۱۵ تیر ۱۳۸۸

مهاجرانی: منطق امام علی (ع) اجازه نمی‌دهد نتایج انتخابات را بپذیریم؛ بی‌عدالتی باعث می‌شود آرامش و نظام جامعه به هم بریزد

عطاءالله مهاجرانی طی سخنانی در کانون توحید لندن به تحلیل ارتباط میان انتخابات و مبانی جمهوری اسلامی و مفهوم عدالت در اندیشه علی (ع) پرداخت و دستگیری محمدرضا جلائي‌پور و آزاد بودن شخص متقلبی چون علی کردان را مصداق بارز بی‌عدالتی عنوان کرد.
دکتر عطاءالله مهاجرانی طی سخنانی در کانون توحید لندن به تحلیل ارتباط میان انتخابات و مبانی جمهوری اسلامی و مفهوم عدالت در اندیشه علی (ع) پرداخت و دستگیری محمدرضا جلائي‌پور و آزاد بودن شخص متقلبی چون علی کردان را مصداق بارز بی‌عدالتی عنوان کرد.
به گزارش «موج سوم»، کانون توحید لندن، عصر روز شنبه سیزدهم تیرماه، مهمان جمع کثیری از هم‌وطنان ایرانی بود که سبزپوش و سیاه‌پوش آمده بودند تا سخنان دکترعطاءالله مهاجرانی را پیرامون انتخابات اخیر بشنوند. سالن اجتماعات کانون توحید مملو از جمعیت بود. جایی برای نشستن وجود نداشت و عده زیادی هم ایستاده بحث را دنبال می‌کردند.
دکتر مهاجرانی در این برنامه طی سخنانی از مفهوم عدالت و تبارشناسی آن در اندیشه و کلام حضرت امیرالمومنین علی (ع) سخن گفت و عدالت را مقیاس دین‌باوری و دین‌مداری دانست. این متفکر برجسته کشورمان با رجوع به سخنان و اندیشه شهید مطهری، تشیع علوی را استوار بر عدل خواند و تاکید کرد: این پیامبران هستند که برای مردم آفریده‌ شده‌اند، چرا که اگر مردمی در کار نبود، وحی فاقد معنا بود. مهاجرانی با قرائت و تفسیر یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه، از لزوم استوار بودن حکومت بر عدل سخن گفت و ضمن تفسیر فرازهایی از نهج‌البلاغه بدان‌جا رسید که حضرت علی فرمودند: در شرایطی که حکومت بر عدل استوار نباشد، نیکان خوار و ذلیل می‌شوند و اشرار عزت می‌یابند.
وی مصداق این سخن علی(ع) را در بند بودن شخصی چون محمدرضا جلائی‌پور و آزاد بودن کسی چون علی کردان، وزیر سابق کشور، دانست و افزود: وقتی عدل کنار گذارده شود، دانشجوی برجسته و موفقی که ما صدای قرآنش را در همین مکان بارها شنیده بودیم به بند گرفتار می‌شود و وزیر متقلبی که مدرک جعل کرد و به دروغ خود را فارغ‌التحصیل آکسفورد خواند و به تمام ملت و نمایندگان ملت دروغ گفت، همچنان آزاد است. مهاجرانی همچنین در ترجمه یکی از فرازهای نهج‌البلاغه اضافه کرد: زمانی که عدل مقیاس حکمرانی نباشد، جابه‌جایی صورت می‌گیرد و وقتی جابه‌جایی صورت گرفت، آنگاه حکمرانان آن‌چنان‌که دوست دارند، رفتار خواهند کرد و چنین حالتی آرامش و نظام جامعه را بر هم خواهد ریخت.
وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات، در ادامه ترجمه یکی از خطبات نهج‌البلاغه، از فخرفروشی حاکمان به عنوان یکی از بدترین شرایط یاد کرد و بر این امرکه علی (ع) به شدت از این امر احتراز داشتند، تاکید کرد. وی همچنین افزود: بر اساس اندیشه امام علی (ع) حاکم باید به گونه‌ای رفتار کند که از گفتن سخن حق استقبال کند، نه اینکه از آن جلوگیری کند. مهاجرانی در واکنش به سخنان احمد خاتمی در نمازجمعه هفته پیش تهران گفت: جناب آقای خاتمی! این سخن حضرت علی است. او نمی‌گوید که سخن من سخن خداست. می‌گوید سخن من را نقد کنید و بر اساس عدل به من مشورت دهید. با توجه به سخنان حضرت امیر با کدام منطق می‌توان نتایج ناعادلانه انتخابات را پذیرفت؟ وی عنوان کرد: کلمه فصل‌الخطاب فقط یک‌بار در قرآن تاکید شده است و آن هم در مورد حکومت حضرت داوود است که خداوند می‌گوید ما به خاطر حکمتی که به او دادیم، پایه‌های حکومتش را محکم ساختیم.
مهاجرانی در ادامه سخنرانی خود به حقوق ملت در قانون اساسی ایران اشاره کرد و گفت: در قانون اساسی ما دهها اصل در مورد حقوق ملت وجود دارد و حاکمیت هم چیزی نیست جز اینکه از ملت برخواسته باشد. رهبری رای و مشروعیت خود را از خبرگانی که به وسیله مردم انتخاب شده‌اند، می‌گیرد. امام خمینی هم مشروعیت حکومت خود را از مردم می‌گرفتند و می‌گفتند به پشتوانه این ملت دولت تعیین می‌کنم، فلذا تا جایی که ممکن است، باید حقوق ملت رعایت شود.
مهاجرانی با تحسین مشی امام در مملکت‌داری افزود: امام هیچ‌گاه به طور مداوم طرف ارگان مشخصی را نگرفت، گاهی از شورای نگهبان دفاع کرد و گاهی هم از مجلس و به حق میناگری‌هایی در دوران سیاست‌ورزی خود داشت که از یادنرفتنی است. مهاجرانی در ذکر دو نمونه از اقدامات امام، به قضیه سفر ایشان به قم و خواست برخی علما برای تعیین تولیت اشاره کرد که امام در پاسخ به این افراد از آن‌ها خواست به متصدی این امر که آیت‌الله گلپایگانی رئیس حوزه و از علمای بزرگ زمان بودند، مراجعه کنند. در مورد دیگری هم که بازاری‌ها نزد امام رفته بودند و از ایشان خواسته بودند که نائب‌التولیه مدرسه مروی را تعیین کنند، امام با مراجعه به وقف‌نامه به این افراد گفتند که باید به اعلم علمای تهران رجوع کنید. من تازه به تهران آمده‌ام و آیت‌الله خوانساری در این امر اصلح‌اند. رویه‌ای که امام داشتند کجا و رویه‌ای که امروز شاهد آنیم کجا؟ چرا باید به جایی برسیم که آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله صانعی و آیت‌الله صافی گلپایگانی نتایج انتخابات را نقد کنند و به سخن ایشان وقعی گذارده نشود؟
وی در بخش دیگری سخنانش از چگونگی برخورد با وضع کنونی و راهکارهای موجود برای برون‌رفت از این اوضاع سخن گفت و عنوان کرد که در بدو امر و قبل از هرچیز نباید از رای خودمان صرف نظر کنیم و در هر فرصت و جایی که می‌توانیم، باید از این حق سخن بگوییم و بدانیم که این مساله‌ای که رخ داده‌ است، فراتر از ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد است. اگر از حقمان صرف‌نظر کنیم، سرنوشتی که در انتظار ماست، شبیه کشور پاکستان خواهد بود که بعد از استقلال، نظامیان قدرت را به دست گرفتند و کشور همیشه بحران خواهد داشت. آن‌گاه دیگر عدلی هم وجود نخواهد داشت، چراکه عدل بدین معناست که نهاد نظامی، سیاسی و رهبری هر کدام سرجای خودشان باشند و اگر اینگونه نباشد، همواره شاهد یک آشفتگی خواهیم بود و در این آشفتگی هیچ‌کس خیری نخواهد دید. اگر مردم ببینند که حکومت تقلب را تشویق می‌کند، آن‌ها هم گمان می‌کنند که تقلب مباح است. به همین دلیل همان‌گونه که سه کاندیدای رقیب احمدی‌نژاد هم این انتخابات را به رسمیت نشناخته‌اند، ما نیز نباید آن را به رسمیت بشناسیم.
مهاجرانی بر لزوم استقامت در این راه تاکید و از این استقامت به عنوان یک حرکت درون نظام یاد کرد. وی اظهار داشت: این انتخابات، انتخاباتی نیست که با عدل و عدالت هم‌خوان باشد. حتی عباس آخوندی که در انتخابات سال ۷۶ در ستاد آقای ناطق نوری فعال بودند هم از نارضایتی وجدان عمومی جامعه از نتایج این انتخابات سخن گفته و تاکید کرده‌اند که در سال ۷۶ وقتی که وجدان عمومی جامعه را متمایل به سمت آقای خاتمی یافتیم، آقای ناطق نوری طی بیانیه‌ای پیروزی آقای خاتمی را به ایشان تبریک گفت. مهاجرانی این حرکت ناطق نوری را نشان از وجود یک ظرفیت بزرگ سیاسی در ایشان دانست.
وی سخنانش را با تاکید بر نکات بسیار مهمی در حرکت موج سبز در ایران به پایان برد. او نخست تاکید کرد که سلطنت‌طلبان در این حرکت هیچ جایی ندارند و این حرکت معقول و پاک و روشن با مواضع نسنجیده و شتابزده این قبیل افراد فرق دارد. مهاجرانی گفت: زلالی و روشنایی این حرکت را می‌توان در چهره آقای موسوی و کروبی دید. او مساله دوم را متوجه دول آمریکا و انگلیس و مواضعشان در مقابل استقرار دموکراسی در کشور ایران کرد و گفت: این دو دولت قطعا هیچ‌گاه سر سازگاری با دموکراسی در جامعه ما را نداشته‌اند که اگر می‌داشتند، فرجام دولت مصدق آن‌گونه نبود. بنابراین ما روی خوشی به انگلیس و آمریکا در این حرکت سبز نشان نداده‌ایم و نخواهیم داد. و نهایتا اینکه این حرکت سبز یک حرکت ملی است. زمانی گاندی در هند رهبر صلح و مخالف خشونت بود و امروز در ایران مهندس موسوی طلایه‌دار صلح و نفی خشونت است. عدم خشونت خصیصه بسیار مهم این حرکت ملی است.
مهاجرانی در پایان سخنان خود از همسر محمدرضا جلایی پور، فاطمه شمس، که در این جلسه حضور داشت، دعوت کرد تا به ایراد سخنانی راجع به بازداشت همسرش بپردازد. شمس نیز در سخنانی، بازداشت‌ها و اعتراف‌گیری‌های اخیر را غیرقانونی دانست و در بند بودن جوانان و یاران امام و سرکوب مردم را مصداق بارز بی‌عدالتی توصیف کرد. وی همچنین از فعالیت‌های مدنی و قانونی پویش موج سوم سخن گفت و هرگونه اتهام‌ به همسرش در مورد رفتارهای خلاف قانون را رد کرد.
شمس، محمدرضا جلایی‌پور را برآمده از خانواده‌ای که سه شهید در راه انقلاب و اسلام داده است، توصیف کرد و گفت: جای تاسف است که در حکومتی که دم از اسلام و انقلاب و امام و شهدا می‌زند، چنین کسی پشت میله‌های زندان است و امکان ملاقات و تماس با خانواده و وکیلش از او سلب شده است. وی روند کنونی را خطری بزرگ برای آینده کشور و جوانان ایرانی برشمرد و افزود امام علی در اعتراض به خلخالی که از پای زنی یهودی باز شد گفتند جا دارد اگر مسلمانی از این درد بمیرد.
این عضو هسته مرکزی پویش حمایت از خاتمی و موسوی (موج سوم) در پایان سخنانش از مهندس موسوی به خاطر استقامت و صداقتش تشکر و برای خانواده‌های شهدای حوادث اخیر طلب صبر کرد و ابراز امیدواری کرد که با فرارسیدن میلاد حضرت علی که هیچ بی‌عدالتی را برنتافت، تغییر مثبتی در وضعیت بازداشت‌شدگان رخ دهد.

