پیش از «نمایش نامشروع و غیرقانونی محاکمهی سیاسیون» در «بیدادگاه» حاکمیت کودتا، در سطحی وسیع به اطلاع مردم رسید که «روند اعترافگیری» برخلاف «حکم قاطع شریعت محمدی(ص) در نامشروع بودن اعترافات متهمان در زندان و شرایط تهدید و شکنجه» است و نیز برخلاف فتاوی صریح فقها و مراجع و حتی نظریهی بنیانگذار جمهوری اسلامی است..... این واقعه و وقایع پس از انتخابات، با همهی تلخیها، نتایج نیکی نیز داشت. کسانی که در برابر «پخش اعترافات جعلی آیةالله شریعتمداری، صادق قطبزاده و بسیاری دیگر از شهروندان ایران» موضعی تأیید کننده داشتند و همچنان به ضرر اعتراف کنندگان داوری میکردند، امروز از داوریهای پیشین خود شرمنده خواهند شد و «بازگشتی دیرهنگام به حقیقت» خواهند داشت..... اکنون تمامی آنانی که «اعترافات زیر شکنجهی سید مهدی هاشمی، بر علیه آیة الله منتظری را دیده و به ضرر فقیه عالیقدر، داوری کردهاند، در داوری خود تجدید نظر کرده و به حقیقت ماجرا (که اعتراف آقای ریشهری به تعزیر مهدی هاشمی، در متن کتاب«خاطرات سیاسی» وی موجود است) پی خواهند برد...... اکنون که «آثار زیانبار پروژهی حذف آیة الله منتظری و ماجرای انتخاب جانشین وی» دامان بسیاری از مجریان و یا رضایتدهندگان به آن ماجرا را گرفته و «مکافات عمل» آنان را در همین دنیا، قرار داده است، میتواند صحنه تصحیح داوریها و نگرشها گردد که ارزش کمی ندارد...... برای آنکه از تجارب خود نیز بهره گیریم، یادآوری ستم مشابهی که آقایان؛ «عباس عبدی و حسین قاضیان و برخی دانشجویان» در چند سال پیش، تحمل کردند و پس از آزادی، همان انسانهایی بودند که پیش از بازداشت و زندان بودند (و شاید قویتر و محکمتر) میتواند پیش چشم مردم و حاکمیت قرار گیرد. بعید میدانم که «حافظهی ملت و حاکمیت» تاریخی به کوتاهی آن واقعه را از یاد برده باشند!!... آنها [اشاره به بازجویان زن سعید امامی] به خدا و اسلام و پیامبر خدا و ائمهی هدی، که زیر شکنجههای ددمنشانه، تنها امید بازداشتیها است اهانت میکنند و آشکارا به انکار ارزش انان تکلم میکنند و زیر ضربات مشت و لگد و باتوم و... از متهمان میخواهند که به «ولایت فقیه» احترام بگذارند؟!! ننگ بر چنین ولایت فقیه و ولی فقیهی باد که بدون حفظ حریم خدا و پیامبر و امامت معصوم، بخواهد حریم نامحترمی برای خود دست و پا کند!!؟ ...... کشته شدن در راه دفاع از قرآن و در تقابل منطقی و غیر خشونتبار با ولایت فقیهی که وقیحانه این صحنهها را دید و دم بر نیاورد و استرجاع نکرد و مسببان را به اشد مجازات نرساند و بلکه در خفا از آنان حمایت کرد و امروزه میشنویم که برای اعترافگیری از سیاسیون اخیر از همان فرد کثیف و تیم کثیفش نیز بهرهمیگیرند، نه تنها ننگ نیست که افتخاری بزرگ و شهادت حقیقی است.شاید روزی در صحنهی مبارزهی منطقی با این ظلم و ستمها تنهاتر از امروز بودیم و سالهای طولانی را در غربتی قابل تحمل طی کردیم، ولی به فضل خدا و با همت ملت، امروزه اکثریت قاطع ملت را آگاهتر از پیش، در مسیر احقاق حق حاکمیت خویش میتوان دید و دیگر تنها نیستیم. اندکی صبر، سحر نزدیک است و بر اثر صبر نوبت ظفر آید.نمیبینیم که حاکمیت کودتا، جرأت دادن مجوز برای راهپیمایی مسالمت آمیزمان را ندارد و از تصور تجمع میلیونی ما، چگونه می لرزد؟!!نمیبینیم که برای اثبات «صحت انتخابات» آنقدر دست حاکمیت کودتا خالی است که محتاج مهر تأیید «اصلاح طلبان در بند» است و آنها را تحت انواع فشارهای جسمی و روحی گذاشته تا اعلام کنند که «هیچ تقلبی نشده است»؟!! ...... خواستهی اصلی این ملت، چیزی جز «بازگشت به حق حاکمیت مطلقهی ملت» نیست و شواهد و قرائن نشان میدهد که این نوبت، بدون رسیدن به تمامی حقوق قانونی خویش، میدان را ترک نخواهد کرد.شعار «الله اکبر» ملت نشانگر آن است که برخلاف ادعای کودتاچیان، هیچکس قصد ضد اسلامی ندارد و وابسته به بیگانه نیست و تنها از خدا و هموطنان خویش در سراسر دنیا، طلب یاری میکند...... امیدوارم که با آزادی کامل عزیزان دربند، سند رسوایی دیگری از کودتاچیان بیحیا به دست ملت افتد و مسیر سقوط کودتاچیان برانداز نظام، فراهم گردد و بهار آزادی با شهد «حاکمیت مطلقهی ملت» در نظام جمهوری اسلامی ایران را تجربه کنیم(و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)...خدایا چنان کن سرانجام کار//تو خوشنود باشی و ما رستگار
احمد قابل - ۱۱ مرداد ۸۸ - فریمان، ایران

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً نظر بدهید: