فعالان حقوق بشر در ایران : دکتر مهدی خزعلی مدیر انتشارات حیان و موسس موسسه فرهنگی انتشاراتی اباصالح روز گذشته در دادگاه ویژه روحانیت استان تهران بازداشت شد.آقای خزعلی طی احضاریه ای که روز شنبه هفته جاری به دست ایشان رسید علیرغم اینکه روحانی نیستند اما بنا به دلایل نامعلومی موظف به حضور در دادگاه ویژه روحانیت مورخ 6 تیرماه شد، نامبرده پیرو این احضاریه روز گذشته در دادگاه حاضر شد که این حضور بازداشت و انتقال نامبرده به محلی نامعلوم را در پی داشت همچنین نیروهای امنیتی شب گذشته به منزل آقای خزعلی مراجعه و اقدام به تفتیش منزل ایشان نمودند.لازم به ذکر است دکتر خزعلی از منتقدان دولت نهم که طی روزهای اخیر با حضور در تجمعات اعتراض آمیز مردم تهران در صفوف معترضان به نتایج انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری قرار گرفته بود فرزند آیت الله ابوالقاسم خزعلی از اعضای مجلس خبرگان است .
۸ تیر ۱۳۸۸
انجمن اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان به آتش کشیده شد .
خبرنامه امیرکبیر: دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده مهندسی دانشگاه سیستان و بلوچستان روز پنج شنبه گذشته توسط افرادی ناشناس به آتش کشیده شد.این دفتر به هنگامی که اکثر دانشجویان با پایان یافتن امتحاناتشان، دانشگاه را به مقصد خانه هایشان ترک کرده بودند، به صورت مخفیانه و با ریختن بنزین به درون دفتر انجمن اسلامی به آتش کشیده شده است.پس از گذشت مدتی از آتش سوزی، ماموران حراست دانشگاه به همراه ماموران لباس شخصی در محل حادثه حضور پیدا کرده و به بررسی حادثه پرداختند.این افراد به هنگام حضور در محل دفتر انجمن اسلامی دانشکده مهندسی مانع از حضور خود اعضای این انجمن برای بررسی وقایع می شدند. این ماموران همچنین مانع از عکس و فیلم برداری داشنجویان از داخل دفتر شدند و دانشجویان تنها توانستند از نمای بیرونی ساختمان عکس بگیرند.لازم به ذکر است انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده مهندسی به همراه به همراه دو انجمن اسلامی دیگر دانشگاه سیستان و بلوچستان بنا بر دلایل نامعلومی از طرف هیأت نظارت بر تشکل های آن دانشگاه به حالت تعلیق درآمده است.به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشگاه سیستان و بلوچستان از جمله دانشگاه هایی است که طی هفته گذشته یاد و خاطره شهدای اخیر ایران در آن گرامی داشته شده است.طی هفته گذشته دانشجویان این دانشگاه همراه با اساتید بیش از ۱۰ روز تحصن برگزار کرده و نسبت به کشتار مردم و حملات صورت گرفته علیه دانشجویان تهران، اصفهان و شیراز اعتراض کردند.
شورای نگهبان : مذاکره با نماینده موسوی نتیجه نداد .
به گزارش بی بی سی فارسی سخنگوی شورای نگهبان از به نتیجه نرسیدن جلسه امروز هیئت ویژه با نماینده یکی از کاندیداهای معترض خبر دادعباسعلی کدخدایی در گفتگو با مهر، با اعلام این خبر اظهارداشت: پیرو خبر منتشر شده امروز مبنی بر جلسه نماینده آقای موسوی به عنوان کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری با هیئت ویژه ، نتیجه این جلسه مثبت نبود.وی افزود:علی رغم تلاش های شورای نگهبان برای تامین خواسته های آقای موسوی متاسفانه نتیجه مثبتی حاصل نشد.کدخدایی تصریح کرد: بنابراین دستور بازشماری صندوقها مقابل دوربین های صداوسیما صادر شد و قرار است بازشماری 10 در صد صندوقها در کل استانها در مقابل دوربین ها انجام شود.
آزادی 5 نفر از 9 کارکند بازداشتی سفارت بریتانیا
حسن قشقاوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی صبح امروز با تأیید خبر آزادی پنج تن از کارکنان بازداشت شده سفارت بریتانیا در تهران متذکر شد که چهار کارمند بازداشتی دیگر کماکان تحت بازجویی قرار دارند.
سخنگوی وزارت امور خارجه در ارتباط با اعتراض اتحادیه اروپا متذکر شد که "هيچ ديپلماتی در سفارت انگليس در تهران دستگير نشده است و دستگيری کارمندان ايرانی در سفارت انگليس ربطی به کنوانسيون حقوق ديپلماسی يا نقض عرف ديپلماتيک ندارد". وی افزود:" بازداشت شدگان اتباع ايرانی و کارمند محلی در سفارت بودند که وادار به اقدامات خلاف قانون و مقررات شده بودند و طبيعی است طبق مقررات با آنان رفتار خواهد شد".
همچنین حسن قشقاوی از گفتگوی تلفنی شب گذشته ، میان منوچهر متکی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و دیوید میلیبند همتای بریتانیایی وی خبر داد.
بنا به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایران ، در این گفتگو دیوید میلیبند خاطر نشان کرده که دولت کشورش به هیچ وجه قصد دخالت در امور داخلی ایران را ندارد و منوچهر متکی نیز در پاسخ اظهار امیدواری کرده است که اگر چنین سخنانی را در عمل بتوان مشاهده کرد ، این خود گام مثبتی به حساب خواهد آمد.
در ادامه سخنانش ، حسن قشقاوی متذکر شد که جمهوری اسلامی به هیچ وجه قصد کاهش روابط سیاسی با کشور های خارجی و یا بستن سفارتخانه های آنها را در ایران ندارد.
روز گذشته منوچهر متکی در یک کنفرانس مطبوعاتی ، خطاب به دولت انگلیس اظهار داشت که این کشور نباید" به بازی باخته" ادامه دهد چرا که این نه به نفع مردم انگلیس و نه به نفع روابط دو کشور است که به دلیل عملکرد دولت انگلیس به آن لطمات زیادی وارد شده است .
حمایت چهره های بین المللی از جنبش مردم ایران
در روزهای گذشته، و بدنبال تظاهرات مردم ایران در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران، شخصیت های سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی بین المللی بسیاری از جنبش مردم ایران حمایت کرده اند.
نوام چامسکلی، نویسنده، فیلسوف و استاد دانشگاه ام آی تی، در پیامی به مردم ایران، "شجاعت و پایداری تظاهرکنندگان را تحسین برانگیز و دارای اهمیت تاریخی تام و تمام" توصیف می کند. وی می گوید:" هرگونه استفاده از زور باطل است و نتایج انتخابات حتی ذره ای معتبر بنظر نمی رسد".
جون بائز، خوانندۀ پر آوازۀ آمریکایی نیز که ترانه ای را به نام " ما پیروز می شویم" به مردم ایران هدیه کرده است، در پیامی می گوید:" جهان با دیدن شما به قدرت رفتار غیر خشونت آمیز پی می برد، زمانی که با آرامش در مقابل ترس نشسته بودید، ما صدای غرش شما را از میان سکوتتان شنیدیم و آن را در چشمانتان دیدیم، فدارکاریتان الهام بخش ماست. من از اینکه زنده ام تا شاهد این جنبش باشم، احساس خوشبختی می کنم"
نوام چامسکلی، نویسنده، فیلسوف و استاد دانشگاه ام آی تی، در پیامی به مردم ایران، "شجاعت و پایداری تظاهرکنندگان را تحسین برانگیز و دارای اهمیت تاریخی تام و تمام" توصیف می کند. وی می گوید:" هرگونه استفاده از زور باطل است و نتایج انتخابات حتی ذره ای معتبر بنظر نمی رسد".
جون بائز، خوانندۀ پر آوازۀ آمریکایی نیز که ترانه ای را به نام " ما پیروز می شویم" به مردم ایران هدیه کرده است، در پیامی می گوید:" جهان با دیدن شما به قدرت رفتار غیر خشونت آمیز پی می برد، زمانی که با آرامش در مقابل ترس نشسته بودید، ما صدای غرش شما را از میان سکوتتان شنیدیم و آن را در چشمانتان دیدیم، فدارکاریتان الهام بخش ماست. من از اینکه زنده ام تا شاهد این جنبش باشم، احساس خوشبختی می کنم"
نوال السعداوی، نویسندۀ سرشناس عرب و فمینیست مصری نیز در پیامی به زنان و مردان ایرانی می نویسد:" این صدای مردم ایران است، صدایی که به روشنی در سراسر دنیا طنین انداخته و شنیده می شود، هیچ قدرتی نمی تواند آنها را از رسیدن به اهدافشان باز دارد. هیچ قدرتی نمی تواند خون آنها را پایمال کند".
جمعی از متفکران معاصر جهانی نیز در نامه ای سرگشاده، حمایت خود را از جنبش مردم ایران اعلام کرده اند. دراین نامه که پس از سخنان آیت الله خامنه ای درنماز جمعۀ گذشتۀ تهران نوشته شد، و به امضای کسانی چون نوام چامسکی، فیلسوف و زبان شناس دانشگاه ام آی تی کمبریج، پیتر هالورد، استاد دانشگاه مدیلسکس انگلستان، رادا ایوکویچ، کالج بین المللی فلسفه در پاریس، کاظم علمداری، جودیت باتلر، استاد دانشگاه برکلی دانشگاه کالیفرنیا، و ... رسیده، آمده است: امروز صبح، آیت الله خامنه ای، خواستار پایان یافتن تظاهرات قدرتمند و گسترده ای شد که در اعتراض به انتخابات هفتۀ گذشته صورت می گیرد. ... نیازی به گفتن نیست که ایرانیان خود باید جهت سیاسی کشورشان را تعیین کنند، با این حال ناظران خارجی، که شهامت تظاهرکنندگان ایرانی را در هفتۀ گذشته ستایش می کنند، باید یادآور شوند که دولتی که ادعای نمایندگی ارادۀ مردم را دارد، صرفاً به شرطی میتوانداین کار را بکند که ابتدایی ترین پیش شرطهای شکل گیری چنین اراده ای را محترم بشمارد. ... ما امضا کنندگان این نامه از دولت ایران می خواهیم دست به اعمالی نزند که مانع آزادی مردم برای گردهم آمدن و دسترسی به اطلاعات آزاد شود. این مردم هستند که می توانند ارزش ادعای مشروعیت مستقیم و دموکراتیک را تعیین کنند.
جمعی از متفکران معاصر جهانی نیز در نامه ای سرگشاده، حمایت خود را از جنبش مردم ایران اعلام کرده اند. دراین نامه که پس از سخنان آیت الله خامنه ای درنماز جمعۀ گذشتۀ تهران نوشته شد، و به امضای کسانی چون نوام چامسکی، فیلسوف و زبان شناس دانشگاه ام آی تی کمبریج، پیتر هالورد، استاد دانشگاه مدیلسکس انگلستان، رادا ایوکویچ، کالج بین المللی فلسفه در پاریس، کاظم علمداری، جودیت باتلر، استاد دانشگاه برکلی دانشگاه کالیفرنیا، و ... رسیده، آمده است: امروز صبح، آیت الله خامنه ای، خواستار پایان یافتن تظاهرات قدرتمند و گسترده ای شد که در اعتراض به انتخابات هفتۀ گذشته صورت می گیرد. ... نیازی به گفتن نیست که ایرانیان خود باید جهت سیاسی کشورشان را تعیین کنند، با این حال ناظران خارجی، که شهامت تظاهرکنندگان ایرانی را در هفتۀ گذشته ستایش می کنند، باید یادآور شوند که دولتی که ادعای نمایندگی ارادۀ مردم را دارد، صرفاً به شرطی میتوانداین کار را بکند که ابتدایی ترین پیش شرطهای شکل گیری چنین اراده ای را محترم بشمارد. ... ما امضا کنندگان این نامه از دولت ایران می خواهیم دست به اعمالی نزند که مانع آزادی مردم برای گردهم آمدن و دسترسی به اطلاعات آزاد شود. این مردم هستند که می توانند ارزش ادعای مشروعیت مستقیم و دموکراتیک را تعیین کنند.
