۱۹ مرداد ۱۳۸۸

چه کسانی هاشمی را تهدید کرده اند

در حالی که دفتر آيتالله هاشمي رفسنجاني از منتفی شدن حضور وی در نمازجمعه به خاطر «جلوگيري از درگيريهاي احتمالي» خبر داده، این سؤال در افکار عمومی مطرح شده است که چه کسانی هاشمی را به ایجاد درگیری تهدید کردهاند؟ متن اطلاعيه دفتر آيتالله هاشمي رفسنجاني بدين شرح است: با توجه به تماسهاي بيشمار مردمي مبني بر صحت و سقم اقامه نمازجمعه اين هفته تهران به امامت آيتالله هاشمي رفسنجاني به اطلاع ميرساند ؛رئيس مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به خاطر جلوگيري از درگيريهاي احتمالي در مراسم سياسي- عبادي نماز جمعه اقامه نماز نخواهند داشت. بدین ترتیب این سؤال در افکار عمومی مطرح شده است که دفتر هاشمی از کدام درگیری احتمالی صحبت میکند و چه کسی او را به ایجاد چنین وضعیتی در نماز جمعه تهدید کرده است.

لاریجانی : نامه كروبي بايد بررسي شود

سحام نیوز:لاريجاني صبح امروز دوشنبه در نشستي با خبرنگاران پارلماني به مناسب روز خبرنگار پس از استماع نظرات آنان در باره مسائل روز جامعه از جمله نامه كروبي به هاشمي رفسنجاني در باره نحوه رفتار با متهمان در بازداشتگاهها افزود: كميته ويژه مجلس كه پس از قضاياي اخير در مجلس تشكيل شد كه بررسي هاي لازم را در باره وضعيت بازداشتگاهها و نحوه رفتار با متهمان انجام داده است و صحت و سقم مسايلي كه مطرح شده است نيز بايد توسط اين كميته مشخص شود. وي خاطرنشان ساخت: كميته ويژه مجلس بررسي جامعي را انجام داده است و ما بايد گزارش آن را بررسي كنيم.لاريجاني يادآور شد: مجلس شوراي اسلامي از روزهاي اول بوجود آمدن اين قضايا بخصوص از زمان حادثه كوي دانشگاه به اين مسائل توجه كرد. همچنين ما به مسائل بازداشتگاهها توجه خاصي داشتيم. كميته ويژه مجلس نيز همچنان فعال است و در چارچوب قانون به كار خود ادامه مي دهد.رئيس مجلس با اشاره به اظهارات يكي ديگر از خبرنگاران كه بازداشت تعدادي از خبرنگاران را مطرح كرده بود، گفت: ما موضوع خبرنگاران بازداشتي را پيگيري مي كنيم و به كميته ويژه مجلس يادآوري خواهم كرد.

محبیان :موج حمايت از موسوي یا تنفر از احمدي‌نژاد

سحام نیوز: محبیان تحليل‌گر مسائل سياسي با بيان اينكه محاسبه كوتاه آمدن نظام در مقابل خواسته‌هاي غيرقانوني جريان اصلاح‌طلب را اشتباه ارزيابي كرده بودند، گفت: جريان اصلاح طلب بايد پيام رهبري مبني بر كوتاه نيامدن در مقابل شاه سلطان حسين‌ها را در ‌ميافتند.به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، امير محبيان دبير كل حزب نوانديشان اسلامي در ادامه سخنان خود در جلسه‌اي هفتگي جامعه اسلامي اصناف بازار با بيان اينكه اتكاء برخي حاميان موسوي به شبكه‌ و راديو‌هاي بيگانه اشتباه هشتم جريان موسوم به اصلاح‌طلب بود، اظهار داشت: برخي از اعضاي ستاد موسوي حساب ويژه‌اي روي برنامه‌هاي موسوي بازكرده بودند، و احساس مي‌كردند كه كساني كه بي بي سي را مي‌بيند حتما گفته‌هاي آنان را قبول مي‌كنند كه اين محاسبه غلط بود كه بعد از انتخابات نيز ثابت شد. وي افزود: جريان موسوم به اصلاحات غافل از اين بودند كه برخي‌از مردم بي بي سي را با اين هدف مي‌بينند تا برعكس آنرا انجام دهند، چرا كه مردم مي‌دانند شبكه‌هاي متعلق به انگلستان صلاح ايران را نمي‌خواهند. اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه حاميان موسوي هواداران خود را تحريك كردند اما نتوانسته‌اند آنها را اداره كنند، ادامه داد: اشتباه نهم جريان اصلاح‌طلب اين بود كه اين جريان گرچه موفق به ايجاد يك موج شد اما نتوانست اين موج را اداره كنند بلكه خود اين جريان پشت سر اين موج حركت كردند و اين موج بود كه جريان اصلاح‌طلب را هدايت مي‌كرد. اين تحليل‌گر مسائل سياسي افزود: حاميان موسوي در تلاش بودند تا موجي از تنفر از احمدي‌نژاد را در جامعه به راه بياندازند اما اين موج براي حمايت از موسوي شكيل نشده و تنها با هدف تنفر از احمدي‌نژاد شكل گرفت. محبيان با اشاره به اشتباه دهم جريان موسوم به اصلاح‌طلب عدم حركت آنها در مسير قانوني با توجه به شعار قانون‌گرايي آنها دانست و افزود: از آقاي موسوي بايد بعد از نتيجه انتخابات اشتباه خود را تكرار نمي‌كرد اما وي قبل از اينكه شمارش آراء شروع شود خواستار ابطال انتخابات شد. وي با بيان اينكه اولين خواسته ملت‌ها از حكوت‌، امنيت است، ابراز داشت: بعد از چند راهپيمائي‌ حاميان موسوي بعد از انتخابات، طبيعي بود كه دستگاه امنيتي كشور براي دفاع از حقوق و مطالبه مردم، در راستاي امنيت در جامعه با راهپيماي حاميان موسوي برخورد كند. محبيان با تاكيد بر اينكه در ديداري كه با موسوي داشتم وي گفت كسي كه جايگاه رهبري را در اين كشور نمي‌داند بيخود مي‌كند كه وارد سياست مي‌شود، افزود: ميرحسين موسوي تصور مي‌كرد كه با فشار، نظام در مقابل خواسته‌هاي وي كوتاه خواهد آمد. دبير كل حزب نو‌انديشان اسلامي افزود: اگر آقاي موسوي خواهان ابطال انتخابات در دور اول بود بر فرض اينكه اين خواسته وي عملي مي‌شد و انتخابات مجدداً برگزار مي‌شد كه در اين انتخابات اگر موسوي پيروز مي‌شد حاميان احمدي‌نژاد و اگر احمدي‌نژاد پيروز مي‌شد باز هم حاميان موسوي با شدت بيشتري در خيابان‌ها حاضر مي‌شدند كه اين امر را حاميان موسوي پيش‌بيني‌ نكرده بودند. محبيان با بيان اينكه اشتباه يازدهم جريان موسوم به اصلاحات را عدم ارزيابي صحيح و درست از قدرت حكومت دانست و ادامه داد: برخي‌ها فكر مي‌كردند كه مي‌توانند با برخي از اقدام‌ها نظام را سرنگون كنند در حالي كه از بسيج عمومي حاميان انقلاب غافل بوده‌اند. وي اضافه كرد: حاميان موسوي كه به دنبال ايجاد موج اجتماعي بودند و مردم را دعوت به حضور در خيابان‌ها مي‌كردند در حالي‌كه پيش بيني نكرده بودند كه اگر آنها هزار نفر را به خيابان‌ها بياورند نظام صدها هزار نفر را به خيابان‌ها خواهد آورد، چون حاميان بسيج عمومي انقلاب اسلامي همواره آماده دفاع از نظام هستند. اين تحليل‌گر مسائل سياسي با بيان اينكه محاسبه غلط احتمال كوتاه آمدن نظام در مقابل خواسته‌هاي حاميان موسوي جزو اشتباه دوازدهم جريان اصلاح‌طلب بود، ابراز داشت: جريان اصلاح‌طلب بايد پيام مقام معظم رهبري مبني بر اينكه نظام در مقابل شاه سلطان‌حسين‌ها كوتاه نمي‌آيد، را در آن زمان مي‌گرفتند و از برخي اقدامات خودداري مي‌كردند. محبيان با اشاره به اشتباه سيزدهم جريان اصلاح‌طلب در انتخابات اخير بيان داشت: سياست‌مداري سياست مدار است كه در كوچه بن بست گرفتار نشود و اگر اشتباهي را انجام داد با چرخش 180 درجه‌اي برگردد و در هر شرايطي رفتار مناسب آن شرايط را انجام دهد. وي اضافه كرد: آقاي موسوي بعد از اعلام نتيجه انتخابات اعتراض خود را اعلام كرد و نظام بر همين اساس به شوراي نگهبان و ديگر نهادهاي ذيربط در انتخابات دستور تمديد داد تا اعتراض آقاي موسوي را بررسي كنند اما آقاي موسوي حتي حاضر به بررسي نتيجه انتخابات از راه قانوني نشد. اين كارشناس مسائل سياسي اشتباه چهاردهم جريان اصلاح‌طلب را عدم نگرش در تاريخ دانست و ياد‌آور شد: يك سياست‌مدار بايد تاريخ را بداند و از آن دست بگيرد، بر همين اساس در تاريخ انقلاب اسلامي كساني كه در مقابل نظام ايستادند و رأي بالايي نيز داشتند موفق به تحميل خواسته‌هاي خود به نظام نشدند كه مي‌توان در اين باره به بني‌صدر اشاره كرد. وي با بيان اينكه گرچه تاريخ عينا تكرار نمي‌شود اما شبيه تكرار مي‌شود اظهار داشت: تاريخ انقلاب اسلامي نشان داده است كسي كه از تاريخ درس نگيرد بايد به حال خود گريه كند.

واكنشی توهین آمیز و از سر استیصال به نامه كروبي

ماه از بزرگ رفراندومي كه 40 ميليون ايراني حماسه آفرين آن بودند، مي‌گذرد و جالب اينكه امروز شاهد اين هستيم كه افراد زيادي از اردوگاه جريان رفرميست كه جنابعالي بخشي از آن هستيد به تكاپو افتاده‌اند تا قدري آب رفته را به جوي بازگردانند، در حالي كه غافلند از اينكه مردم ايران به يمن شفاف‌سازي‌هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ماهيت اصلي و چهره در نقاب كشيده دگرانديشان را شناختند و تكليف خود با مدعيان اصلاحات را براي هميشه مشخص كردند
...................
البته كه نظر ما بر اين است كه انتخاب ايشان(هاشمی) مي‌تواند نشان از تعريف يك بازي هماهنگ شده داشته باشد كه قرار است توپ اين ميدان تنها بين مهدي كروبي و اكبر هاشمي پاسكاري شود، تا بلكه مرهمي باشد براي التيام چهره‌هايي كه خود بر آن چنگ انداختيد.
...............
ديگر سخن در اين خصوص اينكه مگر آناني كه امروز در بازداشتگاه هستند، كساني نبودند كه با هدايت جريانات برون مرز و گروهك‌هاي تروريستي تعدادي از دوستان و هموطنان ما را كشتند و شهيد كردند؟ شما از اينان حمايت مي‌كنيد و نگران وضعيت اينان هستيد؟
..................
در برخورد با برخي نماز اولي‌ها در جمعه 26 تيرماه؛ اگر براي نماز آمده بودند چرا چوب و چماق داشتند؟ اگر مي‌خواستند نماز بخوانند چرا كفش‌هايشان را در نياوردند؟ با وضويشان كاري نداريم؛ الله‌اعلم جناب شيخ مهدي كروبي چگونه بر اساس تعدادي شايعات كه مي‌گوييد به گوشتان رسيده به وضعيت بازداشتگاه‌ها اعتراض مي‌كنيد و خود را براي بررسي اين وضعيت خيالي داوطلب مي‌كنيد

امکان یا امنتاع انقلاب مخملی در ایران

قلم - این جانب هم عقیده با بسیار دیگر از تحلیل گران براین باور بوده وهستم که نظام جمهوری اسلامی دقیقا به علت همان ویژگی است که آنرا در مقابل توطئه هایی از جنس انقلاب مخملی مصونیت بخشیده است در مقابل اقداماتی که باور مردم به ایدئولوژی انقلاب را خدشه وارد کند آسیب پذیر خواهد بود . بر همین اساسباید به ارزیابی اقدامات جریانهایی پرداخت که ظاهرا به بهانه مقابله با خطر انقلاب مخملی ، شدید ترین ضربات را بر پیکر باور های مردم وارد کرده اند .

از نخستین سالهای وقوع رخداد هایی که یکی پس از دیگری در تعدادی از کشور های به جای مانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بوقوع پیوست و تحت عنوان انقلاب های مخملی یا رنگی شهرت یافته اند،این سوال در محافل علمی واکادمیک جامعه ایران نیز مطرح بود که آیا وقوع اینگونه رخدادها در ایران نیز ممکن است ؟ پاسخ اولیه و کاملا بدیهی صاحب نظران ایرانی آشنا به اینگونه رخدادها ومطلع به شرایط وویژه گی های جامعه ایران نیز به این سوال منفی بود و تقریبا کسی اصل سوال را نیز جدی نمی گرفت اما به تدریج طی سالهای بعد از طریق پاره ای ژورنالها که به مصرف سطحی وعوامانه و البته ابزاری مباحث نظری - سیاسی شهرت یافته اند و بازگو کننده نگرش حاکم بر بعضی از محافل افراطی شناخته می شوند این بحث مکررا مطرح شد واین کثرت توجه ژور نالیستی ف عملا باعث شد تا محافل اکادمیک وعلمی نیز بادقت جدی تر به موضوع بپردازند.اینجانب به عنوان یکی از کسانی که در حوزه جامعه شناسی سیاسی وتئوری های انقلاب علایق و مطالعات حرفه ای دارم واین مباحث را در حوزه کارشناسی ارشد ودوره های دکترا دکترای دانشگاه تربیت مدرس ،علامه طباطبایی وپژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی تدریس می نمایم وبادقت ادبیات نظری مرتبط با انقلاب های مخملی در داخل وخارج کشور را دنبال نموده ام و علاوه بر طرح آن در مباحث آموزشی کلاسها ، همین بحث را به عنوان موضوع پژوهشی درس تعدادی از دانشجویان علاقمند در مقطع دکترا وکارشناسی ارشد نیز هدایت وراهنمایی کرده ام،و تقریبا احاطه نسبی به موضوع دارم ،ازطرح مساله انقلاب های رنگی به این صورت که این روزها شاهد آن هستیم به شدت متحیر مانده ام .
در تشریح علت این حیرت باید بگویم طی این سال ها نزدیک به ده مقاله علمی - پژوهشی یا مقاله چاپ شده درمجلات تخصصی نسبتا معتبر داخل کشور در خصوص انقلاب های رنگی چاپ شده است که تعدادی از آنها علاوه بر بحث در خصوص ماهیت این گونه رخدادها به نوعی درباره امکان وقوع این گونه حوادث در ایران نیز بحث کرده اند.نکته قابل توجه این است که تا آنجا که این حقیر پیگیری نموده است حتی یک نفر از نویسندگان وصاحب نظران ایرانی ، وقوع اینگونه رخدادها را در ایران ممکن یا محتمل ندانسته است،هر چند نهوه استدلال و شواهد وقرائن و مستندات این مقالات بعضا متفاوت است ولی تقریبا همه آنها بهد از طرح جدی ویژگی های این انقلاب ها و مختصات جوامعی که در آنها اینگونه حوادث روی داده است و مقایسه آن با شرایط و مقتضیات امروز جامعه ایران ، به این نتیجه رسیده اند که اساسا وقوع اینگونه رخدادها در ایران ممکن یا محتمل نیست . نکته بسیار مهمتر اینکه تعدادی از نویسندگان اینگونه مقالات ونیز ناشرین مجلات ومجموعه مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند نیز مستقیم یا غیر مستقیم به سازمانها ونهادهای امنیتی کشور مرتبط هستند و به این ترتیب میتوان استنباط کرد که بدنه علمی وکارشناسی نهادهای رسمی وامنیتی کشور نیز قاعدتا بر این باورند که وقوع اینگونه رخدادها در ایران ممکن و متصور نیست.به این ترتیب آنچه که تقریبا در خصوص آن با اجماعی نسبی روبرو بوده ایم به گونه ای که هم صاحب نظران ومستقل ،هم کارشناسان و خبرگان نهادهای امنیتی بر آن صحه می گذاشته اند ناسازگاری شرایط و ویژگی های جامعه ایران برای وقوع اینگونه رخدادها بوده است.بخش مهمی از همین صاحب نظران و چهره های علمی نیز به عنوان افراد مرتبط و نظریه پرداز در احزاب وتشکل های سیاسی فعال هستند یا آنکه به عنوان خط دهنده و تاثیر گذار در مجموعه های حزبی شناخته شده به حساب می آیند. با این ملاحظات است که با تعجب باید پرسید، چگونه میتوان تصور کرد اینگونه احزاب وتشکل های سیاسی یا عناصر مرتبط با این صاحب نظران ، برای تحقق امری که خود عمیقا به ناممکن بودن آن باور دارند اقدام نمایند یا برای تحقق آن برنامه ریزی کنند.این سوال اساسی وبنیادینی است که باید کسانی پاسخگو که این احزاب و تشکل های سیاسی را متهم به برنامه ریزی برای اقداماتی می کنند که پیشاپیش ناممکن بودن آن را استدلال کرده بودند.
ایجانب که خود در تدوین و نگارش یکی از اینگونه مقالات علمی- پژوهشی نقش موثر داشته ودر کلاسهای درسی خود در خصوص دلائل عدم امکان وقوع انقلاب مخملی در ایران بحث واستدلال نموده ام ،بدون آنکه در این مجال بخواهم استدلال های مربوط به تفاوت شرایط جامعه ایران با جوامع بستر وقوع انقلاب های مخملی را متذکر شوم به این نکته اکتفا می کنم که یکی از مهمترین تفاوت ها این است که در جوامع آسیای میانه به علت تحمیل بیش از 70سال استبداد وخفقان رژیم استالینی پرولتاریا وتحت عنوان ایدولوژی کومونیسم وسوسیالیسم صورت گرفته بود بخش مهمی از مردم به شدت به این ایدئولوژی بدبین وباآن مخالف شده بودند و گرایش عمیق به ایدئولوژی رقیب آن یعنی لیبرال دموکراسی داشتند و آمریکا را به عنوان پرچمدار دموکراسی، نجات بخش گرفتاری های خود محسوب می کردند.
در حالی که جامعه فعلی ایران میراث دار یکی از مردمی ترین انقلاب های ربع آخر قرن بیستم است که با تمسک به اسلام وآموزه های تشیع حسینی، خشن ترین رژیم استبداد شاهنشاهی راکه به شدت از سوی آمریکا حمایت وتقویت می شددر هم شکسته است وبه علت تداوم دشمنی های آمریکا طی سالهای پس از انقلاب ، نفرت دیرینه و عمیقی بوجود آمده است که به کلی ایفای نقش نجات بخش توسط آمریکا متضاد است از سوی دیگر عمق باور واعتقاد مردم ایران به اسلام وتشیع و ایدئولوژی انقلاب به گونه ای است که حتی با وجود گلایه مندی از عمل کرد مسئولان ، بخش مهمی از مردم ،دفاع از حاکمیت و نظام در مقابل خواسته های بیگانگان را با باورهای خود پیوند زده اند.
با استناد به همین ویژگی است که این جانب هم عقیده با بسیار دیگر از تحلیل گران براین باور بوده وهستم که نظام جمهوری اسلامی دقیقا به علت همان ویژگی است که آنرا در مقابل توطئه هایی از جنس انقلاب مخملی مصونیت بخشیده است در مقابل اقداماتی که باور مردم به ایدئولوژی انقلاب را خدشه وارد کند آسیب پذیر خواهد بود . بر همین اساسباید به ارزیابی اقدامات جریانهایی پرداخت که ظاهرا به بهانه مقابله با خطر انقلاب مخملی ، شدید ترین ضربات را بر پیکر باور های مردم وارد کرده اند .
اگر بخش مهمی از مسئولان ،مدیران و مردم هوادار آنان که طی 25 سال پس از انقلاب اسلامی ،انقلاب ونظام را اداره کرده اند و مردم تحت مدیریت وحتی فرماندهی آنان فرزندان خود را به جبهه ها فرستاده اند ،امروز آنان را به عنوان عاملان انقلاب مخملی و نیروهای بر انداز معرفی کنیم ، آیا به باور مردم به ارکان نظام صدمه نزده ایم؟ اگر بنام مقابله با انقلاب مخملی، امثال محسن های روح الامینی به چنین سرنوشت های مخوفی دچار شوند و خانواده وبستگان زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان که متاسفانه تعداد آنان نیز کم نیست هر روز در کابوس سرنوشتی مشابه روح الامینی ها فریاد بزنند و فریاد رسی نیز نیابند ، به مشروعیت نظام آسیب وارد نساخته ایم ؟ آری باید گفت انقلاب مخملی در ایران توهم ویا آرزویی است که بیگانگان باید در حسرت آن بمیرند ، ولی خطر اقدامات کسانی که به بهانه مقابله با انقلاب مخملی دست به هر اقدامی می زنند ، حقیقتا مشروعیت نظام و انقلاب را نشانه رفته است و عاقلان ودلسوزان نظام فراتر از منازعات سیاسی به سرعت باید برای آن چاره اندیشی کنند که فردا دیر است.

رییس ستاد موسوی : دکتر بهزادیان نژاد: هیچ یک از مسئولان ستاد مهندس موسوی ارتباطی با سفارتخانه‌های خارجی نداشته اند

قلم - دکتر قربان بهزادیان‌نژاد، رییس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در گفت‌وگو با خبرنگار قلم‌نیوز با تکذیب ادعاهای مطرح شده در دادگاه دیروز درباره ارتباط این ستاد با یکی از سفارتخانه‌های خارجی گفت: همانطور که پیش از این نیز اعلام شد، از ابتدای تشکیل ستاد، ارائه پاسخ منفی به درخواست‌های ملاقات سفرای کشورهای مختلف با مسوولان ستاد به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی مورد تصویب قرار گرفت و تا خاتمه کار ستاد این سیاست به‌طور دقیق به اجرا گذاشته شد.
رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، ادعاهای مطرح شده درباره ارتباط این ستاد با سفارتخانه‌های خارجی را قویا تکذیب و تأکید کرد: هیچ یک از مسئولان ستاد مهندس موسوی ارتباطی با سفارتخانه‌های خارجی نداشته اند.
دکتر قربان بهزادیان‌نژاد، رییس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در گفت‌وگو با خبرنگار قلم‌نیوز با تکذیب ادعاهای مطرح شده در دادگاه دیروز درباره ارتباط این ستاد با یکی از سفارتخانه‌های خارجی گفت: همانطور که پیش از این نیز اعلام شد، از ابتدای تشکیل ستاد، ارائه پاسخ منفی به درخواست‌های ملاقات سفرای کشورهای مختلف با مسوولان ستاد به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی مورد تصویب قرار گرفت و تا خاتمه کار ستاد این سیاست به‌طور دقیق به اجرا گذاشته شد.
وی تاکید کرد: همچنین برقراری هرگونه ارتباط با سفارتخانه‌های خارجی از سوی ستاد ممنوع اعلام شد و هیچ یک از مسوولان ستاد ارتباط یا ملاقاتی با سفارتخانه‌های خارجی نداشته‌اند.
دکتر بهزادیان نژاد گفت: اگر به واقع در مورد مداخله بیگانگان در امور کشور حساسیت وجود دارد چرا برای مردم توضیح نمی دهند از سوی چه کسانی، چه تضمینی به انگلستان داده شده است که امروز نسبت به نقض آن واکنش نشان داده می‌شود.

پیشنهاد ایجاد وزارت امر به معروف و نهی از منکر

استاندار خراسان شمالي پيشنهاد تاسيس وزارت امر به معروف و نهي از منكر را داد.به گزارش ايسنا، محمدحسين جهانبخش در جلسه ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر، با اشاره به اصل هشتم قانون اساسي و اهميت فريضه امر به معروف و نهي از منكر اظهار داشت: حداقل احياء اين بند قانون اساسي ايجاد يك وزارتخانه باشد و رسانه‌ها بايد به اين موضوع توجه داشته باشند.وي يكي از ويژگي‌هاي بارز استان اين است كه مسؤولين ما به ستاد احياء به عنوان جايگاه ويژه در فرهنگ و آموزه‌هاي ديني توجه ويژه‌اي دارند.وي افزود: ستاد احياء امر به معروف در سطح استان از سطح كيفي بالايي برخوردار است و در هيچ جاي كشور ستاد احياء با اين سطح كيفي برگزار نمي‌شود.جهانبخش خاطرنشان ساخت: همه ما بايد تلاش كنيم در برخورد با ديگران رعايت تقوا را داشته باشيم زيرا همه خطاهايي كه از انسانها سر مي‌زند ناشي از خودخواهي و بي‌تقوايي آنهاست.وي از تلاش كليه مسؤولان ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر و همچنين از شوراي تامين استان كه با تدبير خود حوادث بعد از انتخابات را به خوبي مديريت كردند تشكر و قدرداني نمود.رييس ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر خراسان شمالي نيز در ادامه اين جلسه گفت: تبيين و تشريح فلسفه مهدويت يكي از ضروري‌ترين مسايل در جهان اسلام است.آيت‌الله حبيب‌الله مهمان‌نواز با بيان اينكه در عصر حاضر براي هدايت جوانان بيش از گذشته به ترويج فرهنگ انتظار و مهدويت نيازمنديم بر اهتمام ويژه مسؤولان فرهنگي و تبليغي نسبت به اين موضوع تاكيد كرد.

بلغارها هم به مسافران ایرانی دهن‌کجی کردند

صدوچهل و هفت مسافر ایرانی در ساعت چهار و بیست دقیقه به وقت محلی (هفت و بیست دقیقه به وقت ایران) پس از ورود به شهر ساحلی «وارنا» در کشور بلغارستان به طرز اهانت‌آمیزی به سوله‌ای پیرامون فرودگاه وارنا منتقل شدند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، این مسافران که به واسطه آژانس خدمات مسافرتی «ایران مرکز» که مدیر آن از دوستان نزدیک یکی از مقامات سفارت ایران در بلغارستان است، با هواپیمای اجاره‌ای شرکت هواپیمایی بلغار ایر به شماره پرواز 7028 به مقصد وارنا حرکت کردند. همه مسافران این پرواز که بنا بر تبلیغات این تور، گمان می‌کردند به زودی راهی سواحل Sunny beach می‌شوند، پس از ورود به فرودگاه وارنا، تحت تدابیر امنیتی به یکی از سالن‌های غیراستاندارد فرودگاه برده شدند.
در همین حال، یکی از مسافران این پرواز در تماس با خبرنگار «تابناک» به شرح آنچه رخ داده پرداخت و گفت: پس از پیاده شدن از هواپیما، در حالی که منتظر استقبال مسئولان تور گردشگری بودیم، با رفتار بسیار توهین‌آمیز به سوله‌ای که حتی کوچکترین امکانات مانند آب آشامیدنی نیز نداشت، منتقل شده و دوربین‌های تلویزیون بلغارستان با حالت اهانت‌آمیز، شروع به تهیه گزارش از ما کردند. این در حالی بود که تماس‌های لیدر تور برای برقراری ارتباط با سفارت ایران در بلغارستان بی نتیجه ماند و حتی پس از آگاهی سفارت و پس از گذشت چند ساعت، هیچ واکنشی از خود نشان نداد.
البته ناگفته نماند که مسئولان بلغاری آن همه پس از چند ساعت، علت این برخورد را رعایت نکردن سقف مورد توافق دو طرف در اعزام گردشگر اعلام کردند.
این گزارش می‌افزاید: بروز این مشکلات، در حالی است که نزدیک به دو سال است که سفارت ایران در بلغارستان بدون سفیر اداره می‌شود و وزارت خارجه کشورمان با گذشت این زمان و بدون هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای، تنها سعی در توجیه این کار دارد. کوتاهی وزارت امور خارجه در فرستادن سفیر به این کشور مهم بالکان و عضو اتحادیه اروپا و تداوم روند مدیریت کاردار موقت سفارت که باعث ایجاد نارضایتی شدیدی در میان ایرانیان و دانشجویان و حتی توریست‌های ایرانی که به آن کشور سفر می‌کنند، شده است، به هیچ عنوان توجیه‌شدنی نیست.
گفتنی است، چندی پیش، «تابناک» با هشدار نسبت به تعلل وزارت خارجه در فرستادن سفیر به این کشور به گوشه‌ای از فرصت‌هایی که به واسطه مدیریت ضعیف سفارت ایرن در بلغارستان در نبود سفیر از دست رفته بود، اشاره کرد؛ از جمله این فرصت‌ها، می‌توان به شرکت نکردن ایران در اجلاس بسیار مهم انتقال گاز ناباکو ـ که چند ماه پیش در آن کشور برگزار شد ـ اشاره کرد.
هرچند ممکن است بسیاری این رخداد را متوجه شرکت گردشگری که مدیریت این تور را بر عهده داشته‌، بدانند، با بررسی حوادث مشابه که در دو سال اخیر رخ داده و سابقه روابط نزدیک بلغارها با کشورمان، می‌توان سیر نزولی سطح روابط دوجانبه و مشکلاتی از این دست را در سطحی بالاتر و به ویژه خلأ وجود سفیری توانمند دید.

اعتراض بریتانیا به عهد شکنی کودتاچیان

در پی حضور حسین رسام، کارمند سفارت بریتانیا در تهران، وزارت خارجه بریتانیا در دومین جلسه محاکمه بازداشت شدگان اخیر، در واکنشی این اقدام را «توهین‌آمیز» خواند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، وزارت خارجه بریتانیا، همزمان با برگزاری دومین جلسه دادگاه متهمان رخدادهای اخیر و پس از اعترافات حسین رسام که گفته است، او به دستور مقامات سفارت، اقدام به ارتباط‌گیری با افراد و عناصر ذی نفوذ احزاب و گروه‌های سیاسی در ایران کرده است، بیانیه‌ای منتشر کرد که حکایت از غافلگیری آنان از این موضوع داشت.
بنا بر این گزارش، در این بیانیه آمده است: اقدام ایران برای محاکمه آقای رسام به هیچ وجه پذیرفتنی نیست، چرا که این کار، مستقیم ناقض تضمین‌هایی است که ما از مقام‌های ارشد ایرانی دریافت کرده بودیم؛ البته این بیانیه هیچ اشاره‌ای به اینکه تضمین‌های یاد شده چگونه و از سوی چه مرجعی در ایران دریافت شده است، نکرد.
در این بیانیه همچنین آمده است: ما این دادگاه‌ها و به اصطلاح اعترافات زندانیان را که از حقوق بنیادین بشری خود برخوردار نبوده‌اند، محکوم می‌کنیم.
در همین حال، «بی.بی.سی» نوشت: حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت بریتانیا در تهران، یکی از 9 کارمند بومی سفارت بود که پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که به اعتراض‌های گسترده منجر شد، از سوی مقام‌های امنیتی بازداشت و به قید وثیقه آزاد شد؛ اکنون به گفته دادستان، او به جاسوسی متهم شده است.
رسام در ادامه اعترافاتش گفته است: گزارش‌هایی در تهران تهیه و برای وزارت خارجه انگلیس فرستاده می‌شد که برخی از آنها، به سیاست تبدیل و توسط شبکه «بی.‌بی.‌سی» اجرا می‌شد.
وی همچنین در گفته‌های خود، اتهام مطرح از سوی معاون دادستان را در کیفرخواست، مبنی بر حضور برخی دیپلمات‌های بریتانیایی در تجمعات اعتراضی تأیید کرد و گفت: اعضای سفارت بریتانیا تا دو روز پیش از انتخابات، برای تحقیق درباره گرایش‌های سیاسی مردم شهرهای گوناگون و میزان مشارکت آنها به شهرهای ایران سفر می‌کردند.
در این دادگاه، نماينده دادستان با اشاره به دیدارهای متعدد رسام با فعالان سياسي، قومي، نمايندگان احزاب، اقليت‌هاي مذهبي، تشكل‌هاي غير دولتي و نيز فعالان حوزه و دانشگاه گفت: وي شخصا در روزهاي 22، 25 و 28 خرداد ماه در اغتشاشات خياباني حضور داشته و اخبار و اطلاعات اين موضوع را پس از جمع‌آوري به وزارت خارجه انگليس مي‌فرستاده است.
رسام در بخشی از اعترافاتش درباره این بخش از کیفرخواست گفت: سفارت بریتانیا در تهران، برای برقراری ارتباط با سازمان‌های غیر دولتی، سالانه مبلغ سیصد هزار پوند از طریق وزارت خارجه دریافت می‌کرد.
اما بنا بر اخبار منتشره از جلسه دادگاه، این کارمند ایرانی سفارت بریتانیا، اشاره بیشتری به اینکه چه افراد یا مؤسساتی این کمک‌ها را دریافت کرده و یا اینکه این مبلغ چگونه به این منظور هزینه می‌شده، نکرده است.
این گزارش می‌افزاید: بنا به گفته‌های نماينده مدعي‌العموم، حسين رسام به همراه «توماس برن» دبير دوم سفارت انگليس، و «شون مورفي»، دبير سفارت استراليا در ستاد ميرحسين موسوي رفت و آمد داشته و با علي ماهر از مشاوران ستاد مركزي انتخابات مير حسين موسوي نيز تعاملات گوناگونی داشته‌اند.
رسام درباره این بخش از اتهاماتش بیان داشته است: دیپلمات‌های بریتانیایی با ستاد نامزدهای گوناگون انتخابات نیز تماس گرفته بودند.وی از حضور «الكس»، دبير اول سياسي سفارت انگليس در ستادهاي انتخاباتي ياد كرد و گفت: وي با نام توريست بدون محدوديت به شهرهاي رشت و قم سفر كرده و به صورت يك فرد ناشناس به ستادهاي آقاي موسوي و احمدي نژاد سر زده، اما در تهران به ستاد آقاي موسوي رفته و با مسئولان تبليغاتي و مشاوران وي جلسه داشته است.
در همین حال، وزارت خارجه بریتانیا در بیانیه خود اعلام کرده که از طریق سفیر خود در تهران در تلاش است از موضع آشکار مقام‌های ایرانی آگاه شود و سپس درباره اینکه چگونه به تازه‌ترین توهین پاسخ دهد، تصمیم‌گیری خواهد کرد.
گفتنی است، لحن و محتوای بیانیه وزارت خارجه بریتانیا به خوبی نشان دهنده خشم آنها از این دادگاه و اعترافات کارمندشان در تهران است و همچنین به نظر می‌رسد بریتانیا در تحلیل‌های خود، پیش‌بینی چنین موضوعی را نمی‌کرد، زیرا در واکنش پیشین آنها به دادگاه، در آغاز نوعی احتیاط دیده می‌شد، اما این اعترافات و احیانا اعترافات بعدی که مرتبط با سیاست‌ها و اقدامات آنها در ایران خواهد بود، سبب برافروخته شدن لندن و واکنشی این گونه تند شده است.
البته جا دارد وزارت خارجه کشورمان درباره ادعای آنها، مبنی بر گرفتن تضمین از ایران در خصوص کارمندان بازداشت شده‌شان، برای رد ادعای مطرح و روشن شدن موضوع، واکنش مناسب و قاطعی نشان دهد.

تسویه حساب در وزارت اطلاعات به سود طرفداران احمدی‌نژاد

سرویس بین‌الملل «تابناک»ـ تغییر چندین تن از مدیران با سابقه وزارت اطلاعات در ایران، این ظن را در محافل سیاسی پدید آورده است که مدیران خوشنام و با تجربه وزارت اطلاعات، به خاطر طرفداری نکردن از رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد و حمایت از رقیب وی، میرحسین موسوی دچار تسویه حساب سیاسی شده‌اند.
«لس آنجلس تایمز»، در گزارشی با طرح موضوع بالا نوشت: وزارت اطلاعات ایران، هیچگاه از زمان تأسیسش این گونه در معرض تسویه حساب قرار نگرفته و به نظر می‌رسد، این تسویه بدین خاطر انجام شده تا مدیرانی طرفدار دولت و رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد جایگزین شوند. البته بر پایه این گزارش، علت برکناری محسنی اژه‌ای از وزارت اطلاعات نیز مخالفت وی با پخش اعترافات بازداشت شدگان رخدادهای اخیر بوده است.
در ادامه این گزارش آمده است: این تغییرات گسترده در مهمترین نهاد امنیتی ایران، اختلافات بین مقامات امنیتی ایرانی درباره مسائل اتفاقات افتاده پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران را نشان می‌دهد؛ تسویه حسابی که از زمان انقلاب تاکنون سابقه نداشته و حتی آیت‌الله خمینی از مقامات سرویس امنیتی رژیم شاه استفاده کرده است.
«لس آنجلس تایمز» در ادامه، با استناد به نامه‌ای که حسن یونسی، پسر وزیر سابق اطلاعات ایران، در وبلاگ خود نوشته است، می‌گوید: این برنامه‌ها در واقع یک پروژه تسویه حساب سیاسی بی سابقه در وزارت اطلاعات است.
این تحلیل روزنامه آمریکایی درباره تغییرات در وزارت اطلاعات به برکناری حاج حبیب‌الله، معاون اطلاعات داخلی، دکتر فیروزآبادی معاون فن‌آوری اطلاعات و برکناری احتمالی منصوری‌زاده، معاون پارلمانی این وزارتخانه اشاره دارد.
به نظر می‌رسد، حذف و مخالفت با هر نیرویی در درون نظام که مخالف اقدامات و تحلیل‌های دولت کنونی است، روند خطرناکی است که به هیچ وجه نمی‌توان پایان خوشی را برای آن متصور شد.
همچنین اگر تحلیل لس آنجلس تایمز درباره برخورد سیاسی و یا تسویه حساب سیاسی در وزارت اطلاعات درست باشد، باید گفت به بیراهه‌ای گام نهاده‌ایم که پایان آن تبدیل برخی نیروهای خودی انقلاب، اما مخالف اقدامات دولت، به عنوان اپوزیسیون درون نظام است؛ اپوزیسیونی که تنها وجه اپوزیسیون بودنش «مخالفت با اقدامات دولت کنونی» است ـ که البته برخی با اهداف خاصی در پی «مخالف نظام» جلوه دادن آنها هستند.
و در پایان باید یادآور شد که مجلس شورای اسلامی نیز باید بیش از پیش خود را ناظر بر عملکرد دولت در عزل و نصب‌های آینده بداند و از ریزش بیشتر نیروهای نظام تنها به خاطر نداشتن تحلیل‌های مشابه جلوگیری کند.

دکتر محسن کدیور : به‏ نام علی حکومت تشکیل داده اید، حق ندارید به راه معاویه بروید

امام علی (ع) برای ما معیاراست. لذا می گوئیم "السلام علیک یا میزان الاعمال". امروز ما رهبران خود را نیز با رهبری علی می سنجیم. اگر به این مجلس عزا آمده ایم، حجتی بسیار سنگین داریم. با صدای بلند می گوئیم "به‏ نام علی حکومت تشکیل داده اید، حق ندارید به راه معاویه بروید". علوی بودن یک حکومت با نحوه برخورد آن حکومت با مخالفانش ورق می خورد. با مخالفانتان چگونه برخورد کردید؟ آیا تا کنون شنیده اید که دادگاهی سیاسی در ایران با حضور هیات منصفه به صورت علنی و برخوردار از وکیل در تمام مراحل دادرسی تشکیل شده باشد؟ بعد وقیحانه و گستاخانه دم از قانون می زنند. می گویند که ما مصلحت مردم را بهتر از خودشان تشخیص می دهیم. ما اکثریت مردم تشخیص دادیم که موسوی رئیس جمهورمان باشد. می گویند غلط کردید. درست این است که احمدی نژاد رییس جمهورتان باشد، شما نمی فهمید. می گوییم با سیاستهای شما مخالفیم، می گویند غلط کردید که مخالفید. گلوله می خورید تا دیگر هوس مخالفت نکنید. بازی ای که در ایران شروع شده است این است که در حوزه عمومی چه کسی حرف آخر را می زند. مردم می‏گویند ما، رهبر می گوید من. با وضوح و شفافیت اعلام می کنم که در جمهوری اسلامی کوشش برای استقرار دموکراسی جرم محسوب می شود. تمام این عزیزانی که از سران اصلاحات الآن در زندان هستند هیچ جرمی ندارند جز کار تشکیلاتی برای استقرار دموکراسی در ایران.

پشت پرده بیدادگاه اخیر

در حالی که فردا (شنبه 17 مرداد) قرار است دومین جلسه دادگاه نمایشی اصلاح طلبان برگزار شود، گزارش‌های منابع «موج سبز آزادی» حاکی از سناریوی پیچیده‌ای است که کودتاچیان طراحی کرده بودند تا توانستند اولین جلسه دادگاه را به شکلی نمایشی و فریبنده، به پخش تلویزیونی برسانند.

به گزارش «موج سبز آزادی» اولین خبری که از پشت پرده این دادگاه رسیده، حاکی از آن است که آقایان ابطحی و عطریانفر روز قبل از دادگاه فرمایشی دهم مرداد و نیز از ساعت 5 صبح روز دادگاه برای تمرین آنچه باید در دادگاه بگویند، در سالن محل دادگاه حاضر شده‌اند و در حضور قاضی این نمایش را تمرین کرده‌اند.
گزارش بعدی حاکی از آن است که بر خلاف تبلیغات صورت گرفته که نام این دادگاه را «دادگاه 100 نفر از بازداشت‌شدگان» نامیده بودند، به دیگر زندانیان سیاسی شاخص حاضر در دادگاه به طور جداگانه و انفرادی گفته شده بود که این دادگاه برای دو نفر از متهمان تشکیل شده است و اگر شما بخواهید، می‌توانید در آن حضور داشته باشید.
به گزارش «موج سبز آزادی» سومین گزارش موجود از پشت پرده دادگاه حاکی از آن است که بسیاری از بازداشتی‌های حاضر در آن جلسه، از موضوع دادگاه و علت حضورشان در آن محل اطلاع نداشته‌اند.
در همین حال گزارش دیگری حاکی است فشارهای جسمی و روحی بر سعید حجاریان و عبدالله رمضان‌زاده نیز به شدت زیاد شده و کودتاچیان قصد دارند به هر شکل ممکن و حتی با غیر اخلاقی‌ترین روش‌ها، آنها را نیز به اعتراف و مصاحبه وادار کنند.

سایت جهان نیوز که به محافل کودتاچی نزدیک است، پیش از این خبر داده بود که هدایت آقایی و محمد قوچانی قرار است بازیگران نقش اعتراف‌کننده در دومین قسمت سریال موسوم به دادگاه باشند. اما در خبری تازه، نوشته است:
دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد قوچانی که قرار بود روز شنبه برگزار شود به تعویق افتاد. قرار بود دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد قوچانی و هدایت آقایی روز شنبه برگزار شود که با توجه به برخی تصمیم گیری ها رسیدگی به اتهامات این دو نفر به آینده موکول شد. گفتنی است پیش از این قرار بود رسیدگی به اتهامات قوچانی و آقایی روز پنجشنبه برگزار شود که مسئولین اعلام کردند جلسه دادگاه روز شنبه برگزار می شود. طبق اطلاعات بدست آمده رسیدگی به اتهامات چهره های غیرسیاسی و اراذل و اوباش و چند شرور که با گروهک منافقین در ارتباط بودند در دستور کار دادگاه شنبه قرار گرفته است.

گفتنی است این ادعا، تغییری در برنامه سبزها برای حضور در محل دادگاه ایجاد نکرده است

بیانیه ادوار تحکیکم درباره نمایش مضحک «بیدادگاه کودتا»

مجموعه تلویزیونی و نمایش مضحک «بیدادگاه کودتا» روز گذشته نیز از سوی کودتاچیان و متمردان از قانون در قوه قضاییه اجرا شد و تعداد دیگری از فعالان احزاب اصلاح طلب از جمله دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران، دکتر احمد زیدآبادی به این جلسه آورده‌ شدند.البته نقد حقوقی جلسه‌ای که بر آن نام دادگاه گذاشته اما در واقع چیزی نیست جز نمایش علنی کینه‌توزی حاکمان مستبد و کودتاچیان نظامی علیه اراده ملت، امری عبث است. دادگاهی که در آن پرده از ماهیت ناقض حقوق بشر حاکمیت کنار زده می‌شود و در کیفرخواست قرائت شده رسما اعلام می‌گردد که «افشای موارد نقض حقوق بشر» یکی از شیوه‌های دشمنان آن بوده است.در چنین دادگاهی که خود نماد بارز حکومت اسلحه و بی قانونی در کشور است به غیرقانونی بودن سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) اشاره رفته و شگفتا ادعایی که تا پیش از این تنها در ستون‌‌های روزنامه کیهان تکرار می‌شد علنا و در کمال وقاحت در کیفرخواست نیز مطرح می‌شود بدون آنکه هیچ دادگاهی تاکنون حتی اتهامی را نسبت به این سازمان مطرح کرده یا پرونده آن به واسطه تخلفی در کمیسیون احزاب وزارت کشور مورد بررسی قرار گرفته باشد.چنین اتهام و ادعایی البته برای ما نگران کننده نیست؛ هنگامی که محاکم دادگستری چشم بر اعمال مجرمانه قاتلان و کودتاگرانی که خون ده‌ها شهروند بی‌گناه را به زمین ریخته‌اند بسته‌ و عوامل خود را برای اخلال در مراسم یادبود شهدا گسیل می‌دارند و در مقابل، آموزش زبان‌های خارجی و تعبیه نرم‌افزارهای ترجمه را جرمی نابخشودنی می‌دانند، دیگر چه جای سخن گفتن از قانون و استدلال‌های حقوقی است.در پاسخ به اتهام غیرقانونی بودن آیا باید به اسناد موجود در وزارت کشور، پروانه فعالیت قانونی و ... استناد کنیم یا اینکه بجاست بار دیگر این اعتقاد خود را در گوش‌های ناشنوای مدعیان عدالت و شجاعت فریاد کنیم که این دولت برآمده از تقلب و کودتاست که «غیرقانونی» است، حتی اگر بخواهند خون‌های به ناحق ریخته را جوهر تایید حکم انتصاب آن کنند.امروز مساله ما پاسخ به ادعای قانونی بودن یا نبودن سازمان ادوار تحکیم وحدت نیست، مساله اصلی نگرانی از حیات و تمامیت جسمی آقایان احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی دبیرکل و سخنگوی دربند این سازمان در کنار سایر بازداشت‌شدگان است.اعلام می‌کنیم که به باور ما همچنان که در بیانیه پیشین نیز اشاره شد، این زندانیان که خارج از بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌های رسمی کشور و خارج از حوزه اقتدار قوه قضاییه، وزارت اطلاعات یا نیروی انتظامی در مکانی نامعلوم و در اختیار نیروهای «سپاه پاسداران» می‌باشند، در واقع گروگان‌هایی هستند که بیش از ۵۰ روز از تاریخ ربوده‌شدن آنها می‌گذرد و تماس‌های تلفنی و قرارهای ملاقات آنان نیز مطابق روال آدم‌ربایان بوده و جز ایجاد ترس و واهمه در خانواده‌ها و به رخ کشیدن قدرت پوشالی گروگانگیران هدف دیگری ندارد.ما اینک نگران جسم نیمه‌جان عبدالله مومنی هستیم که بر اساس مشاهدات همسرش در جریان ملاقاتی کوتاه با وی، به شدت نحیف شده و بر اثر شکنجه‌های جسمی و روحی توان ایستادن را نیز از دست داده است و تاکید می‌کنیم که تلاش مذبوحانه گروگانگیران برای اعتراف‌گیری از عبدالله مومنی و علیه او از سایر بازداشت شدگان، پروژه‌ای از پیش شکست خورده است.ما اینک نگران احمد زیدآبادی هستیم که بار دیگر جایزه محبوبیت و اعجاز قلم‌اش را در روز خبرنگار از سوی کینه توزانی که از سالها پیش در کمین این قلم آزاده هستند، دریافت کرد.تماشای تصاویر دبیرکل دربند سازمان، در محکمه‌ای که او را به عنوان تماشاگر به آن آورده و البته در «رسانه‌های دروغ» عنوان متهم به او می‌دهند، این واقعیت را پیش روی جهانیان گذارد که در کارگاه‌های اعتراف‌گیری حاکمیت و در خلوت سلولهای انفرادی که عبارت سیاه‌چاله توصیف مناسب‌تری برای آنهاست،‌ با چشمان نگران حقوق انسانها و منافع ملی میهن چه می‌رود.سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) یکبار دیگر بر بی ارزش بودن اتهامات وارده و اعترافات منتشر شده تاکید کرده و با صراحت اعلام می‌دارد مسئولیت حفظ جان زندانیان مستقیما بر عهده فرماندهان این گروگانگیری بوده و هشدار می‌دهیم که مسئولیت جان زندانی امری نیست که بتوان مانند خون‌های ریخته شده مردم معترض در خیابان بر عهده خود آنان گذارد و بدون شک اعضای این سازمان در جهت احقاق حقوق و آزادی آقایان احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد.
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)
۱۸ مرداد ۸۸

بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب در باره جلسه دوم دادگاه

بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران
دومین جلسه همایشی که برآن نام دادگاه متهمان کودتای مخملی نهاده اند، روز گذشته برگزار شد. در این جلسه برخلاف انتظار همگان از متهمان سرشناس جلسه قبل خبری نبود و تعدادی دیگر از اصلاح طلبان و فعالان ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و جبهه مشارکت ایران اسلامی در کنار چند متهم به رابطه با سلطنت طلبان و سازمان منافقین و کارکنان سفارت خانه های خارجی نشانده شدند. در این همایش سیاسی بیانیه شماره دو تحت عنوان قسمت دوم کیفرخواست عمومی که در قوانین و عرف قضایی کشور سابقه ندارد، قرائت شد و طی آن همانند ادعانامه عمومی شماره یک، تحلیلی کاملاً مشابه افراطی ترین باندهای کشور قرائت شد.ملت ایران پیش از این نیز شاهد برگزاری دادگاه هایی با گرایش سیاسی به نفع یک جریان خاص سیاسی بوده است اما بدون شک دادگاهی که نحوه تشکیل جلسات و اظهارات و حتی در گزینش و چینش متهمان چنان تابع گرایشات حاد سیاسی و جناحی برگزار کنندگان باشد که آنان را از رعایت بدیهی ترین موازین حقوقی غافل سازد، در تاریخ قضای ایران بی سابقه بوده است. در این شوی تأسف بار، اعضای تشکل های سیاسی رسمی و شناخته شده کشور که به اعتراف خود آقایان آن قدر در جامعه نفوذ و محبوبیت داشته اند، که توانسته اند در جلب حداقل 13 میلیون رأی برای کاندیدای خود نقش مؤثری ایفا کنند، در کنار متهمان به عضویت در گروه های سلطنت طلب و منافقین قرار داده شده اند تا به خیال خود افکار عمومی را به یکی بودن ماهیت متهمان قانع ساخته و زمینه های ذهنی و اجتماعی برخورد با مهم ترین و پر طرفدارترین احزاب کشور را فراهم آورند.گرایش حاد سیاسی و عطش قدرت به برگزار کنندگان دادگاه اجازه نمی دهد این حقیقت را درک کنند که با قرار دادن کسانی که تمام سالهای دفاع مقدس را در جبهه های جنگ تحمیلی برای دفاع از کیان کشور و نظام گذرانده اند، و کسانی که سال های عمر خود را قبل و بعد از انقلاب صرف مبارزه برای آزادی و اعتلای این کشور کرده اند، در کنار متهمان به وابستگی به سلطنت طلبان و منافقان، بیش و پیش از هرچیز سند رسوایی ترتیب دهندگان این نمایش رسوا است و نشان می دهد که هدف اصلی این جماعت، کودتا علیه انقلاب و نظام و انتقام کشیدن از مبارزان و مجاهدان راه استقلال و آزادی و سربلندی این ملت بزرگ است. آنان با محاکمه فعالان ستاد میرحسین موسوی به اتهام براندازی، در واقع به جامعه پیام می دهند که هر تلاشی برای برگزاری انتخاباتی پر شور، مردمی، آزاد و قانونی را اقدامی علیه امنیت ملی و تلاشی برای براندازی تلقی می کنند. آنان با این اقدام عملاً به مردم می گویند که نظام را معادل خود می دانند و هر اقدامی در جهت کاهش قدرت و موقعیت خود را اقدام علیه نظام تلقی نموده با آن قاطعانه برخورد می کنند.به راستی چه کسی گمان می کرد سرداران و جانبازان جنگ تحمیلی و مبارزان و مجاهدان سال های انقلاب، به جرم دفاع جمهوریت و اسلامیت نظام، روزی در کنار سلطنت طلبان و منافقان محاکمه شوند؟ و چه کسی تصور می کرد دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام و مقاومت در برابر جریان های اقتدار گرای استحاله طلب، روزی هم عرض طرفداری از سلطنت طلبان و منافقان تلقی می شود؟چه کسی باور می کرد که روزی فراخواهد رسید که بیت شریف امام و نزدیک ترین و عزیزترین یاران امام، توسط کسانی که غالباًً مورد عتاب و انتقاد امام بودند، به حاشیه رانده شده و یا به همکاری و یا همراهی با بیگانه متهم شوند؟سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران برگزاری نمایش اسفبار محاکمه مجاهدان و مبارزان جبهه های انقلاب اسلامی و جنگ تحملی و اصلاح طلبان امروز را نماد گویا و واضحی از روند استحاله و تغییر ماهیت نظام تلقی کرده و با تمام توان خود در کنار شخصیت های نامدار انقلاب و نظام و مراجع آگاه و عالمان راستین دین و نیروهای سیاسی اصلاح طلب و همراه با ملت بزرگ و آگاه ایران علیه کودتا گران، به مبارزه برای دفاع از اصالت ها و ماهیت اسلامی و مردمسالار نظام ادامه خواهد داد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
۱۸ مرداد ۸۸

نوشته ای خواندنی درباره آیت الله منتظری

در این اوضاع خط و خط‌کشی که همه، حتا مراجع تقلید هم ناچارند تکلیف‌شان را با مردم روشن کنند که کدام سو ایستاده‌اند، برای من بسیار جالب است توجه نسل جدید به آیت‌الله منتظری.در آن سال‌ها ـ به‌خصوص (۶۷ و ۶۸) که تبلیغات منفی علیه آیت‌الله به شدت رواج داشت، حتا خیلی از آگاهان هم تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته بودند و باورشان شده بود که آیت‌الله واقعاً «ساده‌لوح» است. کلمه‌ی «ساده‌لوح» را در ادبیات رسمی و نیز ادبیات غیررسمی، آن‌قدر در باره‌ی آیت‌الله به کار برده بودند که با گفتن‌اش همه یاد او می‌افتادند. از خاطرم نمی‌رود آن سال‌ها که هر قدر با دیگران، حتا از این‌وری‌ها، از مشاهداتِ عینی‌ام به عنوان شاگرد کلاس اخلاق او از معرفت، دانش، شجاعت، وارستگی و استقلال آیت‌الله منتظری می‌گفتم، کم‌تر موفق می‌شدم در رفع این ابهام. بیان همیشه ساده‌ی آیت‌الله با لهجه‌ی خاص نجف‌آبادی‌اش باعث شده بود که واقعاً مردم خیال کنند با شیخی «ساده‌لوح» طرف‌اند.داستان نامه‌نگاری‌های آیت‌الله با امام خمینی بر سر موضوع اعدام‌ها را برای هر کسی که روایت می‌کردم، باور نمی‌کرد تا وقتی که تصویر دستخط او را نشان‌اش می‌دادم. زمان گذشت و گذشت تا این روزها. هنوز هم برای نسل‌های قبلی، هرچند کم‌رنگ‌تر، سخت است زدودن تصویر غلطی که برای شان از او ساخته بودند. اما برایم بسیار جالب است که نسل جدید در مقام پیشگامان جنبش سبز، تقریباً بدون پیش‌‌ذهنیت نسبت به او، با آیت‌اللهی روبه‌رو شده‌اند که پابه‌پای‌شان ایستاده و اخیراً حتا می‌بینم تلاش ایشان را در جست‌وجو در پیشینه‌ی نظریات آیت‌الله در موارد گوناگون. و خوشحال‌ام که آیت‌الله آن قدر عمر یافته است که روزهای حقانیت و مقبولیت نظرها و آرای خود را هم ببیند؛ هرچند با شناختی که از او دارم، شک ندارم خودش به این موضوع ابداً هیچ اهمیتی نمی‌دهد و هیچ چیز برایش جز ادای وظیفه‌ی انسانی، دینی و اخلاقی‌اش اهمیت ندارد.و آخر این که، اگر می‌خواهید آیت‌الله منتظری را در قامتی جدید ببینید، به قامت کدیور بنگرید و به کلام او گوش کنید که به تعبیر دوستی، همان آیت‌الله منتظری تحت ویندوز ویستا ست؛ هرچند من شخصاً آیت‌الله را در نظریاتش چنان مترقی می‌دانم که او را به نرم‌افزاری اوپن‌سورس بیش‌تر شبیه می‌دانم!

پيراهن سفيد بر تن اعضاى دو تيم سبزپوش ليگ برتر

تيم‌هاي ليگ برتري "ذوب آهن اصفهان" و "پاس همدان" دو تيمي هستند كه پيراهن رسمي ‌آنان "سبز رنگ" مي باشد، اما در يك اتفاقي نادر و بي‌سابقه در شروع ليگ جديد و در دو بازي خانگي ‌اين دو تيم به جاي رنگ سبز، با پيراهن هايي به رنگ سفيد وارد زمين فوتبال شدند. طبق قوانين و عرف فوتبال، تيم ها بايد در بازي‌هاي خانگي با رنگ پيراهن اصلي خود به رقابت ‌بپردازند كه هنوز مشخص نيست به كدام دليل اين دو تيم سبز پوش، از رنگ اصلي خود استفاده نكردند ‌و آيا قرار است اين رويه تا پايان ليگ هم ادامه پيدا كند يا خير؟

باهنر: اپوزیسیون داخل نظام باید حزب و رسانه داشته باشد

پس از انتخابات شاهد شكاف اجتماعی در كشور بودیم/وزارتخانه جای كارآموزی نیست/ احمدی‌نژاد به صورت سیستماتیك با مجلس رایزنی نداشته است/برای تشكیل حزب جدید پول نداریم
دبیر كل جامعه اسلامی مهندسین بر به رسمیت شناختن اپوزیسیون داخل نظام تاكید كرد و گفت: اپوزیسیون داخل نظام كه در چارچوب نظام فعالیت می‌كند باید حزب و رسانه داشته باشد و ما از آن استقبال می‌كنیم.
محمدرضا باهنر كه در نشست بزرگداشت روز خبرنگار كه از سوی جامعه اسلامی مهندسین برگزار شده بود سخن می‌گفت در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمال حضور برخی نمایندگان مجلس در كابینه دولت دهم گفت: رئیس‌جمهور قصد اینكه فردی از نمایندگان مجلس را به كابینه ببرد ندارد چراكه حضور برخی از آقایان در مجلس از اهمیت بیشتری برخوردار است.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه به نظر می‌رسد پس از انتخابات جریان اصلاح‌طلب از صحنه سیاسی كشور حذف شده است گفت:تمام تصمیم‌سازان باید این واقعیت را قبول داشته باشند كه جناح‌های كشور را به رسمیت بشناسند و هیچ جناحی نباید فكر كند كه به تنهایی می‌تواند كشور را اداره كند چرا كه این مساله هم غیرممكن است و هم غیراخلاقی.
باهنر در عین حال گفت: البته این بحث با ساختارشكنی و رادیكال كردن كشور متفاوت است به هر حال در هر جناحی هم عقلا را داریم و هم رادیكال‌ها را ولی نباید متن كار به دست رادیكال‌های هر جناحی بی‌افتد.
نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینكه یكی از مشكلات امروز جامعه ما این است كه جناح‌های مختلف سرنخ فعالیت‌های خود را به دست رادیكال‌ها داده‌اند گفت: در چنین شرایطی عقلای قوم نظاره‌گر هستند.
باهنر با تاكید بر اینكه هر دو جناح در كشور باید باشند و هیچ‌كدام قابل حذف نیستند تصریح كرد: البته باید جناح‌ها تلاش كنند تا دچار حركت‌های رادیكالی نشوند و محوریت‌ها به دست ساختارشكنان نیافتد چرا كه طبیعی است كه نظام با ساختارشكنی مقابله می‌كند.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین با تاكید بر اینكه كسی كه اپوزیسیون بیرون نظام می‌شود باید خود را آماده درگیری كند گفت: ولی اپوزیسیون داخل نظام كه در چارچوب نظام فعالیت می‌كند باید حزب و رسانه داشته باشد و ما از آن استقبال می‌كنیم.
باهنر با بیان اینكه پس از انتخابات شاهد شكاف اجتماعی در كشور بودیم گفت: این شكاف بخشی واقعی و بخشی القایی است مثلا آقای رئیس‌جمهور باید بپذیرد كه در شهر تهران كم‌تر از آقای موسوی رای آورده است و آقای موسوی نیز باید بپذیرد كه در كل كشور رای كمتر از آقای احمدی‌نژاد آورده است كه قبول این واقعیت بسیاری از مشكلات را حل می‌كند.
وی ادامه داد: امروز یكسری شكاف‌های اجتماعی بین نخبگان، كارمندان، بروكرات و دیگر افراد جامعه ایجاد شده است و امروز وظیفه دولت دهم است كه بخشی از آرامش را به جامعه بازگرداند.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین درخصوص كابینه دولت دهم نیز گفت: كسانی كه برای كابینه معرفی می‌شوند باید در رابطه با سابقه، تدین، مقید بودن به اخلاق اسلامی صلاحیت آنها احراز شود و باید در رابطه با انقلابی بودن حضوری مثبت در جاهای مختلف انقلاب داشته باشند و در عین حال كارآمد نیز باشند.
وی با بیان اینكه رئیس‌جمهور گفته است كه می‌خواهم از جوان‌ها استفاده كنم گفت: ما مخالف جوان‌ها نیستیم ولی اصلی اساسی وجود دارد مبنی بر اینكه وزارتخانه جای كارآموزی نیست جوان خیلی از مشخصه‌ها را دارد اما در هر صورت در راس وزارتخانه نمی‌توان كسی را قرار داد كه وزارتخانه را نمی‌شناسد و در ساختار آن درگیر نشده است.
اینكه صرفا فردی شجاع و دارای خصوصیات مثبت است كفایت نمی‌كند و كارآمدی جزو شرایط لازم برای وزیر شدن است.
باهنر با بیان اینكه در دولت نهم برخی از جوان‌ها پلكان ترقی را یكدفعه طی كردند ادامه داد: در دولت نهم برای وزرا مشاور جوان گذاشتند البته قدرت این مشاور بستگی به قدرت نفوذ وی داشت ولی در هر صورت وزارتخانه جایی نیست كه بتوان در آن ریسك كرد به عنوان مثال یك دانش‌آموز باید 12 كلاس طی كند تا تحصیلات خود را به اتمام برساند اما نمی‌شود بدون خواندن 12 كلاس تحصیل خود را تمام كند.
نایب‌رئیس دوم مجلس شورای اسلامی در مورد رایزنی احمدی‌نژاد برای چینش كابینه با مجلس گفت: آقای احمدی‌نژاد به صورت سیستماتیك با مجلس رایزنی نداشته است البته به صورت جدا با نمایندگان رایزنی‌هایی داشته و شخص بنده بعد از انتخابات تنها یك ملاقات با احمدی‌نژاد داشته‌ام كه در آن صحبت‌های كلی مطرح شد در این جلسه به ایشان گفتیم كه خواسته ما دولتی كارآمدتر از دولت نهم است باید وزیری كه به مجلس معرفی می‌شود مورد اعتماد رئیس‌جمهور باشد.
باهنر با اعلام خبر دیدار جلسه امروز فراكسیون اكثریت مجلس با آقای احمدی‌نژاد گفت: البته در یك جلسه 200 نفره نمی‌توان توقع داشت كه در مورد مصادیق صحبت شود ممكن است اسم دو- سه نفر مطرح شود ولی بیشتر بحث مطالبات مجلس از دولت و بلعكس مطرح است.
باهنر در مورد نامه اخیر جامعه اسلامی مهندسین و نامه جبهه پیروان خط امام و رهبری به احمدی‌نژاد گفت: جامعه اسلامی مهندسین طی بیانیه‌ای از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد حمایت كرد همان‌موقع هم نقاط ضعف و قوت را گفت امروز نیز بر همین نظر است كه باید نقاط ضعف و قوت دولت را یادآوری كند.
وی ادامه داد: در زمان انتخابات براساس دو فاكتور مقبولیت و قابلیت ما به این جمع‌بندی رسیدیم كه آقای احمدی‌نژاد در بین كاندیداها بهترین بوده است و معنایش این نیست كه ایشان نقطه ضعفی ندارد و بی‌چون و چرا از وی حمایت می‌كنیم حمایت ما مشروط است و البته این به معنای سهم‌خواهی نیست همانطور كه جامعه اسلامی مهندسین لیستی را برای كابینه ارائه نداده است و توقعی هم ندارد كه مصادیق مشخصی وارد كابینه شوند.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین در توضیح نامه این تشكل به احمدی‌نژاد نیز گفت: انتشار این نامه پس از انتصاب آقای مشایی به سمت معاون اولی بود كاش این اتفاق نمی‌افتاد ولی وقتی اتفاق افتاد طبیعی است كه ما موضع خود را می‌گوییم در آینده هم از كارهای مثبت ایشان دفاع می‌كنیم و نقاط ضعف را تذكر می‌دهیم البته باید تلاش كنیم كه تخریب‌چی نباشیم.
باهنر در مورد سخنان رسایی كه پیش از انتخابات گفته بود باهنر به دنبال حمایت از موسوی است گفت: ضمن احترامی كه به دوستان می‌گذارم بنا نداشتم به خیلی از سخنان پاسخ دهم.
نایب‌رئیس مجلس در مورد طرح مطرح شده از سوی سیدمحمد خاتمی مبنی بر برگزاری رفراندوم برای سنجش میزان مقبولیت دولت گفت: طرح این مباحث بیرون از قواعد و مقررات است و بحث رفراندوم جر زدن‌های بعد از انتخابات است چرا كه انتخابات یعنی رفراندوم و طرح این مباحث یا طنز سیاسی است یا ساختارشكنی.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین در مورد حزب جدید خود كه تشكیل آن پیش از این مطرح شده بود گفت: هنوز برای تشكیل حزب مصمم هستیم ولی لوازم آن فراهم نشده است حزب پول می‌خواهد كه ما نداریم و از سوی دیگر هماهنگی و همراهی نیروی انسانی نخبه را می‌خواهد كه البته این كار را تا حدود جلو بردیم و از اول هم بنا داشتیم راه‌اندازی حزب خارج از فضای سیاسی سنگین انتخابات باشد و فكر می‌كنیم باید مقداری از پس‌لرزه‌های انتخابات فاصله بگیریم و در فضایی آرام مساله را پیگیری كنیم.
باهنر در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وقایع پس از انتخابات گفت: ما اخلاق پیروزی و شكست را در خود تمرین نكرده‌ایم اگر موفق شدیم فكر می‌كنیم كه موفقیت دائمی است و اگر شكست خوردیم فكر می‌كنیم كه باید از وسیله‌ای استفاده كنیم تا رقیب را پایین بكشیم و خود را نجات دهیم.
وی با تاكید بر اینكه یكی از مهم‌ترین وظیفه فرهنگ‌سازان در كشور این است كه اخلاق پیروزی و شكست را در میان كسانی كه وارد عرصه رقابت‌های سیاسی می‌شوند نهادینه كنند گفت: باید به گونه‌ای فرهنگ نهادینه شود كه هم آمادگی عدم موفقیت و هم موفقیت را داشته باشیم و به گونه‌ای نباشد كه طرف پیروز بر خود غره شود و فردی كه شكست خورده است نیز گمان كند كه همه‌چیز تمام شده است.
باهنر با اشاره به مشكلات كار خبرنگاری گفت: در بخش سیاسی حساسیت كار خبر بالا است باید از قلم خود مراقبت كنید و از سوی دیگر مثل ما سیاسیون محافظه‌كار نباشید و راه رفتن در نقطه حداكثری از نظر شجاعت و حداقلی از نظر بی‌باكی كار دشوار است.

کاتوزیان: وقتی هاشمی زیر شکنجه ساواک بود ، برخی ها گروهبان شاه بودند


عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس نسبت به عاقبت آنچه "آزادی افسار گسیخته عده ای در هتاکی علیه بزرگان نظام جمهوری اسلامی ایران" خواند هشدار داد و گفت: نباید جایگاه و شأن افرادی چون رئیس مجلس خبرگان رهبری با حرمت شکنیهای برخی افراد صدمه ببیند که وقتی هاشمی زیر شکنجه ساواک بود ، آنها گروهبان ارتش شاه بودند.
حمیدرضا کاتوزیان عضو فراکسیون اصولگرایان و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به آنچه هتاکی اخیر یکی از نمایندگان مجلس نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی خواند، اظهار داشت: آقای هاشمی رفسنجانی از کسانی هستند که چه قبل و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی افتخارات زیادی برای کشور و انقلاب به وجود آورده و حق ایشان به مراتب بیش از اینهاست.
وی با بیان اینکه به واسطه خدمات بی شمار آیت الله هاشمی رفسنجانی تمام ملت و نسلهای کنونی و گذشته کشور ایشان را می شناسند و با سوابق شان آشنایی دارند ، افزود: امروز بر همه واجب است که در برخورد با چنین شخصیتی که در حال حاضر به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت می کنند ادب را رعایت کنند و اجازه ندهند که افتخارات نظام اسلامی با این سهولت مورد هتاکی قرار گیرند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با انتقاد شدید از سخنان اخیر کریم عابدی نماینده فردوس در مجلس شورای اسلامی درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: اظهارات آقای عابدی بسیار ناپخته بود و من برای اولین بار که این سخنان را شنیدم تعجب کردم که چطور ممکن است فردی با این سن و سال درباره آقای هاشمی به این شکل ادب را کنار گذاشته و برخورد کند.
کاتوزیان یادآور شد: نباید از یاد ببریم که در دورانی که آقای هاشمی رفسنجانی در زندانهای رژیم طاغوت توسط ساواک شکنجه می شدند ، چه کسانی به عنوان یک گروهبان در رژیم گذشته فعالیت می کردند! به هر حال نباید جایگاه و شأن افرادی چون آقای هاشمی رفسنجانی با حرمت شکنی های برخی افراد و بی اخلاقی های مرسوم صدمه ببیند.
این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اختلاف عقیده و سلیقه امری بدیهی و طبیعی است خاطرنشان کرد: بدیهی است که انتقاد نظرات افراد و جریانات مختلف از جمله آقای هاشمی رفسنجانی هیچ اشکالی ندارد اما اینکه دهان باز کنیم و اخلاق را فراموش نمائیم حرکتی است که در وهله نخست به زیان خود فرد و نهایتا به ضرر کشور و انقلاب تمام خواهد شد.
وی تاکید کرد: تصور بنده این است که حق آقای هاشمی رفسنجانی چیزی بیش از این هاست و دینی که به گردن ما دارد بسیار است؛ آقای هاشمی رفسنجانی زحمات زیادی برای کشور کشیده و نباید به واسطه اختلاف عقاید، تمام این مسائل نادیده گرفته شود و برخوردی خلاف اخلاق و اعتدال با چنین فردی صورت گیرد.

پلمپ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران

دادستانی تهران ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران را پلمب کرده است.
پلمب دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران در حالی صورت گرفت که قرار بود مجمع عمومی این انجمن روز پنجشنبه برگزار شود.
بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران به بی بی سی فارسی گفت پنج مامور دادستانی تهران ساعت نه شب با دست داشتن حکمی که به امضای قاضی سعید مرتضوی، دادستان تهران رسیده بود به این انجمن مراجعه و ساختمان آن و دفتر تعاونی مسکن آن را پلمب کردند.
به گفته خانم مفیدی هنگام مراجعه ماموران به علت پایان ساعت کاری تنها مدیرعامل تعاونی مسکن انجمن در دفتر این انجمن حضور داشته و به خوبی نتوانسته است حکم دادستانی را رویت کند.خانم مفیدی با غیرقانونی دانستن این اقدام گفت برای پیگیری این موضوع به دادستانی مراجعه خواهد کرد تا حکم صادر شده را رویت کند زیرا مامورانی که برای پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران مراجعه کردند، حکم را در اختیار تنها عضو حاضر نگذاشتند.پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران در حالی صورت گرفته که این انجمن درگیر یک دعوای حقوقی با وزارت کار است.
این وزارتخانه انجمن صنفی روزنامه نگاران را به خاطر مشکلاتی که در انتخابات هیات مدیره آن پیش آمده است، دارای شرایط انحلال می داند.
خبرگزاری کار ایران هم اکنون مورد حمله قرار گرفته است .

"فرمانده ناجا مسئول کشتار های کهریزک است"

علی مطهری رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس خواهان مجازات علنی این خاطیان شد و گفت که نباید حوادثی مثل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب تکرار شوند و معلوم نشود که افراد خاطی مجازات شدند یا نه.

---


سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی امروز در پاسخ به موج اعتراضاتی که علیه کشتار زندانیان در بازداشتگاه کهریزک براه افتاده است، اعلام کرد که سه مامور این بازداشتگاه را که زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند همراه با مسئول این زندان برکنار و بازداشت کرده است.
او اعتراف کرد که " تمام این کوتاهی ها در نهایت متوجه فرمانده ناجا می شود " اما اضافه کرد که هر کسی به سهم خود در این ارتباط مقصر است. این در حالی است که حمید رضا کاتوزیان نماینده اصولگرای مجلس و عضو کمیته حقیقت یاب ، فرمانده نیروی انتظامی را مسئول قتل های صورت گرفته در کهریزک خواند.
کاتوزیان توضیحات فرمانده نیروی انتظامی را ناکافی دانست و تاکید کرد که قتل های اتفاق افتاده در این بازداشتگاه ناشی از ضرب و شتم بوده اند. او همچنین " برخورد با دونفر مامور جزء" را ناکافی دانست و گفت تشر زدن به دو نفر نه فرزند کسی را زنده می کند و نه تهمت هائی را که به نظام زده شده پاک میکند. از سوی دیگر علی مطهری رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس خواهان مجازات علنی این خاطیان شد و گفت که نباید حواثی مثل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب تکرار شوند و معلوم نشود که افراد خاطی مجازات شدند یا نه. در حالیکه کمیته حقیقت یاب مجلس قتل های کهریزک را ناشی از شکنجه میداند، امروز سردار مقدم مرگ چند نفر در بازداشتگاه کهریزک را به شیوع بیماری در بازداشتگاه نسبت داد. این در حالی است که رئیس انستیتو پاستور ایران قتل فرزندش محسن روح الامینی را ناشی از شکنجه اعلام کرده بود

"باز کردن درهای سفارت بمنظور پناه دادن به تظاهرکنندگان بود"

وزیر امور خارجۀ فرانسه، برنارد کوشنر، گفت به سفارت اینکشور در تهران توصیه شده بود در صورتی که "تظاهرکنندگان تحت تعقیب" بدنبال محلی برای پناه بردن باشند، سفارت درهای خود را بروی آنها بگشاید.
در جلسۀ دادگاه روز شنبه، نازک افشار، کارمند ایرانی- فرانسوی سفارت فرانسه در ایران، از توصیه برای باز کردن درهای سفارت بروی تظاهرکنندگانی که در پی فرار و مخفی کردن خود از ماموران بودند، خبر داده بود. برنارد کوشنر، در توضیح این سخنان، افزود:" این اقدام- باز کردن درهای سفارت بروی تظاهرکنندگان تحت تعقیب- مساله ای بود که تمام کشورهای اروپا تصمیم به اجرای آن گرفتند، این سنت دموکراسی ماست". وزیر امور خارجۀ فرانسه در این گفتگو، بار دیگر اتهامات علیه کلوتیلد ریس را بی پایه و اساس خواند و خواستار آزادی او شد.
کلوتیلد ریس، دانشجوی فرانسوی که بمدت پنج ماه و با بورس تحصیلی در دانشگاه اصفهان به تدریس زبان فرانسه مشغول بوده است، از اول ژوییه تاکنون در بازداشت بسر می برد. دادگاه او را متهم کرده است که در گزارشی، اخبار تظاهرات در بازار و دانشگاه اصفهان را به سفارت فرانسه ارائه کرده و تظاهر کنندگان را به ادامۀ تظاهرات تشویق کرده است. پدر کلوتیلد روز گذشته در مصاحبه ای با رادیوی بین المللی فرانسه گفت که گزارش مذکور که دادگاه به آن بعنوان سند جاسوسی اشاره کرده، در واقع ایمیلی بوده است که کلوتیلد به چند تن از دوستان خود از جمله دو نفر از کارمندان سفارت فرانسه در تهران نوشته است.
بگفتۀ وزیر امور خارجۀ فرانسه، سخنان کلوتیلد ریس در دادگاه نمی تواند مدرکی برای متهم کردن وی باشد.
همزمان، حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران، با به زیر بردن علت و نحوۀ حضور کلوتیلد ریس در تهران، افزود: حضور چند روزۀ یک تبعۀ فرانسوی که در اصفهان آموزش زبان فرانسه را بعهده داشته است، در تجمعات تهران چه معنایی دارد، چرا افراد وابستۀ یک سفارت پس از این حضور اقدام به ارسال هزار عکس و خبر کرده اند؟
سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران رسیدگی به اتهامات تبعۀ فرانسوی و کارمندان سفارتخانه ها در ایران را قانونی و براساس آیین دادرسی دانست.

هاشمی نماز جمعۀ این هفته را نمی خواند

هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماز جمعۀ این هفته را برگزار نمی کند. بنا به گفتۀ رضا تقوی، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعۀ تهران، این تصمیم برای " پیشگیری از هرگونه سوءاستفاده های سیاسی" از جانب رفسنجانی گرفته شده است.
امامت نماز جمعه به عهدۀ چهار روحانی برجستۀ سیاسی- مذهبی ایران است و هاشمی رفسنجانی یکی از این چهار نفر است. هر چهار هفته یکبار نوبت اجرای یکی از امامان جماعت عضو این شوراست. به گفتۀ تقوی" بر اساس ترتیب معمول، نماز جمعۀ این هفته باید توسط هاشمی رفسنجانی اقامه می شد، اما وی ترجیح داده اند اقامۀ نماز جمعه توسط یکی دیگر از امامان جمعۀ موقت برگزار شود تا فضای صمیمی این عمل سیاسی- عبادی، نماز جمعه، آلوده نشود".
وی روز گذشته گفته بود که حضور آیت ​الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعۀ آینده هنوز مشخص نیست و بستگی به سلامت و نوبت ایشان دارد. بگفتۀ وی، حضور خطیب جمعه یک هفته زودتر و توسط مقام معظم رهبری تعیین می​شود.
جمعه بیست و سوم تیر، نماز جمعۀ تهران به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار شد و بسیاری از معترضان به نتایج انتخابات در نماز جمعه شرکت کرده و در پایان آن دست به تظاهرات زده بودند.
روزنامه های اصولگرا از جمله کیهان پس از برگزاری آن نماز جمعه، با چاپ عکس هایی از دختران و پسرانی که در کنار یکدیگر و با کفش نماز می خواندند، به انتقاد شدید از سخنان هاشمی رفسنجانی پرداخته بودند. کیهان نوشته بود که هاشمی از سخنان حمایت آمیز آیت الله خامنه ای در برابر انتقادات تشکر نکرده است.
آیت الله یزدی، عضو شورای فقهای نگهبان با حمله به هاشمی رفسنجانی، خطاب به وی گفته بود:" شما چکاره اید که می گویید بازداشت شدگان آزاد شوند؟".
هاشمی رفسنجانی در خلال خطبه های نماز جمعۀ بیست و سوم تیرماه، همچنین به از بین رفتن اعتماد مردم به حکومت سخن گفته و خواسته بود با اقدامات لازم از جمله شناسایی عاملان خشونت ها، از مردم دلجویی شود.
دو روز پیش و پس از اعلام خبر امامت نماز جمعۀ بیست و سوم مرداد، بلافاصله همانند ماه گذشته، توصیه ها و سازماندهی ها برای شرکت در نماز جمعۀ این هفته توسط سایت ها و وبلاگ نویس ها در ایران آغاز شد، اما همانروز و به فاصلۀ چند ساعت از پخش این خبر، سایت هاشمی رفسنجانی این خبر را از صفحۀ خود حذف کرد. همانروز اعلام شد که امامت نماز جمعه بدون هماهنگی با هاشمی رفسنجانی بروی سایت وی قرار گرفته است.
گفتنی مطالب فوق به نقل از خبرگزاری کار ایران است و هنوز در سایت رسمی هاشمی رفسنجانی مطلبی در این مورد درج نشده است .

