در حالی که دفتر آيتالله هاشمي رفسنجاني از منتفی شدن حضور وی در نمازجمعه به خاطر «جلوگيري از درگيريهاي احتمالي» خبر داده، این سؤال در افکار عمومی مطرح شده است که چه کسانی هاشمی را به ایجاد درگیری تهدید کردهاند؟ متن اطلاعيه دفتر آيتالله هاشمي رفسنجاني بدين شرح است: با توجه به تماسهاي بيشمار مردمي مبني بر صحت و سقم اقامه نمازجمعه اين هفته تهران به امامت آيتالله هاشمي رفسنجاني به اطلاع ميرساند ؛رئيس مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به خاطر جلوگيري از درگيريهاي احتمالي در مراسم سياسي- عبادي نماز جمعه اقامه نماز نخواهند داشت. بدین ترتیب این سؤال در افکار عمومی مطرح شده است که دفتر هاشمی از کدام درگیری احتمالی صحبت میکند و چه کسی او را به ایجاد چنین وضعیتی در نماز جمعه تهدید کرده است.
۱۹ مرداد ۱۳۸۸
لاریجانی : نامه كروبي بايد بررسي شود
محبیان :موج حمايت از موسوي یا تنفر از احمدينژاد
واكنشی توهین آمیز و از سر استیصال به نامه كروبي
امکان یا امنتاع انقلاب مخملی در ایران
از نخستین سالهای وقوع رخداد هایی که یکی پس از دیگری در تعدادی از کشور های به جای مانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بوقوع پیوست و تحت عنوان انقلاب های مخملی یا رنگی شهرت یافته اند،این سوال در محافل علمی واکادمیک جامعه ایران نیز مطرح بود که آیا وقوع اینگونه رخدادها در ایران نیز ممکن است ؟ پاسخ اولیه و کاملا بدیهی صاحب نظران ایرانی آشنا به اینگونه رخدادها ومطلع به شرایط وویژه گی های جامعه ایران نیز به این سوال منفی بود و تقریبا کسی اصل سوال را نیز جدی نمی گرفت اما به تدریج طی سالهای بعد از طریق پاره ای ژورنالها که به مصرف سطحی وعوامانه و البته ابزاری مباحث نظری - سیاسی شهرت یافته اند و بازگو کننده نگرش حاکم بر بعضی از محافل افراطی شناخته می شوند این بحث مکررا مطرح شد واین کثرت توجه ژور نالیستی ف عملا باعث شد تا محافل اکادمیک وعلمی نیز بادقت جدی تر به موضوع بپردازند.اینجانب به عنوان یکی از کسانی که در حوزه جامعه شناسی سیاسی وتئوری های انقلاب علایق و مطالعات حرفه ای دارم واین مباحث را در حوزه کارشناسی ارشد ودوره های دکترا دکترای دانشگاه تربیت مدرس ،علامه طباطبایی وپژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی تدریس می نمایم وبادقت ادبیات نظری مرتبط با انقلاب های مخملی در داخل وخارج کشور را دنبال نموده ام و علاوه بر طرح آن در مباحث آموزشی کلاسها ، همین بحث را به عنوان موضوع پژوهشی درس تعدادی از دانشجویان علاقمند در مقطع دکترا وکارشناسی ارشد نیز هدایت وراهنمایی کرده ام،و تقریبا احاطه نسبی به موضوع دارم ،ازطرح مساله انقلاب های رنگی به این صورت که این روزها شاهد آن هستیم به شدت متحیر مانده ام .
در تشریح علت این حیرت باید بگویم طی این سال ها نزدیک به ده مقاله علمی - پژوهشی یا مقاله چاپ شده درمجلات تخصصی نسبتا معتبر داخل کشور در خصوص انقلاب های رنگی چاپ شده است که تعدادی از آنها علاوه بر بحث در خصوص ماهیت این گونه رخدادها به نوعی درباره امکان وقوع این گونه حوادث در ایران نیز بحث کرده اند.نکته قابل توجه این است که تا آنجا که این حقیر پیگیری نموده است حتی یک نفر از نویسندگان وصاحب نظران ایرانی ، وقوع اینگونه رخدادها را در ایران ممکن یا محتمل ندانسته است،هر چند نهوه استدلال و شواهد وقرائن و مستندات این مقالات بعضا متفاوت است ولی تقریبا همه آنها بهد از طرح جدی ویژگی های این انقلاب ها و مختصات جوامعی که در آنها اینگونه حوادث روی داده است و مقایسه آن با شرایط و مقتضیات امروز جامعه ایران ، به این نتیجه رسیده اند که اساسا وقوع اینگونه رخدادها در ایران ممکن یا محتمل نیست . نکته بسیار مهمتر اینکه تعدادی از نویسندگان اینگونه مقالات ونیز ناشرین مجلات ومجموعه مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند نیز مستقیم یا غیر مستقیم به سازمانها ونهادهای امنیتی کشور مرتبط هستند و به این ترتیب میتوان استنباط کرد که بدنه علمی وکارشناسی نهادهای رسمی وامنیتی کشور نیز قاعدتا بر این باورند که وقوع اینگونه رخدادها در ایران ممکن و متصور نیست.به این ترتیب آنچه که تقریبا در خصوص آن با اجماعی نسبی روبرو بوده ایم به گونه ای که هم صاحب نظران ومستقل ،هم کارشناسان و خبرگان نهادهای امنیتی بر آن صحه می گذاشته اند ناسازگاری شرایط و ویژگی های جامعه ایران برای وقوع اینگونه رخدادها بوده است.بخش مهمی از همین صاحب نظران و چهره های علمی نیز به عنوان افراد مرتبط و نظریه پرداز در احزاب وتشکل های سیاسی فعال هستند یا آنکه به عنوان خط دهنده و تاثیر گذار در مجموعه های حزبی شناخته شده به حساب می آیند. با این ملاحظات است که با تعجب باید پرسید، چگونه میتوان تصور کرد اینگونه احزاب وتشکل های سیاسی یا عناصر مرتبط با این صاحب نظران ، برای تحقق امری که خود عمیقا به ناممکن بودن آن باور دارند اقدام نمایند یا برای تحقق آن برنامه ریزی کنند.این سوال اساسی وبنیادینی است که باید کسانی پاسخگو که این احزاب و تشکل های سیاسی را متهم به برنامه ریزی برای اقداماتی می کنند که پیشاپیش ناممکن بودن آن را استدلال کرده بودند.
ایجانب که خود در تدوین و نگارش یکی از اینگونه مقالات علمی- پژوهشی نقش موثر داشته ودر کلاسهای درسی خود در خصوص دلائل عدم امکان وقوع انقلاب مخملی در ایران بحث واستدلال نموده ام ،بدون آنکه در این مجال بخواهم استدلال های مربوط به تفاوت شرایط جامعه ایران با جوامع بستر وقوع انقلاب های مخملی را متذکر شوم به این نکته اکتفا می کنم که یکی از مهمترین تفاوت ها این است که در جوامع آسیای میانه به علت تحمیل بیش از 70سال استبداد وخفقان رژیم استالینی پرولتاریا وتحت عنوان ایدولوژی کومونیسم وسوسیالیسم صورت گرفته بود بخش مهمی از مردم به شدت به این ایدئولوژی بدبین وباآن مخالف شده بودند و گرایش عمیق به ایدئولوژی رقیب آن یعنی لیبرال دموکراسی داشتند و آمریکا را به عنوان پرچمدار دموکراسی، نجات بخش گرفتاری های خود محسوب می کردند.
در حالی که جامعه فعلی ایران میراث دار یکی از مردمی ترین انقلاب های ربع آخر قرن بیستم است که با تمسک به اسلام وآموزه های تشیع حسینی، خشن ترین رژیم استبداد شاهنشاهی راکه به شدت از سوی آمریکا حمایت وتقویت می شددر هم شکسته است وبه علت تداوم دشمنی های آمریکا طی سالهای پس از انقلاب ، نفرت دیرینه و عمیقی بوجود آمده است که به کلی ایفای نقش نجات بخش توسط آمریکا متضاد است از سوی دیگر عمق باور واعتقاد مردم ایران به اسلام وتشیع و ایدئولوژی انقلاب به گونه ای است که حتی با وجود گلایه مندی از عمل کرد مسئولان ، بخش مهمی از مردم ،دفاع از حاکمیت و نظام در مقابل خواسته های بیگانگان را با باورهای خود پیوند زده اند.
با استناد به همین ویژگی است که این جانب هم عقیده با بسیار دیگر از تحلیل گران براین باور بوده وهستم که نظام جمهوری اسلامی دقیقا به علت همان ویژگی است که آنرا در مقابل توطئه هایی از جنس انقلاب مخملی مصونیت بخشیده است در مقابل اقداماتی که باور مردم به ایدئولوژی انقلاب را خدشه وارد کند آسیب پذیر خواهد بود . بر همین اساسباید به ارزیابی اقدامات جریانهایی پرداخت که ظاهرا به بهانه مقابله با خطر انقلاب مخملی ، شدید ترین ضربات را بر پیکر باور های مردم وارد کرده اند .
اگر بخش مهمی از مسئولان ،مدیران و مردم هوادار آنان که طی 25 سال پس از انقلاب اسلامی ،انقلاب ونظام را اداره کرده اند و مردم تحت مدیریت وحتی فرماندهی آنان فرزندان خود را به جبهه ها فرستاده اند ،امروز آنان را به عنوان عاملان انقلاب مخملی و نیروهای بر انداز معرفی کنیم ، آیا به باور مردم به ارکان نظام صدمه نزده ایم؟ اگر بنام مقابله با انقلاب مخملی، امثال محسن های روح الامینی به چنین سرنوشت های مخوفی دچار شوند و خانواده وبستگان زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان که متاسفانه تعداد آنان نیز کم نیست هر روز در کابوس سرنوشتی مشابه روح الامینی ها فریاد بزنند و فریاد رسی نیز نیابند ، به مشروعیت نظام آسیب وارد نساخته ایم ؟ آری باید گفت انقلاب مخملی در ایران توهم ویا آرزویی است که بیگانگان باید در حسرت آن بمیرند ، ولی خطر اقدامات کسانی که به بهانه مقابله با انقلاب مخملی دست به هر اقدامی می زنند ، حقیقتا مشروعیت نظام و انقلاب را نشانه رفته است و عاقلان ودلسوزان نظام فراتر از منازعات سیاسی به سرعت باید برای آن چاره اندیشی کنند که فردا دیر است.
رییس ستاد موسوی : دکتر بهزادیان نژاد: هیچ یک از مسئولان ستاد مهندس موسوی ارتباطی با سفارتخانههای خارجی نداشته اند
قلم - دکتر قربان بهزادیاننژاد، رییس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در گفتوگو با خبرنگار قلمنیوز با تکذیب ادعاهای مطرح شده در دادگاه دیروز درباره ارتباط این ستاد با یکی از سفارتخانههای خارجی گفت: همانطور که پیش از این نیز اعلام شد، از ابتدای تشکیل ستاد، ارائه پاسخ منفی به درخواستهای ملاقات سفرای کشورهای مختلف با مسوولان ستاد به عنوان یکی از سیاستهای اصلی مورد تصویب قرار گرفت و تا خاتمه کار ستاد این سیاست بهطور دقیق به اجرا گذاشته شد.
رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، ادعاهای مطرح شده درباره ارتباط این ستاد با سفارتخانههای خارجی را قویا تکذیب و تأکید کرد: هیچ یک از مسئولان ستاد مهندس موسوی ارتباطی با سفارتخانههای خارجی نداشته اند.
دکتر قربان بهزادیاننژاد، رییس ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در گفتوگو با خبرنگار قلمنیوز با تکذیب ادعاهای مطرح شده در دادگاه دیروز درباره ارتباط این ستاد با یکی از سفارتخانههای خارجی گفت: همانطور که پیش از این نیز اعلام شد، از ابتدای تشکیل ستاد، ارائه پاسخ منفی به درخواستهای ملاقات سفرای کشورهای مختلف با مسوولان ستاد به عنوان یکی از سیاستهای اصلی مورد تصویب قرار گرفت و تا خاتمه کار ستاد این سیاست بهطور دقیق به اجرا گذاشته شد.
وی تاکید کرد: همچنین برقراری هرگونه ارتباط با سفارتخانههای خارجی از سوی ستاد ممنوع اعلام شد و هیچ یک از مسوولان ستاد ارتباط یا ملاقاتی با سفارتخانههای خارجی نداشتهاند.
دکتر بهزادیان نژاد گفت: اگر به واقع در مورد مداخله بیگانگان در امور کشور حساسیت وجود دارد چرا برای مردم توضیح نمی دهند از سوی چه کسانی، چه تضمینی به انگلستان داده شده است که امروز نسبت به نقض آن واکنش نشان داده میشود.
پیشنهاد ایجاد وزارت امر به معروف و نهی از منکر
بلغارها هم به مسافران ایرانی دهنکجی کردند
به گزارش خبرنگار «تابناک»، این مسافران که به واسطه آژانس خدمات مسافرتی «ایران مرکز» که مدیر آن از دوستان نزدیک یکی از مقامات سفارت ایران در بلغارستان است، با هواپیمای اجارهای شرکت هواپیمایی بلغار ایر به شماره پرواز 7028 به مقصد وارنا حرکت کردند. همه مسافران این پرواز که بنا بر تبلیغات این تور، گمان میکردند به زودی راهی سواحل Sunny beach میشوند، پس از ورود به فرودگاه وارنا، تحت تدابیر امنیتی به یکی از سالنهای غیراستاندارد فرودگاه برده شدند.
در همین حال، یکی از مسافران این پرواز در تماس با خبرنگار «تابناک» به شرح آنچه رخ داده پرداخت و گفت: پس از پیاده شدن از هواپیما، در حالی که منتظر استقبال مسئولان تور گردشگری بودیم، با رفتار بسیار توهینآمیز به سولهای که حتی کوچکترین امکانات مانند آب آشامیدنی نیز نداشت، منتقل شده و دوربینهای تلویزیون بلغارستان با حالت اهانتآمیز، شروع به تهیه گزارش از ما کردند. این در حالی بود که تماسهای لیدر تور برای برقراری ارتباط با سفارت ایران در بلغارستان بی نتیجه ماند و حتی پس از آگاهی سفارت و پس از گذشت چند ساعت، هیچ واکنشی از خود نشان نداد.
البته ناگفته نماند که مسئولان بلغاری آن همه پس از چند ساعت، علت این برخورد را رعایت نکردن سقف مورد توافق دو طرف در اعزام گردشگر اعلام کردند.
این گزارش میافزاید: بروز این مشکلات، در حالی است که نزدیک به دو سال است که سفارت ایران در بلغارستان بدون سفیر اداره میشود و وزارت خارجه کشورمان با گذشت این زمان و بدون هیچ پاسخ قانعکنندهای، تنها سعی در توجیه این کار دارد. کوتاهی وزارت امور خارجه در فرستادن سفیر به این کشور مهم بالکان و عضو اتحادیه اروپا و تداوم روند مدیریت کاردار موقت سفارت که باعث ایجاد نارضایتی شدیدی در میان ایرانیان و دانشجویان و حتی توریستهای ایرانی که به آن کشور سفر میکنند، شده است، به هیچ عنوان توجیهشدنی نیست.
گفتنی است، چندی پیش، «تابناک» با هشدار نسبت به تعلل وزارت خارجه در فرستادن سفیر به این کشور به گوشهای از فرصتهایی که به واسطه مدیریت ضعیف سفارت ایرن در بلغارستان در نبود سفیر از دست رفته بود، اشاره کرد؛ از جمله این فرصتها، میتوان به شرکت نکردن ایران در اجلاس بسیار مهم انتقال گاز ناباکو ـ که چند ماه پیش در آن کشور برگزار شد ـ اشاره کرد.