دویچه وله : ایران کشوری با ظاهر آرام و اعماق طوفانی
دويچه وله : در فاصله روزهای جمعه پنجم تا یکشنبه هفتم تیر ماه، چند گزارش مهم از شدت یافتن سرکوب، تشدید بحران بینالمللی و تلاشهای پنهان و آشکار برای پیشگیری از سربرکشیدن تنشهای تازه حکایت داشت.
عدم روادید آمریکا برای معاون احمدینژادروز جمعه (۵ تیر ماه) محمد خرازی سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد اعلام کرد که دولت آمریکا از صدور روادید برای پرویز داوودی معاون اول احمدینژاد و هیئت همراه وی خودداری کرده است. داوودی تصمیم داشت در نشست مالی سازمان ملل متحد شرکت کند. این نشست در روزهای جمعه تا یکشنبه با شرکت نمایندگان بیش از ۱۴۰ کشور در نیویورک برپا شد.
بزرگترین تظاهرات ایرانیان و روابط تیره تهران و لندنروزهای شنبه و یکشنبه، در برلین، کلن، فرانکفورت و چند شهر دیگر آلمان و اروپا هزاران نفر دست به تظاهرات و راهپیمائی زدند و خواستار ابطال انتخابات شدند. “مرگ بر دیکتاتور” یکی از شعارهای اصلی تظاهرکنندگان بود. در فرانکفورت و کلن، گروهی از سیاستمداران احزاب مختلف، دوشادوش ایرانیان در تظاهرات شرکت کردند و طی سخنرانیهائی همبستگی خود را با مردم ایران اعلام کردند.در ایران، دستگیری کارمندان ایرانی سفارت انگلستان در صدر خبرهای تازه قرار داشت. پایگاه اینترنتی نشریه “ولت” آلمان منتشر در این مورد نوشت: «در ایران ظاهرا هشت کارمند ایرانی سفارت انگلستان به اتهام دخالت در اعتراضات اخیر علیه نتیجه انتخابات دستگیر شدهاند». اما یک سخنگوی وزارت خارجه انگلستان در لندن گفت:« براساس اطلاعات ما، تعداد دستگیرشدگان نه یا ده نفر است. ما مشغول تحقیق پیرامون تعداد دقیق آنها هستیم.»بعد از ظهر روز یکشنبه (۷ تیر ماه) دیوید میلیباند وزیر خارجه انگلستان اقدام جمهوری اسلامی را “ایجاد فشار و وحشت” خواند و خواستار آزادی فوری کارمندان سفارت شد.در پی ناآرامیهای اخیر، مناسبات ایران و انگلستان به شدت تیره شده است. هفته گذشته، ابتدا جمهوری اسلامی ایران دو دیپلمات انگلیسی را اخراج کرد و چند روز بعد، دولت انگلستان در واکنشی مشابه، از دو دیپلمات ایرانی خواست که خاک این کشور را ترک کنند.
وضعیت خطرناک دستگیرشدگان خبر دستگیری مجروحان زدوخوردهای اخیر در بیمارستانها را “روت یوتنر” از مسئولان عفو بینالملل در مصاحبهای با پایگاه اینترنتی نشریه آلمانی “دی سایت” اعلام کرد. او گفت: «نیروهای امنیتی، ردپای مجروحان را تا بیمارستانها دنبال میکنند و آنها را در آنجا به اسارت در میآورند. دستگیرشدگان به زندانهای مخفی انتقال مییابند. وضعیت زندانها بسیار بد است. تا ماه مارس امسال، دست کم دو زندانی سیاسی در زندانهای ایران جان خود را از دست دادهاند.»در حالی که منابع رسمی در ایران تعداد بازداشتشدگان درگیریهای دو هفته اخیر را ۴۵۰ نفر اعلام کرده، نمایندهی سازمان عفو بینالملل در مصاحبه خود گفت: «ما، بر اساس اطلاعاتی که از منابع گوناگون کسب کردهایم، تعداد دستگیرشدگان را بیش از ۲ هزار نفر برآورد میکنیم.»ولت آنلاین به نقل از شبکه تلویزیونی سی ان ان گزارش داد که حتی پزشکان بیمارستانها حق ندارند مشخصات خانوادگی مجروحان و دلیل مجروح شدن آنها را ثبت کنند. براساس همین گزارش، ناامنی بیمارستانها سبب شده است که بسیاری از مجروحان از ترس دستگیری به بیمارستان مراجعه نکنند.
تحرکات پشتپرده مراجع تقلیددر شرایطی که اعتراضات خیابانی در نتیجه سرکوب شدید و بیرحمانه معترضان ظرف چند روز اخیر محدود شده است، گزارشهای مختلف از تشدید تحرکات پشت پرده برای حل بحران حکایت دارند. از جمله، خبرگزاری کار ایران و روزنامه اعتماد خبردادند که آیتالله شبیری زنجانی و آیتالله صافی گلپایگانی، برای بررسی حوادث اخیر دیداری محرمانه داشتهاند.همین دو منبع نوشتند که روحانیون بلندپایه قم در صدد یافتن راهکارهائی برای حل مسائل هستند. در آخرین روزهای هفته گذشته، برخی از اعضای شورای نگهبان با آیتالله موسوی اردبیلی، صافی گلپایگانی و جوادی آملی دیدار کردند. موسوی اردبیلی در این دیدار اعلام کرد که خشونت علیه معترضان به نظام آسیب رسانده و برای جلوگیری از ریختن مردم به خیابانها، باید محلی برای بیان اعتراضات در نظر گرفته شود.
عدم روادید آمریکا برای معاون احمدینژادروز جمعه (۵ تیر ماه) محمد خرازی سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد اعلام کرد که دولت آمریکا از صدور روادید برای پرویز داوودی معاون اول احمدینژاد و هیئت همراه وی خودداری کرده است. داوودی تصمیم داشت در نشست مالی سازمان ملل متحد شرکت کند. این نشست در روزهای جمعه تا یکشنبه با شرکت نمایندگان بیش از ۱۴۰ کشور در نیویورک برپا شد.
بزرگترین تظاهرات ایرانیان و روابط تیره تهران و لندنروزهای شنبه و یکشنبه، در برلین، کلن، فرانکفورت و چند شهر دیگر آلمان و اروپا هزاران نفر دست به تظاهرات و راهپیمائی زدند و خواستار ابطال انتخابات شدند. “مرگ بر دیکتاتور” یکی از شعارهای اصلی تظاهرکنندگان بود. در فرانکفورت و کلن، گروهی از سیاستمداران احزاب مختلف، دوشادوش ایرانیان در تظاهرات شرکت کردند و طی سخنرانیهائی همبستگی خود را با مردم ایران اعلام کردند.در ایران، دستگیری کارمندان ایرانی سفارت انگلستان در صدر خبرهای تازه قرار داشت. پایگاه اینترنتی نشریه “ولت” آلمان منتشر در این مورد نوشت: «در ایران ظاهرا هشت کارمند ایرانی سفارت انگلستان به اتهام دخالت در اعتراضات اخیر علیه نتیجه انتخابات دستگیر شدهاند». اما یک سخنگوی وزارت خارجه انگلستان در لندن گفت:« براساس اطلاعات ما، تعداد دستگیرشدگان نه یا ده نفر است. ما مشغول تحقیق پیرامون تعداد دقیق آنها هستیم.»بعد از ظهر روز یکشنبه (۷ تیر ماه) دیوید میلیباند وزیر خارجه انگلستان اقدام جمهوری اسلامی را “ایجاد فشار و وحشت” خواند و خواستار آزادی فوری کارمندان سفارت شد.در پی ناآرامیهای اخیر، مناسبات ایران و انگلستان به شدت تیره شده است. هفته گذشته، ابتدا جمهوری اسلامی ایران دو دیپلمات انگلیسی را اخراج کرد و چند روز بعد، دولت انگلستان در واکنشی مشابه، از دو دیپلمات ایرانی خواست که خاک این کشور را ترک کنند.
وضعیت خطرناک دستگیرشدگان خبر دستگیری مجروحان زدوخوردهای اخیر در بیمارستانها را “روت یوتنر” از مسئولان عفو بینالملل در مصاحبهای با پایگاه اینترنتی نشریه آلمانی “دی سایت” اعلام کرد. او گفت: «نیروهای امنیتی، ردپای مجروحان را تا بیمارستانها دنبال میکنند و آنها را در آنجا به اسارت در میآورند. دستگیرشدگان به زندانهای مخفی انتقال مییابند. وضعیت زندانها بسیار بد است. تا ماه مارس امسال، دست کم دو زندانی سیاسی در زندانهای ایران جان خود را از دست دادهاند.»در حالی که منابع رسمی در ایران تعداد بازداشتشدگان درگیریهای دو هفته اخیر را ۴۵۰ نفر اعلام کرده، نمایندهی سازمان عفو بینالملل در مصاحبه خود گفت: «ما، بر اساس اطلاعاتی که از منابع گوناگون کسب کردهایم، تعداد دستگیرشدگان را بیش از ۲ هزار نفر برآورد میکنیم.»ولت آنلاین به نقل از شبکه تلویزیونی سی ان ان گزارش داد که حتی پزشکان بیمارستانها حق ندارند مشخصات خانوادگی مجروحان و دلیل مجروح شدن آنها را ثبت کنند. براساس همین گزارش، ناامنی بیمارستانها سبب شده است که بسیاری از مجروحان از ترس دستگیری به بیمارستان مراجعه نکنند.
تحرکات پشتپرده مراجع تقلیددر شرایطی که اعتراضات خیابانی در نتیجه سرکوب شدید و بیرحمانه معترضان ظرف چند روز اخیر محدود شده است، گزارشهای مختلف از تشدید تحرکات پشت پرده برای حل بحران حکایت دارند. از جمله، خبرگزاری کار ایران و روزنامه اعتماد خبردادند که آیتالله شبیری زنجانی و آیتالله صافی گلپایگانی، برای بررسی حوادث اخیر دیداری محرمانه داشتهاند.همین دو منبع نوشتند که روحانیون بلندپایه قم در صدد یافتن راهکارهائی برای حل مسائل هستند. در آخرین روزهای هفته گذشته، برخی از اعضای شورای نگهبان با آیتالله موسوی اردبیلی، صافی گلپایگانی و جوادی آملی دیدار کردند. موسوی اردبیلی در این دیدار اعلام کرد که خشونت علیه معترضان به نظام آسیب رسانده و برای جلوگیری از ریختن مردم به خیابانها، باید محلی برای بیان اعتراضات در نظر گرفته شود.
برنامه تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز حامیان میرحسین موسوی
1- دوشنبه 8 تیر ساعت 18 زنجیره انسانی از میدان تجریش تا میدان راه آهن
2- پنجشنبه 11 تیر ساعت 18 تجمع در میدان های ولی عصر, انقلاب, تجریش و هفت تیر
3- دوشنبه 15 تیر ساعت 18 تجمع در مقابل زندان اوین
4- پنجشنبه 18 تیر به مناسبت سالگرد کوی دانشگاه مقابل دانشگاه تهران با حضور تمامی مردم و دانشجویان
5- ایرانیان خارج از کشور مقابل سفارت ایران در همان کشور با شعار نویسی روی دیوار سفارت
6- فریاد الله اکیر هر شب ساعت 10 تا 10:30 در پشت بام منازل
راهپیمایی بی سابقه ایرانیان در پاریس
امروز شهر پاريس شاهد بزرگترين تظاهرات و تجمع بي سابقه ايرانيان بود. پليس اين تظاهرات را 4000 نفر و تظاهر کنندگان بين 5000 تا 7000 نفر اعلام کردند.