کاتوزیان و کهریزک

ایلنا: به گفته يك عضو كميته حقيقت‌ياب مجلس تشر زدن به دو نفر نمي‌تواند پاسخگوي حوادث اخير باشد و شخص فرمانده ناجا مسوول وقايعي است كه در كهريزك رخ داده است. حميدرضا كاتوزيان نماينده تهران با حضور در جمع خبرنگاران پارلماني با اشاره به وقايعي كه در بازداشتگاه كهريزك رخ داده است گفت: متاسفانه مسائلي در آنجا رخ داده كه منجر به از ميان رفتن برخي جوان‌هاي كشور و قتل شده است. وي با تاكيد بر اينكه شخص فرمانده ناجا را مسوول اين مسائل مي‌داند بر لزوم پاسخگويي وي تاكيد كرد و افزود: اينكه مي‌گويند ما اطلاعي از اين مسائل نداشته‌ايم درست نيست. براساس بررسي‌هاي ما گزارش‌هاي روزانه‌اي به اين مسوولان داده مي‌شده است از اين رو رفتارهاي خودسرانه در بازداشتگاه‌ها را خيلي بعيد مي‌دانم. كاتوزيان تاكيد كرد: در آينده اگر چنين اتفاقاتي تكرار شود به معني دهن‌كجي به مردم و عدم اجراي دستورات رهبري است كه صراحتا خواستار توقف اينگونه رفتارها شده‌اند. اگر چنين رفتارهايي ادامه يابد بايد ديد كه وقتي خلاف نظر رهبري عمل مي‌شود، ديگر چه كارهايي ممكن است رخ دهد. عضو كميته حقيقت‌ياب مجلس با تاكيد بر اينكه مسوولان مربوطه تاكنون پاسخ مشخصي به سوالات نمايندگان نداده‌اند، تشر زدن به دو نفر مامور جزء را كافي ندانست و گفت: پدر آقاي روح‌الاميني خواستار قصاص شده‌اند چون جنايتي صورت گرفته كه منجر به مرگ شده است. با جاني بايد مطابق قوانين جزايي و كيفري عمل شود. تشر زدن به دو نفر، نه فرزندان كسي را زنده مي‌كند و نه توهين‌هايي كه به نظام زده شده را پاك مي‌كند. نماينده تهران با تاكيد بر اينكه دستگاه‌هاي پليسي و امنيتي بايد نشان دهند كه با حساسيت، با اين موضوعات برخورد مي‌كنند ادامه داد: متاسفانه در جريان مسائل اخير نظام جمهوري اسلامي در افكار عمومي زير سوال رفته و اعتمادسازي مورد تاكيد رهبري مخدوش شده است و لازم است تا به بازسازي اين اعتماد با اقداماتي سريع و جدي پرداخته شود. وي در پاسخ به سوالي كه به نقش سردار رادان در اتفاقات اخير اشاره داشت گفت: معتقدم كه بايد در اين زمينه مطالعه شود تا افرادي كه در اين مسائل نقش موثري نداشته‌اند، بيخود هتك حرمت نشوند. اما متاسفانه اطلاعات مستقيم و شفافي به ما داده نمي‌شود. كاتوزيان با بيان اينكه فعلا به قوه قضائيه و نيروي انتظامي اعتماد مي‌كنيم ادامه داد: اميدواريم مسوولان اين دستگاه‌ها با كساني كه مستقيما در وقايع اخير دست داشته‌اند يا مباشرتي داشته و دستوراتي داده‌اند برخورد متناسب همراه با قانون و شرع انجام شود تا اعتماد مردم به اين نيروها برگردد. وي در پاسخ به سوال خبرنگار ايلنا، يادآور شد كه هنوز پرونده پزشكي كشته‌شدگان بازداشت‌هاي اخير به مجلس ارائه نشده است

باز هم از اوین

ارسالی توسط مرد آزاد
فعالين حقوق بشر ودمکراسی: بنابه گزارشات رسيده از زندان اوين،دستگيريهای گسترده و بی سابقه جوانان معترض که گفته می شود تعداد آنها در زندان اوين به چند هزار نفر می رسد.تضاهراتها و اعتراضات گسترده و بی سابقۀ مردم ايران که در هفته های اخير سراسر کشور را فرا گرفته است . مردمی که نسبت سلب حقوقۀ اوليه خود و ظلم وبيداد و جنايتهای بيشماری که در حقشان روا داشته شده جانشا ن به لب رسيده و با آمدن به خيابانها و اعتراضات گسترده خود خواهان آزادی و عدالت هستند.ولی پاسخ آنها از ابتدای امر گلوله ،گاز اشک آور ،دشنه ، باتوم و ساير سلاحها بود. يورشهای وحشيانه که با به خاک و خون کشاندن مردم بی دفاع پاسخ داده شد.سرکوبهای خونين که توسط نيروهای گارد ويژه ،سپاه پاسداران،بسيج و لباس شخصيها عليه مردم بی دفاع بکار برده شد . تا به حال باعث شهادت و زخمی شدن تعداد زيادی شده و هزاران نفر از زنان و مردان آزدايخواه به اسارت رفتند. دختران و پسرانی که بی نام و نشان در خيابانها سينه های خود را سپر کردند و حتی در حال حاضر که در اسارت بسر می برند ،کمتر نامی از آنها برده می شود .آنانی که جسمشان آماج گلولها وباتوم ها ، دشنه ها کردند و در حالی که جسم آنها خونين و کبود از جور ستمکاران روانۀ اسارتگاهها شدند.هر روز تعداد زيادى از خانواده جلوى درب زندان اوين و دادگاه انقلاب تجمع می کنند تا خبرى از فرزندان و همسران خود بگيرند تعدادى از خانواده ها شهرستانى هستند كه هر روز در بلاتكليفى و سرگردانى مسير دادگاه انقلاب و اوين را طى مى كنند.تعدادى از خانم هاى بازداشت شده متأهل هستند كه همسرانشان هر روز با بچه هاى كوچك شان به زندان اوين مراجعه مى كنند تا شايد بتوانند از وضعيت و شرايط همسران خود مطلع شوند.همانند روزهای قبل ليست ديگری از اسامی تعدادی از جوانان دستگير شدۀ اخير، که در زندان اوين بسر می برند به اطلاع عموم می رسانيم:1- ليلا سلمانى فر 26 ساله دوشنبه 25 خرداد دستگير و به اوين منتقل شده2- اردلان سرابى 22 ساله شنبه 30 خرداد در ولى عصر دستگير و به اوين منتقل شده3- رضا محسنى 27 ساله يكشنبه 24 خرداد در ونك دستگير و به اوين منتقل شده4- نريمان گوهرى 20 ساله يكشنبه 24 خرداد در صادقيه دستگير و به اوين منتقل شده5- عباس اخترى 31 ساله شنبه 30 خرداد در نواب دستگير و به اوين منتقل شده6-شهاب عبدى نسب 23 ساله سه شنبه 26 خرداد در آزادى دستگير و به اوين منتقل شده7- يونس سليمى 28 ساله چهارشنبه 27 خرداد در مفتح دستگير و به اوين منتقل شده8-على هاديان 18 ساله يكشنبه 24 خرداد در شريعتى دستگير و به اوين منتقل شده9-حميد نوروزى 19 ساله شنبه 30 خرداد در آزادى (بهبودى) دستگير و به اوين منتقل شده10-سيامك احمدى 22 ساله پنجشنبه 4 تير در بهارستان دستگير و مكان نگهدارى وى نامشخص11-احسان حسينى 25 ساله دوشنبه 1 تير در هفت تير دستگير و مكان نگهدارى وى نامشخص12-نريمان احمدى مقدم 23 ساله سه شنبه 26 خرداد در ونك دستگير و به اوين منتقل شده13-مصطفى حاجى زاده 20 ساله به اوين منتقل شده14-حسين اتابك 32 ساله به اوين منتقل شده15-عبدالله نورى 27 ساله چهارشنبه 27 خرداد در هفت تير دستگير و به اوين منتقل شده16-وحيد اسماعيلى 24 ساله به اوين منتقل شده17-شاهين نصيرى نيا 30 ساله شنبه 30 خرداد در انقلاب دستگير و به اوين منتقل شده18-سينا فرهمند 23 ساله دوشنبه 27 خرداد در شهرك غرب دستگير و به اوين منتقل شده19-نيما پرتويى به اوين منتقل شده20-جواد اسكوئى 27 ساله شنبه 30 خرداد در ازادى دستگير و به اوين منتقل شده21-بهروز نوروزى 24 ساله چهارشنبه 3 تير در بهارستان دستگير و مكان نگهدارى وى نامشخص22-روزبه امانى 26 ساله چهارشنبه 3 تير در بهارستان دستگير و مكان نگهدارى وى نامشخص23-كيومرث احمدى 27 ساله شنبه 30 خرداد در بلوار كشاورز بازداشت و به اوين منتقل شده24-محمد محمدى 21 ساله به اوين منتقل شده25-يوسف داداشى 28 ساله شنبه 30 خرداد در آزادى دستگير و به اوين منتقل شده26-حامد باقرى 27 ساله به اوين منتقل شده27-على پاشاه 20 ساله چهارشنبه 3 تير در ونك دستگير و مكان نگهدارى وى نامشخص28-مرتضى كمالى 22 ساله دوشنبه 25 خرداد در انقلاب دستگير و به اوين منتقل شده29-هادى دشتى 29 ساله چهارشنبه 27 خرداد در هفت تير دستگير و به اوين منتقل شده به گفته خانواده وى 30-هادى در زمان دستگيرى از ناحيه سر زخمى شده بوده31-سعيد باقرى 25 ساله به اوين منتقل شده32-مهدى مجيدى سه شنبه 26 خرداد در ونك دستگير و به اوين منتقل شده33-مجتبى نيك زاد 25 ساله شنبه 30 خرداد دستگير و به اوين منتقل شده از طرفی ديگر روز گذشته با اعلام تشکيل هيئت ويژه تعيين تکليف بازداشت شدگان اخيرکه از افرادی مانند دری نجف آبادی ،رئيسی و مصطفی پور محمدی تشکيل شده است. رئيسی و مصطفی پور محمدی از اعضای هيئت مرگ قتل عام های زندانيان سياسی سال 1367 می باشند. تشکيل اين هيئت که تداعی کنندۀ هيئت مرگ سال 1367 و قتل عام زندانيان سياسی است. به نظر می آيد با تشيل اين هيئت که افراد آن از جنايتکاران عليه بشريت می باشند. برای ايجاد رعب و وحشت قصد اعدام دستگير شدگان اخير را در سر دارند. در روزهای اخير احمد خاتمی در نماز جمعه تهران اعلام کرد که معترضين محارب می باشند و همچنين با ترتيب دادن مصاحبه های تلويزيونی توسط مامورين وزارت اطلاعات زمينه سازی لازم را برای اعدام جوانان دستگير شده مهيا می کنند.فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران،ضمن هشدار نسبت به مقاصد شوم که با تشکيل هيئت ويژه (از افرادی که سابقۀ قتل عام زندانيان سياسی را دارند )برای دستگير شدگان اخير زمينه را برای اعدام جوانان را آماده می کنند.لذا از دبير کل سازمان ملل و کميسر عالی حقوق بشر و ساير سازمانهای حقوق بشری برای نجات جان دستگير شدگان و آزادی فوری و بی قيد و شرط آنها خواستار اقدامات فوری است

بند 7 اوين، نزديک به دو ماه، ميزبان قهرمان کوهنوردي ايران است

ارسالی توس مرد آزاد
کاظم فریدیان، قهرمان کوهنوردی ایران، در زندان اوین است. این کوهنورد با چهره‌اي تکيده و رنجور، در جلسه شنبه دادگاه حضور یافت. فريديان شامگاه 26 خرداد، هنگام بازگشت به منزل در حوالی میدان ونک بدون هیچ تفهیم اتهامی به شکل غیر قانونی و نامتعارف دستگیر شده و تاکنون هم به رغم وعده های مکرر مسوولان آزاد نشده است. به گفته مادرش که اخیراً یک بار با او ملاقات حضوری داشته است، پرونده اش بدون هیچ گونه رسیدگی پس از نزدیک به 50 روزکماکان بلاتکلیف مانده است. این قهرمان فاتح قله های هیمالیا که بارها نام ایران و ایرانی را در جهان بلندآوازه کرده، پیش از این همواره در فصول صعودهای هیمالیا در صدر اخبار کوهنوردی رسانه های گروهی قرار داشته است. فریدیان تنها فاتح ایرانی دشوارترین قله جهان k2 است. او در سال 1386 توانست این دومین قله بلند جهان را که 8611 متر ارتفاع دارد، به صورت فردی و در قالب تیمی بین المللی صعود کند و با غلبه بر قله ای که به نام شاه کوه ها و کوه قاتل مشهور است، رویای کوهنوردان ایرانی را به بار بنشاند. فریدیان در سال 1387 نیز با سرپرستی فنی تیمی شش نفره از ایران، توانست قله نانگاپاربات را که 8126 متر ارتفاع دارد و دومین کوه دشوار جهان است، در کشور پاکستان به همراه چهار تن از همنوردانش فتح کند.کاظم فریدیان در میان کوهنوردان ایرانی، مشهور به فردی است که قادر است دشوارترین و خطرناک‌ترین مسیرهای سنگی و یخی را در کوهستان مقهور خود سازد. او با فعالیت ورزشی خود در قالب تشکل‌های مردم‌نهادی همچون باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند و انجمن کوهنوردان ایران، همواره در تلاش برای ارتقای جایگاه کوهنوردی مستقل و رشد قوانین حاکم بر این ورزش در داخل بود و از سیاست‌های محدود کننده‌ی فدراسیون کوهنوردی فاصله گرفته و در ادوار مختلف انتقادهای صریحی را در رسانه ها به مسئولان این ورزش داشته است. او هم‌اکنون در بند 7 زندان اوين روزگار مي‌گذراند

خونخواهي علي کاظميني، پدر يکي از شهداي سال 57 از آيت الله خامنه اي

بسمه تعا لی
رهبر محترم جمهوری اسلامی
باسلام
من علی کاظمینی هستم، 76 ساله. خداوند تبارک تعالی 2پسر به من عطا نمود که آنها را حسن وحسین نامگذاری کردم. حسن 22 ساله به ندای رهبرانی که یکی از آنها حضرتعالی هستید روز17شهریور57به میدان ژاله رفت تا به همراه سایر همفکرانش بر علیه رژیم شاه تظاهرات کند. درتجمعی که برای آن مجوزنداده بودند حاضر شد وعوامل سفاک شاه به ادعای آنکه تجمع غیرقانونی است با جمعیت برخورد، وحسن شهید شد. تاچندروزقبل، شاه راعامل ریختن خون فرزندم می دانستم. چندروزقبل نوه 19 ساله ام، پسر حسین که پدرش او را به یاد عموی شهیدش حسن نام گذاشته بود، به ندای رهبرانی به خیابان انقلاب رفت تا بهمراه همفکرانش برعلیه حقی که ازکف داده بود، تظاهرات کند. در تجمعی که برای آن مجوز نداده بودند حاضرشد وعواملی به ادعای آنکه تجمع غیرقانونی است با جمعیت حاضر برخورد وحسن دیگربه خانه برنگشت. حال که شما فرموده اید مسبب خون های ریخته شده، دعوت کنندگان مردم به خیابان ها هستند باید گفت: رهبرمحترم کشور! قبول فرمائید که یک بام ودو هوا نمی شود. اگرخو نخواهی ازدعوت کننده تظاهرات صحیح باشد ، پس من بایستی خونخواهی پسرم که در17شهریور57 خونش ریخته شد را ازشما مطالبه کنم واگرخونخواهی ازسردمداران حکومتی که به مخالفین خود حتی اجازه ابرازمخالفت در یک تظاهرات آرام را هم نمی دهند ، صحیح باشد ، پس خونخواهی نوه 19 ساله ام ازشما فقط معنی می دهد ولاغیر
ازسالی توسط آزاد

احتمال تجاوز به ترانه موسوي، بازداشتي تجمع مسجد قبا و مرگ وي

ارسالی توسط مرد آزاد

موضوع احتمال تجاوز جنسي به ترانه موسوي و مرگ او به طور جدي مطرح است. ترانه موسوي دختري که 7 تير در تجمع مقابل مسجد قبا دستگير شد و به گفته شخصي ناشناس که در تماس با خانواده اش اعلام کرده بود که وي به علت تصادف دچار پارگي مقعد و رحم شده و در بيمارستان امام خميني کرج بستري است در اين بيمارستان ناپديد و به نقطه نامعلومي منتقل شده است و از سرنوشت او اطلاعي در دست نيست.به گزارش چريک آنلاين، به گفته يکي از بازداشتي‌هاي روز ياد شده که تا پيش از انتقال به کلانتري نوبنياد کنار ترانه موسوي بوده است، ترانه در روز دستگيري ظاهرش به هيچ عنوان حتي به تجمع کنندگان هم شبيه نبود موهايي بافته شده (بافت آفريقايي) داشته و برخلاف کساني که در تجمع ها از کفش ها ورزشي استفاده مي کنند کفش‌هايي پاشنه دار و ظاهري داشت که براي تعقيب و گريزهاي معمول تظاهرات‌ مناسب نبوده است.روز هفت تير ترانه موسوي ساعت 18 به همراه دخترها و پسرهاي ديگري که بازداشت شده بودند به وسيله نيروهاي بسيجي به ساختماني در حوالي حسينه ارشاد منتقل مي شود. آن‌ها تا ساعت 22:30 در اين ساختمان بازجويي و نگهداري مي شوند و بازجويي ترانه موسوي از همه طولاني‌تر مي‌شود. همه دخترها و پسرهايي که بازداشت شده اند ساعت 22:30 به غير از ترانه موسوي به کلانتري نوبنياد منتقل مي‌شوند و ترانه موسوي را همچنان در ساختمان يادشده نگهداري مي کنند.خانواده ترانه فرداي آن روز در حالي که بي خبر از دختر خود همه جا را جست‌وجو مي کردند از طريق يکي از بازداشت‌شدگاني که آزاد شده بود از وضعيت دختر خود آگاه مي‌شوند اما جست‌وجوي آن‌ها هيچ نتيجه‌اي در بر ندارد و پدر دندان‌ساز او بر اثر فشارهاي روحي ناشي از ناپديد شدن دخترش دچار ناراحتي قلبي مي‌شود و اکنون نيز در خانه بستري است.خانواده‌اش پس از مراجعه به کلانتري و گذشت چند روز موفق مي شوند ماشين ترانه را که در خيابان ميرداماد، کوچه داروخانه پارک شده بوده پيدا کنند و بالاخره چهارشنبه هفته گذشته فردي ناشناس با خانواده او تماس مي گيرد و مي گويد ترانه به علت پارگي مقعد و رحم در بيمارستان امام خميني کرج بستري شده است. خانواده ترانه به اين بيمارستان مراجعه مي کنند و هيچ اثر از ترانه نمي يابند.موضوع تجاوز به ترانه موسوي از سوي نيروهاي لباس شخصي و بسيجي ها از اين رو مطرح است که شايد بتوان پذيرفت پارگي رحم به علت تصادف و يا ضربه اتفاق بيفتد اما پارگي مقعد هيچ دليلي جز تجاوز نمي تواند داشته باشد.يکي از پرستاران بيمارستان امام خميني کرج تاييد کرده که دختري با مشخصات ظاهري ترانه به اين بيمارستان منتقل شده است و در مورد نشانه هاي ظاهري، مشخصات ظاهري ترانه و حتي موهاي بافته شده ي او را تاييد مي کند و مي گويد ترانه را وقتي به بيمارستان آوردند بي‌هوش بود و وقتي هم از اينجا خارج کردند باز هم بي‌هوش بود.ناپديد شدن او از بيمارستان امام خميني کرج نيز اين احتمال را قوت مي بخشد که وي مرده است و کودتاچيان تلاش مي کنند تا به هر طريق مانع پيوند خودن مرگ او با دستگيري وي شوند به همين علت هم فرد ناشناسي که با خانواده وي تماس مي گيرد از دستگيري او سخني نمي گويد و گفته است که وي به علت مشکلات ناموسي و اخلاقي دچار مشکل شده است.توجه داشته باشيد که چريک آنلاين از احتمال تجاوز به ترانه موسوي سخن گفته و از طريق هيچ منبعي نتوانسته است هنوز اين موضوع را تاييد کند؛ بنا بر اين ضمن احترام به آبرو، حرمت و حريم خصوصي ترانه موسوي نمي توانيم از اطلاع رساني چشم پوشي کنيم.وبلاگ زير زمين هم خبري در اين مورد نوشته است.