متن کامل سخنرانی رییس جمهور منتخب (میرحسین موسوی )با اساتید دانشگاه

چندی پیش میرحسین موسوی در جلسه‌ای با گروهی از استادان دانشگاه، به بررسی شرایط کنونی و افق آینده پرداخت و ضمن شنیدن نظرات دیگران، دیدگاههای خود را نیز در محورهای مختلفی بیان کرد. هرچند حمله نیروهای امنیتی به اعضای آن جلسه باعث تاخیر در انتشار محتوای مذاکرات شد، اما هنوز هم سخنان آقای موسوی که مربوط به فضا و زمان قبل از تایید نهایی انتخابات توسط شورای نگهبان است، خواندنی است.
به گزارش «موج سوم» به نقل از آینده، متن کامل صحبتهای مهندس موسوی در این جلسه به شرح زیر است:
ما‌ها متهم هستیم که امریکایی هستیم، اروپایی‌ هستیم و وابسته به بیگانگان هستیم. برای همین طرح این نقشه ی بیگانگان و موضع گیری در برابر اون‌ها به نظر من برای همه واجب هست. پس باید در این زمینه بیان بشه و گفتگو بشه. واقعا هم اگه ما قبول داشته باشیم که یکی‌ از مهمترین دستاورد‌های انقلاب ما استقلال ماست، این مساله ایجاب میکنه که ما در این رابطه موضع داشته باشیم هر چند به ضرر خودمون باشه. که من میگم ضرر هم نداره اما اگه به ضرر خودمون هم بود ما باید موضع می داشتیم و باید وسیع‌ تر روی این کار بشه و هرچه سریع تر مواضع روشنتری را بیان کنیم.
اگر چه ما این تاثیر رو کاملا نمیتونیم از بین ببریم به دلیل این که ریشه‌های مشکل هنوز وجود داره. هنوز رسانه‌هایی‌ که می‌تونن با مردم صحبت بکنند، جلب اطمینان مردم کنند و نظر مردم رو برگردونند به نیرو‌های مخلص داخلی‌ که نظام، اسلام، کشور و استقلال کشور رو قبول دارن، اینا کار نمی‌کنه و ما در این رابطه با مشکل وسیع‌ روبرو هستیم. توی این هفته اخیر من دائم با کسانی‌ که تماس گرفتن بحث کردم و گفتگو کردم که این به ضرر همه نظام هست و این به ما لطمه خواهد زد. متاسفانه ما نتونستیم که راه حلی‌ پیدا کنیم.همین الان که من خدمت شما دوستان صحبت می‌کنم ۲۴، ۲۵ نفر از کارکنان کلمه سبز دستگیر شدن. همه رو یک جا دستگیر کردن به این عنوان که شما قصد توطئه دارید. خوب این نشان عدم شناخت کسانی‌ هست که الان مسائل رو میخوان اداره کنند و در این زمینه موضع دارن.
در مورد قانونی‌ عمل کردن، من از قدیم اعتقاد داشتم و الان هم اعتقاد دارم که عمل کردن حتی به جنبه‌های صوری قانون برای ما نقطه عزیمت هست و ما نمیتونیم از این مساله عقب بکشیم و اگر یک قانونی‌ رو هم قبول نداریم باید از طریق قانونی‌ به دنبال حلش باشیم. من این رو بار‌ها تو جریان انتخابات بیان کردم. و این تبلیغاتی که هست که من غیر قانونی‌ عمل می‌کنم این دروغ محض هست. بنده کاملا قانونی‌ عمل می‌کنم حتی در رابطه با شورای نگهبان، ما یک شکایتی تشکیل دادیم ولی‌ اگه ۷ نفر از اعضای شورا بر خلاف قانون طرفدار یک جریانی هستن که ما اعتراض داریم به این مساله، اونا بخوان که بنده کرنش هم بکنم در مقابلشون، تو جلسه شون هم حاضر بشم، بنده نمیرم. بنده گزارشم رو دادم و شکایتم رو کردم و اگر اینا درست عمل بکنن این شکایت در دسترسشون هست. شخصی‌ مثل آقای محتشمی هم دائم پیگیر این قضیه است، میره، میاد و آماده است که در جلسات حضور پیدا کنه وشرح بده.
شما دیدین که در مورد همین اظهار نظری که آقای کدخدایی کرد در مورد شهر‌هایی‌ که بیشتر از واجدین شرایط رای داده شده گفت که این ۳ میلیون رای هست و در کل آرا نمیتونه تاثیر بذاره که آقای کروبی یه جوابی‌ داد که در روزنامه اعتماد ملی‌ که مربوط به حزب اونهاست خود اون اعتراض رو سانسور کردن. یعنی‌ شما دقت کنین بعضی‌ جاهاش خالی‌ هست و عین عبارات ایشون نقل نشده. این فضایی است که الان باز کرده اند در سطح کشور. ما یقینا غیر قانونی عمل نمی کنیم، قانونی عمل می کنیم. مطالبی را هم که جناب آقای دکتر حاضری در اول جلسه بیان کردند بسیار مهم و خوب است که اینها مطرح بشود…
بله موارد گوناگونی هست که از اون طریق میشود اعتراض کرد به وضعیتی که به وجود آمده و کاملا در چهارچوب قانون هم باشه. البته جوی هم دارن میسازن. امروز موج خونخواهی‌ از موسوی رو در کیهان تیتر زدن. اینها جو سازی برای ترور شخصیت هست و سرکوب کردن این حرکت. من به ذهنم میاد با این روشنی و آگاهی‌ که مردم دارن اینها اثر عکس خواهد گذشت. جو رو رادیکال میکنه و مشکلاتی رو ایجاد میکنه اما حاصلی برای تثبیت و یا مشروعیت بخشیدن به این دولت نخواهد داشت.
تصور من این هست که، البته ان شاء الله این جور نباشه، شورای نگهبان بالاخره خواهد گفت که هیچ اتفاقی نیفتاده. از نظر چارچوب‌های صوری قانونی‌ دولتی در کشور تشکیل خواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد. ولی‌ فرقی‌ که هست این هست که اگر دولت در دوره قبل نا کار آمدی داشت و دروغ و دغل و هزار جور مسائل، مشکلاتی هم برای خودش و کشور ایجاد کرد، این دفعه مشکلی‌ هم که اضافه می‌شه این هست که از عدم مشروعیت رنج خواهد برد و شبهه خواهد بود که این اصلا درست تشکیل شده یا نه که این موقعیت دولت رو در سطح بین الملل و در سطح داخلی بسیار‌ آسیب پذیر خواهد کرد و چه بسا باعث میشه که دولت در چنین وضعیتی امتیازاتی هم به بیگانگان بده. دولت‌ها معمولا وقتی‌ ضعیف میشن چنین وضعیتی پیدا می‌کنن. ما قراینی هم داریم که دولت فعلی‌ هم هر وقت مشکلی‌ پیدا کرده تو این زمینه کوتاه اومده.
در مسائل داخلی‌ هم همین جور، ما مشکلات بسیاری پیدا خواهیم کرد.ولی‌ مساله اساسی‌ این هست که دولت به صورت رسمی‌ وقتی‌ تشکیل میشه، با تنفیذ و بعد با سوگند در مجلس، نیرو‌های دیگه چه‌ کار خواهند کرد. این یکی‌ از مهم‌ترین سوالاتی هستکه ما داریم. دیروز یک جلسه ای بود که ما خدمت بعضی دوستان داریم، حرف این بود که در سطح ملی یک فعالیت وسیعی براساس اتفاقاتی که در کشور رخ داده، بیداری که در کشور ایجادشده، ما باید عمل بکنیم. این به معنای مخالفت با دولت به این معنی‌ که هر کاری میکنه ما کارشکنی کنیم نباید خدای ناکرده باشه ولی‌ در سطح ملی‌ و مستقل از دولت ما باید کار‌هایی‌ رو سامان بدیم که امکانش هست.
ولی‌ یک چیز مهمی‌ که در اینجا هست این هست که اینها به دنبال به قول فرنگی‌‌ها هژمونی کردن وضعیت فعلی‌ هستن. میخوان رضایت مردم رو پشتوانه کار خلاف قانون خودشون قرار بدن. این نکته حساسی هست. یعنی‌ قانع بکنن که اتفاقی که افتاده همه اشتباه کردن و آقایون درست گفتن و انتخابات همه چیش سالم بوده و خوب بوده. این چیزیست که ما نمیتونیم تن در بدیم و در سطح ملی‌ این حقمون هست که از طرق قانونی‌ بگیم که اتفاقی که افتاده اتفاق بدی بوده و اگر آگاهی‌ نسبت به اون وجود نداشته باشه میتونه مساله استبداد و دیکتاتوری رو در کشور ما نهادینه بکنه یا خدای نکرده ما رو به جاهای بدی ببره.
بنده از اول انتخابات بحث قانون گریزی رو مطرح کردم. من نمیدونستم که به این نقطه میرسیم که خود انتخابات بهترین دلیل و برهان برای اون خطری باشه که من از ابتدا حس می‌کردم که مهمترین مساله کشور این قضیه هست. و این آشکار شد که در این کشور می شود یک چنین قانون گریزی به این صورت و به این وسعت اتفاق بیفته که این همه چیز رو در کشور ما امکان پذیر میکنه.
ولی‌ این وضعیت وقتی‌ میتونه در کشور پایدار بشه که بتونن مردم رو راضی‌ بکنن، نیرو‌های متدین کشور رو قانع بکنن که هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیز مطابق قانون اتفاق افتاده و مساله‌ای نیست و حتی این دستگیری‌ها رو توجیه بکنن و این بستن جراید رو توجیه بکنن و خیلی‌ چیز‌های دیگه رو توجیه بکنن. این همون چیزیست که ما باید راجع بهش تبلیغ بکنیم برای زنده نگه داشتن اصول قانون اساسی‌ و اعتقادات دینی خودمون و استقلال کشور خودمون و ارزش‌هایی‌ که با انقلاب بزرگ ایران به رهبری حضرت امام در کشور ما ایجاد شده.تو این زمینه به نظر من همه سهم دارن و نقش دارن و هر کس باید با ابتکار خودش کاری انجام بده. ما به تدریج باید اتاق فکر‌هایی‌ ایجاد بکنیم و خط مشی‌‌هایی‌ که همه بهش اجماع بکنیم باید پیدا بکنیم. ولی‌ تا اون موقع من فکر می‌کنم یه کاری باید بکنیم که در سطح عموم هر کس هر ابتکاری داره، مثل همان که گفتیم هر شهروند یک ستاد، کار خودش رو انجام بده. این مساله رو ما در یک سطحی میتونیم پیش ببریم
ارتباط با اقشار مختلف از جمله مرجعیّت
خوشبختانه در سطح ملی ما قشرهای گوناگونی رو سراغ داریم که به این مساله حساس شدند از جمله روحانیت. روحانیت را تک و توکی در همین راهپیمایی ها می دیدیم و دوستان می دونند. الان در خود قم هم یک تحرکاتی هست و یک فعالیتهایی در این رابطه انجام میدند چون ما با تعدادی از فضلای قم ملاقات داشتیم ، خود مراجع و پایداریشون برای اینکه تایید نکنند (انتخابات رو)‌ با اینکه فشار زیادی روشون بوده خودش در این زمینه نشون دهنده این موضوع هست. ولی این نیاز به کار بیشتر دارد. فقط صرفا تماس گرفتن من نیست و عده ای رفتن و امدن نیست همه احساس نیاز به این مساله بکنیم و ارتباطات خودمون رو با مراجع بیشتر کنیم هر کس دسترسی داره و در این رابطه اطلاعاتی داره و یا تحلیل داره. انتقالش من به ذهنم میاد که اثر گذاره یعنی با یک زمینه خوبی در این رابطه روبرو هستیم.
بقیه اقشار جامعه هم همین جور و باید همین کار را انجام بدیم.ما باید تلاش بکنیم که حرکت آینده بیرون از نظام قرار نگیره. این برای ما خطرناکه و برای کشور هم خطرناکه و ما اعتقاد هم نداریم یعنی من به ذهنم میاد که ما در داخل نظام هم حرکت خواهیم کرد منتها نظامی که امام تعریف کرده با اون اسلام نابی که ایشون تعریف می کرد به دور از تحجر و با جسارت، روشنی، شجاعت و یک برداشتهایی که عقلانی باشه و با دنیای جدید هم مناسبت داشته باشه. خوب ما در این چهارچوب نقد کننده خواهیم بود و شکل دهنده به حرکتهایی جدید هم خواهیم بود.
بحث تکثر رهبری شد، بنده هم به این مساله اعتقاد دارم. الان تماسهایی با آقای کروبی، قبلا حتی با آقای رضایی با آقای خاتمی و دیگران داشتیم و باز هم این ادامه پیدا خواهد کرد و قصد داریم کمی این رو بسط بدهیم و هرچقدر این بسط پیدا کنه و گسترده تر بشه آسیب پذیری ما کمتر هست و از عقل جمعی گسترده تری هم بهره خواهیم برد. در برنامه های اتی هم انشالله این لحاظ خواهد شد و اینجور نیست که حرکت تکی باشه، البته سیل حرکت ممکنه به سمت من باشه ولی یقینا این ربطی به من نداره و خیلی جنبه گسترده تری دارد مساله. بیداری که در کشور ایجاد شده به نظر من برگشت ناپذیره، یعنی ما در هر شرایط امنیّتی و فشاری غیر ممکن است که وضع را به شش ماه قبل برگردونیم. اتفاقی در کشور ما افتاده که به نظر من برگشت ناپذیره. ما باید به این اعتقاد داشته باشیم. منتها روندها معلوم نیست که همیشه به سمت مثبت باشه یعنی این اگر خوب اداره و مدیریت نشه ممکنه آثار خیلی نا مطلوبی ازش در بیاد همیشه حرکتهایی که در قالب توسعه و رشد مطرح می کنند همیشه رو به جلو نیست ممکنه قهقرایی هم اتفاق بیفته و ما باید مراقب این قضیه باشیم. بهترین استفاده بشه برای پیشرفت کشور و این درحالی است که همین جلسات ادامه داشته باشه آگاهی ها گسترش پیدا بکنه و این حرکت مدیریت بشه مخصوصا با شوکی که الان وارد شده به مردم. این شوک بسیار از نظر من عمیق و گسترده است.
یکی از مهمترین مسائل ما موضع رسانه هاست، ما رسانه ها را در طول انتخابات از طریق رجوع مردم حل کردیم اگه دقت می کردید اون روز ما نه از تلویزیون نه از رسانه های هزینه بر [استفاده نمی کردیم.] حتی پوسترها رفت روی کاغذهای A4 و هزینه خود ستاد که انشاءالله مطرح خواهد شد. دیده خواهد شد که تا چه اندازه صرفه جویی صورت گرفته و در مقابل دستاورد بزرگی که داشتیم .
منتها یک نگاه مدرنی نسبت به استفاده از فضای مجازی در حقیقت بوجود آمده و جوانان استقبال کرده اند. این رازِ، رمز کار آتی ماست. من احساس نمی کنم که به زودی ما کانالی رو در اختیار بتونیم بگیریم و جراید وسیعی داشته باشیم ولی در نظر داشته باشیم که با توجه به گسترش فضاهای مجازی و امکاناتی که در این رابطه بوجود امده اگر به ابداعات و ابتکارات جوانان های خودمون تکیه بکنیم و ازش استفاده بکنیم و با همین روحیه تکیه بکنیم به خلاقیت افراد در هرجایی که هستند این یک مقداری می تونه این خلا رو پرکنه تا دسترسی به امکانات وسیع تری را داشته باشیم.
بحث میشه که شبکۀ ماهواره در خارج از کشور داشته باشیم کانالی داشته باشیم در رابطه با رسانه ها؛ من فکر میکنم باید همه اینها رو روی یک میز گذاشت و از هیچ کدوم نباید صرف نظر کرد ولی اونچیزی که الان میتونه در دسترس باشه این است که در حالیکه همه چیز در حال فیلتر شدن و بسته شدن است ما باز هم با استفاده از نیروی جوانی بیاییم [اینها را] گسترش بدیم فضاها رو گسترش بدیم و از اونها بخواهیم که راه حلهایی برای این حرکت و این نهضت ایجاد بکنند برای اطلاع رسانی.
ما در این زمینه خیلی خلاء داریم و مشکل داریم موضع گیری بسیار حادی که اخیرا صدا و سیما گرفته . البته من مطابق تجربیاتی که دارم این مقدار اغراق که الان در صداوسیما هست برای کوبیدن حرکت بوجود آمده اثر عکس خواهد داشت. ولی‌ منجر به آشفتگی‌ ذهنی‌ میتونه بشه، تردید‌هایی‌ رو میتونه ایجاد کنه، و من آثارش رو می بینم. یعنی‌ روز اول سوال از تقلب نبود، همه احساس می کردن تقلب صورت گرفته، ولی‌ الان سوال می‌کنن دلیل چیه، نتایج چیه، آمار چیه. که باز در این رابطه هم باید خودمون رو تقویت بکنیم، کار بکنیم، ولی‌ من میگم رسانه‌ها موثر هستن. ممکن است که آقایی که میاد فحش میده همون لحظه یه خشمی رو بر می انگیزه، ولی‌ سوال‌هایی‌ رو هم در پشت سر صحبتش در ذهن مردم بر می‌‌انگیزه که یه گروه اندک نمی‌تونن به تنهایی‌ جواب بدن. همه باید مسئول جواب دادن به این مساله بشوند.
این آقای دکتر حاضری میدونن که – از اول هم همینطور- یه گروه اندکی‌ هستیم که قدرتی‌ که ستاد پیدا کرد در ارتباط با جمع کثیری بود که ملت ما بهش اقبال کردن. الان هم چنین نیازی هست. و در این اقبالی که از ستاد شد، کار ظریفی‌ که صورت گرفت این بود که ما گفتیم که جلوی هیچ نوع ابداع و ابتکاری گرفته نشه. باز باشه و هر کس هر کار درستی خواست بکنه و این پاسخ داد. الان هم ما چنین چیزی را نیاز داریم، و برای همین، همین جمعی‌ که اینجا هست، به نظر من خودش میتونه بشینه فکر کنه که چه گونه میتونه فضا رو باز کنه تا ما رسانه‌های قابل دسترسی‌ داشته باشیم. در مورد پشتوانه حقوقی از اول توی ستاد کار می شد، و یکی‌ از برادران بسیار ارجمندی که اسمش هم امیر ارجمند است دستگیر شد و الان زندان است. و بعضی‌ از دوستان متعهد و قوی هم کار می کردن. خود ما هم اخیرا متوجه شدیم که این بخش رو باید تقویت بکنیم، گسترش بدیم و کار بکنیم
لزوم بهره گیری از ابتکارات و گرایش های مردم
در مورد لباس شخصی ها که مطرح شد. اصلا حضور لباس شخصی ها می دانید که جنبۀ غیر قانونی دارد. بنده هم اعتراض کردم. یک متن حقوقی هم نوشتیم که منجر به واکنش رییس پلیس و دستگاه های دیگر شد که نشان دهندۀ حساسیت قضیه است. من به ذهنم می رسه که این اعتراض که جنبۀ حقوقی و قانونی دارد نسبت به این موضوع باید ادامه داشته باشد. این می تواند زمینه را تنگ کند برای این که از این نیروها استفاده بکنند. چون کسانی که قوه ی قهریه بر علیه مردم به کار می برند با لباس های مشخص با آرم مشخص باید باشد از نظر قانونی، و همه نمی توانند این کار را داشته باشند و به این وضع ظاهر شدن ]درست نیست[. خود مردم هم واکنش قوی و محکمی راجع به این موضوع دارند که باید از این مساله هم استفاده کرد. همون چیزی که دوستان اشاره کردند که بعضی از این ها شناسایی می شن و توی سایت ها معرفی می شن روش موثری است و این را ]دست [کم نگیرید و این را ادامه بدهید و خود این یک مقدار کنترل کننده است. و کار حقوقی و اعتراض حقوقی و اعتراض سیاسی هم نسبت به این مساله باید ادامه پیدا بکند. و توی کشورمون این مساله ریشه کن بشه. اگه ما پلیس داریم اگه نیروی نظامی داریم ]نیروی[ انتظامی داریم خوب اونا باید بیان با مسایل اگه خلافی هست برخورد بشه و این مسایل ]لباس شخصی ها[ باید از کشور برود.
یه سوالی شد که بدون تشکل چرا وارد شدی؟ بنده یک برآوردی داشتم که هنوز هم فکر نمی کنم که اشتباه کرده باشم که دیر این رو مطرح کردم. به هر جهت اگر یک سال پیش این رو مطرح کرده بودم اصلا به انتخابات نمی رسیدم و نمی گذاشتند برسم. بنده 15 اسفند می خواستم حتی این را دیرتر ]مطرح[ بکنم که فرصت یک مقدار کار داشته باشم تا دوستان حواسشون جمع بشه یک کمی ما جلو برویم. برای همین 15 اسفند مطرح کردم. حالا به زبان بی زبانی به همه می گفتم که آقا من نمی تونم الان مطرح بکنم. جو سازی می شه فلان می شه بهمان می شه و این ثابت شد الان در وضعیت فعلی، و واقع بین بودم در این زمینه و فکر نمی کنم که غیرواقع بین بودم. یقینا من اگر در ماه فرضا مهر و آبان مطرح کرده بودم به عید نمی رسید مساله ی شرکتم در انتخابات. به هر حال ولی تصور بنده از وسعت تقلب و نوع کاری که شد این نبود. من این را قبول دارم که فکر می کنم همۀ ما غافلگیر شدیم. بنده تنها غافلگیر نشدم یعنی اطلاعاتی که الان می رسد و بحث ها و گفتگوهایی که می شود ]راجع به تقلب[ خیلی گسترده تر از آن چیزی است که ما فکر می کنیم. و باز هم بنده اطلاع دقیق نداشتم که مقام معظم رهبری این قدر به رییس جمهور علاقه داره شاید اون موقع اگه از اول گفته می شد شاید بنده یک فکر دیگه ای می کردم راجع به این مساله.
ما در خود انتخابات مشکل دیگه ای هم پیدا کردیم و مسالۀ مقدمۀ انتخابات هست که فوق العاده مهم است. که آن ها هم دست کم ندارد جنبۀ قانونی دارد انجام آن کارها. یعنی مواردی نقل شده که خود این انتخابات را حتی اگر درست هم انجام می شد همون مقدمات ]را زیر پا گذاشتن برای ابطال انتخابات کافی بود]. مثل کسی که بدون وضو وارد نماز شده و خوب نمازش باطل است. بنابراین مقدماتی که صورت گرفته مقدماتی است که غیرقانونی و خلاف قانون بوده. مواردی هست مثل پول پخش کردن ها و دروغ پردازی ها و کارهای مختلفی که صورت گرفته. یک موردی اش هم الان کشف شد که قانون داشتیم که از نظر مساله نفت که چه جوری یارانه بدهند و توزیع بکنند. مجلس الان اعتراض کرده به عنوان یک کار غیرقانونی. معلوم است که به خاطر انتخابات اجرای این مساله را به تاخیر انداخته اند. حالا این ها جدا توی روند انتخابات هم توی مقدمات دیگه اش که در آستانه ی انتخابات اتفاقاتی افتاد که هر کدومش می تونست ما ها را فلج بکند از جمله تعطیلی اس ام اس هاست. ما تمام شبکه ی ارتباطی مان را بر این اساس تنظیم کرده بودیم. با کارشکنی ای که برای ناظرین ما گذاشته بودند و محدودیت هایی که در این زمینه به وجود آورده بودند- ما فکر کرده بودیم از این طریق ]می توانیم ارتباط برقرار کنیم[ و اطمینان هم داده بودند که این از بین نمی رود و بر این اساس قرار بود که یک کار وسیع صورت بگیرد. یک ساختمانی تعبیه شده بود با تعداد زیاد افرادی که متخصص باشن اطلاع بگیرن با کامپیوتر و رایانه های گوناگون. همۀ این ها با تعطیلی اس ام اس ها اصلا از بین رفت. وقتی ما همان روزها اعتراض کردیم ۲ گروه از سوی ۲ کانال ما به مخابرات رجوع کردند آن ها هم بدنه شان گفتند و هم مقامات رسمی شان گفتند که ما نکردیم و به دستور ما نبوده. خوب برگشت به جاهای دیگه و این خودش اخلال کننده در کارهای ما بود. به اضافۀ موارد دیگه ای که طرح شد.
یکی از دوستان سوال کرده که ادامۀ راه تا کجا؟ قطعا این ادامۀ راه تا کجا یکی این مقطع کوتاه فعلی را در بر می گیرد و یکی ماه های آینده و حتی سال آینده را ]در بر[ می گیرد. بر می گرده که ما اون چیزی که در کشور اتفاق افتاده را یک فهم دقیق ازش داشته باشیم و خوب ارزیابی بکنیم و براساس آن موقعیت جدید را بسنجیم و تشخیص ]داده[ خواهد شد و روندها رو پیش بینی بکنیم و بر اساس آن برنامه هایی را بریزیم. این جا یه سری بحث هایی می تواند باشد که حداقل یک جلسه ی کلی را می تواند به خودش اختصاص بدهد توی همین جمع هم می تواند باشد. توی جامعه شناس ها یا دوستانی که رشته ی علوم سیاسی هستند می توانیم به آن بپردازیم. توی اتاق های فکر هم می شود به این مساله پرداخت و راه حل هایی هم کوتاه مدت و هم دراز مدت می تواند برای این مساله پیش بیاید.
آن چیزی که بسیار مهم است این است که نیروهایی که به این جریان علاقمند هستند و خودشان در انتخابات شرکت کرده اند یک نوع طیفی از فکرها در آنها مطرح است. بعضی ها می گویند باید سریع تر مطالب خیابانی باید جمع بشود و باید به یک فاز دیگه ای منتقل بشه و بعضی ها مدافع این هستند که این مسائل باید ادامه پیدا بکنه. بعضی ها تند هستند و بعضی ها کند. این بحث و گفتگوهایی است که باید ادامه پیدا کند و در یک حالت جمعی ما راه حل هایی باید برای آنها فکر بکنیم. یقینا بین شما هست بین دوستان ما هم هست. انشالله به یک نتیجه ای باید برسیم. الان ما اقتضایی عمل می کنیم. بعضی چیزها هست که ما اصلا واقعا دنبال مردم می دویم. خیلی از اتفاقاتی که بعد از انتخابات روز جمعه افتاد به هیچ وجه زادۀ هیچ نوع تدبیر مرکزی و دستوری نیست. خود آن راه پیمایی عظیمی که دوشنبه اتفاق افتاد و دوستان هم می دانند و بیشتر دوستان در آن حضور داشتند. تصور می شد که عدۀ کمی در آنجا خواهند آمد. خود حضور بنده در آنجا توی ستاد بحث کردیم و به این ترتیب بود که ممکنه مردم جمعیت کمی باشد و این خشونتی که علیه مردم می شود شاید اگر بنده بروم یا این خشونت کم بشود و یا ما هم یک کمی کتک بخوریم و دل مردم بیشتر ]خون[ نشه. با این دید ما رفتیم ولی اون جمعیت عظیم بود و مردم بیش از آن چیزی که ما فکر می کردیم حضور داشتند. یا مثلا جمع شدنان در میدان توپخانه قطعا با برنامه مرکزی و ستاد مرکزی صورت نگرفت و امثال این ها.
الان هم هنوز این کارها به نظر من ادامه دارد. حتی من توی اطلاعیه ها گفتم این آرم سبز و نماد سبزی که انتخاب کردیم از خود داخل مردم به سمت ما اومد و نه این که اندیشمندان خیلی متفکری ما داشته باشیم و فکر بکنند و این را کار بکنند و جا بندازند. نه توی یکی از مسافرت ها یه جوان ۱۸-۱۹ ساله پیشنهادش رو داد بعد با پیشنهاد اون یک شال سبزی انداختند گردن ما و یکی به خبرنگارها گفتند و یکی هم لباس سبز و من هم حس زیبایی شناسانه ام بد نیست به دلیل رشته هنری. فکر کردم که این می تواند خیلی بگیره و خود فاتح و دیگران هم همین اعتقاد را داشتند و تبدیل به یک نمادی شد که به عنوان یک دالّ شناور به قول امروز توانست یک عده زیادی را در سطح ملی به خودش جمع بکنه و تبدیل به یک پرچم بشه. به دلیل غنای این رنگ در تاریخ فرهنگی ما خیلی کمک کرد. واقعا یک رنگی است که ما همیشه به اهل بیت علیهم السلام این را نسبت می دهیم و جنبۀ مذهبی برای ما داره و مردم یک احساس خوشی و زیبایی در مورد آن دارند. بخشی از پرچم سه رنگ به این رنگ آمیخته است و خود طبیعت هم این چنین است. خداوند متعال هم خیلی کمک کرد. همان قرعه ای که به رنگ سبز در آمد خیلی در سطح کشور اثر داشت. و این ها از درون صفوف مردم در آمد. من می خواهم بگویم که هنوز هم ما نیازمند بهره گیری از ابتکارات و گرایش های مردم هستیم و نمی خواهم بگویم که برنامه نداشته باشیم و همه اش به دنبال این مساله برویم ولی این به اصطلاح دو طرفه باشه.
اهمیّت ایرانیّت در کنار اسلامیّت آقای دکتر... تاکید کردند که بر اسلامیت نظام تاکید بشه، خود این اسلامیت درمورد خطره ، این درسته ، البته تجربه ای رو اینجا خدمت دوستان منتقل بکنم که درطول انتخابات ما چیزی رو یاد گرفتیم و رسیدیم. اینو من در جلسه دیروز هم نقل کردم که ما رفته بودیم رشت برای تبلیغ ، ما رفتیم مزارع چایی ،بارون هم میومد، وسط اونجا ضمن اینکه بحث میکردیم چطوراین مزارع چایی و این کساد پیش اومده یک نفر به خاطر عرق ایرانیش آورده و کاشته و ما داریم از دست میدیم و چه مشکلاتی داریم و اینها. اونجا من به ذهنم رسید که غیر از اینکه چایی خارجی میاد و تمام چایی داخلی را از بین میبره. خود این بی اعتنایی به محصول داخلی یک نوع بی اعتنایی به همون عرق ایرانی یا احساسات ایرانی [است] که ما همه مون داریم. در کشور ما هست.
به ذهنم آمد که خیلی از مسائل رو از این زاویه هم ما می تونیم مطرح بکنیم در سطح جامعه برای همین وقتی برگشتم اون سالن ورزشی که مردم جمع شده بودند صحبت میکردیم، من گفتم این مسئله ای که تو بازارهای رشت برنج باسماتی الان وجود داره و برنج خودشون به فروش نمیره یامثلا صنعت نوقانمون از بین رفته یا چاییمون از بین رفته یه معنای اقتصادی داره که همه می دونیم، اما گفتم خوب یک کمی عرق ایرانی، یه کمی حس علاقه به وطن که اینقدر در این چند صدساله داشتیم این کجا رفته. خیلی هیجان وسیعی در سطح سالن ایجاد شد . بسطش دادیم تو بقیه حرکتی که در سطح ملی داشتیم، که همیشه گفتم اوجش رو و صحنه بسیار زیبایش را در مسجد سیّد اصفهان دیدم وقتی بحث رو از یک زاویه ای مطرح کردم. مردم بدون اینکه بنده این شعار را داده باشم شروع کردن پا کوبیدن به زمین و” ایران ایران” گفتن که در فیلم مجید مجیدی هست این قضیه.من به ذهنم میاد که این [ایرانیّت] یک چیزی است که در این بیست سال اخیر حالا، حداقل، گم شده. چون من حضرت امام رو شخصی میدونستم که به این احساسات ارج میگذاشت. توی رویه های گوناگونش من دیدم و نقل قولهای مختلفی هم می تونم بکنم. حالا غفلت کردیم ، البته در سند چشم انداز بیست ساله هم بحث ایرانیت و اسلامیت بحثش مطرح شده. برای ما آینده ای – که آینده ی دشواری است که تا این وضعیت تثبیت بشه – احتیاج داریم که به این مسئله برگردیم برای بر انگیختن مردم و جمع کردن اونها بر محور کارهایی که کشورمان را از مشکلات حفظ بکنه و ما را به سمت یک راه حلهایی برانه که به نفع کشور باشه. برای انسجام خودمون برای تشکیل دادن گروهها برای فعالیت های اقتصادی برای فعالیتهای فرهنگی و نظایر اونها .
منتها وقتی که ما ایرانیت رو اینجا مطرح میکنیم همونطور که مرحوم شریعتی یک موقع مطرح میکرد که وقتی که ما برمی گردیم به عناصر تشکیل دهنده ملیت در ایران واقعا بخش عمده اش اسلامیّه، اصلا نمیشه اینها رو از هم تفکیک کرد. ما ایرانیتی نداریم که منهای اسلامیت باشه، بله رژیم سابق تلاش میکرد که همینکار رو انجام بده و شکست خورد . در انقلاب اسلامی، حالا قبل از انقلاب اسلامی هم به این مسئله هم حساسیت پیدا شد که شهید مطهری یادتون هست بحث اون کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مطرح کرد که یکی از مهمترین کتابهایش است. بعد از انقلاب هم این در ذهنیت ما بوده اما خوب از این مسئله استفاده نکردیم.
الان موقعیتی است که می تونیم استفاده کنیم بسیاری از سیاستهایی که ما با آن مخالف هستیم و لطمه زننده به استقلال کشور ما، به اقتصاد کشور ما و منجر به عقب موندگی ما شده به دلیل عدم حساسیت به همین عرق ایرانیگری و علاقه به کشور هست به نظر من.
ما در یک سالن نشسته بودیم زنجان بود دانشجویان نشسته بودند یک چندتا از این بچه هایی که مزاحم می شدند بودند اونجا ، من دیدم که پرچم فلسطین تکون میدن گفتیم که پرچم فلسطین رو همه علاقه داریم و خودمون هم مدافع بودیم از اول انقلاب هم جزو کسانی که بیشترین شعار رو دادیم بودیم ولی توی یه جمعی که داریم درباره انتخابات ایران صحبت می کنیم پرچم فلسطین چه معنایی داره، همه بچه ها شروع کردند شعار دادن و اون فرد خجالت کشید و پرچم رو کشید پایین.اون موقع که من می خواستم این شعار رو بدم و این بحث رو بکنم یاد این قضیه افتادم که یاسر عرفات ایران اومده بود اول انقلاب، اولین مسافر خارجی که ما داشتیم یاسر عرفات بود، اومدند ایران ، یک دفعه خبر دادند به حضرت امام که ایشون میخوان برن خوزستان. گفت جلوشو بگیرید. جلوشو گرفتند میخواست به عنوان عربیتی که اونجا هست بره و از این مسئله استفاده بکنه همون موقع برخورد شد.
ما در این مدت گذشته مخصوصا در چهار سال گذشته این مسئله رو از یاد بردیم و این مسئله مهمی که باید بهش رجوع کنیم، و می تونه در شعارهای ما و خط مشی های اساسی آتی ما اثر بگذاره و بنده به این مسئله معتقدم و این مسئله و قضیه را دنبال خواهم کرد.یک سری راه حل هایی شده مثل تحریم صدا و سیما که من وارد اونها نمی شم …دوستان ایراد گرفته که شما نمی دونستید اینطوری پیش میاد؟ نه من واقعا فکر نمی کردم به این وسعت، که تقلب به این گستردگی بشه اما به نظر من چیزی که باید به عنوان فرصت تلقی بکنیم – اون اتفاقی که در کشور ما افتاده – ما باید اینطور تصور کنیم که جنبه دفعی و آنی نداشته بلکه این انتخابات چیزی را رو کرده که در بطن کشور ما و نظام ما در حال شکل گیری بوده و خوشبختانه این عریان شده این بیان شده و آشکار شده و خطرش دیده شده و این رو باید به عنوان یک فرصت دید.
به سلایق مختلف مردم توجّه کنیم – روشهای پر هزینه پشتیبانی مردم را کم می کند – فکر نکنیم از راه قانونی نمی شود مقابله کرد میگفتن که، قانون گریزی، یه چیزای دیگه هم میگفتن. وقتی‌ که بحث دروغ شد مردم اون پوستر خیلی‌ قشنگ رو ساختن که یه دروغ نوشتن و روشم یه علامت [ممنوع] زدن . بنده به عنوان کسی‌ که حالا کمی‌ تو رشته هنر سر رشته دارم [میگم] یکی‌ از قویترین پوستر‌های طراحی شده تو صد سال گذشته است، و گویا ترین. بنده هیچ شهری نرفتم بعد از اون جریان که این آرم رو ندیده باشم. به طور طبیعی‌ دست مردم عادی دیده می‌ شد. بالا خره یک چیز هایی‌ در این کشور اتفاق افتاده که در این انتخابات رو شد و بعضی‌ شون تبدیل به پوستر شد. اون محکومیت دروغ فقط محکومیت دروغ دولت نیست، بلکه [محکومیت] میل به دروغ و ریایی است که متاسفانه در جمع ما به شکل عمیقی به وجود آمده، به دلیل سیاست‌های مختلفی‌ که ما در زمینه فرهنگ داشتیم.
مردم قبل از انتخابات، سعی‌ کردند بر این مساله غلبه پیدا کنند. این موج سبزی که شروع شد از تجریش تا میدان راه آهن در حقیقت برای غلبه بر این مساله بود که این ریا و نفاق رو – که باعث تکه تکه شدن ملت ما، خانواده ها و سلیقه‌های گوناگون است – پشت سر بگذره. برای همین وقتی‌ [موضوع] دروغ و پوستر را می بینیم – من این پوستر را نمیدونم کی‌ کشیده، چون یک کمی‌ عامیانه هم هست، ولی‌ گویایی اش در همون عامیانه بودنش است – یا چیزهایی‌ نظیر این. من گمان می‌کنم که عریان شدن حکومت و این گرایش هایی‌ که در بطن جامعه بود رو به عنوان یک پدیده خوب بشناسیم و از آن استفاده بکنیم و پیش ببریم.
مردم راه حل‌ها را هم نشان دادند. مردم دلشون می‌خواد با هم باشن، شاد باشن، ایران رو دوست داشته باشن، پیشرفت داشته باشه، علم داشته باشن، سلیقه‌های مختلف همدیگر رو تحمل کنند، آزادی باشه.من یک چیز خنده داری برام اتفاق افتاد که واسه آقای خامنه‌ای هم نقل کردم. اینجام میگم که جلسه سرور پیدا کنه. روزی من داشتم میرفتم یافت آباد، از نواب داشتم می رفتم، یه پیکانی کنار ما افتاد که طرفدار های احمدی نژاد توش بودن. من رو شناختن، سرشون رو بیرون کردن و پوستر آقای احمدی نژاد رو داشتن و شعار دادن که “آزادی اندیشه با چیز و چیز و چیز نمیشه”. من هم گفتم کند بکنیم که با هم برویم، و شروع کردیم با هم شوخی‌ کردن. نزدیک ۱۰ دقیقه یک ربعی که کنار هم می رفتیم، من ندیدم که اونا حس خصمانه‌ای نسبت به من داشته باشن که مثلا بخوان چیزی رو پرت کنن یا ماشین شون را به سمت من منحرف کنن یا اینکه من احساس ناجوری داشته باشم که مثلا اهانت شد و بد شد و این حرفها.
خوب ما قبل از انتخابات یه همچین روحیه‌ای رو در کشور پیدا کردیم که افکار و اندیشه‌های مختلف در کنار هم قرار بگیرن. قطعا اگر نظام از این مساله استفاده میکرد ما به یک راه حل‌های میانه‌ای برای سرعت پیشرفتمون میرسیدیم.من گمان می‌کنم یکی‌ از کارهای آتی ما زنده کردن همین روحیه در میان ملتمون باشه. هر نوع حرکتی که بخواد اختلاف بین صفوف مردم بندازه، بین این گروه و اون گروه، بین راست و چپ، بین طبقه پایین و بالا، و امثال اینها ما باید در برابرش موضع داشته باشیم. یعنی‌ ما نباید مشهور باشیم به اینکه خودی وناخودی می‌کنیم. ملت ما یک پارچه است و سلایق گوناگونی هست که اینها همدیگر رو تحمل می‌کنن. یک آدمی جانی است، خوب می گیرند و پشت قفس می‌ گذارند. بقیه مردم تا وقتی‌ برائت دارند میتواند در کنار هم زندگی‌ کنند و همدیگر را تحمل کنند.قبل از انتخابات و جریان انتخابات این را عیان کرد که میتواند هم‌چین چیزی باشد. نمونه اش رو سوال می کنند، نمونه اش خیابان‌های ما در شبهای قبل از انتخابات در خیابان‌های ما بود که خون از دماغ کسی‌ نیامد، یک دونه خشونت یا درگیری که منجر به جرح و ضربی بشه شما نمیتونید مثل بیارید. ما نباید بذاریم این دستاورد از بین بره تو ادبیاتی که به کار میبریم یا توی صحبت‌های که می‌کنیم و در ارتباطی‌ که با مردم داریم، باید آن را به شکل دستاورد داشته باشیم.
ما نباید – بنده رو متهم میکنند، بنده نیستم ولی‌ مهم نیست – کاری بکنیم که این جریان به قانون گریزی متهم شه. این نکته بسیار مهمی‌ است. فکر نکنیم از راه قانونی‌ نمی‌شود مقابله کرد، نمی‌شود خواسته‌ای رو مطرح کرد. هم در سطح جهان ما نمونه‌هایی داریم که افرادی مبارزه کردند و نتیجه گرفتند، و هم در داخل کشور ما بوده این قضیه. و فکر نکنیم سختی این راه کمتر از راه غیر قانونی‌ است. بعضی‌ فکر میکنند راه انقلابی این است که همه چیز رو پشت سر بگذاریم و به اصطلاح مثل تانک وارد قضیه بشیم، نه! راه قانونی‌ درد سر داره، سختی داره، مشکل داره ولی‌ یه چیز پایدار تری میتونه واسه کشور ما ایجاد بشه. این مساله ما را کمک می‌کند و قشر‌های مختلف جوش بخوریم، با روحانیت جوش بخوریم، افراد رو دور هم جمع کنیم، ریسک کار دست جمعی‌ رو برای اقشاری که نیاز داریم پشت این فکر بیافتن رو پایین بیاریم.
خوب اگر دائم، مردم ما برای یه مدت طولانی‌ در معرض این قضیه باشن که ضرر می کنند و مشکلات پیدا می‌کنن. به طور طبیعی‌ با مشکلات و وضعیت اقتصادی که داریم، پشتیبانیشون از این حرکت کم خواهد شد. وضعیت رسمی‌ هم نباید بگذاریم هژمونیک شود، یعنی‌ حالتی که رضایت مردم را جلب کنند که خیلی‌ چیز خوبی است که همین جوری تحمل کردن. باید شرح بدهیم و خطراتش در آینده رو مطرح کنیم.
حرکت در چهارچوب نظام
بنده اشاره کردم که کارهامون باید در همون چهارچوب نظام هم انشالله باید باشه. حالا از نظر تشکیلاتی چه باید کرد و آیا حزب لازم هست و غیره رو به نظرم باید بگذاریم اتاقهای فکر کمی کار بکنه. دیروز ما یک بحثی که با یک عده دوستان و مدیران کشور داشتیم گفتیم که با وضعیتی که دولت درست کرده که یک نیروی عظیمی رو در حقیقت رها کرده و پشت سر گذاشته، این رو اگر در کنار اساتید دانشگاه و نیروهای نخبه کشور قرار بدهیم یک طرح جامع ملی از طریق تشکیل ان جی او هایی که در زمینه های مختلف اقتصادی و فرهنگی و سیاسی غیره فعال باشند اما در یک مرکزیتی به هم جوش بخورند و از یک خط مشی ای پیروی کنند می توانیم یک جریان عمیقی در کشور راه بیاندازیم. کار سختی است اما کاملا شدنی است و می توانیم آنرا انجام دهیم.این کار منجر به این می شود که ما نیروی بیدار شده و زنده را در صحنه نگه میداریم. نا امیدی را که بزرگترین مهلکه ای است که ما ممکن است دچار شویم می توانیم پس برانیم.
الان همه شماها یادم هست که وقتی تو این جمع می امدید ۲۵ سال پیش این جمع رو تشکیل دادیم جوان بودید. من از اولِ تشکیل این جمع بودم. همه شما فرزندان بزرگ دارید. احتمالا در خونه هاتون فرزندانی دارید که با سیاست قهر کرده بودند و با شما همراه شدند (حضار: از ما جلوتر افتادند) و خوب از شما جلوتر افتادند (حضار: ناامید شدند) آه بحث سر همین است که باید کاری کنیم که ناامید نشوند و باید کاری کنیم که اینها ناامید نشوند و باید راهی برایشان باز کنیم و بگیم که آینده گرچه سخت ولی قابل ساختن برای کشور هست.
همه حکومت ما که دولت نیست و همه تاریخ ما هم ۴ سال یا ۸ سال نیست. ما یک کشوری هستیم با یک تاریخ طولانی. البته تاریخ نوشته ما ۲۵۰۰ سال ۳۰۰۰ سال و امثال این هست ولی ما در موزه هامون اشیایی با سابقه ۱۲۰۰۰ سال هم داریم. یعنی یک تمدن بیسیار دیرین داشیم و یک تمدن کهن هستیم. فراز و نشیب های بسیاری هم داشتیم و این هم یکی از اون فراز و نشیب هاست. قربانی هم می طلبه. ممکنه چند نفر سرشون زیر آب بره بالا برند پایین برند ولی تو اصل تاریخ ما این مساله تاثیر نمیگذاره ما این رو باید به جوونهای خودمون منتقل کنیم و باید بهشون منتقل کنیم که بالاخره زحمت داره و همینطور دودستی یک آینده خوب و یک آینده پیشرفته رو به همه نمی آیند تحویل دهند من گمان نمی کنم یک کشوری وجود داشته باشه که الان اون رو مترقی بدانیم و این دوره ها نگذرونده باشه یعنی همه کشورها بالاخره از یک مسیرهای سختی گذشته اند و ما هم این مسیر سخت رو داریم.
انشالله باید این روح امید رو به جوونهای خودمون مخصوصا بدمیم و این وحدت رو بین ملت خودمون حفظ کنیم که پیش بریم. راه حل هم باید فکر کنیم و راه حلهای عملی پیدا کنیم.این فضای اداره مدت یک ماه آینده یکی از دشوار ترین قسمتهای مسیری است که در اون افتادیم. احتمالات زیادی هست. البته کمترین هزینه رو موقعی نظام می داد که می آمد و از یک طریقی راست آزمایی می کرد حقیقت یابی می کرد و همه تن در می دهند به اون و رضایت پیدا می کردند. حالا به راه حلی برسیم یا نه خوب یک راه حلهایی هستد آقای خاتمی برای راه حلی اقدام کرده اند مراجعی در قم دنبال راه حلهایی هستند بعضی شخصیتهای نظام هم دنبال راه حلهایی هستند بلکه راهی در این زمینه بجویند که آیا میشود.
حالا مثلا ابطال دو مرحله ای شدن یا جمع به اصطلاح حقیقت یاب که بیاید نظر بدهد و مساله رو یک سره کنه احتمال اینکه این راه حلها به نتیجه برسه من نمیگم صفره ولی نزدیک به صفر هست و من امیدی ندارم ولی خوب باید این مسیر رو به هر حال رفت. در مورد شورای نگهبان احتمال من میدم و انشالله اینجور نباشه که یک طرفه عمل بکنه ولی ما دعا می کنیم که یک طرفه عمل نکنه. حتی اگه به فرض اینکه برسه به ۵ درصد تقلب همون حداقل ۵ درصد را علنی بیاد اعلام بکنه که یک کار غیر قانونی صورت گرفته و همین باز هم دل مردم رو تا اندازه ای خنک می کنه.
که حالا تا چه اندازه بکنند به نظرم یک مساله است ولی خود ما خیلی مهمه که چی کار می خواهیم بکنیم و انتظاراتی که در مردم بوجود آمده. بخشی از مردم شعارهای خیلی تندی می دهند و اوایل که خیلی تند بود و اصلا طوری بود که بنده در خیابان ظاهر می شدم حتما شنیدید که موسوی موسوی رای مرا پس بده انگار که رای ها رو من جمع کردم (خنده) گفتم که بابا دست من نیست (خنده حضار) گفتم که انشالله با هم تلاش بکنیم وپس بگیریم (حضار: رای ما را پس بگیر. بگیر ) – اره البته پس بگیر – البته خود مردم واقع بین شدن و میدونن که امکانات محدوده و با این واقعیت دارند خودشون رو سازگار می کنند و کارهای خودجوشی رو انجام می دهند.
این مساله با وضعی هست که طبیعتا با خسارت هایی که هست ادامه داشتنش محل سوال هست. این چیزی که آقای دکتر حاضری اول جلسه مطرح کردند فوق العاده به نظرم مهمه که بحث و گفتگو گذاشته بشه و خود این میتونه راه رو باز کنه که در یک ماه آینده چه کار باید بشه.ما در حدی که ستادمون الان برقرار، یک ستاد درب و داغونی داریم دیگه. حمله کردن یک عده رو گرفتن هر آدمی که احساس می کنند می تونه موثر باشه همون رو دستگیر می کنند. به رده های بالا رسیدند.
همون علیرضا بهشتی که دستگیر کردن در ستاد مرکزی ما و روزنامه کلمه جزو آدمهای موثری بود که حضور داشت. ما فکر می کردیم که هر دو علیرضا بهشتی (دیگری فرزند آیت الله بهشتی است) رو بگیرند. اون یکی علیرضا بهشتی را هم تا دم دستگیری رفتند اما رها کردند.
بالاخره با این وضعیتی که داریم ارزیابی کنیم که انشالله تصمیماتی که گرفته میشه با مصالح ملی ما و با اعتقادات دینی و اخلاقی ما سازگار باشه. ما جو هرچقدر تند بشه و بد بشه نباید از این اخلاق و آرمانهایی که بهش اعتقاد داریم دست برداریم حتی اگر به خاطرش قربانی بشیم. ما انشالله تا آخر دروغ نگیم، درست عمل بکنیم، اگه چیزی روشن شد قبول کنیم، اگه راه خوبی باز شد حتی اگر به ضرر ما بود از اون استقبال بکنیم. خداوند هم من یقین دارم که اگه این نیت رو داشته باشیم به ما کمک می کنه.
بنده شهادت بدم اتفاقاتی که افتاد که اتفاقات بزرگی بود به مدیرت ضعیف خودمون نسبت نمیدم .ما یک جمعی بودیم – جناب دکتر منوچهری هم زیاد میخنده (خنده) چون میدونه، وقوف داری (خنده) – یک آدمهایی بودیم و یک جمعی بودیم و نشستیم و گفته شد حتما اینجور بشود و اینجور بکنیم ولی به دلیل صداقتی که در کار بود خدا برکت داد و این فضای ملی که یک سرمایه ای برای کشور شد ایجاد شد. در آینده هم بیش از این که به مدیریت خودمون اعتقاد داشته باشیم باید به اخلاق خودمون تکیه کنیم و البته در مساله مدیریت هم باید تدبیر داشته باشیم در این چهارچوب پیش بریم من دلم روشنه که یقینا این حرکتی که بوجود آمده به نفع ملت ما خواهد بود.

سایت احمد توکلی : احمدی نژاد از مردم عذر خواهی کند .

سایت اصولگرای “الف” وابسته به احمد توکلی طی یادداشتی با عنوان «مبارزه با مفاسد: رويکردي انقلابي يا شگردي تبليغاتي؟» نوشت: «نکته قابل تامل دیگر اینکه وقتی آقای احمدی نژاد بار اصلی تبلیغات مبارزه با فساد را درافشای اسامی و طرح اتهامات قرار می دهد قاعدتاً انتظار میرفت که نام برخی افراد وابسته به حامیان ایشان که شایعات بسیاری در خصوص مفاسد مالی متوجه آنهاست نیز بدون اغماض طرح می گردید.»
متن کامل این یادداشت را بخوانید:
این نوشتار سعی داردبا بررسی نحوه تبلیغات و بیانات آقای احمدی نژاد در طول دوران تبلیغات انتخاباتی درخصوص موضوع “مبارزه با فساد “. همچنین توجه به بیانات رهبری در همین رابطه و نگاهی به جنبه های مطرح دیگر در این مبحث به تحلیل رفتار یاد شده بپردازد. بدیهی است تحلیل و نقد رفتارها و شعارهای تبلیغاتی سایر نامزدها و موضوعات پیرامونی آن به فرصتی دیگر نیازمند است.
یکی از محورهای اصلی تبلیغات انتخاباتی آقای احمدی نژاد که به باور بسیاری از تحلیلگران اثر قابل ملاحظه ای بر آرای ایشان نیز داشته است. بر مبارزه علیه فساد استوار بود. نوک پیکان این نوع تبلیغات بی پرده و صریح به سوی اشخاصی خاص و در راس آنها اقای هاشمی و دوستان و وابستگانشان نشانه رفته بود . این حملات سنگین که با طرح اتهامات فساد سیاسی و مالی علیه این افراد توسط شخص آقای احمدی نژاد و سایر افراد و گروه ها و نهاد های تبلیغاتی مرتبط و حامی ایشان صورت می گرفت. در مناظره تلویزیونی معروف با اقای موسوی به اوج خود رسید و تا روز پس از رای گیری یعنی ٢٣ خرداد ماه نیز در مصاحبه و پیام تلویزیونی ایشان ادامه یافت . آقای احمدی نژاد در طرح اتهامات خود تا آنجا پیش رفت که در چندین مناسبت این افراد را با همانند خوانی نمونه های معروف تاریخ اسلام چون طلحه و زبیر که از صحابه نزدیک رسول خدا (ص) در ابتدا و نهایتاً از ستیزه گران خیانت کار در مقابل امیر المومنین (ع) بودند، به شدت مورد انتقاد قرار داد. به این طریق آقای احمدی نژاد با تبلیغاتی پر حجم. بی پرده و البته بی سابقه سعی نمود که خود را به عنوان جدی ترین نامزد مبارزه کننده علیه فساد به عموم ملت معرفی نماید. اتهامات مطرح شده توسط آقای احمدی نژاد عمدتاً در دو محور قابل دسته بندی است:
١- اتهامات سیاسی به افراد و در راس آن آقای هاشمی رفسنجاني به توطئه علیه دولت
٢- اتهامات مالی به وابستگان برخی شخصیت ها بلاخص وابستگان آقای هاشمی.
از طرف دیگر مقام رهبری در نماز جمعه مورخ ٢٩ خرداد ماه یعنی درست یک هفته پس از انتخابات. ضمن ارائه تحلیلی جامع از مسئله انتخابات و حوادث قبل و بعد آن. روش های غلط تبلیغات انتخاباتی را از هر دو جریان عمده صحنه انتخابات مورد نقد و نکوهش قراردادند. در خصوص موضوع طرح اتهامات علیه افراد( که موضوع این نوشتار است). ایشان با ذکر نام از آقایان هاشمی و ناطق نوری و بیان توصیفات مثبتی از ایشان آنها را در کنار رهبر و شخصیت آنها را مورد تائید قرار دادند. همچنین طرح اتهامات مالی علیه وابستگان این افراد را بدون اثبات قبلی در مجاری قانونی عملی نادرست و موجب تشویش اذهان جامعه بویژه جوانان قلمداد کردند. این نکته قابل توجه است که رهبری در سخنان صریح خود در این خطبه مهم برای اولین بارضمن تائید آقای هاشمی از اختلاف نظرو سلیقه خود با ایشان و همچنین نزدیکی آن با رویکرد های دولت سخن به میان آوردند. و لذا طرح این ادعا که تائید و تمجید شخصیت آقای هاشمی در همین خطبه صرفاً نوعی ملاحظه کاری سیاسی ودر حد تعارفاتی جهت کاهش تنش های موجود بوده است. قابل اعتنا نمی باشد. بدین ترتیب رهبری اولاً با تائید شخصیت آقای هاشمی از گذشته تا حال. اتهامات سیاسی طرح شده اخیرعلیه ایشان را نفی نمودند و ثانیاً طرح اتهامات مالی علیه وابستگان به ایشان را بدون آنکه تائید یا تکذیب کنند روشی نادرست قلمدادنمودند که نیازمند تعقيب و اثبات در مجاری قانونی است.
بنابراین تبلیغات انتخاباتی آقای احمدی نژاد تحت موضوع مبارزه علیه فساد هم در مصداق و هم در روش مورد تائید نبوده هر چند ترفندی موفق در جذب آراء بوده باشد. باید توجه نمود که آثار مخرب اینگونه تبلیغات در میان عموم مردم فقط در دایره بد نام نمودن شخصیت های خاص محدود نمی گردد بلکه به خدشه دار نمودن خدمات مجموعه کل نظام قابل تسری است . از آن بدتر اینکه چنین شیوه بدیعی که در این دوره ظهور نمود به عنوان شگرد موفق انتخاباتی مورد تاسی داوطلبین در دوره های بعدی ریاست جمهوری و حتی مجلس قرار گیرد.
نکته قابل تامل دیگر اینکه وقتی آقای احمدی نژاد بار اصلی تبلیغات مبارزه با فساد را درافشای اسامی و طرح اتهامات قرار می دهد قاعدتاً انتظار میرفت که نام برخی افراد وابسته به حامیان ایشان که شایعات بسیاری در خصوص مفاسد مالی متوجه آنهاست نیز بدون اغماض طرح می گردید.
با مروری به مجموعه این رویدادهاست که شائبه تبلیغاتی بودن اینگونه مباحث در برخی محافل حتی بی طرف نیز مطرح گردیده و قابل باور شده است . تبلیغاتی که بدلیل ایراد اتهام به اشخاص تخلف نیز محسوب شده و می تواند پیگرد قضایی بدنبال داشته باشد.
آیا بهتر نبود آقای احمدی نژاد با طرح منطقی موضوع مبارزه با مفاسد به عنوان یکی از شعارهای اصولی خود و با بیان جنبه ها و زمینه های حقوقی. اجرایی و تقنینی در حوزه های مختلف و اقدامات دولت نهم در رفع این زمینه های مفسده انگیز و نشان دادن کاهش امکان و میزان فساد در دستگاه های دولتی، روش تبلیغاتی موجه تر. معقول تر و سازنده تری را به نمایش بگذارد ؟ همان شیو ه ای که در انتخابات سال ٧٢ توسط نامزد رقیب آقای هاشمی یعنی آقای احمد توکلی طرح گردید . به عنوان مثال در تبلیغات آن دوران آقای احمد توکلی برای اولین بار خطر گرفتاری کشور به فساد مالی را مطرح نمود و با شعار مبارزه با مفاسد. سیستم بی بند و بار مدیریتی در دوران سازندگی را نقد نمود و ضمن انتقاد ازایجاد محدودیت در وظایف دستگاه های بازرسی. به تبیین بسترهای ایجاد فساد و نحوه سیستماتیک برخورد با آن پرداخت . هر چند ممکن است این گونه روش ها به دلیل ماهیت استدلالی و منطقی. محرک هیجانات اجتماعی نبوده و موجب تلاطم عمده آراء توده در دوران تبلیغات نگردد. ولی می تواند منشاء آثار بسیارمثبت و سازنده ای بوده. موجب رشد و اگاهی بخش های مهم اجتماع بویژه جوانان گردد.
واقعیت ان است که موضوع مفاسد شامل زنجیره وسیعی از امورمتنوع تحت زیرمجموعه قوای سه گانه و نهادهای مختلف می باشد که مبارزه با آن نیازمند تلاش و همکاری تمامی این نهادها و اقدامات قانونی در چهارچوب وظایف هر نهاد می باشد . ایراد اتهام و افشای اسامی البته بخش مهمی ازقسمت انتهایی این جریان مبارزه است که کاملاً به قوه قضاییه مربوط می گردد. سهم رئیس جمهور و قوه مجریه شکل دهی نظام اجرایی کشور با سازو کارها و تصمیمات و انتصابات شایسته به نحوی است که زمینه های ایجاد مفاسد کاهش یافته. کارآمدی دستگاه اجرا افزایش یابد. حداکثر وظیفه این قوه در برخورد با مفسدان . معرفی آنان به قوه قضاییه و پی گیری و مطالبه محاکمه و نتیجه بخشی برخورد با مجرمان است . بدیهی است در مجموعه دولت بدلیل تمرکز عمده ظرفیت اجرایی واقتصادی کشورو گستردگی سازمانی و پرسنلی، زمینه بروز مفاسد بیش از نهادهای دیگر است . از سوی دیگر بدلیل همین تمرکز واشراف دولت نسبت به موضوعات مختلف امکان تهیه مستندات کافی و محکمه پسند از طریق نهادهای اقتصادی و حتی امنیتی جهت معرفی مجرمان به قوه قضاییه کاملاً مهیاست . به عبارت دیگر در صورتی که دستگاه دولت بینه و دلیل کافی در سوء استفاده و تخلف افراد را نداشته باشد چگونه برخورد قضایی با مفسدان در دستگاه قضا ممکن خواهد بود؟ وتا کی باید شاهد وجود خیل عظیم شایعات مبنی بر فساد برخی اشخاص وابسته به نظام در میان مردم بود بدون آنکه نه محکوم و مجازات شوند و نه برائت آنان از اتهامات احراز و اعلام گردد ؟
حال این سوال مطرح می گردد که ایا دست دولت و رئیس جمهور محترم در چهارسال گذشته از مستندات کافی برای معرفی این مجرمان و مفسدان به قوه قضاییه تهی بوده است و آنها نیز با اطلاعاتی چون سایر شهروندان و تنها بر اساس شایعات. انگشت اتهام را آنهم در روزهای تبلیغات انتخاباتی به سوی برخی نشانه رفته اند؟ یا مستندات کافی وجود داشته ولی بهر ملاحظه و مصلحتی اراده مراجعه به قوه قضاییه نبوده است ؟ یا مراجعه و معرفی انجام شده ولی دستگاه قضا برخورد مناسب و متناسبی انجام نداده است ؟ اینها حقیقتاً نکات مبهمی است که به شفاف سازی و روشن سازی نیازمنداست تا میزان اهمیت وجایگاه حقیقی مبارزه با مفاسد در نهادهای مختلف حاکمیت آشکار گردد.
به عنوان نتیجه گیری با توجه به رویدادهای دوران تبلیغات انتخاباتی و نیز با عنایت به نظرات و بیانات مهم رهبری معظم در نماز جمعه و همچنین با درک عمیق ازاهمیت ویژه موضوع مبارزه با مفاسد نزد ملت و رهبر واینکه بی شک یکی از وجوه نزدیکی نظرات رهبری با دولت آقای احمدی نژاد ( همانگونه که در خطبه های جمعه به آن تصریح نمودند) به اعتبار همین رویکرد حق خواهانه است. توجه به نکات زیر از سوی آقای احمدی نژاد به عنوان اصولگرای منتخب ملت در انتخابات دهم مورد انتظار است :
١- به عنوان یک مسلمان. عذر خواهی و حلالیت طلبی ازهمه کسانی که در طول دوره تبلیغات درمحضر ومنظر ده ها و بلکه صدها میلیون نفر بدون بینه مورد اتهام واقع شدند . حتی اگر برخی از این افراد بعدها توسط دادگاه صالحه محاکمه وبه جرم فساد مالی محکوم شوند. ایراد اتهامات به آنها خارج از مجرای قانونی و قبل از اثبات مصداق تهمت بوده است.
٢- به عنوان یک سیاستمدار شجاع. عذرخواهی از ملت ایران بدلیل بکار گیری روش نادرست تبلیغاتی در موضوع مبارزه با مفاسد و تشویش اذهان. بویژه جوانان و ایجاد التهابات و هیجانات منفی. مخرب و گسترده و تقبیح بکارگیری چنین روشی بخصوص در تبلیغات انتخاباتی.
٣- تاکید بر استفاده از روش های قانونی و اخلاقی و تمسک به مستندات محکمه پسند در معرفی و ارجاع مجرمان و مفسدان در هر لباس. با هر نسبت و وابستگی واز هر گروه و جریان سیاسی به دستگاه قضایی و پی گیری مجدانه نتایج آن تا مجازات خاطیان و تبرئه بی گناهان و پایان دادن به شایعات مسموم.
٤ – تبیین سیاست های اصولی دولت در مبارزه با مفاسد وبکارگیری بالاترین تلاش ممکن در جهت کاهش جرائم در حوزه وظایف قوه مجریه و افشای نقائص یا مسامحه گری ها و مانع تراشی های احتمالی اشخاص و نهادهای دیگر در پیشبرد این هدف بزرگ نه فقط در موعد تبلیغات که در طول دوران تصدی دولت.

ادامه حمایت مراجع تقلید قم از کروبی و موسوی

رضا درویش –
با وجود فروكش كردن اعتراض ها و تنش های خیابانی، نارضایتی و انتقادهای بیشتری در سطوح مختلف سیاسی، مذهبی و روشنفکری از نحوه برگزاری انتخابات و سرکوب راهپیمایی اعتراض آمیز مردم درحال شکل گیری و دیده شدن است.
اکبر هاشمی رفسنجانی که در چند هفته گدشته با چراغ خاموش در حال حرکت در مسیر رایزنی های پشت پرده بوده است، در روزهای گذشته مواضع علنی و شفاف تری اتخاذ کرده و در دیدار با خانواده های دستگیر شدگان پس از انتخابات از نارضایتی از وضع موجود سخن به میان آورده است.
در این میان، بیشتر مراجع تقلید و علمای قم و در کنار آنها برخی امامان جمعه از دو دستگی در سطح كشور ابراز نگرانی كرده و برخی دیگر صریحا به مخالفت خود با نتایج اعلام شده انتخابات ادامه می دهند.
در این رابطه مهم‌ترین واکنش تازه، بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بوده است که بر ابطال انتخابات و نامشروع بودن دولت محمود احمدی نژاد تاکید کرده است.
این مجمع که از بنیانگذاران آن چهره های پرسابقه انقلاب و نزدیکان بنیانگذار جمهوری اسلامی هستند، از استدلال موسوی و کروبی درباره عدم بی طرفی شورای نگهبان و تخلفات وسیع وزارت کشور در جریان برگزاری انتخابات حمایت کرده و خواستار احقاق حقوق افراد آسیب دیده در جریان راهپیمایی های اخیر شده است.
این بیانیه از لحاظ زمانی برای میرحسین موسوی و مهدی کروبی از اهمیت بالایی برخوردار بود؛ به ویژه آن که جناح طرفدار احمدی نژاد به شدت در حال پیگیری پروژه دادگاهی کردن موسوی، کروبی و خاتمی است و آنها را به خط‌ گیری از خارج متهم ساخته است.
از سوی دیگر، موضع‌گیری آیت‌الله ابراهیم امینی در نماز جمعه این هفته قم ضربه تازه ای به جناح حامی احمدی نژاد به شمار می رفت.
امام جمعه قم در خطبه های خود با هشدار درباره دو دستگی مردم و مسئولان کشور عملا روایت جناح حاکم را از مخالفت «عده ای آشوبگر» با نتایج انتخابات زیر سوال برد و به معترضان به نتیجه انتخابات به عنوان بخشی از «امت» مشروعیت داد.
به گفته وی «متاسفانه در این انتخابات شرایط به گونه‌ای رقم خورد که امت به دو گروه تقسیم شدند و این مساله برای نظام ما یک آفت است.»
آیت‌الله ابراهیم امینی که از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است، به «سوابق درخشان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف» اشاره کرده و گفته است: همه این افراد به نظام ایمان و اخلاص دارند و به هیچ وجه آنها و طرفداران آنها ضد ولایت فقیه نیستند.
این سخن که به معنای مخالفت با اتهاماتی است که در زمینه اغتشاش و ارتباط با بیگانگان به موسوی و کروبی وارد می شود، نشان می دهد که در صورت ادامه فضای پرتنش سیاسی شمار بیشتری از روحانیان بلندپایه به صحنه وارد خواهند شد.
این در حالی است که اغلب مراجع تقلید به جز نوری همدانی و مصباح یزدی درباره اعلام ریاست جمهوری احمدی نژاد سکوت کرده و علی رغم حمایت آیت‌الله خامنه ای از احمدی‌نژاد، حاضر به فرستادن پیام تبریک به وی نشده اند.
اما پیام تازه آیت الله صانعی نیز که در آن مژده پیروزی به مردم داده شده بود، در مجموع نشان می داد که مواضع مراجع در قم به طور ملموسی به سمت میرحسین موسوی و همدردی با اعتراض های عمومی گرایش دارد.
این مرجع تقلید از مردم خواسته است که « ظلم‌ها، آزار و اذیت‌ها، ترفندها، مکرها و دروغ‌ها» ناامیدشان نکند و به نیروهای امنیتی و انتظامی نصیحت کرده است که «هیچ فرمان و دستوری نمی تواند مجوز و عذری باشد برای تجاوز به حقوق مردم ـ که حرام و معصیت و ذنب لایغفر است.»
در مجموع، شکاف در درون دو تشکل روحانی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز درباره نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری و حمایت کامل دو تشکل مجمع مدرسین و محققین و مجمع روحانیون مبارز از ابطال انتخابات وضعیتی بی سابقه در عرصه روابط دولت با روحانیت به شمار می رود.
روزهای آینده نشان خواهد داد كه تحرکات چهره های مهمی در درون نظام مانند هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی و رایزنی‌ها با روحانیان قم و مراجع تقلید که به طور سنتی وزنه هایی اساسی در سیاست و اجتماع ایران هستند، معادلات كشور را چگونه رقم خواهد زد.

اعتراف "رسایی" حامی احمدی نژاد : عده ای از اصولگرابان به دولت اعتقاد ندارند .

حمید رسایی، عضو فراکسیون انقلاب گفت: جریانی از اصولگرایان هستند که به صورت جدی به دولت اعتقاد ندارندبه گزارش روزنامه اعتماد ملی وی ادامه داد: در مجلس سه جریان وجود دارد، یکی جریان به‌اصطلاح اقلیت است که واقعا سیاسی تصمیم می‌گیرد و خیلی از تصمیمات آنها سیاسی است. جریان دیگر اصولگرای معتقد به دولت است و به اعتبار اینکه این دولت در خدمت مردم، خادم مردم و از جنس مردم هست و ما هم خادم مردم هستیم و حالا که دولتی در حال کار است و مردم و رهبر، راضی هستند، و دشمن ناراضی است، طبیعتا ما باید به دولت کمک کنیم.رسایی افزود: جریان سوم از اصولگرایان هستند اما متاسفانه نگاه این جریان نسبت به دولت نهم همچنان نگاه رقابت سیاسی است، مثل اینکه هنوز رقابت چهار سال پیش باقی مانده و برخی در حال تسویه حساب هستند. این جریان گاهی بر اساس مبانی تصمیم نمی‌گیرد.

نامه دختر حجاریان به آیت الله زنجانی . پاسخ : نمی‌توانم اتهامات مضحکی را که به نام جمهوری اسلامی به پای او و بسیاری دیگر می‌گذارند بپذیرم.

بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک مرجع عالیقدر آیه الله العظمی بیات زنجانی
با سلام و عرض تبریک به مناسبت ایام ولادت امام علی (علیه السلام)، مولای متقیان، پیشوای عدالت طلبان و آزادی خواهان و امام مظلومان و ستمدیدگان. این روزها دستهای استغاثه و التجاء به درگاه پروردگار عالم گشوده شده است و خلقی پریشان از نامهربانی ها شکوه به درگاه معبود می برند، که “و الی الله المشتکی”. من نیز در هر نماز و دعایی پیکر بیمار و رنجور پدرم دکتر سیعد حجاریان را به یاد می آورم که پس از سوء قصد ده سال قبل همین سلامتی نسبی خود را مدیون دعای ملت شریف ایران است، و گویا میبینم که در سلول انفرادی به نماز نشسته است، او را که بواسطه اصابت گلوله اشقیا به مخچه و نخاعش یارای ایستاده نماز خواندن نیست، و میدانم که لکنتی غریب گریبانش را میگیرد آنگاه که می کوشد حروف را به درستی اداء کند. انگشتهای بی حسّ او توانایی برداشتن قرصهایش را ندارد، نمی‌دانم آیا کسی هست که داروها و قرصهای رنگارنگ اورا به موقع بدهد. او برای نوشیدن جرعه ای آب به کمک نیاز داشت، نمی دانم آیا می تواند پس از ساعتها بازجویی آبی بنوشد و گلویی تازه کند؟ مردم او را به نام سعید میشناسند ولی مادرش اورا عبّاس صدا میزند، بی‌اختیار به یاد جانباز کربلا، باب الحوائج، حضرت اباالفضل العباس می افتم.
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویا ولی شناسان رفتند ازاین ولایت
بیش از دو هفته است که پدرم را بدون هیچ اتهامی بازداشت کرده اند. اصلا مگر این بدن مجروح و ناتوان می تواند جرمی مرتکب شود؟ همه میدانند که پدرم سالهاست در حاشیه دنیای سیاست قرار گرفته و برای سیاستمداران تنها نمادی معنوی به شمار میرود. پس چگونه میتواند تاثیری در تحولات داشته باشد تا جرمی از آن پدید آید؟ انگار از این بدن رنجور هم نمی گذرند. تا کنون نه اتهام ایشان به وی تفهیم شده و نه از داشتن حق قانونی وکیل برخوردار است. آنگونه که پزشک متخصص ایشان در بیانیه رسمی اعلام نموده اند جان سعید حجاریان در خطر است و ایشان نیاز به مراقبتهای فوری پزشکی داشته و بدون پرستاری خانواده در انجام امور شخصی و روزمره که لازمه فرائض دینی است با مشکلات جدی مواجه است و اینها همه در حالی است که ضارب پدرم آزادانه به ارعاب مردم مشغول است. ظاهرا مضروب باید به جای ضارب مجازات شود این روزها جز گریستن به درگاه خدا سلاحی ندارم. امروز زینب دختر سعید حجاریان فریاد تظلم و دادخواهی به بیت شما مراجع عظام آورده است که به خاطر خدا هر تلاشی در توان دارید به کار گیرید تا همه مظلومان دربند از جمله پدرم به آغوش خانواده بازگردند که مراجع در سنتی هزار و چند صد ساله همواره ملجا مردم بی پناه بوده اند.
اللهم إنا نشکوا إلیک فقد نبینا وغیبه ولینا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا
زینب حجاریان کاشانی
———————
پاسخ نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
دختر مکرّم و عزیزم خانم زینب حجاریان
سلام علیکم
مدتی پیش به دعوت عدّه‌ای از دوستان به بازدید شکنجه‌گاهی رفتم که دژخیمان طاغوت مرا و عدۀ زیادی از انقلابیون را در سالهای قبل از 57 به بند کشیده بودند و اکنون آنرا به موزه‌ای برای عبرت گرفتن تبدیل کرده‌اند. بازدید سلولهای انفرادی، اتاقهای شکنجه و آلات و ادوات اعتراف‌گیری طاغوتیان علاوه بر آنکه روزهای سخت زندان را به یادم آورد، سئوالهای گوناگونی را در باب وضعیت امروز ما و بسیاری از انقلابیون و زجر کشیدگان پیش از استقرار جمهوری اسلامی برایم تداعی کرد. مهمترین چیزی که از آن بازدید به بعد در ذهن دارم این است که در آن زمان یک وجه مشترک در میان همۀ زندانیان سیاسی وجود داشت و آن هم رسیدن به وضعیتی بهتر و عادلانه‌تر از آن روزگار بود. در این راه هم میان خودی و دیگری فقط یک مرز داشتیم و آن مرزی بود که آیات هشتم و نهم سورۀ مبارکۀ ممتحنه برایمان ترسیم کرده بود. همۀ مدّعیان امروز اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و همۀ کسانی که آن شکنجه‌های دوران طاغوت را دیده یا حتی ندیده‌اند و به هر تقدیر امروز بر مسند ادارۀ امور تکیه زده‌اند را به بازخوانی آن آیات و تدبّر در آنها فرامی‌خوانم تا بدانیم و بدانند که نصّ صریح کتاب خدا چه می‌گوید و ما امروز چه قدر از آن اندیشه‌ها فاصله داریم.
دخترم، تلاش ما برای استقرار ارزشهای کتاب خدا و نهج البلاغۀ مظلوم امیرالمؤمنین هنوز به پایان نرسیده است و پدر بزرگوارت هم یکی از سالکان مخلص همین راه است که جانش را هم بر سر همین سلوک گذاشته است؛ ادعای انقلاب اسلامی این بود که در پی حکومتی علوی است و اگر در این راه به سرمنزل مقصود رسیده بودیم که امام با آن وصیّتِ نگران ما را ترک نمی‌کرد. شناخت من از دکتر سعید به دهۀ پنجاه و مبارزات آن دوران برمی‌گردد. من هم همانند شما نمی‌توانم اتهامات مضحکی را که امروزه به نام دفاع از جمهوری اسلامی در بسیاری از گفتارها به پای او و بسیاری از خدمتگزاران بازداشت شدۀ نظام می‌گذارند بپذیرم. در حالی‌که بخش مهمی از بن‌مایه‌های امنیتی جمهوری اسلامی مدیون اوست و این را همۀ آگاهان می‌دانند، مگر آنکه بخواهند خود را به ندانستن بزنند. او یک تفاوت جدّی با امروزی‌ها و ضاربان خود دارد که موجب می‌شود او را تحمّل نکنند و آن این است که نزد او و بسیاری از فداکاران گمنام انقلاب، هدف مقدّسی مانند جمهوری اسلامی موجب نمی‌شود تا از هر وسیلۀ نامقدّسی بهره ببرند، هر حقّی را تباه سازند و خون یا حتی آبروی کسی را بدون محاکمه در نزد قاضی عادل بریزند. امروز از این اصل دینی بسیار دور شده‌ایم و خوف آن می‌رود که آنقدر فاصله بگیریم که از نظام اسلامی جز نامی تهی باقی نماند. با بهره‌گیری از چنین اندیشه‌ها و سرمایه‌های ارزشمندی است که خانوادۀ سعید حجاریان و همۀ عدالت خواهان معتقد به نظام باید به خود ببالند و بر آرمانهای ارزشمند پدران خود ایستادگی کنند و ذرّه‌ای از آن عقب ننشینند که راه اصلاح امور عامّه همین است.
در پایان خود و شما و همۀ دلسوزان مصالح مردم را به دعای وافر در پیشگاه خداوند متعال برای اصلاح امور فرامی‌خوانم. باز هم همۀ مسئولان جمهوری اسلامی را به رعایت تقوای الهی و به یاد داشتن عقوبت الهی توصیه می‌کنم که تنها راه حلّ مشکلات کنونی ما دوری از خودخواهی و مطلق انگاری و نیز تمکین در برابر خواست عمومی مردم شریف ایران است و انحراف از این اصل هم سرمنشأ همۀ آلودگی‌ها و ناامنی‌هاست.
اسدالله بیات زنجانی
زنجان، چهاردهم تیرماه 1388
مصادف با دوازدهم رجب 1430

«معشوق» ما ايرانيان در خطر نابودي است!