چند هزار ايراني از ميدان تاريخي باستيل به سوي ميدان ناسيون در حمايت از جنبش اجتماعي مردم ايران راهپيمايي کرده و خود را بخشي از آن جنبش دانستند.
در ميدان باستيل پيش از راهپيمايي، آقايان عبدالکريم لاهيجي و رضا دقتي، برخي از شخصيت هاي سياسي فرانسوي و هنرمندان فرانسوي در حمايت از مبارزات مردم ايران پشت ميکروفن رفتند و ياد شهداي اخير و بويژه ندا آقا سلطان را گرامي داشتند. ايرانيان با شعار ندا نداي آزادي به زبان فارسي و همبستگي انترناسيونال به زبان فرانسوي از آنها استقبال کردند.
شعارهاي تظاهر کنندگان ايراني به دو زبان ايراني و فرانسوي از اين قرار بود :
فرانسويان در طول مسير و همه چنين در ميدان هاي باستيل و ناسيون با تکان دادن دستان خود با علامت پيروزي از ايرانيان حمايت مي کردند.عکس هائي از اين تظاهرات در ضميمه است.
اين هم صحنه اي کوتاه از تظاهرات در يوتوپ است اما فيلم هاي کامل تري در ساعات آينده ارسال خواهد شد :
نترسيم نترسيم ما همه با هم هستيم
چند هزار ايراني از ميدان تاريخي باستيل به سوي ميدان ناسيون در حمايت از جنبش اجتماعي مردم ايران راهپيمايي کرده و خود را بخشي از آن جنبش دانستند.
در ميدان باستيل پيش از راهپيمايي، آقايان عبدالکريم لاهيجي و رضا دقتي، برخي از شخصيت هاي سياسي فرانسوي و هنرمندان فرانسوي در حمايت از مبارزات مردم ايران پشت ميکروفن رفتند و ياد شهداي اخير و بويژه ندا آقا سلطان را گرامي داشتند. ايرانيان با شعار ندا نداي آزادي به زبان فارسي و همبستگي انترناسيونال به زبان فرانسوي از آنها استقبال کردند.
شعارهاي تظاهر کنندگان ايراني به دو زبان ايراني و فرانسوي از اين قرار بود :
فرانسويان در طول مسير و همه چنين در ميدان هاي باستيل و ناسيون با تکان دادن دستان خود با علامت پيروزي از ايرانيان حمايت مي کردند.عکس هائي از اين تظاهرات در ضميمه است.
اين هم صحنه اي کوتاه از تظاهرات در يوتوپ است اما فيلم هاي کامل تري در ساعات آينده ارسال خواهد شد :
نترسيم نترسيم ما همه با هم هستيم
آزادي آزادي آزادي
آزادي براي ايران
بس کنيد بس کنيد،
کشتار در ايران را بس کنيد
آزادي زنداني سياسي
مرگ بر ديکتاتور
رأي من کو رأي من کو
دولت کودتا نمي خواهيم نمي خواهيم
دولت جنايات مي کند رهبر حمايت مي کند
در ميدان ناسيون تظاهر کنندگان سرود اي ايران و يار دبستاني را دسته جمعي خواندنددر نهايت به احترام شهداي والامقام روزهاي اخير در ايران و بويژه ندا 2 دقيقه سکوت همه ميدان ناسيون پاريس را فرا گرفت.
گزارش یک شاهد عینی از تجمع مقابل مسجد قبا
امروز ، مورّخ 7 تیر ماه 1388 ( 28 ژوئن 2009 )، از ساعت 18 تا 20 ، به مناسبت سالروز شهادت دکتر محمّد بهشتی ، صدها تن از حامیان مهندس میر حسین موسوی در خیابان قبا و مسجد قبا، واقع در خیابان شهید دکتر علی شریعتی در تهران ، گرد هم آمدند.
بنده ، ساعت 18:10 ، وارد خیابان قبا شدم . خیابان قبا ، مملو از جمعیّتی بود که به سمت مسجد قبا در حرکت بودند . مأموران نیروی انتظامی که پیشتر در محل حضور یافته بودند، اجازه ی هر گونه توقّف را از مردم سلب کرده و ایشان را به سمت مسجد قبا هدایت می کردند .
مسجد قبا مملو از جمعیّت بود و عدّه ی کثیری نیز مقابل مسجد قبا ، تجمّع کرده بودند . 20 دقیقه بعد ، هزاران نفر در برابر مسجد قبا دیده می شدند که به گونه ای بسیار مسالمت آمیز ، در حالی که شمار زیادی از ایشان بر روی زمین نشسته بودند ، بر حضرت محمّد ( ص ) و خاندان پاک و مطهّرش ، سلام و درود می فرستادند و شعار « الله أكبر » سر می دادند .
در انتهای خیابان قبا ، شمار زیادی از مأموران ویژه ، در حالت « آماده باش » و در میان تجمّع کنندگان نیز تعدادی از مأموران نیروی انتظامی دیده می شدند .
تعدادی نیز در این میان با عنوان « خبر نگار » در حال عکس برداری و فیلم برداری از تجمّع کنندگان مشاهده می شدند که برخی از آنها با اعتراض گسترده ی مردم ، از تصویر برداری خودداری نمودند . ساعت 18:50 ، شعار « بهشتی ! کجایی ؟! موسوی تنها شده ! » از میان جمعیّت به وضوح شنیده می شد .
با اینکه حضور مهندس میر حسین موسوی در این مراسم ، از پیش وعده داده شده بود ، امّا در میان جمعیّت ، سخن از « جلوگیری از حضور مهندس میر حسین موسوی در این مراسم توسّط نیرو های امنیّتی » به گوش می رسید . با گذشت زمان ، شعار « ما منتظر موسوی هستیم . هیچ جا نمی ریم ، همین جا هستیم » نیز از میان تجمّع کنندگان شنیده می شد .
حدود ساعت 19:30 ، دکتر علیرضا بهشتی ، فرزند شهید دکتر محمّد بهشتی ، در میان مردم سخن گفتند و از حضور مردم در این مراسم سپاسگزاری نمودند و این حضور گسترده را « نشانه ی آگاهی مردم از مسائل روز کشور » دانستند و از ایشان خواستند تا مراسم را به آرامی ترک نمایند ، امّا از دلیل عدم حضور مهندس میر حسین موسوی در این مراسم ، سخنی به میان نیاوردند .
جمعیّت نیز با شعار « درود بر بهشتی ! سلام بر موسوی ! » و « کروبی زنده باد ! موسوی پاینده باد ! » شروع به ترک مراسم کردند . در این حال ، مأموران نیروی انتظامی ، مردم را به سمت خیابان شریعتی هدایت می نمودند .
جمعیّت به گونه ای آرام ، در حالی که دست های خود را بالا گرفته بودند ، با سکوت و یا با صلوات برای شادی روح درگذشتگان درگیری های روز های اخیر و آرامش خانواده هایشان ، به سمت خیابان شریعتی رهسپار شدند . اما قبل از ورود به خیابان شریعتی ، زأس ساعت 20:05 ، ناگهان نیروهای ویژه از سمت خیابان شریعتی به جمعیّت حمله ور شده و به صورت وحشیانه ای به ضرب و شتم مردم پرداختند .
مردم نیز برای فرار از نیرو های ویژه ، مجبور به عقب گرد شدند . برای آرام سازی نیرو های ویژه ، تصمیم بر آن شد که مردم با رعایت سکوت ، بر روی زمین بنشینند و چنین کردند . امّا نیرو های ویژه بدون توجّه به اینکه مردم بر روی زمین نشسته اند ، به آنها حمله ور شدند و به ضرب و شتم شدید ایشان پرداختند .
مردم نیز به شدّت عقب گرد نمودند و به سمت دیگر خیابان قبا شروع به فرار نمودند که متأسّفانه در این میان ، عدّه ای از پیر زنان و دختران جوان ، زیر دست و پا ماندند . با تأسّف فراوان ، عدّه ای از مأموران نیروی انتظامی که در پیاده رو ایستاده بودند ، در برابر مردمی که برای نجات خویش از ضرب و شتم شدید نیرو های ویژه ، به فرار می پرداختند و گاهاً به زمین می خوردند ، شروع به خنده نمودند .
در این میان ، دکتر علیرضا بهشتی از داخل مسجد قبا به خیابان آمدند و مردم معترض ، به نزد ایشان رفتند و از « حمله ی وحشیانه ی نیرو های ویژه به تجمّع مسالمت آمیز مردم » شکایت کردند . به دلیل جلوگیری نیروی انتظامی از توقّف مردم ، به سمت خیابان های فرعی پیش رفتم و پیر زنان و دخترانی را مشاهده می نمودم که از شدّت ترس و اضطراب و فشار جمعیّت ، اشک می ریختند .
از خیابان های فرعی ، وارد خیابان شریعتی شدم و تعداد بسیار زیادی از نیرو های ویژه را مشاهده نمودم که در حال « آماده باش » به سر می بردند . مغازه داران نیز به دستور نیرو های ویژه ، در حال تعطیل نمودن مغازه های خویش بودند . در خیابان میرداماد و میدان مادر نیز تعداد بسیار زیادی از مأموران نیروی انتظامی و نیرو های ویژه دیده می شدند که مشغول آماده سازی خود برای ضرب و شتم مردم بودند .
بنده ، ساعت 18:10 ، وارد خیابان قبا شدم . خیابان قبا ، مملو از جمعیّتی بود که به سمت مسجد قبا در حرکت بودند . مأموران نیروی انتظامی که پیشتر در محل حضور یافته بودند، اجازه ی هر گونه توقّف را از مردم سلب کرده و ایشان را به سمت مسجد قبا هدایت می کردند .
مسجد قبا مملو از جمعیّت بود و عدّه ی کثیری نیز مقابل مسجد قبا ، تجمّع کرده بودند . 20 دقیقه بعد ، هزاران نفر در برابر مسجد قبا دیده می شدند که به گونه ای بسیار مسالمت آمیز ، در حالی که شمار زیادی از ایشان بر روی زمین نشسته بودند ، بر حضرت محمّد ( ص ) و خاندان پاک و مطهّرش ، سلام و درود می فرستادند و شعار « الله أكبر » سر می دادند .
در انتهای خیابان قبا ، شمار زیادی از مأموران ویژه ، در حالت « آماده باش » و در میان تجمّع کنندگان نیز تعدادی از مأموران نیروی انتظامی دیده می شدند .
تعدادی نیز در این میان با عنوان « خبر نگار » در حال عکس برداری و فیلم برداری از تجمّع کنندگان مشاهده می شدند که برخی از آنها با اعتراض گسترده ی مردم ، از تصویر برداری خودداری نمودند . ساعت 18:50 ، شعار « بهشتی ! کجایی ؟! موسوی تنها شده ! » از میان جمعیّت به وضوح شنیده می شد .
با اینکه حضور مهندس میر حسین موسوی در این مراسم ، از پیش وعده داده شده بود ، امّا در میان جمعیّت ، سخن از « جلوگیری از حضور مهندس میر حسین موسوی در این مراسم توسّط نیرو های امنیّتی » به گوش می رسید . با گذشت زمان ، شعار « ما منتظر موسوی هستیم . هیچ جا نمی ریم ، همین جا هستیم » نیز از میان تجمّع کنندگان شنیده می شد .
حدود ساعت 19:30 ، دکتر علیرضا بهشتی ، فرزند شهید دکتر محمّد بهشتی ، در میان مردم سخن گفتند و از حضور مردم در این مراسم سپاسگزاری نمودند و این حضور گسترده را « نشانه ی آگاهی مردم از مسائل روز کشور » دانستند و از ایشان خواستند تا مراسم را به آرامی ترک نمایند ، امّا از دلیل عدم حضور مهندس میر حسین موسوی در این مراسم ، سخنی به میان نیاوردند .
جمعیّت نیز با شعار « درود بر بهشتی ! سلام بر موسوی ! » و « کروبی زنده باد ! موسوی پاینده باد ! » شروع به ترک مراسم کردند . در این حال ، مأموران نیروی انتظامی ، مردم را به سمت خیابان شریعتی هدایت می نمودند .
جمعیّت به گونه ای آرام ، در حالی که دست های خود را بالا گرفته بودند ، با سکوت و یا با صلوات برای شادی روح درگذشتگان درگیری های روز های اخیر و آرامش خانواده هایشان ، به سمت خیابان شریعتی رهسپار شدند . اما قبل از ورود به خیابان شریعتی ، زأس ساعت 20:05 ، ناگهان نیروهای ویژه از سمت خیابان شریعتی به جمعیّت حمله ور شده و به صورت وحشیانه ای به ضرب و شتم مردم پرداختند .
مردم نیز برای فرار از نیرو های ویژه ، مجبور به عقب گرد شدند . برای آرام سازی نیرو های ویژه ، تصمیم بر آن شد که مردم با رعایت سکوت ، بر روی زمین بنشینند و چنین کردند . امّا نیرو های ویژه بدون توجّه به اینکه مردم بر روی زمین نشسته اند ، به آنها حمله ور شدند و به ضرب و شتم شدید ایشان پرداختند .
مردم نیز به شدّت عقب گرد نمودند و به سمت دیگر خیابان قبا شروع به فرار نمودند که متأسّفانه در این میان ، عدّه ای از پیر زنان و دختران جوان ، زیر دست و پا ماندند . با تأسّف فراوان ، عدّه ای از مأموران نیروی انتظامی که در پیاده رو ایستاده بودند ، در برابر مردمی که برای نجات خویش از ضرب و شتم شدید نیرو های ویژه ، به فرار می پرداختند و گاهاً به زمین می خوردند ، شروع به خنده نمودند .
در این میان ، دکتر علیرضا بهشتی از داخل مسجد قبا به خیابان آمدند و مردم معترض ، به نزد ایشان رفتند و از « حمله ی وحشیانه ی نیرو های ویژه به تجمّع مسالمت آمیز مردم » شکایت کردند . به دلیل جلوگیری نیروی انتظامی از توقّف مردم ، به سمت خیابان های فرعی پیش رفتم و پیر زنان و دخترانی را مشاهده می نمودم که از شدّت ترس و اضطراب و فشار جمعیّت ، اشک می ریختند .
از خیابان های فرعی ، وارد خیابان شریعتی شدم و تعداد بسیار زیادی از نیرو های ویژه را مشاهده نمودم که در حال « آماده باش » به سر می بردند . مغازه داران نیز به دستور نیرو های ویژه ، در حال تعطیل نمودن مغازه های خویش بودند . در خیابان میرداماد و میدان مادر نیز تعداد بسیار زیادی از مأموران نیروی انتظامی و نیرو های ویژه دیده می شدند که مشغول آماده سازی خود برای ضرب و شتم مردم بودند .
نامه فرزند شهید بهشتی به پدرش ، پدر دیدی چه کردند ؟
فرزند شهید بهشتی در نوشتاری تاكید كرد: امروز تحجر، اندیشههای شهید بهشتی را بر نمیتابد و تجلی سبز آن را تحمل نمیکند.
به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد شهادت دكتر بهشتی، سیدعلیرضا بهشتی فرزند وی، در نوشتاری خطاب به پدر، دردلهای خود را با او در میان گذاشت.
در این نوشتار با عنوان ”بار دیگر بیتو“ آمده است: چرا هربار که هفتم تیر میرسد سفره دل گرفتهام را نزد تو میگسترم؟ شاید چون سایه تو را همچنان بر سرم گسترده میبینم. شاید هم که چون نمیگذارند صدایم شنیده شود، به دنبال چاهی میگردم تا آهی برکشم. شاید هم که بر باد رفتن میراث توست که اینچنین آتشم میزند و داغ دیرینه را تازه میکند.
پدر! دیدی که چه روزهایی را شاهد بودیم که امکان بازشناسی تاریخ صدر اسلام را برایمان ممکن ساخت؟ دیدی که سکوت که شکسته شد، چگونه دلها مملو از امید شد؟ ...دیدی خمودی و خموشی جای خود را به سر زندگی و نشاط داد؟ دیدی که دلهایی که سالها با انگشتان کلیشهسازان از هم دور نگه داشته شده بود، فاصلهها را شکستند و در کنار هم نشستند؟ دیدی که نسل سومی که با انقلاب، امام، جنگ، شهادت و دینمداری قهر کرده بود، در داوریهایش به تأملی دوباره نشست و مطالباتش را در ادبیات صدر انقلاب جستجو کرد؟ دیدی که زن و مرد و پیر و جوان و روستایی و شهری، چشم امیدشان را به یار دیرینه تو دوختند و بهرغم همه اما و اگرها و جوسازیها، رایت اعتمادشان را بدست او سپردند؟
در ادامه این نوشتار آمده است: اما پدر دیدی که همان کسانی که پس از شهادت تو زیر لب زمزمه کردند که بهشتی عاقبت بخیر شد و تداوم حیات او به سلطه اسلام لیبرالی میانجامید، چه کردند؟ ...خواست مردمی نجیب که با بالاترین درجات آگاهی، حق به سرقت برده خود را مطالبه میکردند آشوبطلبی نامیدند، ...و به نام دین، دینداران را بیدین نامیدند، به دنبال سرانگشتان بیگانه گشتند و یافته و نایافته، سکوت تلخ، بلند و رسای حقخواهان را با شادکامی دشمنان قسم خورده انقلاب همانند کردند تا مجوزی برای مشروعیتبخشی به ... دست و پا کنند.
یاد روزهای سختی میافتم که در مقابل هجمه ناجوانمردانه زبانهای پلشت سکوت کردی و افتراها و دشنامها را از دوستان دیروز و دشمنان آن روز و امروز صبورانه شنیدی و دم فروبستی. تو قربانی التقاط و تحجر شدی: التقاط تو را ترور شخصیت کرد، تحجر در مقابل رضایتمندانه سکوت کرد، و آنگاه بود که فاجعه هفتم تیر به آسانی اتفاق افتاد. این بار اما، روایتی معکوس در کار است: تحجر، اندیشههایت را بر نمیتابد و تجلی سبز آن را تحمل نمیکند، التقاط شادمانه برحق بودن خود را اثبات میکند، و این تویی که یکبار دیگر به قربانگاه فرستاده میشوی. بگذار که این بار سخنم را با شعری از شفیعی کدکنی به پایان برسانم:
به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد شهادت دكتر بهشتی، سیدعلیرضا بهشتی فرزند وی، در نوشتاری خطاب به پدر، دردلهای خود را با او در میان گذاشت.
در این نوشتار با عنوان ”بار دیگر بیتو“ آمده است: چرا هربار که هفتم تیر میرسد سفره دل گرفتهام را نزد تو میگسترم؟ شاید چون سایه تو را همچنان بر سرم گسترده میبینم. شاید هم که چون نمیگذارند صدایم شنیده شود، به دنبال چاهی میگردم تا آهی برکشم. شاید هم که بر باد رفتن میراث توست که اینچنین آتشم میزند و داغ دیرینه را تازه میکند.
پدر! دیدی که چه روزهایی را شاهد بودیم که امکان بازشناسی تاریخ صدر اسلام را برایمان ممکن ساخت؟ دیدی که سکوت که شکسته شد، چگونه دلها مملو از امید شد؟ ...دیدی خمودی و خموشی جای خود را به سر زندگی و نشاط داد؟ دیدی که دلهایی که سالها با انگشتان کلیشهسازان از هم دور نگه داشته شده بود، فاصلهها را شکستند و در کنار هم نشستند؟ دیدی که نسل سومی که با انقلاب، امام، جنگ، شهادت و دینمداری قهر کرده بود، در داوریهایش به تأملی دوباره نشست و مطالباتش را در ادبیات صدر انقلاب جستجو کرد؟ دیدی که زن و مرد و پیر و جوان و روستایی و شهری، چشم امیدشان را به یار دیرینه تو دوختند و بهرغم همه اما و اگرها و جوسازیها، رایت اعتمادشان را بدست او سپردند؟
در ادامه این نوشتار آمده است: اما پدر دیدی که همان کسانی که پس از شهادت تو زیر لب زمزمه کردند که بهشتی عاقبت بخیر شد و تداوم حیات او به سلطه اسلام لیبرالی میانجامید، چه کردند؟ ...خواست مردمی نجیب که با بالاترین درجات آگاهی، حق به سرقت برده خود را مطالبه میکردند آشوبطلبی نامیدند، ...و به نام دین، دینداران را بیدین نامیدند، به دنبال سرانگشتان بیگانه گشتند و یافته و نایافته، سکوت تلخ، بلند و رسای حقخواهان را با شادکامی دشمنان قسم خورده انقلاب همانند کردند تا مجوزی برای مشروعیتبخشی به ... دست و پا کنند.
یاد روزهای سختی میافتم که در مقابل هجمه ناجوانمردانه زبانهای پلشت سکوت کردی و افتراها و دشنامها را از دوستان دیروز و دشمنان آن روز و امروز صبورانه شنیدی و دم فروبستی. تو قربانی التقاط و تحجر شدی: التقاط تو را ترور شخصیت کرد، تحجر در مقابل رضایتمندانه سکوت کرد، و آنگاه بود که فاجعه هفتم تیر به آسانی اتفاق افتاد. این بار اما، روایتی معکوس در کار است: تحجر، اندیشههایت را بر نمیتابد و تجلی سبز آن را تحمل نمیکند، التقاط شادمانه برحق بودن خود را اثبات میکند، و این تویی که یکبار دیگر به قربانگاه فرستاده میشوی. بگذار که این بار سخنم را با شعری از شفیعی کدکنی به پایان برسانم:
تو در نماز عشق چه خواندی که سالهاست
بالای دار رفتی و این شحنههای پیر
از مردهات هنوز پرهیز میکنند ......
خاکستر تو را
باد سحرگان
هرجا که برد
مردی زخاک رویید
کروبی در میان تجمع کنندگان مسجد قبا ، مردم : بهشتی کجایی موسوی تنها مونده
امروز یکشنبه ۷ تیرماه ۱۳۸۸ بین ساعت ۲۰ - ۱۸ به مناسبت شهادت دکتر بهشتی در واقعهی هفتم تیر ۱۳۶۰ مراسم سالگردی در مسجد قبا واقع در خیابان قبا - شریعتی برگزار شد.
طبق برنامهای که اواخر دیشب از سوی هواداران موسوی اعلام شد، تصمیم بر این گرفته شد تا مردم در مسجد قبا تجمع کنند.
نیروی انتظامی در سرتاسر خیابان قبا از سمت شریعتی حضور داشت، در حالی که خبری از پلیس ضد شورش و لباس شخصیها نبود. در چند کوچهی فرعی هم تک و توک نیروهای امنیتی با دوربینهای هندیکم مشغول فیلمبرداری بودند. یک دوربین فیلمبرداری حرفهای هم در بین مردم میگشت و فیلم میگرفت که معلوم نبود وابسته به چه نهادی است. در دقایق اول شروع مراسم نیروی انتظامی مردم را به جلوی در مسجد هدایت میکرد و از ایستادن در فاصلههای دورتر منع میکرد.
نیم ساعت از مراسم نگذشته بود که جمعیت، کل خیابان قبا از سمت شر یعتی تا ۱۰۰ متر بالاتر از مسجد را پر کرده بود. یک ماشین آتشنشانی، ۲ آمبولانس و حدود ۸ ماشین ون نیروی انتظامی نیز در خیابان مستقر شده بودند.