هرچند ممکن است بسیاری این رخداد را متوجه شرکت گردشگری که مدیریت این تور را بر عهده داشته، بدانند، با بررسی حوادث مشابه که در دو سال اخیر رخ داده و سابقه روابط نزدیک بلغارها با کشورمان، میتوان سیر نزولی سطح روابط دوجانبه و مشکلاتی از این دست را در سطحی بالاتر و به ویژه خلأ وجود سفیری توانمند دید.
اعتراض بریتانیا به عهد شکنی کودتاچیان
در پی حضور حسین رسام، کارمند سفارت بریتانیا در تهران، وزارت خارجه بریتانیا در دومین جلسه محاکمه بازداشت شدگان اخیر، در واکنشی این اقدام را «توهینآمیز» خواند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، وزارت خارجه بریتانیا، همزمان با برگزاری دومین جلسه دادگاه متهمان رخدادهای اخیر و پس از اعترافات حسین رسام که گفته است، او به دستور مقامات سفارت، اقدام به ارتباطگیری با افراد و عناصر ذی نفوذ احزاب و گروههای سیاسی در ایران کرده است، بیانیهای منتشر کرد که حکایت از غافلگیری آنان از این موضوع داشت.
بنا بر این گزارش، در این بیانیه آمده است: اقدام ایران برای محاکمه آقای رسام به هیچ وجه پذیرفتنی نیست، چرا که این کار، مستقیم ناقض تضمینهایی است که ما از مقامهای ارشد ایرانی دریافت کرده بودیم؛ البته این بیانیه هیچ اشارهای به اینکه تضمینهای یاد شده چگونه و از سوی چه مرجعی در ایران دریافت شده است، نکرد.
در این بیانیه همچنین آمده است: ما این دادگاهها و به اصطلاح اعترافات زندانیان را که از حقوق بنیادین بشری خود برخوردار نبودهاند، محکوم میکنیم.
در همین حال، «بی.بی.سی» نوشت: حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت بریتانیا در تهران، یکی از 9 کارمند بومی سفارت بود که پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که به اعتراضهای گسترده منجر شد، از سوی مقامهای امنیتی بازداشت و به قید وثیقه آزاد شد؛ اکنون به گفته دادستان، او به جاسوسی متهم شده است.
رسام در ادامه اعترافاتش گفته است: گزارشهایی در تهران تهیه و برای وزارت خارجه انگلیس فرستاده میشد که برخی از آنها، به سیاست تبدیل و توسط شبکه «بی.بی.سی» اجرا میشد.
وی همچنین در گفتههای خود، اتهام مطرح از سوی معاون دادستان را در کیفرخواست، مبنی بر حضور برخی دیپلماتهای بریتانیایی در تجمعات اعتراضی تأیید کرد و گفت: اعضای سفارت بریتانیا تا دو روز پیش از انتخابات، برای تحقیق درباره گرایشهای سیاسی مردم شهرهای گوناگون و میزان مشارکت آنها به شهرهای ایران سفر میکردند.
در این دادگاه، نماينده دادستان با اشاره به دیدارهای متعدد رسام با فعالان سياسي، قومي، نمايندگان احزاب، اقليتهاي مذهبي، تشكلهاي غير دولتي و نيز فعالان حوزه و دانشگاه گفت: وي شخصا در روزهاي 22، 25 و 28 خرداد ماه در اغتشاشات خياباني حضور داشته و اخبار و اطلاعات اين موضوع را پس از جمعآوري به وزارت خارجه انگليس ميفرستاده است.
رسام در بخشی از اعترافاتش درباره این بخش از کیفرخواست گفت: سفارت بریتانیا در تهران، برای برقراری ارتباط با سازمانهای غیر دولتی، سالانه مبلغ سیصد هزار پوند از طریق وزارت خارجه دریافت میکرد.
اما بنا بر اخبار منتشره از جلسه دادگاه، این کارمند ایرانی سفارت بریتانیا، اشاره بیشتری به اینکه چه افراد یا مؤسساتی این کمکها را دریافت کرده و یا اینکه این مبلغ چگونه به این منظور هزینه میشده، نکرده است.
این گزارش میافزاید: بنا به گفتههای نماينده مدعيالعموم، حسين رسام به همراه «توماس برن» دبير دوم سفارت انگليس، و «شون مورفي»، دبير سفارت استراليا در ستاد ميرحسين موسوي رفت و آمد داشته و با علي ماهر از مشاوران ستاد مركزي انتخابات مير حسين موسوي نيز تعاملات گوناگونی داشتهاند.
رسام درباره این بخش از اتهاماتش بیان داشته است: دیپلماتهای بریتانیایی با ستاد نامزدهای گوناگون انتخابات نیز تماس گرفته بودند.وی از حضور «الكس»، دبير اول سياسي سفارت انگليس در ستادهاي انتخاباتي ياد كرد و گفت: وي با نام توريست بدون محدوديت به شهرهاي رشت و قم سفر كرده و به صورت يك فرد ناشناس به ستادهاي آقاي موسوي و احمدي نژاد سر زده، اما در تهران به ستاد آقاي موسوي رفته و با مسئولان تبليغاتي و مشاوران وي جلسه داشته است.
در همین حال، وزارت خارجه بریتانیا در بیانیه خود اعلام کرده که از طریق سفیر خود در تهران در تلاش است از موضع آشکار مقامهای ایرانی آگاه شود و سپس درباره اینکه چگونه به تازهترین توهین پاسخ دهد، تصمیمگیری خواهد کرد.
گفتنی است، لحن و محتوای بیانیه وزارت خارجه بریتانیا به خوبی نشان دهنده خشم آنها از این دادگاه و اعترافات کارمندشان در تهران است و همچنین به نظر میرسد بریتانیا در تحلیلهای خود، پیشبینی چنین موضوعی را نمیکرد، زیرا در واکنش پیشین آنها به دادگاه، در آغاز نوعی احتیاط دیده میشد، اما این اعترافات و احیانا اعترافات بعدی که مرتبط با سیاستها و اقدامات آنها در ایران خواهد بود، سبب برافروخته شدن لندن و واکنشی این گونه تند شده است.
البته جا دارد وزارت خارجه کشورمان درباره ادعای آنها، مبنی بر گرفتن تضمین از ایران در خصوص کارمندان بازداشت شدهشان، برای رد ادعای مطرح و روشن شدن موضوع، واکنش مناسب و قاطعی نشان دهد.
تسویه حساب در وزارت اطلاعات به سود طرفداران احمدینژاد
«لس آنجلس تایمز»، در گزارشی با طرح موضوع بالا نوشت: وزارت اطلاعات ایران، هیچگاه از زمان تأسیسش این گونه در معرض تسویه حساب قرار نگرفته و به نظر میرسد، این تسویه بدین خاطر انجام شده تا مدیرانی طرفدار دولت و رئیسجمهور احمدینژاد جایگزین شوند. البته بر پایه این گزارش، علت برکناری محسنی اژهای از وزارت اطلاعات نیز مخالفت وی با پخش اعترافات بازداشت شدگان رخدادهای اخیر بوده است.
در ادامه این گزارش آمده است: این تغییرات گسترده در مهمترین نهاد امنیتی ایران، اختلافات بین مقامات امنیتی ایرانی درباره مسائل اتفاقات افتاده پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران را نشان میدهد؛ تسویه حسابی که از زمان انقلاب تاکنون سابقه نداشته و حتی آیتالله خمینی از مقامات سرویس امنیتی رژیم شاه استفاده کرده است.
«لس آنجلس تایمز» در ادامه، با استناد به نامهای که حسن یونسی، پسر وزیر سابق اطلاعات ایران، در وبلاگ خود نوشته است، میگوید: این برنامهها در واقع یک پروژه تسویه حساب سیاسی بی سابقه در وزارت اطلاعات است.
این تحلیل روزنامه آمریکایی درباره تغییرات در وزارت اطلاعات به برکناری حاج حبیبالله، معاون اطلاعات داخلی، دکتر فیروزآبادی معاون فنآوری اطلاعات و برکناری احتمالی منصوریزاده، معاون پارلمانی این وزارتخانه اشاره دارد.
به نظر میرسد، حذف و مخالفت با هر نیرویی در درون نظام که مخالف اقدامات و تحلیلهای دولت کنونی است، روند خطرناکی است که به هیچ وجه نمیتوان پایان خوشی را برای آن متصور شد.
