۲۰ تیر ۱۳۸۸

انعکاس اعتراضات مردمی و سایر حوادث اخیر ایران در مطبوعات فرانسه

بازداشت یک ایران دوست فرانسوی

روزنامۀ لیبراسیون شرح می دهد که اقوام و آشنایان خانم کلوتیلد ریس، روز چهارشنبۀ گذشته در فرودگاه بیروت منتظر او بوده اند. قرار بوده که او از طریق بیروت به فرانسه بازگردد. اما آشنایان او که از غیبتش نگران می شوند با سفارت فرانسه در تهران تماس می گیرند و عاقبت بعد از پیگیری معلوم می شود که خانم ریس در زندان اوین به سر می برد.

روزنامۀ هومانیته، دستگیری این دانشگاهی جوان فرانسوی را چنین تعبیر می کند: "رژیم تهران به مرحلۀ دوم عادی سازی شرایط رسیده است: در مرحلۀ نخست، تظاهرات داخلی را سرکوب کرد و اینک در مرحلۀ دوم، به کشورهای دیگر هشدار می دهد".

روزنامۀ لاکروا ابتدا توضیح می دهد که کلوتیلد ریس به ایران علاقۀ فراوان داشت. او که در کودکی یک دایۀ ایرانی داشته، قبلاً چند بار به ایران سفر کرده و فارسی را خوب حرف می زند.
لاکروا حتی موضوع پایان نامۀ دانشگاهی او را معرفی می کند که تحت عنوان "آموزش تاریخ و جغرافیا در مدارس ابتدایی ایران"، در حال تدوین بوده است.
این روزنامه می نویسد: "او ظاهراً در زندان اوین نگاهداری می شود، یعنی همان جایی که صدها ایرانی که علیه انتخاب احمدی نژاد تظاهرات کرده بودند، زندانی هستند".

بند ۲۰۹

زندان اوین و به ویژه بند ۲۰۹ کم کم در دنیای غرب نیز شهرت مخوفی پیدا کرده است.
روزنامۀ لیبراسیون، در گزارشی به قلم ژان پیر پرن، تحت عنوان "بند۲۰۹ ، قلب سرکوب"، این بخش از زندان اوین را چنین توصیف می کند: زیرزمینی است که به هشت خوابگاه تقسیم می شود و هر خوابگاه دارای هشت سلول انفرادی است... جایی که کسانی چون محمدعلی ابطحی، سعید حجاریان و محسین امین زاده زندانی شده اند".
ژان پیر پرن می نویسد: "گفته می شود که بند۲۰۹ مستقیماً به دفتر رهبری و اطلاعات سپاه وابسته است".
او سپس یادآوری می کند که در سال ۱۹۸۸ دهها زندانی سیاسی در اینجا به دار آویخته شدند، زمانی که نخست وزیر کشور کسی نبود جز میرحسین موسوی...

خبرنگار لیبراسیون از قول شاهدان عینی، مثل رضا معینی عضو گزارشگران بدون مرز که خود یک ماه زندانی بوده، نقل می کند که در بند ۲۰۹ فضایی به شکنجه اختصاص دارد.
ژان پیر پرن بازداشت شدگان اخیر را به سه دسته تقسیم می کند: کسانی که در وقایع اخیر نقش مستقیم داشته اند، کسانی که قبلاً دارای پرونده یا سوابق سیاسی بوده اند و بالاخره کسانی که طی تظاهرات و ناآرامی ها در خیابان ها دستگیر شده اند.
برخی از شاهدانی که بعد از چند روز آزاد شده اند، در مورد نحوۀ بازجویی ها و پرسش های مطرح شده توضیحاتی داده اند. بر اساس این گفته ها، رضا معینی به این نتیجه می رسد که مسئولان رژیم اسلامی قصد دارند وقایع و تظاهرات اخیر را با توسل به "توطئۀ خارجی" توجیه کنند.

دو هفته ای که ایران را لرزاند

از روز سه شنبه، دلفین مینویی سلسله گزارش هایی را در روزنامۀ فیگارو آغاز کرده که مجموعه دیده ها و شنیده های او در روزهای قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری است.
در شمارۀ امروز فیگارو (چهارشنبه ۸ ژوییه)، گزارش خانم مینویی تحت عنوان "دو هفته ای که ایران را لرزاند" منتشر شده است.
این گزارش از صبح روز شنبه ۱۳ ژوئن آغاز می شود، یعنی از همان نخستین ساعاتی که تهرانی ها از نتایج رسمی انتخابات آگاه شدند.
دلفین مینویی ناباوری مردم را در مقابل پیروزی احمدی نژاد شرح می دهد و موجی را که خانه به خانه، تاکسی به تاکسی و دهان به دهان منتقل شد و کم کم به تجمعات کوچک و پراکنده در سطح شهر تبدیل گردید.
آغاز تهاجم پلیس ضدشورش، آتش زدن سطل های زباله، و اوج گیری درگیری ها را خبرنگار فیگارو براساس مشاهدات خود حکایت می کند.

در روایت وقایع روز بعد، دلفین مینویی سخنان احمدی نژاد را یادآوری می کند که تظاهرکنندگان را خس و خاشاک نامید. توهینی که به نوشتۀ مینویی، غیرقابل هضم بود.
روز پس از آن، دستگیری اطرافیان موسوی و ناآرامی ها در دیگر شهرهای بزرگ ایران آغاز می شود و سپس نوبت به راه پیمایی عظیم تهرانی ها می رسد که دلفین مینویی را مثل همۀ شاهدان غافلگیر و حیرت زده کرده است.

گزارشگر فیگارو، در ادامۀ مطلب، افزایش روند سرکوب را شرح می دهد و می نویسد که در تجمع میدان توپخانه متوجه می شود که بسیاری از شرکت کنندگان در عمل تبدیل به خبرنگارانی شده اند که فیلم و عکس تهیه می کنند وبعد آنها را روی شبکۀ اینترنت قرار می دهند.

بعد از نماز جمعۀ روز ۲۶ ژوئن و طرفداری صریح خامنه ای از احمدی نژاد، دلفین مینویی به این نتیجه می رسد که هیچ راهی جز ترک ایران باقی نمانده است.در راه فرودگاه، یکی از همسایگان به او می گوید: "ما را فراموش نکنید. زیاد طول خواهد کشید، اما سرانجام حرفمان را به کرسی خواهیم نشاند"...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً نظر بدهید: