و بالحني گلايه آميز گفت چرا با اين افراد برخورد نمي شود رسانه هاي دولتي نه تنها اين خبر را سانسور كرده اند بلكه به منتشر كنندگان اين خبر نيز اعتراض كرده اند كه چرا دليل عدم حضور آيت الله استادي را در نماز جمعه قم منتشر كرده اند. در هفته هاي قبل از انتخابات با وجود حساسيت شديد فضاي كشور نماز جمعه قم بدون حضور آيات جوادي آملي اميني و استادي برگزار شد. دليل اين عدم حضور اعتراض به رفتار عده اي در نماز جمعه قم كه عليه آيت الله جوادي آملي شعار داده بودند اعلام شد اما رسانه هاي دولتي از انتشار هر نوع خبري در اين زمينه خودداري كردند.

سهراب به خاک سپرده شد .

مراسم خاکسپاری سهراب اعرابی، صبح روز دوشنبه، در بهشت زهرای تهران برگزار شد. به گزارش شبکۀ CNN، در این مراسم نزدیک به سیصد و پنجاه نفر شرکت داشتند و مراسم خاکسپاری بدون حضور پلیس برگزار شده است. مسئولان بهشت زهرا به مراجعه کنندگان که برای شرکت در مراسم به این محل آمده بودند، به راحتی اطلاع رسانی کرده اند.
شرکت کنندگان در مراسم خاکسپاری پلاکاردهایی را بهمراه داشتند که بروی آن شعارهایی نظیر "برادر شهیدم، رأیت را پس می گیرم" و " برادر شهیدم، راهت ادامه دارد"، بچشم می خورد.
سی.ان.ان گزارش می دهد که مادر سهراب در طی مراسم از هوش رفت. شرکت کنندگان همچنین با بالا گرفتن دو انگشت به شکل V، بمعنای پیروزی، مراسم را ادامه داده اند. فریادهای الله اکبر در طول مراسم از سوی عزاداران بارها سرداده شده است. یکی از عزاداران حاضر در مراسم با خواندن شعری، خطاب به سهراب گفت" کاری که با تو کرده اند، حتی یک حیوان در حق یک حیوان دیگر انجام نمی دهد".
بنا بر اعلام آگاهی تهران که بستگان سهراب اعرابی توانسته اند در این محل از روی عکس های کشته شدگان ناشناس وی را شناسایی کنند، سهراب اعرابی در تاریخ بیست و پنجم خرداد کشته شده، ولی کالبد وی روز بیست و نهم خرداد به پزشک قانونی کهریزک تحویل داده شده است.
کمپین حقوق بشر خواستار تحقیقاتی مستقل در مورد نحوۀ کشته شدن سهراب و همچنین علت تأخیر در تحویل کالبد وی به خانواده اش شده است.

صحبت های موسوی تبریزی در باره فجایع چین

دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه گفت: جمهوری اسلامی ایران تاکنون در راستای اصول اسلامی خود در حمایت از مسلمانان چین کوتاهی کرده است، و طی تماسی دولت چین را تبرئه و وقایع اخیر را از توطئه های دشمنان دانسته است.سیدحسین موسوی تبریزی با اشاره به ضعف دولت ها افزود: وزیر خارجه ایران در تماس با دولت چین رخدادهای اخیر را بر عهده دشمنان گذاشته است این در حالی است که اینان اکثر وقایع و اتفاقات اخیر در کشور ایران را توطئه های دشمن عنوان کرده اند در حالی که اگر دولت ها دارای ضعف نباشد، هیچ توطئه ای نمی تواند موثر واقع شود.این روحانی مبارز اظهار داشت: شعار نظام کشور ما نه شرقی و نه غربی است که بر این اساس باید بدون دخالت در امور دیگر کشورها و با در نظر گرفتن منافع ملی، به کشورهایی که مردم را مورد ظلم و تعدی قرار داده اند ،تذکر داده، دفاع و حمایت کنیم.وی تصریح کرد: دولت چین باید حقوق همه شهروندان خود را به طور مساوی در نظر گرفته و در این راستا تبعیضی را قائل نشوند و اعتراضات آنان را با سرکوب های ظالمانه پاسخ ندهند.این فعال سیاسی اظهار داشت: عدم موضع گیری در برابر کشتار مسلمانان، یعنی اسلام را تنها، ابزاری برای خود قرار داده ایم.دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم محکوم کردن ظلم و اعمال ظالمانه چین، تعرض به دختر محجبه در آلمان و مشکلات اخیرکشور از جمله دستگیری مردم و رجال سیاسی، تحویل جنازه جوان 19 ساله بعد از یک ماه و عدم آزادی زندانیان بیمار را از جمله موضوعاتی دانست که در اطلاعیه مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم آمده است.موسوی تبریزی تصریح کرد: تعرض به حقوق یک شهروند مسلمان تعرض به حقوق همه مسلمانان است بر همین اساس حکومت اسلامی ایران باید هرچه سریعتر موضع خود را مشخص کند.