همچنین اگر تحلیل لس آنجلس تایمز درباره برخورد سیاسی و یا تسویه حساب سیاسی در وزارت اطلاعات درست باشد، باید گفت به بیراههای گام نهادهایم که پایان آن تبدیل برخی نیروهای خودی انقلاب، اما مخالف اقدامات دولت، به عنوان اپوزیسیون درون نظام است؛ اپوزیسیونی که تنها وجه اپوزیسیون بودنش «مخالفت با اقدامات دولت کنونی» است ـ که البته برخی با اهداف خاصی در پی «مخالف نظام» جلوه دادن آنها هستند.
و در پایان باید یادآور شد که مجلس شورای اسلامی نیز باید بیش از پیش خود را ناظر بر عملکرد دولت در عزل و نصبهای آینده بداند و از ریزش بیشتر نیروهای نظام تنها به خاطر نداشتن تحلیلهای مشابه جلوگیری کند.
دکتر محسن کدیور : به نام علی حکومت تشکیل داده اید، حق ندارید به راه معاویه بروید
پشت پرده بیدادگاه اخیر
در حالی که فردا (شنبه 17 مرداد) قرار است دومین جلسه دادگاه نمایشی اصلاح طلبان برگزار شود، گزارشهای منابع «موج سبز آزادی» حاکی از سناریوی پیچیدهای است که کودتاچیان طراحی کرده بودند تا توانستند اولین جلسه دادگاه را به شکلی نمایشی و فریبنده، به پخش تلویزیونی برسانند.
به گزارش «موج سبز آزادی» اولین خبری که از پشت پرده این دادگاه رسیده، حاکی از آن است که آقایان ابطحی و عطریانفر روز قبل از دادگاه فرمایشی دهم مرداد و نیز از ساعت 5 صبح روز دادگاه برای تمرین آنچه باید در دادگاه بگویند، در سالن محل دادگاه حاضر شدهاند و در حضور قاضی این نمایش را تمرین کردهاند.
گزارش بعدی حاکی از آن است که بر خلاف تبلیغات صورت گرفته که نام این دادگاه را «دادگاه 100 نفر از بازداشتشدگان» نامیده بودند، به دیگر زندانیان سیاسی شاخص حاضر در دادگاه به طور جداگانه و انفرادی گفته شده بود که این دادگاه برای دو نفر از متهمان تشکیل شده است و اگر شما بخواهید، میتوانید در آن حضور داشته باشید.
به گزارش «موج سبز آزادی» سومین گزارش موجود از پشت پرده دادگاه حاکی از آن است که بسیاری از بازداشتیهای حاضر در آن جلسه، از موضوع دادگاه و علت حضورشان در آن محل اطلاع نداشتهاند.
در همین حال گزارش دیگری حاکی است فشارهای جسمی و روحی بر سعید حجاریان و عبدالله رمضانزاده نیز به شدت زیاد شده و کودتاچیان قصد دارند به هر شکل ممکن و حتی با غیر اخلاقیترین روشها، آنها را نیز به اعتراف و مصاحبه وادار کنند.
سایت جهان نیوز که به محافل کودتاچی نزدیک است، پیش از این خبر داده بود که هدایت آقایی و محمد قوچانی قرار است بازیگران نقش اعترافکننده در دومین قسمت سریال موسوم به دادگاه باشند. اما در خبری تازه، نوشته است:
دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد قوچانی که قرار بود روز شنبه برگزار شود به تعویق افتاد. قرار بود دادگاه رسیدگی به اتهامات محمد قوچانی و هدایت آقایی روز شنبه برگزار شود که با توجه به برخی تصمیم گیری ها رسیدگی به اتهامات این دو نفر به آینده موکول شد. گفتنی است پیش از این قرار بود رسیدگی به اتهامات قوچانی و آقایی روز پنجشنبه برگزار شود که مسئولین اعلام کردند جلسه دادگاه روز شنبه برگزار می شود. طبق اطلاعات بدست آمده رسیدگی به اتهامات چهره های غیرسیاسی و اراذل و اوباش و چند شرور که با گروهک منافقین در ارتباط بودند در دستور کار دادگاه شنبه قرار گرفته است.
گفتنی است این ادعا، تغییری در برنامه سبزها برای حضور در محل دادگاه ایجاد نکرده است
بیانیه ادوار تحکیکم درباره نمایش مضحک «بیدادگاه کودتا»
بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب در باره جلسه دوم دادگاه
نوشته ای خواندنی درباره آیت الله منتظری
پيراهن سفيد بر تن اعضاى دو تيم سبزپوش ليگ برتر
باهنر: اپوزیسیون داخل نظام باید حزب و رسانه داشته باشد
پس از انتخابات شاهد شكاف اجتماعی در كشور بودیم/وزارتخانه جای كارآموزی نیست/ احمدینژاد به صورت سیستماتیك با مجلس رایزنی نداشته است/برای تشكیل حزب جدید پول نداریم
دبیر كل جامعه اسلامی مهندسین بر به رسمیت شناختن اپوزیسیون داخل نظام تاكید كرد و گفت: اپوزیسیون داخل نظام كه در چارچوب نظام فعالیت میكند باید حزب و رسانه داشته باشد و ما از آن استقبال میكنیم.
محمدرضا باهنر كه در نشست بزرگداشت روز خبرنگار كه از سوی جامعه اسلامی مهندسین برگزار شده بود سخن میگفت در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمال حضور برخی نمایندگان مجلس در كابینه دولت دهم گفت: رئیسجمهور قصد اینكه فردی از نمایندگان مجلس را به كابینه ببرد ندارد چراكه حضور برخی از آقایان در مجلس از اهمیت بیشتری برخوردار است.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه به نظر میرسد پس از انتخابات جریان اصلاحطلب از صحنه سیاسی كشور حذف شده است گفت:تمام تصمیمسازان باید این واقعیت را قبول داشته باشند كه جناحهای كشور را به رسمیت بشناسند و هیچ جناحی نباید فكر كند كه به تنهایی میتواند كشور را اداره كند چرا كه این مساله هم غیرممكن است و هم غیراخلاقی.
باهنر در عین حال گفت: البته این بحث با ساختارشكنی و رادیكال كردن كشور متفاوت است به هر حال در هر جناحی هم عقلا را داریم و هم رادیكالها را ولی نباید متن كار به دست رادیكالهای هر جناحی بیافتد.
نایبرئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینكه یكی از مشكلات امروز جامعه ما این است كه جناحهای مختلف سرنخ فعالیتهای خود را به دست رادیكالها دادهاند گفت: در چنین شرایطی عقلای قوم نظارهگر هستند.
باهنر با تاكید بر اینكه هر دو جناح در كشور باید باشند و هیچكدام قابل حذف نیستند تصریح كرد: البته باید جناحها تلاش كنند تا دچار حركتهای رادیكالی نشوند و محوریتها به دست ساختارشكنان نیافتد چرا كه طبیعی است كه نظام با ساختارشكنی مقابله میكند.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین با تاكید بر اینكه كسی كه اپوزیسیون بیرون نظام میشود باید خود را آماده درگیری كند گفت: ولی اپوزیسیون داخل نظام كه در چارچوب نظام فعالیت میكند باید حزب و رسانه داشته باشد و ما از آن استقبال میكنیم.
باهنر با بیان اینكه پس از انتخابات شاهد شكاف اجتماعی در كشور بودیم گفت: این شكاف بخشی واقعی و بخشی القایی است مثلا آقای رئیسجمهور باید بپذیرد كه در شهر تهران كمتر از آقای موسوی رای آورده است و آقای موسوی نیز باید بپذیرد كه در كل كشور رای كمتر از آقای احمدینژاد آورده است كه قبول این واقعیت بسیاری از مشكلات را حل میكند.