بابک داد
سي سال پيش، وقتي مادرم عصرها حياط خانه مان در «خرمشهر» را آب پاشي مي كرد، «بوي خاك» بلند ميشد و گرماي عصر را دود ميكرد و مي بُرد. اما بوي خاك تا خنكاي غروب در مشام ما باقي ميماند.
سال 58 كه خرمشهر را ترك كرديم، هنوز جنگ نشده بود.اما بلواهاي قومي بين يك شيخ عرب متعصّب و تيمسار مدني استاندار دولت موقت (بازرگان) شهر را به آشوب كشانده بود. وقتي رفتيم، ديگر آن بوي خاك به مشامم نخورد تا ده سال بعدش. در شهر تازه اي كه در آن ساكن شديم، خاك، همان خاك بود و اين شهر تازه هم، بخش ديگري از وطن ما بود. اما ما ديگر خانه اي نداشتيم كه حياطي داشته باشد و مادرم عصرها آن را آب پاشي كند و بوي خاكش را به هوا بلند كند.
ده سال بعد، من يك «پاسدار قراردادي/ وظيفه» بودم و به عنوان فيلمبردار، مأموريت خوزستان نصيبم شد و توانستم براي اولين بار بعد از جنگ به خرمشهر بروم. قبل از رفتن، پدرم كه «عاشق مجنون» خرمشهر بود، مثل آنكه بخواهم به «زيارت عتبات عاليات» بروم، به من گفت «نائب الزياره» او باشم! خنده ام گرفت! اما وقتي به نزديكي خرمشهر رسيديم، خنده ام خشكيد. ضربان قلبم بالا رفت و ايستادم. ناخودآگاه «وضو» گرفتم و با مراسمي شبيه زيارت حرم امامان وارد «حرم خرمشهر» شدم. زير لب صلوات فرستادم و «ذكر» گفتم و غمگنانه وارد «حرم» شهري شدم كه همواره دوستش مي داشتم، اما تا آن روز، خودم هم نفهميده بودم خرمشهر براي من چنين «مقدّس» بوده! وارد شهر كه شدم، قلبم آرام گرفت و هيجانم تسكين پيدا كرد.
اما خانه و محله و خيابانها و ديوارها و بازارها و لب شّط ، همه «زخمي» بودند. سوراخ گلوله هاي توپ و خمپاره، بدن خرمشهر را پر از جراحت و زخم و سوختگي كرده بود. از كنار مهدكودكم كه گذشتم و كف حياطش، سُرسُره هاي سوخته و تاب هاي كج و كوله اش را كه ديدم، نفسم گرفت! اين صحنه ها، تمام كودكيم را براي لحظه اي زنده كرد و بلافاصله با سنگدلي و خشونت همه شيريني هاي دوران كودكيم را كشت!
غروب كه شد، بعد از سالها، دوباره بوي خاك خوب خرمشهر به مشامم خورد؛ ولي بوي خون خشكيده و جراحتهاي شهر را هم در آن حس كردم. حالم دوباره بد شد و همان شب خرمشهر را به مقصد پايگاهمان در نزديكي اهواز ترك كردم. تا خود شيراز بُغض داشتم. بُغضي كه «بيست سال» در گلويم نگه داشتم و وقتي هفته قبل «خون بچه هايمان» را روي زمين خيابانهاي تهران ديدم، بُغضم تركيد. ماشينهاي آب پاش آتش نشاني، خونهاي خيابان را مي شستند و باز «بوي خاك» را به هوا بلند مي كردند، بوي خاكي كه باز با خون آغشته شده بود. بيست سال بعد از ديدن خاك سوخته شهر و ديارم، وقتي چشمان مظلوم و بُهت زده «ندا» را ديدم، آن بُغض بيست ساله مثل «بمبي» تركيد. خاك ما دوباره به خون آغشته شد.
به شيراز كه رسيدم، پدرم مثل زائران عتبات عاليات صورتم را «مسح» كشيد. مرا بوئيد و پيشاني ام را بوسيد. بعد نشستيم و ساعتها سئوال پيچم كرد تا بداند «بازار صيف» و «مغازه ماشالله آشي» و خيابان طالقاني و نقدي و «گاراژ لوان تور» و گاراژ «T.B.T» و اينها چطورند؟ هنوز سالم هستند؟ كسي از دوستانش را ديده ام؟ خانه مان چطور بوده؟ «درخت بيد» جلوي خانه مان، هنوز پابرجاست؟
ذوقش، ذوق عاشقانه اش و برق نگاهش، باز هم بُغض را در گلويم پيچاند. لحظه اي به دهانم چشم دوخت و منتظر ماند. «تشنه» دانستن بود. گفتم:« آقا جون! به شرطي بهت ميگم كه مردونه بهم قول بدي تا يكي دو سال ديگه هم صبر كني و به اونجا نري تا انشاءلله به زودي آباد بشه!» پدرم مثل بچّه ها گفت:«باشه! قول مردونه! فقط زودباش بنال!»
با همه تلاشي كه كردم، و با اينكه خيلي چيزها را نگفتم يا وارونه گفتم، فهميد خيلي چيزها را «سانسور» كرده ام.خودش واقعيتها را «حدس» زد و تا «ته خط» را خواند! داغش تازه شد و به گريه افتاد. شبيه وقتي گريه مي كرد كه در سوگ مادرش (بي بي) عزاداري كرده بود. خرمشهر «مادر» دوّمش بود.
دو ماه بعد پدرم زير قولش زد و با دوست قديمي اش به خرمشهر رفت. عصر به شهر رسيدند و در غروب نارنجي «لب شط» ايستادند و با همديگر بر «بوي خوني» كه از خاك به هوا بلند شده بود، گريه ها كردند. خاطراتشان را مرور كردند. خنديدند و گريستند.
همان شب كه آن دو يار قديمي خوابيدند، پدرم «خاك خرمشهر» را مثل «معشوقه اش» در بغل گرفت و در «آغوش» معشوقه ديرينش، عاشقانه خوابيد و براي هميشه «آرام» گرفت و ديگر بيدار نشد. از آن زمان، «خاك وطن» برايم معنا و نقش تازه اي به عنوان «معشوقه» پيدا كرده؛ از آن زمان، ايران «معشوقه» من است و هر شب عاشقانه در آغوشش مي چسبم و مي خوابم و از او آرامش مي گيرم!
***
امروز «معشوقه» همه ما ايرانيان در خطر است. كساني كه با كودتا، «نظام» را در اختيار گرفته اند، خونريز هستند. آئين شان جنگ و شقاوت است. آنها براي بقاي خود، به «دشمن» نياز بيشتري دارند و از شروع هرگونه جنگي با دشمن استقبال مي كنند و هنوز نيامده، اين خاك پاك را به خون دهها جوان معصوم آغشته كرده و بيشتر از اينها خون به پا خواهند كرد. دنيا مي گويد همانگونه كه اين دولت متقلب، در انتخابات دروغ گفت و فريبكاري كرد، لابد فعاليتهاي هسته اي شان هم «صلح آميز» نيست و همه اين پافشاريها، براي ساختن بمب اتمي است!
اين روزها برخي مقامات جهان بارها گفته اند: «حكومت ايران كه به ملت خود رحم نكرده، اگر به بمب اتمي دست پيدا كند، با ملتها و كشورهاي ديگر چه ها خواهد كرد؟» اين يعني بي اعتمادي به نظامي كه در انتخابات اخير «دروغ» را شرعي كرده و «بقاي» خود را بر كشتن «ندا» و هزاران بيگناه ديگر ترجيح مي دهد. بنابراين، ممكن است ادعاهاي قبلي مقامات نظام كه «ساختن بمب اتمي حرام(!) است» و اينهمه اصرار بر «حق مسّلم ما!» مقدمه ساختن بمب اتمي تلقي شود و اي بسا دنيا با همين بهانه، به «حمله نظامي» به ايران ناگزير و متوسل شود.
ستاد كودتا، براي خود رسالتي ديوانه وار قائل است كه براي ظهور امام زمان، «مقدماتي» را مهّيا كند. دولت احمدي نژاد خود را زمينه ساز ظهور منجي عالم بشريت مي انگارد. در اين راه هر چيزي از كشتن دختران و پسران بيگناه، تا زندان و شكنجه منتقدان و دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي و بمب اتمي و «محو اسرائيل» براي دولت كودتاچي احمدي نژاد مجاز است و براي همه اين جنايات، به زعم خود «مجوز شرعي» و «تكليف ديني!» دارد!
كودتاچيان دارند معشوقه ما «ايران» را به سمت «آينده وحشتناكي» پيش مي برند كه حدسش هم هولناك است. اين كودتا «مقدمه» يك سرنوشت دردناك براي كل كشور است كه از سركوب منتقدان، آزار مردم، حكومت نظامي، منازعه يا قطع رابطه با كشورهاي اروپايي شروع شده و نهايتا" با اتمي شدن ايران و درگرفتن جنگي خونين با برخي از كشورهاي جهان و «نابودي ايران» ادامه مي يابد. شك نكنيد.
خاك پاك ايران، معشوقه رنجديده و دربند ما، قبل از آنكه بيشتر از اينها به خون آغشته شود، نياز به «حضور ما» دارد. با ادامه اعتراض به اين كودتاي نظاميان، خاك ايران عزيز را از دست «غاصبان جنگ طلب» نجات دهيم و به مسئوليتهاي امروز خويش بدرستي عمل كنيم. هزينه هاي اعتراض امروز ما، هرچه كه باشد، هنوز كمتر است از هزينه هاي هولناك و سنگيني كه دولت كودتا بر ما و بر ايران عزيز تحميل خواهد كرد.
درست مثل گفتگوي بيست سال قبل با پدرم، درباره «وضعيت هولناك ايران» با شما پدران و فرزندان ايران صحبت مي كنم و دوباره «بُغض» خود را فرو مي خورم. با همه تلاشي كه اين بار هم كردم، و با اينكه خيلي چيزها را به صراحت نمي دانم و يا با «اشاره» بيان كردم، اما نمي دانم شما هم مثل پدرم، آيا دريافته ايد كه خيلي چيزها را «سانسور» كرده ام؟ نمي دانم شما هم مثل او، آيا خودتان واقعيتهاي پشت پرده را «حدس» زده ايد و آيا تا «ته خط» را خوانده ايد!؟
براي نجات از بحران و ويراني وطنمان«ايران» ، همين امروز به حضور مسئولانه همه ما نياز است؛ «فردا خيلي دير است!» در اين ترديد نكنيد.

جلسه برای ابطال انتخابات

خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از حسین فدایی، از جلسه‌ای با حضور
سیدحسن خمینی، هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی
برای اعتراض به انتخابات خبر داد.

بیانیه دوم پویش موج سوم پیرامون وقایع پس از انتخابات و دستگیری ها

به نام آفریدگار عدل و انصاف
نزدیک به ۲۰ روز از دستگیری دو عضو ارزشمند هسته مرکزی پویش «موج سوم»، آقایان محمدرضا جلائی پور و عماد بهاور می‌گذرد. در این مدت، نه تنها خبر دقیقی از وضعیت این دو عزیز دربند در دست نیست بلکه همه راه‌های قانونی برای پیگیری حقوق ابتدایی آنها از نزدیکانشان سلب شده است. علی‌رغم همه دوندگی‌‌ها و تلاش‌های خانواده‌های جلائی‌پور و بهاور، حتی وکلای این دو نفرهم امکان ملاقات و تنظیم وکالت‌نامه رسمی با موکل خود برای دادخواهی در دادگاه را نداشته‌اند. طبق اظهارات مقامات دادگاه انقلاب، بعد از بیست روز هنوز هیچ پرونده‌ای به این نهاد قضایی ارجاع نشده است و واین دوستانمان همانند دیگر بازداشتی ها چون سمیه توحید لو شهاب الدین طباطبائی همچنان در بلاتکلیفی محض به سر می‌برند و تحت بازجویی‌اند.
پس از نقض گسترده حقوق مسلم و ابتدایی مردم در انتخابات دهم، اینک نوبت به اجرای پروژه مضحک اعتراف‌گیری و فیلم‌سازی رسیده است. این البته اولین بار نیست که شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. هر زمان که اقتدارگرایان توان اعاده حیثیت از اعمال غیرقابل قبول و ضد قانونی‌ خود را نداشته‌اند دست به این اسلحه زنگ‌زده برده‌اند. بر خود لازم می‌دانیم آن‌چه در اعتراف‌گیری‌ها تحت عنوان غیرقانونی بودن فعالیت‌های این پویش ذکر شد را کذب محض اعلام کنیم و بار دیگر برخصیصه مدنی، صلح‌آمیز و قانونی فعالیت‌های خود در انتخابات دهم تاکید کنیم. آنچه پیش و پس از این در اعتراف‌گیری‌ها عنوان شود، برای هیچ شنونده منصف، آگاه، متدین و قانون‌مداری پذیرفتنی نخواهد بود. ضمن دفاع همه‌جانبه از همه عزیزان دربند و اعلام انزجار و اعتراض نسبت به اعتراف‌گیری‌ها، آن‌ها را فاقد هرگونه وجاهت و ارزش حقوقی و نقض آشکار اصل دیگری از حقوق مصرح ملت در قانون اساسی می‌دانیم و لحظه‌ای از حمایت ازعزیزان‌ دربندمان دست نخواهیم کشید، حتی اگرناخواسته و تحت فشار پای میز اعتراف حاضر شوند؛ چرا که به خوبی فضا و شرایط روحی آنان را درک می‌کنیم و هیچ چیز را مهم‌تر از بازگشت با صحت و سلامتشان به آغوش خانواده، نمی‌دانیم.
به خاک و خون کشیدن مردم بی‌گناهی که تنها جرمشان تلاش برای بازپس گرفتن رای خود بود، عملکرد غیرمنصفانه صداو سیما در پوشش اخبار و وقایع پس از انتخابات، سانسور بی‌رحمانه مطبوعات، تایید از پیش برنامه‌ریزی شده نتایج انتخابات دهم توسط شورای نگهبان، بلاتکلیف نگه داشتن بازداشت‌شدگان و عدم تفهیم اتهام به آنان طی ۲۴ ساعت بر اساس مفاد قوانین موضوعه، سلب حق تماس و ملاقات با خانواده از زندانیان، تحت فشار قرار دادن آنان برای گرفتن اعترافات ساختگی، اتهام زنی‌ها و پرونده‌سازی‌های دروغین برای کسانی که جرمی جز دلسوزی برای میهن و حمایت قانونی از کاندیدای مورد تایید شورای نگهبان نداشته‌اند، همه و همه مصداق‌های روشن نقض حقوق اولیه انسانی است که از منظر دین، قانون و اخلاق پذیرفتنی نیست و بر طبق فتوای مراجع عظام، حرام شرعی و مستوجب عقوبت است.
ما اعضای هسته مرکزی پویش «موج سوم»، ضمن ابراز نگرانی عمیق از وضعیت نامعلوم دوستانمان و افزایش فشار‌های احتمالی بر آنان جهت گرفتن اعترافات ساختگی، این اقدام غیردینی، غیراخلاقی و غیرقانونی اقتدارگرایان را به شدت محکوم می‌کنیم و خواستار خاتمه آن و روشن کردن زودهنگام وضعیت دو عضو ارزشمند هسته مرکزی پویش «موج سوم» و دیگر دوستان دربندمان هستیم و اعلام مي‌کنیم تنها زماني اظهارات ايشان قابل استناد و واقعي تلقي مي‌شود كه در آزادي كامل و بدون فشار بيان شود. نیز بر این باوریم راهی که از سوی صاحبان قدرت در پیش گرفته شده است تنها به تباهی آینده ایران و ایرانی ختم خواهد شد و بر یاس و ناامیدی و افسردگی توده‌های مردم بیش از پیش دامن خواهد زد.
این پویش مدنی و صلح‌آمیز، همانگونه که از ابتدا با احترام به تمامی موازین قانونی، کار خود را آغاز کرده بود، هم‌اینک نیز علی‌رغم تمامی فشارها و تهدید‌ها تا آزادی اعضای ارزشمند خود با بهره جستن از راهکارهای قانونی به راه خویش ادامه خواهد داد. به تبعیت از مرام موسوی و خاتمی، ما جوانان پویش نیز بر این باوریم که حفظ امید تنها راه ادامه اعتراض خواهد بود و به همین سبب نیز امیدوارانه راه آزادی و عدالت را با تمسک به شیوه راستین علی(ع)، صاحب این ماه مبارک، می‌پوییم. آن امام گرانقدر را به خاطر عدالت بی‌چون و چرایش واسطه فیض قرار می‌دهیم و در این ایام مبارک از محضر خداوند متعال آزادی عزیزانمان را طلب می‌کنیم.
إنه لا يايئس من روح الله إلا القوم الكافرون (سوره یوسف، آیه ۸۸)
والسلام
هسته مرکزی پویش حمایت از خاتمی و موسوی «موج سوم»