جمعیت فقط حضور داشت و هیچ شعاری داده نمیشد. تا این که با چند صلوات شعاردادنها شروع شد که البته به صورت مقطعی بود. فرستادن صلوات و گفتن الله اکبر و نشان دادن علامت پیروزی از حرکات اولیهی تجمع بود. پس از آن شعار «بهشتی کجایی، موسوی تنها مونده» هم سر داده شد. جمعیت حاضر، با احتساب افرادی که داخل کوچههای فرعی بودند، بالغ بر ۷ هزار نفر بود. به تدریج و با نزدیک شدن به ساعت ۷:۳۰ بخشی از جمعیت کم کم به سمت خیابان شریعتی حرکت کردند و در حال پراکنده شدن بودند که ناگهان مهدی کروبی به همراه ۳ محافظ خود در بین جمعیت دیده شد. کروبی مسیر خیابان قبا به سمت مسجد را، همراه مردمی که با دیدنش فریاد شادی سردادند، پیاده پیمود. مردم با دیدن کروبی به بر سر شوق آمده و با سردادن شعارهای «کروبی موسوی حمایتت میکنیم» و «کروبی موسوی رای ما رو پس بگیر» و الله اکبر دوباره به سمت مسجد حرکت کردند. کروبی وارد مسجد شد و چند دقیقه بعد پسر دکتر بهشتی جلوی در مسجد ظاهر شد و با بلندگوی دستی از مردم تشکر و عذرخواهی کرد که امکانات مسجد محدود بوده و امکان پذیرایی از همهی مردم نیست. وی حضور مردم را نشانهی زنده بودن آرمانهای بهشتی و یارانش توصیف کرد و افزود: «آقای موسوی هم قرار بود مانند سالهای قبل در مراسم شرکت کنند، ولی به دلایلی نتوانستهاند خودشان را برسانند. ایشان از من خواستند تا عذرخواهیشان را هم به برگزارکنندگان مراسم و هم به شما برسانم.» وی در پایان، از جمعیتی که درخواست داشت کروبی هم صحبتی داشته باشد، خواست که با نیروی انتظامی همکاری کنند.
رضا عطاران نیز با لباس سبز در بین جمعیت دیده شد.
پس از چند دقیقه ماموران نیروی انتظامی جمعیت را به سمت شریعتی هدایت کردند، اما گویا چند درگیری در تقاطع قبا-شریعتی اتفاق افتاد که باعث شد مردم به سمت بالاحرکت کرده و از کوچههای فرعی متفرق شوند. موتورسواران و گارد ضد شورش در خیابان شریعتی بسیار دیده میشد.
طبق برنامهای که اواخر دیشب از سوی هواداران موسوی اعلام شد، تصمیم بر این گرفته شد تا مردم در مسجد قبا تجمع کنند.
نیروی انتظامی در سرتاسر خیابان قبا از سمت شریعتی حضور داشت، در حالی که خبری از پلیس ضد شورش و لباس شخصیها نبود. در چند کوچهی فرعی هم تک و توک نیروهای امنیتی با دوربینهای هندیکم مشغول فیلمبرداری بودند. یک دوربین فیلمبرداری حرفهای هم در بین مردم میگشت و فیلم میگرفت که معلوم نبود وابسته به چه نهادی است. در دقایق اول شروع مراسم نیروی انتظامی مردم را به جلوی در مسجد هدایت میکرد و از ایستادن در فاصلههای دورتر منع میکرد.
نیم ساعت از مراسم نگذشته بود که جمعیت، کل خیابان قبا از سمت شر یعتی تا ۱۰۰ متر بالاتر از مسجد را پر کرده بود. یک ماشین آتشنشانی، ۲ آمبولانس و حدود ۸ ماشین ون نیروی انتظامی نیز در خیابان مستقر شده بودند.
جمعیت فقط حضور داشت و هیچ شعاری داده نمیشد. تا این که با چند صلوات شعاردادنها شروع شد که البته به صورت مقطعی بود. فرستادن صلوات و گفتن الله اکبر و نشان دادن علامت پیروزی از حرکات اولیهی تجمع بود. پس از آن شعار «بهشتی کجایی، موسوی تنها مونده» هم سر داده شد. جمعیت حاضر، با احتساب افرادی که داخل کوچههای فرعی بودند، بالغ بر ۷ هزار نفر بود. به تدریج و با نزدیک شدن به ساعت ۷:۳۰ بخشی از جمعیت کم کم به سمت خیابان شریعتی حرکت کردند و در حال پراکنده شدن بودند که ناگهان مهدی کروبی به همراه ۳ محافظ خود در بین جمعیت دیده شد. کروبی مسیر خیابان قبا به سمت مسجد را، همراه مردمی که با دیدنش فریاد شادی سردادند، پیاده پیمود. مردم با دیدن کروبی به بر سر شوق آمده و با سردادن شعارهای «کروبی موسوی حمایتت میکنیم» و «کروبی موسوی رای ما رو پس بگیر» و الله اکبر دوباره به سمت مسجد حرکت کردند. کروبی وارد مسجد شد و چند دقیقه بعد پسر دکتر بهشتی جلوی در مسجد ظاهر شد و با بلندگوی دستی از مردم تشکر و عذرخواهی کرد که امکانات مسجد محدود بوده و امکان پذیرایی از همهی مردم نیست. وی حضور مردم را نشانهی زنده بودن آرمانهای بهشتی و یارانش توصیف کرد و افزود: «آقای موسوی هم قرار بود مانند سالهای قبل در مراسم شرکت کنند، ولی به دلایلی نتوانستهاند خودشان را برسانند. ایشان از من خواستند تا عذرخواهیشان را هم به برگزارکنندگان مراسم و هم به شما برسانم.» وی در پایان، از جمعیتی که درخواست داشت کروبی هم صحبتی داشته باشد، خواست که با نیروی انتظامی همکاری کنند.
رضا عطاران نیز با لباس سبز در بین جمعیت دیده شد.
پس از چند دقیقه ماموران نیروی انتظامی جمعیت را به سمت شریعتی هدایت کردند، اما گویا چند درگیری در تقاطع قبا-شریعتی اتفاق افتاد که باعث شد مردم به سمت بالاحرکت کرده و از کوچههای فرعی متفرق شوند. موتورسواران و گارد ضد شورش در خیابان شریعتی بسیار دیده میشد.
افشاگری برادر محسن رضایی از تخلف و تقلب در انتخابات
امیدواررضایی : دربرخی صندوقها 70 تا 80 درصد آرا
با یک خودکار و با یک خط نوشته شده .
امیدوار رضایی می گوید: « ادعای وزارت کشور در بازشماری صندوقها، در نوعی بازشماری غیررسمی از برخی صندوقها قبل از اطلاع جامع به نامزدها بوده است.
البته در همین بازشماری غیررسمی مشخص شد که 70 تا 80 درصد آرا با یک نوع خودکار و با یک خط مشترک به نفع یک کاندیدای خاص به صندوقها ریخته شده است.»
متن کامل مصاحبه روزنامه خبر با امیدوار رضایی را بخوانید: شکایت به قوه قضائیه، کمیسیون اصل نود و یا ارائه اعتراض به مقام معظم رهبری سه راه قانونی ای است که امیدوار رضایی برای نامزدهای معترض نسبت به نظر نهایی شورای نگهبان مطرح کرد.
این در حالی است که به اعتقاد برخی ، نظر نهایی شورای نگهبان و هیأت ویژه این شورا باید فصلالخطاب نامزدهای معترض باشد. با این حال برادر محسن رضایی به عنوان یکی از نامزدهای معترض به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم که نسبت به همکاری نکردن وزارت کشور و شورای نگهبان با این نامزد گلایهمند است و انصراف برادرش را در همین راستا ارزیابی میکند؛ معتقد است راه قانونی برای اعتراض به نظر شورای نگهبان هم هست.
او که پیگیریهای انفرادی برادرش برای بررسی اعتراضاتش را بینتیجه میخواند امیدوار است تا در نتیجه تلاشها و میانجیگریهای برخی افراد دلسوز دو نامزد دیگر هم با رضایی برای پیگیری اعتراضاتشان همراه شوند. اما به گفته امیدوار رضایی، رضایی با مهدی کروبی و مهندس موسوی برای این منظور دیداری نداشته است.
انتقاد امیدوار رضایی به سخنان شورای نگهبان که پیش از اعلام نظر نهایی این شورا با قطعیت هرگونه تخلف و تقلبی در این انتخابات را رد میکند نیز بخشی از گفتوگوی روزنامه «خبر» با این نماینده مجلس را تشکیل میدهد که در ادامه میخوانید:
-پیش از انصراف آقای رضایی اعلام کرده بودید که اطلاعات لازم برای پیگیری شکایتان را از شورای نگهبان و وزارت کشور دریافت نکردهاید. پس چطور آقای رضایی از پیگیری اعتراضاتشان به انتخابات ریاست جمهوری دهم انصراف دادند؟ بله متأسفانه شورای نگهبان و وزارت کشور علیرغم توافق صورت گرفته با آقای رضایی اطلاعات لازم را به ما ارائه ندادند. آقای رضایی هم به همین دلیل انصراف دادند. قرار بود وزارت کشور علاوه بر فهرست صندوقها و آرای تفکیکی در آنها فرمهای 22، 23 و 28 هر حوزه را که مربوط به صورت جلسهها و شمارش اولیه آرا در هر صندوق بوده است را به ما ارائه دهند. همچنین قرار بود آمار کلی شورای نگهبان و وزارت کشور از شمارش آرا به ما ارائه شود چرا که مقایسه آنها میتوانست در تأیید صحت شمارش آرا به ما کم کند. چون این اطلاعات به ما ارائه نشد، نمیتوانستیم اعتراضاتمان را پیگیری کنیم. از همین رو آقای رضایی کنار کشید.
-قرار بود 10 درصد صندوقها با حضور نماینده آقای رضایی به شکل تصادفی بازشماری شود. این اتفاق افتاد؟ یکی از قرارهای شورای نگهبان با آقای رضایی در این بود که برای بازشماری 10 درصد صندوقها ابتدا شمارش آرا در هزار صندوق آغاز شود و پس از ارائه نتیجه این بازشماری، سپس آرا ده هزار صندوق مورد بازشماری قرار گیرد. قرار بود براساس این توافقات پیشرویم اما این توافق در همان وهله اول شکسته شد و انجام نشد.
-این عدم همکاری مشخصاً از سوی شورای نگهبان صورت گرفت یا وزارت کشور؟ این امور در اختیار وزارت کشور بود که همکاری نکردند. این در حالی است که نمایندگان آقای رضایی به ستاد انتخابات رابطین وزارت کشور و شورای نگهبان معرفی شده بودند اما اطلاعات لازم در اختیار آنها قرار داده نشد.
-اما علیرغم اظهارات شما مبنی بر بازشماری نشدن آرا صندوقها، شورای نگهبان و وزارت کشور اعلام کردند که این بازشماری انجام شده و حتی آرا آقای رضایی کمتر از قبل هم شده است. ادعای وزارت کشور در بازشماری صندوقها، در نوعی بازشماری غیررسمی از برخی صندوقها قبل از اطلاع جامع به نامزدها بوده است. البته در همین بازشماری غیررسمی مشخص شد که 70 تا 80 درصد آرا با یک نوع خودکار و با یک خط مشترک به نفع یک کاندیدای خاص به صندوقها ریخته شده است. البته از آنجا که اطلاعات اولیه لازم به دست ما نرسید، عملاً این نوع بررسیها هم بیفایده بود و چیزی را اثبات نمیکرد.
-شما از کجا متوجه تخلف مذکور مبنی بر ارائه 80-70 درصد آرا صندوقهای بازشماری شده به یک کاندیدای خاص شدید؟ براساس گزارشاتی که از نمایندگان ما در ستادهای انتخاباتی و حاضر بر سر برخی صندوقها به ما رسیده است متوجه این نکته شدهایم.