وی ادامه داد: امروز یكسری شكافهای اجتماعی بین نخبگان، كارمندان، بروكرات و دیگر افراد جامعه ایجاد شده است و امروز وظیفه دولت دهم است كه بخشی از آرامش را به جامعه بازگرداند.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین درخصوص كابینه دولت دهم نیز گفت: كسانی كه برای كابینه معرفی میشوند باید در رابطه با سابقه، تدین، مقید بودن به اخلاق اسلامی صلاحیت آنها احراز شود و باید در رابطه با انقلابی بودن حضوری مثبت در جاهای مختلف انقلاب داشته باشند و در عین حال كارآمد نیز باشند.
وی با بیان اینكه رئیسجمهور گفته است كه میخواهم از جوانها استفاده كنم گفت: ما مخالف جوانها نیستیم ولی اصلی اساسی وجود دارد مبنی بر اینكه وزارتخانه جای كارآموزی نیست جوان خیلی از مشخصهها را دارد اما در هر صورت در راس وزارتخانه نمیتوان كسی را قرار داد كه وزارتخانه را نمیشناسد و در ساختار آن درگیر نشده است.
اینكه صرفا فردی شجاع و دارای خصوصیات مثبت است كفایت نمیكند و كارآمدی جزو شرایط لازم برای وزیر شدن است.
باهنر با بیان اینكه در دولت نهم برخی از جوانها پلكان ترقی را یكدفعه طی كردند ادامه داد: در دولت نهم برای وزرا مشاور جوان گذاشتند البته قدرت این مشاور بستگی به قدرت نفوذ وی داشت ولی در هر صورت وزارتخانه جایی نیست كه بتوان در آن ریسك كرد به عنوان مثال یك دانشآموز باید 12 كلاس طی كند تا تحصیلات خود را به اتمام برساند اما نمیشود بدون خواندن 12 كلاس تحصیل خود را تمام كند.
نایبرئیس دوم مجلس شورای اسلامی در مورد رایزنی احمدینژاد برای چینش كابینه با مجلس گفت: آقای احمدینژاد به صورت سیستماتیك با مجلس رایزنی نداشته است البته به صورت جدا با نمایندگان رایزنیهایی داشته و شخص بنده بعد از انتخابات تنها یك ملاقات با احمدینژاد داشتهام كه در آن صحبتهای كلی مطرح شد در این جلسه به ایشان گفتیم كه خواسته ما دولتی كارآمدتر از دولت نهم است باید وزیری كه به مجلس معرفی میشود مورد اعتماد رئیسجمهور باشد.
باهنر با اعلام خبر دیدار جلسه امروز فراكسیون اكثریت مجلس با آقای احمدینژاد گفت: البته در یك جلسه 200 نفره نمیتوان توقع داشت كه در مورد مصادیق صحبت شود ممكن است اسم دو- سه نفر مطرح شود ولی بیشتر بحث مطالبات مجلس از دولت و بلعكس مطرح است.
باهنر در مورد نامه اخیر جامعه اسلامی مهندسین و نامه جبهه پیروان خط امام و رهبری به احمدینژاد گفت: جامعه اسلامی مهندسین طی بیانیهای از ریاستجمهوری احمدینژاد حمایت كرد همانموقع هم نقاط ضعف و قوت را گفت امروز نیز بر همین نظر است كه باید نقاط ضعف و قوت دولت را یادآوری كند.
وی ادامه داد: در زمان انتخابات براساس دو فاكتور مقبولیت و قابلیت ما به این جمعبندی رسیدیم كه آقای احمدینژاد در بین كاندیداها بهترین بوده است و معنایش این نیست كه ایشان نقطه ضعفی ندارد و بیچون و چرا از وی حمایت میكنیم حمایت ما مشروط است و البته این به معنای سهمخواهی نیست همانطور كه جامعه اسلامی مهندسین لیستی را برای كابینه ارائه نداده است و توقعی هم ندارد كه مصادیق مشخصی وارد كابینه شوند.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین در توضیح نامه این تشكل به احمدینژاد نیز گفت: انتشار این نامه پس از انتصاب آقای مشایی به سمت معاون اولی بود كاش این اتفاق نمیافتاد ولی وقتی اتفاق افتاد طبیعی است كه ما موضع خود را میگوییم در آینده هم از كارهای مثبت ایشان دفاع میكنیم و نقاط ضعف را تذكر میدهیم البته باید تلاش كنیم كه تخریبچی نباشیم.
باهنر در مورد سخنان رسایی كه پیش از انتخابات گفته بود باهنر به دنبال حمایت از موسوی است گفت: ضمن احترامی كه به دوستان میگذارم بنا نداشتم به خیلی از سخنان پاسخ دهم.
نایبرئیس مجلس در مورد طرح مطرح شده از سوی سیدمحمد خاتمی مبنی بر برگزاری رفراندوم برای سنجش میزان مقبولیت دولت گفت: طرح این مباحث بیرون از قواعد و مقررات است و بحث رفراندوم جر زدنهای بعد از انتخابات است چرا كه انتخابات یعنی رفراندوم و طرح این مباحث یا طنز سیاسی است یا ساختارشكنی.
دبیركل جامعه اسلامی مهندسین در مورد حزب جدید خود كه تشكیل آن پیش از این مطرح شده بود گفت: هنوز برای تشكیل حزب مصمم هستیم ولی لوازم آن فراهم نشده است حزب پول میخواهد كه ما نداریم و از سوی دیگر هماهنگی و همراهی نیروی انسانی نخبه را میخواهد كه البته این كار را تا حدود جلو بردیم و از اول هم بنا داشتیم راهاندازی حزب خارج از فضای سیاسی سنگین انتخابات باشد و فكر میكنیم باید مقداری از پسلرزههای انتخابات فاصله بگیریم و در فضایی آرام مساله را پیگیری كنیم.
باهنر در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وقایع پس از انتخابات گفت: ما اخلاق پیروزی و شكست را در خود تمرین نكردهایم اگر موفق شدیم فكر میكنیم كه موفقیت دائمی است و اگر شكست خوردیم فكر میكنیم كه باید از وسیلهای استفاده كنیم تا رقیب را پایین بكشیم و خود را نجات دهیم.
وی با تاكید بر اینكه یكی از مهمترین وظیفه فرهنگسازان در كشور این است كه اخلاق پیروزی و شكست را در میان كسانی كه وارد عرصه رقابتهای سیاسی میشوند نهادینه كنند گفت: باید به گونهای فرهنگ نهادینه شود كه هم آمادگی عدم موفقیت و هم موفقیت را داشته باشیم و به گونهای نباشد كه طرف پیروز بر خود غره شود و فردی كه شكست خورده است نیز گمان كند كه همهچیز تمام شده است.
باهنر با اشاره به مشكلات كار خبرنگاری گفت: در بخش سیاسی حساسیت كار خبر بالا است باید از قلم خود مراقبت كنید و از سوی دیگر مثل ما سیاسیون محافظهكار نباشید و راه رفتن در نقطه حداكثری از نظر شجاعت و حداقلی از نظر بیباكی كار دشوار است.
کاتوزیان: وقتی هاشمی زیر شکنجه ساواک بود ، برخی ها گروهبان شاه بودند
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس نسبت به عاقبت آنچه "آزادی افسار گسیخته عده ای در هتاکی علیه بزرگان نظام جمهوری اسلامی ایران" خواند هشدار داد و گفت: نباید جایگاه و شأن افرادی چون رئیس مجلس خبرگان رهبری با حرمت شکنیهای برخی افراد صدمه ببیند که وقتی هاشمی زیر شکنجه ساواک بود ، آنها گروهبان ارتش شاه بودند.
حمیدرضا کاتوزیان عضو فراکسیون اصولگرایان و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به آنچه هتاکی اخیر یکی از نمایندگان مجلس نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی خواند، اظهار داشت: آقای هاشمی رفسنجانی از کسانی هستند که چه قبل و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی افتخارات زیادی برای کشور و انقلاب به وجود آورده و حق ایشان به مراتب بیش از اینهاست.