شایعه را نه پخش کنید و نه باور

به نقل از وبلاگ آق بهمن این روزها در فیس‌بوک و گوگل ریدر و بعضی وبلاگ‌ها خوانده‌ام که می‌گویند کسانی که می‌روند ایران پسورد فیس‌بوکشان را می‌گیرند یا خودشان را بازداشت می‌کنند یا چیزهایی از این دست.
فقط خواستم بگویم که من حتی یک مورد هم مستقیماً نشنیده‌ام که به ایران رفته باشد و برایش مشکلی پیش آمده باشد و از آن طرف دست کم ۷ نفر را می‌شناسم که در سه هفته گذشته رفته‌اند ایران. از همه جا هم بوده‌اند. در بینشان کسی بوده که در فیس‌بوک خیلی فعال بوده، کسی بوده که از این نامه‌ها امضا کرده بوده، کسی بوده که در این کلیپ‌های انتخابات و این‌ها چهره و صدایش بوده، و کسی هم بوده که فعالیت‌های جدی‌تر و بالقوه خطرناک‌تری داشته و هیچ کدام را در فرودگاه حتی سؤال و جواب هم نکرده‌اند.
و یک نکته کلی. (به قول موسوی) به ذهن من این‌طور می‌رسد که در پخش کردن خبرها کمی دقت کنیم. چند بار این روزها خبر مردن یا به کما رفتن زندانی‌های مختلف یا حصر خانگی و یا حتی بازداشت موسوی و کروبی و خاتمی منتشر شده و همه‌شان غلط از آب در آمده؟ یک آدم بی‌مسئولیتی در توئیتر یا وبلاگ یا گوگل ریدر می‌نویسد و ما هم بدون دقت کردن با دیگران به اشتراک می‌گذاریم و یک خبر غلط – یا دست کم نامطمئن – همین‌طور پخش می‌شود و حالا بیا و جلویش را بگیر.
من مشخصاً وی این خبر خطرناک بودن سفر به ایران حساس شدم، چون اولاً دیدم که روی دوستانم تأثیر گذاشته و چند نفر از من درباره‌اش پرسیدند، و دوم این‌که کلاً روی نرفتن بچه‌ها به ایران زیاد حساسم و هر چیزی که باعث شود بچه‌ها کم‌تر بروند ایران یا بیش‌تر از ایران بیرون بیایند، حالم را می‌گیرد.

تقریباً SMS در ایران تحریم شده ، اپراتور ها در فکر چاره اند .

از ایران خبر می رسد که مردم در اقدامی هماهنگ ولی خودجوش و بدون برنامه ریزی، به رغم راه افتادن مجدد خدمات اس ام اس، از ارسال پیامک خودداری می کنند. بر اساس گزارش های رسیده این اقدام اعتراضی به حکومت برای قطع اس ام اس ها و در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. بر اساس آمار های اعلام شده، ایرانیان تا پیش از این یکی از بیشترین کاربران این نوع خدمات ارتباطی در جهان محسوب می شدند.

فهرست کشورهایی که به احمدی نژاد (ا.ن) بریک گفته اند .

به گزارش تابناک روساي جمهور، سران و رهبران كشورهاي مختلف جهان در پيام‌هاي كتبي و گفتگوهاي تلفني جداگانه پيروزي مجدد احمدي‌نژاد در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري را به ملت ايران و جامعه بشري تبريك گفتند.
به گزارش خبرگزاري فارس، رئيس‌جمهور روسيه، رئيس‌جمهور سودان و رئيس دوره‌اي سازمان كنفرانس‌ اسلامي، رئيس‌جمهور خلق چين، رئيس‌مجمع عمومي سازمان ملل متحد، دبيركل حزب‌الله لبنان، رئيس‌جمهور لبنان، امير كويت، اميرقطر، پادشاه عمان، رئيس‌جمهور الجزاير، رئيس‌جمهور بلاروس، پادشاه بحرين، رئيس‌جمهور ارمنستان، نخست‌وزير مالزي، رئيس‌جمهور سريلانكا، دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي، رئيس‌جمهور نيكاراگوئه، رئيس‌جمهور افغانستان، نخست‌وزير كامبوج، دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي، رئيس‌جمهور تركيه، رئيس‌جمهور پاكستان، نخست‌وزير تركيه، رئيس‌جمهور قزاقستان، نخست‌وزير هند، رئيس‌جمهور ونزوئلا، رئيس‌جمهور آذربايجان، دبيركل اتحاديه عرب، رئيس‌جمهور كوبا، رئيس‌جمهور سوريه، رئيس‌جمهور اكوادور، رئيس‌جمهور تركمنستان، رئيس‌جمهور عراق، رئيس‌جمهور يمن، رهبر ليبي، رئيس‌جمهور تونس، رئيس‌پارلمان كره شمالي، رئيس‌جمهور كومور، نخست‌وزير كنيا، نخست‌وزير بحرين، وليعهد بحرين، نخست‌وزير لبنان، رئيس مجلس لبنان، وليعهد كويت، اسقف اعظم ارامنه جهان از جمله روساي جمهور و سران كشورها و روساي نهادهاي بين‌الملللي هستند كه انتخاب مجدد محمود احمدي‌نژاد در انتخابات رياست جمهوري را تبريك گفته‌اند.
ولی تعداد آنها به صد نمی رسد یکی نیست بپرسد
آن صد کشوری که الگوی مدیریتی این آقا را خواسته اند چرا به او تبریک نمی گویند ؟

الهام باز هم اطلاعات غلط ارایه داد .

غلامحسین الهام عضو شورای نگهبان و وزیر دادگستری در جمع خبرنگاران اطلاعات نادرستی در باره درخواست کاندیداها در بررسی تخلفات انتخاباتی ارائه داد که در نگاه خوش بینانه از عدم اطلاع وی حکایت می کند.
سه نامزد معترض به نحوه برگزاری انتخابات این شبهه را وارد کرده بودند که ممکن است به نام افرادی برگه رای صادر شده باشد که واقعا وجود ندارند ویا ممکن است به نام برخی رای دهندگان چندین رای به صندوق ریخته شده باشد . به همین دلیل پیشنهاد کرده بودند اسامی رای دهندگان که در ته برگ(ته سوش) ثبت شده است استخراج و با اسامی موجود در سازمان ثبت احوال تطبیق داده شود. به این ترتیب مشخص می شد که آیا همه افرادی که در انتخابات شرکت کرده اند واقعا وجود داشته اند یا خیر؟ علاوه بر آن مشخص می شد یک نفر فقط یک رای داده یا بیشتر؟
غلامحسین الهام این درخواست بسیار ساده و منطقی را مغایر با مخفی بودن رای دانست! و گفت: باید توجه داشت که هیچ فردی برای استفاده از حق قانونی اش مورد شماتت قرار نمی گیرد به همین دلیل رای افراد مخفی است اما برخی می گویند لیست رای دهندگان را با مشخصات افراد در ثبت احوال تطبیق دهید که این به معنای علنی کردن رای و توهین به مردم است.
روشن است که معترضان قصد دیدن و کنترل برگ رای را نداشته اند بلکه فقط می خواسته اند ته برگ ها را کنترل کنند.
به نظر می رسد این اشتباه الهام در خوش بینانه ترین حالت، ناشی از عدم درک درست درخواست معترضان باشد که در این صورت نظارت وی به عنوان عضو شورای نگهبان بر انتخابات می تواند بطور جدی زیر سوال برود.

کروبی در دیدار با اعضای ستاد های انتخاباتی : باید به مبارزه ادامه دهیم.


دبیر کل حزب اعتماد ملی، ضمن تاکید بر اینکه دولت بر آمده از انتخابات 22 خرداد فاقد "مشروعیت" است، تاسف خود را نسبت به بازداشت فعالان سیاسی و مطبوعاتی اعلام کرد. کروبی در این دیدارمتذکر شد که ماجرائی که در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری روی داده چنان روشن و آشکار است که همه نسبت به آن آگاه هستند، بنابراین دفاع کردن از آنچه روی داده است جز اینکه اعتبار گوینده را زیر سوال ببرد نفع دیگری ندارد.
این نامزد اصلاح طلب در واکنش به سخنان اخیر احمد جنتی گفت: من هم قبول دارم این انتخابات بی نظیرترین انتخاباتی بوده که برگزار شده ولی درباره پاک بودن آن ابهاماتی وجود دارد که هنوز بدان پاسخی داده نشده است. این انتخابات عرصه ای برای بروز تغییر و تحولاتی در وضع موجود کشور بود، مردم نشان دادند برای بروزتغییرو تحولاتی در وضع موجود مصمم هستند، بنابراین شاهد حضور گسترده مردم برای اعتراض به نتیجه انتخابات بودیم.
مهدی کروبی در ادامه خاطر نشان کرد : شاید پرونده این انتخابات به گفته آقایان بسته شده باشد ولی تبعات آن هنوز نمایان نشده است. کروبی همچنین خطاب به مسئولان گفت: اگر شما سندی از کسانی که این فجایع را انجام داده اند دارید آنها را به مردم معرفی کنید. کروبی خطاب به هواداران خود گفت: ما هدفمان را گم نکرده ایم و تا آنجا که در مقدورات باشد از رای و ظلمی که شده است دفاع می کنیم.

انعکاس تاسیس حزب توسط میرحسین موسوی

در پی اعلام نظر میرحسین موسوی در باب تاسیس حزب به منظور سازماندهی مبارزین و معترضین بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه ها در سطح جهان اقدام به طرح این موضوع نمودند . این اقدام پس از اظهارات محمد سلامتی دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از حامیان موسوی و نیز مقاله ای در سایت حزب اعتماد ملی صورات گرقته است انعکاس این خبر در آمریکا در CNN بیشتر بوده که صفحه ای به آن اختصاص داده است .

احتمال حمله اسرائیل به ایران قوت گرفت ، برنامه ریزی ها آغاز شد

در پی اظهارات جوزف بایدن معون ریاست جمهوری ایران مبنی بر مختار بودن اسرائیل در حمله به ایران که در واقع چراغ سبزی توسط آمریکا به عنوان بزرگترین حامی اسرائیل به این کشور بود . مقامات اسرائیل اقدام به برنامه ریزی و رایزنی برای انجام این حمله شده اند . رسانه های اسرائیلی روز گذشته فاش کرده بودند که این زیر دریایی در چهارچوب مانوری مشترک با مصر و بههمراه کشتی های نظامی این کشور از آبراه "سوئز" عبور کرده بود . به نوشته روزنامه "یدیوت آهورونوت" چاپ اسرائیل ، با انجام چنین مانور هایی مصر و اسرائیل قصد دارند هماهنگی نظامی خود را در برابر توسعه برنامه هسته ای ایران به نمایش بگذارند.
در این زمینه دولت اسرائیل بار ها تأکید کرده است که دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی ، نه تنها برای اسرائیل خطر ساز است بلکه به همان اندازه می تواند برای کشورهای میانه روی جهان عرب تهدید بزرگی به حساب آید.
مصر و اردن تنها کشور های منطقه هستند که از سال 1979 با اسرائیل معاهده صلح امضا کرده اند و همکاری دولت مصر با اسرائیل بسیار تنگاتنگ است ، خصوصأ در ارتباط با کنترل مرز میان این کشور با نوار غزه ، منطقه ای که توسط سازمان حماس اداره می شود.ارتش اسرائیل که در حال حاضر سه زیر دریایی "دلفین" ساخت آلمان دارد ، دو زیر دریایی دیگر را هم به این کشور سفارش داده است ، زیر دریایی هایی که می توانند موشک های حامل کلاهک هسته ای را پرتاب کنند .
از سوی دیگر به نوشتۀ ساندی تایمز "سعودی ها به طور ضمنی موافقت کرده اند که نیروی هوایی اسراییل برای مأموریتی که به نفع دو کشور باشد، از حریم هوایی عربستان عبور کند". نشریۀ انگلیسی این سخنان را از قول منابع دیپلماتیک نقل می کند.در بیت المقدس، دفتر نخست وزیری این اخبار را تکذیب، و آنها را سراسر بی اساس و غلط توصیف کرد. اما ساندی تایمز با قاطعیت می نویسد که رییس سازمان موساد، میر داگان، به نخست وزیر، بنیامین ناتانیاهو اطمینان داده است که اگر اسراییل بخواهد به تأسیسات اتمی ایران حمله کند، عربستان عبور هواپیماهای اسراییلی از آسمان خود را نادیده خواهد گرفت.این نشریه می افزاید رییس موساد از سال ٢٠٠٢ گفتگوهای محرمانه و منظمی در بارۀ ایران با سعودی ها دارد، هرچند که عربستان و اسراییل روابط دیپلماتیک رسمی ندارند.
هفته نامۀ ساندی تایمز می نویسد سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد، جان بولتون که به تازگی سفری به منطقۀ خلیج فارس داشته، گفته است "برای اسراییلی ها کاملاً منطقی است که از حریم هوایی عربستان استفاده کنند".
این نشریه توضیح می دهد که جان بولتون بعد از گفتگو با چند نفر از سران عرب به این نتیجه رسیده که "البته هیچ یک از آنها به طور علنی نخواهد گفت، اما بدون شک تمامشان با عبور نیروهای اسراییلی موافقت خواهند کرد". به گفتۀ بولتون، "رهبران عرب در خلوت اعتراف می کنند که رفع شدن خطر بمب اتمی ایران، موجب آسودگی خیال آنها خواهد شد".اما رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، دریاسالار مایکل مولن، معتقد است که "حمله به تأسیسات اتمی ایران به بی ثباتی های زیادی خواهد انجامید". خبرنگار تلویزیون فاکس نیوز از او پرسید: کدام یک بدتر است؟ حمله به ایران یا مجهز شدن ایران به بمب اتمی؟ دریاسالار مولن پاسخ داد: فکر می کنم هر دو اینها بدترین حالات ممکن باشند.