-این تخلف را چگونه دنبال و پیگیری کردید؟ این مسئله را به اطلاع نمایندگان شورای نگهبان رساندیم. در حال حاضر نیز قصد ارائه آن به هیأت ویژه شورای نگهبان را داریم.
-براساس همان بازشماری صندوقها از سوی وزارت کشور که شما آن را «غیررسمی» و بدون اطلاعرسانی به نامزدها خواندید، گفته شد که چون آرا آقای رضایی کاهش یافته است، ایشان از پیگیری اعتراضشان انصراف دادهاند. این ادعا صحت دارد؟ نه اصلاً این طور نیست. این یک استدلال غیرمنصفانه است چون آقای رضایی از اول هم گفتند که حاضرند آرایشان را به بقیه دوستان بدهند. حتی در گفتوگوی ویژه خبری نیز که اخیراً حضور یافتند. نیز بر این موضوع تاکید کردند آقای رضایی هرگز دنبال افزایش آرای خود نبود. ایشان فقط برای اثبات صحت انتخابات و اطمینان بیشتر از نتایج اعلام شده در انتخابات ریاست جمهوری دهم، پیگیر این مسئله بود و اعتراضاتش را به شورای نگهبان ارائه کرد. ایشان میخواستند نشان دهند که اینگونه شکایات را میتوان از مسیر قانون و با رویکردی مدنی دنبال کرد.
-راهی که گویا آقای رضایی به تنهایی آن را پیمودند چون دیگر نامزدها نمایندگانی به شورای نگهبان معرفی نکردند. آقای رضایی برای پیگیری اعتراضاتشان با دو نامزد معترض دیگر جلسه یا دیداری داشتند؟ نه هیچ دیدار مشترکی میان این آقایان در این مدت برگزار نشده است.
-پس ایشان در ابتدا بدون هماهنگی با دو نامزد دیگر نمایندهای برای پیگیری اعتراضاتشان به شورای نگهبان معرفی کردند. چه شد که این بار شرط معرفی نمایندهشان به هیأت ویژه شورای نگهبان را مشروط به معرفی نمایندگان دو نامزد دیگر کردند؟ چون پیگیریهای انفرادی ایشان موفق نبود. ایشان معتقدند که جمع شدن مجموعه مسائل اخیر در گرو همکاری هر سه نامزد معترض است تا این مسئله را با یکدیگر حل کنند.
-پس از تشکیل هیأت ویژه شورای نگهبان، سخنگوی این شورا از دو نامزد معترض یعنی آقایان موسوی و کروبی خواستند تا نمایندگانشان را معرفی کنند و نامی از آقای رضایی برده نشد. آیا این به منزله منتفی بودن اعتراضات آقای رضایی از نظر شورای نگهبان است؟ نمیدانم. از خودشان بپرسید.
-شاید هم به دلیل انصراف آقای رضایی، شورای نگهبان تصور میکند که ایشان دیگر شکایتی ندارند که بخواهند از طریق هیأت ویژه بررسی کنند. این طور نیست؟ آقای رضایی همچنان بر اعتراضاتشان نسبت به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم پابرجا هستند. ایشان از پیگیری حق خودشان منصرف شدند اما همچنان پیگیر حقوق مردم و استیفای این حقوق از مسیر قانون هستند.
-پس حتماً نماینده ایشان را به هیأت ویژه معرفی میکنند؟ ولو اینکه دو نامزد دیگر تمایلی به معرفی نماینده خود نداشته باشند! ایشان در معرفی نمایندهشان به هیأت ویژه شورای نگهبان به شرط خود پایبند خواهند بود و منتظر معرفی نمایندگان دیگر نامزدها خواهند شد. از آنجا که برخی پیشنهاد میانجیگری برای ایجاد آرامش و جلب نظرات دوستان را مطرح کردهاند، بعید نیست که نمایندگانی از سوی هر سه نامزد معترض به شورای نگهبان معرفی شوند.
-این پیشنهادات برای میانجیگری از سوی چه کسانی مطرح شده است؟ دقیقاً نمیدانم از سوی چه کسانی بوده است اما شخصیتهای مختلفی معتقدند که باید نظرات طرفین شنیده شود تا راهحل قانونی لازم پیدا و پیگیری شود.
-آیا تشکیل هیأت ویژه بررسی اعتراضات نامزدهای معترض در نتیجه همین پیشنهادات میانجیگریها بوده است؟ شاید همینطور باشد. اما این هیأت میتوانست جامعتر باشد و زودتر تشکیل شود.
-یعنی شما نسبت به ترکیب اعضای این هیأت و زمان شکلگیری آن انتقاد دارید؟ بله، هیأت ویژه شورای نگهبان دیر هنگام تشکیل شد. در حال حاضر شورای نگهبان وقت کمی دارد و زمان بررسیهای آن فردا (امروز دوشنبه) به پایان میرسد.
اعضای این هیأت نیز اگرچه افرادی مورد وثوق و قابل احترام هستند اما عمدتاً کسانی هستند که در مراکز دیگر مشغولیتهایی دارند به نظر میرسد اگر از حضور افرادی که کمتر موضعگیریهای خاص انتخاباتی داشتهاند استفاده میشد، بهتر بود.
با تمام اینها نفس تشکیل این هیأت از سوی شورای نگهبان گام مثبتی بود همین که شورای نگهبان حاضر به تشکیل این هیأت شده است، اقدام موثری است که امیدواریم به سرانجام برسد و حرکت مثبتی برای ایجاد آرامش در کشور ایجاد شود.
-ما همانطور که اشاره کردید وقت شورای نگهبان برای اعلام نظر در مورد انتخابات امروز به پایان میرسد و این شورا باید نظر نهایی خود را اعلام کند. بایدی در کار نیست. باید شورای نگهبان تا روز چهارشنبه نظر خود را اعلام میکرد اما درخواست مهلت کرد. در حال حاضر هم که وقت هیأت ویژه شورای نگهبان محدود است و امکان دستیابی به نتیجه قطعی نیست، شورای نگهبان میتواند بار دیگر درخواست مهلت کند.
-اما پیش از این آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان چندین بار اعلام کردهاند که نتیجه نهایی این شورا تقریباً مشخص است و این مهلت گرفتنها فقط برای جلب اعتماد نامزدهای معترض است. فکر میکنید که تمدید مهلت شورای نگهبان تغییری در موضع آن ایجاد کند؟ اظهارات آقای کدخدایی هم یک اشکال حقوقی است. ما که علم غیب نداریم. اینکه شورای نگهبان هیأتی را مسئول تحقیق و پیگیری کند و پیشاپیش به ضرس قاطع اعلام کنند که تخلفی صورت نگرفته است، برای ما هم قابل فهم نیست. شاید برخی آقایان علم غیب دارند!
-به نظر شما هیأت ویژه شورای نگهبان همانطور که اعلام کرده است توان جلب نظر و اعتماد و اطمینان نامزدهای معترض و افکار عمومی را دارد؟ این به چگونگی برخورد هیأت ویژه شورای نگهبان با شکایات و اعتراضات نامزدها و مردم دارد. اگر نظر نهایی این هیأت بتواند مردم را توجیه و مجاب کند، میتواند آرامش نسبی را به فضای عمومی جامعه بازگرداند. اما اگر باز هم به صورت نگاه از بالا به پایین به مسئله نگریسته شود و به صورت دستوری موضوعی به مردم و نامزدهای معترض دیکته شود، ممکن است در ظاهر اعتراضها از بین برود اما در باطن این موضوع همچنان در ذهن مردم باقی میماند. از آنجا که اعتراض نامزدها در ادامه اعتراض افکار عمومی است اگر مردم و افکار عمومی نسبت به نظر نهایی شورای نگهبان قانع شوند، نامزدها هم قانع خواهند شد.
-و اگر هیأت ویژه شورای نگهبان نتواند افکار عمومی و نامزدهای معترض را قانع کند، چه؟ آیا باز راهی هم برای پیگیری اعتراضات موجود هست؟ بله، همچنان راهکارها قانونیای همچون شکایت به قوه قضائیه، کمیسیون اصل نود مجلس و حتی ارائه اعتراض به مقام معظم رهبری به عنوان بالاترین مقام اجرایی و قانونی کشور وجود دارد. همانطور که در قانون انتخابات آمده است تایید نهایی انتخابات به مقام معظم رهبری برمیگردد. تا زمانی که رهبری انقلاب حکم ریاستجمهوری را تنفیض نکنند آرای مردم باید در صندوقها در فرمانداریها حفظ شود.
-پیش از انتخابات از احتمال انصراف آقای رضایی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سخن گفته میشد اما نهایتاً شاهد انصراف ایشان از پیگیری اعتراضاتشان بودیم. با وجود دو بار سابقه انصراف در دو --انتخابات پیاپی ریاست جمهوری فکر میکنید آیا ایشان شانس دیگری در انتخابات ریاست جمهوری آتی خواهند داشت؟ ایشان این بار انصراف ندادند. آقای رضایی لحظهای از پیگیری حقوق مردم عقبنشینی نکردند ایشان فقط از شکایت شخصیشان منصرف شدند اما استیفای حقوق مردم را همچنان دنبال میکنند. آقای رضایی علیرغم گمانهزنیهایی مبنی بر انصراف از نامزدیشان گفتند که حتی اگر فقط یک رأی بیاورند هم میمانند. همین کار را هم کردند و در معرض رأی مردم قرار گرفتند.
-با این وصف آیا باز هم شاهد کاندیداتوری مجدد آقای رضایی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم خواهیم بود؟ این را باید از خودشان بپرسید. اما یک فرد سیاسی و مردمی که میخواهد به مردم کمک کند، همیشه در صحنه هست و بسته به شرایط سیاسی تصمیمگیری میکند.متن کامل مصاحبه روزنامه خبر با امیدوار رضایی را بخوانید: شکایت به قوه قضائیه، کمیسیون اصل نود و یا ارائه اعتراض به مقام معظم رهبری سه راه قانونی ای است که امیدوار رضایی برای نامزدهای معترض نسبت به نظر نهایی شورای نگهبان مطرح کرد.
این در حالی است که به اعتقاد برخی ، نظر نهایی شورای نگهبان و هیأت ویژه این شورا باید فصلالخطاب نامزدهای معترض باشد. با این حال برادر محسن رضایی به عنوان یکی از نامزدهای معترض به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم که نسبت به همکاری نکردن وزارت کشور و شورای نگهبان با این نامزد گلایهمند است و انصراف برادرش را در همین راستا ارزیابی میکند؛ معتقد است راه قانونی برای اعتراض به نظر شورای نگهبان هم هست.
او که پیگیریهای انفرادی برادرش برای بررسی اعتراضاتش را بینتیجه میخواند امیدوار است تا در نتیجه تلاشها و میانجیگریهای برخی افراد دلسوز دو نامزد دیگر هم با رضایی برای پیگیری اعتراضاتشان همراه شوند. اما به گفته امیدوار رضایی، رضایی با مهدی کروبی و مهندس موسوی برای این منظور دیداری نداشته است.