وی با بیان اینکه به واسطه خدمات بی شمار آیت الله هاشمی رفسنجانی تمام ملت و نسلهای کنونی و گذشته کشور ایشان را می شناسند و با سوابق شان آشنایی دارند ، افزود: امروز بر همه واجب است که در برخورد با چنین شخصیتی که در حال حاضر به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت می کنند ادب را رعایت کنند و اجازه ندهند که افتخارات نظام اسلامی با این سهولت مورد هتاکی قرار گیرند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با انتقاد شدید از سخنان اخیر کریم عابدی نماینده فردوس در مجلس شورای اسلامی درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: اظهارات آقای عابدی بسیار ناپخته بود و من برای اولین بار که این سخنان را شنیدم تعجب کردم که چطور ممکن است فردی با این سن و سال درباره آقای هاشمی به این شکل ادب را کنار گذاشته و برخورد کند.
کاتوزیان یادآور شد: نباید از یاد ببریم که در دورانی که آقای هاشمی رفسنجانی در زندانهای رژیم طاغوت توسط ساواک شکنجه می شدند ، چه کسانی به عنوان یک گروهبان در رژیم گذشته فعالیت می کردند! به هر حال نباید جایگاه و شأن افرادی چون آقای هاشمی رفسنجانی با حرمت شکنی های برخی افراد و بی اخلاقی های مرسوم صدمه ببیند.
این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اختلاف عقیده و سلیقه امری بدیهی و طبیعی است خاطرنشان کرد: بدیهی است که انتقاد نظرات افراد و جریانات مختلف از جمله آقای هاشمی رفسنجانی هیچ اشکالی ندارد اما اینکه دهان باز کنیم و اخلاق را فراموش نمائیم حرکتی است که در وهله نخست به زیان خود فرد و نهایتا به ضرر کشور و انقلاب تمام خواهد شد.
وی تاکید کرد: تصور بنده این است که حق آقای هاشمی رفسنجانی چیزی بیش از این هاست و دینی که به گردن ما دارد بسیار است؛ آقای هاشمی رفسنجانی زحمات زیادی برای کشور کشیده و نباید به واسطه اختلاف عقاید، تمام این مسائل نادیده گرفته شود و برخوردی خلاف اخلاق و اعتدال با چنین فردی صورت گیرد.
پلمپ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران
پلمب دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران در حالی صورت گرفت که قرار بود مجمع عمومی این انجمن روز پنجشنبه برگزار شود.
بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران به بی بی سی فارسی گفت پنج مامور دادستانی تهران ساعت نه شب با دست داشتن حکمی که به امضای قاضی سعید مرتضوی، دادستان تهران رسیده بود به این انجمن مراجعه و ساختمان آن و دفتر تعاونی مسکن آن را پلمب کردند.
به گفته خانم مفیدی هنگام مراجعه ماموران به علت پایان ساعت کاری تنها مدیرعامل تعاونی مسکن انجمن در دفتر این انجمن حضور داشته و به خوبی نتوانسته است حکم دادستانی را رویت کند.خانم مفیدی با غیرقانونی دانستن این اقدام گفت برای پیگیری این موضوع به دادستانی مراجعه خواهد کرد تا حکم صادر شده را رویت کند زیرا مامورانی که برای پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران مراجعه کردند، حکم را در اختیار تنها عضو حاضر نگذاشتند.پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران در حالی صورت گرفته که این انجمن درگیر یک دعوای حقوقی با وزارت کار است.
این وزارتخانه انجمن صنفی روزنامه نگاران را به خاطر مشکلاتی که در انتخابات هیات مدیره آن پیش آمده است، دارای شرایط انحلال می داند.
"فرمانده ناجا مسئول کشتار های کهریزک است"
---
سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی امروز در پاسخ به موج اعتراضاتی که علیه کشتار زندانیان در بازداشتگاه کهریزک براه افتاده است، اعلام کرد که سه مامور این بازداشتگاه را که زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند همراه با مسئول این زندان برکنار و بازداشت کرده است.
او اعتراف کرد که " تمام این کوتاهی ها در نهایت متوجه فرمانده ناجا می شود " اما اضافه کرد که هر کسی به سهم خود در این ارتباط مقصر است. این در حالی است که حمید رضا کاتوزیان نماینده اصولگرای مجلس و عضو کمیته حقیقت یاب ، فرمانده نیروی انتظامی را مسئول قتل های صورت گرفته در کهریزک خواند.
کاتوزیان توضیحات فرمانده نیروی انتظامی را ناکافی دانست و تاکید کرد که قتل های اتفاق افتاده در این بازداشتگاه ناشی از ضرب و شتم بوده اند. او همچنین " برخورد با دونفر مامور جزء" را ناکافی دانست و گفت تشر زدن به دو نفر نه فرزند کسی را زنده می کند و نه تهمت هائی را که به نظام زده شده پاک میکند. از سوی دیگر علی مطهری رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس خواهان مجازات علنی این خاطیان شد و گفت که نباید حواثی مثل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب تکرار شوند و معلوم نشود که افراد خاطی مجازات شدند یا نه. در حالیکه کمیته حقیقت یاب مجلس قتل های کهریزک را ناشی از شکنجه میداند، امروز سردار مقدم مرگ چند نفر در بازداشتگاه کهریزک را به شیوع بیماری در بازداشتگاه نسبت داد. این در حالی است که رئیس انستیتو پاستور ایران قتل فرزندش محسن روح الامینی را ناشی از شکنجه اعلام کرده بود
"باز کردن درهای سفارت بمنظور پناه دادن به تظاهرکنندگان بود"
در جلسۀ دادگاه روز شنبه، نازک افشار، کارمند ایرانی- فرانسوی سفارت فرانسه در ایران، از توصیه برای باز کردن درهای سفارت بروی تظاهرکنندگانی که در پی فرار و مخفی کردن خود از ماموران بودند، خبر داده بود. برنارد کوشنر، در توضیح این سخنان، افزود:" این اقدام- باز کردن درهای سفارت بروی تظاهرکنندگان تحت تعقیب- مساله ای بود که تمام کشورهای اروپا تصمیم به اجرای آن گرفتند، این سنت دموکراسی ماست". وزیر امور خارجۀ فرانسه در این گفتگو، بار دیگر اتهامات علیه کلوتیلد ریس را بی پایه و اساس خواند و خواستار آزادی او شد.
کلوتیلد ریس، دانشجوی فرانسوی که بمدت پنج ماه و با بورس تحصیلی در دانشگاه اصفهان به تدریس زبان فرانسه مشغول بوده است، از اول ژوییه تاکنون در بازداشت بسر می برد. دادگاه او را متهم کرده است که در گزارشی، اخبار تظاهرات در بازار و دانشگاه اصفهان را به سفارت فرانسه ارائه کرده و تظاهر کنندگان را به ادامۀ تظاهرات تشویق کرده است. پدر کلوتیلد روز گذشته در مصاحبه ای با رادیوی بین المللی فرانسه گفت که گزارش مذکور که دادگاه به آن بعنوان سند جاسوسی اشاره کرده، در واقع ایمیلی بوده است که کلوتیلد به چند تن از دوستان خود از جمله دو نفر از کارمندان سفارت فرانسه در تهران نوشته است.
بگفتۀ وزیر امور خارجۀ فرانسه، سخنان کلوتیلد ریس در دادگاه نمی تواند مدرکی برای متهم کردن وی باشد.
همزمان، حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران، با به زیر بردن علت و نحوۀ حضور کلوتیلد ریس در تهران، افزود: حضور چند روزۀ یک تبعۀ فرانسوی که در اصفهان آموزش زبان فرانسه را بعهده داشته است، در تجمعات تهران چه معنایی دارد، چرا افراد وابستۀ یک سفارت پس از این حضور اقدام به ارسال هزار عکس و خبر کرده اند؟
سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران رسیدگی به اتهامات تبعۀ فرانسوی و کارمندان سفارتخانه ها در ایران را قانونی و براساس آیین دادرسی دانست.