تحلیل گر ایرانی آسوشیتد پرس: پشت هر اعترافي یک زندان سخت است

زنداني که مجبور به اعتراف شده است تلاش مي کند با چشمانش حرف بزند، تا به کساني که او را در حال اعتراف به گناهاني که هر گز نکرده است، مي بینند بگوید که او بر اثر روزهاي تنهایي در زندان انفرادي و اینکه بازجو خانواده و کساني که دوستشان دارد را تهدید کرده است، دست به اعتراف زده است. ابراهیم نبوي، طنز پرداز مشهور ایراني که بعد از گذراندن سه ماه زندان در سال 2000 به دلیل نوشتن طنز گزنده علیه روحانیون حکومتي اعترافات تلویزیوني اش پخش شد، مي گوید که این تنها راه براي آزاد شدن است. نبوي بعد از دیدن اعترافات تلویزیوني دو سیاستمدار اصلاح طلب دربزرگترین دادگاه سیاسي ایران در هفته گذشته، معتقد است که مي دانسته چنین اتفاقي خواهد افتاد. اعترافات محمدعلي ابطحي و محمد عطریانفر نمایشي ترین اعترافات در میان صد شخصیت سیاسي مخالف بود که در جریان سرکوب اعتراضات بعد از 12 ژوئن دستگیر شده بودند. ابطحي که اصلاح طلب با سابقه و منتقد دولت شناخته شده است، در دادگاه کاملا تغییر جهت داده بود. اوگفت که ادعاهاي جنبش مخالفان که گفته اند انتخابات تقلبي است و از مدت ها قبل برنامه ریزي شده است، ساختگي است و به منظور ایجاد یک "انقلاب مخملي" براي براندازي حکومت است. فعالان حقوق بشري گمان مي کنند که همان روش هاي بباز جویي بکار رفته براي اعتراف گیري از نبوي و دیگران در اینجا نیز بکار گرفته شده تا از این گروه زندانیان نیز اعتراف گرفته شود. اما هیچ کس مطمئن نیست زیرا ابطحي و دیگران مدت هاي طولاني در زندان هاي مخفي نگهداري مي شدند و به اعضاي خانواده و وکلایشان دسترسي نداشته اند و قادر نبودند آزادانه حرف بزنند. محبوبه عباسقلي زاده، فعال حقوق زنان که دوبار در سال هاي 2004 و 2007 زنداني و تحت بازجویي قرار گرفت مي گوید:« اعتراف گیري یعني خواندن از روي متني که قبلا نوشته شده است. بعنوان مثال، آنها مي نویسند که در انتخابات تقلبي صورت نگرفته و واصلاح طلبان قصد داشتند انقلاب مخملي بکنند و بعد ابطحي را مي آورند تا این چیزها را بگوید». همسر ابطحي مي گوید که مطمئن است که او را بزور وادار به اعتراف کرده اند و زماني که بعد از مدت ها موفق مي شود او را ببیند چند روز قبل از دادگاه بوده است و معتقد است که به او قرص هایي داده بودند. ابطحي، بوضوح لاغر و ژولیده در دادگاه حاضر شد. دادگاه بعدي روز شنبه است. افراد آزاد شده مي گویند که در زندان آنها را به سلول هاي پر جمعیت انداخته بودند، توسط زندانبان کتک خورده بودند و حتي مجبور به لیس زدن توالت شده بودند. اما روشي که در مورد این اعتراف گیري بکار رفته است، هنوز معلوم نشده است. نبوي مي گوید که بعد از دیدن ابطحي در تلویزیون همان ترس را دوباره احساس کرده است. او مي گوید:« وقتي روي صندلي دادگاه نشسته اي، فکر مي کني که تنهاي تنها هستي و فقط خودت مي تواني درباره سرنوشتت تصمیم بگیري و تنها کاري که مي تواني بکني این است که خودت را با اعتراف کردن نابود کني». نبوي که در حال حاضر در بروکسل در تبعید بسر مي برد مي گوید که فشاري که براي گرفتن بر روي او بود، ویران کننده بود. او را شکنجه فیزیکي نکردند، او مي گوید بازجویش حتي به او دست نزده است. در عوض شکنجه روحي را به بدترین شکلش تحمل کرده است که آن زندان انفرادي بوده است. نبوي به مدت یک ماه و نیم در سلول یک متر و نیم در دو متر و نیم زندان اوین زنداني بود. زندانبانانش بهمدت سه روز او ر به حال خودش گذاشتند و او را با این ترس که حالا چه خواهد شد، رها کردند. نبوي مي پرسد:« آیا معني تنهایي را مي داني؟ بعد از گذراندن یک ساعت در زندان انفرادي ناگهان احساس مي کني که از دنیا جدا افتاده اي. هیچ چیز دیگري وجود ندارد. همه تو را رها کرده اند. نبوي در ادامه مي گوید:« اما در همان زمان صداي زندگي را از دوردست مي شنوي. صداي عبور ماشین ها، زمزمه آدم ها. مي داني که مردم آن بیرون مشغول زندگي شان هستند و با هم حرف مي زنند و راه مي روند. اما تو فقط مي تواني در مسیر دو متري راه بروي». "بتدریج، احساس عجز و ناتواني و خطاکاري مي کني. احساس مي کني حق زندگي از تو گرفته شده است. بعد کم کم خودت را به دلیل اینکه به اینجا رسیده اي سرزنش مي کني و دائما به دنبال کارهایي که کرده اي و اشتباهاتي که مرتکب شده اي مي گردي». «چرا چنین کاري کردم؟ چرا زندگي ام را به خطر انداختم و خودم را به خاطر یک مشت آدم نفهم فدا کردم؟ و بعد به خودت توهین مي کني. و خودت را تحقیر مي کني». نبوي مي گوید وقتي بالاخره بازجویي آغاز مي شود، خیالت راحت مي شود که از انفرادي بیرون مي آیي. او مي گوید:« حس مي کني دستکم یک نفر هست که با او حرف بزني. با زجویت نزدیک ترین کس به تو مي شود چون تو هیچ کس را در این دنیا نداري». نبوي که حالا 51 سال دارد در دهه 90 به دلیل ستون طنز روزانه اش که تندرو ها را در آنجا به باد نقد مي گرفت، شهرت زیادي بدست آورد. بعد از اعترافاتش، به دلیل توهین به حکومت اسلامي محکوم و با وثیقه آزاد شد. او در سال 2003، کشور را ترک کرد تا مقامات ایراني را همچنان در سایت هاي مخالف و وبلاگ شخصي اش، نقد کند. اکبر گنجي که به دلیل مقاله هاي افشاگرانه اش شش سال در زندان اوین زنداني بود هم معتقد است که سلولو انفرادي یکي از قدرتمندترین ابزار براي شکستن زنداني است. او مي گوید:« سلول انفرادي از مزگ بدتر است. بعد از مدتي انسان دچار بي احساسي مي شود. آن موقع است که زنداني آماده اعتراف کردن به هر چه از او مي خواهند است تا از آن وضعیت بیرون بیاید». گنجي که در سال 2000 دستگیر شد، برگه اعتراف را امضا نکرد. او را در دادگاه محکوم کردند. بعد از اینکه بعد از شش سال اززندان آزاد شد به تبعید رفت و بیشتر در آمریکا اقامت دارد. او مي گوید:« هر کس تجربه اي متفاوت دارد. آنچه مهم است نباید کساني را که کوتاه مي آیند را به چشم انتقادآمیز نگاه کرد و باید با آنها مثل یک قهرمان رفتار کرد و این جنایتکاران رژیم هستند که باید محکوم شوند». نبوي مي گوید:« به محض اینکه زنداني در انفرادي نرم شد، بازجوها مسائل شخصي را پیش مي کشند تا زنداني را وادار به همکاري کنند، مسائلي مثل تهدید افراد خانواده یا زنداني کردن فرزندان». نبوي مي گوید آنها حتي راز هایي مثل روابط نامشروع را علیه زنداني بکار مي گیرند بعد وارد جزئیات مي شوند-کجا و چگونه با هم ملاقات کردید، کي و کجا با هم روابط جنسي داشتید. اگر زنداني پاسخ ندهد، آنها تهدید مي کنند که معشوقه اش را به زندان مي اورند. او مي گوید که در نتیجه تو براي نجات زندگي خصوصي ات، عقاید سیاسي ات را فدا مي کني. وقتي نبوي بازداشت مي شود از دادن نشاني خانه اش سر باز مي زند. بعد او را تهدید مي کنند که به خانه مادرش مي روند که بیماري قلبي داشت. او مي گوید:« فورا گفتم بنده در خدمتتان هستم هر کاري بخواهید مي کنم. چون مي دانستم آنها آدم هاي بي وجداني هستند که جان مادر من برایشان ارزشي ندارد. این یکي از رواش هاي فشار است». عباسقلي زاده هم مي گوید که تهدید افراد خانواده یک چیز مشترک در بین زنداني هاست. در مدت سه هفته اي که او در سال 2007 در زندان گذراند، ماموران اطلاعات از او خواستند که چرخش مالي اش را به آنها نشان بدهد تا ببینند آیا از ماموران خارجي پولي دریافت کرده است یا نه. عباسقلي زاده این اقدام را ویران کننده مي داند. او را بعد ها به قید وثیقه آزاد کردند. نبوي گفت که او مي داند ابطحي در موقع اعتراف به چه چیزي فکر مي کرده. نبوي مي گوید:« کساني که در دادگاه حاضر مي شوند با چشمانشان مي گویند " او این حرف ها را مي زند چون مي خواهد آزاد شود، چون تحت فشار است». زنداني با نگاهش مي گوید:« شما من را مي شناسید، مي دانید من قبلا چجور آدمي بودم، باید به من فرصت بدهید تا از زندان بیرون بیایم و برایتان تعریف کنمکه آنجا بر من چه گذشته است». نبوي مي گوید:« زنداني با خودش فکر مي کند: من باید به گونه اي حرف بزنم که انسان هاي باهوش بفهمند که من خودم را نفروخته ام، که من ترسو نیستم؛ که آنها به من فشار آوردند و آنها ویرانم کرده اند

احمدی نژاد در بالگرد؛ صندلی ها خالی

ارسالی توسط مرد آزاد
مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور دهم جمهوری اسلامی روز گذشته در مجلس شورای اسلامی در شرایطی برگزار شد که اکثر صندلی های مجلس خالی بود و تشریفات مجلس ناچار به انتقال برخی از مهمانان از طبقه دوم به داخل صحن علنی شد. مسوول تشریفات بیت رهبری و سردار فیروز آبادی که معمولا در مراسم های اینچنینی در ردیف دوم و سوم می نشستند نیز به دلیل خالی ماندن صندلی هادر ردیف اول مستقر شدند. این مراسم تحت شدید‌ترین و بی‌سابقه‌ترین تدابیر امنیتی برگزار شد، به طوریکه تمامی خیابان‌های منتهی به بهارستان بسته و بیش از پنج هزار نفر از نیروهای نظامی و امنیتی در این خیابان‌ها مستقر شده بودند؛ ایستگاه متروی بهارستان نیز به خاطر برگزاری این مراسم به طور موقت تعطیل موقت شد. در محوطه بیرونی بهارستان سگ‌های بمب‌یاب مشغول امن‌سازی منطقه بودند. تلفن های همراه در بهارستان و مناطق اطراف آن هم به طور کامل قطع شده بود. بر اساس گزارش سایت پارلمان نیوز، از 70 نماینده عضو فراکسیون خط امام مجلس در مراسم تحلیف، تنها 17 نفر در جلسه شرکت کردند، که عده ای از آنها هم با آغاز سخنان احمدی‌نژاد صحن علنی مجلس را ترک کردند.. به گفته مجید نصیرپور، نماینده مجلس، بسیاری از چهره‌های شاخص اصولگرا نیز امروز غایب بودند. برخی از اعضای فراکسیون خط امام پیش از این اعلام کرده بودند در مراسم تحلیف به نشانه اعتراض به انتخابات و حوادث پس از آن شرکت نخواهند کرد. از سوی دیگر اکثر مهمانان خارجی و سفرای کشورهای دعوت شده در جلسه تحلیف حاضر نشده و یا مسولان رده پایین سفارت همچون دبیر سوم را به تحلیف احمدی نژاد فرستاده بودند. این مراسم برخلاف مراسم تنفیذ، به صورت مستقیم از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد؛در حالیکه اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و علی‌اکبر ناطق‌نوری حاضر به شرکت در این مراسم نشدند. اعضای مجلس خبرگان رهبری و حتی افرادی چون محمد یزدی و احمد خاتمی از حامیان احمدی نژاد هم در این جلسه غایب بودند؛ در مقابل رئیس قوه قضائیه، اعضای شورای نگهبان و فرماندهان نظامی در جلسه حاضر بودند. با اینکه محسن کوهکن، سخنگوی هیات رییسه اعلام کرده بود که تدارک حضور 250 نفر در صحن علنی مجلس بعنوان مهمانان مراسم تحلیف دیده شده، اما اکثر صندلی های صحن خالی ماند. در این مراسم تصاویری از مراسم تحلیف روسای جمهور بعد از انقلاب پیش از آغاز مراسم پخش شد که تصویر مربوط به دوره بنی صدر از آن حذف شده بود. پیش از آغاز مراسم تحلیف همچنین تصاویری از افتخارات علمی اخیر از جمله گوسفند شبیه‌سازی شده رویانا، ماهواره امید و... در صحن علنی مجلس به نمایش درآمد که به علت مرگ این گوسفند و حواشی پیرامون ماهواره امید و نقائص فنی آن، برخی پخش این تصاویر را درست ندانستند. براساس گزارش پارلمان نیوز، علی لاریجانی در خیر مقدم به مهمانان اعلام کرد که از چهره های ملی ـ ورزشی و هنرمندان دعوت شده اما چهره خاصی از این قشر، برخلاف مراسم تنفیذ، در جلسه دیده نشد. هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه نیز طی سخنانی به تمام مسئولان جمهوری اسلامی توصیه کرد با حفظ "وحدت و یکپارچگی" برای اعتلای ایران بکوشند. او در سخنان خود هیچ اشاره ای به بازداشت های اخیر، وضعیت بازداشتگاه کهریزک، برخی از کشته شدگان و برخوردهای خیابانی در جریان حوادث و بازداشت شدگان پس از انتخابات نکرد. محمود احمدی نژاد نیز که مسیر پاستور تا بهارستان را با هلی کوپتر آمده بود پس از ادای سوگند طی سخنانی گفت: ما در برابر قانون‌شکنی، مداخله‌گری و سوء‌استفاده از ساختارهای بین‌المللی، تجاوزات و بی‌عدالتی‌ها، سکوت نخواهیم کرد. او همچنین به تبریک نگفتن برخی کشور‌های غربی واکنش نشان داد و گفت: کسی در ایران منتظر تبریک گفتن شما نیست و ملت ایران نه برای اخم‌ها و تشرهای شما ارزشی قائل است و نه برای تبریک‌ها و لبخند‌های شما ارزشی قائل خواهد بود. از سوی دیگر در حالیکه ورود احمدی نژاد به مراسم تحلیف با بالگرد، توسط حامیان او تکذیب می شد خبرنگاران پارلمانی حاضر در مراسم تاکید کردند که احمدی‌نژاد با بالگرد آمده است. به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس، بیش از ده نفر از خبرنگاران پارلمانی گفته‌اند که یا ورود احمدی نژاد با بالگرد به مجلس را دیده‌اند و یا اینکه بلافاصله بعد از شنیدن صدای یک دستگاه بالگرد که در مجلس به زمین نشست، شاهد ورود احمدی‌نژاد به مجلس بوده‌اند