انتقاد امیدوار رضایی به سخنان شورای نگهبان که پیش از اعلام نظر نهایی این شورا با قطعیت هرگونه تخلف و تقلبی در این انتخابات را رد میکند نیز بخشی از گفتوگوی روزنامه «خبر» با این نماینده مجلس را تشکیل میدهد که در ادامه میخوانید:
-پیش از انصراف آقای رضایی اعلام کرده بودید که اطلاعات لازم برای پیگیری شکایتان را از شورای نگهبان و وزارت کشور دریافت نکردهاید. پس چطور آقای رضایی از پیگیری اعتراضاتشان به انتخابات ریاست جمهوری دهم انصراف دادند؟ بله متأسفانه شورای نگهبان و وزارت کشور علیرغم توافق صورت گرفته با آقای رضایی اطلاعات لازم را به ما ارائه ندادند. آقای رضایی هم به همین دلیل انصراف دادند. قرار بود وزارت کشور علاوه بر فهرست صندوقها و آرای تفکیکی در آنها فرمهای 22، 23 و 28 هر حوزه را که مربوط به صورت جلسهها و شمارش اولیه آرا در هر صندوق بوده است را به ما ارائه دهند. همچنین قرار بود آمار کلی شورای نگهبان و وزارت کشور از شمارش آرا به ما ارائه شود چرا که مقایسه آنها میتوانست در تأیید صحت شمارش آرا به ما کم کند. چون این اطلاعات به ما ارائه نشد، نمیتوانستیم اعتراضاتمان را پیگیری کنیم. از همین رو آقای رضایی کنار کشید.
-قرار بود 10 درصد صندوقها با حضور نماینده آقای رضایی به شکل تصادفی بازشماری شود. این اتفاق افتاد؟ یکی از قرارهای شورای نگهبان با آقای رضایی در این بود که برای بازشماری 10 درصد صندوقها ابتدا شمارش آرا در هزار صندوق آغاز شود و پس از ارائه نتیجه این بازشماری، سپس آرا ده هزار صندوق مورد بازشماری قرار گیرد. قرار بود براساس این توافقات پیشرویم اما این توافق در همان وهله اول شکسته شد و انجام نشد.
-این عدم همکاری مشخصاً از سوی شورای نگهبان صورت گرفت یا وزارت کشور؟ این امور در اختیار وزارت کشور بود که همکاری نکردند. این در حالی است که نمایندگان آقای رضایی به ستاد انتخابات رابطین وزارت کشور و شورای نگهبان معرفی شده بودند اما اطلاعات لازم در اختیار آنها قرار داده نشد.
-اما علیرغم اظهارات شما مبنی بر بازشماری نشدن آرا صندوقها، شورای نگهبان و وزارت کشور اعلام کردند که این بازشماری انجام شده و حتی آرا آقای رضایی کمتر از قبل هم شده است. ادعای وزارت کشور در بازشماری صندوقها، در نوعی بازشماری غیررسمی از برخی صندوقها قبل از اطلاع جامع به نامزدها بوده است. البته در همین بازشماری غیررسمی مشخص شد که 70 تا 80 درصد آرا با یک نوع خودکار و با یک خط مشترک به نفع یک کاندیدای خاص به صندوقها ریخته شده است. البته از آنجا که اطلاعات اولیه لازم به دست ما نرسید، عملاً این نوع بررسیها هم بیفایده بود و چیزی را اثبات نمیکرد.
-شما از کجا متوجه تخلف مذکور مبنی بر ارائه 80-70 درصد آرا صندوقهای بازشماری شده به یک کاندیدای خاص شدید؟ براساس گزارشاتی که از نمایندگان ما در ستادهای انتخاباتی و حاضر بر سر برخی صندوقها به ما رسیده است متوجه این نکته شدهایم.
-این تخلف را چگونه دنبال و پیگیری کردید؟ این مسئله را به اطلاع نمایندگان شورای نگهبان رساندیم. در حال حاضر نیز قصد ارائه آن به هیأت ویژه شورای نگهبان را داریم.
-براساس همان بازشماری صندوقها از سوی وزارت کشور که شما آن را «غیررسمی» و بدون اطلاعرسانی به نامزدها خواندید، گفته شد که چون آرا آقای رضایی کاهش یافته است، ایشان از پیگیری اعتراضشان انصراف دادهاند. این ادعا صحت دارد؟ نه اصلاً این طور نیست. این یک استدلال غیرمنصفانه است چون آقای رضایی از اول هم گفتند که حاضرند آرایشان را به بقیه دوستان بدهند. حتی در گفتوگوی ویژه خبری نیز که اخیراً حضور یافتند. نیز بر این موضوع تاکید کردند آقای رضایی هرگز دنبال افزایش آرای خود نبود. ایشان فقط برای اثبات صحت انتخابات و اطمینان بیشتر از نتایج اعلام شده در انتخابات ریاست جمهوری دهم، پیگیر این مسئله بود و اعتراضاتش را به شورای نگهبان ارائه کرد. ایشان میخواستند نشان دهند که اینگونه شکایات را میتوان از مسیر قانون و با رویکردی مدنی دنبال کرد.
-راهی که گویا آقای رضایی به تنهایی آن را پیمودند چون دیگر نامزدها نمایندگانی به شورای نگهبان معرفی نکردند. آقای رضایی برای پیگیری اعتراضاتشان با دو نامزد معترض دیگر جلسه یا دیداری داشتند؟ نه هیچ دیدار مشترکی میان این آقایان در این مدت برگزار نشده است.
-پس ایشان در ابتدا بدون هماهنگی با دو نامزد دیگر نمایندهای برای پیگیری اعتراضاتشان به شورای نگهبان معرفی کردند. چه شد که این بار شرط معرفی نمایندهشان به هیأت ویژه شورای نگهبان را مشروط به معرفی نمایندگان دو نامزد دیگر کردند؟ چون پیگیریهای انفرادی ایشان موفق نبود. ایشان معتقدند که جمع شدن مجموعه مسائل اخیر در گرو همکاری هر سه نامزد معترض است تا این مسئله را با یکدیگر حل کنند.
-پس از تشکیل هیأت ویژه شورای نگهبان، سخنگوی این شورا از دو نامزد معترض یعنی آقایان موسوی و کروبی خواستند تا نمایندگانشان را معرفی کنند و نامی از آقای رضایی برده نشد. آیا این به منزله منتفی بودن اعتراضات آقای رضایی از نظر شورای نگهبان است؟ نمیدانم. از خودشان بپرسید.
-شاید هم به دلیل انصراف آقای رضایی، شورای نگهبان تصور میکند که ایشان دیگر شکایتی ندارند که بخواهند از طریق هیأت ویژه بررسی کنند. این طور نیست؟ آقای رضایی همچنان بر اعتراضاتشان نسبت به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم پابرجا هستند. ایشان از پیگیری حق خودشان منصرف شدند اما همچنان پیگیر حقوق مردم و استیفای این حقوق از مسیر قانون هستند.
-پس حتماً نماینده ایشان را به هیأت ویژه معرفی میکنند؟ ولو اینکه دو نامزد دیگر تمایلی به معرفی نماینده خود نداشته باشند! ایشان در معرفی نمایندهشان به هیأت ویژه شورای نگهبان به شرط خود پایبند خواهند بود و منتظر معرفی نمایندگان دیگر نامزدها خواهند شد. از آنجا که برخی پیشنهاد میانجیگری برای ایجاد آرامش و جلب نظرات دوستان را مطرح کردهاند، بعید نیست که نمایندگانی از سوی هر سه نامزد معترض به شورای نگهبان معرفی شوند.
-این پیشنهادات برای میانجیگری از سوی چه کسانی مطرح شده است؟ دقیقاً نمیدانم از سوی چه کسانی بوده است اما شخصیتهای مختلفی معتقدند که باید نظرات طرفین شنیده شود تا راهحل قانونی لازم پیدا و پیگیری شود.
-آیا تشکیل هیأت ویژه بررسی اعتراضات نامزدهای معترض در نتیجه همین پیشنهادات میانجیگریها بوده است؟ شاید همینطور باشد. اما این هیأت میتوانست جامعتر باشد و زودتر تشکیل شود.
-یعنی شما نسبت به ترکیب اعضای این هیأت و زمان شکلگیری آن انتقاد دارید؟ بله، هیأت ویژه شورای نگهبان دیر هنگام تشکیل شد. در حال حاضر شورای نگهبان وقت کمی دارد و زمان بررسیهای آن فردا (امروز دوشنبه) به پایان میرسد.
اعضای این هیأت نیز اگرچه افرادی مورد وثوق و قابل احترام هستند اما عمدتاً کسانی هستند که در مراکز دیگر مشغولیتهایی دارند به نظر میرسد اگر از حضور افرادی که کمتر موضعگیریهای خاص انتخاباتی داشتهاند استفاده میشد، بهتر بود.
با تمام اینها نفس تشکیل این هیأت از سوی شورای نگهبان گام مثبتی بود همین که شورای نگهبان حاضر به تشکیل این هیأت شده است، اقدام موثری است که امیدواریم به سرانجام برسد و حرکت مثبتی برای ایجاد آرامش در کشور ایجاد شود.
-ما همانطور که اشاره کردید وقت شورای نگهبان برای اعلام نظر در مورد انتخابات امروز به پایان میرسد و این شورا باید نظر نهایی خود را اعلام کند. بایدی در کار نیست. باید شورای نگهبان تا روز چهارشنبه نظر خود را اعلام میکرد اما درخواست مهلت کرد. در حال حاضر هم که وقت هیأت ویژه شورای نگهبان محدود است و امکان دستیابی به نتیجه قطعی نیست، شورای نگهبان میتواند بار دیگر درخواست مهلت کند.
-اما پیش از این آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان چندین بار اعلام کردهاند که نتیجه نهایی این شورا تقریباً مشخص است و این مهلت گرفتنها فقط برای جلب اعتماد نامزدهای معترض است. فکر میکنید که تمدید مهلت شورای نگهبان تغییری در موضع آن ایجاد کند؟ اظهارات آقای کدخدایی هم یک اشکال حقوقی است. ما که علم غیب نداریم. اینکه شورای نگهبان هیأتی را مسئول تحقیق و پیگیری کند و پیشاپیش به ضرس قاطع اعلام کنند که تخلفی صورت نگرفته است، برای ما هم قابل فهم نیست. شاید برخی آقایان علم غیب دارند!
-به نظر شما هیأت ویژه شورای نگهبان همانطور که اعلام کرده است توان جلب نظر و اعتماد و اطمینان نامزدهای معترض و افکار عمومی را دارد؟ این به چگونگی برخورد هیأت ویژه شورای نگهبان با شکایات و اعتراضات نامزدها و مردم دارد. اگر نظر نهایی این هیأت بتواند مردم را توجیه و مجاب کند، میتواند آرامش نسبی را به فضای عمومی جامعه بازگرداند. اما اگر باز هم به صورت نگاه از بالا به پایین به مسئله نگریسته شود و به صورت دستوری موضوعی به مردم و نامزدهای معترض دیکته شود، ممکن است در ظاهر اعتراضها از بین برود اما در باطن این موضوع همچنان در ذهن مردم باقی میماند. از آنجا که اعتراض نامزدها در ادامه اعتراض افکار عمومی است اگر مردم و افکار عمومی نسبت به نظر نهایی شورای نگهبان قانع شوند، نامزدها هم قانع خواهند شد.
-و اگر هیأت ویژه شورای نگهبان نتواند افکار عمومی و نامزدهای معترض را قانع کند، چه؟ آیا باز راهی هم برای پیگیری اعتراضات موجود هست؟ بله، همچنان راهکارها قانونیای همچون شکایت به قوه قضائیه، کمیسیون اصل نود مجلس و حتی ارائه اعتراض به مقام معظم رهبری به عنوان بالاترین مقام اجرایی و قانونی کشور وجود دارد. همانطور که در قانون انتخابات آمده است تایید نهایی انتخابات به مقام معظم رهبری برمیگردد. تا زمانی که رهبری انقلاب حکم ریاستجمهوری را تنفیض نکنند آرای مردم باید در صندوقها در فرمانداریها حفظ شود.
-پیش از انتخابات از احتمال انصراف آقای رضایی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سخن گفته میشد اما نهایتاً شاهد انصراف ایشان از پیگیری اعتراضاتشان بودیم. با وجود دو بار سابقه انصراف در دو --انتخابات پیاپی ریاست جمهوری فکر میکنید آیا ایشان شانس دیگری در انتخابات ریاست جمهوری آتی خواهند داشت؟ ایشان این بار انصراف ندادند. آقای رضایی لحظهای از پیگیری حقوق مردم عقبنشینی نکردند ایشان فقط از شکایت شخصیشان منصرف شدند اما استیفای حقوق مردم را همچنان دنبال میکنند. آقای رضایی علیرغم گمانهزنیهایی مبنی بر انصراف از نامزدیشان گفتند که حتی اگر فقط یک رأی بیاورند هم میمانند. همین کار را هم کردند و در معرض رأی مردم قرار گرفتند.
-با این وصف آیا باز هم شاهد کاندیداتوری مجدد آقای رضایی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم خواهیم بود؟ این را باید از خودشان بپرسید. اما یک فرد سیاسی و مردمی که میخواهد به مردم کمک کند، همیشه در صحنه هست و بسته به شرایط سیاسی تصمیمگیری میکند.
منبع: خبرآنلاین
عطا الله مهاجرانی : راه دشوار مردم سالاری
امروز با آقاي حسن کامشاد قرار داشتم. کتابي را از تهران دوست مشترکي برايم فرستاده بود. نام کتاب «تاريخ بيخردي!» بود. نوشته بار بارا تاکمن و ترجمه حسن کامشاد... آقاي کامشاد کتاب «حديث نفس» خود را هم از سر لطف برايم آورده بودند. با امضاي ايشان... براي بين راه در مترو کتاب«ذاکره للنسيان» محمود درويش را بر داشته بودم...حديث نفس را ورق ميزدم. رسيدم به روايت اقاي کامشاد از دموکراسي در ايران، انتخابات دوره دوازدهم مجلس شوراي ملي. نوشتهاند: «روز انتخابات من و پدر از دروازه دولت اصفهان ميگذشتيم. مقابل مدرسه صارميه چند پاسبان جلو ما را گرفتند و به داخل هدايتمان کردند. پدرم گفت:«من تاجرم و ميخواهم در حوزه بازار راي دهم.» گفتند:«فرق نميکند.» وقتي وارد سالن شديم، ماموري يک برگ راي دست پدرم داد. ورقه را که خواند، گفت نامزد من کس ديگري است و نام دايي جان را آورد. مامور صندوق به تندي گفت:«فضولي موقوف!» و برگ راي را از دست پدر گرفت و در صندوق انداخت. اين نخستين تجربه من از دموکراسي بود.» من هم خاطرهاي دارم. هر وقت انتخابات مجلس ميرسيد. منظورم پيش از انقلاب است. عمه پدرم که پيرزني بلند بالا و باريک بود و هميشه شتاب داشت. شناسنامههاي تمام قوم و خويشان را جمع ميکرد. بعد از انتخابات هم مهر شده ميآورد تحويل ميداد. از خاطره آقاي کامشاد تا خاطره خودم، تا انتخابات اخير بدون شک گامهاي بلندي را برداشتهايم. 60 سال پيش پاسبانها برگه راي نوشته شده را به نام افراد در صندوق ميانداختند...چهل سال پيش شناسنامه بدون صاحب در انتخابات شرکت ميکرد. اکنون واقعا مردم شناسنامهشان را دستشان ميگيرند. هر که را که شوراي محترم نگهبان تاييد کند. ميتوانند به عنوان نامزد مورد نظر خويش انتخاب کنند. حداکثر همين ميشود که امروزه با آن مواجهيم. مبهوت ميمانيم که آيا نتيجه با آرا نسبت منطقي و عادلانه دارد؟ آيا حقيقتا آرا به درستي شمرده شده است؟ ميتوانيم بگوييم ما وارد مرحلهاي تازه از مردمسالاري شده ايم. مرحله امانت در حفظ و آرا مردم و شمارش درست آنها. گفتهاند: دموکراسي شرکت در انتخابات نيست. شمارش درست و منزه آرا مردم است...اين مرحله چنان که پيداست آسان ياب نيست
خانه تکانی سیاسی در وزارت نفت
در حالي كه كمتر از 2 ماه ديگر دولت جديد، فعاليت خود را آغاز ميكند، بسياري از مديران ارشد وزارت نفت در حال بستن چمدانهاي خود و رفتن از مهمترين وزارتخانه اقتصادي كشور هستند.از جمله اين مديران كه در اين چند روز از سمت خود كنار رفتهاند، اكبر تركان، معاون برنامهريزي و نظارت بر منابع هيدروكربوري وزارت نفت بود كه البته مواضع تند و سياسي وي در ايام تبليغات انتخابات رياستجمهوري، چنين سرنوشتي را برايش رقم ميزد.تركان جاي خود را به ابراهيم رادوافزون كه پيشتر مديركل مبادلات نفتي همان معاونت بود، سپرد تا وي به برنامهريزي و تدوين استراتژيهاي صنعت نفت بپردازد. هرچند رادوافزون حكم خود را به عنوان سرپرست برنامهريزي از وزير نفت دريافت كرد، اميد ميرود وي بتواند ديدگاههاي دولت در عرصه برنامهريزي بلندمدت و استراتژيك نفت را دنبال كند.كرباسيان از ديگر مديران نفتي بود كه درباره وي حواشي زيادي وجود داشت. وي كه از منتقدان دولت در نفت بود، رئيس صندوق بازنشستگي نفت بود كه اين صندوق جايگاه مهمي در اجرا و توسعه و تامين مالي بسياري از پروژههاي نفت و گاز دارد.صندوق بازنشستگي نفت كه چندي پيش هم موضوع ادغام آن با برخي سازمانهاي بيمهاي مانند تامين اجتماعي مطرح و سپس رد شد، از اركان اصلي نفت به شمار ميرود كه 2 سهامدار عمده آن شركت مهندسي و ساخت تاسيسات دريايي و شركت ملي نفتكش هستند كه به نظر ميرسد سيفالله جشنساز، مديرعامل شركت ملي نفت قصد دارد با در اختيار گرفتن سرپرستي اين صندوق، تغييراتي در مديريت 2 شركت مذكور نيز ايجاد كند.در جهت تغييرات مديريتي در وزارت نفت، عبدالجليل رضوي، مديرعامل منطقه ويژه اقتصادي پارس جنوبي نيز پس از 4 سال جاي خود را به موسي سوري، مديرعامل شركت پايانههاي نفتي سپرد. منطقه ويژه اقتصادي پارس جنوبي، قلب تپنده اقتصاد نفت است كه در حال حاضر مهمترين و بزرگترين پروژههاي نفت و گاز را در دست اجرا دارد. هماهنگي پيمانكاران داخلي و خارجي، شركتهاي فعال در منطقه و مسائل منطقهاي و بومي عسلويه از وظايف اصلي اين شركت به شمار ميرود.جشنساز همچنين طي حكمي، رفيعي را از شركت حفاري نفت شمال بركنار و هدايتالله خادمي را جانشين وي كرد. محمدتقي خطيبي، رئيس مركز كامپيوتر كالاي نفت لندن نيز با ارائه تقاضاي بازنشستگي خود، از وزارت نفت رفت.اما خبر رفتن حسين اللهداد، مدير امور مالي شركت ملي نفت و سيدمحمود محدث، مدير امور اكتشاف اين شركت، حاشيههايي داشت. محدث از جمله مديراني بود كه اگرچه همسويي سياسي با دولت نداشت؛ اما توانست در دولت نهم، كارنامه قابل قبولي از فعاليتهاي اكتشافي شركت ملي نفت از خود ارائه كند. مطالعه، اكتشاف و معرفي ميادين جديد نفتي مهم در دولت نهم ميتواند گواهي بر پرونده مديريتي وي باشد.حسين اللهداد نيز به دليل عدم توان همكاري با مشي مديريتي و سياستهاي مديرعامل شركت ملي نفت كنار رفت و «نيكوسخن» جانشين وي شد.در حال حاضر هرمز قلاوند از مديران مناطق نفتخيز جنوب كه جشنساز پيش از مديرعاملي شركت ملي نفت مديرعامل آن بود، جايگزين محدث در شركت اكتشاف شده است.شركت ملي مناطق نفخيز جنوب حدود 70 درصد نفت كشور را توليد و درآمد نفتي كشور را تامين ميكند.آنچه اين روزها گفته ميشود، حاكي از تغيير ديگر مديران در شركت ملي نفت است و احتمالاتي درباره تغيير زيركچيانزاده، مديرعامل شركت نفت فلات قاره و علي وكيلي مدير عامل شركت نفت و گاز پارس نيز وجود دارد.علي وكيلي كه از نزديكان سياسي و از دوستان دوران دانشگاه رئيسجمهور محسوب ميشود، پيش از اين به عنوان يكي از گزينههاي جانشيني غلامحسين نوذري براي وزارت نفت مطرح بود كه ظاهرا اين احتمال كمرنگ شده و گفته ميشود قرار است وكيلي به وزارت نيرو، همان خانه سابقش كه 15 سال پيش با زنگنه از آنجا به نفت آمد، بازگردد.گفته ميشود، تغييرات ديگري نيز در راه است و عاصميپور كه مديرعامل شركت نيكوجرسي در سوئيس را عهدهدار است و از چهرههاي اصلاحطلب نفت به شمار ميرود بزودي به تهران بازخواهد گشت.تغيير و تحول در عرصه مديريتي، حق و خواست هر دولتي است كه سكان مديريت كشور را به دست ميگيرد اما با توجه به آن كه كمتر از 2 ماه ديگر، دولت دهم مراسم تحليف و استقرار خود را برپا ميكند، تغييرات گسترده در بدنه يك وزارتخانه ممكن است چندان كارساز نباشد. بديهي است جابهجايي مديريتي دو وجه تخصصي و سياسي دارد كه در اينجا در مقام بررسي ابعاد سياسي جابهجاييهاي اخير نيستيم و اساسا هدف اين گزارش تبيين بعد اقتصادي و تخصصي آن است، زيرا دولت در نيمه اول فعاليت سال مالي و اداري خود به سر ميبرد و به دليل برگزاري انتخابات، تحليف و استقرار دولت جديد، عملا سال كاري فعالي براي مديران به شمار نرفته است و همواره مديران در انتظار مشخص شدن نتيجه به سر ميبرند.تغيير كلان مديريتي ميتواند تاثيراتي در بخش نفت داشته باشد، هرچند بايد پذيرفت كه تغيير و تحول مديريتي ذاتا حق و در اختيار مسوولان است؛ اما مشكل، زمان انجام چنين كاري است كه فينفسه ميتواند اجرا و روند پروژهها را با كندي مواجه سازد.مديران جديد يقينا به روش مديران قبلي فعاليت نخواهند داشت؛ بنابراين فرصت مطالعه تغيير روشها ميتواند تغييراتي در پروژه ها ايجاد كند.از سوي ديگر با استقرار دولت دهم قطعا بخشي از وزيران، معاونان و مديران آنان از دولت كنار خواهند رفت و اكنون اين موضوع ممكن است در بسياري از وزارتخانهها اتفاق بيفتد، چون رئيسجمهور تاكنون هيچگونه اظهارنظري درباره ادامه يا قطع همكاري با همكاران فعلي خود در آينده نكرده است، بنابراين چگونه ميتوان مديران جديد را برپايه فعاليت يكماهه استوار كرد آن هم در وزارتخانهاي مانند نفت كه اهميت استراتژيك، اقتصادي و ملي آن بر هيچ كس پوشيده نيست.هرچند پيش از اين نيز درباره تغيير مديران زمزمههايي وجود داشت، اما به نظر ميرسد اقدام مديرعامل شركت ملي نفت در زمان حاضر، ايجاد اطمينان يا بارقههاي اميدي براي يكسانسازي مديران ارشد نفتي كشور با دولت است كه پيش از آن رئيسجمهور بر آن تاكيد ورزيده بود.
اشتراک در:
پستها (Atom)