هاشمی نماز جمعۀ این هفته را نمی خواند
امامت نماز جمعه به عهدۀ چهار روحانی برجستۀ سیاسی- مذهبی ایران است و هاشمی رفسنجانی یکی از این چهار نفر است. هر چهار هفته یکبار نوبت اجرای یکی از امامان جماعت عضو این شوراست. به گفتۀ تقوی" بر اساس ترتیب معمول، نماز جمعۀ این هفته باید توسط هاشمی رفسنجانی اقامه می شد، اما وی ترجیح داده اند اقامۀ نماز جمعه توسط یکی دیگر از امامان جمعۀ موقت برگزار شود تا فضای صمیمی این عمل سیاسی- عبادی، نماز جمعه، آلوده نشود".
وی روز گذشته گفته بود که حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعۀ آینده هنوز مشخص نیست و بستگی به سلامت و نوبت ایشان دارد. بگفتۀ وی، حضور خطیب جمعه یک هفته زودتر و توسط مقام معظم رهبری تعیین میشود.
جمعه بیست و سوم تیر، نماز جمعۀ تهران به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار شد و بسیاری از معترضان به نتایج انتخابات در نماز جمعه شرکت کرده و در پایان آن دست به تظاهرات زده بودند.
روزنامه های اصولگرا از جمله کیهان پس از برگزاری آن نماز جمعه، با چاپ عکس هایی از دختران و پسرانی که در کنار یکدیگر و با کفش نماز می خواندند، به انتقاد شدید از سخنان هاشمی رفسنجانی پرداخته بودند. کیهان نوشته بود که هاشمی از سخنان حمایت آمیز آیت الله خامنه ای در برابر انتقادات تشکر نکرده است.
آیت الله یزدی، عضو شورای فقهای نگهبان با حمله به هاشمی رفسنجانی، خطاب به وی گفته بود:" شما چکاره اید که می گویید بازداشت شدگان آزاد شوند؟".
هاشمی رفسنجانی در خلال خطبه های نماز جمعۀ بیست و سوم تیرماه، همچنین به از بین رفتن اعتماد مردم به حکومت سخن گفته و خواسته بود با اقدامات لازم از جمله شناسایی عاملان خشونت ها، از مردم دلجویی شود.
دو روز پیش و پس از اعلام خبر امامت نماز جمعۀ بیست و سوم مرداد، بلافاصله همانند ماه گذشته، توصیه ها و سازماندهی ها برای شرکت در نماز جمعۀ این هفته توسط سایت ها و وبلاگ نویس ها در ایران آغاز شد، اما همانروز و به فاصلۀ چند ساعت از پخش این خبر، سایت هاشمی رفسنجانی این خبر را از صفحۀ خود حذف کرد. همانروز اعلام شد که امامت نماز جمعه بدون هماهنگی با هاشمی رفسنجانی بروی سایت وی قرار گرفته است.
کاتوزیان و کهریزک
باز هم از اوین
بند 7 اوين، نزديک به دو ماه، ميزبان قهرمان کوهنوردي ايران است
خونخواهي علي کاظميني، پدر يکي از شهداي سال 57 از آيت الله خامنه اي
من علی کاظمینی هستم، 76 ساله. خداوند تبارک تعالی 2پسر به من عطا نمود که آنها را حسن وحسین نامگذاری کردم. حسن 22 ساله به ندای رهبرانی که یکی از آنها حضرتعالی هستید روز17شهریور57به میدان ژاله رفت تا به همراه سایر همفکرانش بر علیه رژیم شاه تظاهرات کند. درتجمعی که برای آن مجوزنداده بودند حاضر شد وعوامل سفاک شاه به ادعای آنکه تجمع غیرقانونی است با جمعیت برخورد، وحسن شهید شد. تاچندروزقبل، شاه راعامل ریختن خون فرزندم می دانستم. چندروزقبل نوه 19 ساله ام، پسر حسین که پدرش او را به یاد عموی شهیدش حسن نام گذاشته بود، به ندای رهبرانی به خیابان انقلاب رفت تا بهمراه همفکرانش برعلیه حقی که ازکف داده بود، تظاهرات کند. در تجمعی که برای آن مجوز نداده بودند حاضرشد وعواملی به ادعای آنکه تجمع غیرقانونی است با جمعیت حاضر برخورد وحسن دیگربه خانه برنگشت. حال که شما فرموده اید مسبب خون های ریخته شده، دعوت کنندگان مردم به خیابان ها هستند باید گفت: رهبرمحترم کشور! قبول فرمائید که یک بام ودو هوا نمی شود. اگرخو نخواهی ازدعوت کننده تظاهرات صحیح باشد ، پس من بایستی خونخواهی پسرم که در17شهریور57 خونش ریخته شد را ازشما مطالبه کنم واگرخونخواهی ازسردمداران حکومتی که به مخالفین خود حتی اجازه ابرازمخالفت در یک تظاهرات آرام را هم نمی دهند ، صحیح باشد ، پس خونخواهی نوه 19 ساله ام ازشما فقط معنی می دهد ولاغیر
احتمال تجاوز به ترانه موسوي، بازداشتي تجمع مسجد قبا و مرگ وي
ارسالی توسط مرد آزاد
موضوع احتمال تجاوز جنسي به ترانه موسوي و مرگ او به طور جدي مطرح است. ترانه موسوي دختري که 7 تير در تجمع مقابل مسجد قبا دستگير شد و به گفته شخصي ناشناس که در تماس با خانواده اش اعلام کرده بود که وي به علت تصادف دچار پارگي مقعد و رحم شده و در بيمارستان امام خميني کرج بستري است در اين بيمارستان ناپديد و به نقطه نامعلومي منتقل شده است و از سرنوشت او اطلاعي در دست نيست.به گزارش چريک آنلاين، به گفته يکي از بازداشتيهاي روز ياد شده که تا پيش از انتقال به کلانتري نوبنياد کنار ترانه موسوي بوده است، ترانه در روز دستگيري ظاهرش به هيچ عنوان حتي به تجمع کنندگان هم شبيه نبود موهايي بافته شده (بافت آفريقايي) داشته و برخلاف کساني که در تجمع ها از کفش ها ورزشي استفاده مي کنند کفشهايي پاشنه دار و ظاهري داشت که براي تعقيب و گريزهاي معمول تظاهرات مناسب نبوده است.روز هفت تير ترانه موسوي ساعت 18 به همراه دخترها و پسرهاي ديگري که بازداشت شده بودند به وسيله نيروهاي بسيجي به ساختماني در حوالي حسينه ارشاد منتقل مي شود. آنها تا ساعت 22:30 در اين ساختمان بازجويي و نگهداري مي شوند و بازجويي ترانه موسوي از همه طولانيتر ميشود. همه دخترها و پسرهايي که بازداشت شده اند ساعت 22:30 به غير از ترانه موسوي به کلانتري نوبنياد منتقل ميشوند و ترانه موسوي را همچنان در ساختمان يادشده نگهداري مي کنند.خانواده ترانه فرداي آن روز در حالي که بي خبر از دختر خود همه جا را جستوجو مي کردند از طريق يکي از بازداشتشدگاني که آزاد شده بود از وضعيت دختر خود آگاه ميشوند اما جستوجوي آنها هيچ نتيجهاي در بر ندارد و پدر دندانساز او بر اثر فشارهاي روحي ناشي از ناپديد شدن دخترش دچار ناراحتي قلبي ميشود و اکنون نيز در خانه بستري است.خانوادهاش پس از مراجعه به کلانتري و گذشت چند روز موفق مي شوند ماشين ترانه را که در خيابان ميرداماد، کوچه داروخانه پارک شده بوده پيدا کنند و بالاخره چهارشنبه هفته گذشته فردي ناشناس با خانواده او تماس مي گيرد و مي گويد ترانه به علت پارگي مقعد و رحم در بيمارستان امام خميني کرج بستري شده است. خانواده ترانه به اين بيمارستان مراجعه مي کنند و هيچ اثر از ترانه نمي يابند.موضوع تجاوز به ترانه موسوي از سوي نيروهاي لباس شخصي و بسيجي ها از اين رو مطرح است که شايد بتوان پذيرفت پارگي رحم به علت تصادف و يا ضربه اتفاق بيفتد اما پارگي مقعد هيچ دليلي جز تجاوز نمي تواند داشته باشد.يکي از پرستاران بيمارستان امام خميني کرج تاييد کرده که دختري با مشخصات ظاهري ترانه به اين بيمارستان منتقل شده است و در مورد نشانه هاي ظاهري، مشخصات ظاهري ترانه و حتي موهاي بافته شده ي او را تاييد مي کند و مي گويد ترانه را وقتي به بيمارستان آوردند بيهوش بود و وقتي هم از اينجا خارج کردند باز هم بيهوش بود.ناپديد شدن او از بيمارستان امام خميني کرج نيز اين احتمال را قوت مي بخشد که وي مرده است و کودتاچيان تلاش مي کنند تا به هر طريق مانع پيوند خودن مرگ او با دستگيري وي شوند به همين علت هم فرد ناشناسي که با خانواده وي تماس مي گيرد از دستگيري او سخني نمي گويد و گفته است که وي به علت مشکلات ناموسي و اخلاقي دچار مشکل شده است.توجه داشته باشيد که چريک آنلاين از احتمال تجاوز به ترانه موسوي سخن گفته و از طريق هيچ منبعي نتوانسته است هنوز اين موضوع را تاييد کند؛ بنا بر اين ضمن احترام به آبرو، حرمت و حريم خصوصي ترانه موسوي نمي توانيم از اطلاع رساني چشم پوشي کنيم.وبلاگ زير زمين هم خبري در اين مورد نوشته است.
تحلیل گر ایرانی آسوشیتد پرس: پشت هر اعترافي یک زندان سخت است
احمدی نژاد در بالگرد؛ صندلی ها خالی
مقاله ای تحلیلی در کريستين ساينس مانيتور :دلیل سرکوب شدید سپاه چیست
برکناری سومین و چهارمین معاون وزارت اطلاعات
نامه ای بعه پدر محسن روح الامینی
آقای روح الاامينی، واقعيت مبارزات مردم ايران چون پتکی سنگين بر مغز تک تک مسئولان اين نظام به ويژه شخص خامنه ای که خود را رهبر اين مردم جا زده، فرود آمد. آنچنان که شقاوت و خوی "حجاج ابن يوسف ثقفی" در پيکر فرسوده شان تنيدن گرفت و همچون گرگ های وحشی آدمخوار به جان مردم افتاده و چون "مختار"، هولوکاستی به وجود آورده اند که برنامه ريزان آن همفکران وهمرزمان شما هستند! و اين بار يورش وحشيانه ی ديگری دامن پاک محسن شما را نيز گرفت، شما که برای حفظ نظام خونين تان فداکاری ها کرده و می کنيد! شمايی که در اشتباه به اسلامی خدمت می کنيد که سی سال مختار گونه مردم را به شلاق کشيده و حکم خدا را بر گرده اين شيرزنان و شيرمردان حک کرده است!آقای روح الامينی، عمر شما وهمفکران شما به سر آمده و شرم آور است که شما با ديدن مرگ به ناحق عزيزتان حتی به مصلحت نظام تن داديد و قدرت وشهامت و لياقت آن را نداشتيد که نام تان در تاريخ به نيکی ثبت شود.
رفسنجانی در قتل آقای لاهوتی وفرزندش که داماد ايشان بود سکوت کرد، ملا حسنی و گيلانی فرزندان خود را برای مصلحت نظام به دست اين جلادان سپردند. شما چرا؟ برای کدام مصلحت نظام؟ نظامی که ميليون ها انسان سرزمينش، از جمله محسن شما عدم صلاحيت آن را با خون خود نوشته اند؟ پدرجان باخته، سکوت شما تنها ازسر منفعت طلبی يا بهتر بگويم آلودگی به اين نظام است وگرنه چگونه ممکن است که شيوه ی قتل فرزندتان را ببينيد و باز در مقابل امثال سردار ضرغامی ها برای حفظ مصلحت نظام سرخم کنيد. چرا؟ اگر محسن دهان باز کرد، فقط برای به زير سئوال کشيدن "شما" بود! و اين اعتبار شما و امثال شماست که موجب می شود جسد فرزندتان را با دهان خرد شده تحويل بگيريد. آيا برای حفظ نظام بازهم می خواهيد سکوت کنيد؟ شمايی که خواهان مجازات عاملان قتل عام ها شده ايد؟ راستی چه کسی را می خواهيد مجازات کنيد؟ سردار رادان يا خامنه ای، کداميک را؟ در اوج پستی و بی شرمی، وقتی به فرزندان اين سرزمين تجاوز می کنند و"ترانه" ی ما را را پس از پاره شدن رحم ومقعد به آتش می کشند، چه تضمينی برای خود داريد که با محسن شما آن نکرده باشند؟ پدر جان باخته، مردم ايران با مبارزات خود هرگز آب در هاون نمی کوبند که شما مدعی شده ايد: «تلاش های دشمنان مردم، نظام، امام، رهبری و شهدا برای مصادره فرزند عزيزم آب در هاون کوبيدن است و امروز همه وظيفه داريم دست در دست هم با وحدت خانواده بزرگ انقلاب اسلامی در راه پيشرفت نظام حرکت کنيم و فرصت طلبان را مأيوس کنيم».واقعاً تأسف بار است که مردم ايران را در خانه و کاشانه ی خودشان دشمن فرض می کنيد. حتی اگر فرض شما را يقين بگيريم، پس اين دشمنان هستند که به خونخواهی فرزند شما برخاسته اند. شرمت باد!ای کاش قدری از شهامت و شجاعت مادر "ندا" در وجود شما بود که گفت:« ندا به ما تعلق ندارد، به مردم و اين جنبش تعلق دارد».شما که به عنوان دبير کل "حزب توسعه وعدالت" که تاکنون نه توسعه ای داشته ايد و نه عدالتی برقرار نموده ايد، بهتر است به دبير کلی خود مشغول باشيد و سعی نکنيد که از خون محسن برای حفظ نظام تان و مصلحت انديشی برای بقای خود وهمفکران تان استفاده کنيد. محسن نيز همچون ديگر مردم ايران، به خاطر توهينی که به او شده بود و به خاطر آزادی برای مردم و سرزمينش و نه برای حفظ نظام شما به خيابان آمد و به مردم پيوست و خونش در راه آزادی ريخته شد! بدانيد که خون نداها و سهراب ها و بسيار خون های ديگری که ريخته شد، برای حفظ نظام نبود! بدانيد که اين شما و ياران تان هستيد که دشمن اين مردم محسوب می شويد! راستی چگونه در مقابل خدای خود می ايستيد و نماز شکر می خوانيد؟ شکر برای چه؟ برای بقای نظامی که جوانان اين خاک را و محسن شما را وادار به ليس زدن توالت ها می کند، به آنها تجاوز می کند و آنها را به آتش می کشد! اين همه لطف و مهر و عطوفت اسلامی را ما چگونه جبران کنيم؟ پدر جان باخته، برويد و در خلوتی تنها، وجدان و شرف خود را اندکی ازريابی کنيد، کمی فکر کنيد، آيا صدای محسن را می شنويد که زير شکنجه، خدا را به زمين می خواند تا شاهد جنايت های شما باشد! جرم محسن، سهراب ها، نداها و صدها جوان ديگر چه بود؟ آقای روح الامينی، به خاطر فرياد آزاديخواهی محسن ها، همچون يک انسان والا، مقام تان را پيشکش همان هايی کنيد که شما را به عزای فرزند دليرتان نشاندند. اين جنايتکاران را رسوا و به صف مردم و جنبش بپيونديد. مصلحت نظام ديگر حتی در ذهن ساده انديش ترين مردمان مشروعيتی ندارد که شما برای حفظ آن مدعی آب در هاون کوبيدن هستيد! از موقعيت اجتماعی ـ سياسی خود بهره بگيريد و نگذاريد خون محسن ها پايمال شود. اکنون بهترين موقعيت است که به بهانه ی خون محسن با اعلام برائت از اين نظام، حداقل در برابر روح معترض وی سرفراز باشيد. اين نظام بی ريشه تر از آن است که با خون سرخ محسن ها آبياری شود. برای شادی روح فرزندتان به رفقايش و به مردم روز بخير بگوييد، چرا که نور آزادی به بلندای دماوند در راه است