مقاله ای تحلیلی در کريستين ساينس مانيتور :دلیل سرکوب شدید سپاه چیست

ارسالی توسط مرد آزاد
از نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران خطری که جمهوری اسلامی را تهدید می کند بسیار جدی است: بنیان آرمان های اسلامی از داخل و از خارج مورد تهدید جدی قرار گرفته است و لازم است نظم به هر قیمت در آستانه شروع به کار دومین دوره ریاست جمهوری محمود احودی نژاد بر قرار شود سپاه پاسداران بطور آشکاری دست بالا را در سرکوب های اخیر علیه معترضین به نتایج انتخابات22 خرداد در دست گرفته است؛ نمودی از نقش فزاینده امنیتی وافتصادی که طی سال های اخیرتشدید هم شده است. طی دهه اخیر بر اثر تهدیدات داخلی و دخالت های خارجی زمینه نظامی گری حکومت ایران با رهبری سپاه پاسداران بیشتر شده است و فضای کشور هر چه بیشتر به سمت فضایی امنیتی میل کرده است. اصلاح طلبان ایران که اکنون بطور وسیعی تحت تعقیب و بازداشت قرار گرفته اند، از خیلی وقت پیش می گفتند افزایش فشار های غرب بر ایران نقش سیاسی سپاه را افزایش می دهد و تحریم ها نیز سبب افزایش نقش اقتصادی سپاه می شود. اکنون نیز بسیاری از محافظه کاران معتقدند ادامه اعتراضات باعث شدت گرفتن سرکوب ها و حرکت به راست خواهد شد. امیر محبیان، سردبیر سیاسی روزنامه محافظه کار رسالت می گوید خشونت های بعد از انتخابات ناشی از تصمیم اصلاح طلبان به آوردن مردم در خیابان هاست. وی می نویسد: «حمایت کشورهای دیگر از اصلاح طلبان ، بخصوص آمریکا، فقط باعث می شود که گروه های ضد اصلاحات دست خارجی را در این وقایع تشخیص بدهند.» محبیان یکی از اولین کسانی بود که می گفت حضور میر حسن موسوی در انتخابات چالش جدی برای احمدی نژاد به حسا ب می آید. سپاه پاسداران که حدود 125000 عضو دارد انگلیس و آمریکا را مسئول وقایع اخیر معرفی کرده است و با کمک نیرو شبه نظامی بسیج، که تحت فرماندهی آن قرار دارد، به سرکوب معترضین بعد از انتخابات مشغول شده است. مخالفین سپاه را مسئول عملیات اطلاعاتی موازی و دستگیری و بازداشت بدون محاکمه صد ها تن از معترضین د رحوادث اخیر می دانند. آنها معتقدند نگرانی از وجود بازداشتگاه های سپاه بود که باعث شد هفته گذشته آیت الله خامنه ای ، رهبر ایران دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را داد. حجاریان که اخیرا نیز دستگیر شده و مغز متفکر اصلاح طلبان به شمار می آید، در سال 2005 در مصاحبه ای گفت: «آمریکا هر روزبه دنبال بهانه ای می گردد که به ایران تهمت بزند...فشار های متفاوتی از سوی آمریکا به ایران وارد می آید.. ولی برخی از آن ها باعث نظامی شدن فضای کشرو می شود و باعث کشته شدن دموکراسی می شود.» از زمان امتخاب شدن محمد علی جعفری به فرماندهی سپاه پاسداران سازماندهی این نهاد تغییر کرده و کوشش بیشتری برای ادغام بسیج در بنده سپاه انجام شده است. وی از کسانی است که می گوید وظیفه اصلی سپاه مقابله با تهدیدات داخلی است. سپاه پاسداران علاوه بر تقویت نقش نظامی خود در زمینه های اقتصادی نیز از تجارب فنی خود که نتیجه جنگ 88-1980 بهره می گیرد و سعی کرده است جای خالی شرکت های خارجی را که بر اثر تحریم های اقتصادی، کشور را ترک کرده اند، پر کند. ارقام معتبری در مورد میزان سرمایه های در اختیارسپاه پاسداران وجود ندارد چرا که این نهاد از هر گونه ممیزی مبراست، ولی تخمین زده می شود توان اقتصادی آن در حد چندین میلیارد دلار باشد. نقش اقتصادی سپاه بطور قطع در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد افزایش یافته است. یک سال بعد از شروع کار احمدی نژاد قرارگاه خاتم الانبیا یک قرارداد 3/1 میلیارد دلاری را برای لوله گاز در استان سیستان و بلوچستان در مجاورت خلیج فارس به امضا رساند و شرکت نروژی ورنر را از مناقصه بیرون راند. یکی دیگر از شرکت های وابسته به سپاه به نام سپاساد نیز یک قرار داد 2/1 میلیارد دلاری را برای ساختن یکی از خطوط متروی ترهان امضا کرد. سپاه همچنین در فعالیت های وسیع واردات و صادرات غیر قانونی و قاچاق کالا از بنادر نیز دست دارد. یکی از اصلاح طلبان در مورد وقایع اخیر ایران می گوید: « سپاه در این بحران داخلی درگیر شده است و نتیجه آن اصلا قابل پیش بینی نیست.» وی گفت: «سپاه کاملا به رهبر انقلاب وفادار است ولی معلوم نیست زمانی که رهبر فوت کند و هنوز سپاه نتوانسته باشد بر اوضاع مسلط شود چه اتفاقی خواهد افتاد. به هر حال اکنون رهبر ایران به وجه خود صدمه زده است و معلوم نیست اگر ضعیف تر ااز این شود عکس العمل سپاه چه خواهد بود. مساله اصلا جنبه دینی ندارد؛ مساله قدرت است

برکناری سومین و چهارمین معاون وزارت اطلاعات

ارسالی توسط مرد آزاد
در ادامه تصفیه حساب گسترده احمدی نژاد و قائم مقام منتخبش در وزارت اطلاعات با مدیران منصوب محسنی اژه ای، سومین و چهرمین معاون این وزارتخانه نیز برکنار شدند. پس از برکنار شدن حاج حبیب الله معاون فرهنگی و خزایی معاون ضد جاسوسی، روز گذشته منابع مطلع از انتشار خبر برکناری فیروزآبادی معاون فنی و منصوری معاون پارلمانی این وزارتخانه را منتشر کردند. در عین حال برخی منابع نیز از احتمال برکناری غریب به یقین معین معاون حفاظت این وزارتخانه خبر داده اند. خبر برکناری فیروزآبادی و منصوری و احتمال برکناری غریب الوقوع معین را سایت بازتاب نزدیک به محسن رضایی تایید کرده است. حسن یونسی فرزند وزیر اطلاعات در دولت خاتمی هم در یادداشتی در وبلاگ شخصی اش با تایید خبرهای فوق از تاثیر منفی این تغییرات در وزارت اطلاعات نوشته است: "از ابتدای تاسیس وزارت اطلاعات تا کنون چنین تصفیه حساب یکجا با انگیزه های سیاسی بی سابقه بوده که این نوع برخورد لطمات زیادی به مدیریت در این وزارتخانه وارد می کند." حسن یونسی در ادامه می نویسد: "شنیده های موثق حاکی از این است که تیم امنیتی با مدیریت ح.ط و ا.س و مشورت..... (که خود سابقه طولانی در این وزارتخانه داشته است) در حال اجرای این پروژه هستند و درصددند به آرزوی دیرینه برخی افراد و جریانها جامه عمل بپوشانند. آرزوی تبعیت وزارت اطلاعات و بدنه کارشناسی آن از جریانهای تند بیرونی آرزویی بود که در دوره مدیریت یونسی بر این وزارتخانه و موفقیت در استقلال این نهاد با مانع جدی روبرو شده بود". اشاره به "ح.ط" و "ا.س" به ترتیب به حسین طائب فرمانده فعلی نیروی مقاومت بسیج و احمد سالک از نمایندگان رهبری در اطلاعات سپاه و دبیر هیات عالی گزینش دولت احمدی نژاد است. پیش از این جمعی از كارشناسان مستعفی وزارت اطلاعات كه در پی حوادث اخیر در این وزارتخانه از سمت‌های خود كناره گیری كرده اند در نامه ای به معاون حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات هشدار داده‌ بودند كه با توجه به سرپرستی شخص احمدی‌نژاد، این نگرانی وجود دارد كه پرونده‌های اطلاعاتی و سوابق ضد امنیتی برخی از نزدیكان وی، به ویژه اسفندیار مشایی، علی سعید لو، حمید مولانا، محمدرضا رحیمی و محمدزاده از "بایگانی وزارت استخراج و مورد تعرض قرار گیرد." اخبار دیگر نیز مبنی بر اینکه مداخلات اطلاعات سپاه در امور وزارت اطلاعات و همچنین استخدام غیرقانونی برخی نیروهای سازمان اطلاعات استان تهران در یک تشکیلات جدید موازی موسوم به "اطلاعات تهران"، موجب استعفای تعدادی از پرسنل و معاونان مانند حبیب الله، معاون فرهنگی و خزاعی، معاونت ضد جاسوسی شده است در هفته های قبل منتشر شده بود

نامه ای بعه پدر محسن روح الامینی

آقای روح الاامينی، واقعيت مبارزات مردم ايران چون پتکی سنگين بر مغز تک تک مسئولان اين نظام به ويژه شخص خامنه ای که خود را رهبر اين مردم جا زده، فرود آمد. آنچنان که شقاوت و خوی "حجاج ابن يوسف ثقفی" در پيکر فرسوده شان تنيدن گرفت و همچون گرگ های وحشی آدمخوار به جان مردم افتاده و چون "مختار"، هولوکاستی به وجود آورده اند که برنامه ريزان آن همفکران وهمرزمان شما هستند! و اين بار يورش وحشيانه ی ديگری دامن پاک محسن شما را نيز گرفت، شما که برای حفظ نظام خونين تان فداکاری ها کرده و می کنيد! شمايی که در اشتباه به اسلامی خدمت می کنيد که سی سال مختار گونه مردم را به شلاق کشيده و حکم خدا را بر گرده اين شيرزنان و شيرمردان حک کرده است!آقای روح الامينی، عمر شما وهمفکران شما به سر آمده و شرم آور است که شما با ديدن مرگ به ناحق عزيزتان حتی به مصلحت نظام تن داديد و قدرت وشهامت و لياقت آن را نداشتيد که نام تان در تاريخ به نيکی ثبت شود.




رفسنجانی در قتل آقای لاهوتی وفرزندش که داماد ايشان بود سکوت کرد، ملا حسنی و گيلانی فرزندان خود را برای مصلحت نظام به دست اين جلادان سپردند. شما چرا؟ برای کدام مصلحت نظام؟ نظامی که ميليون ها انسان سرزمينش، از جمله محسن شما عدم صلاحيت آن را با خون خود نوشته اند؟ پدرجان باخته، سکوت شما تنها ازسر منفعت طلبی يا بهتر بگويم آلودگی به اين نظام است وگرنه چگونه ممکن است که شيوه ی قتل فرزندتان را ببينيد و باز در مقابل امثال سردار ضرغامی ها برای حفظ مصلحت نظام سرخم کنيد. چرا؟ اگر محسن دهان باز کرد، فقط برای به زير سئوال کشيدن "شما" بود! و اين اعتبار شما و امثال شماست که موجب می شود جسد فرزندتان را با دهان خرد شده تحويل بگيريد. آيا برای حفظ نظام بازهم می خواهيد سکوت کنيد؟ شمايی که خواهان مجازات عاملان قتل عام ها شده ايد؟ راستی چه کسی را می خواهيد مجازات کنيد؟ سردار رادان يا خامنه ای، کداميک را؟ در اوج پستی و بی شرمی، وقتی به فرزندان اين سرزمين تجاوز می کنند و"ترانه" ی ما را را پس از پاره شدن رحم ومقعد به آتش می کشند، چه تضمينی برای خود داريد که با محسن شما آن نکرده باشند؟ پدر جان باخته، مردم ايران با مبارزات خود هرگز آب در هاون نمی کوبند که شما مدعی شده ايد: «تلاش های دشمنان مردم، نظام، امام، رهبری و شهدا برای مصادره فرزند عزيزم آب در هاون کوبيدن است و امروز همه وظيفه داريم دست در دست هم با وحدت خانواده بزرگ انقلاب اسلامی در راه پيشرفت نظام حرکت کنيم و فرصت طلبان را مأيوس کنيم».واقعاً تأسف بار است که مردم ايران را در خانه و کاشانه ی خودشان دشمن فرض می کنيد. حتی اگر فرض شما را يقين بگيريم، پس اين دشمنان هستند که به خونخواهی فرزند شما برخاسته اند. شرمت باد!ای کاش قدری از شهامت و شجاعت مادر "ندا" در وجود شما بود که گفت:« ندا به ما تعلق ندارد، به مردم و اين جنبش تعلق دارد».شما که به عنوان دبير کل "حزب توسعه وعدالت" که تاکنون نه توسعه ای داشته ايد و نه عدالتی برقرار نموده ايد، بهتر است به دبير کلی خود مشغول باشيد و سعی نکنيد که از خون محسن برای حفظ نظام تان و مصلحت انديشی برای بقای خود وهمفکران تان استفاده کنيد. محسن نيز همچون ديگر مردم ايران، به خاطر توهينی که به او شده بود و به خاطر آزادی برای مردم و سرزمينش و نه برای حفظ نظام شما به خيابان آمد و به مردم پيوست و خونش در راه آزادی ريخته شد! بدانيد که خون نداها و سهراب ها و بسيار خون های ديگری که ريخته شد، برای حفظ نظام نبود! بدانيد که اين شما و ياران تان هستيد که دشمن اين مردم محسوب می شويد! راستی چگونه در مقابل خدای خود می ايستيد و نماز شکر می خوانيد؟ شکر برای چه؟ برای بقای نظامی که جوانان اين خاک را و محسن شما را وادار به ليس زدن توالت ها می کند، به آنها تجاوز می کند و آنها را به آتش می کشد! اين همه لطف و مهر و عطوفت اسلامی را ما چگونه جبران کنيم؟ پدر جان باخته، برويد و در خلوتی تنها، وجدان و شرف خود را اندکی ازريابی کنيد، کمی فکر کنيد، آيا صدای محسن را می شنويد که زير شکنجه، خدا را به زمين می خواند تا شاهد جنايت های شما باشد! جرم محسن، سهراب ها، نداها و صدها جوان ديگر چه بود؟ آقای روح الامينی، به خاطر فرياد آزاديخواهی محسن ها، همچون يک انسان والا، مقام تان را پيشکش همان هايی کنيد که شما را به عزای فرزند دليرتان نشاندند. اين جنايتکاران را رسوا و به صف مردم و جنبش بپيونديد. مصلحت نظام ديگر حتی در ذهن ساده انديش ترين مردمان مشروعيتی ندارد که شما برای حفظ آن مدعی آب در هاون کوبيدن هستيد! از موقعيت اجتماعی ـ سياسی خود بهره بگيريد و نگذاريد خون محسن ها پايمال شود. اکنون بهترين موقعيت است که به بهانه ی خون محسن با اعلام برائت از اين نظام، حداقل در برابر روح معترض وی سرفراز باشيد. اين نظام بی ريشه تر از آن است که با خون سرخ محسن ها آبياری شود. برای شادی روح فرزندتان به رفقايش و به مردم روز بخير بگوييد، چرا که نور آزادی به بلندای دماوند در راه است

ارسالی توسط مرد آزاد